تحول ناوگانی و واژگانی در توییتر

تحول ناوگانی و واژگانی در توییتر

تحول ناوگانی و واژگانی در توییتر

دریافت

عناوین بحث تحول ناوگانی و واژگانی در توییتر:

متن جلسه:

🔹به‌تازگی رهبری در دیداری که با طلبه‌ها داشتند، چند کلید واژه و سرفصل اساسی را مطرح کردند. یکی از آن‌ها که اصلاً توجه نشد این بود که فرمودند:

«این‌هایی که اینجا صحبت کردند و خوب حرف زدند، همین‌ها میان مردم در شهرها پخش شوند و در گفت‌وگوی مستقیم و حضوری با مردم همین مطالب را بگویند.»

رهبری در تکمیل این مطلب، چیز دیگری را هم فرمودند که مشخص شد ایشان اصلاً دارند راهبردی را ارائه می‌دهند، اینکه حرکت اول انقلاب با یک حرکت دسته‌جمعی طلبه‌ها بود و مثال زنبور عسل را مطرح کردند و فرمودند:

«به محض اینکه امام موضعی می‌گرفتند و قرار بود مطلبی پخش شود، شبکه‌ای از طلاب بودند که سریع پیام را منتقل می‌کردند.»

ایشان این وضعیت را به کندوی زنبور عسل تشبیه کردند که هم عسل را با خود حمل می‌کند و هم نیش دارد و به کسی که باید بزند، میزند؛ درواقع رهبری به طلبه‌ها برای یک حرکت دیگر بین مردم فراخوان دادند و یک گفتگوی حضوری و حرکت جهادی از جنس این حرکت‌های انتخاباتی صورت گرفته است.

اما متاسفانه پیام‌های آقا جدی گرفته نمی‌شود و این امر تبدیل به یک اپیدمی شده و گویا اصل بر این است که جدی گرفته نشود.

رهبری این شبکه رسانه‌ای و ارتباطی را به زنبور تشبیه کردند و این خیلی ویژه است. در روایت این مضمون را زیاد داریم که «کونوا کالنحل» :

عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع أَنَّهُ قَالَ کُونُوا کَالنَّحْلِ فِی الطَّیْرِ لَیْسَ شَیْءٌ مِنَ الطَّیْرِ إِلَّا وَ هُوَ یَسْتَضْعِفُهَا وَ لَوْ عَلِمَتِ الطَّیْرُ مَا فِی أَجْوَافِهَا مِنَ الْبَرَکَهِ لَمْ یَفْعَلْ بِهَا

امیر المؤمنین علیه السّلام فرمود: چنان باشید که زنبور عسل در میان پرندگان است. تمام پرندگان زنبور عسل را ضعیف میشمارند، در صورتى که اگر پرندگان میدانستند چه برکتى در شکمهاى آنها است این طور با آنها معامله نمیکردند. ( بحارالانوار ، ج۵۲ ، ص۱۱۵)

📌 زنبور باشید. کار زنبور یک کار شبکه‌ای و متصل است، محصول عینی دارد و به ثمر می‌نشیند، جاذبه و دافعه را هم با هم دارد.

این تعبیر نیش زدنی که ایشان فرمودند، تعبیر ظریفی است، چون بین پلتفرم‌ های رسانه‌ای که داریم، آن چیزی که کارش نیش زدن است، توییتر است. در واقع توییتر جای نیش زدن و کاملاً یک فضای خاله زنکی است! در این فضا باید در قالب کارکترهای کوتاه یک نیشی بزنی، محتوایت را ارائه کنی و بیرون بیایی. فضای کار زنبوری‌ست.

البته اصل خود مدل ساخت توییتر هم جالب است. فالوور در زبان ما معادل‌های فراوانی دارد مثل «دنبال کننده». یکی از معادل‌هایی که در زبان ما به آن توجه نمی‌شود و خیلی می‌تواند مبنای ما را بر شبکه‌هایی که بر اساس فالوور هستند، عوض کند، معنای «پیرو» و «شیعه» است.

❌ مدل کار و ساختاری که فرعون داشت این بود که مردم را شیعه، شیعه می‌کرد. سیستم فالویینگ چیز عجیبی است. کلیت ساختارش فرعونی است و قرار است دائم یک جمعیتی خرد شده، تابع شوند و یک نظام بر محور تشیع بر این معنا شکل بگیرد تا خودشان را بدرند و یک طائفه ای هم این وسط له شود. در واقع مدل استضعاف فرعون این‌گونه بوده است که شبکه‌سازی انجام می‌دادند، یعنی طائفه ای برخوردار بودند، طائفه دیگری هم می‌توانستند بی‌پروا حرف بزنند و طائفه سوم هم هیچ‌کدام از این ویژگی‌ها را نداشتند و عملاً به محاق می‌رفتند. این ساز و کار استضعاف در جامعه فرعونی بود.

فضای کار شبکه‌های فالووری و ارتباطی ما هم این‌گونه و فضا باز است. همه حرف می‌زنند، ولی قطعاً به شما چیزی نمی‌رسد و خیلی هم بخواهی حرف بزنی به اسم تروریسم حذفت می‌کنند.

🔹مطلب دیگر این است که ما اگر بخواهیم در این فضا و سازه حضور پیدا کنیم باید چه داده‌ای داشته باشیم؟

در این زمینه نکته اول این است که کار انفرادی در این فضا عبث است. تا شبکه، اتاق فکر، برنامه‌ریزی و انسجام نباشد، نمی‌شود کار کرد و این را تجربه و منطق نشان داده است. باید یک جمعی تصمیم بگیرند که چه داده‌ای پردازش شود.

بین همه رسانه‌ها، فضای توییتر بیشتر از همه معقول است. اینستاگرام فضای کاملاً محسوس و بصری دارد و موج سازی‌های حسی در آن زیاد است. ولی توییتر این‌گونه نیست و با کلمه، مفهوم و مفاهیم انتزاعی کار دارد، برای همین است که به آن فضای نخبگانی میگویند. هر وقت پای مفاهیم وسط باشد، پای معقولات هم وسط می‌آید.

📌 رسانه‌ای که ما می‌توانیم بیشترین برد را در آن داشته باشیم، توییتر است. یکی از عجایب روزگار این است که اینستاگرام باز و توییتر، فیلتر است. درست مثل این است که سگ‌ها را آزاد کردند و سنگ‌ها را بستند!

توییتری که قطعاً فرد با داشتن مفهوم و معقول می‌تواند در آن موج و برش ایجاد کند، فیلتر می شود و جایی مثل اینستاگرام که هر کسی ریخت و قیافه و اندام دارد می‌تواند در آنجا کار خود را پیش ببرد، آزاد است.

پای مفاهیم که وسط می‌آید یک سری اقتضائات تولید می‌شود. واقعاً در بحث مفاهیم دست ما پر است و باید توییتر کامل دست ما باشد، اما چرا رخ نمی‌دهد؟ چرا دست برتر در توییتر با ما نیست؟
برای اینکه دست برتر با ما باشد آیا ما باید به دنبال این باشیم که یک چیزی در توییتر به ترند برسد؟ یا اینکه در جامعه موج ایجاد کند؟

💡 ما احتیاج به دو نوسازی “ناوگانی” و “واژگانی” داریم. ناوگانی یعنی اینکه باید با هم متمرکز و جمع شویم. در کندو ملکه‌ای هست به نام «یعسوب» که همه فعالیت‌ها در کندو بر محور او می‌چرخد. حضرت علی (ع) در حکمت ۳۱۶ نهج‌البلاغه می فرمایند منافقین و کفار راحت دور «یعسوب» جمع می‌شود، پول که باشد این‌ها جمع می‌شوند: أَنَا یَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمَالُ یَعْسُوبُ الْفُجَّار ؛ من پیشواى مؤمنان، و مال، پیشواى تبهکاران است. (ترجمه دشتی)

ولی در نظام ولایت حقه بر عکس است، یعنی باید قید همه‌چیز را بزنی. اگر پول هم باشد کم هست؛ نکته جالب آن که هر وقت به ما پول تزریق می‌شود، وضعمان بد می‌شود و از هم می‌پاشیم! که این موضوع هم جای تحلیل دارد.

