متن پادکست :
مثل امشبی که شب میلادشآنهم هست، خروج حضرت از مدینه به سمت مکه، امشب بود که شبانه هم بود، حضرت خروج کردند.
شروع نهضت حسینی و ماجرای کربلا درواقع از امشب است که هم شب میلاد امام حسین (ع) است و هم آغاز این نهضت است. آنچه برای حضرت مهم بود، اصلاح و زنده کردن امت پیغمبر و عمل به سیرهی پیغمبر بود.
این کدام سیرهی پیغمبر بود که امام حسین (ع) میخواستند به آن عمل کنند؟ به نظر میرسد یک وَجه ویژهای در سیرهی پیغمبر و امیرالمؤمنین مدنظرشان بوده است. آن کار ویژهای که پیغمبر (ص) و امیرالمؤمنین (ع) داشتند که حتی سایر انبیاء هم نداشتند و حتی سایر معصومین هم ندارند. کار مختص و ویژهای که بر عهدهی پیغمبر اکرم (ص) بوده است. رسالت ایشان بر این اساس بوده است.
کار ویژه پیامبر اکرم (ص) چه چیزی بوده است؟
مرحوم علامه طباطبایی رضوانالله علیه در جلد چهارم المیزان، ذیل آیه آخر سورهی مبارکه آل عمران، بحث بسیار فوقالعادهای میکنند و میفرمایند که: «یک کار ویژه بود که فقط پیغمبر ما انجام دادند و انبیای سابق اصلاً حرفی از آن نزدند و خدا فقط این را از پیغمبر ما خواست و آنهم عبودیت اجتماعی بود.»
«وَاعتَصِموا بِحبلالله جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا»؛ کار پیغمبر این بود که همه را باهم به حبلالله متصل کنند و جامعه بر مبنای توحید بسازند؛ عبودیت جمعی. این کار پیغمبر بود که انبیای سابق این را نداشتند و حتی جزء آرمانهای آنها هم نبود؛ چون زمینه برای آن فراهم نبود.
اینکه اباعبدالله الحسین (ع) فرمودند: «من میخواهم به سیرهی جدم عمل کنم؛ من میخواهم امت جدم را اصلاح کنم.» درواقع بخش اصلی کار، همینجا است؛ او آمد برای اصلاح چه چیزی؟ چه چیزی آسیب خورده بود؟ مفاسد اقتصادی مگر در دوران حکومتی امیرالمؤمنین (ع) نبود؟ در دوران امیرالمؤمنین (ع) مگر دزدی و اختلاس نمیکردند؟ اباعبدالله الحسین (ع) قیام کردند، اصل کار ایشان همین بود؛ عبودیت جمعی. اصل فسادی که جامعه به آن مبتلا شده بود، این بود که از آرمان عبودیت جمعی اعراض کرده بود؛ کوتاه آمده بود؛ رها کرده بود؛ دیگر برایشان «وَاعتَصِموا بِحبلالله جَمیعًا» اهمیت نداشت؛ دیگر نمیخواست؛ دیگر دنبال اینگونه موارد نبود.
اینجا آن دوگانه هایی که درست میکنند که حضرت برای حکومت قیام کرده بودند و یا برای شهادت؟ اینها همگی جمع میشوند. امام حسین (ع) نه برای حکومت و نه برای شهادت قیام کردند. یک هدف بالاتر بود که این دو مورد، وسیلهای برای رسیدن به آن بودند و ایشان هم دنبال عبودیت جمعی بودند. این عبودیت جمعی یا با حکومت ایشان محقق میشد و یا با شهادت ایشان؛ ولی درهرصورت محقق میشد و محقق هم شد. خروجی که ایشان کردند به نتیجه هم رسید؛ یک عدهای فکر میکنند حضرت با یک انگیزهای خروج کردند و به نتیجه هم نرسیدند.
کنیه امام حسین (ع) اباعبدالله است. ظاهرش این است که حضرت یک فرزندی به نام عبدالله داشتند؛ گفتند عبدالله رضی، عبدالله شیرخوار؛ یک عده گفتند که این عبدالله رضی غیر از حضرت علیاصغر (ع) است. امام حسین (ع) در کربلا دو طفل شیر خورهی صغیر داشتند. وجه عمیقتر آن چیست؟ یکلایه بالاتر؛ وجه عمیقتر آن را باید در زیارت حضرت قمر بنیهاشم (ع) پیدا کرد. چه سلام میدهیم؟
«السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ»
حضرت عباس (ع) عبد صالح است. اگر ایشان عبد صالح است کسی که ایشان را تربیتکرده است میشود اباعبدالله. اباعبدالله را اباعبدالله میگویند؛ چون قمر بنیهاشم تربیت میکند. سطح کار ایشان این است. حالا هرکسی که عبدالله شد، تربیتشدهی اباعبدالله است. جهت حرکت ایشان به کجا بود؟ به سمت عبودیت جمعی.
چه چیزی تربیت میکنند؟ عبد. عبد تربیت میکنند.
عبدالله در قرآن چه کسی است؟ حضرت مسیح. عبدالله است؛ عبدالله که شد چه کاری را انجام میدهد؟ گِل برمیدارند، در دست نگه میدارند، قالب درست میکنند، پرنده درست میکنند و در آن میدمند وزنده میشوند. این میشود عبدالله. بعد در مورد حضرت مسیح فرمودند که: «وَجِیهاً فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَهِ»؛ کسی که عبدالله شد، وجیه میشود.
اگر عبدالله شد، وجیه میشود، اگر اباعبدالله شد، وجیه پرور میشود. لذا در زیارت عاشورا چه چیزی خطاب میکنیم؟ «للَّهُمَّ اجْعَلْنِی عِنْدَکَ وَجِیهاً بِالْحُسَینِعَلَیهِالسَّلام» جامعه چه چیزی میخواهد؟ عبد میخواهد.
یک گوسفند را وقتیکه سلاخی میکنند، خون زیادی از او میرود. همهی خونها که تخلیه میشود، این خون در قلب است؛ باید قلب را بشکافند و این خون را خارج کنند. قلب او را که میشکافند، خون آخری که در قلب او است، به آن خون محجه میگویند. تعبیری که اباعبدالله (ع) قبل از قیام به کاربردند، میفرمایند که: «من یک ویژگی را کاردارم و افرادی که میخواهند با من بیایند باید یک ویژگی باید داشته باشند.
انسانهایی که این ویژگی رادارند، میتوانند با من بیایند. هر فردی که محجهی خودش را بذل میکند، (حاضر به دادن محجه باشد نه دم؛ خون را خیلی از افراد حاضر هستند که بدهند) مُوَطِّناً عَلَى لِقَاءِ اللَّهِ؛ فردی که میخواهد به وطن برگردد، فَلْیَرْحَلْ مَعَنَا؛ این فرد همراه من بیاید. وطن کجاست؟ ملاقات خداوند. هر فردی که از این وطن ادراک دارد و قصد بازگشت به وطن را دارد، او همراه من بیاید. چه فردی درک از این وطن دارد؟ عباد الله؛ عبد.»
شرط اصلی آباد شدن یک جامعه حول ولایت، عبودیت است. ولیالله در چه جامعهای اثرگذار است؟ چه فرهنگی ولیالله را حاکم میکند و حاکم را نگه میدارد؟ فرهنگ عبودیت.
«أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَیْکُمْ یَا بَنِی آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّیْطَانَ[۱]»؛ خداوند متعال هم بسیار زیبا میفرماید که «مگر من به شما نگفتم که شیطان را نپرسیدید.» شیطانپرستان در نگاه قرآن تنها این افراد نیستند که صلیب برعکس میاندازند و کلیسا آتش میزنند. قران کریم به بالاتر از اینها میگوید؛ به فردی که هواپرست است و به هوا هممیدان میدهد؛ به این هم میگوید، شیطانپرست. این فرهنگ، فرهنگ شیطان است.
در چه جامعهای ولی شیطان حاکم میشود؟ در چه جامعهای طاغوت حاکم میشود؟ در جامعهای که هوا انسانها را گرفته است.
کارکرد هوا چیست؟ کارکرد آن غفلت است.
کارکرد عبودیت چیست؟ کارکرد آن ذکر است.
جامعه به چه چیزی احتیاج دارد؟ به ذکر احتیاج دارد؛ ذکر خداوند، توجه.
