پاسخ پیامبر اکرم به یهودیان درباره تاریخچه روزه و علت وجوب روزه
ویژگی ها و فضیلت روزه داری در دنیا و آخرت
اثرات منفی رزق و لقمه حرام
‼ توجه: متن زير توسط هوش مصنوعي تايپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا قاسم المصطفی محمد و آله الطیبین الطاهرین لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین
رب اشرح لی صدری و یسر امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا
شب اول جلسه نکاتی را میخواهم خدمتتان عرض بکنم. روایتی از پیغمبر را میخواهم تقدیم بکنم، انشاءالله شبهای بعد بحث خوبی را اگر خدا توفیق بدهد، انشاءالله خدمت عزیزان داشته باشیم. روایت، روایت جالبی است. تعدادی از مردم یهود آمدند خدمت پیغمبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم، سؤالی پرسیدند. سؤالهای جالبی است. میخواهم آن سؤالی که یهودیها از پیغمبر پرسیدند و جوابی که پیامبر فرمودند را خدمت شما عرض بکنم.
اینها برای امتحان پیغمبر آمده بودند سؤال بکنند. یهودیها تورات دستشان بود، بلکه هنوز هم دستشان است. شاید برایتان جالب باشد، همین الان تورات اصلی در فلسطین اشغالی هست. حالا اینها صدایش را درنمیآورند، مخفی کردهاند. هم تورات اصلی هست، هم انجیل اصلی هست. تحریفش کردهاند و آن نسخهی اصیل را دست مردم نمیدهند. دوران پیغمبر، بعضی از اینها میآمدند سؤالاتی از پیغمبر اکرم میپرسیدند. جوابی که پیغمبر میدادند، اینها با تورات اصلی تطبیق میدادند، مسلمان میشدند، میفهمیدند که پیامبر برحقند. وقتی هم که امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف تشریف میآورند و ظهور میکنند، هم با یهودیها و هم با مسیحیها، آن نشانههایی که در تورات و انجیل آمده است در مورد موعود آخرالزمان، حضرت آنها را مطرح میکنند و نشانه میدهند به مردم. آنهایی هم که بلدند و دسترسی دارند، میروند مراجعه میکنند و میبینند که حضرت درست فرمودهاند.
خلاصه، اینها آمدند از پیغمبر اکرم سؤال پرسیدند. یک سری سؤال داشتند تا پیغمبر را محک بزنند؛ ببینند حضرت واقعاً بر حق است یا نه. سؤال اول این بود: «فرض الله صوم علی امتک بالنهار ثلاثین». مردم امتهای دیگر روزههایشان روزههای بیشتری بود؛ از شش ماه، سه ماه، چهل روز. به امت پیامبر که رسید، کم شد، تعداد روزه شد فقط ماه رمضان، ۳۰ روز. روزه در امتهای دیگر بیشتر از اینهاست. حتی بین بهاییها که اصلاً دین ندارند و دین ساختگی دارند، آنها تعداد روزهشان بیش از ماست. زرتشتیها روزه دارند، مسیحیها و یهودیها همه روزه دارند. روزهای که بین ماست یکماهه و ۳۰ روزه است.
این یهودیها آمدند از پیغمبر اکرم پرسیدند که چرا در امت شما روزه ۳۰ روز واجب است، در حالی که در امتهای دیگر روزه شما کم شد؟ حضرت فرمودند که: «ان آدم لما اکل من الشجر بقی فی بطنه ثلاثین یوما»؛ حضرت آدم علیه السلام آن وقتی که از آن درخت نوش جان فرمودند – ای کاش نوش جان نمیفرمودند – از آن درختی که حالا یا درخت گندم بود، یا سیب بود، یا انگور بود. البته از امام رضا علیه السلام پرسیدند که آقا، آخر ما نفهمیدیم این درختی که حضرت آدم خورد ازش چی بود؛ گندم بود، سیب بود، انگور بود؟ حضرت فرمودند که درختهای بهشتی با درختای دنیا فرق دارد. درخت دنیا اگر انگور بدهد، دیگر سیب نمیدهد. اگر سیب بدهد، دیگر گلابی نمیدهد. ولی درخت بهشتی بستگی به این دارد که بهشتی ازش چه بخواهد. لذا این درخت همه اینها بود؛ هم درخت انگور بود، هم سیب بود، هم گندم بود، هزار تا چیز دیگر هم اگر ازش میخواستند.
رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم، این یهودیها گفتند که چرا در امت شما روزه ۳۰ روزه است؟ حضرت فرمودند چون وقتی که آدم از آن درخت بهشتی خورد، آن لقمه ۳۰ روز طول کشید تا از بدن او خارج بشود. برای همین خدا در امت من روزه را یک ماه واجب کرده است. سیر این لقمههایی که آدم میخورد، وقتهای دیگر و جاهای دیگر دقتی ندارد. گاهی خدای نکرده، این باید یک وقتی آدم از این لقمهها پاک بشود. بحث استبراء را شنیدید بین این مرغها و اینها؟ مثلاً استبراء میکنند. اگر یک مرغی نجاست خورد، شما دیگر بهتر بلدید، مرغی که نجاست خورده را چند روز، هفت روز، این را خلاصه مراقبت میکنند تا پاک بشود این لقمه نجس از بدن او. در مورد گوسفند هم دارد، در مورد گاو هم دارد. این حیوانات را استبراء میکنند، اصطلاحاً اینها را حیوان جلال نجاستخوار میگویند. این نجاستها و آلودگیها را از او دور میکنند.
حالا انسان اگر آلوده – خدای نکرده – به گناه آلوده شد، به مادیات آلوده شد، به شهوات، این چقدر طول میکشد تا پاک بشود؟ دورهی چند روزه باید ببیند؟ دورهی درمانیاش چند روزه است؟ دورهی مراقبتهای ویژهاش چند روزه است؟ به قول امروزیها، این را در اتاق ایزوله میبرند و ایزوله میکنند. یک ماه دوره ایزوله کسی است که آلوده شده، لقمه آلوده خورده، آلودگی گرفتهاش، در محیط آلوده بوده. این ماه رمضان، این ۳۰ روز ماه رمضان، ۳۰ روزی است که برای مراقبت ویژه است؛ برای پاک شدن از آلودگیهایی که خدای نکرده در ماههای دیگر و وقتهای دیگر پیش آمده. حالا برخی در همین ماه هم – دور از محضر شما و دور از جان شما – در همین ماه هم مشغول گناهاند. در همین ماه هم اینها میآیند و میروند. فرقی به حالشان نمیکند. همان برنامههایی که دارند، همان روال سابق است. هیچ تغییری حاصل نمیشود.
این ۳۰ روز روزهای که در امت من واجب است، به خاطر آن لقمهای بود که – یعنی شبیه به آن لقمهای است که آدم خورد – تا ۳۰ روز از بدنش خارج بشود. خدا بر ذریه آدم که این امت من هستند، روزه ۳۰ روزه را واجب کرده است. تازه شبهایش را بخشیده، شبهایش را بخشیده. این یهودی که سؤال کرد، گفت: «درست گفتی شما، مطلب، مطلب حقی است. حالا اگر کسی این ماه رمضان را روزه بگیرد چه پاداشی دارد؟» یهودی گفت: «حالا اگر ما روزه گرفتیم در این ماه رمضان، خاصیتش چیست؟» حضرت فرمودند: «شهر رمضان احتساباً الا اوجب الله تبارک و تعالی». هر کس که در ماه رمضان روزه بگیرد و آن را به حساب خدا بگذارد و برای خدا روزه بگیرد، این هفت ویژگی دارد از طرف خدای متعال. این را میگویم، انشاءالله یادگاری و سوغاتی امشب باشد. این روایاتی است که کمتر گفته شده و کمتر گفتیم و شنیدیم. هفت ویژگی که روزه ماه رمضان دارد، هفت خاصیتی که روزه ماه رمضان دارد.
ویژگی اول: «حرم جسده علی الحرام». اولین ویژگی روزه ماه رمضان این است که حرام را از بدن خارج میکند. حرام را از بدن خارج میکند. امیرالمؤمنین صلوات الله و سلام علیه نشسته بودند، جوانی نشسته بود استغفار میکرد. در نهجالبلاغه است. حضرت شروع کردند به گفتن: «مادرت به عزایت بنشیند این استغفار میکنی!» نه توهین میکرد، یعنی احتمالاً تسبیح دستش بوده، داشته استغفار میکرده. در تلگرام و اینستاگرام و اینها احتمالاً مشغول جوک و لطیفه و شعر و اینها هم نبود. استغفار میکرد. حضرت آنقدر تند شدند به او: «استغفار چیست؟ استغفار چند مرحله دارد. اگر میخواهی توبه کنی، مرحله اولش این است که هرچه این بدن با حرام رشد کرده، آن حرام باید از بدن خارج بشود.» این مرحله اول استغفار است. تا اینجور نشود، توبه و استغفار، اگر لذت معصیت چشیدهای، باید به آن تلخی بچشانیم. همین قدر که گفتی من توبه کردم، کفایت نمیکند. با این بدن رفتی سراغ گناه، سختی قرارش بدهی. استغفار و توبه و اینها برای ما معنا ندارد. برایش چه کار بکنیم؟ راهکارش همین است. روزه ماه رمضان لطف خداست. روزه ماه رمضان در این گرما! من چند وقت پیش خوزستان بودم، دوستان برای سخنرانی دعوت کرده بودند. تازه هنوز بله، کی بود؟ اوایل اسفندماه بود. هوا بهشدت گرم بود. دوستان گفتند: «شما ماه رمضان چه کار میکنید اینجا؟» امسال هم که میدانید گرمتر است. در این ۵۰ سال اخیر، گرمترین سال خوزستان الان است. دقیقاً در این ماه رمضان، دمای ۶۰ درجه. خیلیها شغلشان در استخراج نفت و اینهاست، سکوهای نفتی. گفت: «تازه آن وقتی که در اعماق زمین هستیم، آن موقع روزه داریم در دمای ۶۰ درجه زیر آسمان. اصلاً گرما، گرمای فوقالعاده عجیب و غریب است.»
یک وقتی جیرفت بودیم، دوستان میگفتند: «ما اینجا تابستان در حیاط تخممرغ را بدون روغن میاندازیم، میشکنیم و میاندازیم توی قابلمه و ماهیتابه و میپزد.» آنجا هم گرما همینطور بود. دیروز بودیم، همین حدوداً بود، دمای هوا. در این گرما، در این دما. حالا البته در مازندران و این استانهای شمالی، گاهی شرجی که میشود، انصافاً تحملش خیلی سخت است. خب، این همه سختی، این همه فشار که بیفتد قشنگ وسط ظهر گرما! این بربریپز را میبینید دیگر؟ کنار تنور، در این گرما روزه نمیگیرند. کنار تنور میایستد، شاطر از توی تنور نون در میآورد. دو ساعت سه ساعت سر ظهر با زبان روزه، در این گرما! خب، این پاداشش چیست؟ پاداشش این است که خدا دارد هرچه حرام از اینور و آنور آمده در زندگیاش و به بدنش وارد شده را خارج میکند. اگر کسی، آقاجان من، عزیزان من، بزرگواران! اگر کسی در حالی از دنیا برود که یک لقمه حرام در وجود او نباشد، در بدن او، قطعاً بهشتی است. ولی خب، خدای نکرده، یک لقمه حرام آسیب میزند.
خدا حفظ کند استاد عزیز ما، حضرت آیتالله جوادی آملی، افتخار استان شما، افتخار شما مازندرانیها، بلکه افتخار ایران، بلکه افتخار تمام مسلمین. جوادی آملی میفرمودند که: «من یک روزی در مسجدالنبی در مدینه بعد از نماز صبح مشغول تعقیبات بودم.» این را گوش بدهید. خیلی از این روایتها را گوش بدهید. «یک روزی بعد از نماز صبح مشغول تعقیبات بودم. جوانی آمد کنار من، خیلی پریشان.» این یعنی اینکه اگر کسی چشم برزخیاش باز بشود، در همین دنیا میبیند جهنم را. آیت الله جوادی آملی گفت: «بله، ماجرایی برای شما تعریف کنم.» گفت: «من یک روزی – حالا مال استان اصفهان بود مثلاً – جوان گفت که من در کار آبمیوهفروشی بودهام. آبمیوه، صبح به صبح این قالبهای یخ را برمیداشتم از مغازه، از بیرون میآوردم در مغازه خرد بکنم و آبمیوه درست بکنم و بدهم دست مردم. یک روزی همینجوری که داشتم این قالبهای یخ را میکشیدم دنبال خودم، برگشتم نگاه کردم، دیدم یخ است، ولی آتش گرفته. ولی آب نمیشود.» گفتم: «یا للعجب، این چه صحنهای است؟ هم آتش گرفته، هم آب نمیشود!» ترسیدم، رفتم پیش فلان عالم شهر. گفتم: «من یک همچین صحنهای دیدم.» آن عالم هم به قول امروزیها اهل بخیه بود، وارد بود. خدا از اینجور علما را بیشتر بکند؛ اینهایی که میفهمند، سر و سری دارند با باطن عالم. آیتالله روحانی رضوانالله علیه، بزرگانی که اهل ملکوتاند، اهل باطن این عالم.
آن عالم به من گفت: «شما آبمیوه که درست میکنی، آن حجمی که آبمیوه میفروشی، با یخ میفروشی یا بدون یخ؟» گفتم: «با یخ میفروشم.» گفت: «پدر آمرزیده، حرام انجام میدهی. نان حرام میگیری. یک لیوان آبمیوه مثلاً ۱۵۰۰ تومان. تو داری ۱۰۰ گرمش را یخ میفروشی. مگر یخ گرمی چند است؟ کیلویی چند است؟ بهت نشان دادند در این دنیا که این یخهایی که داری میفروشی آتش هستند. خرج زن و بچه میکنی، آتش میدهی به این بندگان خدا.»
متنبه شویم. مقایسه بکنیم آن میوهفروشی هم که جعبهای میفروشد میوه را. حالا پرتقال مثلاً کیلویی ۳۰۰۰ تومان. خب، آن سبدش هم کیلویی ۳۰۰۰ تومان است. شیرینی، خدا برکت بدهد به این شیرینیهای گران. زولبیا و بامیه کیلویی ۱۲۰۰۰ تومان. آن جعبه، ۱۲۰۰۰ تومان است. جعبه ۱۲۰۰۰ تومان. با جعبه مشکلدار نیستیم. اینها لقمههای مشکلدار نیست؟
بزرگوارِ عارفی میفرمود که یک شب میگفت: «ما خروس داشتیم در منزلمان. من سحرها با صدای خروس بیدار میشدم. اذان صبح شده، دارد آفتاب طلوع میکند. این خروس ما نخواند.» آن عارف اهل باطن بود. او برگشت به من گفت که آنی که قبلاً خروس سحر میخواندند، مال قدیم بود. لقمه مردم حلال بود. اینها هم سحر را میخواندند. الان لقمهها مشکوک است. خروسها هم سحر و صبح و اذان صبح و همه را قاطی کردهاند. چشم برزخی خروس را میبرد.
خدا رحمت کند مرحوم آیتالله شیخ محمدتقی بافقی را. ایشان از علمای بزرگ بود و کسی بود که در ماجرای رضاشاه، وقتی که با چکمه وارد حرم حضرت معصومه شد، ایشان بود که روبروی رضاشاه درآمد. رضاشاه ملعون هم سیلی زد به صورت این ولی خدا، هم با چکمه افتاد به جانش و از قم تبعیدش کرد به شهر ری. محمدتقی بافقی. اگر فرصت بشود حالا شاید برخی ایشان را تبعید کردند به شهر ری. نمازی داشت، مسجدی داشت، نماز جماعت میخواند. یک آقایی با پسر کوچکش آمده بود نماز جماعت. ایشان توی نماز جماعت، این پسر کنار نشسته بود. آقا اللهاکبر گفت، این پسره جیغش بلند شد. پسر بچه پرید تو بغل باباش. نماز تمام شد. گفت: «بابا، من دیدم که این حاجآقا اللهاکبر که گفت، یکی جلویش ظاهر شد.» این پدر دست پسره را گرفت و آورد کنار شیخ محمدتقی بافقی. نشست. گفت: «حاجآقا، این بچه من یک...» شیخ محمدتقی بافقی دست کرد تو جیبش. گفت: «بازار شهر ری – شاید تهران رفته باشید دیگر، عبدالعظیم دور تا دورش بازار است – پول را داد به این پدره. گفتش که: «بازار یک کباب بهش بدهید.» یا میگویی این چی بود، یا برمیگردم پیش مردم و داد میزنم و ماجرا را برای همه تعریف میکنم. این کباب بچه است، مذاکره میکنیم.
فردا بچه را برد یک کبابی و خلاصه یک کباب درست و حسابی بهش داد و آورد و نماز که تمام شد، گفت: «پسرت بپرس که بازم اونی که دیروز دیده بود را دید یا نه؟ ماجرا چیست؟» شیخ محمدتقی بافقی گفت: «یک چیزی میگویم بین خودمان میماند؛ من گاهی که خیلی مراقب افکار و افعالم هستم، توفیق پیدا میکنم نماز جماعتی میخوانم، نماز جماعت من متصل میشود به نماز امام زمان. این پسر شما این را دیده بود. خدا بهش نشان داده بود. امروز ندید. خاصیت گوشت کبابی بود که در بازار بهش دادی. خورد. چشم را میبندد. گوشت گوساله بوده که کراهت دارد، یا به خاطر این است که در بازار خورده که کراهت دارد. وگرنه کبابی درست و حسابی هم داشتیم. مرشد چلویی کسی بود که کبابی داشت، ولی تشرف امام زمان میدید.»
کی باید درست بشود اینها؟ کی پاک میشود از بدنمان در میآید؟ ماه مبارک رمضان، روزه ماه رمضان اینها را خارج میکند این کثافتهایی که در وجود آدم گاهی راه پیدا میکند. خودم، خودم میگویم، آلودگیهایی که از اینور و آنور میآید، این کی پاک میشود؟ ماه مبارک رمضان. خب، این چندتای دیگر را سریع بگویم برایتان، خیلی اذیتتان نکنم.
اولین ویژگی روزه ماه رمضان چی بود؟ پیغمبر فرمود: «حرام را از بدن خارج میکند.»
دومین ویژگی: «نال رحمت الله». آدم را به رحمت خدا نزدیک میکند. رحمت خدا در وجود آدم میآید. وجود آدم رحمت بهش میخورد. بحث زیاد است که بماند، شاید یک وقت دیگری صحبت کرد.
«آدم ابی». این خلاصه ما چون بچه حضرت آدم هستیم. حضرت آدم از آن گندم خورد، از این آلودگیهای دنیا بالاخره آمد سمت حضرت آدم. حضرت آدم هم هست. آن هم اگر کسی میخواهد ازش جدا بشود و دور بشود، آن هم با روزه ماه رمضان.
چهارمین ویژگی: «یهوّن الله علیه سکرات الموت». این خیلی مهم است. موقع جان دادن این سکرات مرگ برای این کسی که اهل روزه ماه رمضان بوده، ساده میشود. سکرات مرگ آقاجان چیز سنگینی است. امام صادق، امام صادق میفرمود: «اللهم انی اعوذ بک من سکرات الموت». پناه میبرم از این حالت مستی موقع جان دادن. آدم سرگشته میشود، دست و پایش را گم میکند. چه چیزی آدم را نجات میدهد موقع جان دادن؟ آدم راحت جان بدهد با روزه ماه رمضان.
اینهایی که روزه نمیگیرند خیلی بیچارهاند. میتوانم بگویم وایستاده در مغازه، بارها دیدم من تهران، مشهد، جاهای مختلف، کوکاکولا دستش گرفته سر ظهر ماه رمضان دارد میرود بالا، میگوید: «آقا روزه بگیر. میگه زخم معده دارم.» زخم معده داری که این کوکاکولا که بیشتر ضرر دارد تا روزه! همه چیز برایش خوب است، فقط روزه ضرر دارد. هرچی بخورد، مشکل پیدا نمیکند. ماه رمضان پیتزا میخورد، پپسی، هیچ مشکلی برای زخم معده ندارد. این آدم سالم هم بخورد سنگکوب میکند. هیچ مشکلی پیدا نمیکند، فقط روزه بگیرد مشرف به مرگ میشود. او را دور کرده از رحمت.
پنجمین ویژگی چی بود؟ «والخامسه امان من الجوع و العطش یوم القیامه». کسی که اینجا گرسنه است، روزه ماه رمضان گرفته، روز قیامت دیگر نه تشنگی دارد و نه گرسنگی.
ششمین ویژگی: «و اعطاه الله برائة من النار». اماننامه میدهند، آقاجان اماننامه میدهند. شما فرض کنید جنگ بشود، بعد به شما اماننامه بدهند، پناهندگی بدهند، برگه پناهندگی بدهند. جنگها، مثلاً میگوید: «آقا فلان شهر را نزنید، موشکباران نکنید. فلان شهر در امان است. فلان طایفه در امان است. فلان خانواده در امان است.» روز قیامت چه کسانی اماننامه دارند از آتش جهنم؟ کسانی که در دنیا اهل روزه ماه رمضان بودند.
و هفتمین ویژگی: «و السابعه یطعمه الله عزوجل من طیبات الجنة». به به! این کسی که اینجا گرسنه بود و تشنه بود، آن طرف در بهشت از آن میوههای خاص و از آن غذاهای خاص بهشت به او میدهند. از غذا، هنوز پایین نرفته، تبدیل به چی میشود؟ آقاجان، گوشت بره را گرفته، بهترین بره، بهترین ماهی، خاویار کیلویی چند صد هزار تومان، چند میلیون. خاویار کیلویی چند است، آقاجان؟ خاویار کیلویی چند میلیون تومان را میخورد. این از اینجا که میرود پایین، تبدیل به نجاست میشود. بعد چند ساعت، آن خاویار کیلویی میلیون تومان از بوی بدش آدم باید فرار کند. این مال دنیاست. ولی بهشت چی؟ حضرت فرمودند که بهشتیها مثل جنیناند توی رحم مادر. هرچی میخورد، فضولات ندارد. این به بعد تازگی. روایت عجیب و غریبی است در مورد بهشت. میفرماید سیب را گاز میزند. وسطی که دارد میخورد، میگوید: «ای کاش این بشود طعمش درخت سیب و گلابی. همه چی بدهد.» اینی که در دهانش است، همینجا برعکس میشود، در دهانش مزه عوض میشود. کسی در دنیا اهل روزه باشد و در ماه رمضان، خدا از طیبات بهشت به او میدهد.
اینها را که یهودی شنید، گفت: «راست گفتی.» هفت ویژگی. پس سؤال یهودی چی بود؟ گفت که چرا یک ماه روزه میگیرید؟ حضرت فرمود: «چون آدم وقتی لقمه بهشتی را خورد، یک ماه طول کشید.» گفت: «حالا اگر روزه بگیرید چه خاصیتی دارد؟» حضرت هفت تا چیز را ذکر کردند. حالا انشاءالله شبهای بعد نکات بیشتری عرض خواهیم کرد، روایات بیشتری خواهیم خواند، اگر خدا توفیق بدهد و انشاءالله حیات داشته باشیم.
خب، جلسه اولمان است، شب اولی است که دور همیم در ماه مبارک رمضان. اصل ماه رمضان آقاجان من، اگر بخواهد این روزههای ما را قبول بکنند، اگر خدا بخواهد در ازای این روزه ما به ما چیزی بدهد، به واسطه کی میدهد؟ بهواسطه چی میدهد؟ «بیمنه رزق الوری و بوجوده» اگر روزههای ما را قبول بکند، بهواسطه امام زمان است. «اعمالنا به یقبل» یا «صلاتنا به». اعمال ما را بهواسطه او قبول میکند خدا. وگرنه روزه شکسته بسته من که خاصیتی ندارد. بهواسطه روزه امام زمان است که روزه ما قبول میشود. بهواسطه نماز امام زمان است که، بهواسطه ذکر و استغفار امام زمان است که خدا از ما این ذکرها و این مراسمها را قبول میکند. باید دسته دامان آقامون امام زمان شویم.
خب، توسلی بکنیم خدمت آقا امام زمان. توجهی بکنند در این شب اول، عنایتی بکنند، انشاءالله بهرهمند بشویم از این ماه مبارک.
اللهم کل لولیک الحجة بن الحسن، صلواتک علیه و علی آبایه، و فی هذه الساعة و فی کل ساعة، ولیا و حافظا و قائداً و ناصرا و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعاً و تمتعه فیها طویلاً.
آقا، قسم به جان شما خوب میشوم.
یا صاحب الزمان، آقا، قسم به جان شما خوب میشوم.
باور کن آخرش به خدا خوب میشوم،
این روزها ز دست دل خویش شاکیم،
قدری تحملم کن، به خوب میشوم.
حتی اگر گناهکارم، با یک نگاه لطف شما خوب میشوم.
من ننگ بر آستانم، تا به کی؟
شود که از دعای اهل بکا خوب میشوم.
با یک دعای مادر دلسوز و مهربان،
امالائمه نجوان، جمعی کبوتر حرم فاطمه شدم.
شهدای مدافع حرم همه، شه از بهترین جان،
الان خدمت رسول الله، فاطمه زهرا،
جمعی کبوتر حرم فاطمه هستند.
من هم شبیه آن شهدا خوب میشوم.
من بد غلام و حقیر ولایت، ای بهترین ما، خوب میشوم.
این همه بدی، با این همه بدی، به ظهور شما،
با یک نسیم کربلا خوب میشوم.
میفرماید امام زمان صدا میزند با آن صدای زیبا، با آن چهره دلربا. خدا نصیب ما کند ببینیم انشاءالله. صدایش را بشنویم... صدا میزند ای اهل عالم، با لب تشنه از دلش جدا کردند، آن کسی که بدنش روی زمین سوزان کربلا افتاده بود. بدنش را عریان کردند. حسین جان!
در حال بارگذاری نظرات...