‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین. صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم محمد اللهم و آله الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین.
در جلسات قبل بحثهایی در مورد امامت داشتیم. قبل از آن، در مورد آخرالزمان. امشب به مناسبت امام کاظم (ع)، نکاتی را از آخرالزمان و نکات مرتبط با امامت را دانلود میکنم. یک نکته مهم این است که اهلبیت (ع) قواعدی را تعیین کردهاند که با این قواعد، بتوانیم منتظر (فرج) باشیم. اگر این قواعد را در جلسات قبل با مردم در میان گذاشته باشیم، باید به این نتیجه برسیم که خانهای غیر از خانه دنیا، فضایی غیر از دنیا و سمتی که مردم در آن مضطر و مضطرب میشوند، راه چارهای نیست؛ حسی از درماندگی و خستگی که قبل از فرج لازم است.
خدای متعال شرایط را فراهم کرد تا دوران موسی بن جعفر (ع) دوران فرج باشد، نه دوران امام کاظم (ع). ولی به خاطر اهمال شیعیان و ضعف شیعیان، شرایط ورق برگشت و اوضاع خراب شد. به جای اینکه امام کاظم (ع) شیعه را نجات بدهند، مشکلات مختلفی برای مردم پیدا شد. امام کاظم (ع) دیدند که خب، این بلا، اگر اینطور برای شیعه یا در مقابل امام وارد نشود، پس امام کاظم (ع) به خاطر اینکه شیعه در امنیت باشد، بلا را ایشان تحمل کنند. شیعیان یعنی اگر قرار بود اصل اتفاق یا بلا به شیعه وارد میشد، آن را زندان کردند. شما شنیدهاید که مربوط به بلای امام کاظم (ع)، و سلام امام زمان (عج)، یعنی هر زمینهای فراهم میشود برای اینکه ظهور رخ دهد. خود ما اینجا یک بلایی داریم؛ حالا گاهی این بلا مال همیشه ماست، گاهی بلا را امام، امام زمان (عج) تحمل میکنند. خودشان اصل ماجرا برمیگردد به ما و کمکاری ما. حواسمان پرت است. ما اهل تولید داخلی نیستیم. به فرض مثال شعار امسال چهار سال است که چیست؟ حمایت از کالای داخلی! خب، این کار سخت است. خدا کمک کند.
یعنی گاهی آنقدر ما درگیر زندگی و حواسمان هستیم، درگیر تخیلات و توهماتمان هستیم. امروز رفته بودم یک چیزی بخورم. بابا سس! سس فرانسوی! اگر ایرانی باشد، به درد (نمیخورد)؛ اما تخیلات و توهماتمان میگوید اگر فرانسوی باشد بهتر است. خیلی بیربط بود در جلسه دانشگاه. بچهها بعد از جلسه کاکائو درآوردند. یکی از این دو کاکائو ایرانی بود، یکی آلمانی. خداوکیلی مزه ایرانی بهتر بود. گفتم: «ببین، آن اسم آلمانیاش که میآید، غددت شروع میکند به ترشح. دست خودت نیست که این کاکائو آلمانی است!» اصلاً به مزه و فلان و اینها ربطی ندارد. دوربین مخفی درست کردند، دیدید دیگر؟ کاکائو چیچی؟ فرض کنید دو برند، یکی ایرانی، یکی آمریکایی. مردم میگیرند، حالا جفتش ایرانی است اما میگویند این ایرانیه، این آمریکاییه. جفتش یک مارک کاکائو است. مثلاً فرمنده. اما میگویند این ایرانیه، این آمریکاییه. بخور. باز هم میگوید آمریکایی خوشمزهتر است. اسمش میآید فرق دارد. معلوم است که (نمیتوانیم) با ولی خدا سازش کنیم. بنابراین هماهنگی با ولی خدا برای ایرانیها و برای امام زمان (عج) یک پرت حواس است.
شوینده دیگر چیست؟ شوینده مگر فرق میکند؟ این که یخچال ماشین لباسشویی نیست، آبمیوهگیری که نیست. شوینده! در این مملکت ما که همهرقم شوینده داریم، خودمان تولید میکنیم. ۵۵ درصد شویندههایی که مصرف میشود، داخلی است. مثلاً کلاس فلان انگلیسی. بعد طرف میرود شلوار بخرد، شلوار ایرانی را باید رویش مارک ترکیهای بزنند، محصول ترکیه! دلار و موسی بن جعفر علیه السلام. مردم یک همچین گیرایی دارند. عکس از بازیهای خیلی ابتدایی و ساده. اما بروید مسائل مهمتر را ببینید که باید اتفاق بیفتد. اینها وسایل بیرونی هستند.
حالا من به مناسبت اینکه فضای ملتهبی در خاورمیانه پیدا شده، باید بنویسم صحبت کنم. میخواهم بعضیشان را بگویم. ماجرای تهدیدی که آمریکا برای سوریه کرده، جنگ و اینها (است). من از آن ور، صحبتهای روسیه عجیب بود! یکهو هیچ خبری نبود، چیزی هم نشده بود، یک دفعه صدای جنگ آمد. تحلیل سیاسی کردن تحلیل مسائل بینالملل خاورمیانه و اینها که چرا مثلاً اینجوری شد. تحلیل دیگری دارد بحثی که یک اتفاق برای مسیحیهای صهیونیست در انجیلشان مطرح شده که این آینده را رقم میزند و برای مسیحیت آن چیز در واقع برگ برندهای است که تاریخ را به نفع اینها رقم میزند و تاریخ در واقع به نفع مسیح "هار مجدون" (یا) معروف "آرماگدون" و واقعه آرماگدون است. یک آماری گرفته بودم سال ۲۰۰۳ به نظرم، در بین مردم آمریکا پرسیدند که جمعیت چقدر به آرماگدون باور دارد؟ ۶۱ میلیون نفر گفته بودند که ما کاملاً این موضوع را باور داریم. باقی جنگ جهانی است که در سوریه رخ میدهد.
من یک طرف ماجرا را غربیها و روم (غرب) را میدانم، یک طرف ماجرا روسها. با هم درگیر میشوند در سوریه. قبل از اینکه نکات در مورد آرماگدون را بگویم، در روایات ما از واقعه آرماگدون واژه "سیاهی" تعبیر و صحبت شده که این اتفاق حتماً رخ خواهد داد. ماجرای در ماه رجب، ماه رجبی که قبل از ظهور است. ماه رجب میآید، اما ظهور واقع نمیشود. ماه رجب چه اتفاقی میافتد؟ ماه شعبانش اتفاق میافتد؟ ماه رمضانش اتفاق میافتد؟ ماه شوالش چه اتفاقی (میافتد)؟ چشم از ماه رجب برداشته میشود، یعنی اتفاق به مدت شش ماهه رخ میدهد. اتفاقاتی رقم میخورد و این جنگی است که مثل جنگ هستهای، جنگ سوم جهانی است و جنگ آخر. ۱۰۰ کیلومتر با عراق و ۲۰۰ کیلومتر با ترکیه فاصله دارد. روایات متعددی در این باره ما داریم. امام باقر (ع) از میسر، یکی از شاگردان خود، میپرسند که فاصله قرقیسیا چقدر است؟ (شاگرد) میگوید: «آقا، همین نزدیکیاست. قرقیسیا همین اطراف ساحل فرات، نزدیک ساحل فرات، بغل رود آب فرات، منطقه قرقیسیا.» حضرت فرمودند که: «اما در این ناحیه واقعهای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خدای تبارک و تعالی آسمانها و زمین را آفرید، اتفاقی نیفتاده و تا زمانی که آسمانها و زمین بر پا هستند، مانند آن اتفاق نخواهد افتاد.» از چه جهت؟ از جهت جنگ جهانی و تعداد کشتههایی که در اینجا رخ خواهد داد. تعداد زیاد تا آنجا که دفع جسدها دشوار است و کفتارها و لاشخورها از آنها تغذیه میکنند. جمعیت تا صد هزار نفر جنازه کشته روی زمین میمانند، ولی یک نفر از شیعیان ما بین اینها نیست. دو طرفی با هم درگیر میشوند که هر دو طرف کفر هستند و شیعیان ما در امانند. این واقعه باعث تقویت شیعیان ما و باعث تضعیف جریان کفر میشود. منطقهاش هم قرقیسیا است. بعد حضرت فرمودند که: «سفرهای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر میشوند.» جنازههایی که روی زمین میافتند، درندههای زمین و پرندگان آسمان میآیند تا از آنها تغذیه کنند. این واقعه، واقعهای است که در آن سفیانی ظهور میکند. صحبت نکردم. در این واقعه سفیانی یک طرف دعوا است و دو طرف جنگ، خلاصه، با هم درگیرند. این وسط حکومتش رشد (و) سوری است که نه.
روایات جالب هستند. کتاب مطالب خیلی مطالب ناب دارد. کتاب الملاحم و الفتن یکی از کتابهای مشهور است. کتابهای مختلف هستند. این کتاب «عصر ظهور» آقای کورانی را هم بخوانید. کتاب کمیل؟ یک سال با همدیگر صحبت شد در مورد این گفتند که از سمت رومیها حمایت میشوند، از سمت غربیها حمایت میشوند، ولی خودش سفیانی نژادش از بنی امیه است. عثمان بن عنبسه اسمشه و عرب نژادشه. نژاد عربه، ولی خودش تربیت شده غرب است. فاز فکری و اینهایش کاملاً از نسل یزید و معاویه و سلفصالح؟ است. فاز فکری او چیزی شبیه همین داعشیها است، ولی تیپش شبیه اردوغان. یعنی در عین آن تحجر فکری، یک تیپ غربی و لیبرالی دارد. گفتند که علت وقوع جنگ قرقیسیا گنجی است که فرات آن را نمایان میکند و این ممکن است طلا و نقره باشد. احتمال دارد که چیزهای دیگری مثل نفت باشد. حالا مسائل دیگری که، بالاخره، آن منطقه، منطقه استراتژیکی است که سرش درگیر جنگ میشویم. سر سوریه میشود به خاطر اینکه بالاخره این منطقه هر کشوری که داشته باشد، برد نهایی با اوست. دو طرف درگیر هستند. هر کشوری که سوریه را داشته باشد، برد نهایی با اوست.
یک جریانی در مورد مثلاً الان، حالا من نمیخواهم بگویم این اتفاقات همین امسال رقم میخورد، همینهایی که الان دارد اتفاق میافتد. ما کاری به اینها نداریم. ولی مثلاً یکی از وجوهی که میتواند داشته باشد، این است که الان هر کشوری که سوریه را داشته باشد، در این دو طرف، یک طرف میخواهد اسرائیل را از بین ببرد، یک طرف اسرائیل را حفظ بکند و بیاورد جلو. جفت اینها وابسته به آن کشوری است که سوریه را داشته باشد. اسرائیل از بین میرود. طرف اسرائیل اگر سوریه را داشته باشد، منطقه خاصی است و دو سرش درگیر میشود. مطلب زیاد است که حالا گفتند که روسها در جزیره بین النهرین نیرو پیاده میکنند. روایات حالا گفتند که سفیانی در ماه رجب سر به شورش میزند. نبرد قرقیسیا جزو فعالیتها و اول بر شام مسلط میشود. به مرور با او بیعت میکنند در مناطق اطراف تا ماه رمضان ادامه دارد. این بیعتهایی که با او میشود، از اردن و کشورهای اطراف سوریه است. اول جنگها و آن اوج ماجرا در ماه شوال است که بعد از ماه رمضان. گفتند که این به احتمال یعنی حرکت سفیانی، یعنی شاید زمزمههای این آرماگدون از ماه رجب باشد، ولی اصل درگیری در ماه شوال است.
زمزمههایش که پیش میآید، سفیانی مسلط میشود. رجب مسلط و مسلط شده. ممکن است در ماه رمضان صدایش دربیاید. آن ماه رمضان آخرین ماه رمضان قبل از ظهور هم هست. شب قدری که شب جمعه است، شب قدری که شب قدر شب جمعه است، ندایی در مردم میشنویم. ندای آسمانی که همه باخبر میشوند: «امسال سال ظهور خواهد بود.» ندای شیطانی میشنوند که میگوید که زمان ظهور امام امام زمان (عج) با علائم بیش از ۴۰ علامت مشخص میشود. یکیش ظهور سفیانی، یکیش صیحه آسمانی در شب قدر. اینها علائم حتمی ظهور هستند. از ماه رجب زمزمهها و حرف و حدیث شروع میشود. شاید اصل درگیری نهایی باشد که همه تیمها و آدمها در جمعاند. در منطقه آرایش نظامیشان را به همه نشان دادهاند و همه آمادهاند. یعنی روسها نیروشان را آوردهاند، رومیها، یعنی یهودیها و دولتهای غربی اینها وارد فلسطین شدهاند. از دیشب دیدید دیگر تعداد هواپیماهایی که در اسرائیل است. الان داریم میخوانیم، چقدر ذهنمان میرود به سمت آن. من این روایت را شاید ۱۰ سال پیش یک دور دیگر خواندم، به ذهنم میآمد. ولی الان آدم میخواند، کاملاً یک چیز دیگر میفهمد. سوریه و شام و درگیری و فلان و بنی امیه و این چیزی بود که آدم در ذهنش تصور میکرد. الان خیلی ماجرا فرق میکند و گفتند که دو نفر هم داریم به اسم عبدالله. اینها خیلی نقشهای ویژهای دارند. عبدالله اردن که داریم، پادشاه اردن، باید عبدالله باشد. آن یکی عبدالله توضیح هم دربارهاش ندادهاند. این دو تا عبدالله یعنی دو تا عبدالله مهم هستند این وسط. و داریم که اینها خیلی کار مهمی میکنند. یک نفر هم از بازماندگان عباسیان، از بنی عباس، یک نفر مانده که او هم در این ماجرا خیلی اثرگذار است. حضرت فرمودند که: «در بین اینها هیچ کشتهای از شیعیان دیده نمیشود.» در این جنگ قرقیسیا شیعه ما در پشت جنگ است. با اینکه این همه آدم، آخه جلو الان ما نیروی دیگر نداریم دیگر. اگر بخواهد درگیری بشود، رسماً هم اعلام کردند موضع جمهوری اسلامی که ما در این درگیری دخالت نمیکنیم. آمریکا و روسیه بخواهند با همدیگر درگیر شوند. روسیه هم میخواهد حفاظت کند از سوریه. ربطی به ایران ندارد.
آیا نمیبینید که دشمنان شما در معاصی خداوند کشته میشوند، بدون آنکه شما حضور داشته باشید؟ در حالی که شما با آرامش و امنیت در گوشه خانههایتان نشستهاید. برخی از آنها، برخی دیگر را بر روی زمین میکشند. سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانی برای خودتان است. وقتی آن فاسق سر به شورش برداشت، شما شیعیان اگر یک یا دو ماه پس از شورش او از خود کسی نشان ندهید، به مشکلی برنمیخورید. تا دو ماه و شوال برسد. از رجب تا شوال باشد و یکی دو ماه شما ساکت و آرام باشید. همدیگر را میزنند و لتوپار میکنند. کسی هم کاری به شما ندارد. تا اینکه بسیاری از خلق، منهای شما، کشته میشوند. این دیگر آخری است. در آن درگیری ابتدایی، پیروز میدان کیست؟ اول سفیانی پیروز میشود. بعد، بعد از این جنگ آنقدر قوی و توانمند است که در ابتدا به طور همزمان به ایران و عراق، به خصوص شیعهنشینها، حمله میکند. سفیانی که مسلط میشود، خودش جایی را گرفته، سوریه را گرفته، با مناطق اطرافش میآید به سمت مناطق نجف و کوفه و اینها. وضعیت بدی رخ میدهد؛ در نجف قتلعام اتفاق میافتد. اتفاقاتی در کوفه میافتد. در کوفه هزار درهم جریمه میشود. آن یکی دو ماه آخر شوال تا محرم، دو سه ماهی دیگر اوج بحران. یک کسی را که احتمال تشیعش را بدهند، در دیگ اسید حل میکنند. این اتفاق مسلط میشود. و ما میگوییم الانه. نه میگوییم فردا. نه میگوییم امساله. ممکن است امسال باشد، ممکن است ۱۰ سال دیگر، ۱۰۰ سال دیگر باشد. اینها قطعاً قبل از ظهور اتفاق خواهد افتاد. ماییم که تعیین میکنیم جلوتر بیاید یا عقبتر. این یک اصل قطعی است. اصل واقعه سفیانی حتمی است. برخیاش ممکن است اتفاق نیفتد. برخی از این ماجراها که ریز هستند. ما ۱۰ تا شهر شیعهنشین، مثلاً باید شریان زندگیشان کشته میشدند. حالا با دعا و صدقه و چه و چه، این مثلاً بشود دو تا شهر. ولی قطعاً سفیانی مسلط خواهد شد. مسلط میشود با بوس و ناز و نوازش هم که مسلط نمیشود، بلکه شمشیر و کشتوکشتار در کار است.
کتابهای متعددی اینجا نوشته شده. مقالات متعددی. من یک مقداری هم در مورد واقعه آرماگدون در نظر غربیها یادآوری کنم. برخی نکات را عرض بکنم. چند مرحله دارند. اول اینکه یهودیها را از همه دنیا میآورند در فلسطین. به آنها جا میدهند و اسرائیل را تشکیل میدهند و میگویند: «از نیل تا فرات، بینالنهرین مال ماست.» از نیل تا فرات. بعد مسجد الاقصی را میگیرند و مسجد الصخره. اینی که شما میبینید عکسهای معروف آن را، این مال مسجد الصخره است، صحن قدس حرم درست کردند، گنبد طلایی دارد. آنها مسجد الصخره و مسجد الاقصی را تصرف میکنند. یهودیها دست به کار میشوند و خرابش میکنند و بهجایش معبد سلیمان را بنا میکنند. روایت ما نیست این چقدره. اینها چیزهایی است که غربیها میگویند ممکن است به وقوع بپیوندد یا نپیوندد؛ معلوم نیست که برنامه ماست یا نه. این اتفاقات برای این میافتد تا مسیح ظهور کند. ۵ تا کشور را گفتند: سوریه و اردن و عراق و بخشهایی از عراق، بخشهایی از لبنان ترکیه هستند و سفیانی حاکم میشود. حالا مطلب خیلی هست. گفتند که: «اسق لیدنسی در کتاب «دنیای نوین آینده»، این کتاب بعد از انجیل پرفروشترین کتاب آمریکا است.» درباره جنگ آرماگدون میگوید: «خداوند ما را مکلف ساخته.» این حرف آن فکر آنها چیست؟ جالب است. میگوید: «خدا ما را مکلف ساخته در جنگ هستهای آرماگدون وارد بشویم.» ۲۰۰ میلیون سرباز بلاد شرق را در نظر بگیرید که با میلیونها جنگجوی دیگر تحت فرماندهی دشمنان مسیح به میدان آمدند. میگوید جنگ ۲۰۰ میلیون و عیسی مسیح کسانی را که شهر اورشلیم را آلودهاند از میان برمیدارد و سپس میلیونها لشکر را هلاک میسازد. تعداد تلفات را بدانید. همه رؤسای جمهور آمریکا تا حالا بابت آرماگدون به یهودیها مالیات پرداخت کردهاند. قبول دارم و جدی میگیرم و بابتش هزینه میدهم به طرح اسرائیلیها دارند هزینه پرداخت میکنند. اینها کمک میکند برای اینکه این واقعه رخ دهد. تحلیلتان را داشته باشید. یک بحث دیگر هم اینجا هست. گریس هالسل. ایشون میگوید که دانشکده «هود» در شهر دالاس مرکز انتشارات عقیدهای است که میگوید: «خداوند ما را مکلف ساخته که کره زمین را نابود کنیم.» بسیاری از کشیشانی که امروزه در بیش آمریکا هر مجدون را هر مجدان همان یا آرماگدون را تبلیغ میکنند، فارغالتحصیل این دانشکده هستند. یک ماجرای جدیهای در آمریکا و بین مسیحیها مخصوصاً مسیحی صهیونیست است. این ماجرا کاملاً جدی است. خرج میکنند، تبلیغات میکنند، در رسانهها ی خودشان فالو میکنند. همین آقای هالسل میگوید که بماند.
نکته دیگری که هست این است که خود کلمه هارماجدون در انجیل فعلی آمده. در انجیل ما کلمه هارماجدون وجود دارد. میگوید: «ایشان را (یعنی نیروهای اهریمنی) به موضعی که آن را هارماجدون میخوانند، فراهم آورند.» آشکار است که این عبارت اساس است. حالا دیگر دارم استفاده میکنم از این واژهای که در انجیل آمده. اما ربطی ندارد. اونی که در انجیل آمده ربطی به جنگ ندارد. ولی اینها دارند میگویند جنگی که ما میگوییم ۷ سال طول میکشد. ماجرای هفت ساله دارد. اینها جالب است که الان هم ماجرای سوریه ۷ سال شده. میگویند بعد از هفت سال، در هفت سالی که درگیری باشد، سال هفتمش آن جنگ آخر است. روایت ما و مطلب اینجوری نیست. گفتند که: «در این جنگ صد هزار نفر از جباران و ستمکاران کشته میشوند.» پس از آن، سفیانی سپاهی را به کوفه میفرستد. این باز هم روایت است. صد هزار نفر. سفیانی سپاه میفرستد سمت کوفه. ۴۰۰ هزار نفر از شهری در طرف شرق ساخته میشود که در آن حوادث و اتفاقاتی رخ میدهد که هرگز مردم آن زمان ندیده باشند. ۴۰۰ هزار نفر در منطقه. ۴۰۰ هزار کشته برجای میمانند. درگیری، کشتهها خیلی زیادند. اینها در یک روز اتفاق میافتد. ۴۰۰ هزار تا کشته. از هر ۹ نفر ۷ نفر قطعاً کشته میشوند. نهر فرات از کوهی که از طلا پر است، پرده برمیدارد که مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر میافتند. یک معدنی پیدا میکنند آنجا. خود سپاه سفیانی، این لشکر کفر، با هم درگیر میشوند سر این گنج و از هر ۹ نفر ۷ نفر کشته میشوند. از هر ۱۰۰ نفر ۹۰ نفر در این نبرد کشته میشوند. ۹ دهمشان کشته میشوند. عددها مختلف هستند: هفت نهم، ۹ دهم. آمار متنوع داریم؛ این تعداد کشتههایی که در این تاریخ رخ میدهد. ماجرا ادامه دارد. نکات بیشتری در مورد این موضوع. گفتم ۶۱ میلیون نفر مال سال ۱۹۸۵. آماری که سال ۱۹۸۵ به دست آمد. چند سال؟ ۳۳ سال. جمعیت آمریکا چقدر بوده؟ ۶۱ میلیون نفر. گفتند که واقعه آرماگدون حتماً اتفاق خواهد افتاد. یعنی همانجوری که شما به ظهور امام زمان (عج) و ماجرای مهدویت اعتقاد دارید (و آنها) اعتقاد دارند (که) میگویند حتماً اتفاق میافتد. بخشی بود که فرصت کامل خواندن آن را نداشتم.
این درگیری ماست با یهود. نبرد رخ خواهد داد انشاءالله. «ما بر شما به زودی در قدس نماز میخوانیم.» در دنیا این موضوع مطرح است. شکست خواهم خورد و این جریان شیعه مسلط بر شام شده. سپاه ایرانیها و محور مقاومت دارد حرکت میکند به سمت اسرائیل. در روایت کل ماجرا ۶ ماهه است. کل ماجرا. حالا خود قرقیسیا چقدر است؟ دیگر حالا روایت مختلف است. ولی گفتند که از رجب تا محرم شش ماه، ۶ ماه پایانی. خلاصه اینها حرکت میکنند. این شیعیانی که اینجا در این درگیری حضور نداشتند، حرکت میکنند برای فتح قدس. روایت میفرماید که اینها حرکت میکنند، ولی قبل از اینکه به قدس برسند، حضرت ظهور میکند و با امام زمان (عج) میروند که قدس را فتح میکنند و پشت حضرت در قدس، آن نماز جماعتی که در قدس خواهید خواند، نمازی که پشت امام زمان (عج) میخوانید، نماز دیگر است. و آنجاست در قدس که اینها میرسند. حضرت میآیند برای نماز. آنجاست که حضرت مسیح نازل میشود برای مسیحیها. او سخنرانی میکند؛ مگر نیست؟ برای مردم دنیا این صحنه را میبینند. بسیاری از مسیحیها ایمان میآورند. همان ماجرا در کتاب اسنپ ربات و شاگردان اهلبیت (ع). این کتابها را نوشتهاند. امیرالمؤمنین (ع) گفته است که داخل ایران چنین میشود. دلیل اولاً اینکه آنها خیلی بیشتر از ما در این ماجراها جدیاند. وقتی آمدند سامرا را گرفتند، در سامرا دنباله (چه بودند). در واقع، ایدئولوگ ترک صهیونیست بود. ولی تکلیفمان را با این حرفها بسنجیم. این خیلی غلط است. مسخره بازی است و همه چیز روی هوا.
سوریه هستیم. اگر ظهور هم رخ ندهد، تا ۱۰۰۰ سال بعد هم این ماجرا ادامه داشته باشد، ما از باب تکلیف شرعی و وظیفه به دستور قرآن عمل میکنیم. دستور قرآن که بعد "مستضعفین دفاع کرد از" اشاره به آیه قرآن است. "و طائفتان من المومنین اقتتلوا فاصلحوا بینهما" اشاره به آیه قرآن است. حتی با خیالات خودمان بحث ظهور و امام زمان (عج). ما داریم کارمان را میکنیم. در کنارش همانطور که مردمی که انقلاب کردند خیلیاشون نمیدانستند با روایات داریم در مورد ایرانیها که اینها مقدمه ساز ظهور امام زمانند. چقدر مردم میدانستند اسم امام خمینی در روایات آمده؟ اسم امام خمینی آمده؟ چگونه به روحالله؟ امام باقر (ع) فرمود: «یه جماعتیاند دور روحالله جمع میشوند.» علامه مجلسی میفرماید: «به نظر من این روحاللهی که میگویند یک اسم است.» چند نفر ایرانی که عاشق امام خمینی بودند. همین خانواده شهدا. چند نفر از مردم این روایت را بلدند. انجام دادند؟ خود امام خمینی هم این را به یک نفر نگفته. مگر با توهمات باشی.
اتفاق میافتد. ما نمیدانیم چرا اهل بیت گفتند. امام معصوم گفته اینو یا نگفته؟ خاصیت نداشته؟ دلیل داشته که امام معصوم گفته یا نه؟ دلیلش چیست؟ چی میخواستند به ما بفهمانند؟ میخواستند یک دورنما، یک زاویه دیدی به ما بدهند. هی نگاهمان به یک جهتی باشد. حواسم از اینجا پرت نشود. امام خمینی در همه ماجراها هی بحث قدس و فلسطین و اسرائیل از دهانش نمیافتاد. افزایش نرخ دلار، بشور و ببر. همه مشکلات هست. به بیعرضگی امام برمیگردد؟ به بیعرضگی مسئولین برمیگردد؟ همه مسائل سر جای خودش. ولی این نکته را هم بغل این داشته باشید. انقلاب با همه مشکلاتی که دارد، دشمنان را نابود خواهد کرد. این انقلاب قطعاً به ظهور امام زمان (عج) ملحق خواهد شد. حمایت از تولید داخلی و حمایت از نماز در قدس. بگذار این کار را دیگر انجام دهد. مسئولیت داریم. وظیفه داریم. مردم وظیفه دارند. مسئولین وظایفی دارند. باید انجام بدهیم. در کنار کاراکتری (نقشی) که داریم انجام میدهیم، حواسمان هم باید به یک چیزی باشد، به یک درگیری. رئیس جمهور آمریکا وقتی رأی میآورد، اول از همه باید بیاید به این آرمانهای اینها پایبندیاش را نشان بدهد. جلسات آیپک چیه؟ رئیس جمهور آمریکا بیاید پیش صهیونیستها یک دور عقاید خودش را ریکاوری کند و پیش اینها بگوید «قبول دارم سال گذشته چقدر در مسیر اهداف و آرمانهای شما حرکت کردم؟» جلسات آیپک این است. در اسفند ماه هر سال برگزار میشود. کجا دارند میروند؟ اگر مسئول است یا اگر مسئولی این آرمان انقلاب را که قرار است انقلاب به ظهور امام زمان (عج) ملحق شود و برسد، علیمسیر آن را فراموش نکند. (و آن را) بین مردم و برای مردم هم یادآوری نکرد. هر چقدر به مردم خدمت اقتصادی بکند، باز هم دلار ارزان کرده. خدمات حمل و نقل دارد. با همه خدماتت، ملعون خوشحالی دیگر. همه حرفها آخر چه اتفاقی بیفتد؟ ختم میشود. الان شب جمعه آخر ماه رجب است. ماه رجب تمام شد. شاید بیش از ۲۰ سال در این ۱۰ سالی که حالا مثلاً ما بودیم، وقتی با هم مرور میکنیم، ما ۱۰ سال است که به امام زمان (عج) کجای کار (هستیم). هیئت دلسوختگانی که اسمش را گذاشتیم، شب جمعهها جمع میشویم. به امام زمان میگوییم: «برنامههایی که داری، درسی که داری میخوانی، دانشگاهی که داری میروی. امام زمان (عج) کجای درست است؟ کجای ازدواجت است؟ کجای زندگیات است؟»
و زندانی در زندان بغداد را تحمل میکند. بلا دور است. بلا را به جان میگیرد. زندان نمور و غذای فیله که لوبیا و عدس و نخود است. زیر زمین. یک روزنهای آن بالا باز میگذارم که فقط هوا بیاید. نور جنوب. فقط یک مقداری هوا. کیسه نخود و لوبیا را آن جایی که این کیسه نخود لوبیا را میگذارند یا روز گرفته است. السلام علی المُعذّب فی قعر السجون سلام بر آن آقایی که حالا در زندان که بود، هیچی. قعر زندان بود. در قعر زندان شکنجه میدید. شکنجه ۶ ماه، ۷ ماه، یک سال. وقتی یک نفر را در سلول انفرادی تاریک نگه میدارند، بیناییاش را از دست میدهد. ناله میزند. با خدا حرف میزند. الهی شکر. «آقا نمازت» میخواند. (برای نماز) گفتند: «سنگین.» مطالبی را شنیدید. ماجرا این بود که امام کاظم را از زندان آوردند بیرون. ۴ نفر آمدند زیر تابوت را گرفتند. آوردند بیرون از زندان. این امام است. کنار بدن نازنین امام کاظم (ع). خیلی سنگین است. سنگین است. تابوت را باز کردند، دیدند بدن نحیف. دو تکه استخوان از موسی بن جعفر مانده. همه وزن تابوت به آن غل و زنجیرهایی است که از این دست و پا جدا نشده. یک عده میگویند: «آخه نتونستند کاری کنند.»
السلام علیکم یا اهل بیت النبوه (ع). مختار ملائکه بود. بازی میکردند. حاجات همه موسی بن جعفر (ع). شور عبادات همه موسی بن جعفر (ع). عشق تو در ذات همه موسی بن جعفر (ع). مهرت مباهات همه موسی بن جعفر (ع). با مهر پرورش دادیم. بر ما نظر کردی و از عشق تو خواندیم. شب جمعه آخر ماه. ای خانه آباد یا باب الحوائج. برخی بزرگان میگفتند مجلس موسی بن جعفر (ع) حاجت گرفتن. آب و هوای جان من را کارم به تو یا باب الحوائج. از دست دلفریبی یا باب الحوائج داد. آبرو بر باد یا باب الحوائج. اهل گناهیم و ای ترافرافی بیدار کن ما را. بشر حافی تو عاشق خلوتنشینی با خدایی. مناجات. کلمات هم مناجات باشد. هم آروم آروم باشیم. روحبخش رویش سبز دعایی در سجدههایت. مست ذکر ربنا وقت عبادت. از همه عالم جدایی. آسمان مشتاق ذکر یا مجیر است. در کنج زندان هستی و عالم اسیر تو. در سیاهی نور هستی. در کنج یاد تو در امام صادق (ع) مسدود شدم. یک عمر هست از خانواده آقا دور افتادهام. همه دلت یک دیدار تو را هست. یک عمر با گریه تو نشستهام. داشتی عزیز بیگناه خانواده. یک عزیزت به گناه بیفتد، زندان. زن و بچه چطور باشند؟. در یک ماه آب میشوند.
۱۴ سال آقا خیال آمدن دارد یا ندارد؟ آیا توانی در بدن دارد یا ندارد؟ حتی رمق در پا شدن دارد یا ندارد؟ جان میدانی، لبی بر هم زدن دارد یا ندارد؟ هرچند غرق جلوههای مانده از او فقط یک استخوان مانده. آماده باش. آروم آروم ببینم حال داری یا نه. اگر حال از دست رفته، آقا بگو. «با ما از آن زندان شد دیدی؟» «دریا از آن آخر خون شد دیدی؟» «دل زهرا از آن زندان آخر خون میچکد از پا.» «از آن زندان آخر با تو چه کرده دشمن؟» «دست یهودی خورده به روی دست یهودی.» «در کنج زندان ظلمها تکرار میشد.» «روزههای افطار هم بینتیجه میماند هر چه میشد.» «در نیمه شب با لگد بیدار میشد.» «دشمن ندارد بهر کار خود دلی یا حواسش نیست.» «تازیانه میزنم یا ضرب سیلی.» «خودش را جابهجا کرد اول برای شیعیان خود دعا کرد.» «معصومه را با گریههای خود صدا کرد.» «افتاد بر روی زمین یاد رضا کرد.» «ای میوه قلبم ببین بابا چه شده.» «اینجا فقط جای تو با معصومه خالی است.» «روح تو را تا درگه محبوب بردند.» «هم زهر خوردی هم تو را مظلوم بردند.» «جسم تو را بر تکهای از چوب بد بود.» «اما عاقبت شد خوب. بگویم یا نه؟» «آمادهای؟» «هرچند بر روی زمین مانده تن تو.» «غارت نکرد پیراهن آقا را.» «بیکفن ماندی؟ نماندی.» «در بین گرما ماندی؟» «آیا بدون پیراهن ماندی؟» «در زیر دست و پا شدن ناماندی.» «گرچه عزادار کاظم (ع) هستی امشب.» «پارهپاره و پریشان حسینی هستی.» «آیا با مرکب از روی تو رفته و جنگ کردهاند؟» «آیا به گیسوی تو چیزی رفته؟» «یا نیزهای ما بین پهلوی تو رفته؟» «آیا سه شعبه روی بازوی تو رفته؟» «قربان آن کس که بر روی زمین خورد.» «قربان آن کس که عم آهنین است.» (از شدت زنجیر در آن فضای نم و غذای نم. و استخوان شل میشود دیگر. آنهایی که دکتر میروند، دکتر میگوید: «حتماً در زیرزمین نمور زندگی میکند.» از ساقهای این آقا، استخوانهای این آقا شکست. یا امام رضا (ع)، استخوانهای شکسته، دست بسته، پای بسته. بابا مژده میدهد. میگوید: «هزار سلام بر اون اونی که استخوانهایش شکسته، شکسته.» آی شب جمعه، بریم کربلا. ماه رجب هم تموم شد. لایق نبودم زیارت رجبیه بیام. خیلی آقا جان جان هست. اینجا بنشینم و صدا بزنم: «شبا میگیرم هواتو.» «غریبی نرو. تو اشک غریبی میریزم بیجا نیست.» «علم رو بیچاره کربلا کلید غریب هست.» چگونه ممنون به کار رفته؟ یعنی استخوانش را شکسته. آمادهای یا نه؟ بابا چیزی نمانده. فردا شب مکه شبانه مخفی حرکت کردن به سمت مکه. فردا شب آقامون دیگر این سفر را شروع میشود. از فردا یک مرد فقط کیه؟ کجاست؟ ده نفر مثل عبیدالله باید ایستاده باشند. چرا؟ چی شده؟ بگویم یا نه؟ حالش را داری؟ آمادهای؟ ماه رمضون میخواهد بیاید. ماه رجب. الله اکبر. گفتند: «ما یک کاری کردیم هیچ نفر به این لشکر انجام نداده.» کسی در طول تاریخ انجام نداده. اینجاست که باید مادر برات غریب گیری کند. صدا زد: «تازه زدی؟» «دوان دوان به قتلگاه امد.» یک جوری شد. صدای شکسته شدن استخوانها را شنیدی؟
برای ثبت نظر ابتدا وارد شوید.
در حال بارگذاری نظرات...