۞ امام صادق (ع) می فرمایند:
علم و دانش به يادگيرى نيست، بلكه نورى است که خداوند آن را در دل كسى كه مى‏ خواهد او را هدايت كند قرار می دهد.

برچسب : انسان شناسی

علم کلام

علم کلام

آفریده است بعد مشغول کارش شده است؟ برای چه آفریده‌شده است؟ ما خدا را پیش‌فرض گرفته‌ایم و می‌رویم. تمام بحث‌ها به خدا بر‌می‌گردد. بعضی از دوستان معمم بودند. مخصوصاً درس کلام، درسی است که فضایش، فضای بسیار سنگینی است. می‌خواهم بگویم مباحثی که خیلی ساده و سطحی و حل‌شده گرفته‌ایم، اتفاقاً تمام دعوا و بحث در همین‌جا است. ما خدا را پیش‌فرض گرفته‌ایم و می‌رویم. تمام بحث به خدا برمی‌گردد. این حل نیست، بقیه حل است.

اصول دین انسان مدرن

اصول دین انسان مدرن

فطرتمان اجازه نمی­دهد که این حرف­ها را در ذهنمان بیاوریم. احسنت! حالا در مورد این­ها تحلیل دارم که عرض می­کنم. اصلاً دعوا بر سر چه چیزی است؟ یکی از مبانی زندگی مدرن، یکی فان است و دیگری پورن. این دو، اصول‌الدین انسان مدرن است.

عظمت انسان به چیست؟

عظمت انسان به چیست؟

امیرالمؤمنین علیه‌السلام درباره یکی از اصحابشان فرمودند:
«وَکَانَ یُعْظِمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ؛ آنچه به او عظمت بخشیده بود، کوچکی دنیا در نگاهش بود.» نهج‌البلاغه، حکمت ۲۸۹.

تا شئون خیالی و اعتباری دنیا در چشم انسان کوچک و پست نشود، انسان بزرگ نخواهد شد و تا بزرگ نشود، نمی‌تواند کارهای بزرگ کند.

فرمول خواستن

فرمول خواستن

انسان ها متأثر از عالم خود هستند. این‌هایی که نیاز ما است، متناسب با عالم ما است.
مشکل ما توانستن و نتوانستن ما نیست. بلکه مشکل ما خواستن و یا نخواستن ما است. گفتیم که خب چرا انسان نمی‌خواهد؟ چون احساس نیاز نسبت به آن نمی‌کند. آن چیزی را می‌خواهیم که احساس نیاز کنیم. نیاز ما اگر نبود، ولو چیز خوب هم باشد، انسان از آن استفاده نمی‌کند.

اگر اثبات شود که روحی هست

اگر اثبات شود که روحی هست

اگر اثبات شود که برای انسان روحی هست و فقط ماده نیست، تمدن غرب در هم می‌شکند. تمدن آن‌ها بر مبنای انسانی است که بعد از ۷۰ سال تاریخ انقضایش فرا می‌رسد و فراتر از ماده چیزی ندارد.

مال خودمِ!؟!

مال خودمِ!؟!

این حرف که «مال خودم است» از مزخرف‌ترین حرف‌هایی است که یک انسان می‌تواند بگوید. این حرف من که «مال خودم است» و خودم تصمیم می‌گیرم با آنچه کنم؛ معنی ندارد. بدن شما با درختی که در بیرون وجود دارد هیچ فرقی نمی‌کند؛ همان‌طور که کسی حق ندارد از آن درخت سوءاستفاده و یا به آن آسیب بزند و شما موظفید به او تذکر بدهید، کسی هم که به بدن خودش آسیب می‌زند یا از آن سوءاستفاده می‌کند، شما نسبت به او موظفید و نباید به او اجازه چنین کاری را بدهید او هم حق ندارد بگوید بدن خودم و ماله خودم است.

خیر چیست؟! کجاست؟!

خیر چیست؟! کجاست؟!

انسان همیشه دنبال عالی، خیر و خوب می‌گردد. خیر کجاست؟
آنی که از حیث وجودی از همه بالاتر باشد. آن چه کسی است؟

انسان موجودی فراموش‌کار

انسان موجودی فراموش‌کار

روزهای ابتدایی قرنطینه، موج و انگیزه همگانی برای مراقبت‌های بهداشتی بالابود؛ اما به‌مرور، این انگیزه و مراقبت دچار فرسایش شد. این نشان می‌دهد انسان، موجودی فراموش‌کار است و نیاز به تذکر دائمی دارد. در مسائل معنوی هم گاهی تلنگری در ما زنده می‌شود و شوری برای اصلاح و مراقبت پیدا می‌کنیم؛ ولی به‌مرور دچار فرسایش و نسیان می‌شویم. اینجا نیز باید دائماً خودمان را با چیزهایی که تنبه و هوشیاری می‌آفرینند متصل کنیم.

فرق تجلی و تولد

فرق تجلی و تولد

«وَ قالُوا اتَّخَذَ الرَّحْمنُ وَلَداً سُبْحانَهُ بَلْ عِبادٌ مُکْرَمُونَ» (انبیاء: ۲۶ )
نسبت ما و باقی موجودات باخدا نسبت تجلی است.