متن پادکست :
واقعاً اگر این مهر مادری نبود ما تلف میشدیم.
«أن تَعلَمَ أنّها حَمَلَتکَ حَیثُ لا یَحمِلُ أحَدٌ أحَدا؛ حق مادرتان به این است که بدانید شما را بهگونهای حمل کرده است که هیچ فردی حاضر به حمل کردن فردی دیگری به آن شکل نیست.» هیچ فردی حاضر نیست که یک فرد را جلوی شکم خود بگیرد و او را با خود حمل کند و به اینسو و آنسو برود. مرد، حاضر نیست فرزند خودش را به شکم خودش ببند و به اینسو و آنسو برود.
«و أعطَتکَ مِن ثَمَرَهِ قَلبِها؛ او از میوه دلش به شما داده است.» خود شیری که مادر میدهد، میدانید چه فشاری را بر مادر میآورد؛ همین عصاره جان او است؛ لذا داریم که به ازای هر جرعه شیری که مادر به فرزند میدهد، خداوند ثواب آزاد کردن یک فرزند از فرزندان حضرت اسماعیل (ع) را به او میدهد. «ما لا یُعطی أحَدٌ أحَدا؛ چیزی که هیچ فردی به فرد دیگری نمیدهد»؛ هیچ فردی حاضر نیست از عصاره جانش به دیگری بدهد. «ما لا یُعطی أحَدٌ أحَدا؛ او با همه جوارحش از شما محافظت کرد؛ شما را نگه داشت.» در پیدایش فرزند، در اصل نطفه و تکوین فرزند، رویش فرزند، نگهداشتن فرزند، رشد فرزند، تمام اعضاء و جوارح زن درگیر است؛ اینطور نیست که تنها یک عضو درگیر باشد و یا اینکه بخشی از آن درگیر باشد به تمام این زن برای تولد و پرورش بچه درگیر است. به خاطر شما، از خواب خود گذشت. «و لَم تُبالِ أن تَجوعَ و تُطعِمَکَ؛ هیچ ترسی از گرسنه ماندن خود نداشت؛ ولی شما غذا داشته باشید»؛ «وَ تَعطَشَ و تَسقیَکَ؛ خودش عطشان بود؛ ولی به شما آب میداد»؛ «وَ تَعرى و تَکسوَکَ؛ عریان بود و لباس نداشت؛ ولی برای شما لباس میخرید تا شما را بپوشاند»؛ «وَ تَضحى و تُظِلَّکَ؛ خودش زیر آفتاب سوزان بود؛ ولی شما را زیر سایه نگه میداشت»؛ «وَ تهجُرَ النَّومَ لأجلِکَ؛ به خاطر شما از خوابش میگذشت»؛ «وَ وَقَتکَ الحَرَّ و البَردَ؛ شما را از سرما و گرما محافظت میکرد.» واقعاً اگر این مهر مادری نبود، ما تلف میشدیم. این فرمایش نورانی حضرت سیدالشهداء (ع) در دعای عرفه هم وجود دارد که میفرمایند: «خدایا این تو بودی که محبت من را در دل پدر و مادرم قراردادی که من نمیرم.» واقعاً اگر این مهر مادری نبود، ما تلف میشدیم. ضعیفترین فرزند، ضعیفترین بچه در بین تمام حیوانات، فرزند انسان است. «وَ وَقَتکَ الحَرَّ و البَردَ، لِتَکُونَ لَها؛ شما را از سرما و گرما محافظت کرد تا برای او بمانید و برای او باشید»؛ « فإنّکَ لا تُطیقُ شُکرَها؛ شما طاقت شکر او را ندارید»؛ «إلاّ بِعَونِ اللّه ِو تَوفیقِهِ؛ مگر اینکه خداوند کمک کند و توفیق دهد.» خود همینکه انسان بفهمد نمیتواند شاکر پدر و مادر باشد، خیلی حس خوبی است، خداوند نصیب کند، چه برسد به اینکه انسان بخواهد متوقع و طلبکار باشد؛ پناهبرخدا.
رهبر: «واقعاً احساس مادر نسبت به فرزند، اصلاً قابل توصیف نیست. ما که نمیتوانیم مادر باشیم، اصلاً عظمت آن احساس را درک نمیتوانیم بکنیم. مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دستهگل خودش را، بیست سال، هجده سال، کمتر و یا بیشتر، بامحبت مادرانه او را پرورش داده است و به ثمر رسانده است، حالا بهطرف میدان جنگ میفرستد و معلوم نیست؛ حتی جسد او هم بازخواهد گشت و یا خیر. بعد هم که جسد او را برمیگردانند، افتخار میکند که فرزند من شهید شده است. این چیز کمی نیست. کار این مادر از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست.»
استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلا مانع است.
دیدگاه خود را بنویسید: