‼ توجه: متن زير توسط هوش مصنوعي تايپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین، صلی الله علی سیدنا و نبینا القاسم المصطفی محمد. اللهم صلی علی محمد و آل محمد. عرض تبریک دارم.
ما از اینجا خاطرات شیرین و تجربههای جالبی داریم، خصوصاً وقایع ماقبل. دیدارهای ما همیشه جالب و انگیزناک بوده و همراه با پیشبینیها، پیشگوییها و وقایعی از این دست بوده. اینستاگرام بهتر است. تعداد و هر حضوری چیز جدیدتری نسبت به مرحله قبل است.
حالا سری قبل که خدمت عزیزان بودیم، در مورد آینده انقلاب صحبتهایی شد. بهمنماه سال ۹۷؛ نکته خوب و جالب این مسئله این شد که رهبر انقلاب در همان ماه بهمن، بعد از این صحبتهای ما، بعد از گفتوگوی ما، بیانیهای را منتشر کردند به نام بیانیه گام دوم. سرفصلهای اصلی که ما در مورد انقلاب، در مورد کارنامه انقلاب و آینده انقلاب مطرح کردیم، دقیقاً رهبر انقلاب برای ما مطرح کردند. خصوصاً آن نکتهای که عرض کردم ما صرفاً نباید خدمات انقلاب را خدمات عمرانی و فنی بررسی بکنیم. طبعاً هر نظامی و هر کشوری، انقلاب در آن رخ بدهد یا ندهد، با فراز و فرودی پیشرفتهایی خواهد داشت. و این انتقاد را ما از «مدرسه» داشتیم، الان «دانشگاه» داریم، کلیتش را قبول دارم. بحث شد؛ در همان جلسات بهمنماه، در این مباحث ما بود و امروز هم و این جلسات هم، اگر پیشرفتی هم حالا اگر به فرض قبول کردیم با هم، در آن جلسات اگر پیشرفت را هم پذیرفتیم در این ۴۰ سال، باید بدانیم که این پیشرفت محصول چیست؟ محصول چه نگاهی؟ محصول چه ایدئولوژیای؟
این بحثها، نمیخواهم به آنها بپردازم. در آن ۵ جلسهای که بهمنماه خدمت دوستان بودیم، خیلی نکات از این قبیل مطرح شد و انصافاً گفتوگوی خوبی بود؛ یعنی بنده خودم به شخصه از گفتوگو راضی بودم و نکاتی که دوستان میفرمودند خیلی قابل استفاده بود. روز آخر یک سری نکات را دوستان گفتند که دیگر فرصت نبود در جلسات بعدی مطرح بکنیم. لابلای بحثمان، انشاءالله برخی از این نکاتی که مطرح شد را سه جلسه بیشتر خدمت عزیزان نیستیم و فرمودند که این بیانیه گام دوم، نکاتی در موردش داشته باشیم.
البته شما میدانید دعوا بولتنی و روزنامهای نیست. از این زاویه وارد بحث سیاسی هم نمیشویم. بنده اصلاً کلاً روزنامه که نمیخوانم، کانالها و سایتهای سیاسی و اصلاً نگاهم به مسائل سیاسی این شکلی نیست که حالا فلان طیف و فلان جناح و فلان رویداد و این شکلی مسائل تحلیل شود. باید از یک افق بالایی-نمیگویم من دارم، ما داریم- ولی از این افق بالایی باید مسائل را تحلیل کرد؛ یک سطح کلانی را باید به یک نگاه فلسفه تاریخی باید به مسائل داشت. قواعد و سننی که پشت این اتفاقات چیست، از آنهایی که روی داده، مابعد را هم میشود تشخیص داد. مثل این عرض کنم که بعضی از این اَعداد را در ریاضی کنار هم میگذارند: ۲، ۴، ۸، ۱۶. شما فقط ریتم را که کشف میکنی، نسبت را که کشف میکنی، ده تا عدد بعدش هم میفهمی. مسائل سیاسی را این شکلی باید تحلیل کرد؛ باید دید که تا اینجایی که آمدیم چه قاعدهای حاکم بوده، بعد از این هم چه خواهد شد. این دیگر نیاز به اخبار و اطلاعات و سرویسهای امنیتی و "بچههای بالا" و اینها ندارد. ممکن است شما چیزهایی را با این فرمول بفهمید که خود "بچههای بالا" بعد ۱۰ سال!
برخی از دوستان ما از نمایندههای محترم مجلس شورا هستند؛ چند وقت پیش یکی از نمایندههای محترم. فضای امنیتی دارد. کلاً دیگر هیچ شخصی به غیر از رهبر معظم انقلاب شخصیت پاکی پیدا نشده در جمهوری اسلامی. امنیتی متصل میکردند، مراجع و اینور و آنور و شخصیتهای مختلف سیاسی و هر شخصیت محترمی میآمد -از اساتید خود ما- با شخصیت. من در کدام رود میافتم که این به یک جایی متصل بشود. تحلیل بکند مسائل را. به نظرم این چیزها به شدت سم است برای تحلیلهای سیاسی ما. به شدت آفتزده است؛ از این جهت قبول داری لابد حرفم را. یعنی بیشتر تحلیلها را تهش برمیگردد به یک سری اخبار، به اطلاعاتی که دسترسی بهش نیست و نهادهای امنیتی احتمالاً پمپاژ کردهاند، رسیدهاند به یک تحلیل. تعارف نداریم. ممکن است برای طایفهای لازم باشد اینجوری بررسی بکنند؛ برای فضای امنیتی. فضای نخبگانی یکی از خوبیهایی که دارد این است که اصلاً ناظر به مسائل امنیتی و اخبار و اطلاعات این شکلی نیست. کاملاً یک نگاه فلسفی است؛ یک نگاه کلامی. تکیه به گزارشها و آمارها ندارد.
این هم باز یکی دیگر از نقاط برجسته شخصیت رهبر انقلاب. نمیخواهم تحلیل بکنم، فرصت نمیشود. خیلی جای حرف هست در مورد ایشان که واقعاً جمع این دو تا خیلی سخت است. ببینید، شخصیتها یا کلاننگرند یا جزئینگر. حالا در مورد مزاج یک آنونس بیایم صحبت بکنیم. مزاجهای گرم معمولاً، مزاجهای سرد معمولاً جزئینگر. خانمها به نسبت آقایون مزاجشان سردتر است؛ برای همین خانمها جزئینگرند. آقایون به نسبت خانمها گرمترند و معمولاً هم این دو تا در یک نفر جمع نمیشود. بعضیها حافظههای خیلی قوی دارند، اینها جزئیات در ذهنشان میماند. یک داستانی را میخواند، اسم همه شخصیتها، فامیلیشان، سنشان، پلاک خانهشان، شماره تلفن. بعضیها نه، کلیت داستان چی بود و چی شد و اولش چی بود بعد چی شد. بعد هی تحلیلهای کلامی، تحلیلهای فزاینده دارد. هی میرود بالا، هی کلیهای بالاتر پیدا میکند. ما نداریم شخصیتهای علمی، خصوصاً، که این دو تا را با همدیگر داشته باشند؛ یعنی هم کلینگر باشند هم جزئینگر. جزئینگری، تیزبینی میخواهد.
بین علما معروف است میگویند بعضیها فلسفیاند، بعضیها فقهیاند. حوصلهتان سر نرفته؟ علم رجال جزئیات خیلی زیادی دارد. یا تاریخ، تاریخ جزئیات خیلی دارد. جغرافیا به نسبت. این شکلی خودتان در دوران تحصیل احتمالاً این شکلی بودید. بعضیها ریاضی و فیزیکشان قوی است. بعضیها مثلاً همین تاریخ و جغرافیا و علوم اجتماعی و اینهایشان قویتر است. اینها قسمت حافظه و هوش است که حالا اصلاً در فضای آموزشی ما حتی خرد نمیکنند برای این حرف. معضلات فرهنگی و کلاً معضلات جدی در همه ابعادمان همین است. به این مسائل توجه عجیبی که دارند این است که ایشان هم در رجال یکی از شخصیتهای سرآمد است و یکی از سه نفر برجسته در علم رجال بین علمای اسلام. هم در فلسفه و نگاه کلام کم پیش میآید. حتی من شاید بخواهم کمی کفر بگویم، خود حضرت امام هم در جزئیات به این نحو قوی نبوده است. حضرت امام بیشتر فضایش فضای فلسفی بود؛ فضای رجال و علوم جزئی و اینها نبود. امام کمتر در مباحث در مسائل به نحو جزئی ورود میکند، در عین حال کلام. مسئله را هم داریم. خیلی چیز عجیبی است. حالا اگر فرصت میشد تحلیل مدیریتی میکردیم در مورد این تحلیل شخصیت رسانهای رهبری. ابعاد مختلفی میشود بررسی کرد. این بیانیه را اگر بدانیم چه کسی طرح کرده خیلی کمک میکند به اینکه حجابهای سیاسی. واقعاً معضلی است برای ماها. و شخصیتهای سیاسیمان هم یاد مسائل رهبر انقلاب، مسائل سیاسی و دعوای ماشین، که آن افق بلند این شخصیتها دیده نشود. به نظرم هم جفا است هم محرومیت.
آنهایی که از بیرون نگاه میکنند خیلی برایشان اعجابانگیز و جذاب است و برای گام دوم از جهت طرح کلان این ۴۰ سال ما واقعاً بینظیر است؛ یعنی آنقدر قشنگ و تمیز هیچکس نتوانسته تحلیل بکند. من یک مختصری امروز وقتتان را بگیرم. یک کلیاتی را از اول بیانیه بگویم. جلسات بعدیمان انشاءالله بحثمان جزئیتر است. غصه طبع بحثهای سیاسی بالاخره مقداری حوصلهتان سر میرود.
ببینید عزیزان! میفرمایند که اول این بیانیه در مورد اینکه اصلاً ما انقلاب کردیم. خود انقلاب، چون اولین جملهشان این است که: «از میان همه ملتهای زیر ستم کمتر ملتی به انقلاب همّت میگم.» کم پیش میآید که ملتی بخواهد انقلاب کند. اگر انقلاب کردند، اگر پیروز شدند، کم پیش میآید که ادامه بدهند. اگر ادامه دادند، کم پیش میآید که هدفشان یادشان نرود. اینها هر کدام یک فصل جداگانه است برای اینکه حیرت ما ۴۰ سال. همان خط اولیه که داشتیم، بلکه قویتر، گفتمان خودمان داریم. که اول انقلاب هم آنهایی که انقلاب کردند این حرفها را اینقدر جدی و محکم، یک ابعادی از تمدنسازی الان در ذهن ماهاست و در ذهن مردم. مسائلی مثل سبک زندگی که اینها را آن نسل اولی که انقلاب کردند اینجور دغدغهها. خانواده مذهبی، مدرسه. یکی از چالشهای جدی ما نظام آموزش و پرورش. کی اول انقلاب؟ شما بروید آن طایفه اول انقلاب، نسل اول که انقلاب کردند، یک دانه شعار پیدا کنید در مورد اینکه گفته نظام آموزشی مملکت را عوض کنیم. دیدید تا حالا؟ من ندیدم. یک دانه از شعارها، یک دانه از این دیالوگهایی که مردم کف خیابان دارند. دانشگاهها باید اسلامی بشود مثلاً میگویم. این حرفها اصلاً در نسل اول نبوده، ذهنیتشان این نبوده. ما در این ۴۰ سال کاملاً ذهنیتمان هی تصحیح شده، هی تراش خورده، هی تیزتر شده، هی پرده از این کنار رفته، دقیقتر فهمیدیم چی. این خیلی اتفاق است.
بعد میگویند که ما ۴۰ سالی را تحمل کردیم با همه مشکلات و مسائلی که داشتیم. وارد دوره دوم شدیم؛ وارد دومین مرحله خودسازی و جامعهپردازی و تمدنسازی شدیم. من دارم یک نگاه کلی به بیانیه میخواهم انشاءالله داشته باشم و نکاتی عرض بکنم. دیگر حوصله کنید.
دیگر انقلاب باعث شد که دنیا از دوقطبی خارج بشود، سه قطبی بشود. یک قطب جدیدی به فضای سیاسی عالم وارد شد. بلوک شرق، بلوک غرب. ما آمدیم وسط قرار گرفتیم. البته میدانی، در فضای جنگ، اولین جنگی بود، جنگ ما، جنگ ۸ ساله. غرب و شرق با هم متحد شدند. این را خبر دارید؟ ما در طول تاریخ-حالا در جنگ جهانی متحد نشدند، ممکن است یک کسی سکوت کرده باشد دیگری فعالیت کرده باشد، یعنی درگیر نبودند- ولی با هم متحد بشوند علیه یک کشور، یعنی جنگ جهانی باشد که یک طرف دو تا بلوک شرق و غرب، یک کشور باشد.
عادی شده این حرفها، شعار دارد، خیلی این چیزها عجیب است، شوخی نیست. یک کشوری که انقلاب کرده، سیم خاردار بهش نمیدهند، همه چیزش تحریم. آن هم موشکی که میدادند، نمیدانم چه مشکلی داشت که کار نمیکرد. فقط عنوانش را امتیاز بگیرد از جمهوری اسلامی و یک مانوری بدهد در کشورهای عربی. یک کشوری که کلاً هیچی نداشت، تازه یک رئیس جمهور هم مثل بنیصدر داشت. شرق و غرب هم با هم متحد شدند. جنگی که در طول تاریخ ایران، در طول تاریخ ایران، تنها جنگی که هیچ چیزی از زمین ما کم نشد. دوره اول گام اول انقلاب این اتفاق رخ داده است. در فضای امنیتی میدانم این حرفها را دارم میگویم که خیالتان را راحت کنم که بدانید من هم حواسم به پیشرفت شما فقط در فضای امنیتی میآید. اقتصاد را درست کنیم.
رهبری در این بیانیه اشاره میکنند. چرا؟ ایشان میگویند که یک «یزد جدید» را انقلاب شروع کرد با شعارهای جدیدی. شعارهایی که هیچ وقت خستهکننده، بیمصرف نمیشود، بیفایده نمیشود. شعارهای فطری است. همه خوششان میآید. در عطسه افتادیم که از این نظریه و گفتمان و دکترین خودمان دفاع کردیم، پایش ایستادیم، از دهانمان نیفتاد. و جالب است مردم الان دقیقاً اعتراض و انتقادشان نسبت به جمهوری اسلامی، چیزهایی است که به قول معروف سنجههایی است که مال متن جمهوری اسلامی است. مردم الان بیشتر اعتراض و انتقادشان نسبت به چیست؟ شما بگویید. بیعدالتی. عدالت مال متن گفتمان جمهوری اسلامی است، خارج از آن نیست. روز اول که آمدیم، شیره مالیدیم؟ بله یا نه؟ توضیحات بیشتر بدهم. اولی که جمهوری اسلامی میخواهد شکل بگیرد، گفت: آقا ما دنبال عدالتیم. حواسم هست این بحثها فراری است. کارش با دانشجو جماعت کرد، بزرگترین دانشگاه شرق کشور، بیشترین مخاطب ثابت را دارد. هندوانه برای خودمان پیشنهاد دادند و اصرار هم داشتند ما هم قبول کردیم اضافه بشود تا دروازه.
ببینید آقایان، عزیزان من! من آن سری گفتم، یکی از دوستان جلسه آخر بود، فرصت جواب بدهم آقای دکتر گودرزی نیستند. تحمل کنیم این مشکلات را. گفتم تا وقتی که از این مسئولین نجات پیدا کنیم. نظر شخصی رفته بود اداره اطلاعات گفته: آقا من یک طوطی گم کردم. ایشان گفتش که خب مگر ما انقلاب کردیم که از شهر مسکونی خلاص بشویم مسئولین؟ خلاص از تفکری خلاص بشویم. این تفکر هم هی قالبهای مختلفی دارد. یک وقت کلاً از یک سطحی خارج میشود، یک در دیگری است. اولین عرقخوریهای قیافههای ترگل ورگل، جاهای مختلف، هیچ باکی ندارند از اینکه بگویند ما لیبرالیم. چهار نفر با عمامه و ریش و پشم میآیند حرفها را میزنند، همان کارها را خیلی جدیتر هم انجام میدهند. کلاً این مایه فکری از ریخت نیفتد. تا وقتی ما از این تفکر خلاص نشویم. تفاوت امام با بقیه چی بود؟ خود خود مردم، همینهایی که کف خیابانند، همین رو همینهایی که در معادلات قدرت ممکن است کسی اینها را چیزی به حساب نیاورد، همینها آقایی خواهند کرد. شهردار وارد کنیم. مدیر داخلی نمیتواند کار کند. من خارجیش را بیاری. صنعت چی؟ آبگوشت بزباش تخصص داریم. کاری از ما نمیآید. حالا بعضی تعابیر تندتر هم دارم، جاهای دیگری گفتم نمیخواهم بگویم. این نگاه تا وقتی حاکم باشد، مشکلات ما حل میشود.
مزاج و طبعمان را بگویم. یکی از مشکلاتی که ما داریم معمولاً ما را با ژاپن و اروپا و اینها مقایسه میکنند. سیستم آموزشی چیست؟ کلیتش. مدرسه در قم زدیم به مناسبت تأسیس آن مدرسه که کارهای فکری و طراحی تربیتی مدارس آسیای شرقی خصوصاً ژاپن و مدارس جاهای دیگر مثل هلند و آلمان. رسیدم مثلاً در ژاپن خیلی از مدارس فراش ندارد، دربان ندارد، مستخدم ندارد، آشپز ندارد. آشپزی، نظافت، سرویس بهداشتی را بچهها انجام میدهند. مدرسه این کار را بکنیم. چرا این اتفاق میافتد؟ فقط بحث آموزش است؟ خب بیا این هم آموزش. الان میتوانیم درستش کنیم، عقب به یک جایی برسیم. مشکل و معضل کجاست؟ من یکی از آن نقاط اصلی را امروز بهتان بگویم. مجبور شدم یکی از این آثار را رو کنم که کمی خستگیتان در برود.
یکی از نقاط اصلی ما این است؛ اوقات اصلی تفاوتمان با بقیه در بحث مزاج و طبعمان متفاوت است. ژاپنیها عموماً مزاجشان سرد است. چینیها عموماً مزاجشان سرد است؛ حالا یا سرد و خشک یا سرد و تر. حالا آن طرف را بیشتر سرد و تر، مالزی، اندونزی اینها عموماً مزاجشان سرد است. اروپاییها عموماً سرد است. ایتالیا چند سال پیش دما به ۴۰ رسید، تلفات دادند، مردند مردم. ۴۰ درست شد؟ ایران ما غیر از منطقه مازندران، حاشیه خزر، رطوبت مزاج بالا. بیشتر کشورمان چون کویر است نسبت به مناطق سرسبز و مناطق کویری، مزاج عموم مردم ما گرم و خشک است. مزاج صفرا. در سیستم مدیریت سختترین گروهی که میشود اینها را به کار گرفت، یک مشکل و معضل جدی است. در خود آمریکا مثلاً ایالتی مثل تگزاس، گفتم اینجا قانونناپذیر است. اینجا چون مرطوب هم مدیریت مدیریت راحتتر است و نظمپذیری. آب بیاوریم بریزیم در مملکت، سرسبزش کنیم، همه رطوبت برود بالا و همه خوشمشرب بشوند و بدون شلاق کار کنیم.
اولین نکته این است که اصلاً ما حق نداریم خودمان را با جاهایی مثل ژاپن و اروپا و اینها قیاس بکنیم. شرایط دیگر دارد، موقعیت دیگر دارد. این "موتور تراکتور" بابا تراکتور را قیاس کرد. ما خودمان قیاس بکنیم. این بیانیه گام دوم یکی از فوقالعادهگیهایش به این است: ما خودمان را در قیاس با خودمان. کیا و چیا باعث پیشرفتمان بوده؟ کیا بوده که عقب افتادیم و نرفتیم؟ یعنی یک عده نمیگذارند این حرفها مطرح شود.
مسکرات اثر فوقالعاده در سرد شدن مزاج نوع مردم دارد. جالب است، شما فکر میکنید که عرق خوردن نافرمانی مدنی میآورد؟ در حالی که نه، عرقخوری کاملاً فرمانپذیری میآورد. پورن میگویند که مزاجش این است: اول گرما و حرارت بسیار زیادی دارد، بعد به شدت طرف به شدت سرد میکند. شما پورن آزاد کن، از اول اول عرقخوری را آزاد کن، کازینو را آزاد کن، قمار را آزاد کن. دوازده تا چیز این شکلی بیاور، نظم میآید در مملکت. چه ربطی دارد؟ ربطش به این است که مزاج سرد مدیریتش راحتتر است به نسبت مزاج گرم، خصوصاً مزاج صفرا که عرض کردم اصلاً فرمانناپذیر است. بحث مفصل میشود. جاهایی مثل یزد، سمنان، استان سمنان به جایش، فرق کجا؟ کرمان، کرمان، عرض کنم که استان فارس، استان قم. من در عمرم حالا تقریباً اکثر جاهای ایران را رفتهام، در عمرم هیچ جایی را قانونناپذیرتر از قم ندیدم. معنا ندارد. نه، عمل نمیشود. قانون چیست؟ یعنی چی قانون؟ یعنی چی؟ یک چیز عجیب غریب، گرم و خشک.
حالا من گفتم یک دور سریع بگویم که بدانید چی به چی است. ببینید، آنهایی که گرماند، به اینها میگویند دم. مفصل است. این باید یک ۵۰، ۶۰ جلسه. حالا مختصر، خیلی مختصر. صفرا. آنهایی که سرد و ترند میشود بلغم. آنهایی که سرد و خشکاند میشود سودا. سوداییها بسیار منظم، دقیق، پی کار را میگیرند، ول نمیکنند. پدر صاحب بچه را درمیآورند. استان خراسان، بخش مشهد و اینهایش بیشتر مزاج سودا. آنها بیشتر گرماند؛ حالا یا گرم و تر یا گرم و خشک. در یک کاری روانشناسی بکنم، دیگر مفصل میشود. گرم و تر مدیریتش به شدت سخت، ولی اصلاً خودش رئیس همه است. رئیس به دنیا آمده. از بچگی زیر بار، زیر بلیط همکاری، تعاون. شما ببینید ما ورزشهای فردیمان عالی است چون عموماً مردم ما مزاجشان گرم است. ورزش جمعیمان تعطیل است. فوتبال و فوتبال و اینها معنا ندارد وقتی گرم است. خودش تک است. از همه بالاتر است. او نمیفهمد این مدیر من، رئیس من، حالیش نمیشود. خودبنیاد. ایده ندارد، کامل تقلیدپذیر.
حالا کاری که تمدن غرب میکند، جهت مزاج. اگر خواستید یک وقت بحث میکنم. کارکرد اولیه و اصلیش توی انسانسازی، تربیت انسانهای مزهی سرد. جلسهای بحث را کردم. فرعون چیکار میکند؟ «فَاْسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ». مردم را خفیف میکند. مردم مطیع میشوند. یکی از اقسام خفیف کردن همین اخته کردن مردم در مزاجشان است. نابود. نظام آموزشیاش هم همین است. تمدن هم همین است. گچی که شما استفاده میکنید توی سیستم خانههایتان، این کارش این است که مزاج سرد. آهنگ مزاجش سرد است. تکنولوژی عموماً مزاج را سرد میکند. قشنگیاش، بعد شما میروید میبینید که صهیونیست و یهود از اکثر اینها استفاده نمیکند. دقیقاً آنها چیزهایی استفاده میکنند که گرمازا است. وضعیت مزاج، کاگل استفاده میکند. کاگل طبعش گرما است. مزاج گرم، مزاج باهوش است. البته مدیریت اینها کار سختی است.
حالا وقتمان هم رد شد. نکات جدی ما این است: ایرانیها بر دنیا حکومت خواهند کرد چون گرمترین مزاجی که الان ما داریم -البته خاورمیانه کلاً این شکلی است. عراق هم همین است، کشورهای عربی عمدتاً- چرا میزنند زیر آب این کشورهای عربی را؟ چون کشورهای عربی کمی به خودشان بیایند، این گرمای وجودشان راهشان بیندازد، بر دنیا حکومت خواهند کرد. عموم مردم دنیا سردند. دوران ظهور ما با اروپاییها خیلی کار سختی نداریم. چند ثانیه اروپا! اکثر درگیری امام زمان در دورانی که میخواهند حکومت مستقر کنند، در خاورمیانه است و اکثراً در کشور عموماً اینجا طول میکشد کار، غیر از آمریکا که عرض کردم برخی ایالتهای شکم مزاجش گرم است و بقیه جاهای دنیا. این آسیای شرقی و استرالیا و اروپا و آمریکای جنوبی، کمی کشورهای اینور آفریقا، برخی جاهایش، این طرف خاورمیانه به سمت همین یمن و کشورهای... ژاپنیها باش. شما با این درآمد الان مردم، با این گرانیها، با این مشکلات اقتصادی، جریمه را سه برابر هم بکنی نرخ جرائم پایین بیا. بفرمایید. نخواهد آمد. چراغ قرمز چقدر است؟ دو سه مرحله افزایش پیدا کرده این جریمهها، ولی به نسبت جواب ما کاهش چشمگیری نداشت. سرعت همان است. مزاج سرد به ترس نزدیکتر است. اهرمهای فشاری که ترسآور باشد، مزاج گرم بدتر است. به ترس که بیاید، واکنش متقابل نشان میدهد.
ما حکومت را بر مدلی در این ۴۰ سال در هیچ جای عالم و در سابق و تاریخ، سابقه نداشت. نکته خیلی قشنگ و مهمی است. ما یک حکومت منحصر به فرد داریم در این ۴۰ سال. وضعیتش. قیاس کرد چرا پیشرفت نکردیم در یک سری جاها و چرا پیشرفت کردیم در یک سری جاها. در مورد این انشاءالله من فردا عرض خواهم کرد. وقت عزیزان را هم گرفتیم، خستهتان کردیم. حوصله کردید، تحمل کردید. انشاءالله نکاتی را جلسات بعد خواهیم داشت. تعجیل بفرما قلب نازنین حضرتش از ما راضی بفرما و صلی الله علی سیدنا محمد.
در حال بارگذاری نظرات...