افعال مدح و ذم؛ بیان انشایی ستایش
نعم و بئس؛ تنها در مدح و ذم بهکار میروند
فاعل و مخصوص در ترکیب نحوی مدح
نعم العبد ایوب؛ الگوی صبر و یقین
عقل و ادب؛ دو قرین پسندیده
حسن العمل؛ بهترین توشه آخرت
دنیا؛ بدترین ابزار تجارت
بعث الرجل؛ نکوهش طلب دنیا
ظرایف بلاغی در افعال مدح و ذم
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
افعال مدح و زم یه توضیحات کلی در موردشون داده شد بحث شد یه توضیح مف فرض بکنیم بحث خوبیه بحث پرکاربرد روایات آیات قرآن هم استفاده زیادی بله تفعل تعجب سید تعجب بحث مهمیه تعجب درست میشه افعال مدح و زم اشاره شده اینها برای انشا پس افعال مدح و زم انشایی است خانم راجع به انشا چی انشای غیر طلبیست یه نکته مهمی فرق اخبار چیه آها یعنی نعم الع مثلاً ایو در این صدق و کذب راه نداره بیان قطعی یه چیزی رو داره راه داره یا نداره نمیشه گفت الان این دروغه نعم العبد فلان ملک راحت طلبی یعنی چی انکهتو غیر طلبی هست جوادی فال صدق و کذب راه نداره حق و باطل راه داره حق و باطل یعنی انشا حق و انشا باطل داریم ماجرای فردی که غنیست و گدایی میکنه میگه که کمک زبان حالش اینه که من فقیرم دیگه زبان حال زمان حال مفهوم به معنای چی مفهومی که از اون کمک خواستنش ما برداشت من چون ذهنم با اصول یه خورده چیز داره یه انسی داره سمت مفهوم اصولی مفهوم اصولی دیروز سر بحث المیزان یه جمله از مرحوم علامه بود استاد خوندن و رفتن بعد من گفتم که این خلاصه گره اصولی زیاد مفهوم پس حالا بگیم مفهوم اصولی که معنای این کار اینه که من فقیر خب اینی که میگه آقا کمک کن اعطنی درهما خوبی خودش صد هزار درهم الان فقط تو جیبشه اتنی درهما دروغه دروغه ولی حقه باطله تنی درهما باطله بردار نیست خیلی نکتهای که گفتم مهم بود خیلی قیمتی بعداً در هم علم اصول هم علم بلاغت میبینید که چقدر اثر داره مخصوصاً تو علم اص پس برای انشا انشا چی مدح و ضرب غیر طلبه صیغههای بسیاری هم داری که دو تا صیغه اصلی توشه که استعمال نمیشود آن دو صیغه مگر در این ۲ من دارم متن عربی رو ترجمه میکنم لا تستعملان الا فیهما استعمار نمیشه مگر در این ۲ در متهوزم یعنی نعمه و بعثه هیچ معنایی غیر از متوضم نکات مهمه یکی اون بحث انشا بود عرض کنم که بحثهای تفسیر انقدر به درد میخوره اون نکتهای که عرض کردم و یکی هم اینکه دوتا صیغه اصلی داره نعمه و بعثه هیچ معنایی غیر از متازم نه استعمال ندارد استعمال دیگهای نداره دقتهایی توش هست و این دوتا هم در استعمال ۵ تا صورت دارند نعمه و بعث وثیقههای اصلی متوازن نعمه و بععثه است این دوتا در غیر مت و زن من به کار نمیره تو استعمالشم ۵ تا حالت داره صورت اولیه اصلیش صورت اول مثل نعم الرجل زیدون بعث الشاب بکرون اسم اول اسم اول فاعل فعله نعم الرجل زیدون الرجل چیه فاعل چیه نعمت دومی دومی کدومه زیدون بدل از فاعله مخصوص مخصوص بدل از فاعل یا عطف بیانشه پس نعم الرجل زیدون ترکیبش چی میشه الرجل مرفوع فاعل زیدان عصر بیان یا بدل از الر بهش مخصوص به مدح یا مخصوص به زن میگن به اون دومی سوره مبارکه خوندیم و قالو حسبنا الله و نعم الوکیل سوره آل عم گوشی شما زود معیار گوشی ماست ان الله مولاکم نعم المولا و نعم النصیر که اینجا مخصوصمون چیه نعم المولا و نعم النصیر مخصوص چیه الله اگه الله بیا در کلام نعم المولا الله بلغت نادانا نوحن فلنعم المجیبون ولنعم المجیبونه مخصوص چیه نحن مخصوص فرد یا فاعل هستش چی شد مخصوص خاص میشه نا وجدناه صابرا نعم العبد صابران صابران ایوب نا وجدناه صابرا نعم العبد نعم العبد ایوب فقدرنا فن نعم القادرونه نحن و احس امیرالمومن نعمتار دو یا نعمتارده به شک تار ۲ الیقین ترجمه قطع کننده شک یعنی بهترین لغتی نباشین روی ترجمه وسواسه مخصوصاً ترجمه قرآن و روایت یعنی انقدر ضربه میزنه ترجمه سطحی روایات کسب معرفت از اون روایت که خدا میدونه اصلاً یعنی نابود میکنه ظرافتهای ظرافتهای روایت نابود میشه خوب چیزیه برای اینکه شکو کسی بخواد از بین ببره یقین خوب نعم قرین العقل الادب نعمه قرین العقل ۱۰ تا ۲۰ تا روایت همنشینی اون مخصوصو بیارید اول ادب عجب ادب همنشین ادب برای عقل همنشین خوبی برای عقل است این بهتره مخصوص تو ترجمه مخصوص اول بده قاعده نیستا وضعیت ویرایشی بهتره ما چون ویراستاری هم یه خورده کار کردیم تحت الفظی بودن خارج مخصوص نهاد و گزاره و درس نویسندگی هم میدادیم ادبیات فارسی و نویسندگی خوب نعم الزاد حسن العمل بحث استنساخ نعمتزاده نعمتزاد حسن العمل عمل حسن الع مخصوص اون حسن العمله تصمیم مخصوصم گاهی اضافه نعمتزاد حسن العمل عمل نیکو خوب توشهای نعمت دوا الاجل عجب روایتی خوب دارویی نعمتارد للحم اجل اجل خوب دار نعمتارد للحم دیگه کار شما را راحت میکنه از این داروها بنویسید نعمت الرضا به قضا الله تعالی التارد للحم هم یعنی چی غصه دیگه اذان واقعی تارد للحم الرضا به قضا الله تعالی برای از بین بردن هم راضی بودن راضی بودن به قضای الهی خوب است نعمزادالمعاد الاحسان الی العباد زادالمعاد یعنی چی اسم کتاب مرحوم مجلسی هم است خوب نعمت الاحسان الی العباد خوبی به بندگان خدا احسنت نعم سارف الشهوات سارف من میخوام عربی بیشتر یعنی الان بحثش مطلب خاصی نداره میخوام این شنیداری تقویت نعم الصارف الشهوات شهاب سارف الشهوات چیه سارف الشهوات غض البش پوشاندن چشم کاهش نگاه نکردم خوبه برای فروکاهیدن از چشم برای برگرداندن شهوات چیز خوبی است ترجمه دقیق یعنی اونی که شهوات رو برمیگردونه نعم دلیل الایمان العلم دلیل العلمان یعنی چی دلیل یعنی چی راهنما دلیل غیر از دلیل منطقی دلیل الایمان الع راهنمای خوبی احسنتم نعم وزیر العلم الحلم بردباری چشم خورد ال نعم المحد الکتاب منظور قرآن نعم المحدث الکتاب حدیث کننده سخنگو کتاب قرآن سخنگوی خوبی است نعم المعونه معونه یه معونه داریم یه معونه داریم با عین با حمزه فرقش با عین چیه دقیقاً متضاد همه یعنی آها من اونم به معنای با همزه یعنی هزینه اصل معن باعین یعنی یاور کمک نعم المعونه الصبر علی البلاء صبر بلا یاور خوبیه احسنتم نعم الحکم الله اذان نماز ظهر تا ۴۰ دقیقه وقت داره برای اول وقت یعنی اصلاً مستحبش اینه که ۳۰ ۴۰ دقیقه خیلی خوب روایات توصیه کرد که تاخیر بندازند نماز ظهر البته برای نافله مثال بعثه خب اینا مثالهای نعمه بود چند تا از مثال است بعثه متاع قلیل ثم معواهم جهنم و بععث المهاد بععث المهادو چی چی جهنم یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین بله بعد مهادیس نهاد یعنی مهد مهد یعنی چی گهواره جایگاه فلان خلیلا یقول یا لیت بین و بینک بعد المشرقین فب القرین لایت بینی و بینک و عینک ازش میفهمیم انت آها آها ای کاش بین من و تو فاصله میافتاد اندازه فاصله دو تا مشرق فاصله مغرب و مشرق فاصله دو تا مشر مشرقین به اندازه بعد دوتا مشرق بین من و تو فاصله میافتاد القرین حساب پس تو بد همنشینی هستی تفاوت خوب نیست یا بد است بله خوب نیستی یعنی میتونی خوب باشی حالت خنثی داشته باشی دیگه بد نباشه ولی وقتی بد هستی دیگه از نسبی است خیلی مهمه بدی زیبا نیست زیبا نیست یعنی هرکی زیبا نیست زشته زشت نیست عکس زشت نیست گشنیز فرق میکنه با زیباست به اعتبار این چیزه دیگه به اعتبار چون آیات قرآن مشارق داره مغارب داره سوره زخرف آیه ۳۸ بعد مشرق حالا بحث سر اینه که تو قیامت که اینا دارن این حرفو میزنن مشرقین قیامت کجا میشه بعد اعتباریا در قیامت راه داره یا نداره چو مغرور و مشرق اعتباری است دیگه الان بنده اینور مغرب مشرقم اینور اونور غار به اعتبار خود غار یا به اعتبار اون که از بیرون غار نگاه این خیلی مهمه که از کجا اعتبارا رو میگه چون مخاطبه بعد مشرقین من و تو مشرق تو مشرق من لطافت کلمه کاش به اندازه مشرق منو مشرق تو فاصله بود بین من و جنبه کتاب جنبه بلاغیش غوغاست یعنی با یه بریم نماز برسیم یقول ظالم لمن اخذه قرین و حبیبا فی الدنی اینو به کسی میگه که ظالم به رفیقی که تو دنیا داشت خلیلش بود تو دنیا خلیل حالا خلیلم تعبیر خیلی عجیب فلان خلیلا خلیل یعنی چی از خلال یعنی در آیا در ابعاد وجودی او چیز کرده بود نفوذ کرده بود خرید فاصله تاریخ در وجود او راه پیدا کرد کی داره اینو میگه ظالم ظالم به ظالم روایت ما گفتن کی به کی میگه بعث الوردالمورود ورد یعنی اونی که انسان براش وارد میشه از مشرع آب و چشمه آب چاه آب و اینا اینکه از اون من جایی که وارد میشه میگن ورد مولودم اونی که بهش وارد شده بعث آیه بعدیش بعث الرفت المرفوع حالا عرض میکنم بعث الرفدل مرفود رفت عطا مرفود اونی که بهش عطا شده خب بعث الوردالمورود ورد اونیه که آل فرعون وارد میکنند سوره هود آیه ۹۸ و ۹۹ وارد آتش میکنند دیگه مورود نار وارد کسی که وارد اینا رو ورد میکنه آل فرعون وردم همون جاییه که خود همین وارد کردن وارد کردن از مصدره نه ورد اون جاییه که انسان بهش وارد میشه آنچه که انسان برش وارد میشه چه آت مورود هم که ورد همونی که انسان بهش وارد میشه فعل اسم وزن اسم مکان که نداره شاید هیئتش مفعل الورد آن چیست که آل فرعون واردش میکنند که همون چیه جان جهنم بعد اون یکم بعثت آیه ۹۸ بععث الرفت المرفود اون عطایی که فرعون به اینها میده که عطایی که فرعون به اینا میده چیه لعنت الهی خیلی آیه ظریفی یعنی میبره اینا رو جایی وارد میکنه کجا وارد میکنه ولی جهنم لعنت میده لعنت هم بععث الوردالمورود همون چیزی که وارد اونا میکنه وارد اونها پنبه سر رفت المرفود صفحه ۲ خوندن آیه دیگه نرسیم میرسیم مثل روایت امیرالمومنین بله بعث ولز المعرود چی چی بعث الوردالمورود النار بعث الرفت المرفود اللعنه قبلش باید باشه بله خیلی مرفود دوبار حذف شده چرا و اتو فی هادهی لعنت لعنت بعث الرفت المرفود لعنت لعنتون آفرین متجر مت آها متجر متجر بهتره اینجا تشدید ولی ولبعث المتجر متشهر بهتره متشر یعنی مکان مفعل یا متجر متجر اونی که تجارت میشه تردنیا لنفسک فمنا اینکه شما دنیا رو برای خودت سمند بدانی سمند یعنی چی قیمت این متجر اگه اسم مکان باشه نه تجره بد ابزار تجارتی است مثلاً آلت اسم آلت مفعل داشتیم دیگه مخیت بخیت مفعل بله ولبعث المجار به معنای آلت تجارت بد ابزاریست برای تجارت خوب المتجر فاعلش ان تردنیا لنفسک انتنی چیه ان ناصبی است که تحویل به مصدر میبره یعنی در واقع به کل عبارت بزنیم یعنی رویتک دنیا لنفسک فمنا رویتک لبعث المجر رویتک فلان مصدره چی میخواد دیگه فاعل و مفعول میخوام رویتک الدنیا از دنیا مفعول بهشت لنفسکمنا که چون دو مفعولی هم هست دو تا مفعولی هم میخواد چقدر ظرافت داشت رویتکه چیه رویت چیه مصدر دو مفعولیه فرش فلانی فلان رعیتوک خلیلا درست شد قلیلا دو تا مفعول داشت خب مصدرشم دو مفعولی میشه رویتک الدنیا صمنا رویتک الدنیا سمنان مفرد حساب میشه بعد اینم میشه چی میشه مخصوص مذمت زن لبعث المجار رویتک رویتک مخصوص الان انترا لنفسک فلان این تحویل مسلکی گفتید بعدش مخصوص مرفو چرا بدل است یا ترکی بعثت طعام الحرام نه هر چقدر که ما این تقدیم تاخیر و تقدیر و اینا رو کمتر بگیریم با خود متن بتونیم در بیاریم بهترین قرآنم رو همین اساس اومده قرآن خیلی با این بکش ببند و بزار یه چیزی در تقدیر بگیر و اینور و اونور کن خیلی رو بالاخره اختصاص جابجا کردی خبر مقدمه باید به اقتصاد وجه بلاغیش اختصاص ایاک نعبد ها کسرو میرسونه اصل حکم هم میخواسته به این برسه دیگه یکی از مصادیقش بعثت طعام الحرام بعث الرجل من باء دینه به دنیا غیره از امیرالمومنین طعام بد فقط حرام نیست طعام دایرهاش گسترده است یکیش حرام حرام بله دیگه نه همین نکته کنکوری حالا من میخوام همینو بگم بدترین است اونجا حساب الحرام اینجا دیگه بدترین طعام الحرام بععث الرجل من باعدینه به دنیا غیره یکی دیگه این میره دروغ میگه که یکی دیگه رای بیاره خیلی بدبختی اینه من میرم غیبت و تهمت و چی و چی میکنم و اینا که یکی دیگه رای بیاره بره مجلس حالشو ببره رئیس جمهور بشه پناه بر خدا بد مردیه کسی که رجل من پس اسم موصولم میاد مخصوص میشه هم میتونه فاعل بشه هم میتونه مخصوص باشه بحثهای نکات ریزشه که مهمه وگرنه قواعدشو الان هم کلیاشو همه رو گفتیم تو جزئیاتشه که مسئله حل میشه الحمدلله رب
در حال بارگذاری نظرات...