‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. در بین افعال جامد، ۱۸ تا را گفتیم، دو تا دیگر میماند. نوزدهمین آنها «عَسَى» و «لَیْسَ» است. بعضی گفتند این «عَسَى» فعل امر از «وَعَمَ یَعِمُ» (مثال واوی) است. بعضی گفتند در اصل «اِنعامَ» بوده، همزه و نونش برای کثرت استعمال تخفیف داده شده و شده «عَسَى». حمزه و نونش برای کثرت استعمال تخفیف داده شده. در هر صورت، تصرفی از جهت صیغههایش در آن نیست.
«صباحًا» خوش باشی، «مَسَاءً» خوش باشی. صبح از مصادر بحث فقهی است. اما بحثش را داشتیم. از عصر شروع میشود، از بعدازظهر شروع میشود تا شب. به همهاش «مَسَاء» میگویند. نه از مثلاً ساعت سه و چهار بعدازظهر، بله، از آنجا تا شب. «اول مسائکم الله بخیر». شب دیگر تاریک هم که بشود. انگلیسی اینجوری است که ساعتها توی یک ساعت کاملاً عوض نایت میشود، میدل نایت. ولی توی عربی ظاهراً این شکلی نیست که مثلاً دیجیتالی نیست. بله. حالا این هم بحث بود. خیلی برای ما روشن نشد تو بحث فقهی که «مَسَاء» که گفته میشود دقیقاً چه ساعتی است؟ تعابیرش رایج بود، مختلف. عصر میگفتند، شب میگفتند. دیالوگ بستگی به موقعیتش دارد. لذا «مَسَاء» را خیلی وقتها معنای شام میگیرد. اگر دیدید در تعابیر ترجمههای شب گرفتن، خیلی تعجب نکنید. صبح و غروب. غروبِ خودمان، یا صبح غروب یعنی دیگر ضد صبح.
بیستمینش «کَذَبَ» به معنای «وَجَبَ» است. اعراب ندارد. کتاب شما اعراب دارد. چی گفته؟ «کَذَبَ» به معنای «وَجَبَ». «وجَبَ» و به این معنی غیر از صیغهی غائب ماضی دیده نشده و اسم بعدش فاعل است. به اقتضای معنایش با کلمهی «عَلَیکَ» و مانند آن آورده میشود. مانند: «کَذَبَ عَلَیکُمُ الحَجُّ»؛ واجب است بر شما حج. و «کَذَبَ عَلَیکَ العَسَلُ». و مقصود حل نمیشود. و مقصود در این مثالها واجب شرعی نیست، بلکه ترغیب به عمل است. و عسل در مثال دوم ممکن عسل خوراکی باشد، ممکن است راه رفتن تند باشد. عسل را معنی راه رفتن تا نمیرفت. و این کلام از عمر نقل شده که به عمر بن معدی کرب گفت، وقتی که از درد عسل با شکایت کرد، گفت: وقتی که از درد داره، باید داشته باشد. چرا حالش را دارد؟ وقتی که از درد پادرد عصب، وقتی که از درد عصب پا شکایت کرد. آهنگ ندارد. بعداز درد ویرگول ندارد. کتاب کی نوشته؟ بلاغی استعاره است. و گاهی کلمهی «الا» را حذف میکند و کاف خطاب بعدش را میگذارد. «الا» را حذف میکند، کافش میماند. مانند حدیثی که از پیغمبر (صلی الله علیه و آله) نقل شده: «مَن أَحتَجَمَ فِی یَوْمِ الخَمِیسِ وَ العَهدِ کَذَبا». جماعت میکند. پس روز پنجشنبه و شنبه واجب است فردا. تقدیرش «کَذَبا عَلَیکَ» است. و مقصود، ترغیب به حجامت کردن است در این دو روز برای هر کسی که میخواهد حجامت کند. و گاهی «عَلَا» و مدخولش هر دو در تقدیرند. مثل شعر عنترة عبسی که در دیوانش مذکور است. به زنش میگوید: «کَذَبَ العَتِیقُ وَمَا أُشْنَ بَارَدَیْنَ إِن کُنتُ سَاعَتِی أَبُو غَنٍّ فَرَّهَدِی». واجب است خرمای خشک و آب خنک مشک. اگر قبوق از من میخواهی، پس برو. تقدیر: «کَذَبَ عَلَیکَ» یعنی آنها را بخور، بهش قرائت کن. قبوق از من نخواه. قبوق تمام شراب شامگاه را میگویند. مثل صبوح که تمام شراب صبحگاه را میگویند. کجا گفته: «کَذَبَ العَتِیقُ شَن بَارَدَینَ»؟ بار دوم «أَبُو غَ قَبُوقٌ وَ صَبُوحٌ». این هم از افعال جامد. الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...