دو خطبه مهم حضرت فاطمه (س)
محور بحث خطبه فدکیه چیست؟
دعای چه کسانی مستجاب نمیشود؟
هدف خلقت انسان!
راهکارهای اساسی برای ورود به فرهنگ هر ملت
معنای فتنه
حضرت فاطمه (س) ، علمدار خلق واژهها
ثواب و گناهان عالم برای چه کسانی نوشته میشود؟
شیطان پرستی واقعی
وقتی مؤمن بودن سختتر و کافر بودن آسانتر میشود!
روایت مهم از امام صادق(ع) در مورد طاغوت
ماجرای حدیثسوزی چیست؟
جذابیت روز را چه کسی میسازد؟
خروجی مکانیزم ولایی و طاغوتی چیست؟
آثار جهانی سقیفه تا امروز
پیچیدهترین فتنه و ظلم تاریخ
قاعده کشف بدترین آدمهای زمین
فتنههای فرعون
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین، صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد و آلالله الطیبین الطاهرین و رحمة الله علی القوم الظالمین.
امشب قرار بود درباره خطبه فدکیه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با هم سخن بگوییم، و در حدی که میتوانیم، با مفاهیم و معارف این خطبه عجین شویم. نکتهای که در مورد خطبه حضرت زهرا (سلام الله علیها) باید عرض شود، این است که ایشان دو خطبه مهم دارند: یکی «خطبه فدکیه» است که در مسجد ایراد فرمودند؛ و دیگری خطاب به مهاجرین و انصاری است که در منزلشان به عیادت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) آمده بودند. آنجاست که صدیقه کبری فرمایشاتی داشتند.
این خطبه معروف که ما معمولاً اسمش را شنیدهایم ولی افسوس که با خود آن چندان عجین نبودهایم، خطبهای است که انصافاً در میان ما غریب است. این خطبه، به «خطبه فدکیه حضرت صدیقه» معروف است. البته این یکی از دو خطبه معروف فدکیه است، چون ربط خاصی با داستان فدک دارد. وگرنه تمام خطبه مربوط به داستان فدک نیست. اتفاقاً بحث این خطبه، در مورد خود ولایت امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بلکه در مورد اساس دین است: در مورد خدا، پیغمبر، توحید و نبوت. محور بحث حضرت زهرا (سلام الله علیها) در همان زمینه است.
حضرت بحث را خیلی قشنگ شروع میکنند، اول از اثبات خدای متعال. فضای عجیبی است، اجازه دهید کمی این فضا را ترسیم کنیم که واقعاً فاطمه زهرا (سلام الله علیها) در چه فضایی دارند فرمایشاتشان را میفرمایند. ابتدا در مورد توحید صحبت میکنند و سپس در مورد نبوت. بعد در مورد وضعیت جامعه عرب قبل از نبوت رسول الله و بعد از نبوت رسول الله سخن میگویند. بعد وضعیتی که اینها بهوسیله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) پیدا کردند و بعد ادامه کاری که رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) شروع کردند. در این ادامه اتفاقاتی میافتد، شیری که از سینه این شتر خلافت دیگر بیرون نمیآید. این یک تصویرسازی قشنگ و زیبایی است که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از وضعیت ترسیم میکنند.
در آن فضا، یک بیت در فرمایشات فاطمه زهرا (سلام الله علیها) هست که بهقول امروزیها، پاشنه آشیل داستان است. درگیری حضرت زهرا (سلام الله علیها) با منافقین، فقط بحث فدک نیست؛ یعنی داستان، بحث ولایت و خلافت است.
این را هم به شما بگویم: «خلیفه» واژه خیلی زیبایی نیست، هرچند ما داریم که در مورد امیرالمؤمنین (علیه السلام) از واژه «خلیفه» هم استفاده شده است. در خود قرآن هم استفاده شده، هم نسبت به حضرت هارون، هم نسبت به داوود، هم نسبت به خود حضرت آدم، و هم نسبت به همه مؤمنین. این «أَمَّن یُجِیبُ المُضطَرَّ» که میخوانیم، این ادامه دارد. با اضطرار دعا کنی، خدا اجابت میکند. با حالت اضطرار دعا بکنی، مستجاب است. از همه کس بریدی. یعنی چه؟ مثل جک ماشین است که وقتی آدم میزند، اینجوری زاپاسی میاندازد. انگار خیلی شدید به «عزت و جلال و ارتفاع مکان و ایهام» نیاز دارد. چهار تا قسم جلاله میخورد خداوند.
