در مجموعه جلسات «جغرافیای ظهور»، با نگاهی تحلیلی و الهامگرفته از قرآن و روایات، نقشهی تحولات آخرالزمان را ترسیم میشود؛ از نبرد حق و باطل در سرزمین شامات و فلسطین تا نقش امت منتظر در زمینهسازی ظهور. این گفتارها، تلفیقی از بینش عمیق دینی و تحلیل ژئوپلیتیکی است که مفاهیم مهدویت، امید به فرج و مسئولیتپذیری مؤمنان را به زبانی روشن و تأثیرگذار بازگو میکند. شنونده در این جلسات، نهفقط آینده را میشنود، بلکه خود را در قلب آن آینده مییابد
رهبر معظم انقلاب: فلسطین، کلید رمزآلود فرج امت اسلام [02:41]
نگاه آخرالزمانی حضرت امام (ره) به مسئله فلسطین [04:42]
فلسطین نماینده تمام جریان حق و اسرائیل نماینده تمام جریان باطل است [06:16]
امام خمینی (ره): خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ آنان را به هر جنایتی میکشاند [09:47]
مصر و اردن نیز در نظر امام خمینی (ره) همآخور با صهیونیست جهانی است [11:01]
بررسی همه احتمالات و سناریوهای ممکن در جنگ با اسرائیل [14:49]
تصریح امامین انقلاب به متصل شدن این انقلاب به انقلاب امام زمان (علیهالسلام) [21:23]
استفاده از نسخههای داعشی و طالبانی؛ راهبرد دشمن صهیونیستی در صورت شکست در جنگ مستقیم [24:51]
تحولات منطقه نشان دهنده نزدیک شدن به پایان برگی از تاریخ است [27:29]
رهبر معظم انقلاب: فاصله زیادی تا قلهها نداریم [28:36]
ظرفیت رسانهای خونخواهی عثمان؛ دستاویز معاویه در جنگ صفین [33:55]
معرفی کتاب: فلسطین از دیدگاه امام خمینی (ره) / موسسه تنظیم و نشر آثار امام
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی القوم الظالمین من الآن الی قیام یوم الدین. رب اشرح لی صدری و یسر لی امری واحلل عقده من لسانی یفقهوا قولی.
خوشحالیم که در خدمت عزیزانمان هستیم از دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران و موضوع این جلسه "جغرافیای ظهور" است. انشاءالله دو شب خدمت دوستان هستیم. البته عناوین و موضوعاتی که در این بحث لازم است به آنها پرداخته شود و قطعاً برای دوستان محل سؤال خواهد بود، مباحثی نیستش که با دو جلسه، حالا بین یک تا یک ساعتونیم، تمام شود و بحث به یک سرانجامی برسد. این دو جلسه آغاز گفتوگوی ما در این موضوع خواهد بود.
یقین دارم که مطالبی که مطرح شود، برای عزیزان سؤالات بسیاری را مطرح خواهد کرد و زمینهساز مباحث دیگری خواهد بود. حالا باید ببینیم شرایط به چه نحو است، شاید جلسات دیگری را هم در این هفته و هم در هفتههای بعد مرتبط با این موضوع و این مبحث انشاءالله با دوستان داشته باشیم. بههرحال بحث، بحث روز است. مباحث مرتبط با مهدویت همیشه جذاب بوده، همیشه مورد سؤال بوده و همیشه مورد ابهام و مورد تحریف بوده است.
این روزها هم قضایای مربوط به غزه، بههرحال هم تمنای فرج را در افراد زنده میکند و زنده کرده است. بههرحال تحلیلهایی مقارن با این مباحث ارائه شده و ارائه میشود. دلها را به این سمتوسو میکشاند که بههرحال این قضایا میتواند نویدبخش مقدماتی برای امر فرج باشد؛ خصوصاً این قضیه فلسطین و آن جمله معروف و تاریخی رهبر معظم انقلاب که سال ۸۵ در اجلاسیهای مرتبط با همین قضیه فلسطین ایشان فرمودند: «فلسطین کلید رمزآلود فرج امت اسلام خواهد بود» و تمام مسلمین، در واقع، فرج برایشان گره خورده به قضیه فلسطین.
بههرحال این تعبیر، تعبیر معناداری است. یعنی اینطور نیستش که اگر ما در قضیه فلسطین، بر اساس این بیان رهبر معظم انقلاب عرض میکنم، اینطور نیستش که ما اگر در قضیه فلسطین به یک فتحی رسیدیم و مثلاً اسرائیل را در این منطقه نابود کردیم، خب کشور فلسطین میشود کشوری در عرض بقیه کشورهای اسلامی. تازه میشود مثل اردن، مثلاً یک کشوری، دولت اسلامی به نام فلسطین خواهیم داشت و حالا قضایا همینطور بهصورت عادی طی میشود. نه، امت اسلام به فرج میرسد و گرفتاریهای امت اسلام برطرف میشود با فرج برای مردم فلسطین. معلوم میشود اتفاقاتی در ذهن شریف ایشان – لااقل فعلاً من در مورد ایشان دارم صحبت میکنم و تحلیل کلام ایشان، تا بعد کمکم بریم سراغ منظومه معرفتی و دینی خودمان – در نگاه ایشان و حالا حضرت امام، که حالا امام هم رحمتالله علیه به انحای دیگری به قضیه بیتالمقدس و قدس و فلسطین اشاره میکنند. البته بیتالمقدسی که بنده میگویم، بدانید که بر اساس اصطلاح رایجشان، بیتالمقدس درست است.
نگاه حضرت امام به قضایای فلسطین، نگاه آخرالزمانی است و در کلماتشان این محسوس است که در واقع یک شرایطی را امام تبیین میکند در تقابل با اسرائیل و مسائل مربوط به فلسطین. رنگ و بوی این توصیف، رنگ و بوی آخرالزمانی است و نگاه امام، یک نگاه آخرالزمانی است و اینطور نیستش که قضیه فلسطین یک مسئلهای است که حالا بههرحال تمام میشود و یک روال عادی حاکم میشود بر زندگی مردم فلسطین و یک قضیه عادی خواهد بود. نه! اینطور نه از کلمات حضرت امام رحمتالله علیه فهمیده میشود و نه از کلمات رهبر معظم انقلاب.
حالا بنده تعابیری از حضرت امام رحمتالله علیه هم اینجا دارم که میتوانم به بعضیشان اشاره بکنم و نکات جالبی هست در کلمات حضرت امام رحمتالله علیه. امام در عبارات خودشان، قضیه فلسطین و قدس را با یک ابعاد وسیعی به آن نگاه میکنند و دیدید رهبر معظم انقلاب هم این تعبیر را بهکار بردند که: «امروز قضیه، قضیه حق و باطل است». یعنی اصلاً یک نگاه جغرافیایی و محدود به قضیه فلسطین و اسرائیل ندارند. ایشان نگاهشان به این است که اینجا حق و باطل با همدیگر درگیر شده است. فلسطین نمایندگی میکند از تمام جریان حق و اسرائیل نمایندگی میکند از تمام جریان باطل. خب، این یک نکته مهمی است که توجه به آن، خیلی میتواند راهگشا باشد و مهم باشد.
کتابی هم هست که حالا بنده چون وقت کم است، به این کتاب بهطور مفصل نمیپردازم. دوستان میتوانند این کتاب را اگر خواستند مطالعه کنند: "فلسطین از دیدگاه امام خمینی رحمتالله علیه". همین نشر آثار امام، ذیل مجموعه "تبیان"، چاپ کردهاند؛ دفتر چهارم مجموعه "تبیان"، "فلسطین از دیدگاه امام خمینی رحمتالله علیه" که خب، خیلی نکات مهم و مفیدی هست در نگاه حضرت امام رحمتالله علیه به قضیه فلسطین و درگیری با اسرائیل.
عبارات حضرت امام در مورد اسرائیل هم عبارات جالبی است. در خود وصیتنامه حضرت امام رحمتالله علیه هم تعابیری هست که درخور توجه است. امام در وصیتنامه میفرماید: «ملت ما، بلکه ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان، مفتخرند به اینکه دشمنان آنان که دشمنان خدای بزرگ و قرآن کریم و اسلام عزیزند، درندگانی هستند که از هیچ جنایت و خیانتی برای مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند. افتخار میکنیم که اسرائیل دشمن ماست». نه، افتخار میکنیم ما دشمن اسرائیلیم. افتخار میکنیم اسرائیل دشمن ماست. افتخار میکنیم که اینها که اینقدر جنایتکارند، با ما درگیرند. «درندگانی که از هیچ جنایت و خیانتی برای رسیدن به مقاصد شوم جنایتکارانه خود دست نمیکشند و برای رسیدن به ریاست و مطامع پست خود دوست و دشمن را نمیشناسند و در رأس آنان، آمریکا این تروریست به ذات دولتی است که سرتاسر جهان را به آتش کشیده و همپیمان او صهیونیست جهانی است.»
عبارات امام، عبارات دقیقی است. امام بهعنوان یک آدم سیاستمدار فقط نیست، یک حکیم است، یک فیلسوف است، یک مفسر است، یک عارف است، یک زمانشناس است، یک مرد تاریخی است. وصیتنامه ایشان عصاره تمام این ۹۰ سال زندگی حکیمانه و مترقی و متعالی است که شده این چند صفحه ماندگار. و این کلمات باید حساسیتی در عبارات امام آمده و با یک دقتی که خیلی میتواند به ما کمک کند. میفرماید که: «این آمریکا همپیمان او صهیونیست جهانی است که برای رسیدن به مطامع خود، جنایاتی مرتکب میشود که قلمها از نوشتن و زبانها از گفتن آن شرم دارند و خیال ابلهانه اسرائیل بزرگ، آنان را به هر جنایتی میکشاند. پس دشمن ما، و ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان، امام ترسیمش از این دشمن کی بود؟ آمریکا بود که همدست با صهیونیست و هدفشان رسیدن به اسرائیل بزرگ.» ترسیمی است از موقعیت دنیا در نگاه حضرت امام رحمتالله علیه. طیفبندی و طرفبندی، بهقول مافیای دو طرف داستان، این دو ساید این قضیه طرف شهروند و مافیا را امام این شکلی ترسیم کرده است: اینور، امتهای اسلامی و مستضعفین جهانند. یک دشمن بزرگی دارند. آن دشمنها، دشمن خدا و قرآن و اسلام عزیزند و از هیچ درندگی و جنایتی برای رسیدن به ریاست کوتاهی نمیکنند. در رأس آنها، آمریکاست. همدست آنها، صهیونیست جهانی. هدف اینها و مطلوب اینها، اسرائیل بزرگ است.
و «ملتهای اسلامی و مستضعفان جهان مفتخرند که دشمنان آنان، آنها! حسین اردنی، این جنایتپیشه دورهگرد، و حسن حسنی مبارک، همآخور با اسرائیل جنایتکارند.» خیلی جالب است که امام اینور آمریکا و اسرائیل را میگذارد، بعد مصر و اردن را میچسباند به اسرائیل. خیلی دستهبندی امام، دستهبندی شگفتانگیزی است. این سلطان حسین، شاه حسین اردنی را که خب خیلی شریک بود در جنایتهای اسرائیل و ظلم به مردم فلسطین و پناهندگی نداد به فلسطینیها، داستانهایی که پیش آمد، این «جنایتپیشه دورهگرد» تعبیر امام در مورد حسین اردنی و دولت اردن است. و «حسن و حسنی مبارک همآخور با اسرائیل جنایتکارند و در راه خدمت به آمریکا و اسرائیل از هیچ خیانتی به ملتهای خود رویگردان نیستند.» خب، این یک طرفبندی در عبارات حضرت امام رحمتالله علیه است.
تعابیری که امام دارند در مورد محو اسرائیل که میفرمایند: «که ما میگوییم اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و بیتالمقدس مال مسلمین و قبله اول مسلمین است.» خب، و حالا مطالب دیگری که در این کتاب به آن اشاره کردهاند. امام میفرماید که: «سال ۶۱ ایران بنا ندارد به اینکه دولتهای اسلامی را کنار بگذارد و چی بشود؟ ولو ... اسلام محقق بشود. آنها هم خودشان را با اسلام تطبیق کنند. همه ما به آنها موافق هستیم و دشمن مشترک ما که امروز اسرائیل و آمریکا و امثال اینها که میخواهند حیثیت ما را از بین ببرند و ما را تحت ستم دوباره قرار بدهند، این دشمن مشترک را دفع بکنیم. بعد که دفع کردیم دشمن مشترک را، آنوقت دیگر هرکسی در محل خودش برای خودش حکومت هست و برای...» یعنی حکومتی برای شماها مستقر نمیشود. هیچ دولتی بهعنوان دولت اسلامی و در جهت منافع مسلمین در این کشورهای منطقه برقرار نمیشود مگر اینکه اسرائیل محو بشود و از بین برود و دفع بشود.
خب، این نگاه حضرت امام رحمتالله علیه و آن نگاههایی که حالا در شعارها هم مربوط به آزادی قدس و اینها که خب از اول انقلاب و قبل انقلاب بوده و هست. خب، این یک تبیینی بود از این موقعیت. حالا نکتهای که هست این است که شرایط موجود ما در صورت پیشرفت خودش، بستر چه اتفاقاتی خواهد شد؟ این را باید تحلیل بکنیم. یک تحلیل عقلانی باید داشته باشیم که ببینیم آیا میشود امید و توقع فرج نهایی و ظهور از این شرایط امروز اسرائیل و فلسطین داشته باشیم یا نه. این یک نگاه بدوی و ابتدایی به این موضوع بود. میخواهیم بیایم برگردیم یک تحلیل قرآنی و روایی نسبت به مباحث مربوط به ظهور داشته باشیم تا جغرافیای ظهور یککم برایمان محسوس بشود. اینها مقدمات بحث است، خیلی از مطلب هست، باید آرامآرام به آن بپردازیم.
نکته اول این است که ما در شرایط پیش رو چند فرض داریم. به نحو عقلی بهنظرم از سه حالت بیرون نیست: دیگر اسرائیل غلبه خواهد کرد بر فلسطین -لا سمح الله، خدای نکرده-، فلسطین غلبه خواهد کرد بر اسرائیل -انشاءالله- یا به مذاکره و آتشبس و بازگشت به شرایط قبل خواهیم رسید که خیلی حالوهوای الان به این سومی نمیخورد. اگر حماس بنا داشت که برگردد به آتشبس و این قضایا، تا اینجا تن نمیداد به این حجم از دشمنی و درگیری و اسرائیل هم خیلی برای خودش راهی نمیبیند که بخواهد برگردد به مذاکره و حماس را زنده بگذارد. چون دوباره طوفانالاقصاهای دیگری را باید تحمل بکند و حیثیت بربادرفته او، دشمن او را جری خواهد کرد و آتشبس هم شکست مطلق برای اسرائیل است. اسرائیل احساس میکند که بعد قضیه طوفانالاقصی یک راه فقط پیش روی اوست و آن هم نابودی حماس و غزه است. این پس گزینه سوم منتفی میشود، بهخودیخود دفع میشود. میماند دو تا گزینه: یا غلبه اسرائیل، یا غلبه حماس.
البته فرض سوم دیگری هم میشود داشت و آن هم طول کشیدن این قضایاست که این حالاحالاها فعلاً به فتح و ظفر هیچکدام از دو طرف منجر نمیشود، آغاز یک درگیریهای مستمر و فراوان و گسترده خواهد بود. اگر اسرائیل قالب بشود، باز باید تصور کرد شرایط بعد از آن در منطقه. ما الان اصلاً نگاه آخرالزمانی نداریم. ما فعلاً بر اساس شرایط موجود داریم تحلیل میکنیم با فرض اینکه اصلاً ظهوری فعلاً نمیخواهد محقق بشود و یا اصلاً چشمداشتی به ظهور نخواهیم داشت. خب، قضیه فلسطین را میخواهیم تحلیل بکنیم، اینطور به ذهن ما میرسد. دوستان دیگر هم اگر نکتهای، تحلیلی دارند، استفاده میکنیم. در نیم ساعت پایانی جلسه از نکات دوستان استفاده میکنیم.
فرض دیگر، اگر به ذهن شما میرسد، بگویید. این بر اساس بههرحال اطلاعاتی که داریم، شناختی که داریم، سابقهای که داریم، اینطور به ذهن میرسد: اگر اسرائیل غلبه بکند، بهواسطه قدرت بیشتری که پیدا میکند، قاعدتاً سر وقت حزبالله لبنان خواهد رفت، سر وقت سوریه خواهد رفت که سوریه الان محور درگیری با اسرائیل و مرکز این درگیریهاست. باز دوباره همین فرضیهها، آنجا هم فرض: یا در درگیری با حزبالله و سوریه و اینها فاتح خواهد بود یا شکست خواهد خورد و یا باز یک نبرد طولانی اینجا رقم خواهد خورد. فارغ از اینکه پیروزی برای کدام یک از دو طرف باشد.
باز با فرض اینکه نه، الگوریتم دیگر، باز با فرض اینکه به حزبالله و سوریه غلبه پیدا بکند، با یک قدرت خیلی بیشتر که دیگر فلسطین در چنبره قدرت اوست، سوریه و لبنان و طبعاً خب به یمن و این کشورهای اینجوری هم که خب قالب میشود، میآید سر وقت جمهوری اسلامی و باز این قضیه را با جمهوری اسلامی و ایران خواهد داشت. عراق را هم که خب طبعاً ملحق میشود به همان یمن و اینها. بعد از اینکه توانسته حزبالله لبنان را از بین ببرد و سوریه را در دست بگیرد، طبعاً دیگر شکست یمن و چه میدانم مثلاً عراق و اینها خیلی برایش مؤونهای نخواهد داشت و درگیری با ایران و جمهوری اسلامی و باز همین قضیه با جمهوری اسلامی که فتح و ظفر و غلبه خواهد بود و یا شکست و یا نبرد طولانی. فرض بر اینکه رژیم صهیونیستی با همه این مراتبی که تا حالا چیدیم آمدیم جلو... دوستان به این بحث توجه داشته باشند، بهنظر میرسد که تا یک حدی میتواند بعضی از مطالب را در ذهنمان روشن کند.
فرض اینکه رژیم صهیونیستی بتواند غلبه بکند و جمهوری اسلامی... بعد این، همه این قضایا تقریباً منتفی است. هم بر اساس شرایط موجود، دادههای میدانی این را میگوید. اسرائیلی که اینطور در درگیری غزه و حماس به استیصال رسیده، بر فرض حالا این دولت چقدر میخواهد قدرت پیدا کند در اثر غلبه بر مثلاً سوریه، غلبه بر فلسطین و حالا بعد حزبالله و سوریه... تازه قدرت او به مراتب کمتر هم خواهد شد، چون در درگیریهای فراوان با این مجموعهها، با فرض پیروزی دارم عرض میکنم. اینها را شرایطش که فعلاً در همین درگیری با حماس، نیموجبی، شرایطش این است. میبینید که از پس اینها برنمیآید.
خب، شرایط ما جوری است که رهبر انقلاب فرمودند: «اگر بخواهد غلطی از اینها سر بزند، ما حیفا و تلآویو را با خاک یکسان خواهیم کرد.» که این مال بیش از... مال ۱۰ سال پیش، بیش از ۱۰ سال پیش این کلام رهبر معظم انقلاب است. نزدیک ۱۱ سال پیش، فکر میکنم روز اول فروردین سال ۹۲ بود، اگر اشتباه نکنم. که باز در این ده یازده سال شرایط بهشدت عوض شد.
و حضرت امام رحمتالله علیه نگاهشان به انقلاب در کلمات ایشان تصریح شده است. حضرت امام تصریح کردند که این انقلاب متصل به حاکمیت امام زمان خواهد بود. این کلام امام خمینی است و رهبر معظم انقلاب هم در بیانیه گام دوم فرمودند که خودتان را آماده کنید برای تحقق تمدن نوین اسلامی که ظهور امام زمان ارواحنا فداه... طبعاً برای چیزی که در نگاه این بزرگوار خیلی دور است و مقدمات او هیچکدام فراهم نیست، گفتن این عبارت اصلاً حکیمانه نیست که یک کسی که هیچ شرایطی از تحقق این تمدن نوین اسلامی را نمیبیند در بیانیه گام دوم که گام اولش ۴۰ ساله بوده، طبعاً گام دوم هم باید یک چیزی در همان سازوکار ۴۰ سال تعریف بشود. نمیشود که یک گامش ۴۰ ساله بوده، گام دوم مثلاً ۴۰۰ ساله باشد. طبعاً آن گام دوم هم تو همین حدود ۴۰ سال باید تعریف بشود. ایشان برای این گام دوم فرمودند آمادگی و مهیا شدن برای تحقق تمدن نوین اسلامی که تصریح کردند به اینکه حاکمیت امام زمان ارواحنا فداه، در واقع پس باز نگاه ایشان به این است که امر فرج و ظهور امام زمان را مقدمات و شرایطش را... ما اصلاً نگاه توقیتی نداریم که بخواهیم وقت تعریف بکنیم. تحلیلی داریم، تحلیل کلان هم داریم. به جزئیات فعلاً کاری نداریم. نحوه کلان داریم تحلیل میکنیم.
در نگاه این بزرگوار اینطور است که شرایط به سمتی دارد پیش میرود که میشود ما متوقع باشیم قضیه فرج و ظهور امام زمان را در این ۴۰ سال دوم جمهوری اسلامی.
خب، طبعاً اسرائیل بعد از اینکه بخواهد غلبه بکند، مرحلهبهمرحله بیاید جلو، با ما اگر بخواهد درگیر بشود، قطعاً جمهوری اسلامی بر اساس هم تحلیلهای موجود، هم بشارت رهبر معظم انقلاب و خیلی از قرائن دیگر که داریم، شکستخورده این نبرد نخواهد بود و این میدان درگیری هم میدانی خواهد بود که یک سرش اسرائیل و بیتالمقدس و یک سرش ایران. و اگر شرایط بخواهد به این نحو پیش برود که ایران مستقیم با اسرائیل درگیر باشد، میشود توقع جدی داشت که ایران در درگیری مستقیم با اسرائیل، اسرائیل را نابود بکند. آنوقت این نابودی اسرائیل و از بین بردن این دولت، شرایط منطقه را بهکلی عوض خواهد کرد. باز آنجا میشود توقع این را داشت که بههرحال اسرائیل که نمیآید دودستی تحویل بدهد، امکانات و ابزارهای دیگری استفاده خواهد کرد برای اینکه ضرب این نفوذ و این قدرت را از جمهوری اسلامی، که فعلاً ما فرضمان بر این بود که تمام این مقدمات پیش بیاید، همه سقوط بکنند، کار به خود جمهوری اسلامی برسد، ضرب این قدرت و نفوذ را قطعاً خواهد گرفت با هر ابزاری که خواهد داشت.
خب، یکی از ابزارهای جدی که اینها در این سالها برای خودشان اثبات کردند، آن نسخههای بدلی جهاد و مقاومت در عالم اسلام است که شبیه نسخههای داعشی و طالبانی است. البته دیگر قطعاً توی آن، اینها وارد نخواهند شد و مدل و قالب آن را ارائه نخواهند داد. چیزی خیلی عمیقتر و خیلی وحشیتر، اگر شکستخورده داستان بشود اسرائیل، برای برگرداندن هژمونی خودش به این منطقه، قطعاً جنایتهای بسیار بیشتر و شدیدتر با نیروهای نیابتی خودش خواهد کرد. استفاده از ابزار رسانه، قدرتهای دیگری که بههرحال در اینها هست و از این موقعیتها استفاده میکنند، طبعاً برای اینکه شرایط منطقه را عوض بکنند.
ما فعلاً از این زاویه داریم به بحث میپردازیم. اصلاً به آیات و روایات فعلاً کاری نداریم. شرایط موجود را داریم تحلیل میکنیم که بر اساس تحلیلهای سیاسی این شرایط امروز به کجا خواهد انجامید. شرایط چطور خواهد شد؟ اسرائیل در همان غزه، در همان نقطه اول، در فرض اولی که داشتیم، در گام اول این الگوریتم، همانجا شکست میخورد که خب شرایط خیلی پیچیدهتر خواهد شد برای آنها. استقرار قدرت به دست فلسطینیها در آن منطقه، مقدمه در واقع قدرت گرفتن تمام عالم اسلام خواهد بود که این هم بههرحال عملاً نابودی اسرائیل و از بین رفتن هژمونی استکبار در این منطقه است. که این هم دوباره نعمالمطلوب؛ همان مطلوبی است که ما به دنبالش هستیم و این غده سرطانی از بین خواهد رفت، زمینه جاری شدن احکام الهی و احکام اسلامی فراهم میشود و طبعاً این همدلی، همدلی مسلمین، زمینهساز استقرار حاکمیت تامه الهی را فراهم خواهد آورد که آن هم باز شرایطی است که ما از آن میتوانیم تعبیر بکنیم به شرایط حاکمیت امام زمان، لااقل مقدمات این حاکمیت را فراهم میکند.
با خوشبینانهترین رویکرد و با بدبینانهترین رویکرد، شرایط امروز ما شرایطی است که بهنظر میرسد حاکی از این است که منطقه ما در حال یک زایمان است. دارد تحولات جدی در این منطقه صورت میگیرد. به پایان یک برگی از تاریخ رسیدهایم. اگر نگوییم به پایان تاریخ رسیدهایم، به پایان یک برگی از تاریخ رسیدهایم که خیلی تعیینکننده است. رهبر انقلاب چند سال پیش از این تعبیر کردند به "پیچ تاریخی". ما در حال یک پیچیم، شرایط دارد عوض میشود و رهبر انقلاب تصریح فرمودند، با ضرس قاطع، با همچین عبارتی، باز هم بهنظرم در حرم حضرت امام بود یا جای دیگری بود، چندین سال پیش یا در دهه ۸۰ بود یا اوایل دهه ۹۰ فرمودند که خیلی محکم و با قطعیت میگویم که شرایط منطقه آنجوری که آمریکا میخواهد نخواهد شد، شرایط طور دیگری خواهد شد. قبل از قضیه داعش و اینها بود که ایشان اینجوری... خب، این بشارتها را هم ما داریم. رهبر انقلاب فرمودند که: «من مطمئنم، میدانم خدای متعال برای این مردم بالاترین چیزها را در نظر گرفته و شما جوانها خواهید دید.» اینها خطاب به جوانها فرمودند. «آن دورهای که ما به قلهها برسیم، خواهید دید.» بهتازگی فرمودند: «فاصله خیلی با قلهها نداریم.» که آن قله بههرحال حاکمیت تامه اسلام با دست اوست که حالا باید با ادبیات دینی این نکات را تحلیل بکنیم که نکته دوم و بخش دوم عرایض بنده خواهد بود.
این بشارتهایی که از جانب رهبر معظم انقلاب ما داریم و تحلیلی که از منطقه داریم، اگر آن رویکرد الهی و ربانی را هم به کلمات ایشان نداشته باشیم، لااقل تحلیل سیاسی متقنی است که ما از کسی داریم که طی این ۴۰ سال هر تحلیل سیاسی که کرده و گفته درست از آب درآمده. لااقل بهعنوان یک سیاستمدار باید تحلیل او را بپذیریم که شرایط در منطقه ما به نحوی است که حکایت میکند از نابودی اسرائیل و ایشان رسماً تاریخ معین کردهاند برای نابودی اسرائیل که تقریباً حولوحوش ۸ سال از آن ۲۵ سال را پشت سر گذاشتهایم و ۱۷، ۱۸ سال تقریباً باقی مانده از آن نقطه نهایی که ایشان فرمودند. فرمودند البته: «ما خانهپرش را گفته بودیم، خودشان عجله کردند و زودترش کردند.» یعنی دیگر حالا قضیه کمتر از ۱۷، ۱۸ سال آینده است آن چیزی که ایشان مد نظرشان است برای نابودی اسرائیل.
این شرایط منطقه و موقعیت جغرافیایی امروز ما که روزبهروز امت اسلام در حال استحکام و قدرت یافتن است، اسرائیل و عقبه نظامی و اعتقادی و فکری و رسانهای او روزبهروز در حال ضعف و انهزام و شکست و عقبنشینی است و این روند حکایت از این میکند که این پیشروی ادامه خواهد داشت و شرایط منطقه به نفع جبهه و به نفع مسلمین تمام خواهد شد و رهبر انقلاب به صراحت فرمودند که: «فلسطین به دست فلسطینیها در آینده نهچندان دیر آزاد خواهد شد و غلبه خواهد کرد غزه به اسرائیل.» یعنی ایشان همان نقطه اول را در این الگوریتم ما مد نظرشان است که کار اصلاً به فراتر از غزه و حماس نمیرسد که بخواهد اسرائیل با فتح غزه بیاید سر وقت حزبالله و سوریه و اینها. پس بهنظر میرسد که این مسیر برای اسرائیل، مسیر نظامی مستقیم، مسدود است.
راه دیگری که عقلاً فرض میشود این است که از یک مسیر نیابتی استفاده بکند، جبهه مسلمین را مشغول خودش بکند، درگیر خودش بکند، نسخههای بدلی بیاورد، خصوصاً با توجه به اینکه جهان عرب نوعاً و غالباً جهان سنیگرایی است و آرمانها و المآنهای اهل سنت در او بههرحال غالب است نسبت به آرمانهای شیعی، بهنظر میرسد که جبهه صهیونیستی از این ظرفیت استفاده بکند برای اینکه سنیها را، ترفندی با حیلههایی درگیر با شیعهها بکند و این نزاع را، این اتحاد ایجادشده علیه اسرائیل و برای نابودی اسرائیل را تبدیل به یک تفرقهای بکند، اینها را مشغول خودشان بکند تا بتواند خودش را از این زیر ضرب بیرون بیاورد، احیا بکند، دوباره برگردد و منطقه را دست... اینها چیزهایی است که اصلاً نیاز به اخبار غیبی ندارد. اینها با تحلیلهای بسیار ساده سیاسی قابل فهم است. خصوصاً که ۷۰، ۸۰ سال است رژیم صهیونیستی این را داد میزند. قضیه داعش را میبردند، صهیونیستها مجروحین داعش را توی جولان اسرائیل مداوا میکردند، تو بیمارستان و نتانیاهو میرفت به اینها سر میزد، این فرماندههای داعش. یعنی اینطور نمایان است ارتباط اینها با داعش و بهنظر میرسد الان هم راه حلی که به ذهن اینها برسد همین باشد که از ابزارهای فکری، فرهنگی، رسانهای، سیاسی، حتی اقتصادی و هرچه که دارند، استفاده بکنند که این جریان را علم بکنند تا آن روحیه سلحشوری و خونخواهی که الان نسبت به کشتههای غزه به مردم فلسطین شکل گرفته است، یک جنبههای تاریخی و ایدئولوژیکی پیدا بکند و بیاید به میدان برای درگیری با شیعه.
خب، این ظرفیتها را هم باید در عالم اسلام دید. در بین، در جهان اهل سنت چه قضایایی هست که ظرفیت این را دارد که به خونخواهی آن قیام بشود و یک انقلاب صورت بگیرد که باز هم با تحلیل سیاسی و تاریخی فعلاً هنوز وارد روایات ظهور و مهدویت اصلاً بنده نشدهام. بر اساس تحلیل تاریخی و سیاسی بهنظر میرسد یکی از چیزهایی که خیلی قدرت دارد جهان عرب را و جهان اهل سنت را به خونخواهی وادار بکند، خب، میدانید ما سه تا خلیفه داریم که اینها دیگر در رأساند. یعنی در رتبه یک مقدسات اهل سنت، اگر نگوییم کنار پیغمبر، برای آنها مقدساند و حتی یک وقتهایی شاید بالاتر از پیغمبر مقدساند، لااقل در رتبه دوم بعد از پیغمبر اکرم. این سه تا خلیفه مقدساند و یکی از این خلفا به حسب ظاهر تاریخی مظلومانه کشته شده و ظرفیت رسانهای و انقلابی این شخصیت بسیار بالاست. کما اینکه خود معاویه هم از این ظرفیت استفاده کرد برای درگیری با امیرالمومنین و داستان صفین به خونخواهی عثمان بود. تاریخ همین را نشان داده که این قضیه، قضیهای است که خیلی ظرفیت دارد برای انقلاب و خونخواهی.
خب، طبعاً اگر این اتفاق بخواهد رخ بدهد باید تو همین شعاع ایران تا اسرائیل باشد دیگر، چون پایگاه این درگیری، سد پشت همه این نیروهای انقلابی در برابر اسرائیل، ایران است. طبعاً منطقه را جوری باید اسرائیل طراحی بکند که تمام این شعاع مناطق درگیر بشود و خصوصاً بتواند این آتش را بیندازد به داخل ایران و آن پایگاه را درگیر این اختلاف و درگیری بکند و از همان جا ضعف و تفرقه و شکست و نابودی رقم بخورد و تمام این جوشش انقلابی و خروش انقلابی که امروز بر محور اسرائیل و علیه اسرائیل شکل گرفته است، برگردد، منحرف بشود، برگردد به آن سابقههای تاریخی و تبدیل بشود به یک خونخواهی و یک انقلاب.
البته بیشتر بهنظر میرسد که این وقتی اتفاق میافتد که یکخرده قدرتهایی در منطقه، خصوصاً برای اهل سنت، یعنی یک ورود فیزیکی به نبردهای نظامی شکل گرفته باشد وگرنه با دست خالی نمیشود اینها را انداخت به جان شیعه. یکخرده باید اینها بعضیهاشان یک قدرتهایی پیدا کرده باشند، اول سمتوسویشان به سمت جهان صهیونیستی و رژیم صهیونیستی است، این را کمکم باید منحرفش کرد، همین این که سلاح دستش است و یککمی هم ضرب و زور دارد، عوضش کرد، نگاهش را برگرداند به سمت شیعه. اینجور خلاصه دستاویزهای تاریخی و اعتقادی که عرض کردم، یکیاش که از همه اینها در تاریخ نشان داده که قدرتش بیشتر بود که معاویه توانست برای درگیری با امیرالمومنین که بههرحال قدرت امیرالمومنین خیلی بالا بود، موقعیت ژئوپلیتیکی امیرالمومنین موقعیت ویژه و برجسته و منحصربهفرد بوده برای تمام خلفا در طول تاریخ، ولی این ظرفیت آنقدر بالا بود قضیه خونخواهی از عثمان که توانست باهاش حکومت امیرالمومنین را زمینگیر کند. سابقه تاریخی این قضیه است. این هم مطلب بعدی ما.
شرایط منطقه در درگیری با اسرائیل بهصورت مستقیم پیش خواهد رفت، غلبه میکنیم یا غلبه میکند که تمام این فرضها را عرض کردیم یا منطقه دچار آشوبهای فراگیری خواهد شد در نبرد نیابتی جریانی برای حفظ اسرائیل و یهود در این منطقه. این بخش اول عرایض ما بود که این قضایا به این نحو پیش خواهد رفت.
در حال بارگذاری نظرات...