
آنچه گذشت
این سخنرانی شرحی مفصل از یک روایت از امام صادق علیهالسلام در کتاب «کامل الزیارات» است که در آن سفر معراج پیامبر اسلام و سه امتحان الهی برای ایشان: گرسنگی و ایثار، جنگ و تکذیب، و مصائب اهل بیت (علیهمالسلام) پس از ایشان توصیف میشود. در ادامه، مصائب حضرت فاطمه زهرا (سلاماللهعلیها)، امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) با جزئیات بیان میشود و پاداش الهی برای صبر و مظلومیت آنها، جایگاه ویژهشان نزد خدا، و شفاعت آنان در قیامت مورد تأکید قرار میگیرد.
برخی نکات مطرح شده در این جلسه
*امتحانهای الهی پیامبراکرم صلیاللهعلیهوآله در معراج و پذیرش آن با تسلیم، صبر و توکل بر خدا.
*گرسنگی، جهاد، و مصائب اهلبیت علیهماالسلام، امتحانات سهگانه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در معراج.
*واکنش خاص پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله در معراج، نسبت به مصائب حضرت زهرا سلام الله علیها.
*بشارت الهی در بیان مقام امیرالمؤمنین علیهالسلام در شفاعت و نجات اهل محبت از جهنم.
*مقام امام حسن و حسین علیهماالسلام، بهعنوان زینت عرش و کرامت الهی، مقامی فراتر از درک بشر.
*اختیار حضرت زهرا سلاماللهعلیها به اذن پروردگار، برای داوری درباره ستمگران در قیامت.
*ذلت و خاری دشمنان اهلبیت علیهمالسلام در قیامت، بینصیب از شفاعت.
*تشنه کام از کوثر تا جهنم، جزای لب تشنه نگهداشتن حسین علیه السلام در عاشورا!
*روضه ای که داغش از دوران حضرت آدم تا کنون سرد نشده!!.. .فدای کام عطشان ذبیح کربلا...
متن جلسه
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی آله طیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین رب اشرح لی صدری و یسرلی ام رحل عقدة من لسانی یفقهو با توجه به اینکه ساعت جلسه هم ساعت ویدیو حول و حوش ۱۱ شب شبهام کوتاهه همینجوری الان خیلی فاصله با اذان صبح نداریم انشالله که جلسه امشب طولانی نشه و برسیم این مطلب را عرض بکنیم یک روایتی از امام صادق علیه السلام اگه بتونم امشب انشالله خدای متعال توفیق بده کامل این روایت رو بخونم یکی از اون روایتهای بسیار بسیار نابی است که یه بچه شیعه میتونه تو عمرش شنیده باشه این روایت تاپ تنهای سخنرانیهای یه آدم میتونه محسوب بشه البته روایتش طولانیه از اولم تقریبا با ذکر مصیبت و روضه شروع میشه و خورد خورد هی توضیحاتی داره که باید عرض بکنیم در کتاب کامل الزیارات صفحه ۳۳۲ میدونید کامل زیارت جز معتبرترین کتب شیعه است از جهت سندی خیلی قوی عن ابی عبدالله علیه السلام روایت از امام صادق علیه السلام لما اسری بانبی الی السم وقتی که پیغمبر به معراج رفتن قیل لهو به پیغمبر اینطور گفته شد ان الله تبارک و تعالی یختبرک فی ثلاث لیزر کیف صبر به پیامبر گفتن که خدای متعال تو سه چیز تو را امتحان میکنه تا ببینه صبر تو چطور پیغمبر گفتن او سلم لمرک یا رب ولا قوه لی علی الصبر الا ب بک ادب رو ببینید خیلی زیباس هنوز حرفی نشده که چیه پیامبر عرض میکنند که خدایا من تسلیم امر توام البته برای صبر چطور صبر عرض میکنم من توانی برای صبر ندارم مگه اینکه خودت توانشو بهم تسلیمم و صبر میکنم این خلاف ادبه امثال من که اصلا میگه نه آقا این حرفا چیه برای چی راه نداره عوضش کن جابجاش کن این حرفو من چیکار کردم از دیوار کسی بالا نرفتم به ناموس کسی نگاه نکردم برای چی این ماهای خیلی خوبامون میگیم که نه صبر میکنم اینم خلاف ادب خلاف توحیده میتونم صبر کنم صبر من اگه بخوام صبرم بکنم تو باید بهم عنایت کنی لا قوه لی علی الص الا بیک من توانی ندارم این همون توضیح لا حول و لا قوه الا بالله دیگه هیچ کسی هیچ توانی نداره مگر از جانب خدا توانی ندارم برای اینکه صبر کنم صبرم از طرف فماهن خوب خدایا چیه اون سه تا قیل له اولن الجوع بهش گفتن به پیغمبر اکرم که اولین این سه تا گرسنگی والعص الو گرسنگی و فشار به خودت و علی اهل اهل الحاجه گرسنگی و فشار خودت و خانوادهات و اینکه شماها دیگران رو نسبت به خودتون ترجیح بدید ایثار کنید امتحان اولتون اینه گرسنگی و اینکه دیگرانو به خودتون ترجیح بدید اهل پیغمبر عرض کردم قبل تو یا رب وردی تو و سلم خدایا قبول کردم راضی شدم تسلیم شدم صبر توفیق و صبرم از جانب تو دومیش چیه دومین امتحان پیغمبر که پیغمبر باید صبر بکند محمد فانیه فتکذیب والخوف شدید امتحان دومتون اینه که تکذیبتون میکنه و خوف شدید خیلی توی ترس شدید قرارتون میدم و بذلک محجتک فی محاربت اهل الکفر به مالک و نفسک باید با پول و جان مبارزه کنی جهاد کنی با اهل ک اولی چی بود آقا پس حواس بانک ایشون مشغول بچه بود حواسش بهتر از همه جمع اولیش گرسنگی بود جو و اینکه اهل حاجت رو به خودت و خانواده ترجیح بده دومیش چی بود دومین تکذیب و خوف شدید و جنگ نظامی با اهل کفر سومیش چیه این سومیش مهمه و صبر علی ما یسیبک منهم من الع و من اهل النفاق والعلم فی الحرب والجراه سومیش اذیتایی که به تو میرسه از این کفار و از اهل نفاق و دردی که در جنگ و جراحت بهت وارد میشه پیغمبر گفتن که قبلت یا رب مرضیتو و سلم تو ببخشید این ادامه همون دومی دومی تکذیب خوف شدید جنگ آزار و زخم جنگ اینا همش دوم پیغمبر گفتن خدایا من قبول کردم راضیم تسلیمم و از تو توفیق و صبر میخوام سومیش چیه محمد صالح فما یلقا اهل بیتک من بعدک سومیش مصیبتهایی است که اهل بیت تو بعد از تو میبین من القتل کشته میشود اینجا یه تیکه روضهای داره که خدای متعال برای پیغمبر در معراج میخونه این دیگه معتبرترین مقطله چون مقطلی است که خود خدا داره میخونه از جهتی دقیقترین مقطل خیلی عبارتها رو دقت بکنید که خیلی توش نکته است اما اخوک علی دونه دونه میریم نجف و مدینه و کربلا داروی پیامبر میفرماید بعد از تو خانواده تو کشته میشن مصیبتهایی که به اینا وارد میشه این امتحانی که تو باید پس بدی اولش گرسنگی دومیش جنگ خودته و جراحتهایی که برمیداری در جنگ سومیش قتل خانواده تو بعد از توئه اون دوتا رو پیغمبر میگن که خدایا من تسلیمم و راضیم این سومی یه چیزی اضافه داره که حالا میبینید خوب چیا سر این خانواده میاد اما اخوک علی برادرت علی فیالقا من امتک شتم از امت تو بهش شتم وارد میشه شتم توهین ناسز و تعنیف باهاش درشتی میکنم و توبی توبیخش میکند رو تک تک اینا دقت کنید والحرمان محرومش میکنن از حق و والجهد انکارش میکند دیگه چی و ظلم بهش ظلم میکنند و آخر ذالک ال آخرم می همون عبارت دوباره پیغمبر تو دونه دونش دارن اعلام میکنن من تسلیمم قبلتو رضیتو منک التوفیق خدایا قبول کردم راضیم توفیق و صبر از توئه هیچ روضه دروغی اینو بارها به رفقا گفتم گفتم اونی که مقتل میخونه میدونه هیچ روضه دروغی به سوز مقتل واقعی نمیرسه یعنی وقتی رو خود مقتل واقعی تحمل میکنه میبینی هزار تا دروغ بگن این نمیشه درد تو همون مقتل واقعی و اصلی اما ابنک شب هجدهم محرم شهربانوی ۱۸ سالم هست فتظلم و تهر دخترت مظلوم واقع میشه محروم میشه یخذ حقها غصبا حقش رو غصب میکنن ازش میگیرن دیگه چی ال یا الله تججع لها اون حقی که تو واسش قرار دادی ازش میگیرن بتضرب و هی حامل در حالی که باردار میزنن و یدخل علیها و علی حریمها و منزلها به غیر اذن بدون اجازه وارد خونش میشن وارد حریمش میشه ثم یمسها هوان و ظلن خیلی خارش میکنند دخترت را کوچیکش میکنه ثم لا تجد مانعا لا تجدو مانع نگاه میکنه میبینه کسی نیست که ازش دفاع کنه و تترحما فی بطنها بچه که در رحم میفته من از ضرب از شدت ضربه این بچه سقط میشه و تموت من ذالک الضرب از همون ضربه هم دخترت میمیره خیلی حرف تو این تیکه مقتل هرچی بود اون پشت در بود اون لگد دیدید پیغمبر هی چطور برخورد میکرد میگفت قبلتو رضیتو حتی در مورد امیرالمومنین که خدای متعال فرمود گفت قبلتو رضیتو اینجا فقط همین یه دونه که در مورد فاطمه بود پیغمبر اینطور کرد گفت انا لله بعد گفت قبل تو یار سلم تو من توفیق و صبر باشه قبول راضیم تسلیمم و یکون لها من اخیک ابنان این داداشت علی دو تا پسر داره یقتل احدهما قدرن اینا رو چه شکلی میکشن به یکیش خیانت میشه و یطعن نیزه بهش میزنن امام مجتبی نیزه به ران مبارکش تفعل به ذالک امتک کیا این کارو باهاش میکنن امت خودتو عرض کرد یا رب قبللت و سلم تو انا لله و انا الیه راجع و من توفیق ل و اما ابن الاخر اما اون یکی پسر حسین فتدعوه امتک للجه امتت ازش دعوت میکنند برای جهاد ثم یقتلونه صبرا ولی آخرش به قتل صبر میکشند فیقتلون ولده بچههاشو میکشن و من معه اهل بیته هرکی از خانوادهاش که باهاشه میکشنش ثم یسلبون حرمش غارت میکنه فستعین بی از من کمک میخواد کدام میفرماید منی فیه به شهادت له منم تقدیری که براش در نظر گرفتم شهادت ولمن معه برای اونایی که همراهشن و یکون قتله حجت علی من بین قطریها قتل اوی حجتی میشه بر هر کسی که در دو سر عالمه فیبکیه اهل السماوات و اهل الارضین آسمونیها و زمینیها براش گریه میکنند جزعا علیه بیتابی میکنند براش و تفکیک ملائکته لم یدرکو نصرتا با این روایت خیلی حالا حالا کار داری یه جاهایی میبره این روایت شماها رو مبهوت میشی از کربلا داره شروع میشه او ببین کجاها که نمیره میبره مارو زیارت امام حسین تا قیامت میبری که اونجا آخر چی میشه خیلی روایت محشره بیاید با این روایت ملائکهای میان به نصرت او نمیرسن اونام براش گریه ثم اخرج من صلبه ذکرا از سلب این حسین پسری میارم بهی انصرک با این پسر کمکت می کنم منظور کیه امام زمان ارواحنا فدا که اینجا داره که انتصر له بهی این حسین رو با او کمک میکنم و ان شبه عندی تحت العرش شبح این پسر که امام زمان باشه الان اینجاست پیش من زیر عرشه یملع الارض بالعدل زمین رو لبریز از عدل میکنه یتبقها بال قسط منطبق میکنه عدالت رو بر عالم یسیر مع الرب وقتی حرکت میکنه ترس نسبت به او میفته تو لشکر دشمن با این ترس حرکت میکنه یقتل حتی یشک فی انقدر از این دشمنان و قاتلان میکشه که حتی بعضی به شک میافتند که چقدر داره میکشه نکنه افراط داره میکنه دوباره پیغمبر قبول کردن به پیغمبر خطاب شد ارفع راسک سرت رو بالا حالا تو معراج پیغمبر و نظرتو الی رجلن احسن الناس صورتم میفرماید نگاه کردم دیدم یه مردیه که از همه زیباتر و دیدم که بوی او از همه خوشتره والنور یستق من بین عینه از بین دو چشمش یعنی پیشانی اینجا نور جلوه کرده از بالا از پایین صداش زدم پیغمبر میفرماید من صداش زدم فقبل الیه به سمت من رو کرد به سمت من اومد دیدم که لباس نوری بر تنشه سیمای هر خیری تو چهره او نمایان به من رسید قبل بین عینه به من رسید بین دو تا چشمم رو بوسید نگاه کردم به ملائکه دیدم دور او رو گرفتن انقدی ملائکه زیاد بودن که جز خدا کسی نمیتونست اینها رو بشماره اینا معرفی کی بود امام زمان ارواحنا فدا پیغمبر میگن گفتم یا رب لمن یغضب هذا این پسر من برای کی غضب میکنه بله من عهد التهالا اینا رو برای کی آماده کردی اینایی که مهیا کردی برای کی آماده کردی برای نصرت کی آماده شدن فقط وعتن النصر فیهم تو به من وعده نصرت دادی فان انتظره منک من منتظر وعده نصرت توام که محقق بشه بهاءالله اهلی و اهل بیت اینا خانواده منه فقطنی منما یلقون من بعدی به من گفتی بعد از من با این خانواده چه میکنن نصر فیهم اگر بخوای نسبت به خانواده منم میتونی به من نصرت بدی الا من بقا علیهم که اگر کسی به اینها ظلم کرد در برابر آنها نصرت داشته باشد در عین حال من تسلیمم قد سلمتو قبلتو رضیت و راضیم قبول کردم توفیق و رضا از از تو کمک میخوام بر حالا داره سوال میکنه در واقع به من چی میدی بابت اینها حالا نه به این نحو یعنی سوال از اینه که خب من اینا رو پذیرفتم بعدشم چیزی هست انگار اینجوری داره سوال میکنه خدای متعال میفرماید آره حالا ببین این ظلمهایی که اینها تحمل میکنند بعدش من چی میدم بابت این ظلمها اما اخوک برادرت علی بن ابیطالب فجزاء عندی جنت المعوا من جنت المهوا میدم به علی بابت ظلمی که بهش میشه نزولن به صبره بابت صبری که میکنه افلج حجته علی الخلائق یوم الب روز قیامت حجت او را بر همه خلایق عرضه میکنم ظهور پیدا میکنه غلبه میکنه همه تسلیم این میشن که حق با امیرالمومنین و اولیه حوضک حوض تورو میدم دست علی بن ابیطالب یسقی منه اولیاکم اولیای شماها را از دست علی سیراب میکنم کنار حوض کوث و یمنع منه اعداکم وایمیسته نمیذاره دشمنان شما بیان سمت و اجعل علیه جهنم بردن و سلاما من جهنم رو بر علی بردم و سلاما کردم بر خود علی یدخلها و یخرجو ببینید عبارت را از اینجا به بعد دیگه غوغای کجا گیرتون میاد این معارف زلال و استثنایی میفرماید جهنم رو روی علی خنک کردم چرا چرا رو علی جهنم بردن و سلاما شده بهش اجازه دادم جمله رو ببینید چی داره میگه اجازه دادم یدخلها و یخرج من کان فی قلبه مثقال ذرة من المود اجازه دادم بره تو جهنم اگه یه ذره مثقال ذره محبت هست ورش داره از تو جهنم بیارش بیرون جهنم رو علی سرد کردم بتونه تا اعماق جهنم بره اونی که یه مثقال ذره محبت داره ورداره بیاره بیرون چی داره و اجعل منزلتکم فی درجه واحده فی الجن منزلت شما را در یک درجه قرار دادم در بهشت این در مورد و ام مبنک المخذول المقتول اما از این پسرت بگم که میکشنش و تنهاش میزارم منظور اینجا امام مجتبی علیه السلام وبنک المقدور المقتول صبرا از اون یکی پسرتم بگم که به قتل صبر میکشنش فاننهما من ما اذین بهما عرشی من عرشمو با این دوتا تزیین میکنم یعنی چی اینا یه اهل معرفتی بیا توضیح بده عرش کجاست تو عرش اتفاقی رقم میخوره زینت عرش یعنی چی که امام حسن و امام حسین زینت عرش خیلی عمیقه خیلی خیلی عمی و لهما من الکرام سوا ذالک تازه غیر از این یک کرامت دیگه هم پیش من دارند حسن من ما لا یختر علی قلب بشر یه چیزیه که بر قلب هیچ بشری خطور نمیکنه لما اصابهما من البلا به خاطر بلاهایی که تحمل میکند فعلی فتوک پس تو هم فقط به من توکل کن حالا یه نمشو خدا میخواد بگه چی داره پیش من حسن و حسین چه کرامتی پیش من دارند که به قلب کسی خطور نمیکنه کیف و لکل من عطا قبره من الخل هرکی بیاد زیارت این حسین من الکرام اونم یه کرامت ویژه پیش من داره لعن زواره زوار چو هرکی زیارت حسین بره زیارت توی پیغمبر اومده و زوارک زواری هرکی زیارت تو بیاد زیارت من اومده و الی کرامت زواری اونیم که میاد زیارت من خودم باید احترامش کنم خودم باید زائر منه نگو زائر حسینه اینا دیگه زائر منن پذیراییشون با خودم علیه کرامت و زوار پذیرایی اینا با خودمه و انا اعطیهما سله هرچی بخواد بهش میدم و اجزیه جزا ان یقبه من نظر الی عظمتی ای یه چیزی بهش میدم هرکی به عظمت من نگاه کرد غبطه بخوره به اینکه من به زائر حسین چی دادم و ما عهدت له من کرامتی یه چیزایی میدم همه غبطه بخورن به زائر حسین و اما ابنتک بزار در مورد دخترتم بگم فاطمه زهرا فنی اوقفها عند عرش فاطمه رو کنار عرش خودم متوقف میکنم فیقال له به فاطمه گفته میشه ان الله قد حکمک فی خلقه خدا تورو حکم قرارداد نسبت به مخلوقات خودش فمن ظلمک و ظلم ولدک فحکمی فی هرکی بهت ظلم کرده فاطمه جان به هرکی به بچههات ظلم کرده حکم کن نسبت بهشون بما احببت هر حکمی دوست داری فنی اجیر حکومت من حکومت تورو امروز مجوزشو دادم آفرین فتشهد الارث وارد عرصه میشه فاذا وقف من ظلمها هرکی به فاطمه ظلم کرده میاد وایمیسته امرت بهی الی النار دستور میدم پرتشون کنن تو جهنم فیقول الظالم اونجا ظالم صدا میزنه با حسرتا علی ما فرت فی جنب الله وای از این بدبختی که پیشگاه الهی چه خسارت من دیدم و یتمن الکره آرزو میکنه ای کاش برگرده دنیا ظالم علی ید این ظالمی که به فاطمه ظلم کرده دو تا دستشو شروع میکنه گزیدن و با خودش میگه یا لیتنی اتخذ مع الرسول سبیلا کاش منم کنار پیغمبر واسه پیغمبر بودم یا ویلت لیتنی لم اتخذ فلان خلیلا کاش فلانی رو رفیق نمیگرفتم عطا اذا جانا تو وقتی میاد اونجا نامش آیات قرآن پشت هم میفرماید قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین اون رفیق ظالمشو که میبینه میگه ای کاش از اینور و اونور عالم بین من و تو فاصله بود فبعث القرین چه قرینی هستی ولن ینفعکم الیوم اذ ظلمتم شما که ظلم کردین امروز چیزی به دردتون نمیخوره انکم فی العذاب مشترکون همتون در عذا فیقول الظالم ظالم اونجا میگه انت تحکم بین عبادک فی ما کانو فیه یختلفون خدایا تو تو اختلاف بندههات حکم میکنی اون حکم غیرک یاد یکی دیگه حکم میکنه اینجا به اینها جواب داده میشه الا لعنت الله علی الظالمین لعنت خدا بر ظالمین الذین یسدون عن سبیل الله و یبقونها و جاوهم بالاخره هم کافرون اینجا به ظالمی رسیدگی میشه اولین کسی که پرونده مظلومیتش باز میشه برای رسیدگی کیه اول من یحکم فیه اولین کسی که در موردش حکم میشه محسن بن علی محسن امیرالمومنین رفیق قاتله در مورد قاتلش حکم میشه نفر بعدی کیه ثم فی قنفذ نفر دوم چه کرده این آدم این ملعون هو و صاحبه فیات یان هو و صاحبهو میارن این دوتا رو محاکمه میکنند یعنی قنفذ رو و قاتل محسن را فیضربان بسیار با شلاقهایی از آتش اینها رو میزنند یه قاعده فلسفی حکمی بهتون بگم بین عقوبت و جرم همیشه تناسب هست وقتی میگن با شلاق میزنن یعنی شلاقی زده کشور جفت اینا شلاق میخورن هم قاتل محسن هم قنفذ یکی قاتل محسن یکی قاتل فاطمه است ولی عجیب اینه که جفت شلاقها به فاطمه شلاقهایی میزنند که لو وقع صوت منها علی البحار لقلت من مشرقها علی مغربها این شلاق به دریا بخوره شرق دریا میاد غرب دریا رو میگیره اینطور فوران میکنه طوفان ولو وضعت علی جبال دنیا لذا اگه به کوههای دنیا بخوره ذوبش میکنه حتی تصویر رماد خاکستر میکنه فیض ربان بها این دوتا رو با این میزنن با این شلاقها میزن خوب بعد چی میشه ثم یجسو امیرالمومنین علیه السلام اینجا دیگه نوبت امیرالمومنین علیه السلام بین یدالله علی علیه السلام به پیشگاه الهی میاد برای اینکه دادرسی بشه نسبت به ظلمی که بهش خصومت معراب نسبت به اون چارت خصومت بشه طرح بحث بشه که حالا اون سه تای اول و معاویه ظاهرا منظور از این چهار تا اینا فیودخل ثلاث فی جب اینجا در یک چاهی سه تاشونو قرار میدن فیطبق علیهم در چاه رو هم میبندند لا یراهم احدون کسی اینها رو نمیبینه بلای رون احدا اینام نمیتونن کسی فیقول الذین کانوا فی ولایتهم اونایی که ولایت اینا رو قبول کردن صداشون بلند میشه میگن ربنا ارن ال اذالانا من الجن والانس میگن خدایا به ما نشون بده اون دوتایی که از جن و انس بودن و ما رو گمراه کردند که این دوتا میشن همون اولی و دومی جالبه که قرآن تعبیر اون دوتا نجعلهما تحت اقدام خدایا اینا رو به ما نشون بده ما اینا رو بذاریم زیر پامون لیکونا من الاسولین تا اینا برن آخر جهنم خدای متعال به اینا میفرماید لن ینفعکم الیوم امروز دیگه این کارا برای شما فایده نداره تبری از اینها امروز دیگه به درد شما نمیخوره از ظلمتم انکم فی الاذاب مشترکون شما شریک ظلم این عذابتونم با اینها اینکه امروز بخواد زیر پا بزارید اینها رو حل نمیکنه فند ذالک یونادون بالویل و صبور اینجا صدای ناله و شیون و فریاد اینها بلند میشه و یتیان الحوز خودشون میرن کنار حوض کوثر فیسلن عن امیرالمومنین میرن از امیرالمومنین علیه السلام درخواست میکنند آب میخوام ومهم حفظن نگهبانهای با اینا هست فیقولان او اف انا وثقنا میگن که ما رو عفو بکنید این یقولان اون اولی و دومین این دوتا میرن کنار حوض این دوتا اولی و دومی میرن کنار حوض کوثر در حالی که ملائکه اینها رو دارن همراهی از امیرالمومنین درخواست میکند میگن اوف انا از ما بگذر وسقنا به ما آب بده و تخلصنا ما را خلاص کن خب اونجا دیگه عالم حقیقته مثل دنیا نیستش که درخواست بکنی عفو باشه نه اونجا عالم عقوبته عالم جزا عملی دیگه نیست نکته مهم اعتقادی آخر روایت روایت داره تموم میشه نکته مهم اعتقادی است که اونجا مثل دنیا نیست بله تو دنیا چه بسا درخواست عفو بکنن ببخشید حالا اونم باید دید که جرمش به چه نحویه و یه وقتی گناه نسبت به شخص اوست نسبت به جامعه است نسبت به افراد دیگه است توبشم فرق میکنه بعضی گناها رو خدا فرموده فقط استغفار بعضیا رو فرموده باید اصلاح هم بکنه هم توبه کنه هم استغفار کنه هم اصلاح کنه تو بخشیده باشی کسی که منحرف کرده مردم رو نمیتونه بیاد تو خلوت توبه کنه بخشیده بشه این باید بره دوباره اصلاح کنه بگه هر چقدر رو که منحرف کرده دوباره حق باید به اینها برسونه ولی خب این دنیاست آخرت دیگه اینجوری نیست قیامت اینجوری نیست اونجا درخواست عفو بکنه بخششی نیست اونجا دیگه عملی نیست توبهای نیست دقت میکنی این درخواست عفش اثر توبه نیست این خود این درخواست عفو خوب دقت کنید به این عباراتی که عرض میکنم بحثو تمومش کنم خود این درخواست عف ذلت این ذلت خودش جز عقوبت اون خیلی مهمهها بعضیا اینا رو با همدیگه قره قاطی میکنن یه چیزای دیگه از توش در میار که مثلاً خب وقتی این دوتا الان دارن از امیرالمومنین درخواست عفو میکنن خب عاقبت بخشه دیگه کریم رحیم نه عفو اینا اثر توبه نیست توبه این عملی نیست که بخواد برگرده چه بازگش بازگشتی نیست نفسی نیست بدنی نیست بازگشتی نیست خب چرا داره درخواست عفو میکنه این جزو ذلتشه این ذلته جز عذابشه خدا اونجا خارش میکنه به پای مومن میندازتش این جز عذابشه کفار به پای مومنین میافتند تحقیر میشن چرا چون تحقیر کردن چون اونا رو میخواستن به زانو بندازن به پای خودشون بندازن اینا رو دقت بکنید خیلی حالا عرض میکنم انشالله متن رو بخونم یه اشارهای فیقال لهم به اینها گفته میشه فلما رئو ذلفتن وجوه الذین کفرو این آیه براشون خونده میشه که وقتی که کفار این عذاب سخت رو به چشماشون ببینن رنگشون میپره سیاه میشه و قیل هذا الذی کنتم بهی تدعون این همونیه که شما برا خودتون ادعا میکردید تحقیرش میکنن چرا چون ادعای دروغ نسبت به همین جایگاه داشته ادعای چی داشته به عمرت المومنین ادعای امیرالمومنین بودن داشته کسی که امیرالمومنین باشه باید تو قیامت ساقی کوثرم باشه چقدر قشنگ چقدر فنیه تو قیامت بهش میگن مگه تو نمیگفتی امیرالمومنین امیرالمومنین و ساقی کوثر باشه برو خودت از کوثر بردار اگه میتونی این تحقیر نمیتونی برداری پس بیفت و اقرار کن به اینکه ساقی کوثر و امیرالمومنین کیه تو دنیا مگه نمیگفتی من امیرالمومنینم کسی که تو دنیا امیرالمومنینه اینجام ساقی کوثر اگه اونجا امیرالمومنین بودی اینجام خودت خودتو از کوثر سیراب کن نمیتونی پس امیرالمومنین نیستی پس زیر چکمه علی بودی و اقرار نمیکردی حالا میبریمت زیر چکمه علی تا اقرار این خیلی قشنگه قیامت این مدلی یه پردهای قیامتو داره توضیح میده بعداً به اینا چی میگن ارجعو زما مضمعین الی النار برگردید تشنه برید هرچی تو جهنم تشنه میندازنشون تو جهنم فما شرابکم الا الحمیم والقصنین جز چرک و خونابم چیزی برای رفع تشنگیتون ندارید که هرچی هم بنوشید تشنگیتونو برطرف نمیکنه و ما تنفعکم شفاعت شا کسی هم نمیتونه شفاعتتون کنه برگرد این عرض این روایت دو تا مطلب و عرضم تمام رودهها رو در واقع خوندیم حالا این دوتا دیگه هم یه تکمیلی برای بحث هم یه روضه ایست که انشالله جلسه رو باهاش چرا اینها رو اینجوری تحقیر میکنند کنار حوض کوث به پای امیرالمومنین میندازن دقیقاً این جزای کاریه که تو دنیا خیلی چیکار کردم دقیقا امیرالمومنین تو این موقعیت قرار به پای خودشون انداختن که این شکلی بیعت بکنه کجا وقتی که دستش رو بستم طناب به گردنش انداختن تو خیابونا کشیدن من عذر میخوام دیگه این تعبیرو دارم میگم این عبارتی است که تو نهج البلاغه اومده معاویه نامه داد به امیرالمومنین خواست تحقیر کنه امیرالمومنین رو گفت علی تو چی میگی ببخشید دیگه منزل سادات من جسارت میکنم بد دارم روضه میخونم جسورانه است عذر میخوام نوشت معاویه علی تو چی میگی تو همون کسی هستی که طناب به گردنت انداختن ببخشید بابت این عبارت تورو مثل شتر تو چرخ چرخوندن بعدم که آوردن تو مسجد اون بالا منبر نشست اون حرامی علی رو پای منبر دوزانو انداختن با دست بسته دستشو کشیدن گفتن بیعت کن با خلیفه بیعت کن که امیرالمومنین زیر بار نمیرفت اینجا صدای فاطمه زهرا بلند شد اون داستانی که شنیدید ستونای مسجد به لرزه افتاد که فاطمه فرمود الان موهای پریشونم و سمت آسمون میگیرم نفرینشون میکنم امیرالمومنین سلمان فرستاد فرمود برو به فاطمه بگو آرام باش فاطمه جان آرام به زور دست بسته علی رو به دست اون شخص تماس دادن شمشیرو رو فرقش گذاشته بودن که اگر بیعت نکنی گردنت رو میزنی با این وضعیت اقرار گرفتن عالم رو ببین چقدر رو حساب کتابه یه روزی خدا اینا رو تو این وضعیت قرار میده در قیامت اینجور به پای علی میافتم قضیه دومی که میخوام بگم چیه آخر این روایت دیدی چی گفت فرمود به اینا میگن تشنه برگردید آبی بهتون نمیده تا لب حوض میارنشون آبو بهشون نشون میدن ولی یه قطره به اینا نمیرسه بهشون میگن تشنه برگردید برید جهنم سیراب بشید چرا بین جزا و عمل تناسب همون کاری که کرده سرش میاد چی بوده داستان ظهر عاشورا سپر رو پر آب کرده بود آورد ابی عبدالله تو گودال به تن خودش غوطه ور بود در خون خودش شناور بود به تعبیر روایت این زبان در دهانش میچرخید یلوکو لسان هو فی فمهی دیدی آدمی که حلقش خشکه هی این زبونو میچرخونه شاید تو این تکون خوردنا یه آبی جاری بشه یه قطرهای پایین بیاد هی اینطور زبونش رو میچرخوند تو دهان تو اون وضعیت این سپر آب و کنار حسین خالی کرد گفت نمیذارم حتی یه قطره آب از گلوت پایین بره بعد برگشت گفت مگه نمیگی بابات سا کوثر خب الان میکشیمت بابات سیرابت کنه بعد بهش گفتن تو که از آب کوثر سیراب نمیشی تورو میبرن جهنم همین بهت میدن آب جهنم بهت میدن یا الله این روضه ادامه داره من عاشورا برای بچهها خوندم روضهشو ظهر عاشورا دیگه نمیخوام بگم که شروع کرد امام حسین پاسخ دادن اینا عصبانی شدن چه کردن نمیخوام اشاره کنم نمیدونم چه سری رفقا روضه من تموم شد مجلس تموم شد دیگه روضه نمیخونم ناله بزنی میخوام فکر کنی حرفم تموم شد میخوام دیگه حالا فکر آروم گریه کنی بلند گریه کنی ولی رو این فکر کن چرا هر وقت میخوان روضه عاشورا بخونن برای آدم نبی الله برای ابراهیم برا هر پیغمبری تو یک کلمه وقتی جبرئیل میخواسته روضه بخونه حالا یه وقتایی مفصلتر روضه خو تو یه کلمه که میخواسته روضه بخونه اینو میگفته میگفته یه پسری میاد پسر پیغمبر آخرالزمان همین قدر بهت بگم تشنه میکشنت یقتل عطشانا زخماش یه طرف تشنگیش یه طرف درد نیزههای طرف تشنگیش یه طرف تشنگی کار حسین و ساخت چشمش دیگه کار نمی مادرشم انگار این روضه براش یه جور دیگه اون روضهای که از زبونش نمیافته براش تکراری نمیشه اینه تتلو که تشنه کشتن امام سجادم وقتی خواست روضه بخونه اینطور فرمود فرمود از این آب فرات کلاب البر و البحر سگهای دریا و سگ خشکی هر چقدر خواستن خوردن وحوش بیابان یه قطره نذاشتن به گلوی پسر پیغمبر یا الله دم همتون گرم ۱۸ شب از محرم گذشت پسر فاطمه را فراموش همه هیئتها تعطیل شد پارچه مشکیا را برداشتند بازم رند باش اینجور وقتا با امام حسین حرف بزن بگو یا اباعبدالله همه رفتن خونههاشون من موندم من اومدم یه شبی هم میاد همه میرن خونههاشون من تنها میمونم اونجا دیگه چشمم فقط اونجا منو تنها نذاری همه میرن تو میمونی برام فدات بشم که یه لحظهای هم اومد که هر طرفو نگاه کردی فلم یره احد عادی دیگه هیشکی نمونده کارش به کجا رسید هل منزا بن یذوب عن حرم رسول الله لااقل یکی از شماها از حرم پیغمبر اما فیکم مسلم یه مسلمون بین شما پیدا نمیشه علی لعنت الله علی القوم الظالمین ای منقلب ینقلبون خدایا به آبروی صدیقه طاهره به اشکهای حضرت زهرا برای امام حسین فرج منتقمش امام زمان برسان قلب نازنینش از ما راضی عمرمان نوکری حضرتش قرار بده نسل ما نوکران حضرت اموات علما شهدا فقها امام راحل حقوق الارحام تمسین دعا از ساقه سر سفره با برکت حضرت زهرا مهمان بفرما شب اول قبر حضرت زهرا به فریادمون برسان شر ظالمین به خودشون برگردون آمریکا و جنایتکار نیست و نابود بفرما رهبر عزیزمون حفظ و نصرت عنایت بفرما رزمندگان اسلام غلبه فتح و نصرت عنایت بفرما مرضای اسلام شفای ع کامل عنایت بفرمایید حاجات حاجتمندان به فضل و کرمت برآورده بفرما در دنیا زیارت در آخرت شفاعت اهل بیت نصیب ما بفرما هرچه گفتیم و صلاح ما بود هرچه نگفتیم و صلاح ما میدانی برای ما رقم بزن بانبی و آله رحم الله من قرا الفاتحة مع الصلوات