مفهوم زمان جنگ را در نظر بگیرید. آن زمان میگفتند که دولت بعث اینجا را بمباران میکند. شعری هم ساخته بودند همشهریان ما که «قم شده بمباران، مشهد شده قمباران». خلاصه موشکها زیر توپ و زیر آماج هوایی دشمن بودند. ما همه با هم به پناهگاه میرفتیم. دقیقاً ترجمه همان بود. اینجا دیگر دور هم نشستن و بلند گفتن ندارد؛ اینجا راه رفتن دارد، دویدن دارد. یعنی اضطرار داشته باش، نه اینکه بلند بگو «حاجت گرفتی.» هرچه بلندتر بگی، حاجت گرفتی. حالت اضطرار را خدا اجابت میکند. خدا شما را در زمین خلیفه میکند، بهوسیله حالت اضطرار دعا کردن. شما در زمین خلیفه باشید. حالا خلیفه شدن یعنی چه؟ «خلیفه» از «خلف» میآید. «خلف» به معنی چیست؟ «انجام بده به اونی که پشت خلافت است» یا «خلع». به این میگویند «خلف» یا «خلیف». علامت «خلیفه» چیست؟
حالا این تعبیر اول از همه در مورد چه کسی گفته شده؟ در مورد خود حضرت آدم. اصلاً هدف خلقت چیست؟ «خلیفه». با دعای در حال اضطرار، شما خلیفه میشوید. خلیفه روی زمین. خلاصه، این واژه را ببینید به چه لجنمالیای کشیدند! ما باید وارد بحث «خلافت» بشویم. واژههایی که قشنگترین واژههای قرآن هستند، به آل خلیفه میگویند «اولیالامر». به آل سعود مبارک، «حکومت اسلامی». اهل سنت خارجی، اسرای اهل خارجی. در فرهنگ روزمره باید این واژهها جا بیفتد. مثلاً واژه «برادر»، واژه «خواهر»، اینها در اوایل فرهنگ هر ملتی، واژههای روزمرهای هستند که واژههای ارزشی بینشان هستند. یکی لطیفههایشان، یکی واژههای مثبتشان، واژههای ارزشیشان. شما ببینید دین سراسر ایجاد این واژههاست بین مردم.
شما میدانید پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) اعلام کردند، تغییر اسم افراد و تغییر اسم مکان. واژه معرفی خودش بار معنایی دارد. «حسین»، واژه «برادر»، واژه «خواهر»، اینها واژههای قشنگی هستند. یکی از این واژههای قشنگ، واژه «اولیالامر» است. واژه اولیالامر را ببینید اینها به چه لجنمالیای کشیدند! کار دست کیست؟ خارجیها. حالا این اعدامش، واه! پیروز شد، حاکم شد. این چی میشود؟ بعد آن کسی که امر الهی در دست اوست، غیرمستقیم، بهواسطه اینها مستقیم میشود. امثال سپاه ولیعصر، حفاظت از این بیت.
این واژه «ولی امر»، واژه «کاری که دشمن میکند چیست؟ همیشه استعمال واژههاست.» در معنای فتنه، نقطه آغازینش این است: استفاده از واژههای مقدس برای خواستههای شخصی. «سلطان» آیه قرآن است. قرآن مظلوم کیست؟ خودش را معرفی میکند. سلطان کیست؟ خودش. فضایی که بعد از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) در مدینه پدید آمد، فاطمه زهرا (سلام الله علیها) علمدار مبارزه با واژهها و خلق واژههای جدید است. خیلی از مفاهیم را از نماز درآوردند، آداب درآوردند، آدابی اختراع کردند. خیلی جالب است. یک عده از آنها دیدند آن آقا، خلیفه دوم، بعد از اذان نماز میخواند. گفتند «نماز از خواب بهتره؟ نماز از خواب بهتره.» نماز از خواب بهتر است. همه بیایند نماز بخوانند. آدابی اختراع میکند! بعد میدانید اینها فرمولیزه است، خیلی عجیب. خلیفه دوم این را طراحی کرد تا آخر دنیا، تا روز قیامت. هر قطره خونی که ریخته بشود، اول برای دومی مینویسند، بعد برای قاری، برای زناکار.
کنتم اول، هر کس هر جای عالم ثوابی انجام میدهد، اول برای اهل بیت (علیهم السلام) مینویسند. شما این دو مکانیزم را ببینید. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) یک مکانیزمی را در طول بیست و سه سال طراحی کردند که در این مکانیزم، یک ماشینی تولید شده که این ماشین اگر راه بیفتد، یک مهندسی پیچیدهای انجام داده رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) که عبودیت در تار و پود جامعه شکل بگیرد. ببینید، کار نمیکند. شما این یک دستگاهی است که آن وسط مثلاً میچرخد، آنکه بچرخد، بعد بغلش هم مثلاً یک مکانیزم است که آن سیستم پیچیده با کمترین دکمه حرکت کند. این را اگر بردارید، شما باید چه کار کنید؟ در یک فضای عرشیه رفتن و رسیدن ناممکن است. آوردن و پیاده کردنش هم سخت است. پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیست و سه سال زحمت کشیده، این دین آمده توی نماز خواندن. چقدر سخت است، ولی فضا که آماده میشود، نماز جماعت میآید و فرهنگ عوض میشود.
در کشورهای اروپایی، چون مکانیزم ندارد، حجاب داشتن خیلی سخت است. فضای جامعه باید فضای مکانیزمی حلال باشد. میخواهم از بانک پول بگیرم. این سیستم بانکداری مشکل دارد. میخواهم بیایم این مغازه. پول کل سیستم خرید و فروش اینجا مشکل دارد. میخواهم بازار بروم، میخواهم گوشت بخرم. این هم سیستم ذبح اینها مشکل دارد. مکانیزم میخواهد. همان پول حلالی که شما تک و تنها بخوری، این هزاران مکانیزم بهش بستگی دارد. احتیاج به اداره جامعه دارد. احتیاج به آب پاکیزه دارم. مطلق و مضاف چیست؟ کوچکترین مسائل احتیاج به مکانیزم دارد. حالا پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در این بیست و سه سال، مکانیزم عمل به دین را طراحی کرده. همه چیز ساده شده. تعبیر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) هر کاری که همه چیز آماده است؛ این سفره را کامل چیدهام. فقط مکانیزم طراحی شد.
خلیفه اول و دوم، اول از همه این سفره را بهم ریختند. مکانیزم طاغوت ایجاد کردند که هر کس بخواهد گناه بکند، شیطان پرست بشود. به معنی واقعیاش، نه به این معنی که الان گوشواره بیندازد، مسخره بازیها. شیطانپرستی معنی قرآن: «یا بنی آدم لا تعبدوا الشیطان إنه لكم عدو مبین». مکانیزم جامعه مکانیزمی نباشد که از فیلتر ولیالله رد شده باشد، طاغوت است. مکانیزم ولایت خاصیتش چیست؟ ولیالله وقتی مکانیزم جامعه در تار و پود جامعه به دست ولیالله میافتد، هی کار سادهتر است. بحثهای پیچیده رشد اقتصادی مملکت، سال به سال روند رشد چند برابر دارد. بالاتر! رشد فرهنگی جامعه را ببینیم، سال به سال روند رشد چند برابر بالاتر. نظام ولایی خاصیتش این است، ولایت بیشتر نفوذ میکند در اعماق جامعه. از آن طرف، طاغوت وقتی که میآید، روند کافر شدن سادهتر میشود، روند مؤمن شدن هی سختتر.
اولیای امور چندین ولی کشور مسئول هستند. این که الان مثلاً اقدام کردند، طراوت جداگانهای دارد. به معنای حکومت. اگر انشاءالله قرار باشد بعد از این داستانها، مقدمات ظهور باشد و اینها. حضرت ولی امر، مقام معظم رهبری (حفظه الله) فرمودند که قدم بعدی بیداری اسلامی در قلب اروپاست. چند روز پیش فهمیدم. حالا این بیداری، نقطه بعدیش در قلب اروپاست. اروپا از این به بعد دیگر شما به جای اینکه اخبار تونس و فرانسه را ببینید، این روند، انشاءالله با این ضربه خودش که میخواهد نظام عوض شود، ببینید چندین سال این جور اعتراضات بود. هنوز که هنوز هست. مثلاً واسه نظام طاغوت باشد حرفی نیست. آبرومونو نبره. سارکوزی ازدواج کرده با آن زن کثیف و فلان و اینها. اینها اعتراضات. تا الان اینجوری بوده. حرف تا امروز اروپا این بوده. بیداری اسلامی که تا آنجا برود چی میشود؟ نظام طاغوت نمیخواهیم.
خلاصه، از شاید ۱۰۰ تا ۲۰۰ تا سخنرانی از خود بنده بود که خدمتتان گفتم: فاطمه زهرا (سلام الله علیها) با همینها مشکل دارد. ما ایرانیها بهواسطه جنگ عمر با ایران. فعلی ما جزو بدنه امت اسلامی. جنگ عمر بود. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) این همه داد زد بهخاطر این کار طاغوت. مثلاً اهل سنت اینها خلفا را آمدند راشدین و غیرراشدین کردند. توبه کرده خدایی که توبه قاتل امام حسین (علیه السلام). خلاصه، اینها خلیفه غیرراشدین. بستهبندی که راشد و غیرراشد نیست. مکانیزمی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) معرفی میکند این است: راشد باشد و غیرراشد، طاغوت است، چون ولیالله نیست.
عمر بن عبدالعزیز، مال دوران امام باقر (علیه السلام)، یکی از خلفای بنیامیه. خدماتی انجام دادند. برگرداندن فدک به اهل بیت (علیهم السلام). آن موقع آدمی است که از جهت اعتقادی شیعه تعالیم اهل بیت (علیهم السلام). بعضی از خدماتش چیست؟ ۷۰ سال روی منبرها سخنرانی رسمی باید با لعن به امیرالمؤمنین (علیه السلام) شروع میشد. یعنی بسماللهالرحمنالرحیم، الحمدلله رب العالمین، اللهم العن. بخشنامه حکومتی بوده، سخنرانی به لعن امیرالمؤمنین (علیه السلام) شروع بشود. عمر بن عبدالعزیز آمد این لعن را برداشته. خوب، این همه خدمت کرد. آقا، آدم خوبیه دیگه. طاغوتهای نجیب هستی؟ میدانید داوود نجیب جهنمی است، ولی میوههای شجره ملعونهای است. سوره اسرا در مورد بنیامیه، تعبیر به شجره ملعونه شده. قرآن! این درختی که هرچه میوه میدهد... امام باقر (علیه السلام) به عمر بن عبدالعزیز، با این همه خدمات: این طاغوت. خاصیت طاغوت چیست؟ مکانیزم را عوض کرد. هرچه گناه میشود تا آخر قیامت، چون مکانیزم اینها.
اگر خلیفه دوم حاکم نمیشد، نیازی نبود. مکانیزمی که ولایت ایجاد میکند همه چیز ساده میشود. رشد اقتصادی ساده، کار کم، محصول زیاد. فلشبکی بزنید به دوران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف). دوران امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) همان دورانی است که امیرالمؤمنین (علیه السلام) اگر میآمدند همین میشد. غیبتی باشد. قرار نبود غیبت باشد. طاغوت قویتر شد، ولیالله را بردند به عرصه غیبت. اینقدر باید ضجه بزنی، از خودت آمادگی نشان بدهی که این مکانیزم را برای خودت آماده کردی. بعد آن موقع ولیالله میآید. بعد از رحلت رسولالله (صلی الله علیه و آله و سلم) میخواستند امر را اجرا بکنند. بعد از هزاران سال همان را میخواهیم. عجیب نیست فاطمه (سلام الله علیها). تبلور خطبه فدکیه. گذشته تقریباً شد. از این که چه فضایی پیدا کرده جامعه، فاطمه (سلام الله علیها) در چه فضایی دارد صحبت میکند.
جامعه را چه شد؟ سقیفه چه کار کرد؟ سقیفه چیست؟ عدالت و این، نمیدانم سقیفه چیست؟ امیرالمؤمنین (علیه السلام) مثلا در چه فضایی بوده؟ خلیفه اول و دوم کی بودند؟ چه کار کردند؟ این اصلاً شک در مسلمان بودنشان است. خلیفه اول و دوم فراخوان دادند: «هرکه حدیث از پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد، بیاید تحویل ما بدهد. میخواهیم این را چاپ کنیم.» پدر زنان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بودند، هم خلیفه اول هم خلیفه دوم. دختران آنها همسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم). عایشه میگوید: «پدر من شب تا سحر هی گونی گونی حدیث میآورد، میریخت توی خلیفه دوم.» در دوران حیات پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امر فرمود: «مکانیزم این است. این را می گیرد.» بعد تزریق میکند. انداختیم بالا، دیگر تمام شد.
خیلی شفاف است. روند کار خلفای اول و دوم در اروپا مثلاً میبینیم عقد موقت حرام است. حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زوایای داستانی که دقیق خبر نداریم که انتهای دنیاست. جذابترین مسئله روز دنیا، آب است. خداییش یه لحظه تصور کن چقدر خندهدار است. تاریخ میآید، مردم دنیا بعد این. جذابترین مسئله روزشان آب خوردن است. ۵۰۰ تا شبکه ماهوارهای: «یه لیوان آب.» خندهدار! آب خوردن مسئله جنسی. جذابترین وسیله روز دنیا. مسئله ابتدایی یعنی حیوان در خیابان ارضا میکند. آدم این همه داستان، این همه جذابیت. کی درست کرده اینها را؟ نظام جدیدی در این زمینه بسازد. ناهار. روزی میآید مردم سادهترین کار در دین ما ازدواج است. خدا شاهد است، آنقدری که ازدواج راحت است، خرید و فروش شما نان میخواهی بخری، آنقدر راحت نیست. اگر بخواهیم بخریم، چندین حکم دارد. عقد باید خوانده بشود، جواب باید گرفته بشود، دست به دست میشود.
ازدواج چیست؟ خواستگاری. مکانیزم ولایی یعنی همه همین مدلی ازدواج میکنند. این جوری ازدواج میکردند. وقتی که حسن بن حسن، حسن مثنی، فرزند امام حسن مجتبی (علیه السلام) است. برادرزاده سیدالشهدا (علیه السلام) می آید خواستگاری میکند، امام حسین (علیه السلام) دختر حضرت را خیلی جالب است. حضرت میگویند: «خوب حسن جان کدام یکی از دخترهای من را خودتان میخواهید؟» این دخترم فاطمه، سکینه، حالات عرفانی خاصی. این یکی دخترم. این موافقی؟ حالا الان به چه حالی خوابیده، چه حالی روزها از خواب پا شده، در خیابان میرفته، می آمده. اساماس میزده. این ۴ سال هیچکی به ما نگفته. وضعیت امروز خانواده یعنی چی؟ ببخشید، مهر مادری یعنی چی؟ مثلاً اقتدار پدر. از غدیر خم چی در میآید؟ این ازدواج همه ما امروز. تحت همه ما، همه مردم کره زمین امروز تحت تأثیر آثار منفی داستان سقیفه. همه. یک نفر. یک نفر! همه. خندهدار! دختر رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم).
خیلی مطلب هست. حالا حدسمینارها کنفرانسها همایش کوچه و در و دیوار. پیچیدهترین فتنه طول تاریخ دنیا. هیچ پیغمبری با یک همچین فتنهای روبرو نشده. پیغمبر، فتنه سقیفه، پیچیدهترین فتنه روی کره زمین است. بالاترین مصیبت کربلا. سختترین مصیبت بعد از داستان دو تا فاطمیه داریم. همین است. بیشتر در طول سال بتونیم برای شهادتها معمولاً مشخص است. فاطمیه هم قمری است. تاریخ ما مثلاً ۱۶ مهر. تاریخ شمسی عاشورا، عاشورا به تاریخ اول نوروز ما. عید غدیر به تاریخ شمسی ۹ دی ماه. ۱۳ محرم بود، ۹ دی ثابت میماند.
