مرز غیبت

سلام استاد عزیز و محترم. سوالم این است که مرز غیبت رو چطور باید تشخیص بدیم؟ مثلا به فرض شخصی باشیم که خیلی رو غیبت و یا مسخره نکردن حساس باشیم و هیچوقت بد کسی رو که منجر به ریختن آبروش بشه به هیچکس نگیم. ولی مثلا بنا به روحیه حساسمون از جانب بعضیا خیلی اذیت بشیم. چه با حرف ها، چه با برخی رفتار ها… در اینگونه موارد برای آروم شدن و یا پیدا کردن راه حل، میشه مثلا با مادرمون صحبت کنیم؟ و دقیقا حرفایی که بهمون زده شده رو بازگو کنیم. خب اگه این حرفا به نظر خود گوینده بد بود که نمیزد. ما هم همون هارو بدون کم و زیاد بازگو کنیم. در اینصورت ما غیبت کردیم؟ میدونم که روح مومن با این چیز ها آزرده نمیشه، ولی ما که فعلا متاسفانه به اونجا ها نرسیدیم، چطور باید درددل کنیم که غیبت نشه؟؟ خیلی دارم تلاش میکنم ولی واسه این قضیه راهی پیدا نمیکنم.
استاد پیشاپیش ممنونم بابت پاسخ گویی و وقتی که برامون میذارید.

حجت الاسلام امینی خواه :

سلام علیکم
بطور کلى اگر پُشت سر مؤمن، مطلبى گفته شود که حقیقت دارد لکن اگر او مطلع شود ناراحت مى‌شود و این مطلب به قصد تنقیص(عیب جویی) گفته مى‌شود یا نزد عرف تنقیص به حساب مى‌آید، غیبت است و جایز نیست و درد دل کردن مجوّز غیبت نیست؛ موارد جواز غیبت در کتب فقهی آمده است؛ مثلا در مورد تظلم مظلوم، مشاوره و … برخی موارد غیبت جایز بلکه واجب است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *