سلام معمولا برای بنده پیش میاد بین اطرافیان از خانواده فامیل همسایه ها دوستان که اهل معنویات نیستن و بعضا معاند سرسخت هم هستن و به هیچ روشی امیدی به اصلاحشون نیست مگر اینکه خدا بخواد، بعضا افراد مذهبی رو مسخره میکنن و زیر سؤال میبرن و خیلی اذیت میکنن، عادت دارم بدون هیچ منظوری سکوت میکنم و بقول معروف سرم تو لاک خودمه و جز به ضرورت صحبت نمیکنم و ازاینکه بخوام مدام باهاشون گرم بگیرم و بگم و بخندم و از حدو حدود خارج بشم اذیت میشم این بیشتر باعث عصبانیت و تمسخر و ناراحتی اون اشخاص میشه و حتی گاهی به روشهایی چون کلامی و رفتاری اقدام به آزار و اذیت میکنن و گاهی هم عمیقا باعث ناراحتی پدر و مادرم میشنو ازاین بابت خیلی ناراحت میشم
گاهی هم میبینم بخاطر اذیتهاشون بعدأ ضربه های سختی تو زندگیشون میخورن و اتفاقات بدی براشون می افته چون راضی نیستم باعث اذیت پدرومادرم بشن ولی خودشون اینو نمیفهمن که از کجا میخورن
بعدش همش احساس عذاب وجدان و خودخواهی و اینکه کلا خودم مقصرم بهم دست میده چون سکوت من باعث میشه تمام هزینه رو خودشون بدن و پدرومادرم هم با رفتارا و حرفاشون اذیت بشن
دوحالت داره یا باید خودم اذیت بشم و هرجور اونا میخان رفتار کنم که خوششون بیاد و این اتفاقات نیفته یا باید اونا اذیت بشن که خودم راحت باشم
بفرمایید کارم درسته یا نه و یا بهترین روش چیه از حد و حدود خارج بشمو ظاهری بگم و بخندم و باهاشون گرم بگیرم یا نه روش خودمو داشته باشم و برام مهم نباشه بذارم هزینه اذیتهاشونو بدن؟
از استاد عزیز و بزرگوار عذرخواهی میکنم بخاطر طولانی شدن سوال چون ظرفیت سوال خصوصی پر بود ناچار بودم به این شکل بفرستم حلال بفرمایید بنده رو.
...
ادامه مطلب