“یعسوب المومنین” یعنی من این‌قدر جذابیت داشته باشم که خود من کافی باشم. این نوع نوسازی بر مبنای ولایت است. ما تجربیات موفقی مانند پیاده‌روی اربعین را داشتیم که واقعاً همه من‌ها جمع می‌شوند و من واحدی شکل می‌گیرد؛ این الگو می بایست در جاهای مختلفی که می‌خواهیم کار کنیم، تکثیر شود.

👈🏻 بعد دیگری که در آن نیاز به کار داریم نوسازی واژگانی است. طیف مقابل دائماً مفاهیم خود را به‌روزرسانی می‌کند و خیلی تمیز هم این کار را انجام می‌دهد و بلد است روی یک موضوعی واقعاً عینی مفهوم خودش را پردازش کند.

مثلاً در بحث روزه‌خواری به‌گونه‌ای فضای ذهنی جامعه را می‌نشاند، مفهوم را بسط می‌دهد و مدیریت می‌کند که کجای آن را نشان دهد و پردازش کند و کجای آن را نشان ندهد و پردازش نکند.

❌ در بحث روزه‌خواری می‌گوید «طرف مریض است، باید آب بخورد»، این را برجسته می‌کند، وقتی با آن مخالفت میشود و مثلاً وقتی نیروی انتظامی وارد قضیه می شود، توییت کرده که «جرمت چیست؟» و در جواب نوشته: «نوشیدن دلستر»؛ ببینید چقدر قشنگ مفهوم‌پردازی می‌شود. یک زاویه را پردازش کرده و به صد زاویه دیگر کار ندارد. ما هم به آن صد زاویه دیگر کار نداریم و در همان زاویه و میدانی که او درست کرده است، می‌ایستیم و دعوا و جنگ می‌کنیم و می‌گوییم «بالاخره روزه‌خواری جرم است و به‌خاطر نوشیدن دلستر دارند او را می‌برند و قانون است».

خود بحث مفهوم‌پردازی خیلی مهم است. در جایی قرار بود در مورد برده‌داری حرف بزنیم، عده‌ای می‌گفتند «چرا خودمان را در این زمینه خراب می‌کنیم. یک گند تاریخی بوده است حالا ولش کنید!» این نگاهی است که خود ما به این موضوع و در دفاع از این مفاهیم بدان مبتلا هستیم. چون از این زاویه آن را خیلی زدند، این مفهوم سوخته است و کسی حاضر نیست آن را دست بگیرد.

💡 ما برای این نشست و موضوع آمدیم عنوان بحث را به جای نظام برده‌داری، “نظام تربیت خصم در اسلام” گذاشتیم، به شدت جذاب شد و مدل‌های مختلف نظام برده داری را بررسی کردیم و مشخص شد که عاقلانه‌ترین، جوانمردانه‌ترین و مهرآمیزترین مدل، همین مدلی است که اسلام می‌گوید. کسی هم رویش نمی‌شود در منابر در این زمینه صحبت کند!

⛔️ روایاتی داریم که کسی جرات نمی‌کند این‌ها را توییت کند، یک روایتی که به شدت مستهجن است و جای صد ضربه تازیانه دارد!! این است که پیامبر اسلام ص فرمودند: «زن، همه بدنش عورت است»
الْمَرْأَهُ عَوْرَهٌ سَتَرَهَا بَیْتُهَا فَإِذَا خَرَجَتْ اسْتَشْرَفَهَا الشَّیْطَان ؛ زن تمام بدنش عورت است، خانه اش او را میپوشاند و حفظ میکند پس هنگامی که خارج شود شیطان بر او تسلط میابد. (تنبیه الخواطر و نزهه النواظر ؛ ج۲ ؛ ص۱۱۹)

این روایت خورند فحش برای ماست و خورند توییت برای آن‌هاست. این روایت جزو مفاهیم سوخته است.

