
جلسه بیست و چهار : تمایز استقراء تام و ناقص در کشف حقیقت
این مجموعه جلسات، دورهای فشرده و کاربردی از مباحث منطق بر اساس کتاب خلاصه و فارسی آیتالله فاضل تونی است؛ اثری موجز و ارزشمند که در علم منطق نگاشته شده است. استاد ارائهدهنده با روش خاص خود، مطالب را با زبان ساده، مثالهای عینی، نمودارهای تختهای، و پیوستهای فکری کاربردی در فلسفه، اصول، و حتی روانشناسی توضیح میدهد. این مجموعه مقدمهای مناسب برای ورود به منطق مظفر و مطالعات فلسفی و اصولی است.
برخی نکات مطرح شده در این جلسه
استقراء ناقص؛ پایه علوم تجربی اما غیر یقینی
تمایز مهم بین استقراء تام و ناقص در یقینآوری
تمثیل؛ حجتی ضعیف اما پرکاربرد در فقه
علتیابی شرعی؛ از مسکربودن شراب تا حرمت نبیذ
قیاس منصوص العله؛ وقتی دلیل حکم بهروشنی بیان شده
برهان صبر و تقسیم؛ آزمونی برای کشف علت حکم
دوران و تردید؛ ابزار منطقی برای استنتاج دقیق
رابطه ذاتیات و عرضیات در اعتبار استقراء
قیاس در فقه همان تمثیل در منطق است
متن جلسه
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
بسم الله الرحمن الرحیم به بحث استقرار رسیدیم و توضیح درباره استقرا دادیم اقسامش باید عرض بکنیم استقلال دو نوع یه استقراء ناقص داریم یه استقراء تام استقراء ناقص و استق استقرار ناقص این یقین آور نیست مفید زن نمیشه تمام جزئیاتو جستجوگر الان بیشتر روانشناسی و بحثهای این شکلی غرب استقراء میاد یه مجموعه آماری دارن اینا بررسی میکنه تخم آمارهای خودمونم انشالله از این چیزا یه جامعه آماری به قول خودشون دارد بین این جمعیت فلان مردم مثلاً وقتی ناراحت میشم داد میزنم وقتی بلند میشن خب حالا مگه همه جا حالا مثلا ما بررسی کردیم همه انسانها همه حیوانها موقع غذا خوردن فک پایینشون تکون میخوره میگن نهنگ و تمساح ظاهراً فک بالاشون تکون میخوره وقتی چیزی میخوره اینجا اینستاگرام ناقص با بررسی کردیم و دیدیم و چند نفر بررسی این گمان نهایتاً استقراء تام مفید یقین عشق قیاس مخسم هم میگن مقسم یا مخسم خود یکی از اقسام قیاس است مقسم شاید درست مقیاس مخسم هر جسمی یا نباته یا جماده یا حیوان هر حیوانی و نباتی و جمادی متحیض است پس هر جسمی متحیر است جسم خارج از این سه تا نداریم تهیه تحی اینجا معناش متحیذ است شاید به معنای اینکه زو ابعاده به این معنا شاید باشه اینجور به ذهن میاد که معنای زو ابعاد باشه در علوم برهانی مثل ریاضیات و فلسفه استقراء ناقص مفید نیست مثلاً در ریاضیات نمیگ ما چند تا مثلثو دیدیم که مجموع زوایای هر کدومش دو قائمه است پس هر مثلث این چنین بلکه اونجا برهان میاره در علومی که زن و گمان کافی باشه به کار مثل علم طبیعیات علوم تجربی علم طب فقه و غیره پس استقرا ناقص استفاده یقین متحیر به نظرم اومد که معنای زو ابعاد باشه هیز با ضایع زنبور هی جیمی هربردارنده ابعاد به نظرم ترجمه خوبی خوب پس تو یه سری علوم علوم طبیعیات و اینا ما با استقلال ناقص کار علم نحو و صرف و اینها رم شاید بشه چون استدلالی که نیستش که استعمالات کار لسان عرب سمائیات اونی که شنیده شده اینجا شنیده نشده اینکه یک کلمه توی بر یک هیئتی یه ماده توی هیئتی میره تو هیئت دیگه نمیره اینها استدلال نداره که چرا صیغه مبالغه فلان کلمه این شکلی آورده میشه اون یکی شکلی دیگه این استدلال برهان که نمیشه دو دوتا چهار تا قیاسه شکل اول که نمیشه براش برهان وقتی شکل اول نمیشه قیاس شکل اول ولی اینا چیه اینا استقلال استقلال حالا تام بگیم یا ناقص بگیم بله بحث استقلال بحث مهمی است باید روشم مفصل کار بشه حالا این سر و ته بحث استقلال ما بود اینجا همه بحث استقلال خیلی خیلی به شدت کاربردی بله ما چند تا جز را بررسی میکنیم یا تمام اجزا رو بررسی میکنیم تمام انواع رو بررسی میکنیم تمام زیر مجموعهها رو بررسی میکنیم ببینیم که اینا همین شکلی ناقص اونیه که نمیشه تعمیم داد به همه به کل بله همه اجزا رو همه رو بررسی نکرد دلیل یه استقلال صد تا ماشین را بررسی کردیم دیدیم این شکلی توی تا میگه همه رو بررسی کردیم تو تام یه رگ و ریشهای از مباحث عقلی هم توش هست دیگه ببین مثالی که زده بود هر جسمی یا نباته یا جماده یا حیوان این یه جور داره جنس و فصل و اینا میاره دیگه یعنی ما نسبت به یه فصل بالاتری داریم انواعش رو بررسی میکنیم جنس بیشتر از این انواع نداره بله به یه نحو باعث عقلی توشه آره احسنت حالا این کتاب ممنوع صدر رو اگه لازم بشه بحث بکنیم بحث استقلال بحث خوبی است و سومیش تمثیل پس سه نوع حجت داشتیم قیاس استقرا تم مثال هم بهش میگن خب ما اینجا از یه جزئی به یه جزئی دیگه میخوایم بریم لذا از همه ضعیفترش همین تمث توی استقرا از جزئی به کلی میرسیدیم این ده تا انسان این ده تا فلان اینا همه یعنی چون ده تا لامپو بررسی میکردیم مثل اینکه لامپ یعنی حالا یه وقتی جنس و فصلش رو انسان دسترسی پیدا میکنه جنبههای عقلانیت توش هست عقلی هست یعنی شما ۱۰ تا لام بررسی کردی جنس و فصلش اینه مواد تشکیل دهندش ایناست اصلاً ذاتش اینه خارج از این نمیتونه باشه انتزاع میکنه انسان در واقع از این یه سری کلیات منطقی را جنس و نو فصل یعنی حد و رسمش دست انسان اینجاها خوب میتونه استقرار تام باشه اینا بحث اینه که میگم بحث مهمی شما میتونید ۱۰ تا چیزی را از یک مجموعه کلان بررسی بکنیم به یقین برسید الان در مورد پهپاد مثلاً شما یه دونه پهپاد اگه ما از دشمن بگیریم صنعت پهپاد سازیمون راه چه جوری که شما یه دونه یعنی با یه دونه استقلال تام میکنی بله یه دونه که بیاد مجموعه و شاکله این دستمون میاد قطعاتش چیه این قطعات چه شکلی باید به هم سوار کرد اون نرمافزارش به چه نحویه سخت افزارش به چه نحویه ترکیب اینها به چه نحویه اون قوه خلاصه جنبههای مختلفش را هرچی باشه ما بررسی میکنیم قاعدش دستمون میاد با یه دونه پهپاد کلا دست که هر آنچه که پهپاد روی کره زمین است این شکلی است این استقلال تامه چرا هر آنچه که از این پهپاد هست نمیتونیم بگیم پلاستیکی کاغذ درست میکردیم حالا شده با پلا هرچی که پهپاد آر کیو ۱۷۰ بود چند بود خوب باشه از کجا میدون قضیه را قطعی بگیریم زنی بگیریم اینی که ما یه دونه پهپ آر کیو ۱۷۰ رو گرفتیم و خوردش کردیم مهندسی معکوس کردیم بگیم که هر آنچه پهپاد آر کیو ۱۷۰ هست این چنین است دوربین نصب استقلال در نهایت میلنگه به دلیل اینکه شما تمام به ذاتیات این دسترسی عرضیات مانتو اگه من یه استقلالی کردم که دسترسی به ذاتیات یه چیزی پیدا کرد فلان استرس رو بهشون وارد بکنیم ۹ هزار تاشون داد میزنن ولی این نمیتونه استقلال برای ما یقینی ایجاد بکنه در نهایت نمیتونیم خب اونجا برای اینکه ما دسترسی به ذاتیات انسان نداشت اینستاگرام چون از سنخ ذاتیات نیست و ما دسترسی به ذاتیات پیدا نمیکنیم لذا این استقراءمون یقین آور نیست ولی اگه ما تونستیم با استقراب به اون ذاتیات پی ببریم یعنی حد و رسمش برامون روشن چه اشکالی داره که ما با یک مورد حکم کنیم که همش همین یعنی آر کیو ۱۷۰ یعنی اون پهپادی که این چنین ذاتیاتی دارد اگه اینا نداری دیگه آرکیو ۱۷۰ نیست ممکنه پهپادی باشه که مثلاً سفید نباشه آرکیو ۱۷۰ این شکلی دسترسی ساختش مهندسش این شکلیه تکنولوژیش اینه آلیاژش باید فلان باشه اون چه میدونم مدارهاش این شکلی بسته میشه مجموعه مدارش این شکلی چه اشکالی داره هر آنچه که آرکیو ۱۷۰ مدارس این خیلی تو این بحثهای فنی و تکنسینها از این اصطلاحات زیاد داره اگه این نیست پس فلان نیست میشه استفاده از استقراء ناقض بله برای دسترسی به ذاتیات به چه مطلوبی رسون ما رو ما رو به اون شاکله مستقرا آره دیگه ذاتیات دسترسی پیدا کردیم با استقراء بدون حد و رسم دیگه اینجا نه ناقصه تام و ناقصش به اعتبار اینه که شما مجموعه رو چند تا از این افراد رو بررسی کرد اگه همه افراد یک مجموعه را بررسی کردیم سهام اگه همه رو بررسی نکردی دستام به ذاتیات برسه تام نمیشه ولی میتواند ناقص اون یقین آور باشد ادعای این بود بحث بشه بحثهای مهمی هم داره انشالله باز توی اگه فرصت بکنیم توی منطقه مظفرم اشاره آقا هر پیکانی که وجود داره نون پیکان نیست پیکان نیست چوپیکانه پیکان مهم به این شکل و شمایل سیستم موتور حالا وقتی این سیستمش تغییر کرد از پیکان بودن خارج نمیشه نه عربی پس از یه جزئی به جز به حکم جزئی دیگه استدلال میشه اون جزئی که حکمش معلومه اینو میگن اصل اونی که معلوم نیست میشه فرع از یه جزئی از حکم یه جزئی حکم یه جزئی دیگر درمیاریم این تمثیله اینی که ازش داریم حکم میگیریم این اصله اونی که داریم حکم بهش میدیم اون چطور این سه تا رو یعنی این یکی از حجتها بود قیاس استقرا تمثیل حجت دیگه چرا جز حجته حجت به چه معنا بود مجهول تصدیقی دموی مجهول تصدیقیمون رو باهاش حل حالا اینجا اون بحث بله اون بحث مثال پهپاد و فلان اینا رو میشه تمثیل کرد تمثیل باشه یعنی ما از یک جزئی حکم کلی یعنی حکم کلی نمیکنه حکم یه جزئی دیگه من از روی این پهپاد یه پهپاد دیگه برات میسازم مثل همین تمثیل این بهتره به به نظر بهتر بشه یعنی مجهول تصدیقی پهپاد آرکیو ۱۷۰ که چیست و چه میکند را من این مجموعه رو میگیرم یه مجموعه دیگه برات همینجور میسازم تم حالا اینکه تمث در عمل هم تمثیل میشه باشه یا فقط در نظر تبدیل عملی میشه دیگه در مثل مثال ساختن مس جنبههای نظری هم داره دیگه شما شاکله رو میگیری از این حکم میکنه به یه شاک البته اینجا تمثیل اینجور تعریف نمیکنند تمثیل میگن به خاطر شباهتهایی که بین این دوتا هست ما حکمی که بر این بار میشه برامون بار میکنه حالا ببینید مثال چند مثال معروفش همین بحث خمر و اینهاست دیگه خیلی بحث میشه شما میگید مثلاً آب انگور حرامه شراب انگور حرامه من میگم شراب خرما هم مثلاً حرام شما از کجا حکم میکنی میگه دوتا شباهت با همدیگه داره هر دو چین مسکر پس ما یه آب انگور داریم این آب خرما داریم این فرع اون چیزی که مشترک بین این دو تاسو میگن جامع مشترک بین اصل و فرع مسکر بودن این میشه جامع چیزی که بر جزیه دیگه ثابت میشه میشه حکم پس چی داریم اصل و فررح و جامع و حکم چهار تا چیز داریم تو تمثیل اصل اینجا مثالمون چیه آب انگ فر پسرم چیه آب خرم جامع مثال چیه بسکریت حکم چیه حرمت چون این شبیه آن است در مسکریت پس اینم حرام است چون حکمش حرام است از یک جزئی به یک جزئی دیگه از حکم حرام بر آب انگور به حکم حرام در شهر شراب انگور یا خم به نثر سریع حرام است ولی شراب خرما یعنی نبیز نبیز که میگن همون شراب خرماست صریحا ذکر چون شراب انگور حرامه پس نویزم حرامه این استعداد الله تم خیلی اصطلاح شبیه به این توی فقه یعنی همینو میشه تقریباً گفت قیاس تو فقه وقتی میگن قیاس یعنی تمثیل منطقی قیاس کار کی بوده ابوحنیفه سلطان قیاس چیزهای عجیب غریبی ازش نقل شده در تاریخ اندر کفش میماند یه نمونه از قیاسا شهید مطهری تو این کتاب خاتمیت میگه رفته بود سلمونی گفته موهای سفیدتو هرچی بزنی بیشتر در میاد موهای سیاهمو بزن که بیشتر در بیاد حضرت بهش فرمودند که بول کثیفتره یا منی ول جز فضولات من ماهیت انسان جسم انسان ازش ساخته میشه گفت پس چرا از منی میره غسل میکنیم ولی از بال غسل نمیکنیم حضرت فرمودند که نماز مهمتره یا روزه گفت نماز پس چرا زن حائز باید روزشو قضا کنه و نمازشو نمیخواد غذا کنه هیچی دیگه نگو شرایط ان دین که با این عقول به معنای اینکه از یه جزئی بخوای چون یه جزئی دیگر برداشت بکنی نیست خیلی بحث مهمیه حالا تو فقه باید مفصل اینجا حالا عرض میکنیم مفید یقین نیست مفید زنه تمثیل یقین آور نیست آها اینم یه بحثیه تو فر روش بحث شدیم بحث جامعه مهمه اون بحث یکی اون یکی بحث قیاس منصوص العلت یعنی علت نصب آها جامع باید نصب داشته باشد نصیب آید بگوید که آب انگور به خاطر مذکریتش تطبیقش درسته مسکربود تطبیق صغرا بر اون کبرائه میشه دیگه تمثیل نیست چون یه کبری داری به اسم مسکریت مصادیقی داره برو خودت پیدا کن غیر از اینکه از این به اون برسی بحثی که در مورد گوشت خوک مطرح میکند یا گوشت خوک به خاطر آلودگیش حالا ما اومدیم یه سری حرارتهایی داریم آلودگی از بین میبریم دیگه چه اشکال داره ازدواج به خاطر چیه عده به خاطر اینه که التقاط میاه نشه اختلاط میاه نشه عقیمه بردیمش ۵۰ تا دکتر بردیم ۱۰۰ تا دکتر بردیم اصلاً انقدر گفتن این عقیمه این چرا برای عده حیز اول مشخص میشه که این حامله نیست چرا باید دوتا تور تخت موقت یا دائم سه تا تخم فاصله بیفته با این چیزا خلاصه با این چیزای کشکی پشمی بله مشخص همش لزوماً اینا نیست که ما بشینیم بتراشیم مثل بعضی عوام که میتراشن از پهنای شکم خونده بود خدایا مسافر بود کامل خدا ازت دو رکعت خواسته تو چهار رکعت خوندی برو آقا قبوله بیشترم خوندی خدا قبول میکنه شعائر ۱۱ زن یائسه که عده نداره ولی فرق بین یائسه و کسی که خون نمیبینه دوتاست گوییم اگه تحریم شراب به جهت میعانش باشه باید باقی مشروبات مثل شربت آلبالو سرکه سکنجبین هم حرام باشه حال اینکه اینطور نیست بررسی میکنیم برهان صبر و تقسیم هم برهان صبر و تقسیم صبر با سین بخاطر اینه یا به خاطر اینه یا به خاطر اینه یا به خاطر اینه بعد تک تک میزنی چرا حرامه آب انگور به خاطر میعانشه به خاطر مایع بودنش شربت آلبالو سکنجبین بیان به خاطر سرخی رنگشه آب انار و شربت آلبالو هم به خاطر اینکه از انگور گرفته شده سرکه و شیره هم از انگور به خاطر اینه که بوی مخصوص داره کشمشم که زیر آفتاب خشک شده همین بو رو میده پس اینا باعث تحریم خمر نشده و الا بسا چیزها که این صفات آنها و با وجود این حرومز اما یه چیزی که تو شراب هست که همون مستی و سکیره که ازش حاصل میشه و چون شکر مستی باعث فساد اخلاقی به این جهت حرام شده مقصود اینکه اگه در نبیس هم صفت مذکر موجود باشه لاک نبیز مستی میاره پس ح پیدا کنیم علت آها احسنتم من سوسک باشه این حجت هم مفید یقین نیست بلکه اگه ما منصوص العله نبود برامون خودمون رفتیم کشف کردیم برهان صبر و تقسیم آقا ۱۰ تا توجیه میتونه داشته باشه نیست قلابلم یکی میمونه این نیست مثل خونه هیز میگن که عوام چی میگن میگن کثیفترین خونه هرچی از زن بره بهتره تمیزترین انقدر تمیزه که رگ و ریشه و مغز و قلب بچه همه از این خون شکل میگیره تمیزترین خونه هرچی از زن کمتر بره بهتره لذا بنات انبیا حائز نمیشدن حضرت زهرا سلام الله علیها بتول بودند مثلاً خونه حیض نمیدیدن اصلا هرچی کمتر بره خب بهتره مردم بهتر خوبه هرچی کمتر میبینه بهتره رضا باربری اونیم که سه روز میبینه بیشتره تا اونی که ۱۰ روز میبینه خانم حضرت زهرا اینجوری نمیشدنات انبیا تو روایت الانبیا بنات الان لا تهزنه این حجت مفید یقین است بلکه مثلاً میگیم که شاید علت حرمت خم مجموع اموری که ذکر نه یکی از اونها به خصوص حالا از کجا میشه تمثیل را اثبات کرد تمثیل به دو طریق ثابت کردن یا به طریق دوران و تردید یا به طریق صبر و تقسیم دو تا راه داریم برای تمثیل دوران و تردید صبر و تقسیم رقص خوبیه دوران و تردید بحث خیلی خوبیه خیلی کاربرد داره همش کاربردش تو مغالطه است همه اینا خود این صبر و تقسیم انقدر زمینه مغالطه رو فراهم میکنه یعنی چی صبر با سین یعنی فرو بردن میل در جراحت بر آزمایش سطح عمقی شما میل میل نه میل میل رو توی ز شروع کنید برای اینکه ببینید چقدر عمق پیدا نیش صبر طرف میاد میگه که شما الان در دنیا یک نفر رو پیدا نمیکنید که بگه مثلاً ایران در مذاکرات هستهای شکست خورده است میمونه که اینا یعنی صبح تا شب این همه مغالطه میکنن کی میشن فکر میکنن ملکه است دیگه واقعا اصلا فکر نمیکنه دقیقاً مغالطه کار ملکه میشه دیگه علامه طباطبایی در تفسیر سوره مجادله مطلب عجیبی دارد روز قیامت منافقین برای خدا قسم دروغ میخورند له کما یحلفون کما همونجور که برای شما قسم دروغ میخوردم تو قیامتم قسم دروغ میخوره چه شکلی میشه قیامت که همه باطن ظهور پیدا میکنه چه جوری کسی میتونه قسم دروغ بخوره بهش همین قسم دروغ خوردن باطن اینهاست که ظهور پیدا میکنه یعنی ملکهشونه نمیتونه یعنی مثل عقربی که ملکش نیش زدنه ماری که این ملکش فضا وقتی گل و بلبله عقربم که میاد دیگه باید مثلاً از از عقرب مثلاً ما شهد عسل برداشت کنیم این ملکش اینه عقرب اگه باشه یعنی این نفاق یعنی این یعنی قسم دروغ خوردن اونجا نفاق ظهور پیدا میکنه نه خوبیها ظهور پیدا کنه هر کسی هر آنچه که داره ظهور پیدا میکنه خب یه کسی همه سرمایش قسم دروغه خیلی نکته قشنگی است بله یه ملکه است دیگه یه چیز دیگه است یه جور دیگه همون ملکه است دیگه بحث دست و پا و حرف زدن و اینا نیست چون زدن خفه فلان نداره تو قرآن تخفیف بله خوب دوران تردید دوران اونی که میگن حکم دایر بر وجود شی و عدم حکم دائره بر وجود شیعه دوران اینه که میگن دائر بر وجود شی است عدم حکم دائره بر عدم شی است مثلا اگه فلان صفت باشه این حکم هست اگه نباشه اون حکم نیست پس حکم دائم بر وجود و عدمشه اتاق معلفه اتاق معلف تالیف کردن دیگه وسایلو برداشتن آوردن دیوار مثلاً پیش ساخته بوده آجرها را کنار هم گذاشتند سیمان آوردن زدن تالیف اینهاست هر چیزی هم که معلف باشه حادث مولف علت حدوسه چرا شما میگی حادثه چون مولفه معلف تالیف العلفت ایجاد الفت کردن هرچه معلف نیست حادث هم نیست ذات خدای تعالی معلف نیست حادث هم حدوس وابسته به تالی حکم حدوث رو ما به تالی اگه حدوس هست تالیفم هست قدوس وابسته به تعلیف اگه تالیف حدوسه اگه تالیف نیست حدوث نیست اگه اگه تالیف حدوس بله خدای متعال چون معلف نیست حادث هم حکم اینجا نیست اگه جای معلق بودن بود با دوست جایی نبود حکم در مدار اینه میشه دوران و تردید دایر مدار اینه دوران دار مدار خب دومین صبر و تقسیم معنای صبر که عرض کردیم در لغت تو اصطلاح منظور اینکه امتحان کنند و علت حکم بفهمند هی شما بررسی می کنی بالا پایین میکنه میگه آقا تهش این میمونه مثلاً حکمی که شورای مقدس یا مقنن بر چیزی کرده علتش را پیدا کرد مثلاً خمر اینو مثالش همون مثال قبلی که خم چند صفت داره که از بین آنها فقط سکر باعث حرمت شده پس چون در نبیس همون صفت موجوده پس واجبه که ن این استقلال مفید یقین نیست چه احتمالات زیادی میره که آنها باعث حرمت خم شده باشد مثلاً احتمال میده که حرمت خمر با بودن چیز دیگهای باشه و شاده فقط میدونه و ما نمیدونیم از کجا معلوم که اون چیز نهانی در ن حکم حرمتش مثال گوشت خوک از کجا آلودگیشه از کجا صفتشه حتی من یه خوکی پیدا کردیم با غیرت بود مثلاً اختلاط میا از کجا معلوم که فلسفه حکم اینه واسه همین تمثیل فاد یقین نمیکند و در علوم عقلیه مفید نیست لاکن در اموری که به زن اکتفا میکنیم مثل علم فقه مفیده و این حجت را که در اصطلاح منطق تمثیل میگن در اصطلاح فقها قیاس از قیاس در فقه همین دادیم بریم سراغ ماده قیام بحث مهم مهمترین بخش منطق بله صورت و ماده قیاس داره صورت و ماده است صورتشو که قبلاً بحث کردیم صورت قیاس اگه بتونیم امروز تمومش بکنیم که عالی میشه هفت صفحه کلاً مونده از منط چند دقیقه استراحت بکنیم بعد باز انشالله الحمدلله رب العالمین
جلسات مرتبط

جلسه نوزده : حجت در منطق؛ از قیاس تا تمثیل
منطق فاضل تونی

جلسه بیست : تعریف کامل قیاس و تفاوت آن با استقراء و تمثیل
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و یک : شناخت دقیق اشکال اربعه در قیاس منطقی
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و دو : کاربرد برهان خلف در استدلال منطقی
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و سه : قیاس استثنایی و اقسام آن
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و پنج : پنج ماده قیاس در منطق: از برهان تا مغالطه
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و شش : بررسی مواد سیزدهگانه قیاس
منطق فاضل تونی
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات منطق فاضل تونی

جلسه یک : چرا منطق را آلت قانونی مینامند؟
منطق فاضل تونی