گنج طالقان
این سخنرانی درباره روایت «گنج‌های طالقان» و ویژگی‌های یاران امام زمان(عج) است. حجة الاسلام امینی خواه بیان می‌کنند که موقعیت جغرافیایی طالقان موضوعیت ندارد، بلکه اوصاف افراد مهم است؛ دلهای محکم چون آهن، استقامت در ایمان، اطاعت بی‌چون‌وچرا از امام، شهادت‌طلبی، شب‌زنده‌داری و شجاعت در میدان. در ادامه نمونه‌هایی از شهدا و رزمندگان ایران به‌عنوان مصادیق این ویژگی‌ها ذکر می‌شود.
برخی نکات مطرح شده در این جلسه
*روایت «گنج‌های طالقان»، بعنوان نمادی از ویژگی‌های یاران امام زمان ارواحنافداه و نه صرفا منطقه جغرافیایی خاص!
* دلهای محکم، ایمان قوی و حمایت از امام زمان ارواحنافداه، ویژگی یاران حضرت، به روایت امام صادق علیه السلام.
*نقش تعیین‌کننده یاران امام زمان در عرصه‌های نظامی، علمی و مقاومتی برای پیشبرد اهداف امام.
*ایثارگری، عبادت‌های مستمر و تأثیر نورانیت قلب یاران امام زمان ارواحنافداه، بر مسیر دفاع از ولایت.
*شباهت یاران امام زمان به شهدای کربلا و نقش آنان در نصرت امام برحق.
*روضه: مظلومیت اسرای اهل بیت علیهم‌السلام در بازار برده‌فروشان شام!...
متن جلسه
متن جلسه:
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
سلام علیکم و رحمة الله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد اللهم صل علی محمد و آل محمد فعالیت طیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین رب اشرح لی صدری و یسر لی امری رحل العاقدة من لسانی یفقهو یکی از روایات معروف در مورد یاران امام زمان مومنین آخرالزمان که اینها موفق میشن به همراهی امام زمان ارواحنا فدا روایتی است که معروف به روایت گنج‌های طالقان طالقانی که در این روایت اومده خیلی دقیق معلوم نیست منظورش چیه و کجاست برخی احتمال دادن که همین رشته کوه‌های البرز باید باشه منطقه وسیعی در بر میگیره طالقان و قزوین کرج و حتی تهران برخی هم البته منطقه دیگری رو طالقان رو بیرون از ایران فرض کردن یه احتمال دیگه هم که بعضی دادن اینه که نه این منطقه جغرافیایی محدود نیست این حالا یک استعاره یک نمادی از ایرانی‌ها هرچی که باشه اونی که مهمه اون اوصافی است که برای این مردم طالقان بیان شده حتی اگر یه محدوده جغرافیایی خاص هم مد نظر باشه یه نقطه کوچیک هم مد نظر باشه اگر ما اهل اون اوصاف باشیم اون ویژگی‌ها رو داشته باشیم ما هم اهل همون منطقه به حساب میایم یه قاعده‌ای داره این قاعده قاعده مهمیه در کلمات امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه است حکمت ۲۰۷ نهج البلاغه حضرت می‌فرمایند که انه قله من تشبه به قوم الا اوشک ان یکون منهم این قاعده رو داشته باشید به درد میخوره فرمود کم پیش میاد آدمی خودشو شکل جماعتی کنه ولی جز اینها وقتی آدم خودشو شبیه جماعتی کرد آروم آروم جز هموناس اهل هموناست خیلی تو فرهنگ اهل بیت تو فرهنگ اسلام منطقه جغرافیایی خیلی خودش موضوعیت نداره که اینا اهل فلان دهن اهل فلان روستا اهل این تیکه از زمینن اهل اون تیکه‌ان که مثلاً اگر یه ۱۰ متر رفت اونورتر بگه نه دیگه امتیاز این مرحله رو از دست دادی و دیگه به درد نمی‌خوره و نه فقط باید همین جا مثلاً اهل خراسان که گفتن دیگه مثلاً وارد مثلاً استان سمنان که میشی دیگه می‌سوزه همه چی همه چی پر میزنه میره نه حالا البته خودمون محدوده جغرافیاییشم اون محدوده قدیم با محدوده فعلی متفاوته ولی خیلی اون آب و خاک و موقعیت جغرافیایی موضوعیت نداره یه ویژ یه اوصافیه اونا ملاکه اهل طالقان البته ممکنه توی اون موقعیت جغرافیایی هم باشند این آدم‌ها ممکنه به هر حال او نقطه جغرافیایی هم مطلوبیتی داشته باشه یک ویژگی خاصی داشته باشه ولی اونی که اهل طالقان رو ممتاز کرده آب و خاک و محدوده جغرافیاییشون نیست ویژگ هرکی دیگه هم که این ویژگی‌ها رو داشته باشه اینم میشه اهل طالق میشه گنج طالقان و میشه جز اصحاب طالقانی امام زمان ولو به حسب ظاهر مال یه شهر دیگه باشه این قاعده رو از امیرالمومنین علیه السلام داشته باشه فانه من تشبه به قوم الا اوشک ان یکون منهم کم پیش میاد کسی خودش رو به جماعتی شبیه کنه جز اینها حالا ویژگی این مردمان طالقان چیه روایتی که از امام صادق علیه السلام حضرت می‌فرمایند لهو کنزون به طالقان امام زمان گنجی دارند در طالقان ما هو به ذهب ولا فضه این گنجه نه از جنس طلا از جنس نقره گنج طلا و نقره نیست برایت لمتن شر مونولوتویت یه پرچمی هم داره جمعش کردن هنوز بازش نکردن حالا این پرچم چیه من نمی‌دونم و رجالن آها ویژگی‌ها رو ببینید دقت بکنید خیلی مهمه اینا آدمای امام زمانن اینا ویژگی‌هایی که آدمو میکنه آدم امام زمان خدا انشالله ویژگی‌ها رو نصیب ما بکنه کانه قلوبهم زبر الحدید دلهایی دارند مثل تیکه آهن میمونه نه یعنی قساوت قلب دارم یعنی دلای قرصی دارم دلای سفتی دارن خیلی اینا دلاشون محکمه آهن چطور سفته هر چیزی توش فرو نمیره آسیب نمی‌پذیره اینا یه دلایی دارند که سریع جا نمی‌زنن سریع دلشون حری نمی‌ریزه نمی‌ترسن فرار نمی‌کنند دلا قرصه دلا سفته مطمئنم به حرکتشون به مسیرشون دلاشون مثل تیکه آهن میمونه لا یشوبها شک فی ذات الله این دل‌هاشون چیزی از شک نسبت به خدا توش نمیاد تردید پیدا اگه خدا گفته این کارو بکن شک نمیکنه اگه خدا گفته من براتون این کارو می‌کنم شک نمیکنه خدا گفته خدا گفته حتما باید انجام بدیم دیگه گنج‌های طالقان اینا ویژگی‌های اون افرادیه که حالا در آخر روایت می‌فرماید خدا به واسطه اینها امام زمان رو کمک میکنه چند تا ویژگ اینا پرچم امام زمانو بلند می‌کنند اینا کمک امام زمان می‌کنند اولیش چی بود پس دلاشون مثل تیکه‌های آهن میمونه شک و شبهه نمی‌افته تو دلا خب این چی میخواد یه پایه سفت معرفتی میخواد پایه سفت اعتقادی میخواد همونجوری که یهویی حاصل نمیشه ساخته شده باشه فکرش اعتقاداتش پایه اینجوری میخواد اشد من الحجر یه طوری اینا تو عقایدشون سفتند از سنگ سفت‌تره لو حملو علی الجبال لذالوها اینا اگه برن سمت کوه‌ها کوه‌ها را از جا می‌کند ارادشون انقدر قویه تصمیم بگیرن انجام میدن خب حقاً و انصافاً این نسبت به ملت ایران هم صادقه دیگه یعنی واقعا مردم ایران مخصوصاً تو این ۴۰ ۵۰ سال اخیر حقاً و انصافاً این حرفا را اثبات کردن همینجوری بوده واقعا همین تردید نکردن نسبت به مسیری که شروع کردم کسی اینا رو منصرف نتونسته بکنه عقایدشون صفر بوده تصمیم وقتی گرفتن به یه کاری هیچکس نتونسته مانع اینا بشه همه دنیام که جمع شدن علیهشون اینا خطشونو ادامه دادن راهشونو ادامه دادن موانعشونو برداشتن اینا خیلی مهمه خلاصش این میشه آقا اگه بخوایم تو یه کلمه خلاصه کنیم امام زمان یه آدم سفت و قرص میخواد آدم هرهری مسلک و هنوز یه طرف و هر روز یه جا و هر روز یه مدلو اینو از تو چیزی در نمیاد آدم سفت و قرصی که شیر فهمه و محکم عسل نمی‌گیره از اینو لا یقصدون به رایاتهم بلدت الا خبربوها اینا اگه تصمیم بگیرن پرچمشونو ببرن به یه شهری یه جایی یعنی یه جایی رو به عنوان دشمن به عنوان مزاحم به عنوان مهاجم تصمیم بگیرند که به اونجا حمله بکنند میرن و خرابش میکنن چیزی مانع اینا نیست چیزی اینا رو منصرف نمیکنه پرچمو بردارن به این نتیجه برسند که باید برن جایی میرن می‌رسن کسی رو بعد از میدون به در بکنند پدرش میکنه تعارف و شک و تردید و اینا تو اینا راه نداره اینا گنج‌های طالقانه این گنج اصلی تعبیر یکی از اساتید می‌فرمود که امام زمان خودشون جنسشون جنس طلائه گنبدای اهل بیت رو طلا می‌زنند یه استعاره است دیگه می‌خوان بگن که آقا کسی اینجا دفنه که جنسش طلاییه یه تعبیری یکی از همسران پیامبر در مورد امیرالمومنین علیه السلام داره تعبیر قشنگیه ذهبان والناس کلهم سفال علی طلائه بقیه همه سفال اونی که طلائه علی علی طلائه جنسشون جنس طلاییه یعنی اگه بخواد تو این موارد دنیایی تشبیه بشن اهل بیت عنصرهای دنیایی اهل بیت باید تشبیه کرد به طلا طلای خالص طلای ۲۴ کسی هم می‌تونه به اینها بچسبه ملحق بشه پیوست بخوره که از جنس اینا نکته خیلی مهمیه کند همجنس با همجنس پرواز الناس الی اشکال آدما همیشه نسبت به هم شکل خودشون میل دارند آدما با همجنس خودشون می‌پرند جنسا باید با هم جور باشه ابن ابی الحدید میگه از استادم پرسیدم آقا مردم مگه نمی‌دونستن علی بر حقه مگه نمی‌دونستن علی عالم افضله علی از همه یکی دیگه چرا علی رو ول کردن استاد جواب فنی داده بانک ظاهرا شیعه هم نبوده استادش این جماعت جنسشون جنس علی نبود برای همین نکشیدن با علی بیا بله می‌دونم علی بر حقه می‌دونه علی خوبه علی بهترینه جنس منم آخه باید بخوره همین که بدونم که علی بهترینه که کار راه نمی‌افته جنس من نمی‌خوره بهش جنس اهل بیت جنس طلائه اونی با اهل بیت راه میره اونی میمونه اونیم هم مسیر میشه که طلایی باشه این گنج‌ها فرمود اینا گنج‌های طالقانه گنجن اینا طلان از این طلا نقره‌های دنیا نیستن اینا طلای واقعیه طلای واقعی این مدلی طلا خالصه طلا عیارش بالا طلا از بیرون چیزی نمیتونه توش نفوذ بکنه اون آدمی که یکی یه چیزی میگه یخ میکنه یکی یه چیزی میگه داغ میشه یه روزی این وره یه روزی اون بره صبح میگه مرگ بر فلانی است میگه درود بر فلانی اینایی که تلوون دارند هر روز یه رنگن یه مدلن یه ورم جهنم کافرن اینا اون پرچمو نمی‌تون بستگی داره دیگه کدوم و بار بخوره دیگه دوره دوره امیرالمومنین باشه نماز جمعه باشه امیرالمومنین میره دوره یزید باشه به سگ بازی و ورق بازی و عرق خوری و اینا رو میاره هر روزی که هر مدلی دنیا می‌چرخه اینا همون مدلیه این گنج‌های طالقان نه اراده‌های محکم دارند از این و اون تاثیر نمی‌گیرند کانه علی خویولهم الاغبان اینا مرکباشون مثل مرکب طلایی میمونه یعنی انقدر اینا جنسشون جنس طلای مرکبشونم انگار طلاییه یعنی اگه قرار باشه حرکتی بکنن رو مرکبی بشینن اون مرکبه هم سفت و قرص و محکمه یتمسحون بسرج الامام علیه السلام عشق اینها ارادت اینها شیفتگی اینها نسبت به امام این شکلیه که اینا دور امام که جمع بشن به اون مرکب امام به اون زین اسب امام دست تبرک می‌کشد اینطور علاقه داره یطلبون به ذالک البرکه دست می‌کشند که تبرک کنند و یحفون بهی دور امام جمع میشن یقونه به انفسهم فی‌الحروب با جون خودشون می‌خوام جون امام رو حفظ بکنن خودشونو فدا میکنن که جون امام حفظ خداوکیلی اینو داریم تو این بچه‌های خودمون تو این روزگار می‌بینیم این شهید معظمی که از بچه‌های هوافضا بود تازگی به شهادت رسید نمی‌دونم این قضیه رو این خبر به گوشتون رسید یا نه که این شهید تو بیمارستان که بود با اون وضع بسیار بدی که داشت و توان تکلم نداشت این خبرو نمی‌دونم خبر دارید یه چیزی میخواد به برادرش بگه لحظات آخرشه توان حرف زدن داره نه جونی هستم تو وجود با سختی برادرش میگه اگه می‌تونی بنویس این باید دست لرزانی که خطشم دیدید حتما خیلی به سختی داره می‌نویسه یک کلمه یه جمله نوشته نوشته آقا زنده است برادرش متوجه میشه میگه آره اینا اون گنج‌های طالقانه وقتی حمله شده به فرمانده‌ها متوجه شده که خوب یه حمله این شکلی صورت گرفته اصلا نگران اینکه الان من تو این اوضاعم و دکتر چی میگه و زنده می‌مونم نمی‌مونم بچه‌ام کجاست خانومم کجاست یک سوال آقا زنده است این عشقه این جنس آدمای دور امام زمانه یقونه به انفسهم فی الحروم واقعا ما داریم امتحان پس میدیم دیگه تو این دوره با این ناایب عام امام زمان با این رهبر فرزانه یه دوره‌ایه دیگه یه دوره امتحانیه یه آزمایشی توی سطح پایین‌تر ببینیم چه می‌کنیم می‌تونیم خودمونو فدا کنیم می‌تونیم سپر کنیم می‌تونیم جان او رو حفظ بکنیم یه محکی میشه که بعداً با امام زمان چه کار خواهیم کرد جونشونو میدن که یه تار مو سر ایشون کم نشه خب بعداً با امام زمان چه خواهند کرد این جماعت جماعت عاشق اونجا چه فداکاری میکنه همین تعبیر یقولونه به انفسهم فی الحروب جان حضرتتو حفظ میکنن ولی با چی جونشونو فدا میکنه که جون او رو حفظ کنم و یکفونه ما یرید فیهم هرچی اراده کنه امام زمان بین اینها از اینا بخواد اینا کفایت میکنه جون میدن هر کاری هم داشته باشه راه میندازه بچه‌های خودمون مخصوصاً توی نیروهای مسلح تو این فرمانده‌ها توی این رزمنده‌ها این چیزا رو می‌بینم امام فرمود مهران باید آزاد شود تمام دیگه حرفی نبود ریختن این جماعت برنامه‌ریزی کردن رشادت نشون دادن مهران را آزاد کرد حضرت آقا مثلاً فرمودند آقا ما باید برد موشک‌هامون به انقدر برسه مثلاً باید به سوخت ۲۰ درصد برسیم تو هسته‌ای چهار تا آدم فداکار پاک باخته مثل شهید شهریاری مثل شهید فریدون عباسی عمرشون وقتشون جونشون شهید فخری زاده ۱۰ ۱۵ سال یه بار مشهد نتونسته بود بیاد شهید فخری زاده آخرم با حسرت کربلا از دنیا رفت به کربلا نتونست بره حاج قاسم بهش گفته بود من اگه کشته بشم مثل من هست جای منو پر میکنه تو بدیل و نظیر نداری تو تکون نخور از اینجا اینجور زندگی کردن خیلی سخته مخصوصاً وقتی که دنیا براش فرش قرمز پهن کرده حقوق‌های نجومی بهترین دانشگاه‌های آمریکا و اروپا وایساده جونشو کف دست گرفته آقا فرمودند سوخت فلان آقا فرمودند موشک فلان خب این آدم که اینجا خودشو نشون