در این جلسه نورانی، روایات ناب درباره فضیلت زیارت عرفه امام حسین (علیهالسلام) بیان شد؛ جایی که حتی یک نگاه از راه دور با ذکر سلام، ثواب زیارت را به همراه دارد. سخنران با روایتهای تکاندهنده امام صادق (علیهالسلام) از پاداش هزاران حج، عمره و حتی یک میلیون حج همراه با امام زمان (عجلالله تعالی فرجه الشریف) برای زائران کربلا پرده برداشت. همچنین از جایگاه ویژه زائران سیدالشهدا (علیهالسلام) پیش از حاجیان عرفات سخن به میان آمد
* عرفه در کربلا؛ زمان خاص در مکان خاص یک فرصت ویژه برای تجارتی سودمند.[02:45]
* عارفاً بحقّه؛ هر چه عیار سرمایه معرفت بالاتر، سود حاصل از آن بیشتر.[03:50]
* امام حسین علیهالسلام چراغ هدایتگری که روشنی بخش راه کعبه شد.[19:58]
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
**بسم الله الرحمن الرحیم**
**الحمدلله رب العالمین، وصلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد، اللهم صل علی محمد و آل الطیبین الطاهرین، و لعنة الله علی القوم الظالمین من الآن إلی قیام یوم الدین.**
اول که از حاج آقای رضای عزیزم تشکر میکنم بابت محبتی که داشتند و ما را شرمنده کردند. عناوینی هم که فرمودند، همهاش بر اساس حسن ظن خودشان بود و هیچکدامش را بنده در مورد خودم صادق نمیدانم. البته از تواضع ایشان هم هست. ما سابقه رفاقت، چند سال میشود؟ ۱۷-۱۸ سال فکر میکنم، رفاقت با همدیگر داریم، از سال ۸۶ اینها، فکر میکنم. عرض کنم که خوشحال شدیم امشب زیارتشان کردیم. آمدیم فقط یک زیارتی برای مرحوم آیتالله بهاری (رحمتالله علیه) داشته باشیم. قصد مزاحمت عزیزان را نداشتیم؛ دیگر حالا توفیقی هم شد اینجا در مجلس نورانی و باصفای شما عزیزان حضور پیدا کنیم. قصد مزاحمت و گرفتن وقت عزیزان را هم نداریم؛ چون امر فرمودند یک چند کلمهای، انشاءالله، عرایضی داشته باشیم و چند حدیثی بخوانیم. ثوابش هم، انشاءالله، هدیه باشد به روح مرحوم آیتالله بهاری (رحمتالله علیه) و این شهدای عزیز و خوبانی که اینجا در این قبرستان دفناند و به روح حضرت امام (رضوانالله علیه).
در مورد زیارت عرفه برای امام حسین (علیه السلام)، چند روایت را میخواهم عرض کنم. انشاءالله عزیزانی که به زیارت مشرف میشوند، از این روایات استفاده کنند؛ هم عزیزانی که به دلیلی شرایط زیارت امام حسین (علیه السلام) را ندارند، آنها هم بدانند تا از راه دور، انشاءالله، زیارت روز عرفه داشته باشند. این را اول بگویم: آنهایی که دستشان نمیرسد و راه برایشان فراهم نیست که بخواهند کربلا بروند، روز عرفه هرکس هرکجایی که هست، در روایت داریم از امام صادق (علیه السلام) فرمودند که همین قدر که برود روی بلندی، جهت کربلا را پیدا کند و سه بار بگوید: «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، این برایش زیارت نوشته میشود و ملک هم سلام او را برای امام حسین (علیه السلام) میبرد. فرشتهای سلام را میبرد و تقدیم امام حسین (علیه السلام) میکند. انشاءالله از برکت این زیارت روز عرفه بهرهمند شویم. اگر شرایطش را داریم، امکانش را داریم، خب، برویم کربلا؛ بهترین حالت است. اگر هم نشد، از راه دور. چند روایت، روایات جالب و نکات نابی در این روایاتی که عرض میکنم، انشاءالله، استفاده کنیم.
روایت اول: امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «مَن أَتاهُ فی یَومِ عَرَفَةَ»، هرکس روز عرفه به کربلا بیاید، «عارِفاً بِحَقِّهِ»، یعنی به حق امام حسین (علیه السلام) آگاه باشد، همین که به عنوان امام به زیارت بیاید. عارفاً بحقّه؛ حالا آن عمقی که امثال آیتالله بهاری (رحمتالله علیه) داشتند که خب ماها برایمان فراهم نیست و نداریم؛ همین در حد خودمان به کربلا میرویم به خاطر اینکه امام حسین (علیه السلام) را امام میدانیم، از این جهت. «کَتَبَ اللهُ لَهُ ألفَ حَجَّةٍ»، ایام حج هم هست دیگر؛ برای این زائری که روز عرفه کربلا میرود، هزار حج مینویسند. «وَ ألفَ عُمرَةٍ مَقبولَةٍ»، هزار عمره مقبوله مینویسند. «وَ ألفَ غَزوَةٍ مَعَ نَبِیٍّ مُرسَلٍ أَو إِمامٍ عادِلٍ». هزار جنگ کنار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام)؛ انگار که هزار بار کنار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هزار جنگ شرکت کرده. مثلاً هزار بار کنار امیرالمؤمنین (علیه السلام) در هزار جنگ شرکت کردی. آنقدر زیارت کربلا در روز عرفه اثر دارد.
روایت دوم میفرماید که: «کَتَبَ اللهُ لَهُ أَلفَی حَجَّةٍ». خدا برایش ۲۰۰۰ حج (مینویسد). یک بار از یکی از اساتید سؤال شد: «این به چه چیزی بستگی دارد؟» برای بعضیها گفتند هزار حج، برای بعضیها گفتند دو هزار حج، برای بعضیها گفتند صد حج، هفتاد حج. فرمودند که: «به میزان معرفتش بستگی دارد. هر چقدر معرفتش بالاتر باشد، این عمل ارزش بیشتری دارد.» ۲۰۰۰ حج مینویسند، ۲۰۰۰ عمره مینویسند، ۱۰۰۰ (بار) جنگیدن کنار پیغمبر (صلی الله علیه و آله) و امام (علیه السلام) مینویسند. بعد میگوید: گفتم: «وَ کَیفَ لی بِمِثلِ المَوقِفِ؟» شما دارید کربلا را با موقف (عرفات) مقایسه میکنید؟ یعنی شما میگویید عرفات نرود و عرفه به کربلا بیاید؟ چگونه شما دارید مقایسه میکنید با موقف، با عرفات، با حج؟ طرف جا خورده بود و برایش عجیب بود. امام صادق (علیه السلام) میفرمایند که: «عرفه برو کربلا!» یعنی من عرفات را ول کنم، حج را ول کنم و به کربلا بروم؟ البته اگر کسی حج واجب به گردنش است، خب باید برود؛ آن بحثی مشخص است. معنایش این نیست که (حتماً) کربلا برو و هر جای دیگر نرو؛ هرچند تو رفتی، حالا یک بار، دو بار، ده بار، هرچه هم بیشتر، بهتر. ولی امام (علیه السلام) میخواهد بین مکه و کربلا مقایسه کند. حالا یک توضیح هم دارد، انشاءالله عرض میکنم که چرا کربلا نسبت به حج آنقدر ثوابش بیشتر است.
گفتم. دیدم حضرت با چهرهای خشمآلود به من نگاه کردند و فرمودند: «یا فلان!» ببینید چقدر: «إنَّ المُؤمِنَ إذا أَتَی قَبرَ الحُسَینِ عَلَیهِ السَّلامُ یَومَ عَرَفَةَ...» مؤمن وقتی روز عرفه به کربلا میرود، کنار قبر امام حسین (علیه السلام) و با آب فرات غسل میکند، سپس به امام حسین (علیه السلام) توجه میکند، «کَتَبَ اللهُ لَهُ بِکُلِّ خَطوَةٍ حَجَّةً». بهبه! به هر قدمی که برمیدارد، خدا یک حج با تمام مناسکش برایش مینویسد. حجی که طوافش را کرده، سعی صفا و مروه کرده، قربانی منا کرده، سر تراشیده. به هر قدمش اینجور حجی به او میدهند. با تشر با من صحبت کرد.
یک روایت دیگر داریم: میگوید امام صادق (علیه السلام) به من فرمودند: «شنیدم نوزده بار مکه رفتی.» گفتم: «بله، آقا جان.» فرمودند: «یک بار دیگر هم به مکه برو تا بیست بار شود؛ (تا) ثواب یک زیارت کربلا به تو بدهند.» آن کس که بیست بار میرود، تازه معادل یک زیارت کربلا محسوب میشود.
یک روایت دیگر داریم؛ این روایت خیلی زیباست. امثال مرحوم آیتالله بهاری (رحمتالله علیه) این روایت را میفهمند. یعنی امام صادق (علیه السلام) فرمود: «إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعالی یَتَجَلّی لِزُوّارِ قَبرِ الحُسَینِ قَبلَ أَهلِ عَرَفاتٍ.» خدا قبل از اینکه برای اهل عرفات در روز عرفه تجلی کند، برای زوار امام حسین (علیه السلام) تجلی میکند. حُسن تجلی یعنی چه؟ خلاصه معلوم میشود خیلی چیز خوبی است. قبل از اینکه به اهل عرفات رسیدگی کند که مهمانهای خاصش است. شنیدهاید میگویند V.I.P. و C.I.P.؟ شنیدهاید میگویند اینجا V.I.P. است، آنجا C.I.P. است؟ اینجا مخصوص است، آنجا باز مخصوصتر است. در این فرودگاهها یک V.I.P. داریم، یک C.I.P. داریم؛ یک خطی داریم که هر ماشینی را راه نمیدهند، ولی تک و توک رد میشوند. یک خط دیگر داریم که اصلاً هیچکس را راه نمیدهند مگر اینکه طرف رئیسجمهوری باشد؛ خیلی دیگر باید ویژه باشد. به آن میگویند چه؟ میگویند C.I.P. (یک V.I.P. داریم، یک C.I.P.).
آنهایی که روز عرفه در عرفات هستند، حاجیهایی که عرفات هستند، اینها در V.I.P. خداوند هستند؛ مهمانهای خاص خدایند. ولی آنهایی که در عرفاتِ کربلا هستند، اینها در C.I.P. (خداوند) هستند؛ قبل از آنها. اول C.I.P. را رسیدگی میکنند، بعد به V.I.P. رسیدگی میکنند، دیگر بعد هم به عمومیها. خدا به اهل عرفات (توجه میکند)، چون مهمانانش هستند. حاجیها مهمانهای خدا هستند؛ ضیوفالرحمن. خدا اینها را اینجا دعوت کرده. حج آنجا شروع میشود دیگر؛ حج با اعمال عرفه شروع میشود، وقوف در عرفات. این (فرد) آمد اینجا، محرم شد، حاجی شد، رفت در بغل خدا. حالا که خدای متعال اینطور این را در آغوش بگیرد و به او توجه کند، ولی قبلش به یک گروه خاص توجه میکند؛ آنها زائران امام حسین (علیه السلام) هستند. آنها ویژه (اند). اول زائران امام حسین (علیه السلام)، بعد حاجیها در عرفات، بعد هم به بقیه. روز عرفات (و) روز عرفه، آنهایی که در مسجدند یا در هیئتها، (مگر اینکه) از راه دور زیارت امام حسین (علیه السلام) را بخوانند که آنها هم جزء زائران امام حسین (علیه السلام) شوند. جالب است که برای عرفات، برای حاجیها نگفته از راه دور کاری کن تا جزء حاجیها محسوب شوی. البته یک عملی دارد (در) بین نماز مغرب و عشا؛ نمازی که شبها خواندهاید و با حضرت موسی (علیه السلام) این را گفتهاند (که) اگر ده شب انجام بدهی، شما را هم قاطی حاجیها حساب میکنند، این مژده را (دادهاند). ولی ده شب باید انجام بدهی. ولی اینجا (برای کربلا) از راه دور سه بار «صلی الله علیک یا اباعبدالله» (بگویی)، قاطی زائران امام حسین (علیه السلام) (میشوی).
