
جلسه بیست و دو : کاربرد برهان خلف در استدلال منطقی
این مجموعه جلسات، دورهای فشرده و کاربردی از مباحث منطق بر اساس کتاب خلاصه و فارسی آیتالله فاضل تونی است؛ اثری موجز و ارزشمند که در علم منطق نگاشته شده است. استاد ارائهدهنده با روش خاص خود، مطالب را با زبان ساده، مثالهای عینی، نمودارهای تختهای، و پیوستهای فکری کاربردی در فلسفه، اصول، و حتی روانشناسی توضیح میدهد. این مجموعه مقدمهای مناسب برای ورود به منطق مظفر و مطالعات فلسفی و اصولی است.
برخی نکات مطرح شده در این جلسه
فقط ۴ ضرب از ۱۶ ضرب شکل دوم منتجاند
دو شرط کلیدی برای منتج بودن شکل دوم
صغرا باید موجبه باشد؛ کلید نتیجه در شکل سوم
هر دو مقدمه جزئی؟ قیاس حتماً عقیم خواهد بود
در شکل سوم هیچگاه نتیجه کلی نخواهید داشت
از منطق به اعتقادات؛ تحلیل منطقی تفاوت نبی و رسول
متن جلسه
‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
بسم الله الرحمن الرحیم در قیاس اخترانی عرض شد که چهار تا شکل داریم و هر شکلی ۱۶ تا ضرب داره شکل اول رو گفتیم از ظروف ۱۶ گانه شکل اول چهار ضربش منتج بود ۱۲ تاش عقیم بود اون ظروف چهارگانه رو هم میایم به شکل دوم عرض شد که هر شکلی شرایط عمومی دارد و شرایط خصوصی خب اون عمومی رو که اون بالا نوشتیم هر دو جزئی نباشند هر دو سالمه نباشند این شرط عمومی میشه حالا توی دومی قیاس شکل دوم شرط خصوصیش چیاس شرایط خصوصی شکل خصوصی شرطش اینه که دو مقدمه اختلاف در کیف داشته باشه یعنی هر دو سالبه نباشم هر دو موجبه نباشد در شکل دوم شکل دوم به چه نحوی بود حد وسط کجا بود در هر دو محمول اختلاف در کیفیت خین کپ اختلاف در علامت مقدمتینه خواه اختلاف علامت اختلاف کاف علامت کبری کلیت با علامت کبری یعنی دو مقدمه اختلاف داشته باشند با کلیت کبری دو مقدمه اختلاف داشته باشند و کلیت کبری این شرطه خصوص حالا چرا علتش چیه اینجوری میگیم چون نتیجه لازم دو مقدم است و هیچ وقت نباید از یه صورت خارج بشه و تخلف بکنه چو لازمه چیزی منفک از اون چیز نمیشه نتیجه لازمه چیه لازم مقدمتین نتیجه لازم مقدمات اینه و نمیشه که تخلف بکنه از اونها حالا اگه هر دوتا مقدمه تو این شکل دوم با هم اختلاف در کیف نداشته باشند اینجا نتیجه وقت سلبی میشه یه وقت یه جایی مثال ببینیم کل انسان حیوان کل ناطق حیوان کل انسان ناطق حالا ولی اگه بگیم کل انسان حیوان کل فرسن حیوان کل انسانن فرس پس باید یکی موجب باشه یکی سالمه تا لازمه هم نتیجه که لازمش شد تخلف نکن لازم که تخلف نمیکنه لزوماً مثل همونا میاد یعنی وابسته به اونی که اون دوتا چی بیاد شما پس نتیجه رو که نمیتونی عوض کنی برای اینکه درست بشه مقدمتو عوض کنی درست شد این چیز خوبی یعنی این لازمه اوناست شما نمیتونی بگی آقا من اینو اینجوری میارم شما یه جور دیگه نتیجه گیری کن به من چه که شما اینجوری نتیجه گیری الان صغرای من مشکل یا کبرا مشکل داره یکی از اقسام مغالطات باز همینه الان یعنی شما قبول نداری کل انسان حیوان قبول نداری کل فرسن حیوان کل انسان فرس یکی از اقسام مغالطه نتیجهات غلطه برای اینکه توی نحوه ترکیب ترکیب دو تا مقدمه غلطه ما کاری نداریم قبول نداری حیوان قبول دارم قبول ندارم چرا چون در شکل دوم که محمول حد وسط محموله هر دوتاست نمیشه جفتش صالحی باشه این قانونشه خب تو شکل دوم همه نتیجهها سالم است یکی و سالمه باشه بله نتیجه احس حالا اگه بگیم لا شیء من الانسان بفرسته هیچ انسانی است نیست الحماره بفرست هیچ الاغی هم است نیست نتیجه چی میشه لا شیء من الانسان بهما این نتیجه سلبیش درست هست هیچ انسانی الاغ نیست لا شیء من الانسان بفرست هیچ انسانی ولا شیء من الناطق به فرض هیچ ناطقی هم فرس نیست نتیجه انسان به ناطق پس معلوم میشه که از دو موجبه و دو ساله به گاهی نتیجه ایجاب و گاهی سلبه به حال اونکه نتیجه لازم دو مقدمه است اگر از دو موجبه باید نتیجه موجب حاصل بشه باید همه جا باشه اگر دو ساله به نتیجه سالار بده باید همین جا نتیجه ساله بده ولی دیدیم که دو ساله به گاهی نتیجهاش گاهی موجب است و همچنین دو موجبه نتیجهاش گاهی موجب است گاهی سالم است پس اختلاف دلیل بر عقم است یعنی نتیجه نداد این است که باید دو مقدمه در کیف با هم مختلف باشند این شرط اولش بریم سراغ شرط دوم اختلاف در کیف و گفتیم اختلاف در کم حالا بگیم شرط خصوصیش اولیش اختلاف در کیف دومیش اختلاف در کم خ همون شرط اول اختلاف در کیف کپ همون دومیه کلی بودن کبرا پس باید کبرای شما چی بشه کلی باشه همین کلی بودن کبری کبرا و کلی بگیریم دیگه حالا اینجا اختلاف به معنای این نیست که لزوماً با هم جور در نیان حالا اختلاف نگیم بگیم از لحاظ کم به جای اختلاف کم میگیم لحاظ کم از لحاظ کمیت است اولین اختلاف در کیفیت دومین لحاظ کمیت چنین چه کبری بودنه کلی بودن کبری جنگ کلی نباشه بازم نتیجه گاهی سلبه گاهی ایجابه مثال دقت بفرمایید مثلاً میگیم کل انسان ناطق بعض الحیوان لیس به ناطق الان کبرا چیکار کردیم جزئیه درست نتیجه چی میشه کل انسان ناطق هر انسانی این چیه موجبه کلی اختلاف در کیف باید بیام چیکارش بکنیم کبرا رو اختلاف در کیف آوردیم ولی کبراش رو کلی نکرد صالبه حسن صالبه جزئیه کل انسان ناطق بعض الحیوان لیث به ناطق نتیجه موجب اینه که کل انسان ناط اینجا یه بار جواب داد ولی حالا یه جا دیگه جواب نمیده اگه بگیم کل انسان ناطق بعض الحجر لیس به ناط تو هر دوتا حد وسط محموله یکی موجب است یکی سال است ولی کبرای شما کلی نیست نتیجهاش چی میشه لا شیء من الانسان به حج مثال دیگه هم باز داریم دیگه مثال انسان به فرس هیچ انسانی اسب نیست بعض الحیوان فرس اینجا شما میتونین بگین که لا شیء من الانسان به حیوان غلط میشه دیگه باید بریم کل انسان حیوان مرکز مقدمات نتیجه بفرست بعض الساهل فرس هیچ انسانی اسب نیست بعضی ساحل اسب است یعنی هیچ انسانی بعضی انسانها ساحل نیستند نتیجه میشه دیگه هرکی نتیجه غلط روشن بود من الانسان هیچ انسانی اسب نیست بعضی حیوان اسب است حد وسطا رو میندازیم اصغر اکبر اخص مقدمات لاشه جزئی بعضی انسانها حیوان نیستند دوتا کجا بدر حیوان هم جزئیه داریم هم سالمه نتیجه باید بشه سالم جزئیه راز حیوان داشتیم دیگه چه جزئی کلیه مطالبه کلیه بعض الحیوانه فرز موجبه جزئیه که گفتیم نباید اگه اونجا به جز یعنی جزئی اگه باشه کبری نتیجه به هم میخوره بعض الانسان لایت به حیوان نه دیگه اصغر اصغر و موضوع بکنیم اکبر رو باید محم زرو به شکل دوم ۱۶ تا ضرب تصور میشه که با این شروطی که گفتیم با شروط عام و شروط خاص ۱۲ تا ضربمون ساقط میشه ۴ تا ضرب منتظر چهار تا ضرب مونتاژ بررسی کنیم همین قدر واقعا منطق ب یعنی همینی که الان ما داریم میگیم اشکال حالا بریم ببینیم شکل اون ضرب اولش چرا گیر داره ضرب همین قدر بسه همینو اگه ما کسی بخونه یه تمرینی بکنه یه مقایسه بکنی یه تمرین اصولشو جواب میده فلسفه شو جواب میده چقدر وقت گرفته میشه الان ما چند جلسه منطق گفتیم فکر کنم ۲۰ جلسه نشده هنوز امروز انشالله سر بحث برسونیم دو جلسه سه جلسه دیگه هم بحث بکنیم بحثمون تمومه ۲۰۲۱ جلسه کل منطقه تموم شده یک سال دو سال منط بله حالا میشه تو ذیل فلسفه و اصول و اینها یه جاهایی نکات منطقی هست اونجا توضیحات انسان یه بسته دیگه است مثلاً شما اول کفایت بله بله مثلاً تو اول کفایی که وارد میشیم بحث واسطه در عروج و واسطه در سقوط از مباحث منطقی است اکثراً نخوندیم تو این منطقه که میخونیم نیست پدر آدم کفایت خارجش که دیگه هیچی جاتون خالی چند روزی تو خارج استاد بحث اینو داشتن کتک کاری کریم زرو به شکل دوم ضرب اول اولاً که پس همه این ضربهای چهارگانه رو کبرا شما چی بنویسیم کلیه احسنت پس همه کبرا کلی حالا ضرب اول صغراش موجبه کلیه کبرا چی صالبه کردی خب مشخصه وقتی صغرا موجب کلیه است باید اختلاف در کیف پس میشه صالبه کلی خب نتیجهام که معلومه نتیجه تابع اخص مقدمات پس نتیجه چی میشه سالبه کلیه مثال کل انسان زاهک لا شیء من الفرس به زاهک نتیجه ظاهر کت وسطمونو میندازیم انسان اصغرمون فرس اکبرمون صورمونم که صالبه کلیه کلی پس میشه لا شیء من الانسان به فرس هیچ انسانی است ضرب اول روشن بریم ضربه دوم ضرب دوم خب صغرامون حالا باید چی باشه سالمه کلیه باشه کبریامون چی میشه موجب کلیه میشه نتیجه چی میشه سالبه کلی مثال لا شیء منل انسان ل*** امن الفرس بزاه کل انسان زاهک حد وسط در هر دو محمول میندازیم اصغرمون چیه فرس اکرمون چیه انسان صورمون چیه سالمه کلی پس میشه چی لا شیئه من الفرس به انسان دو تا ضرب سوم صغرا موجب جزئیه سالمه جزئیه میگیم بعض الحیوان زاهک ولا شیء من الفرس به زاهک نتیجه بعض الحیوان فرس شکل ضرب سوم ضرب چهارممون برعکس این میشه دیگه صغرا میشه سالبه جزئیه کبرا میشه چی دوباره میگیم بعض الحیوان لیس به ذاک کل انسان زاهک نتیجه بعض الحیوان لیس به انسان پس در شکل دوم نتیجه همیشه سالم است چون نتیجه تابع اخص مقدمات در این شکلم همیشه قضیه سالبه داریم شکل دوم انتهاش بدیهی نیست باید به دلیل و بره ثابت کرد ما دو تا برهان ذکر میکنیم شما چه دلیلی میارید برای نتیجه بخش بودن شکل دوم این زروب چهارگانه را از چه طریقی اثبات میکنید دو تا برهان داریم یکی برهان عکس یکم برهان خلف پس ما دیگه تو ضرب