کشف دقیق حروف جر در سوره الرحمن
بیعت تاریخی هزار نفر با امیرالمؤمنین
حضور اویس قرنی به‌عنوان نفر هزارم بیعت
ده آیه‌ای که فقط درباره امیرالمومنین(ع) نازل شد
چگونه الغدیر ولایت را اثبات می‌کند؟
حسان بن ثابت و شعرهایی که تاریخ ساخت
آیات قرآن درباره تفاوت مؤمن و فاسق
نشانه‌های تمییز و جار و مجرور
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
بسم الله الرحمن الرحیم علامتهای اسم و فعل گفتیم خوب از کلمه دیگه چی میمونه حرف حرف علامت نداره راهم الحرف که حل و فی ولم فعل مضارع یلی لم کیشم میگن علامت حرف از باب عدم ال علامه عدم قبول العلامه هو العلامه همین که علامتی نداره علامتشه یعنی اگه هیچ کدوم از علامتهای اسم و فعل رو نپذیرفت این علامت حرف بودنشه بله مثال قرآنیشو بگیم دیگه بریم تو تمرین سوره مبارکه آل عمران آیه ۱۵۹ فبما رحمت من الله لنت لهم ولو کنت فضً غلیظ القلب لنفضلو من حولک فاف عنهم وستغفر لهم مشاورهم فی الامر فاذا عظمت فتوکل علی الله ان الله یحب متوکلین حرفا اینجا کجاست آقا ما که حالا مار بستگی داره مارو میشه گرفت له له و لو الو علی الله لنفذو دوباره لام من حولک من فای فف انهم ان وستغفر واو لهم لام وشاورهم واو فعل امر فی فاذا هم ف هم اذا اعظم ف توکل فتوکلفات علی الله علی ان الله بله یحب المتوکلین حرف جر سرش میاد ولی مجرورش نمی‌کنه حالا اینا توضیح حرف یحب المتوک اینا علامت سوره مبارکه الرحمن بریم خدمتش فعل و حرفش رو هم کشف بکنیم خوبه دیگه اسمش رو کشف بیاریم سوره مبارکه الرحمن خود شما بفرمایید اینجا الرحمن افعالش رو تک تک مشخص کنیم صفحه ۵۳۱ خوب بفرمایید الرحمن فعل اسم حرف بعدی الف لامش چیه الف لامش تعریف علم القرآن علم فعل الف و لام الرحمن رحمانش اسم الرحمن چون رحمان اسمه چون الف لام داره الف لام حرف علامتهای فعل و اسم را علم القرآن کدام یک از هفت تا علامت ۷ بعلاوه چهار رو داشت بله مقدم ماضی بودن خلق الانسان این چی خلقه علمه البیان اینم مثل همون جدان حرفش معلومه دیگه اون سری هم گفتیم خیلی حرف باریکلا یزد شدن مضارع بودن والسماء رفعه و وضع المیزان ان آها ان ناصب است عن نافیه که نداریم که ان ناصبی ان لا تتقو ان لا تسقو فعل چیه اینجا فعل چیه اینجا لا حرف لاه ان لا تسقو عن حرف لا حرف تتقو فعل و اقیم الوزنه اقیمو امر احسن المیزان ضمیر فاعلی میشه گرفت ولا تقصرون نهیه ولا تخصر المیزان لا تخصرون والارض وضع حال الان بازی کذبان مضارع بودن خلق خلقه و خلق الجان مرجل بحرین مر مازی یلطقیان مضا برزخان لا یبقیان دوباره مضار یخرج یخرجو کدوم کدوم لایبگان نهی نیستند چون اگه نهی باشه جذب میده یخرج منهم لعل والمرجان بله یخرج مضار و له الجوار المنشئات فی البحر کلعلام بیایم و یبقا وجه رب مضار یسئلهو دوباره مضا صنف فروغ این تصویر سین داره ام استطعتم ان ان نفنا ساختن ان شرطی است ان جاذبه ماضی جزم ظاهری پیدا نمی‌کنه جذب محلی پیدا میکنه میگن محلم محلان مجزوم چون خودش مجزومه بله مضا مضا ان تنفضو ان ناصر احسنت پس تنفضو چیه فعل فن فوزو امر لا تنفزونه دوباره مضار یرسل علیکم یرسلو مضارع شواز و منار و نهاس فلا تننتصران مضارع فاذا انشقة السم اعضای شرطیه اذا انشقت انشقت هم شرطیه سرش اومده هم یه علامت دیگرم داره تای فاعلی انشقت السما تای فائری تایپ فاعلی نیست چرا آها امشب قطع از سما پس اون کسرش چیه کسره برای رفع التقا ساکن پس امشب قطع از سما تنیس ساکنه فک تایم تنیس ساکن مضار انسان جان یعرف المجرمون می‌خوام حدیث بخونیم حالا یعرف مضارع بانوسی و الاقدام یا خزا مضار هذهی جهنم التی یکذبه مجرمون یتوفونه دوباره مضا بله من خافه خافه مازی لمن منش نه موصول است زوات افنان فیهما تجلیان متکین ال جنتین جنا جنم ماضی لم یتمس لم چیه جاذبه لم یتمس آها نه اون هنه ضمیره احسنتس بله الجزا الاحسان لنا تکذبان دوباره مضارع فیهما انا نزاقتانا خیرات الحسان هورن محصولات لم یتمصحن دوباره لم جاذبه فبیا تبارک اسم رب تبارک ماضی اسم ربک ذ الجلال و چند تا حدیث زیاد من حدیث شما عزیزان می‌شنوید بعد نه دیگه الان فعلاً فقط اصل کلمات آشنا بشیم بعد معناش آخرش حدیث اول معنیشو بخونم بعد بگید کتاب‌های حالا نهج البلاغه‌اش رو اگه بخونیم فرصت بشه میشه نهج البلاغه رو باز کنیم که قال علیه السلام به وقار عرض کنم که ارشاد مفید به کتابی که بنده دارم که یک جلدی اصل ارشاد دو جلدی اونجا یک جلدی صفحه ۳۰۶ خوب کتاب خیلی کتاب معتبریه دیگه از جهت مقتل و اینها هم کتاب خیلی درجه اعتبارش بالاست شیخ مفید العرشاد ارشاد القلوب مال دیلم احادیث اخلا قال علیه السلام به وقار کلمه کلمه می‌خونم ترجمه می‌کنم بعد آخر حضرت در منطقه زیقار بودند و هو جالس بله اسم و فلو حرفشو می‌خوام اینجا پیاده و هو جالس لأخذ البیع حضرت نشسته بودن برای اینکه بیعت بگیرند ماجرا مال جنگ صفین ظاهر حضرت منطقه ضیقار نشسته بودند برای اینکه بیان بیعت بگیرند بله امیرالمومنین کوفه الف رجلن لا یزیدون رجلاً ولا ینقصون رجلا فرمودند از جانب کوفه هزار نفر میان برای بیعت که نه یه نفر کم نه یه نفر بیشتر دقیقا هزار نفر میان برای ب یبایعوننی علی الموت هزار نفر با من بیعت می‌کنند تا پای مرگ بمونن پیش من قال ابن عباس ابن عباس میگه فجزعتو لذال میگه من ریختم به هم گفتم الان اینا بیان هزار نفر نباشن دیگه ما کارمون ساخته آبرومون رفته ترسیدم یه نفر کم یا زیاد بشه ایمان نیست دیگه اینجوری فیفسد الامر علین علینا یفسده بهتره اینا جور در نیاد امر به ضد ما تموم میشه خراب کارمون خراب میشه یه جمله‌ای می‌گیرن و تو بوق و کرنا ولم ازل محموما من همش ناراحت بودم دعبی احسان القوم حتی ورد اوایل من نشستم فقط درگیر بودم که اینا که میان بشمارم تک تک چه جور در بیاد هزار نفر بشن چند نفری شروع کردم شمردن فجعلتو احصیه فستوفیت عددهم همه رو شمردم ۹۹۹ نفر ث انقطع دیگه هیچکی نیومد منم ناراحت و پکر ۹۹۹ نفر اومدن از کوفه فقلت انا لله و انا الیه راجعون گفتم بدبخت شدیم آقا ماز حمله علی ما قال توجیه کنیم امیرالمومنین گفته هزار نفر ۹۹۹ نفر اومدن فبینما ان مفکر فی ذا من نشسته بودم تو این مسئله فکر میکردم شخصا قد اقبل دیدم حتی اذا دنا و اذا هو رجلن علیه قباء صوف معو سیف هو و ترسه و ادواته یه مردی نزدیک شد دیدم که یه قبای پشمی تنشه شمشیر و سپر و ادوات جنگی هم داره امیرالمومنین علیه السلام نزدیک به امیرالمومنین شد فقال له یدک ابایک به حضرت گفت آقا جان دستتونو بیارید جلو من با شما بیعت کنم فقال له امیرالمومنین علامه تبایونی علامه مای علی ما علامه گفته به من به ما به من گفته میشه سر چی می‌خوای با من بیعت کنی قال علی سمع و الطاعه می‌خوام با شما بیعت کنم بر سمع و طاعت والقطال بین یدیه حتی عمود او یفتح الله علیک بجنگم تا بمیرم خدا بر شما گشایش و پیروزی فقال له مسم حضرت به اون نفر هزارمی گفتند که اسمت چیه قال اوی رضوان الله علیه قال انت اویسن القرنی حضرت فرمودند توس قرنی هستی قال نع قال الله اکبر امیرالمومنین فرمودند الله اکبر اخبارنی حبیبی رسول الله حبیب من رسول الله به من خبر داده بود انی پیغمبر به من بشارت داد و من اویس یکون من حزب الله و رسوله که از حزب خدا حزب پیغمبره یموت علی شهادت با شهادت از دنیا میره یدخل فی شفاعت مثل ربیة و مضر دو تا قبیله بزرگ عرب بودند مضر فرمودند با شفاعت اویس قرنی به اندازه ربیعه و مضر میرن تو بهشت قال ابن عباس فسری والله انی ابن عباس میگه من خیلی خوشحال شدم که این هزار نفر خلاصه دور شد حرف امیرالمومنین غلط در لذت حدیث رو بردید دیگه الحمدالله بزرگترین قبایل آدم ببخشه مثلا یه کنایه‌ای توشه عدد نمی‌خوان بگن از کثرتشو می‌خوان برسونن میگم تو بین همه قبایل مثلا یکی به اندازه یه قبیله کوچک میتونه ببخشه منظور گنده‌ترین قبیله بزرگترین قبیله آره فقیر شیعه رو لا تستخف لا تستخف الفقیر من شیعتکم یه همچین جواب فقیر از شیعه رو خفیف او به اندازه ربیعه و مضر میتونه شفاعت کنه فقرای شیعه رو کم ندونی که آقا این فقیر صدای خروس یا گرگه س** گرگ خوب قال علیه السلام ما به وی غار به وی غار به حرف جهر زی پس اسمه چون مجرور شد غار هم دوباره مجروره به مضاف الی وهو جالسون حرف هو هو مبتدا پس اسم جالسون می‌خوایم اون شناسیمون قوی بشه یعنی کلمه رو بشنویم و علامت‌ها رو تو ذهن مرور بکنیم جالسون تنوین داره لا اخول بیعته ل حرف اخذ مجرور به حرف جر البیعه مجرور به اضافه اگه نمی‌خواد من همه رو بگم که بهترین من قبل الکوفه منصوبی کمش منصور من قبل اسم پس الکوفه دوره مضاف الی الف رجلن مضاف مضاف الی لا یزیدون رجلاً ولا ینقصون رجلاً رجلاً تمیزه