‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم الطیبین الطاهرین و لعنة الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین.
ربِّ اشرح لی صدری و یسّرلی امری و احلل عقدةً من لسانی یفقهوا قولی.
سلسله مباحث استاد مصطفی امینیخواه با موضوع "صله رحم" ـ جلسه پنجم.
گناهی که در دین ما از آن اسم آمده و بهعنوان گناه معرفی کردهاند، یک سری آثار عام دارد که همگانی و شایع برای همه گناهان است. این آثار فراگیر دارد و در کنارش، خب، یک سری آثاری دارد که ممکن است انسان پی نبرد یا برای انسان هیچوقت روشن نشود. عالم، حسابوکتاب عجیبوغریبی دارد؛ قواعد عجیبی دارد. ولی خب هر گناهی از هر سنخی که باشد، یک عقوبت از همان سنخ دارد.
کسی گناه مالی انجام دهد، گناهی انجام دهد که به پول و مال و اینها ربط داشته باشد، خداوند در کنار آن عقوبتهای عام و فراگیر و اینها، یک عقوبت مالی برایش قرار میدهد. پول حرام این شکلی است؛ یک جایی آدم مبتلا میشود به اینکه یک پولی را الکی از دست بدهد یا در یک راه بیثمر و بینتیجهای خرج بکند؛ این اثرش است. یا مثلاً اگر خدایی نکرده کسی مبتلا به گناه ناموسی باشد، گناهی انجام دهد که مربوط به ناموس دیگران است، در روایات ما داریم که خدا ناموس خودش را به همان گناه مبتلا میکند. حالا چه جور و چه وقت و چه مدلی و اینهایش دیگر دست خداست.
گفت: «آن خانم آمد. خانه آقایش دید معلوم است. سید نعمتالله جزایری این را نقل میکند.» آقا شیت گفت: «خانم خیلی مضطرب بود.» گفت: «چی شده؟» گفت: «هیچی! یک بچهای در کوچه چادرم را کشید؛ میخواست چادرم را از سرم بکند.» گفت: «اللهاکبر! تو همین کوچه، در همین سن و سال، همین بچهای که گفتی بودم، چادر از سر یک خانمی کشیدم، میخواستم چادرش را بکنم.»
گناه ناموسی یک سری آثار فراگیر دارد. مثلاً دیشب روایت میخواندند: «زنا وقتی زیاد میشود، مرگ ناگهانی زیاد میشود.» میگویند: «درگذشت ناگهانی». «درگذشت ناگهانی» عبارت خوبی نیست. «درگذشت ناگهانی» مال کسی است که تعبیر «درگذشت ناگهانی» ندارد. با ما هماهنگ کند و میخواهد کسی را ببرد؛ ناگهانی، نه بدون هماهنگی قبلی بوده؛ ایشان را بردند! هماهنگی ندارد که. ناگهانی، ناگهانی است دیگر. همه ناگهانی میروند: موت فجعه، تصادف، اینها ناگهانی است. اینجوری طرف خیلی خوشحال و سرحال بار و بندیل بسته، میخواهد برود تعطیلات نوروز؛ یک ساعت رفته، زنگ میزنند: «آی فلانی! اقوام شماست؟» «بله، بفرمایید.» «تشخیص جنازه ایشان. بچههایش از دنیا رفتهاند با تصادف.»
مبتلا به این گناهها، یک همچین گناهی وقتی زیاد میشود، یک همچین اثری دارد. این اثر عام میشود، ولی اثر خاص هم دارد. صله رحم و قطع رحم؛ که حالا قطع رحم گناه و صله رحم واجب است. در موردش صحبت میکنیم. قطع رحم بهعنوان یک گناه، یک سری آثار عام دارد، یک سری هم آثار خاص از جنس خودش، یک سری آثار خاص هم دارد. برخی آثار عام میشود؛ دیشب اشاره کردم. یک سری آثار خاصش را میخواهم امشب اشاره بکنم.
در روایتی از امام باقر علیهالسلام، حضرت فرمودند: «در کتاب امیرالمؤمنین، آن کتاب مخصوص امیرالمؤمنین که کتاب قطوری بوده و دست اهل بیت است، در این کتاب اینجوری آمده: ثلاثٌ خِصالٌ لا یموتُ صاحبُهُنَّ ابداً حتی یَری وَ بالهُنَّ. سه تا ویژگی؛ کسی این ویژگیها را داشته باشد، از دنیا نمیرود تا وزر و وبال این کار را ببیند. تا چوبش را نخورده، نمیمیرد. سه تا کار؛ چوبش را میخورد، بعد میرود.
اولیش: البَغی. کسی ظلم کرده تا چوب نخورد، نمیمیرد. نگهش میدارند چوبش را بخورد، بعد بیاید این ور. تازه چوبش را بخورد.
دومی: قطیعةُ الرحم. قطع رحم. کسی قطع رحم کند، نمیمیرد تا اثرش را ببیند. اول اثر را باید ببیند، بعد برود.
و الیمینُ الکاذبة. قسم دروغ. سومیاش: کسی قسم دروغ بخورد، چوب نخورده نمیمیرد. دنیا چوب نخورد، یبارزُ الله بها.
کسی اهل این سه تا ویژگی داشته باشد، به جنگ خدا رفته. این سه تا ویژگی را داشته باشد، مبارزه با خدا میکند. یبارزُ الله بها. با این ویژگیها آدم میرود به جنگ خدا. مگر چه گناهی چقدر عظمت داری؟
و انّی لَأَعجَلُ الطّاعَةِ ثواباً رَحِمٌ. حالا از آن ورش، ثوابی که زودتر از همه ثوابها، آن طاعت که زودتر از همه ثوابش میآید، ثواب صله رحم است. تمام نشده، خدا ثوابش را میدهد. کمتر مصافی اینجوری داریم ما، ساعت کمتر اینجوری داریم. چقدر خدا دوست دارد مگر صله رحم را. آن طاعتی که سریعترین ثواب را دارد، صله رحم است.
و اِنّ القَومَ لیکونونَ فُجّارَ فیتواصَلُونَ فَتَنمو اموالَهم. گاهی یک عده آدم هستند، آدم خوبی نیستند. اهل خدا و پیغمبر نیستند. نماز سر وقت نیستند. اهل قبله… یک وقت طرف اهل قبله نیست. آدم خوبی نیست، ولی چون صله رحم میکند، خدا مالش را زیاد میکند. و اَعمارَهُم. به همدیگر، به فامیل هم میرسند؛ خدا عمرشان را زیاد میکند.
البته اینی که هی دارم میگویم، من یک وقتهایی هی در یک شبهایی مجبورم یک اشارههایی هم بکنم؛ چون ممکن است یکی جلسه باشد، جلسه نباشد. اینهایی که میگویم به معنای خویشاوندسالاری نیستها! یک شب در موردش مفصل صحبت میکنیم. صله رحم جای خودش. حق ندارد سوءاستفاده کند برای فامیلاش. به یک موقعیتی رسید، بگوید: «آقا، ما میخواهیم صله رحم بکنیم. هر چی پست میدهم به این برادر و برادرزاده و اینها.» اصلاً با گناه صله رحم نداریم. با پول حرام ما صله رحم نداریم. با سوءاستفاده ما صله رحم نداریم. من دست بیندازم به بیتالمال، بگویم: «بیا، داداش جونم بگیر.»
قسم دروغ و قطع رحم، یک شهر و آبادی را از بیخ نابود میکند. بلاغٌ من اهلها. از ریشه میکند. قطع رحم اینجوری است؛ یک شهر را از ریشه میکند. یک شهری مردم خوب و خوش زندگی میکنند، بعد یک زندگی کرد هستا. زیاد داریم. او! آنقدر روستا بریز این اطراف، روستای معروف بوده، الآن دیگر هیچکی اصلاً توش زندگی نمیکند. قطع رحم اینجوری است. قسم دروغ اینجوری است.
حالا ببین: اثر از جنس خودش. رحم و یسقِلان رحم. قطع رحم، رحم را سنگین میکند. یعنی چه؟ فرمودند: و ان تسقِلَ الرّحمَ انقطاعُ النّسل. رحم سنگین بشود، یعنی ناباروری، یعنی نازایی. مشکل حاد جامعه ما. میگویند: «از هر پنج تا ازدواج، یکیش ختم طلاق میشود. یکیش هم نازایی دارد. دوتایش هم تکفرزندی داریم.» نابود میشویم. پنجاه، شصت سال دیگر هیچ اثری از ما نیست. از هر پنج تا ازدواج! خدا خیرت ب! ازدواج میگویی! ازدواج کجا بود؟ از هر پنج تاش یکیش طلاق است. تازه یکیش ناباروری، دوتایش هم تکفرزندی. نیستیم. صد سال دیگر همه بایبای! هیچکی اینجا نیست. صد سال دیگر هیچ اسمی از من و شما و اینها، هیچکی نیست. تمام شد. همین هفتاد، هشتاد ساله اسمی ازمان هست. هیچکی.
قطع رحم سنگینی رحم میآورد. خب، چرا اینقدر زیاد شده؟ از سنخ خودش. کسی وقتی به رحمش رسیدگی نمیکند، خدا همین رحم مادیاش را سنگین میکند. رحم نابارور. رحم کنایه است از هر بنده خدا که حالا بچهدار نمیشود. نگوییم، یعنی اینها را قاطی نکنیم. عوامل زیاد دارد، ولی یکیش این است. یکیش آدم یک کاری میکند، مثلاً چه میدانم. مثال هم زیاد دارد. این جور صحبتها هم سخت است دیگر. آدم هر مثالی هم میخواهد بزند، به یکی میگیرد و میخورد و یکی هم ناراحت بشود، دیگر هیچی دیگر. هوا گل و بلبل. به کسی نخورد.
یه وقت مثلاً آدم پدر همسرش ناراحت است، مادر همسرش ناراحت است؛ یک کاری میکند همسر کمتر برود خانه پدر مادرش. سبب قطع رحم میشود. دو تا داداش را به جان هم میاندازد. دو تا خواهر را به جان هم میاندازد. پسرخاله، دخترخاله. پسرخاله با دخترخاله! پسرخاله با پسرخاله! دخترخاله با دخترخاله! فاصله میاندازد به هر نحو، به هر شکلی. خودش رابطهاش را ضعیف کرده، کنار کشیده. از سنخ خودش: «قَطیعَتُهُ تُورَثُ الفقرَ.» یکی دیگر از آثاری که دارد، فقر میآورد. قطع رحم.
شما وقتی پول دستت میآید، در موردش یک شب باز صحبت میکنم. همه اینها را دارم آدرس میدهم؛ یک شب صحبت میکنیم. بالاتر از صدقه دادن در راه خدا و قرض دادن در راه خدا، صله رحم است. شما با پول فقط. الان آدرس میدهم که الان بخواهم بخوانم، مزهاش میرود. آن موقع که چند برابر میشود. وقتی شما پول را برای رحم خرج کنید، اصلاً شما وقتی یک فامیل درجه یکت یا درجه دو یا درجه سه احتیاج داشته باشد، شما صدقه جای دیگر نمیتوانی بدهی. لا صَدَقَةَ لِذِی رَحِمٍ محتاج. وقتی ذیرحم شما، کسی که به شما فامیل نزدیک است، محتاج باشد، شما نمیتوانی به کسی دیگر صدقه بدهی. بچه خواهرت نیاز دارد. میروی به یکی دیگر صدقه میدهی. صدقه نیست که. فامیل نزدیکت احتیاج دارد. به فامیل نزدیکت بدهی.
وقتی نمیدهی، چه میشود؟ فقر میآید. وقتی بدهی، چند برابر میشود. حالا چند برابر میشود، یک شبی میگویم. چند برابر میشود؟ قرضالحسنه ۱۵ برابر میشود. ولی صله رحم، بگویم الان چند برابر میشود؟ بگین دیگر. صله رحم ۲۴. صدقه ده برابر میشود. فقیر، ده برابر خدا بهت برمیگرداند. قرض بدهید، ۱۵ برابر برمیگرداند. به یک رحم بدهید، ۲۴ برابر برمیگرداند.
حالا از امشب که سال تحویل میشود، اینهایی که به هم عیدی میدهند. خب، حالا عیدی که این که در روایت نداریم به این نحوش. هم خیلی چیز جالبی نیست. عمل خوبیها. ولی خب فعلاً این مدلی که ما عیدی میدهیم، بیشتر باعث کینه و کدورت است دیگر. تکفرزند باید بیشتر از همه بدهم. آنها ۴ تا بچه! اصلاً برای چی به هر کدام دو تومان داد. همه با هم شد ۸ تومان. به بچه من ۵ تومان داد. من به بچه او دو تومان میدهم. حالا دیگر میخواهم دو ساعت دور هم باشند، صله رحم کنند. اینقدر بار غیبت برمیدارند، میآیند تا سیزدهبدر. غیبت هر مجلسی که رفتند میکند. آنجا رفتیم، فلانفلان شده! برای چی بچه جاریم! نگرو.
آدم بهتره. مدلش که مشکل دارد، ولی خب اگه کسی میخواهد عیدی بدهد، به نیت صله رحم بدهد. مسائل فقهی است دارم میگویم. شما اگر بچه را صاحب کنید، هزار و یکی مشکل پیش میآید. پول وقتی بدهی، مال تو. این اول مصیبت است وقتی مال تو شد. بابا نمیتواند از بچه بگیرد. پول رمز پشمدکم ارزش ندارد. تا ۱۵ سال بعد، ۱۰ سال بعد. شما پول را بده به بچه، به نیت صله رحم با آن فامیلت. ۲۴ برابر هم برگردد. زرنگ باش. به نیت عیدی! معلوم باشد عیدی چیست؟! روز قیامت میگوید: «خدایا عیدی دادم.» عیدی حیوان.
فاطمه، حالا امشب یک خرده مزاح کردیم. بالاخره سال هم دارد تمام میشود؛ سه چهار ساعت دیگر. بعد ناراحت میشویم. خوشحالیم سال تمام میشود. خوشحالیم یک سال به بارمان اضافه شد. خوشحالیم وقتی یک سال اضافه میشود بهشان، یک سال گناه کرده. تازه خوشحال است یک سال به گناههایمان اضافه شده. حالا دیگر خوشحالیم دیگر، سال تحویل است، خوشحالیم. فردا شب که میشود. سال دیگر صله رحم. به بچه واسطه باشد. بیشتر هم بدهیم. بیشتر پرپیما. شمع ده. به خودمان و خانواده هم برسیم. خانه همدیگر میرویم. بابا با دست پر برویم مهمانی. یک شب صحبت میکنم انشاءالله. پیام داشته. عدم مهمانی که شما با دست پر بروی، یک چیزی بخری ببری. نه شیرینی و گل و اینها. چیزهای بهدردبخور! بیخودی یکی از رفقای خانه ما میآمد، یک کیسه سیب میخرید. از منبریهای معروف و بزرگ تهران. خدا حفظش کند. دو سه تا پلاستیک سیب و پرتقال. پول شیرینی دادم اینها را خریدم برات؛ میخری، میخوری. سلامتی. ویتامین سی. هزار و یک مریضی. گل ۲۰۰ هزار تومان. میخری؟ چیز درستوحسابی بهدردبخور. فکری، فرهنگی، درستوحسابی. حالا خیلی حزباللهی زمخت هم نشویم ها! برویم یک دور تفسیر بخریم و هر جا رفتیم بنشین و بخوان. کتاب معاد خریدهام برایت بخوانی و گریه کنی. به یاد خدا بیفتی. یک چیز درستوحسابی، خوب، ماندگار. شکل طرف را جهت بده. مشکل زندگیاش را حل بکند. بخواند. دعات کند. بهدردبخور. یادآوری باشد.
حالا الان هم که باز مُد آیه و من یُکاد و من یُکاد. از این چیزهای سال نو؟ آیتالکرسی! میگوید: «در خانه اگر جن رفتوآمد میکند، اذیت میکند، فلان اینها.» آیتالکرسی. بله، چهار قُل هم خوب است، ولی آنی که حالا اصل کار است آیتالکرسی است. قدرتمندترین آیه قرآن، آیتالکرسی که میگویند در آن اسم اعظم آمده. خانهای اگر اذیت میشوند، احساس میکنند جن یا چیزی است اینها، سردرِ خانه بنویسند آیتالکرسی. روایتش زیاد است: آیتالکرسی! بابا آیتالکرسی بزنیم آیتالکرسی! آدم نمیبیند. همه از خودم راضی هستیم. و ترسم چشم بخورم، به زمین برگردم. بابا آیتالکرسی را بخوان. بعد صبح آیتالکرسی بخوان، شب آیتالکرسی بخوان. اولی که بیدار میشوی آیتالکرسی، وقتی میخواهی بخوابی آیتالکرسی. آیتالکرسی بخریم، هدیه ببریم.
نیت صله رحم! قطع رحم، چوب. چوبش هم اساسی است. مخصوصا وقتی یکی با شما صله رحم کند، شما باهاش قطع رحم کنید. یکی به شما خوبی کند، شما باهاش…
گفتند: چهار چیز در روایت است. اَربعٌ اسرعُ شیءٍ عقوبَةً. از همه سریعتر خدا ثوابش را میداد. اینجا از همه سریعتر خدا چوب میزند به این چهار نفر.
اولی کسی است که به شما خوبی کند، شما در ازای خوبی بهش بدی کنید.
دومی کسی است که شما بهش ظلم نمیکنی، ولی او به شما ظلم کند.
سومی کسی است که با هم قرار بستید، شما به قرار پایبندی، او بزند زیرش.
و چهارمی: رَجُلٌ یُوصَلُ قَرابَتَهُ و یَقضطَعونَهُ. یک کسی با خویشاوندانش صله رحم کند، آنها ازش ببرند.
قطع رحم اینقدر مهم است، شما اگر قسم بخوری با فلان فامیلم دیگر رفتوآمد نمیکنم، محقق نشده. لا یَمینَ فی قَطیعةِ الرّحمِ. در قطع رحم قسم محقق نشود. بله اگر قسمت محقق بشود، آنجا اگر عمل نکنی، کفاره دارد. این قسمهایی که مفت مفت میخوریم، طبق فتوای برخی مراجع، ۳۰ روز روزه بگیری. طبق فتوای مقام معظم رهبری ۱۰ روز روزه بگیرید. یک قسم پشت سر هم باشد. اکثر مراجع میگویند، سیروس دانلود احتمالاً سی روز منظور است. قطع رحم قسم محقق نمیشود. اصلاً قسم ندارد. قسم ندارد. عرفی شما هر کاری بکنی بقیه که از بیرون نگاه میکنند، بگویند: «این با او رابطهاش را قطع کرده.» به هر مدل باشد. مراسم ختم پدرش است، شما نروی، میگویند: «این نیامده. قهر کرده.» یعنی شما قطع رحم. عروسیشان را شما نروی. عروسی که بدون گناه نباشد دیگر ... پیام به شما بدهد، جواب ندهی. زنگ بزند، جواب ندهی؛ نام قطعاً به گناهشان در حد خودش. اگر رحم نزدیکتر به شما باشد، پدر و مادر و برادر و خواهر، درجهاش بالاتر است. هرچه در عرف کار شما قطع مهمتری به شمار بیاید. یک وقت مثلاً کنارش مینشینی، حرف باهاش نمیزنی. جفتش قطع رحم است، ولی آن گناهش خیلی سنگینتر است، اولی نسبت به دومی.
مرحوم شهید دستغیب در این کتاب گناهان کبیره که کلاسش را راه انداختند. دیگر کلاس این کتاب باید خواند. باید خورد. نباید خورد. باید خورد این کتاب را. چقدر این کتاب، کتاب زیبایی است. حاصل عمر من، دو تا کتاب: گناهان کبیره و قلب سلیم. شخصیت فوقالعادهای بوده شهید دستغیب. آدمی که یک تکه کفنشو اضافه گذاشته بود. کفن سه تکه، چهار تکه گذاشته. تعجب کردم وقتی آمدند دفنش کنند. چهار تکهاش را کفن گذاشته. گفتند: «خیلی خب، الان یک تکه را بگذاریم کنار.» گذاشتند کنار. چند شب بعد خواب دیدند. ایشون فرمود: «یک تکه از بدن من توی دیوار بدنم منفجر شد. دیگر متلاشی! برید فلان دیوار را بشکافید، یک تکه از بدن من آنجاست.» رفتند دیوار را شکافتند، گفتند: «یک تکه ایشان اضافه.» کسی که اضافه را آوردند، بردند، دفنش کردند. (رحمةالله علیه).
حاصل عمر من، دو تا کتاب است: قلب سلیم، گناهان کبیره. بروید گناهان کبیره را بخوانید. کلاس داشته باشیم. کتاب را بخوانید. در این کتاب گناهان کبیره، در بحث صله رحم و قطع رحم، قطع رحم، ایشان صحبت میکند. خیلی نکات خوبی دارد. آنجا میفرمایند که گاهی سلام نکردن، گاهی رو ترش کردن، گاهی رو برگرداندن، گاهی بلند نشدن، جواب نامه ندادن، گاهی دیدن نرفتن، گاهی عیادت نرفتن؛ درجاتش هم باز فرق میکند. نسبت به یکی، یک مدل کاری، احترام. نسبت به یکی دیگر، مدل نیست.
بعضیها اگه زنگ نزنی، میگویند: «آقا، این چرا به ما زنگ نزد؟» قطع رحم. بعضیها توقع زنگ زدن از شما ندارند، ولی توقع رفتن و دیدن را دارند. بر فرض میگویم ها! حالا نه اینکه حالا چون بالاخره یک جوری بالاخره آدم برساند؛ اما به شما قطع نیستیم، با شما کینه و کدورت و ناراحتی و اینهایی نداریم. ما با هم خوبیم.
به هر مدلی شده. جمله قشنگی دارند در قرآن کریم که گاهی آدم یک خرده پولدار است، این فامیل فقیرش را با یک نگاه مثلاً بیمحلی نگاه میکند. همین قطع رحمت. شما که پایین شهری، دیگر ما آن طرفها که پایین شهر نمیتوانیم بیاییم. شلوغ است، ترافیک، اینها. شما قطع رحم. شما باید تشریف ببرید منزل ایشان. چرا فکر میکنی پول داری، بالاتری، بهتری؟
یک روایتی میخواهم این را بگویم. در عرصه رسانه، کاری بلدند و اینها، این را عکسش را بسازند. هم در مسجد بزنیم، هم در فضای مجازی پخش بکنیم. خیلی قشنگ است. خیلی عجیب هم هست. در قدیم حج که میرفتند و اینها، حلق. حلق و تقصیر. از ته که بزنند، میشود حلق. تقصیر، کسی که دفعه اولش است حج میرود باید حلق کند از ته. آن تیغی که باهاش میزنند، بهش میگویند هاله. هاله تیغ مو را از بیخ میزند. امام صادق فرمودند: اتقوا الحالقه! مواظب حالقه باشید که ریشهتان را میکند. گفتند: «آقا، حالا چیست؟ همین که موهایمان را میزند؟» حضرت فرمودند: «نخیر! آنی که موهایتان را میزند، آن تیغی که دینتان را میکند و خودتان را هم از ریشه میکند، آن قطع رحم است.» قطع رحم یک تیغ است. این عکسش را بسازد. کسی بلد است. دارد از ریشه میکندت. قطع رحمی که میکنی، از ریشه تیغ میکنی. هیچچی نمیگذارد ازت. دینت را میکند. ثوابهایت را میکند. عمرت را میکند. تیغ! تیغ برنده.
تازه اگه کسی با شما قطع رحم کرده، بازم حق نداری قطع رحم کنی. خیلی جالب است. دنبالش: لا تَقْطَعْ رَحِمَکَ و إِنْ قَطَعَتْکَ. قطع رحم نکن، حتی اگر او با تو قطع رحم کرده. حضرت عیسی حواریون را جمع کرد. نصیحت کرد. فرمود: «مگر در تورات نیامده که آقا شما صله رحم بکنید، هوای رحم را داشته باشید؟» من میخواهم بهتان بگویم: «شما صله رحم بکنید، حتی با کسی که از شما بریده. کسی دستش را از شما بسته.» ازش آبی برای شما نمیرسد که! خیلی به شما. خیلی ازش به شماره. شما خیرت بهش برسد.
بابا! فلانی چقدر عیدی داد بهت؟! بله، خوب است. الحمدلله. بحثمان بهدردبخور است. خدا را شکر الحمدلله. سجده شکر باید بریم.
با سلام و خسته نباشید خدمتتان عرض میشود که والدین و بستگان درجه اول و دوم به خاطر یک سوءتفاهم ۵ سال است با خانوادهام قطع رابطه کردهام و به ما کممحلی میکنند. نمیدانم چه کنم. راهنمایی بفرمایید که منزل آنها برویم یا نه.