فرمود: خدا قبل از اینکه به اهل عرفات نگاه کند، به زائران قبر امام حسین (علیه السلام) نگاه میکند و «یَقضی حَوائِجَهُم» (حوائج اینها را برآورده میکند) و «یَغفِرُ ذُنوبَهُم» (گناهان اینها را میبخشد). نمیفرماید اینها استغفار میکنند (تا خدا ببخشد). خدا میگوید: خود خدا اول اینها را میبخشد. (یعنی) اگر کربلا استغفار هم نکند، میبخشمش؛ همین که تا کربلا رفته، خیلی حرف است. و «یُسعِفُهُم فی مَسائِلِهِم» (در مسائل اینها شفاعت میکند، یعنی تازه اینها وساطت میکنند برای دیگران، وساطت اینها را هم میپذیرد). «ثُمَّ یَأتی أهلَ عَرَفَةَ فَیَفعَلُ بِهِم ذلِکَ.» (سپس سراغ اهل عرفه میرود و همین کارها را با آنها میکند). آنهایی که در عرفاتند، میبخشدشان، به دعاهایشان توجه میکند، ولی اول زائران امام (علیه السلام) (توجه میشود).
یک روایت دیگر داریم؛ چقدر زیبا! همهاش از امام صادق (علیه السلام) است. شیخ صدوق هم نقل کرده: «إذا کانَ یَومُ عَرَفَةَ، نَظَرَ اللهُ تَعالی إلی زُوّارِ قَبرِ (الحسینِ).» خدا به زائران قبر حسین (علیه السلام) نگاه میکند. نگاه یعنی چه؟ (مثلاً) رفتیم کنار قبر مرحوم بهاری همدانی، به ما نگاه کرد (و خیلی چیزها در آن بود). دیگر میگویم: «نظر کرده.» شنیدهاید میگویند: «فلانی نظر کرده است»؟ (یعنی) نظر کرده امام حسین (علیه السلام) است، نظر کرده امام زمان (عج) است. زائران امام حسین (علیه السلام) در روز عرفه نظر کرده خدا هستند. خدا به اینها نظر میکند. بعد به آنها میفرماید: «ارجِعوا مَغفُوراً لَکُم.» (برگردید، بخشیدمتان). «مَغفُورٌ لَکُم ما مَضی.» (هرچه تا حالا بود، بخشیدم). «وَ لا یُکتَبُ عَلَی أَحَدٍ (ذَنباً) سَبعینَ یَوماً مِن یَومِ یَنصَرِفُ.» (خیلی روایت عجیبی است). از روز عرفه، از حالا آن زیارت عرفه که برمیگردد تا هفتاد روز گناه برایش نمینویسند.
هفتاد روز! هیچجا من یادم نمیآید به کسی همچین وعدهای داده باشند که کاری انجام بدهی تا هفتاد روز گناه ننویسند. (یعنی) «برو راحت!» نه؛ آن کسی که زیارت امام حسین (علیه السلام) رفته و زیارتش قبول شود، اصلاً دیگر نمیتواند گناه کند. حال و هوای (زیارت) اجازه نمیدهد. (حتی اگر) گناهی کمی هم از دستش در برود، یک کاری، یک چیزی (باشد)، تا هفتاد روز خدا دستور داده ننویسند. این هم یک (روایت).
یک روایت دیگر هم برایتان بخوانم، روایت آخر. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «هرکس امام حسین (علیه السلام) را روز عرفه زیارت کند، کَتَبَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَهُ أَلفَ أَلفِ حَجَّةٍ مَعَ القائِمِ.» (اسم امام زمان (عج) را آوردند). (صلی الله) علی محمد و آل (محمد). این دیگر آقا، از همه اینها عجیبتر است! فرمودند: «زائر ما...» (اینقدر باورمان نمیشود، خیلی عجیب است برایمان، این عبارت). فرمود: «هرکس روز عرفه امام حسین (علیه السلام) را زیارت کند، برایش یک میلیون حج کنار امام زمان (عج) مینویسند.» یک میلیون! آن هم کنار (امام زمان (عج)، انگار) با امام زمان (عج) حج رفته باشد! چقدر ما دوست داریم! مثلاً یک بار با حاج قاسم سلیمانی برویم (حج)! (با کاروان حاج قاسم بودیمها، با ایشان رفتیم). (با) امام خمینی (رحمتالله علیه) رفتیم حج! (امام خمینی کاروانمان بود، (من) با امام خمینی (رحمتالله علیه) رفتم حج). (اگر) هزار بار هم رفتم (حج)، یک بار با امام زمان (عج) رفتم حج! میگوید: یک بار کربلا بروی در عرفه، یک میلیون حج با امام زمان (عج) رفتهای. یک میلیون حج!
«ألف ألف» (هزار هزار در هزار میشود یک میلیون!). آیتالله جوادی (آملی) میفرمودند چون «میلیون» در زبان عربی (قدیم) نبوده، وقتی میخواستند میلیون بگویند، میگفتند: «ألف ألف». صد هزار تا، دویست هزار تا تا نهصد هزار تا، دیگر نمیتوانستند بگویند یک میلیون، میگفتند هزار هزار تا. (پس) «ألف ألف» (یعنی) یک میلیون حج با امام زمان (عج)، یک میلیون عمره با پیغمبر (صلی الله علیه و آله). «أَلفَ أَلفِ عُمرَةٍ مَعَ رَسولِ اللهِ.» (و) جداشان هم نکردهها! نفرموده به بعضیها یک میلیون حج با امام زمان، به بعضیها یک میلیون عمره با پیغمبر. به همه میدهند. البته شاید به میزان معرفت بستگی داشته باشد. «وَ أَعَتَقَ أَلفَ أَلفِ نَسمَةٍ» (یک میلیون برده آزاد کرده) و «أَمَدَّ أَلفَ أَلفِ فَرَسٍ فی سَبیلِ اللهِ» (یک میلیون تجهیزات برای جبهه دفاع مسلمین فرستاده)؛ مثل اینکه یک میلیون تانک فرستاده جبهه، یک میلیون اسب فرستاده جبهه. «وَ سَمَّاهُ اللهُ عَبدِی الصِّدّیقُ آمَنَ بِوَعدِی.» خدا اسم این بنده را میگذارد: «بنده صدیق من.» (میگوید:) «این صدیق بود چون ایمان داشت به وعده من.» صدیق بود چون با همه وجودش حرف مرا تصدیق کرد. صدیق اونی است که با همه وجودش حرف خدا را باور کرده. اونی که عرفه به کربلا آمده، میشود صدیق. بهش میگویند: «صدیق من.» از صدیقین و شهدا و... (اولئک الذین أنعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین و الشهداء و الصالحین.) آنجا گفت «أنعمت علیهم» را گفته، یکیش صدیق است. (پس) کسی که عرفه به کربلا میرود، خدا اسمش را میگذارد «صدیق».
حالا یک شبههای ممکن است در ذهنها باشد که (خدا در) قرآن میگوید: «اگر نبودند بعضیها...» (دقت کنید، این آیه را خوب دل بدهید؛ انشاءالله ثوابش هدیه باشد به روح مرحوم آیتالله بهاری (رحمتالله علیه). برایم دعا کنند، انشاءالله سفارش ما را بکنند پیش امام حسین (علیه السلام) چون آبرو دارد. انشاءالله که امام حسین (علیه السلام) به آبروی مرحوم آیتالله بهاری همدانی در این روز عرفه همه ما را دعا کنند و توجه کنند). به نظر خاصی میفرماید که: «بعضیهایتان را با بعضیهای دیگر پس میزنم.» (یعنی) فتنه بعضیها را، شر بعضیها را به واسطه بعضی بندههای دیگر هم دفع میکنند. بهترین مدافعان حرم، مثل همین شهید سید میلاد مصطفوی. الان عزیزمان کنار قبر ایشان قضیه ایشان را تعریف میکرد. اگر مدافع حرم نبودند، چه وضعی بود در این منطقه؟ جولانی! دیگر الان فقط توی سوریه جلو نمیداد؛ همین همدان شما را هم جلو میداد. (تا) عمه جان رسیده بودند (و) همه جا را گرفته بودند. میفرماید: «من بعضیها را با بعضیها پس میزنم.» با مدافعان حرم، داعش را پس میزنم. با رزمندههای دفاع مقدس، صدام را پس میزنم. با یک عده، یک عده را پس میزنم.
اگر پس نزنم، اگر پس نزنم، «لهُدّمَت صَوامِعُ وَ بِیَعٌ...» نه صومعهای میماند، نه کلیسایی میماند؛ یعنی آنجاهایی که مال یهودیها است، آنجاهایی که مال مسیحیها است. «وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ یُذکَرُ فیهَا اسمُ اللهِ کَثیراً.» مسجد هم نمیماند. اگر من پس نزنم، مسجد هم نمیماند. اگر رزمنده و مجاهد و شهید نباشد، نه حرمی است، نه کعبهای است، نه مکه است، نه کلیسا است، نه کنیسه است؛ هیچی نیست، رضا.
بزرگان ما میفرمایند که کلیساهای مسیحیها را هم امام حسین (علیه السلام) نگه داشت. نه فقط مسجد (را)، (بلکه) امام (حج خود را) ناتمام گذاشت ولی باعث شد حج بقیه تمام بشود. امام حسین (علیه السلام) نبود، حجی نمیماند. ببینید وضع سعودیها را چند سال دیگر چه میخواهد بشود! این موجودات خبیث کث! کنسرت گرفتند، فاحشه بینالمللی برداشتند و آوردند. برج گندهای که (به نام) «برج شیطان» کنار کعبه درست کرد(ند)، پروژه این است که کاری بکنیم کعبه دیده نشود و آن پایین محو بشود. اگر رزمنده نباشد، اگر مجاهد نباشد، (پس) کعبه هم نیست، مسجد هم نیست، هیئت هم نیست، کلیسا هم نیست. اگر امام حسین (علیه السلام) نبود، حج هم نبود. اگر فکر و فرهنگ امام حسین (علیه السلام) نباشد، دیگر رزمندهای نیست، مجاهدی نیست.
با چی (انقلاب کرد)؟ امام (رحمتالله علیه) فرمود: «این اسلام را چه چیزی نگه داشته است؟» شب رحلت حضرت امام (رحمتالله علیه) (فرمود:) «محرم و صفر است که اسلام را زنده نگه داشت. عاشورا (آن را) نگه (داشته است).» خودش هم نهضتشان را در محرم و صفر شروع کرد. این انقلاب هم در محرم و صفر گر گرفت. همیشه این انقلاب مدیون محرم بوده، مدیون عاشورا بود. امام حسین (علیه السلام) اگر نبود، رزمندهای نبود. کربلا اگر نبود، فکری از جهاد نمیماند. شما کربلا که میروی، فکر جهاد برایت زنده میشود، رزمنده میشوی. رزمنده که میشوی، میروی میجنگی، دفع میکنی. دفع که کردی، حج میماند. حالا معلوم شد زیارت امام حسین (علیه السلام) چرا یک میلیون حج، هزار حج، صد هزار حج (ثواب دارد). کربلا و زائر و رزمنده و هیئت (باعث حفظ حج میشوند). اگر کربلا و زائر و هیئت نباشند، رزمندهای نیست، مجاهدی نیست. مجاهد نباشد، کعبهای نیست. کعبه میشود ابزار پول درآوردن یک مشت جانور سعودی که ملت را غارت میکنند.
یکی قشنگ نوشته بود: «برداشتند سنگهای (مناسک) جمرات را بستهبندی کردند و میفروشند!» دیدم یکی توییت کرده بود، قشنگ بود. (گفته بود:) «این سنگها را میفروشند به حاجیها که بزنند به این نماد شیطان. پولش را برمیدارند و (میدهند) به خود شیطان!» (یعنی) «بزن به ترامپ!» زنگ میزنی به شیطان (و) پول ازت میگیرد! به خودش! دیدی دیگر ترامپ رفت آنجا چه کار کرد؟ راحتتر بکنند، بستهبندی کردهاند سنگ (ها را). غرضم این است که اگر امام حسین (علیه السلام) نباشد، اگر فکر جهاد و فکر رزم و حماسه نباشد، (این) اسلامش میشود (اسلامی که) همین خود ترامپ گفت: «اینها حاضرند فلان جای من را ببوسند!» دیدید دیگر شیوخ بیعقل (شدهاند)؛ به قول آیتالله جوادی (آملی، حتی) «نشیمنگاه» (هم نیستند). امام حسین (علیه السلام) است که حج را نگه داشته است. امام حسین (علیه السلام) کلیسا را نگه داشته است. یهودیها مگر معبد ندارند؟ آن را هم امام حسین (علیه السلام) نگه داشته است. امام حسین (علیه السلام) نبود، معبد یهودیان نبود، معبد زرتشتیان نبود، هیچی نمیماند. شما کربلا که میروی، این فکر زنده میشود. از روز عرفه کجا مهمتر است؟ حج خیلی مهم است، بله؛ ولی حج را کربلا، (و) حج امام حسین (علیه السلام) و زائر امام حسین (علیه السلام) نگه میدارد. (ما) نرمافزار بزرگی داریم، قدر نمیدانیم. نمیدانیم چه اتفاق بزرگی دارد رقم میخورد. وقتتان را گرفتم، ببخشید. عرضم را تمام کنم.
عزیزمان گفتند که چون وقت کوتاه است، روزنم را خودتان بخوانید. چشم. روز عرفه روز شهادت یک شهید بزرگوار هم هست: حضرت مسلم (علیه السلام). اولین شهید، اولین شهید (راه) امام حسین (علیه السلام) به کربلا. حضرت مسلم (علیه السلام) را روز عرفه سر از تنش جدا کردند، با لب تشنه دستگیرش کردند. خیلی قضیه مفصلی دارد، دستگیری مسلم (علیه السلام) در دارالعماره. وقتی به دارالعماره بردند، عبیدالله بهش گفت: «وصیت کن!» خیلی عجیب است چقدر مظلوم بوده شهید! میگوید: یک نگاهی به اهل آن مجلس کرد تا ببیند آشنایی پیدا میکند که بهش وصیت کند. یک نفر را گفت: «آقا! این بین این جماعت برای من از همه آشناتر است.» کی بود به نظرتان؟ عمر بن سعد بود. به عمر سعد گفتش که: «بین اینها تو برای من از همه آشناتری. برایت وصیت کنم؟» گفت: «وصیتت چیست؟» گفت: «یک مقدار بدهی دارم در این شهر. از طرف من پرداخت کن.» (و) یک چیز دیگر هم بود. گفت: «سومیش هم این است: یک چیز بهت در گوشی میگویم کسی نفهمد. من نامه زدم به حسین (علیه السلام) و گفتم پاشو بیا اینجا امن است. برات یکی را بفرست به حسین (علیه السلام) خبر بده اینجا امنیتی نیست، حسین (علیه السلام) منصرف بشود.» عمر سعد آمد پیش عبیدالله. گفت: «مژدگانی بده، خبر آوردم برایت!» گفت: «چیست؟» گفت: «مسلم (علیه السلام) به من گفت نامه زده (و گفته) حسین (علیه السلام) دارد (میآید).» اینجا بود اینها فهمیدند امام حسین (علیه السلام) در راه کوفه است. مسلم (علیه السلام) را به دارالعماره بردند (تا) سر از تنش جدا کنند. دستور دادند یک مقدار آب بهش بدهند.
قبل از اینکه سر از تنش جدا بشود، میگوید: ظرف آب را آوردند. ضربات به پیکر مبارکش وارد شده بود، سر و صورت زخمی بود. ظرف آب را گرفتند، دستش بسته بود. گرفتند جلوی صورت مسلم (علیه السلام) تا آب بنوشد. سر خم کرد، قطره خونی از دهانش ریخت (در) ظرف آب. ظرف آب را بردند. ظرف آب دوم را آوردند، دوباره از دهان مبارکش خون در این ظرف ریخت. بردند. برای بار سوم آوردند، اینجا دندان شکسته مسلم (علیه السلام) در ظرف آب افتاد. آن ملعون گفت: «ببرید! مثل اینکه قسمت نیست به این آقا آب بدهید. با همان لب تشنه سرش را جدا کنیم!» با لب تشنه سر حضرت مسلم (علیه السلام) را جدا کردند، مثل اربابش به شهادت (رسید). البته فقط در همین مورد مثل اربابش شد؛ فقط در همین که تشنه بود، غریب بود. وگرنه یا اباعبدالله! شهادت مسلم کجا، شهادت اربابش کجاست؟ مسلم (علیه السلام) را سر از تن جدا کردند. سرش را بالای دارالعماره زدند. پیکرش را هم در شهر چرخاندند؛ درسی برای هرکسی که میخواهد با حکومت عبیدالله مخالفت کند. بعدش هم دفنش کردند. هرچه بود، با همه این هتک حرمتی دفنش کردند؛ مسلم (علیه السلام) را کنار مسجد کوفه. فدای آن آقایی که هم هتک حرمتش (شد) و آخرش هم روی خاک بیابان رهاش کردند (و) بیابانیها آمدند دفنش کردند.
تقدیم کنیم به این شهدا، (و) شهدای شهر ببرند تقدیم اربابمان سیدالشهدا (علیه السلام) کنند این اشکها را. (این اشکها) باشد برای روز عرفهمان، برای شب جمعهمان. انشاءالله مادرش فاطمه زهرا (سلام الله علیها) دعامان کند. انشاءالله دعاگوی همهمان فاطمه زهرا (سلام الله علیها) باشد. روز عرفه به دعای مادرش دستمان پر بشود. انشاءالله فرج آقایمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دست باکفایت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) انشاءالله رقم بخورد.
خدایا، به آبروی ابیعبدالله (علیه السلام)، به (آبروی) مسلم بن عقیل، به آبروی شهدای کربلا، فرج آقایمان امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را برسان. قلب نازنینش را از ما راضی بفرما. عمر ما را نوکری حضرتش قرار بده، نسل ما را نوکران حضرتش قرار بده. اموات، علما، شهدا، فقید امام راحل، (و) حقوقالارحام، ملتمسین دعا، اموات این شهر، شهدای این شهر، مرحوم آیتالله بهاری همدانی (رحمتالله علیه) را از ساعتی سر سفره با برکت اباعبدالله (علیه السلام) مهمان و دعاگوی ما قرار بده. الهی، شب اول قبر ابیعبدالله (علیه السلام) را به فریادمان برسان. شر ظالمین را به خودشان برگردان. اسرائیل و آمریکا را نیست و نابود بفرما. رهبر عزیزمان را حفظ و نصرت عنایت بفرما. مرضای اسلام را شفای عاجل و کامل عنایت بفرما. حاجات مسلمین، خصوصاً مردم پناه غزه را به فضل و کرمت از ساعتی برآورده بفرما. هرچه گفتیم و صلاح ما بود (و هرچه) نگفتیم و صلاح ما میدانی، برای ما رقم بزن. (اللهم صل علی) نبی و آله. **رحم الله من قرأ (الفاتحة).**
در حال بارگذاری نظرات...