میده امام زمان بفهمند آقا من از شما فلان چیزو می‌خوام با سر و جون تقدیم میکنه اینا رو میگن گنج طالقان اینا رو میگن گنج آدمای امام زمان حرف رو زمین نمی‌مونه حضرت آقا در مورد شهید تهرانی مقدم فرمودند نشد این شهید وعده به من بده عمل نکنه نامه شهید تهرانی مقدم و حضرت آقا رو بخونید قربون صدقه‌ای میره میگه من می‌خوام مشتتو پر کنم همین خیلی تهرونی لوتی هم صحبت میکنه شهید تهران مقدم میگه خلاصه آقا قربونت بشم می‌خوام مشتتو پر کنم پر کرد دیگه اون حمله‌ای که به ما شد اون قضیه که فرمانده‌ها رو زدن خب هر جای دیگه بود کمرش می‌شکست مشتمون پر بود به زحمتی که این بچه‌ها کشیدن برید بخونید این بچه‌های موشکی همون شهید تهرانی مقدم شهید حاجی‌زاده بر بچه‌هایی که خیلیاشونم تو فرمانده‌های هوافضا بودند و شهید شدند اینا چه شکلی ما رو موشکی کردن چه زحمت‌هایی کشیدن لیبی رفتن سوریه رفتن کره شمالی رفتند با چه زحمت‌های طاقت فرسا دو ماه سه ماه از خونه دور باشند برن زبون بیگانه یاد بگیرند روزی ۱۲ ۱۳ ساعت سر کلاس شرکت بکنن که ابتداییات اینو یاد بگیرند وقتی دنیا درو بسته به اینا چیزی نمیده با چه زحمتی با چه خون دلی قدم به قدم اینو آوردن تا رسیده به این موشکی که شما افتخار می‌کنید مفت و مجانی که به دست نرسیده این مال اون اراده است مال اون عشق است میخواد مشت او رو پر کنه وقتی کسی نسبت به رهبر غیر معصومش اینجور حسی داره به امام زمان برسه چیکار میکنه این اون عیاره آدمای امام زمانی رجال لا ینامون اللیل اینا شبا خواب ندارن بس که مشغول عبادت و مناجات و دعا و این چشمای حاج قاسمو تو این عکس‌ها و فیلما ببینید مثل کاسه خون میمونه خودش به دخترش تو نامش می‌نویسه که یه عمر حسرت یه خواب شیرین به دلم مونده ولی می‌ترسم خوابم ببره اون بچه فلسطینی رو دشمن بغقافه ببر من شده تو چشمام نمک میریزم شبانه خوبه که یه وقت نکنه وقتی من خوابم دشمن به یه بچه یتیمی ظلم بکنه خیلی اینا اینا گفتنش ساده است کی بودن اینا چه جنسی اینا جنسشون طلائه واقعاً طلا خواب نداره حاج قاسم وقتی که سفر میرفت سوریه میرفت لبنان میرفت چه اوضاع و احوالی داشت ولی ۱۲ ساعت توی ماشین بشینن به خاطر حفظ مسائل امنیتی شهید زاهدی ۱۴ ساعت مثلاً تو ماشین می‌شستن بعد بهشون می‌گفتن آقا اذیت میشید میگفت نه آقا سید اذیت میشه سید حسن نصرالله ایشون ماه به ماه آفتاب نمی‌بینه ما که اذیت نمیشیم ما ۱۴ ساعت حالا توی ماشین بشیم که اذیت نیست چه جنسی بوده جنس اینا چه عشقی بوده اینا می‌تونستن عیاشی کنن بچرخن حسن نصراللهی اگه میزد به خط عیاشی و کیف و حال و اینجور مسائل خیلی بساطم براش فراهم ماه به ماه تو اعماق زمین گفتن از اول طوفان الاقصی تا اون اواخر آفتاب ندیده بود یک سال و خورده‌ای تقریبا یک سال نصرالله آفتاب ندیده بود خاطر مسائل بچه‌اش رو یک سال ندیده بود گفتنی ساده است اینا جنس آدمای کربلاست جنس شهدای کربلا شبا خواب ندارن لهم دویا فی صلاتهم کدوی نحل مناجات عبادت می‌کنند تو نمازاشون مثل صدای زنبور صدای وزوز زنبور چطوریه یه لحظه اینا این صدای نجوا و مناجات و دعا و توسلشون نمی‌خوابه این شکلی ایزدی رضوان الله علیه ایشونم جز شهدای شاخص آل آروم آروم شناخته میشه حاج رمضان اون کسی که پیکر ایشونو جمع می‌کرد میگفت وقتی در تابتو باز کردم دیدم یه نوری از تو این تابوت زد حاج رمضان چهل سال کابوس اسرائیل بوده این تونل‌های حماس و اینا محصول کار حاج رمضانه به شهادت رسید یه تیکه نور به قول همسرش میگفت این شهید من به شما میگم این شهید عارف بود همون اولی که هنوز دفن نکرده بودن همسر ایشون گفته بود من به شما میگم هر حاجتی دارید از این شهید بخوایم من باهاش زندگی کردم می‌دونم کی بوده عکس سجادشم که منتشر شد قلوه کن شده بود این سجاده و محل زانوها محل پا انقدر که این مرد تو سجده بود این سجاده کنده شده بود محل زانوها رفته بود احوالات این آدمای آخرالزمانی این گنج‌های طالقانی یبیتون قیام علی اطرافم شب تا صبح روپا مشغول عبادت ولی صبح که میکنن رو مرکب جنگیش صلح میکنه صبح مشغول وظیفه و کار شب مشغول عبادت رهبان بالیل لیوس بالنهار شبا مثل راهب میمونه راهبی که از کل دنیا فارغه فقط مشغول عبادته روزا مثل شیر میمونه هم اتبع له من العمل لسیدها اینا برا مولاشون از یک کنیزی که مطیع مولاشه بیشتر یک کنیز چطور خودش را در اختیار مولا قرار میده هیچ اراده و تصمیمی نداره هرچی مولا بخواد اینا از اونم بیشتر تابه از اونم بیشتر ماتیه کلمصابیح مثل چراغ می‌مونن بس که اینا نورانین چهره‌های نورانی شهدا را اونایی که از نزدیک دیدن این شهدا رو اگه ندیدنم تو این تصاویر و اینا مشخصه شهید ابومهدی چه چهره نورانی داشت شهید سلامی چه چهره نورانی داشت شهدا کل المصابی کانه قلوبهم قنادیل مثل قندیل میمونه دل‌هاشون این لامپی که روشن میکنه قندیل نور دلاشون انقدر روشنه انقدر نورانی و باصفا ون من خشیت الله مشفقون یه ترسی تو وجودشون از خدا می‌ترسه شهید رئیسی رضوان الله علیه یه چند دقیقه قبل شهادتش لابد فیلمشو دیدید خیلی نورانی و با صفا تا اون منطقه‌ای که ایشون نماز ظهر رو می‌خونه با شهید آل هاشم یه آقایی با ایشون صحبت میکنه بعد خم میشه دست ایشونو ببوسه دست آقای رئیسی رو نکن آقا معلوم نیست ما تو قیامت اوضاعمون چطور بشه حال و هوای آدمو ببینید رئیس رئیس جمهور چه فضایی سیر می‌کند فیلم تبلیغاتی دارن واسش ضبط میکنن این تیکه کلیپش خیلی معروف آقا نمازمون دیر شدا روز قیامت بپرسن نمازت چرا دیر شد نمی‌تونم بگم داشتم کارای تبلیغ ریاست جمهوری می گرد پماد داشتیم موردهای دیگه هم دیگه دیدیم دیگه چه کارا میکنه برای دوتا رنگ میگه من نمازم دیر شد چه شکلی جواب بدم بگم داشتم تبلیغات ریاست جمهوری می‌کردم ام من خشیت الله مشفقون چون ترس از خدا اینا گنج‌های امام زمان یدعون به شهادت دعای اینا شهادته از خدا شهادت می‌خوام عشقشون اینه و یتمنون ان یقتلو فی سبیل الله تمنا می‌کنند که در راه خدا کشته بشن این اثر عشقه اثر عشق به خدا و اهل بیت این میشه اون دل نورانی اینجوری میشه اینجور نشون میده خودشو شعاره یا لسارات الحسین شعارشون یه چیزه می‌خوام انتقام امام حسین رو بگیرن اذا سارو یسیر الرب امامم مسیرت شهر وقتی حرکت بکنن تو میدون بیان اون مقداری که یک ماه باید حرکت کرد مثلاً چند صد کیلومتر ترس از اینها تا چند صد کیلومتر جلوتر ربع نسبت به اینها میفته تو وجود همه انقدر خدا به اینا هیبت داده یمشون الی المولا اینها حرکت می‌کنند به سمت مولاشون ارسال بهم ینصر الله امام الحق خدا به واسطه اینها امام حق رو نصرت میکنه اینا می‌تونن بردارم کمک امام زمان کنم این جنس آدمایی اینا میشن جنس شهدای کربلا خود امام رضوان الله علیه از این جنس یه وقتی مرحوم آیت الله اراکی در مورد ایشون فرموده بود عضله عکاسی رد می‌شدن تو قم یه عکسی زده بودن عکس سیاه و سفیدی از حضرت امام رحمت الله علیه آیا اراکی با اینکه خودش تقریبا هم سن و سال‌های امام بود هم دوره امام بود هم مباحثه امام بود رفیق امام بود ولی آدم حق جو و حق فهمی بود چه کسی همراه ایشون بود آیت الله اراکی یه نگاهی به این عکس کرد عکس امام فرمود این آقا رو می‌بینی این اگه کربلا بود شهید هفتاد و سوم امام حسین شهید هفتاد و سوم امام حسین جنسش جنس اون ۷۲ تاست اراکی اینو میفهم جنس امام جنس قاسم سلیمانی اینجوریه جنس این شهدای اخیرمون اینجوریه تک تک اینها این مصاحبه‌هاشون که خانواده‌هاشون منتشر میشه آدم می‌بینه اینا متفاوت بودن اینا تو یه عالم دیگه بودن حال و هواشون یه جور دیگه بود هنوزم هستند اینجور آدمایی و انشالله خواهند بود و بیشتر هم خواهد شد نور اینها انشالله توسعه پیدا میکنه اینجور دلهای نورانی و عاشق و با صفا و انشالله دور نیست اون روزی که با اینجور آدما با این جنس آدما انشالله مقدمات فرج فراهم میشه تشریف میارن شعار همشونم یا لسارات الحسین همه یه هدف دارن می‌خوان انتقام امام حسین رو بگیرن انگار اونی که سپاه امام حسین کم داشت این جنس آدما اگه همه دور و بر امام حسین این مدلی بودن امام حسین اینطور مظلوم نمی‌شد کشته نمی‌شد همون چند تایی که بودن ببین چه دلاوری کردن خواست نماز ظهر بخونه امام حسین علیه السلام سعید بن عبدالله گفت آقا من وایمیستم جلوت ایستاد جلوی حضرت حالا حضرت نماز خوف دارن می‌خونن نماز چهار رکعتی رو دو رکعتی خوندن تماس شدم شکسته بود مسافر همون دو رکعتی که حضرت خوند تیرباران کردن امام حسین علیه السلام اینایی که جلو بودن که یکیشون سعید بن عبدالله جونشو سپر کرد هر چقدر تونست با تنش تیرها رو گرفت هر چقدر تونست با دستش تیرها گرفت هر چقدر تونست با گردنش صورتشو سپر کرد تیر سمت امام حسین علیه السلام تیربارون شد نماز امام حسین که تموم شد خیلی صحنه عجیبی این صحنه‌ای که گزارش شده از کربلا افتاده بود رو زانو سعید بن عبدالله نگاه می‌کرد ببینه نماز امام حسین به کجا رسیده دید حضرت سلام آخرو دادن السلام علیکم و رحمة الله و برکاته دیگه جون نداشت رو پا بایسته از پشت افتاد افتاد تو بغل امام حسین علیه السلام یه رمقی تو چشماش بود یه نگاهی کرد به امام حسین گفت اول فیتو ی ابن رسول الله مردونگی نشون دادن راضی بودی کارمو انجام دادم حضرت بهش محبتی کردن توجهی کردن اینطور به شهادت رسید تنها بودن دل امام حسین به اینها خوش بود دل اهل حرم امام حسین علیه السلام به اینها گرم بود پلاک شهید شدن یه حس غرتی افتاد تو وجود اهل حرم احساس تنهایی افتاد موقع وداع سکینه به امام حسین علیه السلام گفت بابا برو بین یه مشت نامحرم می‌خوای رها کنی کاش ما رو برمی‌گردوندی حرم جدمون رسول الله امام حسین فرمود دست و بالم بسته است دخترم اگه می‌شد این کارو انجام می‌دادم نمی‌زدم این زن و بچه چه‌ها که ندیدن چه‌ها که نکشیدند بعد از امام حسین علیه السلام چه غربتی چه تنهایی منزل به منزل یا الله فردا روز اول ماه سفره همه این مصیبت‌های این چند وقت یه طرف این مصیبت ماه سفر و فردای طرف بنا به اونی که نقل شده از امام سجاد علیه السلام فرمود هیچ جا برا ما مثل شام نشد همه مصیبت‌های تنم عاشورا یه تنم کربلا یه طرف اینجای داستان دیگه‌ای بود پشت دروازه ساعات چند ساعت اینا را نگه داشتند دروازه‌ای که از توش اسیر جنگی وارد می‌کردند نمی‌خوام شرح و بستش بدم اذیت میشید شاید حال جلسه تناسب نداشته باشه که اسیر جنگی یعنی چی باید اسیر جنگی چطور برخورد می‌کردند بعد اون وقت معلوم میشه اینا رو برای چی بازار بردن اون بازاری که بردن چه بازاری بود بازاری نبود که توش رخت و لباس بفروشن سریع میگم و رد میشم این بازار بازار برده فروش‌ها اسیرهای جنگی رو می‌آوردن چقدر این خانواده را تحقیر کردن چقدر این خانواده رو اذیت کردن تو همه این مسیر جماعت جمع شده بودند کف می‌زدند سوت می‌زدن می‌رقصیدن سنگ پرتاب می‌کردند ولی یه چیزی خیلی برای اهل بیت سخت بود که عرض می‌کنم قبل اینکه اونو عرض بکنم این جمله رو بگم زینب کبری به یزید ملعون فرمود امن العدل یبن الطلقا یه اصطلاحیه ی ابنن الطلقا اجداد اینها معاویه و ابوسفیان رو پیغمبر بخشید از حکم اعدامشون گذشت اینها معروف شدن به طلقا یادآوری کرد اینجا زینب کبری که شما بچه‌های همونایی هستین که جدم گذشت اینا رو اعدام نکرد فرمود یبن الطلقا این عدالت کنیزای تو تو قصر تو از نگاه نامحرم در امان دخترای پیغمبر و منزل به منزل چرخوندی این عدالت معلوم میشه این خیلی سخت بوده برای عمه سادات به تعبیری هم از خودت زینب کبری نقل شده نشون میده این اون اوج مصیبت و سختی داستان بود برای اهل بیت در شام این جمله از زینب کبریست لقد خزینا من کثرت نذر الینا خیلی نامحرم به ما نگاه خیلی اذیت برا همین وقتی سهل بن ساعد به امام سجاد گفت آقا درخواستی دارید سهل بن سعد ساعدی گفت اگه کاری از من بر میاد بگید انجام بدم حضرت فرمودند پول همراهت داری گفت بله آقا فرمود اونو می‌بینی اون سارانه اون دستور بده نیزه‌ها جابجا یه پولی بهش بده بگو یکمی نیزه‌ها رو جلوتر بیارم دید مردم را نسبت به این زن و بچه کور کنند از من خیلی اذیت شد این نامحرما خیلی نگاه کرد لعنت الله علی القوم الظالمین یعلم الذین ظلموا خدایا به آبروی زینب کبری فرج آقامون امام زمان برسان قلب ناز اینش از ما راضی بفرما عمرمان نوکری حضرتش قرار بده نسل ما نوکران حضرتش قرار بده اموات علما شهدا فقها امام راحل حقوق الارحام ملتمسین دعا از ساقه سر سفره با برکت اسرای کربلا میهمان بفرما شب اول قبر سرای کربلا به فریادمون برسان رهبر عزیزمون حفظ و نصرت عنایت بفرما رزمندگان اسلام غلبه و فت عنایت بفرمایید شر ظالمین به خودشون برگردان آمریکا و اسرائیل و جنایت نیست و نابود بفرما مردم مظلوم غزه مردم بی‌پناه غزه به فضل و کرمت نجات خلاصی عنایت بفرما بیماران اسلام شفای عاجل و کامل عنایت بفرما حاجت حاجتمندان به فضل و کرمت برآورده بفرما در دنیا زیارت در آخرت اهل بیت نصیب ما بفرما هرچه گفتیم و صلاح ما بود هرچه نگفتی و صلاح ما می‌دانی برای ما رقم بزن بانبی و آله رحم الله
سخنرانی‌های مرتبط
محبوب ترین جلسات گنج طالقان
گنج طالقان
گنج طالقان