می‌گویند اهل بیت یک چیزی گفتند، خیلی آن را باز نکنید. اما شما کلمات شیک و مجلسی مثل “private” را می‌بینید که به معنای خصوصی، محرمانه و شخصی است. در فرهنگ لغت هم در این مورد آمده که به اندام‌های جنسی از باب پوشندگی و در پرده بودن هم گفته می‌شود و دقیقاً کلمه معادل (عورت) که در زبان عربی گفته می‌شود، پرایوتی است که آن‌طرف گفته می‌شود.

👈🏻 واقعاً اگر این مفهوم کمی پردازش شود، آدم دوست دارد، داد بزند که این روایت چقدر قشنگ است! می گوید “همه زن محرمانه است.” مفاهیم ما این‌گونه می‌سوزد.

چرا خیلی وقت‌ها نمی‌توانیم در کف جامعه موج ایجاد کنیم؟ چون نمی‌توانیم این مفاهیم را بدین شکل به خورد جامعه بدهیم.

مفهوم ظلم و اختلاس ، عینی است. ما باید مفاهیم را عینی کنیم، ولی سراغ مفاهیمی می‌رویم که روی آن‌ها کار شده و سوخته است، مثلاً ۵۰۰ سال است که از واژه “امر به معروف و نهی از منکر” استفاده میکنیم!

❌ به جلسه‌ای از اساتید دانشگاه که در این زمینه بود دعوت شدم. آنجا گفتند طرح خودتان را بگویید. گفتم اولین طرح من این است که دیگر از این طرح (امر به معروف و نهی از منکر) استفاده نکنید و به جای آن «ستاد نظارت همگانی» بگویید. ولی ما احساس می‌کنیم قرآن خدا پاره پاره می‌شود اگر این واژه را عوض کنیم.

مثلا اگر دو زاویه از واژه استکبارستیزی را زدند، و سوخت شد، صد زاویه دیگر به جز آن دارد، آن‌ها را دست بگیرید. مثلاً یکی از بهترین واژه های جایگزین استکبار، هژمونی است و خیلی ظرفیت پردازش دارد.

🔺یک سال در دانشگاهی یک ماه در مورد هژمونی صحبت کردم. آدم‌هایی پای منبر می‌نشستند و به به و چهچه می‌کردند که بعضا مخالف نظام بودند! اما می‌دانستم اگر یک بار بگویم، استکبار، بلند شده و می‌روند. این همان نوسازی واژگانی است. لذا باید یک دور بنشینیم و نوسازی کنیم.

خیلی خوب است که در این جلسات مفاهیم قرآنی را جایگزین کنیم. مثلاً برای “غیرت” و “حجاب” معادل بگذاریم؛ برای حجاب معمولاً از واژه‌هایی استفاده می‌کنیم که پیشاپیش سوخته است.

ما نیاز به نوسازی ناوگانی داریم و باید نهادی در این زمینه شکل بگیرد تا این واژه ها را به روز رسانی کنیم و نوع ارتباطمان عوض شود.

📛 فضای کار ما در رسانه ‌این است که آن‌ها با سازماندهی حمله می‌کنند ولی این‌طرف یک مشت آدم آتش به اختیار می‌خواهند این‌ها را جمع کنند و یک نهاد متولی ندارند که این‌ها را سازماندهی و البته مسیریابی کند. لذا این مهم است که کجا محل رخنه و فتنه‌خیز است و از کجا در این مفهوم وارد شویم.

💠این تک جلسه در سال۱۳۹۸ و در مدرسه علمیه عباسقلی خان مشهد برگزار شده است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *