برخی نکات مطرح شده در این جلسه
*از دلایل بی ثمر ماندن تلاشها، استعمار مستکبرین است و تضییع حقوق مستضعفین. [0:20]
* تقابل تقدیرها و اراده ها درمیدان امتحان الهی. [2:38]
*آزمونی در امتداد تولد تا مرگ، گاهی فقر آزمون رشد است و گاهی ثروت امتحان پنهان الهیست. [4:00]
*سختگیری بر دوست، آسان‌گیری بر دشمن؛ شیوه تربیتی پروردگار در آزمون‌های دنیایی! [5:30]
*تزاحم میان نادیده گرفتن نعمتها و حسرتِ نداشته ها، سناریوی شیطان است برای غفلت انسان از شکر. [8:00]
متن جلسه
بسم الله الرحمن الرحیم
به نکته ای رسیدیم جلسه قبل اینکه چرا ما خیلی وقتا تلاش می کنیم فایده ای نمی بینیم مگر قرآن نگفته «لیس للانسان الا ما سعی» پس چرا در مورد ما صادق نیست زحمت می کشیم فایده نمی بینیم نکته را از قرآن کریم عرض کردیم مطالبی عرض شد البته اینم باید بهش توجه داشت خیلی وقتا ما تلاشی که می کنیم فایده برامون فرستاده شده ولی در این مسیر کسی داره سوء استفاده می کنه و این بهره و سهمیه ما رو از ما می گیره که حالا این جا بحث مستضعف مطرح می شه که مستکبرین و ظالمین حق مستضعفین رو می گیرن که اینم در فرهنگ قرآن یک بحث مخصوصی داره. مستضعفین باید حق حق و حقوق خودشونو استیفا کنند از چنگ مستکبرین در بیارن باید قیام کنن خیزش داشته باشند در برابر مستکبرین. به هر حال اینم بحث است. یعنی اینم هستش که خیلی وقتا نتیجه ای که حاصل نمی شه به خاطر اینه که یک ظلمی این وسط داره صورت می گیره. مستکبرین دیگرانی دارن به ما ظلم می کنند گاهی کارفرمای منه گاهی رئیس منه گاهی مدیر منه گاهی مسئول قانون گذار مجری قانون گاهی عامل خارجیه. همه اینا می تونه باشه یعنی دیگرانی دارن استحصال می کنن دارن استعمار می کنن دارن فاصله می ندازند بین تلاش من و سودی که باید ببرم .ولی جدای از همه اینا این نکته نکته اساسی و کلیدی است که دنیا،دنیای امتحانه .سرای آزمایشه این جا قرار نیستش که تمام نتایج و همه اون سودها نقد بشه برا ما یعنی جاش این جا نیست یعنی ظرفیت و گنجایش نداره ساختار این جا جوری است که تزاحم صورت می گیره مسائل با هم دیگه درگیر میشن چون خدا عالم رو عالم امتحان آفریده این تقابل این درگیری توی این عالم جایگاه داره برای همین اراده ها با هم درگیر میشن تقدیرات با هم درگیر میشن تقدیر یک نفر با تقدیر دیگری. یا برای خود من تقدیر یک امر خوب با تقدیر یک امر بد اینا با هم درگیر میشن و خدای متعال یکی و به اون یکی غلبه میده فرض بفرمایید خدای متعال می خواد من آدمی باشم که دستم همیشه به سمت او دراز باشه همیشه اهل توکل باشم ایمانم حفظ بشه رابطه معنوی با خدا حفظ بشه از اون طرف اگر من خیلی دیگه شکمم سیر باشه و هیچ نیازی نداشته باشم ممکنه عربده بکشم طغیان کنم سر ناسازگاری با خدا بردارم به غفلت بیفتم پس این یه تقدیر شد اون یه تقدیر شد اینا با هم دیگه به تزاحم خورد با هم به قول امروزی ها چلنج پیدا کرد چالش پیدا کرد این جا چون خدای متعال خوبیه این آدم رو می خواد چون این مومن پیش خدا عزیزه خدا تو این تقدیر اون طرفه وزنه رو غلبه میده اون طرف ترازو و غلبه بوده که تو این حالت ایمانش بمونه از بین نره این رابطش با خدا طغیان نکنه این اون اصل و اساس مسئله است. همه هم البته در امتحان اینم باید توجه داشته باشیم امتحانم فقط لزومی فقر و گرفتاری و مرض نیست خود ثروت هم امتحانه این خیلی نکته مهمی که دستور مبارکه فجر خدای متعال بهش می پردازه می فرماید که اینم ابتلاء است.این هم که من نعمتم به کسی می دم پولم به کسی می دم اینم امتحان اینم ابتلاء ما معمولا فکر می کنیم که اگه کسی همسر خوب داشت که خوش به حالش خدا دوسش داشته اونی که همسر بد گیرش اومد امتحانه اونی که سالمه خدا دوستش داشته خوش به حالش یه کار خوبی کرده این مزد فلان تلاش مزد فلان خوبی شه ولی اونی که مریض شد یه چوبیه نه اتفاق گاهی مریض شدن خودش مزده. چون دل شکسته برا آدم میره رابطه خدا رابطه م رو با خدا تقویت بکنه توی ماه رمضان مزد روزه داره پذیرایی خدای متعال از ماست که گرسنه ایم اگه این گرسنگی ماه رمضان این روزه نبود دل شکسته هم نبود این رابطه گرم تر و صمیمی تر با خدا و قرآن و اهل بیت و شبای قدر و مسجد و اینا هم نبود طبیعت آدم طغیان می کنه یه وقتایی گرسنگی مزده. مثل روزای ماه رمضان گرسنگی پذیرایی از مهمان ماه رمضان یه وقتایی پول دادن عقوبت این نیستش که ما فکر کنیم همیشه این پول این مزد دنیایی معناش اینه که عزیز و محترم در چشم خدای متعال نه یا همش امتحانه همه هم در حال امتحانیم. مسلمون و کافر در حال امتحانن بعضی فکر می کنند که هر چی بدبختی و گرفتاری مال مسلمون هاست چون امتحانه کفار هم که انگار از دایره امتحان بیرونن نه البته تربیت خدای متعال بیشتر شامل اون کسایی می شه که براش عزیزن شما هیچ وقت یه بچه غریبه رو خودت رو متولی تربیتش نمی دونی یا یه آدمی که خیلی دور از مسیر خیر و صلاح دلسوزی برای اون نمی کنی سخت گیری هم براش نمی کنی مثالی که گاهی بنده عرض می کنم اینه شما فرض کنید یه بچه درس خون زرنگ باهوش دارید تو بهترین مدارس با بیشترین شهریه ثبت نام کردید داره درس می خونه این جا یکی از امتحان هاش مثل نوزده نوزده و نیم شده همه رو بیست شده شما بابت اون نوزده خرده می گیری به اون بچه توبیخش می کنی تذکر بهش می دی حتی شاید قهرم باهاش بکنی که چرا اینو نوزده شدی فرض کنید خدای نکرده یه بچه دیگه هم داشته باشید این مثلا معتاده بزهکار اجتماعی دزده ترک تحصیل کرده اصلا مدرسه نمی ره اگه یه بار یه کتاب ولو کتاب رمانم دستش ببینی تشویقش می کنی صبح هفت صبح این بچه ای که مدرسه میره رو حتی اگه لازم باشه با لگد بیدار می کنین اون معتاد تا دوازده هم خواب باهاش کار ندارید این رابطه مومن و کافر هست خدای متعال رب همه از همه رو هم امتحان می کنه ولی نسبت مومن و کافر با همدیگه فرق می کنه بهمن سختگیری هایی داره که نسبت به کافر نداره کافه رو رها کرده تو یه سری از مسائل بلکه کافر یه کم از خودش خوبی نشون میده سریع خدا بهش پاداش میده سریع بهش عنایت می کنه ممن ممکنه صد بار اون کارو انجام بده خدا بهش توجه این شکلی نداشته باشه و مثالی که عرض کردم تا حدی روشن میشه که خدای متعال این اعمال ربوبیت رو داره ولی در عین حال هر دو تا دارن امتحان پس میدن. این نیستش که فقط مومن که امتحان پس میده کافر امتحان نداره و هر دو تا هم بر اساس تقدیر خدای متعال بهره مندن این لزومی به معنای پاداش نیست امتحانش با این تقدیره یه کسی امتحانش به اینه که همسر خوب داشته باشه بچه خوب داشته باشه یه کسی هم امتحانش به اینه که همسر بد و بچه داشته باشه.
نکته پایانی که تو این جلسه عرض می کنم اینه که خیلی وقتا هم که ما دچار این تزاحم و درگیری می شیم به خاطر اینکه مسائل ظاهری نگاه می کنیم. همسر خوب و همسر بد رو به اون همسر زیبا همسری که دست پخت خوب داره تعریف می کنیم در حالی که مثلا از اون اخلاق خوب این همسر غافل از اون عفت و پاک دامنش غافلیم از اون قناعت و صبوری غافلیم به چشممون نمیاد بعد نگاهی به چهره و قد و قواره و هیکل این همسر و چهره و قواره و هیکل اون یکی همسر مثل دوستم نگاه میکنیم میبینیم خدا به ما چی داده به چی دل از اون پشت پرده از اون چیزایی که اول به چشممون نمیاد غافلیم. با همون آدم اگه زندگی بکنید می بینید که اونم هزار و یک مسئله دیگه داره یه مثال معروفی غربی ها دارند که کلاغ به طاووس نگاه کرد طاووس به کبوتر نگاه کرد هر کدوم از اینا چیزی می دید که این خودش داشت گله می کرد مثلا من چرا انقد سیاهم اون کبوتر به این نگاه می کرد چه رنگه سیاه خوبی داره اون یکی به اون یکی نگاه می کردین چقدر پروازه خوبی داره اون دلش می سوخت که این تو آب داره میره من تو آب نمی تونم برم اون داشت می گفتش که من همیشه تو آبم پرواز نمی تونم بکنم گاهی مسائل این شکلی هست هرکی یه چیزایی داره و یه چیزایی نداره شیطان هم این وسط خیلی دخالت داره که ما نبینیم امکاناتی که داریم غافل بشیم و شکر خدا رو به جا نیاریم. انشا در جلسات بعد بیشتر به این مطلب خواهیم پرداخت و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین
