تشخیص افعال متعدی و لازم با روشی ساده
اوزان سماعی و غالب
بررسی عمیق افعال اجوف و معتل العین
ارتباط ضمیر منصوب با تشخیص فعل متعدی
نقش اوزان افعال در انتقال معنا
اهمیت تمایز مصدر از اسم جامد در تفسیر
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوال قاسم مصطفی محمد و آله طیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین خوب حاج آقای کریمی زحمت کشیدن خدا خیرشون بده جلسه قبل گفتیم افعال متعدی بر وزن فعل میاد تو افعال متعدی هم به قول ابن مالک توی شعرش میگه که فعلن قیاس مصدر المعدا من زی ثلاستن کرت درد دار از هر سه تاش مکثورالعین مفتوح العین مضموم العین از هر سه تا به وزن فعل میاد پسمات متعدی هر سه وزن رو داریم منزی ثلاستین به قول ابن مالک بحث متعدی و لازمو میاریم یکی از راههایی که گفتم البته اینا مفصل در موردش بحث بشه گفتن شما میتونی ضمیر منصوری رو بهش بچسبونی قالو اگه معنی داد قالو الان معنی میده گفت آن را میشه متعدی اگه ذهبه مثلا نداریم ذهبه بهی در مورد متعدی لازم فرمودند حالا بحثش مفصل سوال کردن یکی از راههایی که گفتم ضمیر منصوری بهش بچسبه و معنای درست بده عرب بپذیره این معنا رو این میشه فعل متعدی اگه بهش نچسبه میشه فعل لازم مثلاً به قاله میچسبه لذا قلم میشه فعل متعدی مصدرشم بر وزنه قول ولی ذهبه لازمه چرا چون ذهبه نمیگن میگن ذهبه بهی نظام مصدرش میشه ذهاب دیگه حالا اینجا مصدرش بر وزن فعل نداریم چون متعدی نیست اگه متعدی باشه غالباً حالا تک و توکی باشه که متعدی باشه بر وزن فعل جلسه بعد اگه خدا توفیق بده پنجشنبه انشالله ما چون بحثمون تا حالا روالش این بوده که اول میومدیم قواعد میگفتیم بعد روی سوره الرحمن که بحث پیاده میکردیم بعد روایات و نهج البلاغه و اینها رو کنارش سریع اگه امروز بتونیم تمومش بکنیم برای پنجشنبه میریم رو بحث قرآن و نهج البلاغه انشاالله خب دومین هم گفتیم لازم مک العین فعل میشه حسد حسده حسد فعل بل فعل فعل مصدرش این مصدر وزن مصدر مست برای مفتوح العین چهارمیش اگه لازم باشه و مفتوح العین باشه و معتل العین باشه لازم مفتوح العین معتل العین خاطره عزیزان هست دیگه ماده فعل مجرد که ماده فعل چند تا حرف اصلیه سه تا حرف توی رباعی ۴ حالا این ماده اگه توی این سه تا حرف اله باشه حرف اله چی بود وای آدمی که مریض داره ال مریضی آدمی که مریضی میگه وای بله این حروف اله اگه در کلمه باشه در ماده فعل باشه این میشه چی میشه معتل حالا اگر جز عین الفعل باشه اگه فعال باشه میشد مثال عین الفل با شمشاد اجف لامل باشه میشه ناقص دو تا داشته باشه میشه لفیف حالا اگه به همدیگه چسبیده باشه لفیف مقرون فاصله فاصله داشته باشه مفروق اینجا ما در مصدری که لازمه و مفتوح العین و معتل العین هم هست یعنی چیه اجوفه اینجا مصدر معمولا بر وزن فعل و فعال میاد فعل فال مثل صوم وسیام خب این سیام سوان بوده قاعده اعلا نیرو پیاده شده که انشالله بعداًشو عرض خواهیم کرد مثل نون و نیام البته نیام گاهی جمع نائم هم هست الناس نیام اذا ماتو انتبهو مردم خوابند خوابهایند خوابهایند نیام جمع نائم هم آورده شده مصدر هم میاد خواب بودن مثل قیام که حالا این دیگه تموم نداره فقط قیام داره قومش مستانیست قیامش فقط مصد اینها پس چیه همه اجف معتل العین هم فعل لازم سامه سوم فعل لازمه مفعول به نداره هم مفتوح العین صوم نوم نام قامه و اجف هم هستش بله پنجمی اگه لازم باشه فعل ما لازمه من مضموم العین باشه فعوله اینجا غالباً بر وزن فعاله و فئولت میاد اینا انشالله مثالهای قرآنیش که زده بشه ببینیم چقدر اینا به درد میخوره چقدر ظرافت داره فعالات و فئودت یکی از راههای اون شش تایی که جلسات قبل تو بحث اجتماع گفتیم همین بود که قالب باشه یعنی وقتی یه وزنی غالبه ترجیح داره نسبت به یه وزنی که قالب نیست ما شک میکنیم این کلمه مثلاً مصدر یا مثلاً فلان چیزه میگیم آقا غالبا مصدر تو این وزن میاد پس اینجا ترجیح با سر بودن اینا کمک میکنه اینایی که غالباً میگن آقا به چه دردمون میخوره شما میگی غالباً میگی سماعیه اینا ترجیح داره تا جایی که میشه وقتی یه وزنی قالبی میشه ما ترجیح به این میدیم دو تا وزن داریم یکیش قالبی یکی قالبی نیست اینجا تو مصدر غالباً میره پس ما معنای مصدر میگیریم براش الان ما مظلوم العین غالباً مصدرش بر وزن فعاله میاد بر وزن فعولت میاد مثل سهولت سهول سهولت مثل صوبت صعبه صوبت مثل عزوبت گوارا بودن این برای فولتش برای فعلتش فسه فصاحت مثل ظروف ظرافت مثل ملوحه ملاحت مثل شجع شجاعت فارسی باشه بهتر خب بریم سراغ بقیهاش ششم قالب افعالی که برای صفت به کار میره وصف معنای وصفی داره صفت انسان فعل انسان نیست یه امر درونی که صفت انسان محسوب میشه اینا غالباً بر وزن فعل میاد صفت غالباً بر وزن فعل مثل حسد که اینجا نوشتیم حسد مثل کرم مثل طلب مثل سخت مثل طمع مثل غضب مثل سفر مثل خطر خطر نه خطر صفت حالا باید دید هزن کسل تعب شرف طرب هوا جز همه صفت هفتمی اگه دلالت بر حرفه داشته باشه فعاله مثل چی تجارت مثل اجارت تو کتاب لمعه یکی از مسائل اینه یکی از مشکلاتی که گیر کردن خیلیها اجارته اجاره فکر کرد از باب افعاله در حالی که فعالالته اجاره مثل اقامه نیست اقامه اغوان بوده شده اقامه ولی این اجبار که نبوده بشه اجاره این اجاره حروف اصلیشه فعالات اومده اجارت فعالت چرا چون حرف کاربرد داره چون حرفه است بر وظایف آلت میاد نه وزن افعال ببینید مهمه بعد معنی اجاره اگه بر وزن فعاله باشه یه معناست لوازم افعال باشه معنای دیگه است واسه کاملا عوض میشه مثل تجارت نجاری کردن هیاکت سفارت فلا فلاحت بهتر شاید باشه زراعت اینم از این هشتمی اگه بر دگرگونی و اضطراب دگرگونی اضطراب دلالت داشته باشه بر وزن فعلان میاد غالباً مثل جولان مثل هیران مثل مثال زیاد داره فوران غلیان نوسان حیوان بله ان الدار الاخره لهی الحیوان دار و آخرت او فقط حیوان است اونجا محل جولان دادن زندگیه اونجا زندگی معنا پیدا میکنه اینجا که زندگی نیست حیوان اونجاست خوب نهم الحیات الدنیا الدنیا صفت برای حیاته زندگی پستتر اینجا حیات هست ولی حیات پستتره اونجا حیات دیگر چیه میگه آخرت آخرت وصف حیاته ما دو نوع حیات داریم اشتباه نکنیما دنیا و آخرت دو تا و موصوفش چیه حیات یه حیات پس در داریم یه حیاط دیگر داریم بعداً اشاره خواهد شد انشالله بعضی وقتا انقدر چیزی بالاست و قابل تعریف نیست ما یه چیز دیگه رو میگیم فقط میگیم این اون نیست دیگه نمیگیم چیه پسته یکی دیگه هست فرق میکنه پستی که خیلی خوبه اینا روشهای بلاغیه میگه حیات دنیا و یه حیاط دیگه زندگی نیستش که ظرایف قرآنی نهمی اگه بر بیماری دلالت داشته باشه این بر وزن چی میاد غالباً سوال زکام مثل اوتاس تسمیت الاعتاس کسی عطسه میکنه شما مستحبه که او را تثبیت کنی بابیه در وسایل اتاق هوزال لاغر بودن سوال سرفه کردن در مورد سوال هم داریم سوال سرفه میکرد مبتلا بود حضرت فرمود فلان کار انجام بده خوب میشه سوکات کسی ناتوان در سخن گفتن سوکات خب دهمی دلالت بر صوت داشته باشه علت بر صوت داشته باش این غالباً بر وزن فعال و فعل میاد فال سعید مثل سراغ سراغ المستصرخین تو دعای کمیل سوراخ یعنی فریاد زدن مصدر رو هم گفتیم همیشه باید تا نون داشته باشه فریاد معنا نمیدونم فریاد زدن این خیلی مهمه ما امروز تو بحث مکاسبمون یه بحث اینجوری داشتیم قمار اگه شما ازش معنای مصدری بگیری فتوا یه چیز میشه معنای غیر مصدری بگیری فتوای چیز دیگه میشه امروز مکاسب داشت شیخ اعظم میفرماید که اگه شما قمار رو اینجا معنای مصدری بگیری میشه با یه ابزار دیگری هم شرط بندی کرد با بازی کردن حرام نیست یعنی با ابزار قمار مثلاً یه ابزاری فقط وسیله قماره ولی شما به نیت قمار باهاش بازی نکنی اینجا حرامه یا حلاله اگه قمار رو معنای مصدری بگیری اونی که حرامه چیه قمار کردن پس اصل بازی با آلات قمار اشکال نداره وقتی نیتش قمار باشه اشکال داره معنای مصدری نداره وقتی معنای مستری نداره اصل استفاده ازشم ولو شما نیت قمار نداشته باشی حرام میشه خاصیت داره این بحثهای سادهای که اینجا داریم میگیم دو تا فتوا قشنگ از توش در اومده خوب سوراخ فریاد زدن قوا زوزه کشیدن سگ سقا صدا دادن گوسفند سحال شیهه هم سوال میگن هم سهیل هم فعال هم فعل زعیر غرش شیر زعیر خورش شیر نقیق صدا دادن قورباغه وزن فعل یازدهمی اگه دلالت بر رنگ داشته باشه این غالباً بر وزن فعله میاد مثل چی هومره خمره یعنی چی سرخ بودن برنامه مستری بگیریم دیگه مثل سفره زرد بودن مثل زرقه آبی بودن مثل صحبه بور بودن مثل هوه سبزی متمایل به سیاه تو همین سوره الرحمنم داریم اینو مدهامتان بله الرحمانه دیگه دوم است بله بقعه جایی که رنگ متفاوت داشته باشه میگن اینجا بقع است یه رنگ متفاوت داره ادم رنگ گندمین داشتن ادم آدم بهش میگن رنگش گندمگون بوده ثمره سبز رنگ بودن بلجه رنگ شفاف داشتن سبز بله سبز بودن شعبه بین یه سفیدی یه تیکه سیاهی داشتم میشه شعبه شهاب که میزنه تو آسمون بین سیاهی آسمون یه سفیدی میزنه شعبه اینا میشه رنگ بر وزن فوله میاد قالب دوازدهمی اگه دلالت بر عیب داشته باشه غالباً بر وزن فعل میاد عیب فعل مثل اما اما یعنی چی کور بودن مثل ارج ارج یعنی چی لنگیدن مثل ابر تک چشم بودن مثل هول لوچ بودن سیزدهمی اگه دلالت بر معالجه داشته باشه این غالباً بر وزن فال میاد مثل قدوم رسیدن بازگشتن یعنی یه چیزی داره تمام میشه تمام شدن یه اتفاقی مثلاً معالجه به این معنا یعنی یه حادثهای داره به پایان میرسه مثلاً همچین چیزی اتفاقی داره تموم میشه به این معنا فئون قدوم مثل صعود بالا رفتن مثل لثوق چسبیدن چهاردهمی اگه دلالت بر معنای ثابت داشته باشه یه چیزی براش ماندگار ماندگاری در معناش هست این بر وزن فئولت میاد غالباً مثل یبوست بله خدا کسی مبتلا یبوست خشک بودن ماندگار ملوهت نمکین بودن ماندگار پیامبر فرمودند که انا امله من یوسف و یوسف اجمل منی یوسف از من خوشگلتر بود ولی منظور نمکینترم ام ملوهت و نمکم بیشتر پانزدهمی علت بر امتناع داشته باشه این بر وزن فعال میاد غالباً امتنا مثل اباع خودداری کردن فابا و استکبره در مورد ابلیس داره ابا ورزید ابا مثل نفار گریختن مثل شراد آواره بودن مثل جماه جماع از جماعت جدا شدن مثل اباغ اینا مثال قرآنی هم هست اباغ گریختن برده همه معنای امتناع شانزدهمی اگه دلالت بر سیر داشته باشه این غالباً بر وزن فعل میاد مثل رحیل رحیل یعنی چی کوچ کردن مثل و میل یعنی آهسته راه رفتن اگه دلالت بر خرد کردن داشته باشه اینا زحمت کشیده شده ساده داریم کلمه کلمه پشت سر هم خدا میدونه اینا چند ساعت کار شده از چند تا کتاب درآورده شده که اینجور مرتب شده و ساده و شفاف شاید تو صرف نهایت شش هفت تا بیشتر از اینا نبود تو خیلی از کتابا شاید چهار پنج تا بیشتر نباشه خرد کردن این دلالت بر خرد کردن داشته باشه غالباً بر وزن فعال میاد مثل فواد فوزاز اصلش از فض است نقره خورد کردن نقره برادههای نقرهای نقرهها میپاشه این میشه فواز فتات برادههای نان فته یفتو یعنی خرد کردن نون پاشیدن نون بله اون شخص میگه من هر روز برای گنجشکا مجموعه ورام شاید باشه میگه هر روز برای گنجشکا نون خورد میکردم لها کل یوم هر روز من تفت فتات فتات میکردم نونو خورد میکردم این فاطاتی که انجام میدادم هر روز میریختم یه روز هر کاری کردم گنجشکا نمیخورن بعد پرسیدم امروز چه مناسبتی گفتن امروز عاشوراست گنجشکا روز عاشورا از این نونهایی که من فتاد کرده بودم نخو بله هجدهمی اگه دلالت بر جزای عمل داشته باشه چون غالباً بر وزن فعاله میاد مثل خباثه آنچه به غنیمت گرفته میشه ظلام آنچه در ازای ظلم کردن پرداخت میشه عماله آنچه در ازای عمل پرداخت میشه خوب نوزدهمی اگه دلالت بر اضافات داشته باشه اینا تو نهج البلاغه کولاک میکنهها میریم تو نهج البلاغه میبینیم اینا چقدر به درد میخوره نهج البلاغه خیلی متنش سنگینه مصدر غالباً بر وزن باز فعاله میاد چند تا فاعل ما داشتیم بشمارید کلی فعالیت داشتیم بین اینا که گفتیم فعال داشتیم فعال داشتیم اینجا غالباً بر وزن اگه اضافات باشه نهج البلاغه داره قراضه قراضه اضافات قرض یعنی چی قیچی کردن مقراض قیچی قرض کندن قرض دادنم بهش میگن قرض چون طرف مال خودش میکنه داره قیچی میکنه یه تیکه هم مالشو به اون چیزی که اضافات پشمو وقتی شما میزنی اون اضافاتی که میریزه میشه قراضه امیرالمومن دنیا فی بله احون من قراضة الجلم در نهج البلاغه دنیا باید در چشم شما از پشم زده گوسفند اون پشمایی که پخش شده تو آسمون و اینترنت اون طرف از اون باید تو قراضه فعاله غلامه چیدههای ناخن روایت داریم که کسی ناخن روز جمعه بچینه به هر غلامش سهام یک حج به او میدن به هر تیکه ناخن که افتاده به هر تیکه کوچیکی که کنده شده دیگه مثل اینکه آثارش دیگه بله داره که روایت داره که مردم دیدن مدتهاست وحی نازل نمیشه به پیغمبر چی شده حضرت فرمودند که پرسیدن چرا وحی نازل نمیشه ندا اومد که به اینها بگو که چون ناخنشونو نمیگیرن جلوی برکات معنوی و دروازه آسمان بسته شده حالا ناخن نگرفته اثر داره دیگه فحشا غلامه چیده ناخ قواره اون اضافههای برش پارچه قواره بیستم ما اینجا ۲۴ تا میگیم اینا رو متناسب با معنا گفتیم بعد ۳۲ تا فقط وزن میگیم که این وزنها مال مصدر مرتب الان بر اساس معنا دستهبندی کردیم یه بار بر اساس وزن دستهبندی میکنیم پس اینایی که گفتیم وزنا چیا میشه فعل و فاعل و فعال و خوب چند تا گفتیم تا حالا بیست و یکمی باید بگیم بیستمیه اگه دلالت بر هیجان داشته باشه غالباً بر وزن فعال میاد فعال دیگه اینجا داریم مثل نکاح یه جا معنای امتناع داشت فعال میومد اینجا معنای هیجان داره نکاح اون مقاربت جنسی قراء کوبیدن محکم کوبیدنی که یه هیجانی درش هست حباب با نشاط حرکت کردن اگه دلالت بر انتهای زمان داشته باشه اینم باز بر وزن فعال میاد غالباً انتهای زمان مثلاً میگن حساد یوم حساده در قرآن داره آخر وقت چیدنشه آخر وقت درو کردنشه سرام این مال گندمه گندم و جو و اینها چی گفتیم سرام سرام مال آخر وقت چیدن خرماست جزاز آخر وقت چیدن پشم بیست و دومین اگه دلالت بر نشانه داشته باشه این غالباً باز بر وزن فعال میاد مثل خبات خال داشتن تو صورت مثل الات نشونی داشتن در گردن اراذ نشانی داشتن در ران بیست و سوم اگه دلالت بر ترک و کنارهگیری داشته باشه این غالباً بر وزن فعالت میاد مثل زهادت زهد میگن شهادت هم میگن بی رغبت بودن کناره گیری کردن از دنیا قناعت حرص نزدن برای بیشتر داشتن آدم کنار بکشه خیلی وسط حل نخود هر آش ۲۴ اگر بر تکثیر و مبالغه تکثیر و مبالغه در ماده فعل ماده فعل یه معنایی داره من میخوام برسونم که این خیلی اون ماده رو داره مثلاً شفافیت رو خیلی داره اینو بر وزن چی میارم غالباً بر وزن تفعال و تفعال هم گاهی آورده میشه تفعال گاهی هم تفعال تفعال مثل تکرار شت مبالغهای در بازگشت ترکاز این ترکاز در نهج البلاغه اومده ترکاز و تجوال در نهج البلاغه اومده ترکاز به شدت دویدن تجوال به شدت چرخیدن خوب اینا تفعال تفعالشم مثل تبیان مثال قرآنی کاملا آشکار شدن شدت مبالغه در آشکاری تبیان لکل شیء ما این قرآن نازل کردیم تبیان برای همه چیز خیلی دیگه خیلی خیلی واضح برای همه چیز همه چی حکم روشن کرد تبیان تلقاء شدت در مواجه شدن این ۲۴ تا غالباً سمائی مثل غفران و رضا و ذهب و اینها که حالا ما چون باز دوباره مشکل سماعی بودن رو داریم یه دور دیگه وزنها رو فقط اشاره میکنیم که اینا تو ذهنمون باشه باهاش آشنا الان بر اساس معنا گفتیم حالا میخوایم یه ۳۲ تا اول وزن میگیم بعد ۸ تا هم مصدر جلسه بعد بهش اشاره خواهیم کرد خب اولیش وزن فعل مثل قتل معنیش چیه کشتن دوم فعل مثل فسق معنیش چیه از راه درست خارج شدن سومیش فعل مثل شغل معنیش چیه مشغول بودن چهارمیش فعله مثل رحمت مثل لعنت پنجمی فعلا فعلا مثل دعوا معنیش چیه خواندن شیشمی فعلا مثل ذکرا ما برای جلسات بعد که میخوایم بحث مسته رو بکنیم این الان مجرد داشتیم هفتمی بله چی شد فعله خب من فعله رو با بعد پنجمی ششمی میگفتم فعلاً هفتمی فعله هشتمی فعل مثل نشته نشته صدا کردن مثل خب آگاه شدن از طریق آزمایش فعله مثل کدره رنگ متمایل به سیاهی داشتن مثل رویت دیده شدن کدره کدره رو نهمین فولا مثل بشرا دهمی فعلان مثل لیان لیان لی این مضاعفه ها لی یان فعلان این به معنای گرداندن تو قرآنم داریم این مصدر تو قرآنم هست خیلی هم کاربرد یازدهمی فعلاً مثل هرمان محروم شدن محروم داشتن مح بودن باز داشتن ۱۲ ۱۳ ۱۲ بر این هرمان در روایات هستا دلیل علی الحرمان مثلاً خب ۱۲ فعلان مثل چی غفران سبحان سبحان هم مصدری سب در موردش صحبت خواهد شد نخیر بنا به نظر آقای بهجت باطله لحن یعنی اشتباه گفتن بله اشکال نداره اختلاف توش باش که رکن یا رکن نیست و اینها که حالا مثلاً تکبیرشو اگه ندونم رکن و گفتن اگه سهواً هم غلط بگه باط فعلان سیزدهمی فعلان مثل نزوان از زمین برجستن مثل تیاران الان غالباً بر وزن چی بود معنایش چی بود تقلب و دگرگونی درسته تقلب دگرگونی حرکت و اینها توش بود الان نظروان تیاران چهاردهمی فعل مثل طلب طلب یعنی چی خواستن پانزدهمین فعل مثل خنق خنق یعنی چی خفه کردن این مصدر مشتقاتشو قرآن به کار رفت والمنخنقه اونی که حیوونی که خفه کردیم گوشتش حرامه خوردنش شانزدهمی فعل مثل چی کبر کبر و کبر یکی بر وزن فعل یکی بر وزن فعل تفاوت معنایش چیه کبر یعنی چی خودرو بالاتر دیدن کبر یعنی چی بزرگتر بودن از جهت سنی چند معانی فرق میکنه دو تا وزنه کاملا متفاوت اینا مهمه که ما بدونیم مصدر چیه مصدرشو پیدا کن و کدوم وزنه وگرنه اکبر خب این اکبر از کدومشه کبر داره اکبر یا مثلاً کویر یا مستکبر بعد مشتقاتش با همدیگه معمولاً فرق میکنه کبر هفدهمی فوئل مثل طقا پرهیز داشتن مثل سرا حرکت کردن در شب مثل هدا هدایت یافتن هجدهمی فع مثل غلبه چیره شدن نوزدهمی فعله مثل نووره مهلت دادن مقام معظم رهبری دوران ریاست جمهوریشون رفته بودن یکی از کشورهای اسلامی اندونزی بوده مالزی بوده کجا بود بدهکاریتونو شما به جمهوری اسلامی نمیخواین بدین آیه رو خونده بود که فذرت الی میس مهلت بدین تا اگه کسی بدهی داره و اینا بهش مهلت بدین تا خلاصه فراقی پیدا کن بتونه بده ببخشید بهتره نظر بیستمی فعال مثل ضحاب رفتن ۲۱ فعال مثل فرار ان یریدون الا فرارا اینا توضیحاتی که میارن بیوتنا اوره خونه ما این حفاظ نداریم ترسیم دزد بیاد فلان اینا تو سوره احزابه این آقا بهونه است ان یریدون الا فعال فرار در رفتن جماع سرکشی کردن ۲۲ سوال مثل سوال خواستن از دیگری چیزی خواستن طلب در خود خواستند سوال از دیگری چیزی خواستند ۲۳ فعاله مثل زحادت گفتیم که صف آله گفته شده گاهی دو تا مصدر دوتا وزن داره و هر دو اومده مثلاً ضرر و زور و زر سه تا وزن اومده هم ضرر اومده هم زر اومده لایملک نفعا ولا زرا هم ظهر اومده اینا فرق میکنه قول قیل جفتش اومده هم قول اومده هم قیل اومده والله لاسمعون قیلا الا سلام سلام قیلان اومده قیل هم مصدره البته یه تفاوتهایی در معنا پیدا بیست و چهارمی زها ۱۰ بی رغبت بودن دوری گزید ۲۴ فعاله مثل در دانستن ۲۵ فئول مثل دخول قعود ۲۶ فعال