اول تو شکل اول برهان بره اشکال بعدی برهان داریم برهان عکس و برهان خل در مورد شکل سوم ایشون برهان عکس چیه پس برهان عکس و برهان چی برهان عکس اینه که عکس کبری هم بهش میگن برهان عکس کبرا کبرا رو میایم در شکل دوم عکس میکنیم در شکل دوم عکس کبرا در شکل دوم تا برگرده به شکل چندم اول برمیگرده به شکل اول مال وقتی که کبری سالبه کلیه باشه اگه کبرای ما صالبه کلیه بود ازش عکس میگیریم در صورتی است که کبری سالم کلیه باشد حالا عکس رو با یه مثال کی میتونه اینجا این بحث برهان عکس رو پیاده بکنه شما یه دونه شکل دومی رو برای ما به شکل اولی برگردونیم مونتاژ بودنش برهان میخواد برهانش چیه همین بدیهی نیست برهان بدیهیه که نخیر برهان میخواد برهانش چیه این دوتاست خوب اولش برهان عکس عرض کنم که شکل حالا طبق نظر ایشون وقتی که کبری سالبه کلی باشه یعنی میشه ضرب اول و ضرب سوم پس تو ضرب اول ضرب سوم سابقه سالمه کلیه صغرای ما باید بشه چی یا موجبه جزئیه یا موجب کلیه معجبه کلیه ضرب اول بود ضرب دوم که بله ضرب دوم که ضرب سوم که موجب جزئیه ب خیلی خوبه سالبه کلیه میشه جینگ نتیجه به این صورته که هر الف نتیجهاش هم میشه صالحه کلی میشه هر الف تشکیل بدیم هر الف ب است بله عکس میگیریم ازش سالبه کلیه میشه سالبه کلیه چی چی هزینه نیست الان این شد شکل اول حرف جیم هر ب جیم نیست هر الف ب است هر ب ج نیست حالا بعدش باید یه مثال درست درونم بزنیم دکتر دیگه بالاخره درست هیچ الف در کتاب اخص مقدم هیچ الف جیم نیست جزئیاتشو بخوایم بریم درست درمون یعنی قشنگ خدا پیغمبری اصلاً بله احسنتم یا الله خیلی عالی بود آقا نه خودتون به ذهنتون اومدین از قرآن یا از جایی دیده بودید خیلی جالب کلیه حالا ذائقه الموت دوباره بیاریم توی کبرا بله سالمه کلیه باید باشه اولاً هیچی ذائقه الموت نیست اختلاف هیچ خوب الان من میتونم این مثالو میتونم مثال فلسفیش کنم خیلی خوبه یعنی خیلی مشتی میشه بحثهای فلسفی فلسفی نشه بحث هیچ سنگی نیست قائل بشیم تنظیم نیست الان از توی این یه جواب خیلی خوبی در میاد بحث فلسفی هم هست چارهای نیست غیر از اینکه اینو فلسفش کنید آره دیگه فقط اینجا اگه بگذاریم عید فلسفی بشه اجرا از روغن باشه فقط خدا رو میشه به چه عنوان آمی قضیه کلیهای باشد که یک مصداق بیشتر ندارد کل واجب الوجود لیس به دائره الم هر آنچه که واجب الوجود باشد نه درسته که یک مصداق پیدا میکنه گفتیم یه وقت قضیه کلیه است واجب الوجود لا شیء من الوجب الوجود به ذائقه خوب نتیجه حالا بله سور کلیهشو گذاشتی بهتره این دوتا الان فلان به فلان فنیتره یعنی تو منطق لا شیء من الوجب الوجود به ذائقه الموت من واجب وجود اضافه شده الف لامشو باید بردار من واجب الوجود الو خیلی دیگه حالا آقای دکتر و زحمت بکشن اینجا عکس بگیرن از کبری و عکسشو خودش سر جاش میمونه بله ذائقه الموت به واجب خیلی خوب که الان اینجوری حد وسط مزائقه الموت و چی شد حد وسط و از محمول درآوردیم آوردیم کردیم موضوع از محمول میکردیم موضوع یعنی شکلمون از شکل دوم بچهها شکل اول نتیجهاش خیلی قشنگه نفس به واجب الوجود لا شیء من نفس نفس رواجب الوجود خیلی این پس عکس برهان عکس دیگه برهان عکس رو ما توضیح دادیم و دیگه بیشتر از این توضیحی نمیخواهم جزاکم الله خیر آخر برهان عکسی قشنگ هک شد تو ذهن خیلی بحث خوبی است خیلی به درد میخوره همه مباحث را برگردون به قیاس شکل هرجا هر استدلالی هر کسی داره میاره باید برش گردونه قیاس شکل اول مونتاژ باشه باید برگرده اگه برنگرده ممنون که مونتاژ نیست برش ماج اگه کبامون موجب جزئیه باشه آها اینجا نفس رو ما دیگه واجب الوجود نمیدانیم بعد اینجا بحثهای سنگینی پیش میاد خدا نفس دارد یا ندارد هرچه که نفس باشد ممکن وجود است شما میگی لا شیء من نفس واجب وجود بحثی که خدای متعال نفس داره نداره این قیاس که الان از اون از اون آیه که قشنگ کل نفس ذائقه الموت ظهورش در اینه که هر نفسی مرگ را چشاننده مرگ است هیچ واجب الوجودی چشاننده مرگ نیست پس هیچ کل به کسی بچشم نه چشنده چنده الان خیلی فصیح نیست به نظر میاد متعدی نیست لازمه کشیدن هر نفسی مرد میکشد توی موج میچشد ذائقه الموتشه که خیلی قشنگه یعنی داره دائماً علی دوام داره مرگو میچشه بله اسم فاعله یعنی لحظه به لحظه داره مرگ رو میچشه نفس عین فناست نه اسم فاعله ولی حدوثش رو نظر داره بقایش رو تو صفت مشبه نظر برعکس شد که وجود هیچ واجب الوجودی هرچی میخواد باشه وقتی واجب الوجود است اصلاً واجب الوجود فنا نداره وجودش واجب است ضرورت داره در وجودش وقتی ضرورت در وجود بلغیر بله کجا رسیده جدید بحث عرفانی و فلسفی لا شیء من نفس به واجب الوجود هیچ نفسی واجب الوجود بله واجب الوجود بهزاد در فلسفه در بدایه و نهایه معلمی بحث اگه باشیم خدمتتون عمری باشه وقتی باشه و اینا در موردش بحث این از برهان عکس بریم سراغ برهان خلف برهان خلف در تمام ظروف به شکل دوم جاریه بیانش اینه که اگه نتیجه رو قبول نکنیم باید نقیضشو قبول کنیم برهان خلف یعنی نقیضشو قبول داری قبول داری مثلاً در ضرب اول که نتیجه بود لا شیاطین تو ضرب اول چی بود لا شیء ضرب اول که نوشته شکل دوم موجب کلیه استان به کلیه نتیجهاش نتیجهاش لا شیء من الانسان به فرس کل انسان زاهک من الفرس بزاهک نتیجه به فرج اگه اینو قبول نکنیم باید نقیضشو قبول کنیم ارتفاع نمیکنه نه اشتباه میکنه نه ارتفاع پس نقیض نتیجه رو به جهت موجب بودن برای شکل اول صغرا قرار میدیم کبرا شکل و کبری شکل دوم رو کبری قرار میدیم تا اینکه نتیجه بده که این نتیجه با صغرای شکل دوم نقیض باشد مثلا تو ضرب اول شکل دوم که نتیجه داد همین که شما فرمودید لاشیء من الانسان بفرست حالا چیکار میکنیم اگه این صادق نباشه باید نقیضش صادق باشه نقیض صالبه کلیه چی بود موجبه جزئیه میشه چی بعض الانسان فر انسان به فرض اینو قبول نداری یعنی بعض انسان قبول داری پس قیاسی ترتیب میدیم میگیم بعض الانسان فرس ولا شیء من الفرس به ذاک ل*** من کجای ماجرا بود عمو کبرا یعنی نقیض نتیجه رو میاری موضوع میکنیم خود کبری رم دوباره میایم نتیجه این میشه که بعض الانسان لیس به ذائک این با صغرای شکل دوم نقیض که کل انسان زاه منشا این فساد این نتیجه از هیئت انقیاس نیست چون شکل اول و انفجشم بدیهیه و همچنین منشا این فساد از کبری قیاس هم نیست چنین کبری بنا به فرض صادره چون کبری شکل دوم پس منشا فساد نقیض نتیجه است چیدید همه گیر به این بود که اون نتیجه اولی رو نقیض گرفتی نتیجه اون اولی که ما گفتیم شما قبول نکردی نقیض گرفتی بعد ازش صغرا کبری چیدی بعد صغرا کبری چیزی توش گیر کردی آها مادش مشکل داشت و اینا هیئتش که درست بود شما برش گردون به یه قیاس شکل اول نتیجه بده خود قیاس که گیری نداره موضوع چی شد که اینجا نتیجه به خاطر مادش مادش چی بود این که شما اومدین نقیض نتیجه اون قضیه ما رو قبول نکردی نقیض نتیجه اونو کردی صغرا اون فاسد بود که کل قضیه تو کل قیاس تو فاسد کرد محضر حاج آقای کریمی درس خواهیم گرفت ببینیم حاج آقای کریمی چه مثالی برامون دارد در خدمتتون چی شد منشا فساد نقیض نتیجه است بنابراین نتیجه درست کلت آمن کان هلند بنی اسرائیل خیلی خیلی چیز خوبیه یعنی اگه انقدر انسان حاضر ذهن و سریع تطبیق میده مثالهای قرآنی نسبت به این کتاب استعداد ویژه باید قبلشو دون اگر قبلا دیدیم بازم خوبه که حالا تو حافظه مونده ولی اگه همینجور فلبداهه داره میاد فوق العاده است ماشالله حضرت بره خلف به طور عموم معناش اینه که نقیض مطلوب رو باطل کنیم تا ثابت بشه که مطلوب حقه الان تو سیاسی چیکار میکنند اول نقیضسازی میکنن یکی از شاگردای عجیب این سیاسیون از خباثتهای سیاسیون اینه نقیق سازی میکنه میگه یه ماییم یه این تندرو نه جمعمون شاید نه رفع نقی سازی بد ابطال نقیض یعنی اثبات خودم اینا دروغ گفتن و خوردن و بردن و اختلاس و ال و بل و ول و فلان پس ما خوبیم و درست کردیم و آباد کردیم و مردم امید دادیم و فلان اینا همش مغالطه یعنی سر تا ته مغالطه اصلا اینجا از نوع تضاد از نوع نقیض نیست ۱ ثانیاً اثبات زد موجب ابطال زد موجب اثبات ضد دیگر ثالثاً خود این ادعایی هم که بخوایم شما بدون ابطال و اثبات و اینا کلاً ادعاتون رو هواست شواهد انقدر داره که ضد اینه بلدن دیگه چیکار کنم انقدر مار خوردن افعی واقعا منطقه اینا قویه ضد منطقشون خیلی قویه زحمت کشیدن سالیان سال مغالطات رو عملاً و قولاً کار پس برهان خلف از جمله براهین بدیهیه این خیلی مهمه برهان خل بدیهیه برهان بدیهی همونجوری که برهان عکسم بدیهی بود خیلی این دوتا مهم ها اینو باید باز بیشتر تمرین کنیم که تو ذهنمون بمونه برهان عکس و برهان خل نقی مسجد باطل کنیم تا ثابت بشود که مطلوب حق است ثابت شود که مطلوب کریمی پدرشون دعا کنیم کل طعامن نه کل طعامن کان حلا لبنی اسرائیل نه نداره عراق مگه نیست فال امروز ۹۳ اینجا یه مشکلی داره مثال خودش تخصیص خورده قضیه کلیه نیست الا محرم اسرائیل علی نفسه یه بحثی در اصول که وقتی الا میاد در همون کلام که میاد ظهور عبارت قبل را از بین میبره تو کلته بنی اسرائیل از کلیت این استفاده ضرب چندم میخوایم بکنیم ضرب اول مجاز چی نبودا ضرب سوم میشه صغرا موجب جزئیه باشه خب ک باران منطقی الان موضوع مبارزه التعام خب بعضش که سوره التعام حلال حلالات بعض التهام حلال بنی اسرائیل اینجوریش کنیم کان ح حلال حلال موجب لاشه محمول اون که باید بمونه دیگه محمود مگه موضوع دیگه متمایل با این چیز دیگه باشه لا شیء من ال چی چی حلال فرض کن نگاه مثلاً لاشیع من الخمر حلال لبنی اسرائیل نرخ من الخمره حلال لبنی اسرائیل برهان داری یا مثلاً مغالطه از شعره چیه درست کنیم اون دیگه بحث ماده میشه که الان شما این الان برای ما یه بحث برهانی بوده حالا کدوم یکی از اقسام ضروریات مثلاً این جزو متواتراته مثلاً جز متوات اجازه اولیات اعجاز فطریات جزء محسوسات جز مشاهدات اینا حالا هشت قسمی که برای ضروریات گفتند اینا رو میتونه یکی از همون هشت تا باشه لذا یعنی یک قیاس یک قضیه ضروریست و گیری توش نیست مادهاش درسته ل*** من الخمر حلال لبنی اسرائیل بنی اسرائیل دخالت داره بنی اسرائیله بله خیلی تطبیقی درس تطبیقی خوبه حالا ما وقت نداشتیم یه دور منطق تطبیقی کار میکردیم محشر من گرفتم نه یه جاهاییشو فقط اونم مثلاً کتاب ضعیفی است حالا لازم شد میارم انشالله خب خیلی از گسسته بینظم و شلوغ پلو مقدمات موجبه جزئی سالمه جزئیه لایف طعام لیس به خمر حالا چیکار کنیم مشکل برخوردیم نقی موجب جزئی نگذشت چی بود موجب کردی حسن صالبه جزئیه نقیض عکس که نداشت نقیضش نبود تو این کتاب نقیض کلی موجب موجب کلیه خب حالا در ن عکس نقیض باشه اینجا منظور تو برهان خلف نقیضه یا عکس نقیضه ل*** من الانسان به فرض بعض الانسان فرس بله بعض التعام لیس به خ خوب نقیضش کل طعام خمر کل خم خود رعایت چسبک شد یه جوری خیلی قشنگ از توش درآوردا یه چیزای خوبی میشد درآورد یه جوری شد حالا گیر از مثال بود درسته بحث واجب الوجود و موت و اینا که یه چیز قشنگی بود نه استغ مثالی که زدین عالی بود خمرش به نظرم اگه عوض میکردیم بهتره مشکل از چی چی حلالم با باشه که شما در موضوع محمول نتیجه اصغر و اکبر گفتیم موضوع اخص از محموله یه جوری بیارید که موضوعی که در کبری میآید که قراره اکبر نتیجه بشه اعم از موضوع در صغرا بشه نوشیدنی مشکل اگر همون آیه توی قمار حلال بنی اسرائیل نسبتش بهتره قمار کل طعام قمار بازی طعامه نجس نجس حلال بنی اسرائیل خب بعض و طعام لیث به نجس اعم از طعامه بهتره چو خمر اخص از طعام بود مشکل پیدا میکرد نجس اعم از طعام بهتر شد کل طعامه چه بلایی سرش بیاریم نتیجه صغرا میکنیم کبرا رم عین میاریم کبرا پس نتیجه نقیض نتیجه رو میکنیم صغرا خود کبری تو قیاس شکل چندم اول نقیض نتیجه تیشرت دوم قسمت اول صغرامون جاییه که باید باشه تو شکل اول کب عکس سوم کبرا اونجاییه که باید شکل اول صغرا عملیات لاشه نجسه کل تمام نجس نجس حلال بنی اسرائیل کبری همونه دیگه نقیض نتیجه رو صغرا نوشتن الان حد وسط چیه نجسه اصغر چیه طعام اصغر طعام اکبر چیه حلال سورمون چیه موجبه کل لا شیء نتیجه تابع اخص لا شیء من التعام حلال یعنی اینجا الان این فساد الان فساد کجا فساد داره کجاش مشکله چرا نتیجه مشکل داره پذیرفته بودیم صاد صغرای کبرای بالاست بله ماده که این به دلیل نپذیرفتن اون بنده خدا مجبور شدیم یه ماده فاسدی رو بذاریم احسنتم نتیجه چرا فاسده چون خلاف فرض ما صغرایی که اول داشتیم درسته یعنی تو صغرا که بحث نداشتیم حساب بعد از سه عامل حالا از اونجا که ما خیلی شما رو دوست داریم و دوست دارم بیشتر شما رو ببینیم و اینها و این بحثم چون خیلی ما دوست دارم یه مثال اعتقادی بر ما بزنید صغرا کبری و نتیجه و نقیض شد شکل اول از نقطههای نتیجه استفاده کردیم خیلی جالب بود فقط برای سومش استفاده میشد سوم ضرب سوم یعنی در تمام ظروف به شکل دوم جاریست ولی اونجا که گیر میافتادیم فقط شکل سومش بود دیگه از جهت برهان عکس برهان عکس پیاده نمیشد بله وقتی که کبرامون سال به کلیه نبود این گیر میافتادیم کبری صالح کلیه نباشه که ضرب ضرب دوم ضرب چهارم میشه حالا شما با ضرب چهارم صغرا صالبه جزئیه باشه کبرا موجب کلیه جزئیات نه کبری موجبه کلیه باشه که نتونیم ازش برهان عکس بگیریم کبری موجب کلیه باشه صغراونم صالبه جزئیه باشه برهان عکس چی نه دیگه از موجب کلیه که نه تو برهان عکس وقتی بود که کبری سالم کلیه باشه کبری صالح یعنی کبری موجب کلیه است عکس جواب نمیده عکس که میتونی بگیری ضرب اول و سوم جواب میده دوم چهارم جواب نمیده ضرب چهارم دیگه صغرا موجبه سالمه جزئیه بله بله سالمه جزئی این ضرب چهارم از شکل دوم حد وسط باید در هر دو چی باشه محمول استاد شما اولیشو گوسفند حرام نیست اعتقادی بگیریم که طرف قبول نکنه سالانه جزئی بعضی از فرشتهها معصوم نیستند یه بحث دیگه در کلام اختلافی قطعی باشه که چیز نشه نتیجه گفتید که ما بیایم حالا مثلاً یه چیز مفروض بگیریم وضع انبیا رسل نیست دایره نبوت گسترده از رسالت و از انبیا رسل نیستند اینستاگرام بعض الرس نه بعض الانبیا لیس به رسل بعض الانبیا لیث به رسل کلمبیا حالا اینجا حد وسطمون چیه رسولی موجبه کلیه کل النبی موجب کلیه نقیض ماهی بزرگتر از بله موجبه کلیه بزرگتر از هر آنچه که چی هستند رسول هستند هرچی که بیاریم زیر مجموعه کل مطلق الوحیه رسول هر کسی که تلقی وحی بکنه رسول رسول هست دیگه هرکی طلاقی رسول نیست مگه این خاصتر از این نیست کل مامور به ابلاغ الوحی رسولان کل مامور به ابلاغ الوحی گل مامور هر کسی که ماموریت ابلاغ وحی داره رسول تفاوت رسول النبی همینه نبی در رسول موظفه که ابلاغ بکنه کل مبالغ وحی کل مبلغ الوه رسول امام زمان اعتقادی بله کل الان ما اگر بخوایم که نتیجه بگیریم نتیجهمون میشه بعض الانبیا مصاحبه جزئی باید یا حالا اینجا برای اینکه حد وسطمون حفظ بشه که بگیم آقا ظاهرش الان حد وسط تکرار نشه کل مبلغ قل و با وا جم کل مبلغ الوهی رسلن مبلغی و بشری آره کل مبلقی کل مبلغ وحی مبلغی الوه تو مضاف الی کل مبلغی الوحی مبلغ الوهی هم توشه گیری داریم یعنی از جهت ماده مشکل داره باید بگیم مامور به ابلاغ وحی چون الان یه طلبم مبلغ وحی علی رسول نیست ماده بحث میکنیم تو صورت بحث میکنیم بحث بیخو استفاده کنیم کل مامورین به ابلاغ الوحی رسول کل مامورین به ابلاغ الوهی نتیجه تابع اخص احسنتو لیسو لیس و مامورین بله وقتی نپذیره باید مریضش رو بپذیره بله نقیضش چیه سالاری جزئی نقیبش خوب انبیا مامورین ابلاغ ره مامورون خبر کل الانبیا مبتدا مامورون خبر کولر شما قبول داری این به عنوان صغرا استفاده کبری استفاده میکنیم از این به عنوان صغرای قیاس شکل اول سقراط نقیض میشه صغرا کبرا که میاد کبری دوباره این صغراش میکنیما کبرا رو میاریم در تضا علت برمیگرد مادهای که یعنی شما فرض بر این گرفته قبول داشتی که خیلی بحث خوبی بودا ببینید چی شد یه اتفاق جالبی الان اینجا افتاد طرف تهش یه حرفی زد کل الانبیا رسول یه ادعای جدید کرد یکی از اقسام مغالطه همینه اول من میگم که تفاوتشون تو این نیست مثلاً تو ابلاغ وحی نیست یا مثلاً هرکی که حالا ابلاغ وحی کرد که رسول نیست انبیا با هم تفاوت دارند ولی من میگم که هرکی ابلاغ وحی کرد رسول نیست درست یعنی کبرا رو کبرا هم طرف قبول داشته باشه دیگه کاملا با هم برابر باشیم از نظر نظر تو کلاً تو قیاست ما همینطوره یعنی باید صغرا و کبری ما سلیمتش تو ذهن دو طرف من و طرف نبیه ولی مامور ابلاغ وحی نیست چه جور نبی شما نتیجه رو قبول نداری اونو قبول کردی سهراب قبول کردی بعضا الانبیا رسول میگه بله ابلاغ وحی هم قبول داری که رسولان میگه بله خیلی خوب پس اگه اینجور که شما میگید نباشه اینجوری که ما میگیم نباشه اینجور میشه که باید بگیم همه انبیا مامور ابلاغ وحی درست میگه بله از اونورم همه مامورین ابلاغم که رسوله پس همه انبیا رسوله شما که اول گفتی که من قبول دارم که بعضی انبیا نیست این شد مغالطه شما خوب بود مثال خوبی هم شکل سوم سریع بنویسیم بحث اونجا تموم بشه دیگه حالا بعد از تعطیلات یعنی اصلاً کلاً قیاس اخترانی تمام میشه دیگه قیاس استثنایی میشه شکل سوم چه شکلی بود حد وسط کجا اومده هر دوتا موضوع شرایط این شکل چیه اولاً صغرا موجبه باشه سهراب موجبه دومن یکی از دو مقدمهترین و کلی باشه کلیت مقدمتین عهد مقدمتین بله مرغ کاین کاین مق موجر بودن صغرا بودن صغرا مغ کاین کلیت کاف کلیت الف اهدا یانون مقدم یعنی موجب صغرا و کلیت یکی از دو مقدمه چون اگه صغرا صالحی باشه حکمی که در کبری بر او بر اوست میکنیم سرایت به اصغر نمیکنه اگه صغرا سالمه باشه حکمی که تو کبری بر اوست میکنیم حد وسط اونجا تصور بفرمایید حد وسط جفتش موضوع بود دیگه توی بعدی موضوع حالا صغرا چی باشه صالحه باشه صغرا صالح فلان چیز فلان نیست حد وسط میخوام بیارم حد وسط تکرار بکنم موضوع رو تکرار بکنم وقتی فلان چیز فلان نیست یعنی حکمی که بر اوست میخوام بکنم دیگه سرایت به اصغر نمیکنه دیگه ربطی بین کبرا با صغرا برقرار نمیشه موضوع دوباره میخوایم تکرار بکنیم انسان به فرس حالا کل انسان ناطق دیگه چه ربطی داره شوکت راه اول بریدی دیگه نمیشه گفت که الفرس و ناطق گفتیم یکی از دو مقدمه باید کلی باشه حالا اگه کلی نباشه چی میشه پس اگه یکی از دو مقدمه موجب صغرا اگه موجبه نباشه ارتباط اصلاً در کبری با او برقرار نمیشه این یک کانکت نمیشه اصلا دومیش چیه اینه که اگه یکی از دو مقدمه کلی نباشه تو نتیجه اختلاف میاد به این معنا که گاهی حق تو نتیجه ایجابه اگه میخوای حکم کلی بهت بدم شما باید یکی از مقدمات کلی بیاری درست شد وگرنه گاهی میشه مثلاً میگیم بعض الحیوانه انسان بعض حیوان فرس بعض الحیوان انسان اول تو چیزای عمومی گفتیم دوتاییشون جزئی نباشن دیگه بله هر دوتا جزئی نباشند عرض کنم که یعنی با اون قاعده میشد هر دو کلی باشه ولی ما اینجا میگیم یکی از مقدمه کلی باشه نه یک البته اینجا توی زروبش بله توروب به یه نحوی آورده که هر دو رو کلی تفاوتش با شرط عمومیش خیلی تفاوت نمیکنه بله هر دو جزئی نباشند هر دو صالبه نباشند هر دو جزئی نباشه هر دو سال هر دو جزئی نباشند حداقل یکیش کلی باشه اگه گفتیم بعض الحیوان انسان بعض الحیوان فرس نتیجه هم چی میشه بعض الانسان این درست در حالی که الان قضیه شما دوتا موجبه جزئیه بود بعض الحیوان فرس بعض الحیوان انسان خوب الان اینجا باید نتیجه چی بشه موجببه جزئیه به شدت جزئی جواب نمیده بعض الفرس انسان جواب نمیده بعض الانسان لیس الفرج جواب میده صال لذا شما الان نتیجه نگرفتی اگه میومدی یکی از این دوتا رو کلی میکردی نتیجه میگرفت چون جفتش جزئی بود نتیجه نمید روشن شد بعض الحیوان انسان بعض الحیوان فرس جفتش چیه موجببه جزئی سهراب باشه که هست اینجا مشکل تو چیه مشکلتون اینه که اینا یکیش کلی نیست اگه یکیشو کلی کنید نتیجه در میاد اینجا چون یکیش کلی نیست آخر باید بگیم بعض الانسان فرس که این نتیجه غلطه اگه کلی میکردیم به این نتیجه غلط نمیرسید نتیجه درست در حیوان انسان بعض الحیوان ناطق اینجا بعض الانسان ناطق میشه در حالی که این غلطه جزئی است بچهها نتیجه دو جزئی گاهی ایجاب و گاهی سلبه معلوم میشه که دو جزئی در شکل سوم نتیجه نمیده انسان حیوان چی شد جواب نمیده شکل چیز نیست چون بعد حد وسط در هر دو موضوع باشه چک دوم ظروف منتجش ما دو تا شرط داشتیم یکی که صغرا موجه باشه یکی که دو مقدمه کلی باشه با این ده تا ضربش ساقط میشه ۶ تا ضرب میمونه ۶ تا ضرب منتهیج این ظروف رو سریع دیگه بحثو تمام کنیم بریم برای بریم برای نوکری امام حسین ضرب ۱ صغرا موجبه کلیه کبری هم موجبه کلیه چون در صغرا فقط شرط بود که چی بشه یکی از دو مقدمه کولیوود کافی بود اینا جفتش کلیس نتیجه چی میشه نتیجه تابع اخص اخص اونجا چیه اینجا با اینکه هر دو موجب کلیه است ولی نتیجهاش تو شکل سوم میشه کلمه بعداً میگیم برهان شما چیه که این باید موجب جزئیه باشه برهان عکس و برهان خلف یعنی با برهان عکس ما میفهمیم که یعنی اینجا از خودش در نمیاد که خب جفتش موجب است جفتشم کلیه است جزئیه بشه با برهان عکس و برهان خلفه جزئی بود که خودش اینجا همشون همونطوری استفاده میشه به این دلیل باید تغییرش داد در نهایت ما نیاز به جزئی داریم بعضی جاها کلی هم جواب میده همه جا کلی جواب نمیده بعضی جاها این کلیه جزئی اون کلیه جزئی جزئی اضافی میشه بله کلیه میشه جزئی اضافی اون کلیه چون جواب نمیده ما میریم سراغ جاهایی که همه جواب بده پس جواب کل انسان حیوان درست کل انسان ناطق بعض الحیوانه ممکنه اینجا بگیم که تو این مثال چون هر دو مقدمه کلی بودن و قبلاً هم گفتیم که نتیجه تابع اخص مقدماته پس به حساب قاعده در این ضرب اول باید نتیجه کلی بده در جواب میگه ممکنه اصغر برای اکبر و اوسط جنس باشه به قول آقای دکتر اینجا میشه جزئی اضافی یعنی اکبر اوسط جزئی اصغر میشه نوعش میشن توضیح اضافیش میشه و چون اصغر در واقع میشه کلی کلیه اضافی باز دوباره اینجا درسته خودش جزئی است ولی در قیاس با اکبر اوسط کلیست همونجور که حیوان تو این مثال اصغره برای انسان انسان حد وسط بود دیگه انسان حیوان است انسان ناطق است انسان حد وسطه اصغر چی بود حیوان حیوان رابطهاش با اوسط چی بود حیوان جنس بود انسان که حد وسط بود چی بود نوعش بود حیوان اینجا کلیه اضافی بود در برابر انسان برای ناطقم دوباره چی بود حیوان برای ناطق پس برای اکبر اوست جنس میشد فصلم به طور کلی بر جنس صدق نمیکنه چه اخص بر به طور کلی صادق نیست شما اخص رو که حکم کنید نمیشه گفت کل حیوان ناطق پس بدین جهت فصلو نمیتونی بیاری برای جنس بگی همه این جنس این فصلو داره پس بدین جهت گفته شد که این ضرب این ضربه اول نتیجه جزئی میده ضرب دوم صغرا موجبه کلیه کبری سالبه کلیه نتیجه سالبه جزئیه مثال کل انسان حیوان لا شیعه منل انسان به فرس لیسه بع حیوان بفرست ی بعض الحیوان لیث بفرست دوباره اینجا نتیجه سلب کلی نمیده چون اخص رو از اعم به طور کلی نمیتونیم سلب کنیم اما به طور جزئی میشه سلب کرد تو رابطه خسته همونجور که اخص رو نمیشد بر اعم حکم کرد اخص رو به طور کلی سلب کرد باید به طور جزئی سلبش کرد از ان به طور کلی سلب نمیشه به طور کلی حیوان بفرست گفتیم بعض الحیوان لیث ممکنه اصغر برای اوسط و اکبر دوباره جنس باشه همونی که تو مثال حیوان که اصغره برای انسان که اوسطه و برای فرس که اکبر جنس حیوون رو از انسان سلب کرد حیوان حیوان بدین جهت نمیشه گفت لاشه من الحیوان به فرس پس نتایج ظروف شکل ثالث یا سلب جزئی است یا ایجاب جزئی توی شکل ثالث شکل سوم کلاً نتایج ما همیشه جزئی است و چون دو اولین شکل اخص ذروبن و نتیجهشون جزئی است باقی کلی ندارند بقیه رم دیگه لذا ساده و ضربه بعدی رو من زود ضرب بگیرم و برم شما بیاین تو گودو ما ضرب بگیریم و تمومش کنیم ضرب سوم صغرا موجببه جزئیه کبرا موجبه کلیه نتیجه هم موجب جزئیه مثال بعض الحیوان انسان کل حیوان جسم بعض الحیوان انسان کل حیوان جنس نتیجه بعض انسان جسمان اینجا درسته که کل انسان جسم ولی الان بعض الانسان جسم صادقه یا نیست ضرب چهارم وقتی که مفهوم مفهوم داشته باشد این الان ممکنه تو ذهنتون بیاد آقا خب این بعضی البته کل درسته وقتی مفهوم مفهوم معنای اصولی داشته باشه اون غلطه انسان رو مطلق جمعیت انسان بگیریم اونایی که مردن انسان هستند ولی جسم نیستند فلس خوب ضرب چهارم عکس ضرب سوم جسم مثالی البته دارد جسم مثالی در عکس ضرب سوم یعنی سقرا موجبه کلیه کبری موجبه جزئیه نتیجه موجب موجب جزئیه کل حیوان حساس بعض الحیوانه نتیجهاش بعض الحساسه ان ضرب پنجم صغرا موجبه کلیه کبری سالبه جزئیه مثلاً کل حیوان حساس بعض الحیوان لیث به انسان نتیجه میشه چی سالبه جزئیه بعض الحساس ضرب ۶ صغرا موجبه جزئیه کبرا سالبه کلیه نتیجه سالمه جزئیه ظروف منتهی در شکل سوم بدیهی نیست انتهای آنها را باید به دلیل و برهان برهان عکس و برهان خلف چون توضیحاتشو دادیم من فقط متنو میخونم برهان عکس در این شکل اگر عکس کنیم به شکل اول برمیگرد اونجا کبری را عکس میکردیم اینجا صغرا رو عکس میکنیم بله دیگه تمام ظروف و نتیجه اون بدیه مثلاً کل انسان حیوان و کل انسان ناطق حیوان ناطق صغرا رو عکس میکنیم میگیم بعض الحیوانه انسان و کل انسان ناطق پس بعض الحیوان ن شکل سوم به دست آمده بود ظاهرش اینه که ایشون برهان عکسو تو همه جاری میدونه بله موجب است بله عکس داره بله برهان خلف میگم کل انسان حیوان کل انسان ناطق نتیجه بعض الحیوان ناطق حالا اگه قبول نکردیم لا شیء من الحیوان به ناط چیکار میکنیم این نقیض رو میکنیم کبری صغری اصل نه نقیض نتیجه نقیض نتیجه نتیجه جزئی بود موجب جزئیه بود نقیضش رو گرفتیم سالم کلیش کبرا تو قبلی نقیض نقیض میشه کبرا صغرا میریم سرجاش کل انسان حیوان چون مخالف با کبرای اصله که کل انسان ناطق شما کبرا رو که قبول داشتی اینجا نتیجت با اون کبرای قبلی اونجا گفتیم نتیجه با صغرای قبلی جور در نمیاد با کبری با سهراب مشکل درست میکند و کبرای اصل بنا به فرض مسلم بنا به فرض مسلم صحیح آیا این اختلاف از کجا حاصل شد آیا به واسطه هیئت قیاس است که نیست که نیست واسه هیئت قیاس که نیست چون شکل اول و نتیجه قیاسش که مشکلی نداره شکل اول آورده شکل اول که مشکل نداره آیا واسطه سقراط جونم نیست صغرا هم ما اول صحیح فرض کردیم شما که صغرا از اول درست قبولش پس به واسطه نقیض نتیجه است پس نقیض نتیجه باطل است و خود نتیجه درست است و چون شکل را چندان مفید نیست مفید نیست و خارج از تب میباشد از بیان آن صرف نظر تا اینجا ما بحث منطق رو رسوندیم ۱۲ صفحه کمتر از ۱۲ صفحه از این کتاب مونده انشالله پس از عاشورای حسینی سلام الله علیه امام حسین قوه فکر و منطق و عقلانیت ما رو هم قوی بکنن بلد باشیم با خسما انشالله
جلسات مرتبط

جلسه هفده : بررسی دقیق تناقض منطقی و شرایط آن
منطق فاضل تونی

جلسه هجده : تفاوت عکس مستوی و عکس نقیض در منطق
منطق فاضل تونی

جلسه نوزده : حجت در منطق؛ از قیاس تا تمثیل
منطق فاضل تونی

جلسه بیست : تعریف کامل قیاس و تفاوت آن با استقراء و تمثیل
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و یک : شناخت دقیق اشکال اربعه در قیاس منطقی
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و سه : قیاس استثنایی و اقسام آن
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و چهار : تمایز استقراء تام و ناقص در کشف حقیقت
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و پنج : پنج ماده قیاس در منطق: از برهان تا مغالطه
منطق فاضل تونی

جلسه بیست و شش : بررسی مواد سیزدهگانه قیاس
منطق فاضل تونی
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات منطق فاضل تونی

جلسه یک : چرا منطق را آلت قانونی مینامند؟
منطق فاضل تونی