شبهه
بی سندی داستان های ادعایی آثاری مانند کتاب تازه نشر «سه دقیقه در قیامت» در بی اعتباری آن کافی است. با این حال این اثر که حتی مولفش نیز مجهول است، در مقدمه اش تلاش مغرضانهای کرده تا با ذکر چند نمونه خارجی NDE (تجربه نزدیک مرگ) ادعاهای خود را باورپذیر جلوه دهد. او سپس مدعی شده شخصیت اصلی قضایای کتابش، تجربه ارتباط با قیامت را داشته، و از این طریق بر مسند قضاوت در مورد بسیاری از مسائل و رجال سیاسی و غیر ایشان نشیند، و به دلخواهش این و آن را به بهشت و جهنم فرستد
این ظاهراً خلط برداشتهایی ناقص از چند روایت است: نخست از روایات آمرزش گناهان شهید، قید «الا الدین» (وسائل الشيعة، ج18، ص324؛ نیز نک: المحاسن، ج1، ص7) را در نظر نگرفته. دوم روایت دادن برخی از ثواب های مدیون به صاحب دین (الكافي، ج8، ص106) را ناخودآگاه تحریف کرده است. و چنین نتیجه گرفته اگر شهیدی به انسان ظلمی کند، همه گناهان فردی که مورد ظلم واقع شده، بیحساب پاک میشود! چنین چیزی از کجا آمده است؟
همچنین در ترتیب ارائه مطالب کتاب اشکالهایی رخ داده که غیر واقعی بودن داستان را بیشتر نمایان میکند. مثلا در ص75 مأمور محاسبه اعمال به شخص اول داستان در مورد «دسیسه چینی اسراییل و امریکا در کشورهای اسلامی» توصیه میکند که «نگران نباش. اینها نیست و نابود میشوند. شما نباید سست شوید نباید ایمان خود را از دست دهید.» در حالی که این جوان قرارنبوده بر گردد. چون در ادامه رمان به مأمور میگوید: «دستم خالی است. نمیشود کاری کنی که من برگردم؟ نمیشود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی که مرا شفاعت کند... تا من برگردم و کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم؟ جوابش منفی بود. اما باز اصرار کردم...»
تا اینکه حضرت زهرا س «به خاطر اشکهای کودکان یتیم و دعاهای همسر»ش، شفاعتش میکنند که برگردد! (ص77)به هر حال همین بیسندی کتاب کافی بود تا متصدیانی که به اندک چیزی کتب را مشمول ممیزی میکنند و یا مانع نشر میشوند، تا این حد، برای نشر چنین کتبی سهل نگیرند! و در روز روشن صد من داستان بی سند را به عنوان حقائق عالم در ذهن جوانان کم اطلاع نکنند.
هم چنین نویسنده در جای جای کتابش تلاش کرده تا برای داستانهایی که از آن دنیا نقل میکند، از آیات و روایات گرته برداری کند، تا مطالب برای مخاطب مأنوس تر باشد. با این حال خالق این داستانها در مواردی از استفاده از روایات سهوهای عجیبی کرده است. مثلاً مدعی شده، در برابر ظلمی سهوی که یک شهید به شخصیت اول داستان كرده بوده، مامور جوان حساب اعمال در آن دنیا اختیار داشته که «آن قدر از گناهان» او ببخشد، «تا از آن شهید راضی شود» و حتی «تمام اعمال بد را پاک کند.» (سه دقیقه، ص70)
آیا کرامت بافی کتاب برای لباس سبز سپاه ایشان را به تسامح وا داشته، یا این داستان که میگوید «به جوان پشت میز مأمور اعمال گفتم چکار کنم که من هم توفیق شهادت داشته باشم؟ او هم اشاره کرد و گفت: در زمان غیبت امام عصر عج زعامت و رهبری شیعه با ولی فقیه است. پرچم اسلام به دست اوست. همان لحظه تصویری از ایشان را دیدم.» (ص74-75)و صد افسوس که پا را فراتر از این میگذارند، و این کتاب را در اخبار صدا و سیما نیز تبلیع میکنند! و این رسانه چه بسیار چنین برای مردم عقیده میسازد؛ که البته این روزها نمونههایش را کم نمیبینیم! از اسناد ندیده ساخت ویروس کرونا توسط امریکا تا ادعای اجماع شیعه بر اسلامیت نوروزاین مطالب در کانالهایی که اعضای دانشگاهی قرآن و حدیث مطالعه میکنند نشر داده میشود. لطفا پاسخ بفرمایند استاد. متشکرم
...
ادامه مطلب