متن پادکست:
اول غیبت از طرف خداوند بود. خداوند مصلحت دیدند که حضرت یک دوره کوتاهی غایب شوند. دیگر طول کشیدنش «غیبَتُهَ مِنّا؛ غیبتش از جانب ما است.» ما غایبش کردیم. خودش غایب نشد. کل سیستم عالم معطل من و شما است. ما هم چطور؟ یعنی حضرت نشستهاند دوازده قرن است و نگاه میکنند. همین تعبیری که خودشان بهکاربردهاند، «اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ؛ دلهایشان اگر با من یکی شود، تأخیری ندارم.» حضرت اصلاً گیر ظلم ظالمان نیستند. این را خیالتان راحت باشد. همیشه ظالمین تا جایی که توانسته اند ظلم کرده اند. ما واقعاً باید تمرین کنیم که بتوانیم برای یکدیگر بمیریم و این کار بسیار سختی است و این امتحان اصلی ما است. اگر این امتحان را پس دادیم، حضرت میآیند.
این روایت را سدیر صیرفی نقل میکند که «قُلْتُ ابی عبدالله علیه السَّلَامُ: إِنِّی أللقَی الرَّجُلِ لَمْ أَرَهُ؛ گویا من یکی را گاهی میبینم که قبلاً او را ندیدهام»؛ «وَ لَم یَرَنی؛ او هم من را قبلاً ندیده است.» «فیما مَضَی قَبلَ یَومِهِ؛ تا قبل از آن روز همدیگر را ندیده ایم.» «فُاُحبُّه ُحًبّا َشدیدا؛ یکزمانی میبینیم که آن را خیلی دوست داریم و قبلاً همدیگر را ندیده ایم.» این فرد زمانی که او را میبیند، میگوید من چقدر او را دوست دارم و زمانی که باهم صحبت میکنند میگوید یک حس متقابلی است. بهشدت همدیگر را دوست دارند. «وَ یُخْبِرُنِی انْهَ یَجِدْ لِی مِثْلَ الَّذِی أَجِدُ لَهُ؛ بعد میگوید من هم نسبت به شما همین حس را دارم.» این یعنی چه؟ به چه شکل است؟ حضرت فرمودند: «صدقت یا سریر! درست است سدید.»
«إنَّ سُرْعهَ ائْتِلاَفِ قُلُوبِ الأبْرَارِ إذا الْتَقَوا ـ وَ إنْ لَمْ یُظهِرُوا التَّوَدُّدَ بأَلْسِنَتِهِمْ ـ کَسُرْعَهِ اخْتِلاَطِ ماءِ السَّمَاءِ بِماءِ الأنْهَار؛ِ دو برادر زمانی که به هم میرسند، انگار دو قطره از آسمان به دریا میرسند.» متوجه شدید که چه چیزی شد؟ حتی اگر ابراز محبت با زبان به یکدیگر نمیکنند، دو مؤمن با یکدیگر قهر میکنند، از دایره ولایت الهی خارج میشوند. دیگر این افراد ولایت خداوند را ندارند، ولایت ابلیس است. میشود از این قطره جدا شوید ولی چه زمانی؟ زمانی که از دریا جدا شوید. متوجه این صحبتها میشوید و لذت آن را میبرید؟ از او قهر میکنید، از او قهر نکردهاید بلکه از خداوند و امیرالمؤمنین و اهلبیت بریدهاید که از او بریدهاید؛ چون او وصل بود.
آقا این اصل بود؟ این در گند و کثافات بود.
بله در دریا آنقدر قطرات راداریم که نفت گرفته است، آشغال گرفته است؛ ولی قطره است و برای دریا است. تمام گیر حضرت هم این است که ما باید با یکدیگر خوب شویم. باید تمرین کنیم که به این دوره نزدیک شویم. باید با یکدیگر یکی شویم. باید بفهمیم که با همدیگر یکی هستیم. ما همگی قطرات یک دریا هستیم که زمانی که کنار یکدیگر جمع شدیم، آن دریا نامش امام زمان (عج) است. از اضافه گِل ما خلق کردهای، یعنی چه؟ «وَ إِنْ بَعُدَ ائْتِلَافٍ قُلُوبِ الْفُجَّارِ إِذَا الْتَقَوْا؛ فجّار زمانی که به یکدیگر میرسند، دلهایشان چه میزان با یکدیگر فاصله دارد؟؛ وَ إِنْ أَظْهَرُوا التَّوَدُّدُ بِأَلْسِنَتِهِمْ؛ خیلی باید قربان صدقه یکدیگر بروند.»
مؤمنین بدون اینکه با یکدیگر اصلاً حرفی بزنند، مانند قطره دریا به یکدیگر میچسبیدند و به یکدیگر متصل میشدند. این افراد دو ساعت هم قربان صدقه یکدیگر بروند، نسبت آنها به یکدیگر «کَبُعْدِ الْبَهَائِمِ مِنَ التَّعَاطُفِ؛ نهایت نسبت آنها با یکدیگر، نسبت گاو و گوسفندی است.» تا حالا دیده اید یک گوسفند فدای گوسفندان دیگر شود؟ این افراد رابطهی آنها رابطهی حیوانی است. منافعی با یکدیگر دارند. بله خرسها هم هوای زنبورها را دارند.
این روایت محشر است. چرا این رابطه این میزان غریب است؟ کاغذها را آورده اند و گفته اند یک جمله طلایی به ما بدهید. حضرت یک جمله گفتند. فرمودند: «کُنْ مُحِبّاً لآِلِ مُحَمَّدٍ وَ إِنْ کُنْتَ فَاسِقاً وَ مُحِبّاً لِمُحِبِّیهِمْ وَ إِنْ کَانُوا فَاسِقِینَ؛ اهلبیت را دوست داشته باشید، حتی اگر فاسق هستید، محبین اهلبیت را دوست داشته باشید، حتی اگر فاسق هستند.» این جمله طلایی امام رضا (ع) به جماعت غیر شیعه نیشابور است. آمدهاند و گفته اند یک جمله طلایی بفرمایید.
استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلا مانع است.
دیدگاه خود را بنویسید: