سلام علیکم و رحمت خداوند بر شما باد
ما نوجوان های ۱۵تا۱۹سال شدیدا دچار شهوت جنسی هستیم
نا خدا آگاه با کمترین چیز تحریک می شویم و دست خودمون نیس.این ویژگی سن های ما هست.از طرفی دیگر هم میگن اگر این شهوت ها را نداشته باشید مریض هستید و باید بروید دکتر. وقتی با خودمان دودوتا چهارتا می کنیم می بینیم تنها راه ارضا شدن و به گناه نیفتادن ازدواج است.ماکه حالا حالا ها نمی توانیم ازدواج کنیم.دیدم در یکی از پیام های قبلیتون گفته بودید که این کار دشمن است که ازدواج عقب افتاده است.آیا شما زمان پیامبر و امامان پسر هایی را سراغ داشتید که۱۶ساله ازدواج کنند؟؟؟؟ بعد ما شدیدا دچار شهوت هستیم و نمی خواهیم گناه کنیم و اطرافیانمان را می بینیم که از طریق راه های گناه ارضا می شوند و هم دلمان می خواهد اما نمی خواهیم ظهور امام عصر عقب بیفتد،نمی خواهیم امام زمان از دست ما ناراحت شوند،نمی خواهیم سربازی امام زمان رو از دست دهیم و نمی توانیم ازدواج کنیم و ابزار گناه ها را داریم و نمی خواهیم گناه کنیم حال وضعیت ما چیست ؟؟؟
فقط به هم می ریزیم و تمرکز نداریم و اعصبمان به هم ریخته می شود.می گویند روزه بگیرید ،ورزش کنید،ذکر بگید.آخه من همه را کرده ام تاثیر نداشته …..
چرا خدا می خواهد ما را در منگنه قرار بدهد و عذابمان بدهد..
میگن خدا مدعه رو قرار داده ،الان مگه ما می تونیم مدعه کنیم؟؟؟؟؟؟
شما به عنوان نماینده دین اسلام که لباس پیغمبرش را پوشیده کرده اید پاسخ دهید
باید به مراجع بگیم ولی دستمان بهشان نمی رسد
حداق به تظر شما مراجع نمی توانند با توجه به شرایط حال یک کار جدید اعلام کنند ،یا یک فتوا بدهند،یا یک عمل حرام را مکروه کنند
لطفا راهکار های منصفانه و جواب بده بدهید
و بگید چرا ما باید اینقدر زجر بکشیم و داخل منگنه قرار داده بشویم؟؟؟
با تشکر که به این دلنوشته یک نوجوان را خواندید و این فرصت رو در در اختیار نوجوانان قرار داده اید
حجت الاسلام امینی خواه :
سلام علیکم
سلام عزیز دل، پسر خوبِ مومن و باتقوا از اینکه این پیام را با ما در میان گذاشتی ممنونم و بابت حسن ظنی که داری ازت تشکر میکنم. دغدغهای که داری واقعاً ستودنی است تو رو ستایش میکنم.
اولاً بله، سن ازدواج در دوران معصومین سن بالایی نبوده و همین اوایل بلوغ طبیعی یک پسر فضا برای ازدواج او فراهم میشده و خیلیها در همان سن و سال ازدواج میکردند. بهرحال ساختار جامعه و فضای فرهنگی و شرایط اقتصادی ما و بحث سربازی و تحصیلات اینها موانعی است برای تاخیر در ازدواج و بخشی از آن هم برای این است که ما دور شدهایم از فرهنگ اهل بیت و شیاطین در زندگی ما نقش ایفا میکنند و سرنخ زندگی ما را بدست گرفتند. وقتی انسان در شرایطی قرار میگیرد که خیلی چیزها از دست او خارج است بخشی از آن باید این باشد که برای درست کردن این فضا تلاش کند که این اتفاقاً با روحیه جوانی و نوجوانی خیلی سازگار است. اگر ما دیدیم که هوای شهرمان آلوده است چکار میکنیم؟ برای اینکه این شهر را پاک بکنیم شروع به فعالیت میکنیم که آلایندهها را کم کنیم، کارخانهها را از شهر خارج کنیم و فضایی را فراهم کنیم برای اینکه تنفس مردم بهتر شود و آلودگیها کمتر شود. البته دعا میکنیم برای اینکه باران بیاید در این مسیر هم تا زمانی که آن شرایط برایمان مهیا شود صبر میکنیم و با این سختیها تحمل میکنیم و دست روی دست نمیگذاریم که ناامید شویم. هم کار میکنیم، هم امید داریم سختی و رنجی هم که وجود دارد را تامل میکنیم.
برای بحث متعه و صیغه که شما گفتید این یک راه حل و راه درمان نیست.
این غریزهای که شما دارید که بابت آن ناله میکنید را شدیدتر و تقویت میکند و همیشه هم برای شما که در دسترس نیست و فراهم نیست که هر ساعت از روز که ما احساس کنیم که این نیاز دارد در ما فوران میکند بتوانیم همان جا به نحوی این را آرام و ارضا کنیم. متعه راه حلی برای شرایط خاص است. برای نوجوان متعه نمیتواند این آتش را خاموش کند. بهرحال راه حلهایی که میشود الان در نظر گرفت بخشی از آن این است که ما خوراک خودمان را کنترل کنیم، خیلی زیاد ورزش کنیم، سرمان را گرم کنیم، دائماً از تنهایی و خلوت فرار کنیم، از رفقایی که آدمهای صالح و پاکی نیستند دور شویم، محیط و فضاهای حقیقی و مجازی که این آتش را در ما شعلهور میکنند از اینها فاصله بگیریم اینها بخشی از راهحلهای این مساله است.
بخش دیگر آن این است که شرایط ازدواج را برای خودمان فراهم کنیم و مهارتهایی که برای ازدواج لازم است را کسب کنیم از سنین نوجوانی سعی کنیم که خودمان پول دربیاریم و دستمان در جیب خودمان باشد و فعالیتهای اقتصادی داشته باشیم از تجارت سردربیاریم با سبک زندگی درست آشنا شویم، اهل مطالعه باشیم و از تجربه بزرگترها استفاده کنیم، برای پخته شدن سفر بریم نه برای تفریح و گردش سفرهایی رویم که ما را پخته کند پیغمبر اکرم از ۱۲ سالگی سفر تجاری میرفتن وقتی کسی در ۱۲ سالگی سفر تجاری رود اهل اقتصاد و این مسائل باشد این خیلی شرایط ازدواج برایش مهیاتر است و از سنین کمتر میتواند خودش را وارد ازدواج کند و مسئولیت یک خانواده را برعهده بگیرد از فعالیتهای دیگر که میتوانیم نام ببریم برای اینکه پختهتر بشیم و شرایط ازدواج را داشته باشیم مسئولیتهایی است که در پایگاه بسیج، مسجد و مدرسه، خانواده و محله و … برعهده بگیریم و خودمان را نشان بدیم و پدر و مادرمان هم دلشان به ما گرم باشد که ما از سنین کم ما این پیام را به اینها رساندیم که ما میتوانیم یک خانواده را اداره کنیم ما مرد شدهایم و از عهدهاش بر میآییم که دستمان در جیب خودمان باشد میتوانیم استقلال داشته باشیم اینا اصل مبحث است البته سوالی که شما پرسیدید جوابی خیلی بیشتر از اینها نیاز دارد و ساعتها گفت و گو میخواهد ما هم البته در سخنرانیهایی در مورد این موضوع مفصلتر صحبت کردیم فعلاً بیش از این پاسخی نمیتوانم بگویم و از شما تشکر میکنم و دعا میکنم که خدا انشاءالله دست من و شما را با هم بگیرد و ما را از لغزشها و گناه نجات دهد و این نکته هم توجه داشته باشیم که همهی اینها که گفتیم سرجای خودش و اگر خدای نکرده دست ما خطا رفت و پای ما لغزید باید سریع توبه کنیم و سریع برگردیم هیچ وقت ناامید نشویم لغزش طبیعی است. لغزشها در زندگی ما زیاد است و البته باید حواسمان را جمع کنیم که لغزشها به کمترین حدش برسد ولی تا لغزیدیم و خطا کردیم برگردیم این نکتهی اصلی است که بعنوان یک برادر بزرگتر میتوانم به شما بگوییم و انشاءالله خداوند کمکتان کند و هر دو بهشتی باشیم. یا علی
بدون دیدگاه