کاری که اباعبدالله (ع) انجام دادند، چه چیزی بود؟ جامعه را به چه شکلی نجات دادند؟ عبودیت را با ذکر، ذکر خداوند پمپاژ کردند. ذکر اهلبیت، ذکر خداوند است. در بین اذکاری که برای خداوند متعال سراغ دارید، کدام ذکر مانند اهلبیت، فراگیر است؟ از بین اهلبیت کدام ذکر مانند ذکر اباعبدالله (ع) فراگیر است؟ ابعاد ذکر خیلی لطیف است. گاهی یک نعمتی به انسان تذکر داده میشود؛ گاهی یک خطری به انسان تذکر داده میشود؛ این هم ذکر است.
جبهه مقابل چه کاری را انجام میدهد؟ فقط غافل میکند.
در فضای مجازی مشاهده میکنید که کارکرد اصلی طیف مقابل این است که شما را از یکسری از مسائل شما را فارغ و غافل کند. از اولویت شما را کنار بیاورد و شما مشغول اولویت که نبودید، مشغول نماز هم باشید، او برده است. لذا قرآن لعن کرده است بعضی از مصلین را «فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ ۴ الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ ۵[۲]»؛ در نماز که انسان سهو میکند و نسبت به نماز و نسبت به اولویت نماز ساهی میکند. حقیقت نماز چه کسی است؟ ولیالله است.
امیرالمؤمنین (ع) فرمودند: «أَنَا صَلَاهُ الْمُؤْمِنِ» اولازهمه عبد است. انسانی که در حکومت امیرالمؤمنین (ع) به درد حکومت امیرالمؤمنین (ع) میخورد، انسانی است که از نماز بسیار لذت میبرد و اولویتها را در کنار نماز میتواند خیلی خوب تعریف کند و جایگاهها را خیلی خوب متوجه میشود. در ابتدای همه عبد است؛ مانند قمر بنیهاشم. در قمر بنیهاشم (ع) بررسی کنید بهعنوان یک نخبه در جامعه دینی خیلی محدود امام حسین (ع) کار ایشان چه چیزی است؟ نقش ایشان کجاست؟ نقش ایشان آنجایی است که همه گم هستند و یک امری مشتبه میشود و ایشان میآیند و متذکر میشوند و ایشان هستند که کار را روشن میکنند. حتی گاهی اوقات این مشتبه شدن از طرف خود امام حسین (ع) است.
این را خوب توجه فرمایید، خیلی مهم است. گاهی خود امام حسین (ع) یک کاری را انجام میدهند که فضا مشتبه میشود؛ اینها برای افرادی که اهل ولایت هستند، کاملاً طبیعی است. رفتاری؛ ولی گاهی اوقات به نحوی است که ایجاد اشتباه میکند، اینجا آن نخبهای که در بالاترین سطح عبودیت، بالاترین سطح تذکر و توجه است، او باید روشنگری کند. مثال بارز آن کجاست؟ شب عاشورا. از این بیشتر نمیتوان برای انسان فتنه درست شود.شما بلند شدهاید و اینهمه راه، منزل به منزل بلند شدند و امام حسین (ع) فرمودند که هر فردی که دارای این ویژگیها است با ما بیاید، همه گذاشتند و رفتند؛ محاصره تنگشده است؛ آب را بستند؛ شعله جنگ بالاگرفته است؛ شب شهادت شده است و شب عاشورا شده است و حضرت فرمودند که «من بیعتم را از شما برداشتهام و بلند شوید و بروید.»
خب امر برای انسان مشتبه میشود؛ ممکن است که تصور آن برای انسان واقعاً این باشد که ایشان یار نمیخواهند و بلند شویم و برویم و کاری با ما ندارند. اینجا چه کسی به فریاد میرسد؟ قمر بنیهاشم. اولین فردی که بلند شدند سخنرانی کردند؛ سخنرانی قرائی کردند و گفتند که بلند شویم و برویم و شما را رها کنیم و بعد شما باقی بمانیم و سپس بگوییم «تَرَکْنَا سَیِّدِنَا؛ تَرَکْنَا مَوْلَانَا.» همه روشن شدند که جایگاه چیست. آنجا بود که اصحاب تکتک بلند شدند و آن سخنرانیهای آتشین را انجام دادند. این جایگاه نخبه در جامعه دینی است. تذکر و توجه ایجاد میکند. حالا هر فردی بخواهد در هرجایی، هر کاری را انجام دهد، کار او باید ایجاد توجه و تذکر در جامعهای که ولایت مدار است، باشد.
[۱] سوره یس، آیه ۶۰
[۲] سوره ماعون، آیات ۴ و ۵
استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلا مانع است.
دیدگاه خود را بنویسید: