برخی نکات مطرح شده در این جلسه
ویژگی‌های اسم در قرآن
انواع تنوین و نون ساکن
تفاوت‌های تنوین و نون ساکن
ندا و کاربرد آن در قرآن
نقش فعل و حرف در نحو عربی
مضاف و مضاف‌الیه در قرآن
کتابت صحیح در قرآن
مفهوم ندا و منادی در قرآن
متن جلسه
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم مصطفی محمد فعال الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین رب اشرح لی صدری و یسر لی امری ولل عقدة یفقهو بحثمون در جلسه قبل اینجا بود که مهمترین رکن برای فهمیدن جمله عربی یک کلام عربی برای اینکه آدم بتونه ترجمه‌اش بکنه بفهمه تجزیه ترکیب بکنه اساسی‌ترین چیز اینه که ۷۰ ۸۰ درصد کار تموم شده بتونه اسم و فعل و حرف از همدیگه جدا کنه یعنی یه جمله رو که نگاه میکنه تشخیص بده اسم کدومه فعل کدومه حرف کدومه ۸۰ درصد کار حل بقیه‌اش دیگه ریزه کاریاشو که بتونه فعل‌ها رو باز از همدیگه تشخیص بده ابوابو بشناسه اسامی رو مبتدا خبر اونا دیگه بحث‌های فرعینه اصل ماجرا که کار سبک بشه برای آدم از عربی لذت ببره از کتاب عربی از روایت خوندن از قرآن خوندن لذت ببره به این نقش بستگی داره بحثمون جلسه قبل درباره اسم بود گفتیم که اقسام کلمه که اسم و فعل حرف درباره اسم یه سری ویژگی‌ها داریم که اینها باعث میشه که ما اسم را تشخیص بدیم این ویژگی‌ها تو هر کلمه‌ای که باشی معلوم میشه که اون کلمه اسم اولین ویژگی ابن مالک اولین ویژگی جر بود جر رو هم سه تا جر گفتیم جر به حرف ج جر به مضا جر به تبعیت جر به حرف جر مثل سوره مبارکه انعام بود مافی البر والبحر ما فلبر فلبر این فی حرف جر البر مجرور به حرف جر به حرف جر به حرف جر به حرف جر اولیش بود دومی جر به اضافه سومین جربه تبعیت برای اضافه هم مثال زدیم فی ظلمات الارض ان ظلمات الارض فی حرف ج ظلمات مجرور به حرف جر الارض مجرور به اضافه است چون این مضاف الیه ظلم مضا ارز مضاف الیه ظلما برای همین اینم نوع دوم میشه جرب اضافه دوباره مجرور میشه سومیش تبعیت عطف مثلا میشه نعت میشه عطر بیان بدل تاکید اینایی که تو بحث توابع داشتیم به تبعیت مثلاً میگه فی کتاب مبین فی کتاب مبین فی کتاب کتاب مجرور به حرف جر مبین مجرور به خاطر اینکه نعته نعت کتابه میشه فی کتاب مبین این جرش به تبعیت این بحثمون درباره جر بود مبینم به خاطر از تواب باریکلا اولین ویژگی اسم پس چی بود یعنی فعل مجرور ما نداریم فعل نه حرف جر سرش میاد نه مضاف سرش میاد نه اینجوریه که فعلی به یه فعل به یه جمله‌ای مثلاً به تبعیت مجرور بشه مثلاً حالا میشه جمله مضاف الیه باشه فعل فعل مضاف الیه نداریم اشتباه جمله مضاف الیه داریم ولی فعل مضاف الی نداریم حرف مضاف الیه نداریم باریکلا این مخصوص اسمه هرجا مجرور باشه یعنی حرف بر سرش اومده باشه یا اینکه عرض کنم خدمتتون که مضاف سرش اومده باشه یا به تبعیت عطف بشه یا بالاخره به یه تبعیت داشته باشه برای مجروری اینا همه علامت بر اینه که این کلمه اسم احسن دومین ویژگی دومین ویژگی تنوینه تنوین چون که فی اومده ما میفهمیم یعنی کلمه قبلش کتاب مجرور بله بله مطبوعش گرفته تابعم همین رو میگه تنو این دیگه بحث امروزمون تنوین رو البته در جلسه قبل یه توضیح اندکی گفتیم یه نون ساکنه‌ای که آخر فقط میاد پس ساکن آخر اسم فقط میاد وسط اسم و تنوین نداریم اونم آخر اسم چون ویژگی برای اسمه دیگه فعل و حرف تنوین تو لفظ گفته میشه در لفظ گفته میشه در نوشته نمیشه در وقف هم گفته نمیشه وقف گفته نمیشه یا خوانده نمیشه خوانده پس ویژگی‌هاش چی شد تنوین داره علی کفووند کوکووند این کلمه الان چی داره تنوین داره تنوین یه نون ساکنه و زائدم هست آخر کلمه یعنی جز حروف اصلی کفر که نیست تنوین جز حروف اصلی که نمیشه زائد آخر کلمه اومده وسط که نون می‌بینی توش نه ولی تو تلفظش نون تلفظ نون توی خط یعنی وقتی شما نوشتی نونی نیست وقتی هم وقف می‌کنی میشه کوف کفوا دیگه اصلاً نونی هم گفته باریکلا مثلاً ابرا ابر میشه ابرا را احیا انواع تا کنتم امواتا یه نون ساکن است آخر اسم میاد تو لفظ گفته میشه توی خط نوشته نمیشه تو وقف هم خونده نمیشه اینم بحث تنوین تنوین آقا جان نون ساکن تفاوت‌هایی داره من اول یه آیه‌ای از قرآن رو بیارم آیه ۲۳ سوره مبارکه حج ساکن است با نون ساکنه تفاوت دارد سوره مبارکه حج رو بیارید آیه ۲۳ آیه ۲۳ سوره مبارکه ان الله یدخل الذین آمنو وعمل الصالحات جنات تجری من تحت الانهار یحلون فیها من اساور من ذهب و لولو ان والیباسم فیها حریرن فیها حری دیگه تنوین گفته کلمات تنوین‌دار اینجا چیاست جناتان ذهبن لولوئن حریر یعنی هم تنوین نصب داریم هم تنوین جر داریم هم تنوین رفع داریم تنوین رفع جر اون ان جنات تنوینش تنوین جره حریر تنوینش تمرین رفع لولو ان تنوینش تنوینه نصب جنات نو جناتان ذهبن حریرون هم نونیه که ساکن است آخر کلمه اومده آخر اسم اینا همشم اسمه گفتیم تنوین وقتی میاد علامت اینه که اسم تنوین بر سر فعل و حرف در نمیاد تو لفظ هم گفته میشه جنات نونش گفته میشه تو خط نونی نوشته نمیشه جناتن نون نداره دوتا خط پایین بله تو وقفش هم خونده نمیشه حریر اینها ویژگی‌های تنو حالا فرق تنوین با ن ساکن یه نون ساکنه هم داریم ما گاهی میاد آخر برخی کلمات نون ساکنه میاد حالا یا وسط کلمه میاد می‌خوایم ببینیم فرق بین نون ساکن و تنوین چیه اینجا ۵ تا فرقه ۵ تا فرق ۱ نون ساکن حرف اصلی از حروف حجاء حروف حجا تو عربی همون حروف الفبای ماست ما تو فارسی میگیم الفبا عربی میگن حجا نون ساکن حرف اصلی از حروف حجا ولی تنوین چیه زائد حرف اصلی یعنی چی یعنی جز ریشه است مثلا میگم ینب ینبتو این نون ساکنه اینجا تنوین نه نون جزو حروف اصلی جز چون نبطه حروف اصلیشه ین با تو نبط حروف اصلی چیه اینجا نون درسته ساکن خونده میشه ین بوتو ولی تنوین نیست چرا چون جز حروف اصلیشه از حروف زائدش نیست تنوین هیچ وقت تو حروف اصلی نیست علی لام یه حروف اصلی ایناست نون جز ح پس یه فرق درست شد تمرین آخرش میدم معلوم میشه اینایی که گفتم چه خاصیتی داشته یمب یا مثلاً سمنون سمنان سمند سمند واسه سه نقطه سم میگه سمنو مسم دکتر سمند مسم این تنوینه چرا سا میم نون آفرین تنوین هیچ وقت جز حروف اصلی کلمه قرار همیشه زائ دومین نون ساکنه اینایی که گفتیم همه داره از همین توضیحات در میادا ببین الان اینجا یه توضیحات در مورد نون دادیم دومیش نون ساکن هم در هم در کتابت نه خط خط هم تو لفظ هم تو کتابت ادا می‌شود سمند سمند هم تو لفظش داره میاد هم تو کتابت نون میاد ولی تنوین فقط در لفظ در نه در کتاب تو کتابت دیگه نونی نمی‌بینیم علیون تو تلفظ نون داره ولی نونی نوشته نمیشه درست شد ولی سمند هم تلفظ داره هم نوشته میشه اینم ویژگی ۲ ویژگی سوم نون ساکنه هم در وصل هم در ادا می‌شود سمند شما چه بخوای وصل کنی چه بخوای به سمن مثلاً میخوای وقت به سمند ولی به علی به علی به علی قرآن به سر به علی به علی به علی به علی آخر که گفته میشه وقف کردم دیگه وقتی وقف کردن دیگه تنوین گفته نشد ولی به سمن وقف کردم باز نون گفته شد چه وصل کنم چه وقف کنم نون گفته میشه ولی در تنوین فقط در حالت وصل گفته میشه در حالت وق نه در حالت در حالت وقف دیگه ما نونی نمی‌شنوی چهارمین ویژگی نون ساکن در اسم در فعل در نون ساکنه هم تو اسم هم تو فعل هم تو حرفه ولی تنوین فقط تو تنوین فقط در اسم است نه در فعل و حرف اینم تفاوت چهارم ما نون ساکن ینبوتو توی اسم بریم نبط مثلاً سمند سمند مسمن نون نون ساکنه اصلی واسه همین هم تو اسم میاد ان خود حرف ان حرف ولی نونش نونه ساکنه اصلی تنوین نیست درست شد چون نون تنوین فقط توی اسم میاد تو فعل و حرف نمیاد اینم چهارمین تفاوت پنجمین تفاوت نون ساکن در هم تو وسط کلمه میاد هم تو آخر کلمه نون ساکنه هم وسط کلمه میاد هم آخر کلمه ولی تنوین فقط آخر کلمه میاد مثلاً ابن ابن ابن خب این ابن نونش نون ساکن نون ساکن است یا تنوینه چرا حروف اصلی کلمه است در وصل گفته میشه هم در وقف گفته میشه هم تو لفظ میاد نونش شنیده میشه هم تو کتابت نونش نوشته میشه هم تو اس میاد هم تو فیلم یبنی هم تو حرف میاد باریکلا وسط کلمه میاد هم آخر کلمه آخر کلمه هم اومده ولی تمرین فقط آخر کلمه میاد علی علی یانی که مثال زدیم بله علیون این نونش اولاً که جزو حروف اصلی ثانیاً تو لفظ گفته شد نون علیون ولی تو کتابت نونی نوشته ثال تو وصل علی جاء علی و امر تو وصل گفته میشه ولی جاعلی تو وقت دیگه ما تنوین نداریم هم تو اسمه هم تو فعل هم تو حرف ولی اینجا فقط تو اسم نون علی آخر کلمه میاد اینجا تو تنوین بعد وقت دیگه نمیاد اینم بحث فوق العاده مهم حالا اگه بحث جا افتاده یه مثال قرآنی می‌خوام بزنم ببینیم این چیه حله روشن سوره مبارکه علق رو بیارید آقا در محضر قرآن هستید دیگه انشالله مبارکه علق آیه ۱۵ کلا لع لم ین ته لنس بن ن جز سی چند تا سوره مونده تموم شد کلا ان لم ین ته بن ناصیه لنسفع مگه این لنصفاً فعل نیست فعل چرا باریکلا گفتیم تنوین حرف جر آها این لام حرف جر نیست حرف تاکیده آفرین اینجا فعلیه که تنوین داره چرا چون کتابتش مشکل داره تو قرآن چند جا داریم تنوین گذاشته اصلاح بشه کتابت قرآن لنسفند در واقع این شکلیه لع فعن پس گول نخورید لنسف عن نونشم نون تاکیده نون تاکید خفیفه نون تاکید خفیفه است اتفاقا نون ترکیب از ویژگی‌های مختص فعله تنوین از ویژگی‌های مختص اسم ما اینجا گیر کردیم این ویژگی مختص فعله یا ویژگی مختص اسمه حتما موی جلوی پیشونیشو می‌گیر اس عصر سلطان اسوف سلطان زورگوی خشن دیکتاتور سلطان اسوف بترسیم از پدر و مادر توی صحیفه سجادیه داره اسوف به معنای کسیه که سخت‌گیره لنفعه یعنی با سخت گیری می‌گیری می‌کشیم ناسی موی جلوی پیشونی رو اگه دست برنداره لنصفاً بال ناسیه پس این نونش نون تاکیده خفیفه است نه تنوین نونش نون ساکن است تنوین نیست پس قاطی نکنیم هر جا سریع اینو دیدیم تو کتابت قرآن یه وقتایی تو کتابت قرآن اینجوریه به شکل تنوین گذاشت ولی بله مال عرباست دیگه یه آیه دیگرم بیارید اونم ببینیم این مسئله حل بشه برامون چون ما می‌خوایم ادبیات قرآن بخونیم دیگه معمولا این حرف کتاب نحوی سوره مبارکه یوسف آیه ۳۲ هیچ کتابتشه در کتابت این شکل نوشته تمرین سر تنین نیست گل ساکن است به شکل تنوین نوشتن اشتباه نکن علامت نکته بحثمون اینجا بود چی بود گفتیم آقا اگه ویژگی خاص اسمه پس چرا اینجا سر فعل اومده حرفمون این بود سر فعل نیومده تنوین نیست چون این نون ساکن است به شکل تنبیه نوشتن کتابت قرآن اشتباه نوشتن تو قرآن‌های رایج ما کتابتش اشتباست بعد نون ساکنه بذارن ولی به شکل تنوین نوشتن پس این قواعدی که ما گفتیم نقض نمیشه تنوینه پس چه جور تو وصل داره هم تو وصل گفته میشه هم تو وقف داره گفته میشه هم چه میدونم نکات مختلفی که در مورد این بحث چیز گفتیم هم تو اسم میاد هم تو فعل میاد هم تو حرف میاد مثلا این چه تنوینیه که تو همه اینا اومده تنوین نیست همین یه آیه دیگرم بخونیم سوره مبارکه یوسف آیه ۳۲ ق فضال کن الذی لمتننی ولقد راوته عن نفسهی فستعص ولعن لم یفعل ما آم جن ول یکون من الساغرین لیکونن لیک لا یک نن این شکلی باید باشه پس اینم تنوین کتابت فعلم میاد خط قرمز قرآن این آیه دومین ویژگی اسم تموم شده اولیش چی بود بله بله جر تنو رقص تنوین هم تمام شد به لطف خدا سومیش ندا آقا فعل و حرف ادات ندا سرش نمیاد شما نمی‌تونی فعل رو ندا حرف رو ندا کنید یا یفعل یا یضر یا ان مثلاً حرف جر رو شما ندا کنید اسم صلاحیت منادا واقع شدن داره فعل و حرف منادا واقع نمیشه فقط اسمه که منادا واقع میشه هرجا ما دیدیم که ندا آمده ادات ندا اومده بر سر کلمه‌ای اسم اح مثال قرآنی سوره مبارکه اول ادات ندا رو بگم که ادات ندا رو گفتیم ادات ندا ادات ندا حم برای غریب وقتی نزدیکه میگه فلان از مهدی ای یوس وقتی نزدیک یا و ای اینها برای متوسط البته یا برای مطلق هم گفته میشه حالا عرض ایا و حیا ای ایا زید حیا زید وقتی خیلی دوره منادا با ایا و حیا صداش الا یا اهل العالم و قرآن که نداریم غیر از یا توی روایاتم به ندرت مدل‌های دیگش پیدا بشه جان و یا برای مطلق نداه یعنی ما می‌تونیم همه نداها رو با یا بیاریم که نزدیک بشه چه متوسط باشه چه دور باشه زیاد داریم وا حسینا ما محمدا وا جعفرا وا که میاد جز ادات ندای منادای مندوب برای منادایی که داریم براش ندبه می‌کنیم با گریه و زاری تو مصیبت وا حسینا به این شکل میشه واما وا علی یا حالا روایت همیشه برای مصیبت نیست الان روایتی می‌خونه وا برای القای هیج ابراز هیجانه گاهی هیجان در مصیبت گاهی هیجان به شادی آیا هیجان به انتظار حالا عرض می‌کنم این حله حله آقا حله ادات ندا سوره مبارکه کهفو بیارید منادای مندو ندا حرف نیست ندا ادات ندا ادات ندا حرف و این ادات بر سر هر کلمه‌ای بیاد اون کلمه اسمه حل خودش حرف سوره مبارکه کهفو بیارید آیه ۹۴ ۹۴ سوره مبارکه قالو یا ذالقرنین ان یأجوج و ماجوجه مفسدون فی الارض بله قالو یا ذالقرنین یاج ندا نیست که یاجوج و ماجوج مال خود کلمه است یاجوج اسم خماسی خب یاجوج ماجوج نهم مغول بودن دیگه مال چین اون طرفا بودن ازبکستان خلاصه خاور یا ذالقرنین پس معلوم میشه کلمه ذوالقرنین چیه اسم حالا نکته داره یا ذوالقرنین آفرین یا قرنین خود ذوالقرنین اسم خودش خود ذوالقرنین چون منادا واقع شده ولی این دو تا کلمه پس مجموع دو تا کلمه یه اسمه گاهی اسم مجموعه دو تا کلمه است آها کلمه لفظ موضوع مفرد بود اسم لفظ موضوع مفرد نبود و اینجا دو تا کلمه با همدیگه یه اسم تشکیل داده اشکال نداره اسمی داریم که از دو تا کلمه برخی اسم‌ها هست که از دو تا کلمه تشکیل شده بله این زا جز اسما سته است زازو فنفو این زا تو حالت نسبی زا خونده میشه تو حالت رفعی زو خونده می‌شد تو حالت جری زی یعنی هو ذوالق یا ذوالقرنین به ذلقرن به ذوالقرنین مثل ابوذر همیشه همیشه میگن ابوذر غلطه اباذر ابی ابوذر اباصالح ابوصالح ابی صالح مررتو به ابی صال مررتو به ابوالفضل یا ابوالفضل هو ابوالفضل اون بنده خدا رفته بود روی موقع وزنه برداری نوشته یا ابوالفضل کلی خندیده بودن به این بنده خدا یا ابوالفضل یا ابوالفضل در حالت نسبی عبا میشه نه ابو یا ابوالفضل ترکیه ابوالفضل یا ابوعبدالله اباعبدالله عبدالله حالا ترکیب خود اباعبدالله یه اسم ابوعبدالله دو تا کلمه است تشکیل والقرنین القرنین هم حالا بحث مثنی میاد القرنان قرنین القرنین دو تا قرن دو تا کلاه خودش دو تا تیکه داشته امیرالمومنین هم یکی از اسامیشون ذوالقرنینه چون دو جای فرق مبارکشون شکافته شده بود یکی در جنگ بدر یکی هم در عرض کنم که هنگام شهادت دو جای سر شکافته شده ذوالقرنین دوتا قرن داره دو جای سر حالا ذوال دوتا کلاه خودش دوتا آرم داشته ذالقرنین قالو یا القرنین این بحث منادا بود مثال حالا یه روایت خیلی قشنگ از کتاب قرب اسناد مرحوم همیری کتاب‌های معتبر ماست کتاب قرب الاسلام ما بنا بر اینه که انشالله لابلای این بحثمون مباحث حوزوی رو هم بگنجونیم بحث اصولی بحث فقهی روایت تفسیر اینجور چیزا می‌خوایم انشالله لابلای بحثمون زیاد بشه روایت‌های جذاب قشنگ تا به حال کمتر شنیدیم روش کمتر مثال زده شده پیغمبر اکرم یه حدیثی دارند حضرت محمد مصطفی من حدیث رو می‌خونم باید با دقت گوش بدین کلمه به کلمه می‌خونم خب به جای مناداش که رسیدید به من خبر میدید که مناد کجاست بوق قال رسول الله اگه کسی هم تونست ترجمه بکنه با همدیگه می‌خوایم ترجمه بکنیم کلمه به کلمه میگم ترجمه می‌کنیم ببینیم قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم اون که لما عسریبی وقتی منو سیر داد الی السم به آسمان ونتهی تو رسیدم الی صدر المنته به شدت المنتها که اون جایگاه نهایی بود که پیغمبر رفتن در معراج بله قال ان الورقت منها تزل الدنیا اون درخت صدر المنتها فرمودند که یه برگش دیدم کل دنیا رو سایه میندازه من رفتم آخر کار بود عنده المنتها که تو قرآن هم داره یه برگش بر کل دنیا و علی کل ورقت در هر برگی ملک یثبح الله سر هر برگی یه فرشته‌ای بود که تسبیح خدا رو می‌کرد یخرج من افواهم الدر از دهناشون دور بیرون میومد ولی یاق مقدار خمس معت هر در نوری که میزد برقی که ازش میزد به فاصله ۵۰۰ سال به چشم می‌خورد یعنی به اندازه ۵۰۰ سال فاصله کسی بخواد راه بیفته از ۵۰۰ سال قبل که راه بیفته ۵۰۰ سال دیگه برسه تو این مسیر اون برق یاقوتی که از دهن این فرشته میزد برق دور به چشم این میاد وما سقط من ذالک الدر ولی یاقوت یخزنونه ملائکة مو کلین فرشته بودن سر برگا اینا تصمیم گفتن با هر تصمیمشون یه دور می‌افتد بیرون این دورا رو یه سری فرشته دیگه جمع می‌کردن یلقونه فی بحر من نور می‌نداختن توی دریایی از نور چقدر حدیث زیباست یخرجون کل لیله جمعه الی صدر منتهی اینها هر شب جمعه میومدن به صدره المنتها این فرشته‌هایی که جمع می‌کردن اینها رو فلما نظرو الیه رهبوبی یا رحبو وهبو مرحبا گفتن اینا وقتی به من نگاه کردن فرشته‌ها پیغمبر اکرم می‌فرماید به من مرحبا گفتند و قالو یا محمد خب رسیدیم به ندا یا اینجا اسم چی بود اسم شریف رسول الله مرحبا ل گفتن مرحبا به شما فسمعتو اضطراب ریح الصدرته و خفقت ابواب الجناس پرواز میکنه می‌فهمند که شنیدم صدای باد صدر المنتها و صدای به هم خوردن درهای به باز می‌شد و به هم می‌خورد خود پیغمبر می قد احتزت فرحن لمج حالا شایدم اونها دارن میگن بله فسمعنا ولی حضرت می‌فرمایند که حالا ظاهرش اینه که میگن من شنیدم میگن که اینها این باد به خاطر اینکه از شدت خوشحالی به خاطر اینکه شما اومدی همه به حرکت افتادن این به وزیدن گرفته و همه به تکاپو افتادند فسمعت الجنانه تندی فسمعت تو جنان الجنان چیه جمع جن الجنانه تونادی تونادی یعنی چی ندا میده با چی ندا میده و چی میگه میگه شوقا وا شو وا چیه جز اعداد ندا شوق چیه منادا اسم آفرین دیدم بهشت حالا این بعداً توضیحش تو بحث مندوبه بحث مندووب بعداً می‌رس شبگاه با همدیگه وا شوقا الی علی به به به به به شنیدم بهشت می‌فرماید وای که چقدر من مشتاقم به علی و فاطمه والحسن و الحسین علیهم السلام اونجا شنیدم بهش میگه چقدر من مشتاقم دلیل و فاطمه و حسن حسین بحث مناد دو تا مداد توش بود دیگه یا محمد یکم با شوق قرب الاسناد صفحه ۱۰۱ بحث تمام هر قاعده‌ای که میگیم بحثی که میگیم یه نکته و یه تذکر پاورقی میدیم الان یه تذکر در مورد ندا گاهی ادات ندا حذف میشه ولی منادا سر جاش یوسف ارضا یا یوسف بوده یارو برداشتیم یوسف احراز کن از این خب مثال قرآنیش سوره مبارکه نور آیه ۳۱ رو بیارید توبو الی الله جمیعاً آیه ۳۱ آخر آیه جمیعاً ایها المومنون لعلکم آها ایها رو دیدین چه شکلی نوشته ایها یوحل اینم باز از اون بحث‌های کتابتیه که مشکل داره بعد این شکلی می‌نوشت ایها ال غلط‌های قرآن معلوم میشه العیاذ با قاطی کردم ایها المومنون توب الله جمیع ایها المومنون لعلکم تفلون بعد میگفت چی جمیعاً یا ایها المومنون لعلکم طفلحون ولی یار و انداخته ادات ندا حذف شده ولی منادا مونده منادا اینجا چیه ایها ایها منادا آقا پس المومنون چیه بعداً توضیحاتش انشالله خواهد رسید عطف بیان برای ایها ایها اینا که میاد خودش مناداست المومنون میشه عطف بیان ایها که بعداً بحثش خواهد رسید انشالله اینم نکته رو تذکرش واجب بود ما انشالله تو بحث بعدیمون دیگه میریم ایشالا سر وقت خود سوره مبارکه الرحمن فقط از اون پنج تا ویژگی اصلی که از اسم ندا و تنوین الف لام را خواهیم گفت و مسند رو انشالله بهشت خواهیم پرداخت و الحمدلله رب الع
جلسات مرتبط
جلسه یک : ادبیات قرآن و تاثیر آن بر فهم دین
ادبیات قرآن
جلسه دو : بررسی ویژگی‌های زبان قرآن
ادبیات قرآن
جلسه چهار : علامت‌های اسم در قرآن
ادبیات قرآن
جلسه پنج :
ادبیات قرآن
جلسه شش
ادبیات قرآن
جلسه هفت :
ادبیات قرآن
جلسه هشت :
ادبیات قرآن