تقدیر دست ماست

حسن بن مسعود می‌گوید: «به خانه امام هادی علیه‌السلام وارد شدم درحالی‌که در راه انگشتم صدمه‌ دیده بود.

و من به خاطر کثرتِ مردم به‌ زحمت وارد خانه امام شدم و لباسم پاره شد .

در این موقع به خاطر ناراحتی روحی گفتم خدا مرا از شرّ امروز کفایت کند چه روز شوم و بدی است.»


امام هادی علیه‌السلام فرمود:

«بر ما وارد می‌شوید و گناه خود را به گردن کسی می‌اندازید که اصلاً گناه نکرده است.» حسن بن مسعود می‌گوید: «من به هوش آمدم و به خطای خود واقف شدم گفتم: آقا ان‌شاءالله استغفار می‌کنم.» پس امام فرمود: «ایام و روزها چه گناهی مرتکب شده اند که همچنان به آن‌ها بد می‌گویید.» تحف العقول، ج ۱، ص ۴۸۲.
ما روز بد، سال بد نداریم. همه برمی‌گردد به اعمال ما که آن روز یا آن سال بد یا خوب می‌شود.

«به خانه امام هادی علیه‌السلام وارد شدم درحالی‌که در راه انگشتم صدمه‌ دیده بود و من به خاطر کثرتِ مردم به‌ زحمت وارد خانه امام شدم و لباسم پاره شد در این موقع به خاطر ناراحتی روحی گفتم خدا مرا از شرّ امروز کفایت کند چه روز شوم و بدی است.»

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *