⚜️ فتنهگری در لباس شیعه؛ فتنهای شدیدتر از دجال [11:59]
* کربلا و #درس_مذاکره! روایت کربلا با طعم حقارت! [17:08]
* از #دیپلماسی تا پرتقالتراپی؛ وقتی حماقت به اوج خودش میرسه! [19:50]
* با دشمن مذاکره، با دلواپسان دشمنی؛ سیاستی بس عجیب! [22:57]
* تحریم یا تحریف؟ کدام یک خطرناکتر است؟ [28:25]
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد. و آله الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین.
رب اشرح لی صدری و یسر لی امری واحلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.
در مورد آینده تاریخ و پایان تاریخ، در کلمات اهل بیت روایاتی داریم با این مضمون؛ معروف به روایات مربوط به آخرالزمان. اهل بیت آمادگیهایی را در ما ایجاد کردهاند، از جهت فکری و روانی نسبت به شرایط آینده، خصوصاً شرایط قبل از ظهور امام زمان (ارواحنا فداه).
آن موضوعی که در مورد آخرالزمان خیلی روی آن تأکید شده، «فتنههای آخرالزمان» است. به ما وعده دادهاند، و در واقع ما را آماده کردهاند برای فتنههایی که در آخرالزمان رخ میدهد؛ برای غربالهایی که در آخرالزمان صورت میگیرد. خالصسازیای که در جبهه حق توسط خدای متعال صورت میگیرد. کسانی که ناخالصی دارند، آلودگی دارند، جنسشان خالص نیست نسبت به جبهه حق، اینها توی این ریزشها میریزند. توی این فتنهها رسوا میشوند. ناخالصیهایشان آشکار میشود. خب، این هم امیدوارکننده است و هم هراسانگیز. هم امیدوار میکند ما را نسبت به اینکه آن کسانی که ظاهرسازی کردهاند، باطنشان معلوم میشود چیست. در روایت هم فرمود: «لا تکرهوا الفتنة»؛ از فتنه در آخرالزمان کراهت نداشته باشید؛ «فانها تبیر المنافقین». منافقین را ریشهکن میکند. فتنههای آخرالزمان از این جهت امیدوارکننده است. ولی از این جهت هم هراسانگیز است که ما در وجودمان اگر ناخالصی باشد، تعلقات آلودهای باشد، در معرض سقوط قرار میگیریم.
روایاتی در مورد فتنههای آخرالزمان داریم که من چندتاییاش را عرض میکنم. پیغمبر اکرم فرمودند: «ستکون فتن»؛ بعد از من فتنههایی خواهد شد؛ «یصبح الرجل فیها مؤمناً و یمسی کافراً». آدم روز مؤمن است، شب کافر. انقدر سرعت لرزش و لغزش بالاست! انقدر تحولات اجتماعی در آخرالزمان سریع رخ میدهد، با سرعت بالا رخ میدهد. این طور نیست که یک فرایندی باشد، شش ماه طول بکشد تا یک دگرگونی در وضعیت جامعه رخ بدهد. نه، گاهی صبح یک اوضاعی دارد، شب یک اوضاع دیگر. این وضعیت جامعه مؤمنین در آخرالزمان است. این تکانههای اجتماعی که معنای فتنه همین است، فتنه آن تکانههایی است که به شدت یک چیز را در معرض تحول قرار میدهد. وقتی این تکانهها اجتماعی باشد، میشود فتنههای اجتماعی. این تکانههای اجتماعی در جامعه مؤمنین در آخرالزمان سرعت تحولاتش خیلی بالاست؛ سرعت این تکانهها خیلی بالاست؛ شدت این تکانهها خیلی بالاست؛ و سقوط در این تکانهها هم خیلی بالاست. و سقوط گاهی در کسانی است که اساساً انتظارش نیست.
من روایتش را برایتان بخوانم. خیلی روایت عجیبی است. اینجا اولاً میفرماید که فتنههایی میشود. پیغمبر میفرماید: فتنههایی میشود، صبح طرف مؤمن است، شب کافر. «الا من احیاه الله تعالی بالعلم»؛ مگر اینکه کسی را خدا با علم زنده کند. آنی که دلش با علم زنده شده، در این فتنهها نمیلرزد، نمیلغزد، سقوط نمیکند. حالا اینور فرمود: «با علم کسی در این فتنهها نجات پیدا میکند». آنور یک تعبیر عجیبتری داریم از پیغمبر اکرم. میفرماید: «فقهاء ذلک الزمان». ما البته برای همه علما احترام قائلیم، ولی تعبیر این روایت تعبیر عجیبی است. فرمود: «فقهاء ذلک الزمان شرّ فقهاء تحت ظلّ السماء». فقهای آخرالزمان بدترین فقهایی هستند که آسمان به خودش دیده است. عالمان آخرالزمان ترسناکاند. «منهم خرجت الفتنه». اینها به جای اینکه در فتنهها کمک کنند به امت، خودشان مبدأ فتنه میشوند. خودشان فضا را غبارآلود میکنند. خودشان بیشتر ابهام ایجاد میکنند. که من دیگر نمیخواهم تطبیق بدهم به این انتخابات اخیر که وقایع تلخی رقم خورد.
پس نجات از این فتنهها، حتی ارتباط با فقها هم کار ما را راه نمیاندازد در آخرالزمان. خودمان باید برویم اهل علم بشویم. خودمان باید برویم اهل تحقیق بشویم. خودمان باید اهل مطالعه بشویم. اینی که حالا نگاه کنیم ببینیم منبریهایمان چه میگویند؟ طلبهها چه میگویند؟ بلاگرهایمان چه میگویند؟ آخوندهای بلاگر، نه! اینها خیلیهایشان خودشان «رو دست میخورند» (به تعبیر مردم عامیانه، در بازیها فریب میخورند). به تعبیر پیغمبر: «منهم خرجت الفتنه و الیهم تعود». از همینها فتنه شروع میشود، و به همینها فتنه برمیگردد در آخرالزمان.
علما بعضیهایشان البته، از آنور هم علمایی هستند که در آخرالزمان چراغ هدایتاند، مصابیح الهدیاند. بعضی آقایان پرسیده بودند از رهبر معظم انقلاب که آقا ما در فتنهها چهکار کنیم؟ ایشان فرموده بودند، اسم برده بودند از مرحوم آیتالله خوشوقت (رضوان الله تعالی علیه)، فرموده بودند: «به امثال آقای خوشوقت مراجعه کنید.» اینها نورافکناند در فتنهها؛ عالم ربانی، نورانی، رهایییافته از هوا. این میتواند مسیر را (نشان دهد). ولی آن آدم سادهلوح، مقهور رسانه شده، مقهور روابط شده، آدمی که اطرافیانش بازیاش میدهند، اطلاعات را کانالیزه میکنند، هر روزی یک سازی را برای این آقا کوک میکنند و این را هم به همان ساز میرقصانند... اینها نه تنها موجب نجات در آخرالزمان نیستند، بلکه اینها خودشان هراسانگیزند. فرمود: «شرّ فقهاء»؛ این فقهای این زمان. به تعبیر پیغمبر: «فقهاء ذلک الزمان شرّ فقهاء».
پس راهش همین است که انسان خودش حتی علما را هم محک بزند با علم. ببیند کدام عالم واقعاً مقید به علم خود است؟ کدام عالم واقعاً با دید باز دارد صحنه را رصد میکند، تحلیل میکند؟
مرحوم آیتالله رئیسی (رضوان الله علیه)، شهید عزیزمان که نزدیک همینجا قبر این عزیز است، در جوار امام رضا (علیه السلام)، آن سفر آخری که قلب ایشان را خیلی به درد آورد و دیگر اصلاً ایشان را فارغ کرد از این دنیا و ریاست جمهوری و همهچیز، سفری بود که به قم رفت. که من دیگر نمیخواهم توضیح بدهم در آن سفر چه گذشت و کیا (که افراد چه) گفتند به ایشان، که رهبر انقلاب فرمودند: «دلم برای رئیسی سوخت.» که از آنجا که برمیگردد، دیگر شروع میکند حساب کتابهایش را: نهاد ریاست جمهوری، غذاهایی که خورده بوده، بعضی سفرهای شخصی را، همهاش را حساب کتاب میکند و تصمیم جدی هم گرفته بود که دور بعدی انتخابات شرکت نکند. برخوردی با او شد در قم.
آن عالمی که باید خودش در میدان جهاد تبیین بکند، چشم بقیه را باز بکند به حقیقت، به بقیه نشان بدهد چه شده، چه خبر است، کی به کی است، کی خوب است، کی بد است... گاهی انقدر خودش «رو دست خورده» و «پشت دست» - به قول جوانها: پشت دست مافیا دارد بازی میکند - خودش میشود مبدأ فتنه. خودش میشود مرکز ایجاد تردید در مردم. این خودش ابهام ایجاد میکند. اینها سختیهای فتنههای آخرالزمان است. فتنه آخرالزمان سختیاش خیلی در درگیری با اسرائیل و رژیم صهیونیستی و اینها نیست. در درگیری با آمریکا نیست. آمریکا که معلوم است کیست! اسرائیل که معلوم است چیست!
یک روایت برایتان بخوانم از امام رضا (علیه السلام)، که شما الآن مهمان ایشان هستیم در این حرم مطهر. روایت عجیبی است از امام رضا (علیه السلام). در جلد ۱۶ «وسائل الشیعه» این روایت نقل شده است. اینجا در حرم امام رضا. کلام را از امام رضا (علیه السلام) بشنویم و از خود حضرت بخواهیم که کمکمان کند.
فرمود: «ان من ینتحل مودتنا اهل البیت من هو اشد فتنة علی شیعتنا من الدجال».
دجال میدانید کیست. دجال موعود یهودیهاست. که حالا بحث نیست در مورد دجال، آیا شخص است یا یک جریان یا یک سمبل. بعضی مثل مرحوم شهید سید محمد صدر، پدر مقتدی (صدر) قائل بودند که دجال شخص نیست، یک جریان است، یک سمبل است. آیتالله مکارم هم قائل به همین است. ولی بیشتر علما، علمایی که در عرصه مهدویت کار کردهاند، قائلاند که نه، دجال میتواند هم شخص باشد. ظهورش هم حالا در روایتی گفتهاند از کجاست، ولی افول دجال در همین منطقه (منطقه خاورمیانه) است و یهودیها هم به او ایمان میآورند و دور و بر آن را پر میکنند.
ما یک بحثی داشتیم سال گذشته، اوایل طوفان الاقصی، با عنوان «جغرافیای ظهور». چهار ساعت فکر میکنم بحث بود، شاید هم بیشتر. آنجا این مطلب را بحث کردیم: این شخصیتها، سفیانی، دجال، وضعیت منطقه، اسرائیل، فلسطین، کشورهای دیگر و روایاتش را آنجا عرض (کردیم). بحث دجال را هم حالا اگر کسی از عزیزان خواست، به آن مبحث میتواند مراجعه بکند.
دجال موجود وحشتناکی است. در روایات ما هم به آن اشاره شده، و عرض کردم توصیفاتی که از آن شده به او میخورد که موعود یهودیها باشد، که یهودیان به او ایمان میآورند و پیرامون او قرار میگیرند و جنایت میکنند. امام رضا (علیه السلام) میفرمایند که بعضیها هستند ادعای شیعه بودن ما اهل بیت را دارند، ولی فتنهای در بین شیعه میکنند که از فتنه دجال شدیدتر است. «ینتحل مودتنا». ازش میپرسی طرفدار کیست؟ میگوید: «امام رضا». میگوید: «امام زمان». میگوید: «راه ما راه مولا علی است». خوب که میروی توی برش، به چی دارد دعوت میکند؟ به کجا دارد هدایت میکند؟ ادامه روایت فرمود: «از فتنه دجال شدیدتر است».
چرا؟ این آقای «حسن بن علی خزّاز» میگوید: «پرسیدم که: بماذا؟ برای چه آقا؟ چرا بعضی از شیعیان فتنهشان از فتنه دجال شدیدتر است؟ مگر چهکار میکنند؟» فرمود: «بموالاة اعدائنا و معادات اولیائنا». اینها بازی را میریزند به هم. اینها «شهر خرابکن» هستند. حالا یکم اصطلاحات مافیایی استفاده کنیم در محضر امام رضا (علیه السلام). اینها «تبر شهر» هستند.
شهروند سادهلوح که... حالا شب قبل چهکار کردند با همدیگر؟ چهکار میکنم؟ شهروندان را میخرند، میبرندش. سوداگری میکنند. این شهروند میرود توی تیم مافیا. چشم همه بسته بوده، همه خواب بودند، سوداگری صورت گرفته. امام رضا (ع) نیست دیگر. حضرت اینها را نفرمودند. ولی دیگر حالا ما به زبان امروزی بخواهیم... میفرماید که بعضیها هستند ادعای شیعه بودن ما را دارند، فتنهشان از دجال برای شیعیان شدیدتر است. میپرسید: «آقا، برای چی؟» میفرماید: «چون اینها با دشمنان ما دوستی میکنند، با دوستانمان دشمنی میکنند.» بازی را میریزند به هم. پیدا کردن شهروند و مافیا را سخت میکنند. شهروندنمایان را مافیا میکنند. مافیانمایان را شهروند میکنند.
دجال که انقدر خرابکاری ندارد! دجال به طرفدارانش میگوید: «ببین، بکشید! بروید ترور کنید! بروید بمب فسفری بزنیم! بروید مردم غزه را قتل عام کنیم!» چه انحرافی دارد دجال؟ چه خطری دارد؟ بله! ابزار و ادوات و امکانات و رسانهای دارد که اغواگری میکند. مردم را دعوت به شهوات میکند. آلوده میکند. ولی آن انقدر آسیب ندارد برای شیعه ما، که اینها آسیب دارند. که در لباس خودی، با استفاده از قرآن و نهج البلاغه، زیر عمامه، با یک متریش از کربلا درس مذاکره بگیرد! از کربلا آدم یاد این قضیه اوشین میافتد. میگفتند که ژاپنیها از ایران دوباره خریده بودند فیلمش را، گفته بودند انقدر سانسور کردی یک چیز جدیدی شده. حالا نمیدانم واقعیت دارد، بیشتر جنبه فکاهی دارد. بگذار یک جوری کربلا را از نو کوبیدهاند، ساختهاند، قابلیت خرید دارد! یعنی الان خود عمر سعد از اینها میخرد! چرا به ذهن من نرسیده بود اینایی که تو داری میگویی؟ نور! خود من قفل بودم! اینجوری بخواهم کربلا را تعریف کنم، من خودم گردن گرفته بودم قتل امام حسین را! مقصر میدانستم خودم را! اگر بودی آن زمان، میآوردمت تو ستاد خودم، کار میکردی! برق را برمیگرداندی! همین حرفها را میزدم! اصلاً لازم نبود من شرمنده بشوم بگویم: «بالاخره میدانم فی قتله النار». عمر سعد گفت: «میدانم علم تو، علم یقیناً فی قتله النار». من یقیناً میدانم که کسی که حسین را بکشد، میرود جهنم. اگر بودند بعضی از این مارموزهای رسانهای زمانه ما، میرفتند به او مشاوره میدادند: «بازی را عوض کنیم! بندازی گردن امام حسین! تقصیر امام حسین بود!»
امام رضا فرمود: «فتنه شدیدتر از دجال را کسانی راه میاندازند که ادعای تشیع ما را میکنند.» میآیند بازی را به هم میریزند. دوست و دشمن را عوض میکنند. حاج قاسم عزیزمان، شهید سردار سلیمانی میفرمود که بدترین نوع خیانت، «کوچه دادن به دشمن» است. و از بین بردن حساسیت نسبت به او. یک طوری حرف بزنیم مردم احساس کنند این مثل اینکه آنقدری هم دشمن نیست. خطرناک نیست. مثل اینکه آنقدری هم ترسناک نیست. مثل اینکه آنقدری هم بد نیست. گاهی آدم احساس میکند که انقدر جو جامعه متأثر از این حرفهاست که همین حرف زدن خود بنده در همین جلسه هم گاهی احساس میکنم بعضی انگار تو دلشان میگویند که: «چه میگوید این!» این اثر آن کار فتنه شدیدتر از دجال است.
میآیند تو جامعه یهو موج ایجاد میکنند. میگویند آقا! «دیپلماسی مثل گفتگوی دختر و پسری است سر پرتقال.» شنیدید دیگر قضیه یک بنده خدایی گفتگو گفته بود: «من اگر بخواهم مثلاً یک جملهای را روی اتاقم، مثلاً در یخچال بزنم که هر روز نگاه کنم، این جمله را میزنم.» دیپلماسی ما بر اساس این حرف است. که مادر آمد دید پسرش و دخترش دارند سر پرتقال دعوا میکنند. گفت: «دعواتون سر چیست؟» کتک کاری میکردند. این از دست آن میکشید، آن از دست این میکشید. دختره گفتش که: «من این پرتقال را میخواهم، میخواهم پوستش را بگیرم، خلال کنم، مربا کنم.» پسر گفت: «من تشنهام، میخواهم آب پرتقالش را بخورم.» مادر پوست این را گرفت، داد به دختره. این پرتقال را هم داد به پسره. بعد آن بزرگواری که الان دارد دولت میبندد (اشاره به مسئولان فعلی)، میفرمود: «دعوای ما با آمریکا و اینها هم همین است.» اگر بنشینیم مذاکره کنیم معلوم میشود دعوا... آن پوستش را میخواهد، ما آب پرتقال میخواهیم. دعوا الکی است، با مذاکره حل میشود!
یعنی این حجم از دشمنی آمریکا، با این حجم از گفتگو... آن آقا آمد تو تلویزیون، اسم نمیآورم دیگر، خودتان الحمدلله در جریان این حرفها هستید. گفتش که: «آقا، رئیس جمهور ما اگر با آقای ترامپ یک سلامعلیک میکردند، تحریمها...» این «فتنه شدیدتر از دجال» است: این سادهلوحی، این حجم از حماقت، این حجم از نفهمی. انقدر سطح مسئله را پایین آوَردهاند، تقلیل دادهاند که اصلاً همه دعوای ما با آمریکا به خاطر یک سوءتفاهم! آن هم به خاطر اینکه ده دقیقه بنشینیم با همدیگر حرفهایمان را بزنیم! بابا، تو خیلی از این دادگاههای خانواده و طلاق این حرفها را نمیزنند. «یک دو دقیقه بنشینیم صحبت کنیم، اینها برمیگردند سر خانه زندگی!» کودتای ۲۸ مرداد زدند، بویینگ ما، و حمله به صحرای طبس، و همه این کارهایی که آمریکا کرده، به خاطر این است که ده دقیقه نشست گفتگو حل میشد؟! یک دیدار کوچولو! حالا جالب است که آن ۲۸ مردادش در دورانی رقم میخورد. آن زمان چرا حل نمیشد؟ (ظاهراً منظور: چرا آن زمان موضوعات حل نمیشد، برخلاف ادعای اینها). میخورد (رقم میخورد) و دو دقیقه بنشینیم همدیگر را ببینیم، حل میشود!
بعد همینهایی که حساسیت نسبت به آمریکا را از بین میبرند، میآیند حساسیت ایجاد میکنند در جامعه نسبت به دلواپسان! و دیگر حالا مثلاً من نمیدانم ما چند تا دلواپس داشتیم، همان زمانش هم چند تا از آن دلواپسان هنوز دلواپس ماندند. یک «لولو»یی به اسم نمیدانم جبهه پایداری و افراطیون و طالبان و متحجرین و چماق به دست! و ادبیات «صدر» در گفتگو در مورد شهید بهشتی! هرچی حساسیت را نسبت به آمریکا و انگلیس و فرانسه کم میکند، حساسیت را نسبت به «ارزشیها» (رشوها) و حزباللهیها و بسیجیها زیاد میکند! با آنها میشود دو دقیقه بنشینیم صحبت کنیم همه چیز را حل بکنیم! اینها هرچی دعوت به مناظره میکنند هیچکی نمیآید بنشیند باهاشان صحبت کند! آقا، مناظره! مذاکره هم نه، مناظره. یعنی بیا تو حرفت را بزن، من هم حرفم را بزنم. تو حرف خودت را بزن، اصلاً نمیخواهد داد و ستد کنیم. بیا جلوی مردم مناظره کنیم. مذاکره هم نه! آخه این چه مشکلی است که با آمریکا میتوانی با ده دقیقه مذاکره حلش کنی، با من نمیتوانی با ده دقیقه مناظره کنیم با هم؟! «یک طرفه، لات کوچههای خلوت، فراری از مناظره!» تو همین ایام انتخابات چقدر بعضی از این حضرات را دعوت به مناظره کردند دانشگاههای مختلف. دعوت کردند، میرفتم با فلان بلاگر خلع لباس شده لایو میرفتم. «لات کوچههای خلوت!»
امام رضا فرمود: «فتنه بدتر از دجال اینان.» میریزند به هم مدار ذهنی جامعه را نسبت به دوست و دشمن. حساسیتهای جامعه را نسبت به اینکه نسبت به کی باید دافعه داشته باشیم، نسبت به کی باید تمایل داشته باشیم. این را خرابش میکند. آخر روایت را بخوانم برایتان. فرمود: «انه اذا کان کذلک». وقتی این طور میشود، وقتی انگشت اتهام را میآورد به سمت خودیها، دشمن را تبرئه میکند، سفید میکند. «آن که تقصیر ندارد!» همین نفتی هم که فروختی، آنها پیش تحریم را شل کردند، صدقه سر آنها بوده. «شماها ما را به خاک سیاه نشاندید!» «آمریکا که فداش بشم، حاضر بود با مذاکره و فلان و اینها همه چیز را ورداره! شماها نذاشتین! قانون راهبردی مجلس نذاشت!» «آقای بایدن که آمد همه چیز را ببخشه، قانون راهبردی مجلس نذاشت!»
امروز رهبری واکنش نشان داد نسبت به این حرف خطرناک و این آدمهای خطرناکی که این حرفها را میزنند. گفتگوها بشود. هنوز باید مهلت بدهیم تا خیلیها خودشان را نشان بدهند. هنوز وقت داریم. بعضی حرفها هنوز یکمی زود است. امام رضا فرمود: «وقتی اوضاع این طور میشود، انه اذا کان کذلک اختلاط الحق بالباطل»، حق با باطل مخلوط میشود. «و اشتبه الامر»، امر مشتبه میشود. «فلم یعرف مؤمن من منافق». دیگر تشخیص مؤمن از منافق.
این کلام امام رضا (علیه السلام) در حرم امام رضا. امام رضا حرفهای سیاسی میزدند. شاید برایتان عجیب باشد. اهل بیت گاهی حرفهای سیاسی هم میزدند. گاهی مواضع سیاسی هم داشتند. برای بعضیها عجیب است که مگر امام رضا غیر از نماز شب و دعای توسل و دعای کمیل و اینها کار دیگری هم میکردند؟ گاهی... «حالا جلسه را سیاسیاش نکنید! ما آمدیم اینجا برای زیارت امام رضا! ما آمدیم اینجا برای امام حسین گریه کنیم! سیاسیاش نکن!» این دیگر چیست؟ خیلی (عجیب) است. بله! امام حسین رفته بودند اسکی کنند، چوب دستشان شکست، به رحمت ایزدی رفتند! داستان چی بوده؟ سر تا پای (حادثه کربلا) سیاسی است. و چی شد، من سیاسی نکنم؟
شیر بی یال و دم و اشکم که دید... رفت خالکوبی کند. طرف گفت: «لباس را بده بالا.» این شروع کرد خالکوبی کردن. گفت: «اوه اوه! نزن! چیست میزنی؟» گفت: «این یال شیر است.» گفت: «یال نمیخواهد. شیر بی یال بزن.» آمد عقبتر. یکی دیگر شروع کرد. گفت: «این چیست میزنی؟» گفت: «دمش است.» گفت: «دم نمیخواهد! بابا، دیگر شکم (به جای شیر) ندارد! یال!»
امام رضا دعوا با هیچکی نداشته. حق و باطلی نبوده. خب، پس برای چی کشتنش؟ اصلاً آدم به این خوبی! با این مهربانی! امام حسین چرا اینجوری محاصره کردند؟ با هیچکی تنازع نداشتند! انقدر خوب بودند! همهاش را که میپزی (منظور: اگر همه چیز را نرم و لطیف جلوه دهی) امام حسین همه است! نمیدانم چرا آن موقع امام حسین همه نبود که نکشنش! امام حسین همه!
**جریان تحریف**
رهبر انقلاب فرمودند: «تا جریان تحریف در کشورمان شکست نخورد، جریان تحریم شکست نخواهد خورد.» خیلی این حرف، حرف مهمی است. و خیلی جای این حرف در این انتخابات که گذشت خالی بود. و البته خیلی هم خودش را نشان داد. بله! خیلیها از تحریم میگویند ولی از تحریف نمیگویند. جریان تحریف آسیبش از جریان تحریم بیشتر است. فتنه شدیدتر از فتنه دجال این است. تحریف میکند: کی مقصر بود؟ کی داستان را شروع کرد؟ کی دعوا راه انداخت؟ کی اشتباه کرد؟ کی چقدر مقصر بود؟ بله! آن یکی هم حمله کرده به سفارت عربستان. «غلط کرد! چقدر مقصر بود؟!» همهاش بود. از قبل انقلاب هرچی تحریم شده بود، تقصیر آنهایی بود که حمله کردند (به) سفارت عربستان.
امام رضا فرمود: «اینها بازی را به هم میریزند.» یکی حالا یکمی یک حرکت «چرکی» کرده (حرکت اشتباه و سستکننده)، همچین سیاهش میکنند از هر مافیایی بدتر. یک طوری میشود که مافیا شهروند میشود، راحت میآید با تکرای شب میدهندش بیرون.
خدا ان شاء الله به آبروی امام رضا (علیه السلام) ما را از این فتنهها که هرچی جلوتر میرویم فتنههای پیچیدهتر و سختتری میشود و هزینههای بیشتری دارد، سقوطها بیشتر میشود... خدا ان شاء الله عاقبت همهمان را ختم به خیر بکند. و ان شاء الله که زیر سایه امام رضا باشید و باشیم و عاقبت به خیر بشویم. به برکت صلوات بر محمد و آل محمد.
در حال بارگذاری نظرات...