مثل قبول پذیرفتن مثل وضو مصدر وضو وضو وضو وضو گرفتن طهور پاکیزه بودن این خیلی مهمه جعلت لی الارض طهور اونجا بحث شده که این تهور تو روایت کدام معناست معنای مصدری میده یا صفت مشبه است وزن فعال جفتش میاد اگه مستر باشه یه معنا میده طهور زمین طهوره یعنی باهاش نجاست پاک میشه اگه معنای صفت مشبه باشه یعنی هم باهاش نجاست پاک میشه هم باهاش طهارت گرفته میشه یعنی وضو میتونی بگیری تیمم میتونی تیمم به جای وضو و غسل و اینها پشت میشه طهور ولوع علاقه شدید داشتن وقود شعله ور شدن الان مصدر ثلاث مجرد ما داریم میگیم ۲۴ تا با توجه به معانی بود که یک معنا غالباً تو این وزن میومد این وزنهاییه که غالباً سلاسی مجرد روی این وزنها میاد آره سماعی هست ولی دیگه معمولاً از اینا خارج ما نداریم از این ۳۲ تا دیگه معمولاً خارج نداریم تو همین ۳۲ تا ۲۷ فعل وجیف تبریک امیرالمومنین در مورد طلحه و زبیر به کار بردن تندروی کردن مظهر تندرو طلحه و زبیر بیت المال میخورند باقی ۲۸ فعل و جیف ۲۸ فووله خشونت سخت بودن سهوبت گرفتن بیست و نهمی مفعل این اینجا مفعل منظور ما مصدر میمیه ولی گاهی غیر مصدر میمی هم بر وزن مفعل داریم دو سه جلسه دیگه شاید دو جلسه دیگه توضیح مفعل مجرد مدخل متل مفعل اینم باز مسخره میمی مهیز احسنت مسیر حالا اینها بگیم بله مجیع مسجد که میشه اسم مکان مجیع آمدن مهیز مسیر برگشت تغییر کردن مرجع برگشتن بله مرجع مصدر هم میشه اسم مکان هم محل رجو خب این ۳۰ تا دوتا دیگه هم بگیم مفعال ۳۱ مفعال مثل چی مرضات و من الناس من یبتغی مرذات الله مرضات رضایت رضایت خدا خوشنودی مسعات گرامی داشتن سی و دوم مفعله من دیگه معطلتون نکردم نمیتونستم هر کدوم از اینا رو بیایم یه جلسه بگیم روش بحث کنیم هی مثال جلسه مفعله مثل محمده ستودن مثل معیشت زیستن مثل معرفت شناختن مثل مغفرت آمرزیدن مثل معصیت نافرمانی کردن این از ۲۰ تا ۲۴ تا وزن اون طرف ۳۲ تا هم این طرف مجموعاً مصدرهای ثلاث مجرد که اصل مباحث مصدر اصل مبحث مصدر ثلاثی مجرد اصل مبحث ثلاثی مجردم شناختن این وزنهاشه که این عمده بحث صرف ما این آقا کلیدیترین بحث اینه تو سر شما بتونی مسترو اول در بیاری معنا بکنی وزنشو پیدا کنی این خیلی مهمه مزید که مزدا مشخصه افعال و تفعیل و چه و چه و رباعی هم که مشخصه چه مجردش چه مزید اصلش ثلاث مجرد بود که سخته و تفاوت اینو با اسم جامد آدم بتونه تشخیص بده در مورد اسم جامعه هم حالا بحثی از اوزان مشهوری داره ده تا وزن مشهور داره قفلور اونو قوچی و فلان اینها ۱۰ تا وضعی که شعر براش ساختن جلسه بهش اشاره بکنیم ولی این اصل کار ایناست برگهای داشته باشیم جلسه بعد انشالله رو سوره الرحمن وارد میشیم الرحمان الرحمان البته همیشه محل بحثمون الرحمان هر بحثی که میگیم رو الرحمان پیاده میکنیم که اینجا خب اینا چیه پیدا الرحمن وارد میشیم از همون اول کلمه بسم اسم اسم چیه مصدر یا نیست بیایم جلوتر الرحمن علم القرآن خلق الانسان علمه البیان خوب بیان مصدر یا نیست وزن فعال وزن فعال سلاسی مجرد وزن فعال مجرد کجاها داشتیم این معنای اونو میده یا نمیده اینجوری چرا جلسه بعد کار خواهیم کرد الحمدلله رب العالمین