فاطمه زهرا (سلام الله علیها). شما همه آدمهای دوران تاریخ را در جمعی بچینید. زیرکترین، پستترین، بیخودترین، بهترین. اینها کیست؟ پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم)، امیرالمؤمنین (علیه السلام). روی همین قاعده هم میشود فهمید که آن طرف بدترین آدم. روایت دارد وقتی که شیطان سجده نکرد، خدایا در مخلوقاتت که تا قیامت می آیند، از من پستتر کسی هست؟ بعد ندا آمد که... این روایت مال کجاست؟ خیلی قنبر میگوید که غلام هیولا! میدانی چیست؟ یک لحظه من از درگاه خدا بیرون کردم. پرسیدم که بدترین موجود. ندا آمد که ملائکه ببریدش. درهای جهنم بیرون. تک تک باز میشد. هر دری که باز میشد پایینتر میرفتم. دلهرهام زیاد میشد.
علی بن ابیطالب (علیه السلام)، فتنههای فرعون را دیدی دیگر. قرآن تک تک گفته. عجب تعبیری است. گوسفند! یک گوسفند معلوفه داریم، یک گوسفند صائمه. گوسفند معروف اونی است که گوسفند صائمی نیست که میبری چراگاه. خودش میرود، میچرد. هرچه دلش بخواهد میخورد. شما را عذاب کرده. در یک بیابانی پر از عذاب انداخته بودی. هرچه میخواستی بخوری، عذاب. بدترین عذاب. فاطمه زهرا (سلام الله علیها). آسیه شهیده به دست فرعون. فاطمه زهرا (سلام الله علیها) شهیده به دست خلیفه دوم. حسابش را بکن چند درصد ظلم بهش میکنند در عمرش که بروی بمیری. به خدا قسم کم آورده. در این علی در خیبر را کنده، یک تنه دری که ۴۰ نفر با همدیگر نمیتوانستند. تک فاصله از مسجد خبر دادند: «حال فاطمه خوب نیست.» بعد مثل دیشب وقتی که فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و همه روزهای علی، یک تنه مصیبت پای رکاب پیغمبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده. شوخی نیست به خدا قسم. این جوری نیست. به خدا قسم این جور نیست.
پیچیدهترین ظلم تاریخ. فرمود: «اقلیم عالم را بهم ریخت.» یک دانه را از دهان مورچه. کوچکترین چشم بزرگترین ظلم عالم. آخر داستان فقط داستان تازیانه نیست. ما اوج درکمون از روضه، عود فهم کمترین حد کم. فاطمه دختر امت همان پیغمبر. به امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، خدا مصیبت عاشورا را یک خورده به ما نزدیک کند. فیلم حسینی زیاد داریم، ولی فاطمه (سلام الله علیها). یک اهل دلی. سلم علی، نمیتوانم از در و دیوار، از محسن، از کدام. وضعیت مادر در بستر پزشکی. وارد حرف نمیشوم. من دیگر رو شکستگی استخوان کدام استخوان شکسته. همه استخوان پهلو. نفس تکون میخورد. با هر نفس دردش تازه میشود. مادر پرک جدید. کارت با هر وای. مادر، یک ذره باردار. با استخوان شکسته روضههای فاطمه (سلام الله علیها) را به ما نمیفهماند. خدا، امام حسن (علیه السلام) خیلی زود پیر شده. بچههایی که بیرون بودند مادر را از دست دادند.
امشب اولین شب بیمادری. اولین شبی که جدا هر گوشه خانه را نگاه میکنی، احساس میکنی عزیز الان آنجا نشسته. آشپزخانه را نگاه میکند، موش را احساس میکند در خانه تو. فیلم علی (علیه السلام) امشب. کوچه مسجد، از مسجد که میخواهی وارد خانه بشوی. اگر دستهای علی را باز نکنی نفرینت میکنم. خاطره است در کوچه. هنوز صدای ضرب سیدی میآید. هنوز صدای تازه در را که نگو. دلم سوخته، ولی یک روضهای هست جدای از همه روضهها که رنگ روضه را فقط امام حسن (علیه السلام) فهمیدند. دستور داد امیرالمؤمنین (علیه السلام): «بچهها آستین به دهان بگیرید، آرام آرام گریه کنید. کسی از مردم شهر از گریههایتان با خبر نشود.» همه آرام آرام با آستین به دهان گرفته، نمیدانم تا حالا این جور گریه کردی یا نه. نفس آدم بند میآید. در گریه سرخ میشود. دیگر اشک یادم نمیآید. وقتی هم اشکت نمیآید نمیآید در دل. خیلی حال سختی است. آستین به دهان بگیری گریه کنی. آستین را گرفتم. همه گریه میکنند. یک وقت دیدند آستین را رها کرد. شروع کرد شیون زدن، زدن. بلند بلند گریه کردن. داد میزند. معلوم است یک چیز جدیدی آمده. این جور دارد داد میزند. بچهاش را بغل کرده: «پسرم عزیزم بابا جان مگه قرار نبود آهسته گریه کنی. تو بچه بزرگتری. تازه تو باید جای دیگر را آرام کنی. حالا داری جیغ میکشی.» فرمود: «بابا جان! آخه اینها هیچ کدام در کوچه نبودم. فقط من "گوشواره شکسته" ندیدم، "چادر خاکی" ندیدم، "سیلی" ندیدم از در.»
گفتم خیلی سال این روضه را نخواندم. نمیدانم شاید شش هفت سال است. «حواله امشب است.» بگذار بگویم برایت. امشب عنایت فاطمه (سلام الله علیها) بود به خدا قسم. وگرنه نماز و این حرفها و این روضهها چیزی نیست. ما کجا این حرفها کجا. این روضهها را خودشان حواله دادند. بگذار بگویم برایت. وقتم گذشته. عزیزم ببخشید. بگذار بگویم این روضه را ازم بپرسی. مثل روستا بعد از نماز صبح. ظاهراً مقداد یا عمار است، یکی از این دو تا در کوچه راه میرود. یک وقتی دومی دارد میآید. دومی جلویش را گرفت، گفت: «کجا بودی این موقع صبح داری میآیی؟» خیلی سعی کرد بروز ندهد داستان چیست. برگشت و گفت: «تشییع جنازه فاطمه (سلام الله علیها) بودی. آنجا رفتیم فاطمه را دفن کردی.» دومی دستهای پرزور خودش را بالا آورد. یک سیلی محکم. این بزرگوار روی زمین افتاد. با زخمی، همین که روی زمین افتاد شروع کرد گریه کردن. «گریه میکنی؟» گفت: «فقط یک سوال ازت دارم، جوابم را بده.» ضربه دست خیلی سنگین بود. «فقط به من بگو فاطمه را هم زدی؟»
یا زهرا، یا زهرا، یا زهرا. والحمدلله رب العالمین. لعنت الله للقوم الظالمین العظیم الاعظم العز الجل الاکرم.
یا الله، یا الله، یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلب القلوب، ثبت قلبی علی دینک.
إنّک علی کل شیء قدیر. إلهی آمین.
به حق محمد (صلی الله علیه و آله و سلم)، یا عالی. به حق علی (علیه السلام)، یا فاطمه (سلام الله علیها)، یا محسن (علیه السلام). به حق الحسن (علیه السلام). یا قدیم الاحسان. به حق الحسین (علیه السلام).
اللهم عجل لولیک الفرج. خدایا قلب نازنین آقامون از ما راضی و خشنود بفرما. قرار بده اجر و هانیه کمتر از آنی. دست ما را از دامانشان کوتاه بفرما. دعای آقامون در حق ما، مملکت، و ملت بفرما. إلهی عاقبت ما و خانواده و شیعیان عالم را سید و سعادتمند بفرما. ماه پهلو قرار بده. فاطمه (سلام الله علیها) را به شفاعت ما بفرما. إلهی رهبر معظم انقلاب، مراجع، علمای اعلام، مسئولین و خدمتگزاران را منصور و مورد عنایت بفرما. حاجت امیرالمؤمنین (علیه السلام)، خصوصاً شیعیان مظلوم بحرین را برطرف بفرما. دشمنان دین، قرآن، انقلاب، ولایت و صهیونیستهای سالسود خائن را در دنیا و آخرت خوار و زندگی بفرم. إلهی هر آنچه گفتیم صلاح ما نام بگذار. شب اول بنیهاشم به فریادمان برسان در برزخ و قیامت و بهشت انشاءالله مانند این دنیا.
در حال بارگذاری نظرات...