یکی از اون هفت بعلاوه ۴ چارتای آخر تمیز یبایعوننی علی الم قال ابن عباس فجزعتو لذالک جز تو و خفتو ان ینقص ان ینقص القوم عن العد او یزیدون علیه فیفسد منصوب عدات نصب مقدر الامر علینا ولم ازل لم ازل لم محمومن دعبی احساء القوم حتی ورد اوایله فجعلتو لم از ازل فعل اح فعل صیغه ۱۳ مضارع ازول و نزول و عضولا شده از یازال و این چیز نزال اذان و نذاال یزال و یازالانه یازالونه تزالو تضالانه اذان اذاال لم ازل شده ازل شده مثل یکونو شده لم یکون اذاالمی از قاعده فجعلت احصیهم جعلتو فستوفیتو سیه مضارع اوهسی مضارع فستوفیتم تای فایل عددهم تسمعت و تسعت و تسعون رجلا ثم انقطع مجيع القوم انقطع ماضی فقلت تایپ فایل انا لله و انا الیه راجعون ماذا حمله علی ما قال کال ماضی فبینما انا مفکر فی ذالک اذ رایته زمانی که در آن حال در آن زمان رایتو شخص رای تایر فا قد اقبل اقبل حتی اذا دنا رضا شرطیه نیست تا اینکه نزدیک شد علیه قباء صوفان فقرب من امیرالمومنین غرب جزاس امید ادات فن نداره فبینما انا مفکر یه جا گفتید که ماضیه اون ماضی من احساس کردم که انگار امیرالمومنین فقال له نزدیک شد ماضی نزدیک به امیرالمومنین شد بقال لهو عمدت یدک ابایک به حضرت گفت که یه وقتایی جزای امر میاد باز دوباره مجزوم میشه عمده یدک ابایع توام با شما بیعت کنم فرمودند الا توبای حرف ما بوده قال علی الصمع و الطاعه و القطال بین ید حتی اموت حتی جز اعداد نس یه وقتایی می‌بینیم حتی جز ادات نصب سر فعل مضارع حتی اموت او یفتح فقال له مسم قال او قال انت قال الله اکبر اخبارنی حبیب رسول الله انی ادرکو رجلاً من امته یقال له مضارع یقال مضارع قرنی یکون من حزب الله یکون فعل مضارع و رسوله یموت علی ال یموت فعل مضار یدخل فی شفاعت یدخلو فعل مضار مثل و ربیعته و مادر قالب نبات فسری والله سوریه اینجا فعل مجهوله این از این حدیث خسته شدی ظاهراً نه نهج البلاغه بخونم فرصت نهج البلاغه نمیشه یه تیکه اگه اجازه بدین از الغدیر علامه امینی هم بخونیم ایام عید غدیر بوده حیفه این کتابو دیگه خلاصه آوردیم اینی که می‌خوام بخونم از این تلخیص الغدیر که بنده آوردم یه مطلب درباره جنایت‌های معاویه است یه مطلب درباره فضایل امیرالمومنین کدومو بگیم غزل امیرالمومنین اونم خوبه البته از این جهت که هر آنچه از فضیلت‌های علی هست نه جنایتش این بود که دستور داد که هر آنچه از فضیلت‌های امیرالمومنینه در بیارند برای خلفا الحدیث را جلب کننده اردوانه خوب به تلخی سلغدیر که بنده اینجا دارم علامه امینی برای نوشتن الغد پسرشون فرموده که پدرم صد هزار کتاب را دائماً مطالعه کرد صد هزار کتاب که حالا دستشونم فلج شد نیمه تنشونم فلج شد برای اینکه اثبات بکنند امامت و ولایت امیرالمومنین رو رضوان الله علیه بله حالا همین که حالا این الغدیر نوشته شده تلخیص شده تلخیصشم ترجمه شده لااقل ترجمه بعضی حق داره به گردنمون به خدا قسم حق داره فرجمون تو ثواب شریک الغد حالا ما از این راه داده به شراکت حالا ما از این الغدیر از تلخیصش به این کتاب ۵۰۰ صفحه است ظاهرا که ما داریم ۱۵۰۰ صفحه‌ای صفحه ۲۰ اینجا مطلبی داره از شعر حسان بن ثابت شعر گفته حسان بن ثابت تو بیت سوم اومده اشاره کرده به ۱۰ تا آیه‌ای که در فضیلت امیرالمومنین و کلمه مومن گفته شد و منظور ده تا مومن قرآن که منظور امیرالمومنینه ما این ده تا آیه رو می‌خوایم بخونیم اول ۱۰ تا آیه‌شو می‌گیم جونی نمونده حالا شما اگه جون دارید آیه اول افمن کان مومننا کمن کان فاسق لا یست آیا کسی که مومنه با کسی که فاسقه برابر لا یست از طبری در تفسیرش نقل می‌کنند که ولید بن عقبه با امیرالمومنین بحثشون شد ولید برگشت گفتش که انا عبسه منک لسان من زبونم از تو گویا تره و احد منکه سنان شمشیرم از تو تیزتره و رد من کل الکتیبه خلاصه و قال علی علیه السلام اسکد فانک فاسق تو ساکت باش که تو فاسقی بعد این آیه رو خوندن این آیه نازل شد افمن کان مومننا کما کان فاسقا لایستبون تو فاسقی آیه نازل شد کسی که فاسقه با کسی که مومنه برابرند برابره این دومی نه دیگه چون فاصله داره چرت و پرت میگه هو الذی ایدک بن نصره و بالمومنین او کسی است که خدای متعال کسی است که تو را تایید کرد با نثرش و با مومن اینجا از ابوهریره نقل شده که مکتوب علی العرش لا اله الا الله وحدی لا شریک لی خدای متعال رو عرش نوشته که هیچ خدایی غیر از من نیست من تنها و شریکی ندارم و محمد عبدی و رسول الله به علی محمد عبد من رسول با علی تایید کردم علی وح مومنین منظور فقط علی به تنهایی خدا تایید کرد با کمکش و با مومنین مومن منظور فقط علی پیغمبر فرمودند که وقتی رفتم معراج اسم مغرونه یکی وقتی رفتم بیت المقدس در معراجم به سما بیت المقدس اونجا بر صخره دیدم نوشته لا اله الا الله محمد رسول الله به علی وزیره تایید کردن با علی وزیر روح مومنین شب جمعه میره بیت المقدس که عرش خدا در زمینه و از اونجا خدا خلاصه خیلی روایت عجیب غریبی بود از اونجا نگاه میکنه و از اونجا خلاصه خدا انشالله از دست این صهیونیست‌های خبیث آزادش ولما انتهیت الی صدرة المنتها وجدت علیها انی انا الله لا اله الا مهدی محمد اللهم صل علی محمد صفتی من من خدا هستم هیچکی غیر از من نیست پیغمبر صفحه منه برگزیده منه از خلقم تایید کردم اون رو با علی وزیر خودم و او کمک ولما انتهیت الی عرش رب العالمین وجدت مکتوبا علی قوائ من نظرم اینه که من عربی بخونم اگه ترجمه‌اش جا نیفتاد بپرسیم لما انتهیت الی عرش رب العالمین روشنه وجب تو مکتوباً علی قوائمه قوام یعنی ستون‌های عرش انی انا الله لا اله الا محمد حبیب من خل علی وزیری وزیره و ناصرته به فلما وصل الجننه تو بهشت هم که رفتم وجب تو مکتوبا علی باب الجنه لا اله الا انا و محمد حبیبی من خلق علی وزیره لایه دوم پس آیه دوم وزیری که خدا کمک کرده پیغمبر و با او امیرالمومنین اینم دومین آیه سومین آیه یا ایها النبی حسبک الله و من اتبعک من المومنین پیغمبر خدا برات بسه و ما از اون مومنایی که دنبالت راه افتادن اونا برات سومین آیه است دومین آیه همین ایده این سومی چهارمی من المومنین صدقو ما عاهد الله فمنهم من قضا نحبه و منهم من ینتظر وما بدلو تبدیل گفتن آیه درباره حمزه و امیرالمومنین حمزه خوب شهید شد منم ینتظرش امیرالمومنین و از امیرالمومنین حضرت بالای منبر بودند سوال شد که این آیه چیه فرمودند هادل آیه نزلت فی این آیه در من نازل شده و فی امی حمزه و فی ابن امی عبیدة بن حارث بن عبدالمطلب درباره عمو حمزه و پسر عموم عبیده است فما عبیده فقط نحبه شهیدا یوم عبید روز بعد حمزه هم روز احد کشته شد منم منتظرم فانتظر اشقاها منم منتظر اشقای امتم یخذب هذهی من هاده منتظرم که اینجا رو اینجا رنگ کنه با خونه پیشانی محاسنم عهد و عهده الیه حبیبی ابوال آیه پنجم انما اماما ولیکم الله و رسوله والذین آمنو این آیه که چند روز دیگه روز نزولشه خاتم بخشی حضرت الذین آمنو الذین یقیمون الصلاه و یئتون الزکا وهم راکعون ابوذر غفاری میگه که انی صلیت مع رسول الله یوم من الایام الزهر هیچکی بهش چیزی نداد طرف السائل یدیه الی السما ساحل دستشو آورد بالا و و قال اللهم مشهد انی سللت فی مسجد نبییک فلم یتنی احد شی مکان علی فی الصلاه راکعاً الیه به خنصره الیومنا حضرت رکوع بودن امیرالمومنین دست خاتم فقبل السائل فخذ الخاتمه من خمصره وذالک به مرام من النبی و هو فی مسجد جلو چشم پیغمبر با حضرت مسجد بودند رسول اللهم ان اخی موسی سلک وزیرا من اهلی هارون اخ امری برادرم موسی اینا رو خواست ازت فانزلت علیه قرآن منم پیغمبرتم اللهم اجرح لی صدری آرون اخیر زهری قال ابوذر فم استتم دعا دعای پیغمبر تموم نشده بود حتی نزل جبرئیل من عندله و قال یا محمد اللهم صل علی انما ولیکم الله و رسول و الذین آمنو اینم دعا کرده رب اشرح لی صدری اینا اینم آیا درباره امیرالموم فضیلت چندم پنج فضیلت ششم سقایه الحاج و عمارت مسجد الحرام کممن امن بالله ولیوم الاخر و جاهد فی سبیل الله لا یستعون عن الله این آیه در مورد چی بوده عباس و شیبت بن عثمان این افتخار می‌کردند خلاصه عباس گفت من از تو بهترم من عموی پیغمبرم وصی پدر پیغمبرم و ساقی حاجیام شی بگو من از تو بهترم من امین خدا بر خونه خدام کلیددار خونه خدا خازن کعبه افلا اعتمنک کم اعتمن خدا تورو امین ندونسته اونجوری که من و امین دونسته منو امین خونه کبابی کلیددارش من اومدم پیش سهام یا فشارگران داشتم بحث می‌کردن امیرالمومنین حتی اشرف علیهما علی عباس بهش گفت که شیبه با من مفاخره میکنه فکر کرد از من بهتره فما قلت له یا اما جواب میدی من بهترم یا او قال قلت انا امر رسول الله قال لهما اجلانی معکما فخرا گفت که شما با منم میاید مفاخری کنین امیرالمومنین فرمود گفتن بله حضرت فرمود من از جفتتون بهتره من اولین مردیم که فیلم مردان این امت ایمان آورد و هجرت کرد و جهاد کرد اومدم پیش پیغمبر هر کدوم به مفاخره خودش خبر داد و پیغمبر جوابشون نداد از اینا رو برگردون جبرئیل با وحی بعد چند روز نازل شد پیغمبر فرستادم سراغ هر سه تاشون اومدن خدمت حضرت این آیه رو حضرت خوندن اجلتم سقایة الحاج و عمارت الم حرام که من آمنه بالله و رسول فی سبیل الله لا یستون عندالله اون آقایی که ساقی حاجیاست با این آقایی که کلید داره مسجدالحرامه اینا خودشونو گذاشتن پیش کسی که ایمان آورده به خدا و پیغمبر و جهاد کرده مساوی نیستن اینا پیش خدا اینم از این آیه بعدی پایه هفتم برای اهل بیت ان الذین آمنو ومل الصالحات سیجعل لهم الرحمن حالا از بحث ادبیات خارج له الرحمن کدوم علامت رو داره تصویر پیغمبر به امیرالمومنین فرمودند اللهم اجعلی اللهم اجعلی عندک احدا وجعلی فی صدور المومنین موده خدایا برای من یه عهدی قرار بده و محبت منو خدایا این آیه رو نازل کرد ان الذین آمنو وملو الصالحات سیجعل لهم الرحمن ابن حنفیه پیغمبر به امیرالمؤمنین گفتن این دعا رو بکن همونجا نازل شد اهل بیته دیگه مومنی باقی نمی‌ماند مگر اینکه در دلش حب علی و اهل بیتش آیه هشتم ام حسب الذین اجتهره السیئات ان نجلهم کلذین آمنوا وملو الصالحات عن ناصری کسایی که گناه کردند اینا خیال می‌کنن که ما اینا رو برابر قرار میدیم با کسایی که ایمان دارند و عمل صالح دارند نزلت هادل آیه فی علی یوم بدر این آیه روز بدر درباره امیرالمومنین نازل شده عتبه و شیبه و ولید و مغیرن والذین آمنو وملو الصالحات امیرالمومنین پایه نهم ان الذین آمنو ومل الصالحات هم خیر البریه طبری در تفسیرش گفته که قال نبی انت یا علی و شیعتک این آیه درباره تو شیعیانته امیرالمومنین ولی جان جابر میگه من از پیغمبر بودیم امیرالمومنین اومد رسول الله فرمود قد اتاکم اخی برادر شما برادر من اومد پیش شما بعد رو کرد حضرت به کعبه فدربها بهیده حضرت با دست زدن به کعبه ثم قال والذی نفسی به ید ان هذا و شیعته هم الفائذون یوم قسم به آن جان من در دست او این آقا و شیعیانش روز قیامت فائز بعد فرمود انه اولکم ایمانا معی او اولین کسی بود که همراه من ایمان آورد بیشتر از همه بخت خدا وفا کرد بیشتر از همه قائم به امر الهی بود در رعیت بیشتر از همه عادل بود بیشتر از همه به مساوات تقسیم کرد و نزد خدا از همه بالاتره این آیه همونجا نازل شده ان الذین آمنو وملو الصلاة الائکه هم خیرالبری آیه آخر والعصر ان الانسان لفی خسر الا الذین آمنو این دهمین آمنو مومن دهم قرآن که درباره امیرالمومنینه سیوطی در دارالمنصور گفته که والعصر ان الانسان لفی خس یعنی اباجهحل بن هشام ابوجهل ذکر علی و سلمان علی و سلمان الصال سوئیتی نقل کرده الحمدلله رب العالم