گفتم جواب شما همین روایتی که الان داشتیم میخواندیم: «کسی از شما دستش را بریده، شما قطع نکن.» و أحسِنْ إلَی مَن أساءَ إلَیْکَ. کسی به شما بیاحترامی کرده، شما بهش احترام بگذار. و سَلِّمْ عَلَي مَنْ سَبَّکَ. کسی به شما فحش داد، شما بهش سلام بده. و أَنصِفْ مَنْ خَصَمَکَ. کسی با شما دشمنی کرد، تو با او انصاف داشته باش. مَنْ ظَلَمَکَ. کسی به شما ظلم کرد، شما بهش عفو کن.
اینها را امشب میتوانیم موقع سال تحویل، سر سفره هفتسین باشیم، اینها را میگفتم. خدا شاهد است امشب بیا با امام رضا عهد ببندیم. اینها را انجام بدهیم. امام رضا فرمودند: «شیوه ما اهل بیت چیست؟!» در صله رحم میخوانم. انشاءالله امشب عهد ببندیم: خدایا، هر کی به ما ظلم کرده، از فامیلها، درجه یک، درجه دو، درجه سه، همه را بخشیدم. امشب هم بعد سال تحویل، حالا سال تحویل که نصف شب ممکن است وزیر و خواب باشند. صبح پا میشویم به همه زنگ میزنیم. حداقل کاری که میشود انجام داد، ما نبریده باشیم.
بعد فرمود: «عبرت بگیرید از عفو خدا.» حضرت عیسی فرمود: «مگر نمیبینید خورشیدش أشرقت علی الأبرار والفجار منکم. خورشید نمیگوید: من فقط برای خوبها نور میدهم، آدم بد برو کنار! مال شما سایه شد.» خورشید به خوبها نور میدهد، به بدها هم نور میدهد. باران که نازل میشود، هم برای صالحین میآید، هم برای خاطئین. آدمهای خوب و گناهکار. فـ إن کنتم لا تحبونَ إلا من أحبّکم.
خدا تازه اینها دستورالعملهای مسیحیت است. ما هنوز در مورد اسلام که هیچی. دستورالعملهای ۵۰۰ سال قبل از بعثت داریم بحث میکنیم. آپدیت نشده اینها. هنوز مال چه قدر است؟ الان چند میلادی هستیم؟ ۱۵. تقریباً مال مثلاً ۱۹۷۰ سال پیش است این حرف. ۱۹۸۰ سال پیش! حرف قدیمیه. فکر نکنم الان واسه ما چقدر جدید است. حرف جدید. فرمود: «اگه شما فقط به کسی خوبی کنی که او به شما خوبی میکند. اگه فقط هوای کسی را داشته باشی که او هوای شماره را دارد.» مدل خاصی میخندیدین. شما بقیه چیست؟ فرقشان با آن بینمازی چیست؟ فرق شما با آن... اول ببینیم او چقدر میدهد. او چه کار میکند. او چه لطفی کرد. بچه حرفهای است. باکلاسیم. آدم باید محبت ببیند که محبت کند. جمع کن بابا! آدم آدم محبت نبیند، محبت میکند؟ آن حیوانات محبت، یک دانه دم تکان میدهد. برویم وکیلآباد تست. محبت میبینند، محبت میکنند؟
آدم که محبت ندیده، محبت میکند. آدم یعنی اهل بیت محبت میکند.
سوال کرد: «یا رسولالله! من یک فامیلی دارم، من باهاش صله رحم میکنم، یَعزُونَنی. اینها منو اذیت میکنند.» حضرت فرمودند: «اذن یرفِضُکُم الله. اگر ولش کنی، خدا هم همهتان را با هم ول میکند.» اذیت میکنند، تیکه میاندازد، متلک میاندازد، اذیت میکند. البته به حد خودش. خودت را ضایع نکن. حالا نمیخواهد بروی بنشینی یک شبانهروز بمانی. یک سلام از دور که میتوانی بدهی. پیام که میتوانی بدهی. یک هدیه که برایش میتوانی بفرستی. یک مهمانی که میتوانی بگیری دعوتش کنی.
گفت: «آقا جان، من پسر عموم از من بریده. من باهاش صله رحم میکنم، ولی باز او نمیآید. من چند بار رفتم، او نمیآید. میخواهم ولش کنم.» برو بالاتر. آقا جان: «فامیل دارم، شیعه نیست. اصلاً طرفدار شما اهل بیت نیست. میخواهم ولش کنم.» یعنی چی؟
اینها نماز، لبخند بزنی، انگار ۷۰ بار کعبه را خراب کردهای. فامیل غیر شیعه و غیر مسلمان داری، حق نداری قطع رحم کنی. تاییدش نکن. یک جور میرود همچین مینشیند که انگار آقا بیحجابی شما بیحجابی اشکال ندارد. چقدر خوب است! من تازه میخواهم بیحجاب شوم. نخیر! شما بینمازی. مشکل دارد. ما با هم رفیقیم، قطع رابطه نمیکنم. قطع رابطه نمیکنم ولی حجابت هم باید درست کنی. چرا اینقدر ترسوییم ما؟ میکشیم کنار که گناه نکند؟ برو جلو. برو توی شکمش. باهاش محبت کن. ولش هم نکن. کی گناه نکند؟ جهنم. گفتند: «خلیفه یکی دیگر.» رویمان نشد بگوییم: «نه.» دیگر کد رودربایستی. دستش به خون اهل بیت آلوده میشود به خاطر رودربایستی. قاتل اهل بیت میشود. خجالت میکشند بگویند. عبیدالله بن حر. رفت توی قصر بنیمقائل. یک سال داستانش را مفصل تعریف کردم برایتان. امام حسین رسیدند نزدیکی کربلا. پرسیدند: «اینجا کجاست؟» و گفتند: «آقا، عبیدالله بن حر جُعفی هم آمده اینجا.» حضرت فرمودند: «من خودم میروم دیدنش.» اللهاکبر از این کرم. اسبش را تاخت، رفت آنجا. آمد جلو. خیمهشان را گفت: «آقاجان، من از خجالت اینکه یک وقت با شما روبهرو نشوم، آمدم خارج از کوفه. آمدم ویلای خودم خارج از کوفه که یک وقت شما گیر کنم جهنم.»
قطع رحم میکنم به خاطر رودربایستی! انجام نده. «قطع رابطه کنیم بهتره.» گناه بدتر از آن قطع رحم گناهش بدتر از بدحجابی است. خیلی بدتر است. من دارم به شما میگویم. آخوند دارد به شما میگوید. خیالت راحت باشد. حرف استاندارد است. این لحظه نه! حرف استاندارد. خیالت راحت، قطع رحم از بدحجابی، از گناهش بدتر است. قطع رحم میکند به خاطر اینکه بدحجاب است. صله رحم کن. حجابش را هم درست کن. نمیتوانی، یک مدل دیگر صله رحمت را عوض کن. میبینی نمیشود؟ عوض نمیشود. آدمبشو نیست. سیستمش عوض نمیشود. صله رحمت را عوض کن.
گفت: «آقا جان، امام صادق علیهالسلام. بعضی فامیلها منو اذیت میکنند.» غَیَّرْهُمْ. خیلی عجیب است. خشمت را بخور. فَقَالَ: إِنَّهُمْ یَفْعَلُونَ وَ یَفْعَلُونَ. گفت: «آقا، اینها این کارها را میکنند، این کارها را میکنند.» شروع کرد به تکان خوردن. مِثلَهُمْ فَلا یَنْظُرُ اللَّهُ إلَیکُم.
روایت آخر از امام رضا علیه السلام. آن حدیثی که گفتم این است. امام رضا علیه السلام فرمود: «لا تَمَلَّ مِنَ الدُّعا. از دعا خسته نشو. مستجاب نمیشود. عَلَیکَ بِالصَّبرِ. اول صبر کن. بِتَلَبِّ الحَلالِ. دنبال حلال برو. حلالخور باش تا دعایت مستجاب شود. وَ صِلَةِ الرَّحِمِ. صله رحم کن تا دعایت مستجاب شود.» خیلی وقتها دعا مستجاب نمیشود به خاطر قطع رحم. و إیَّاکَ و مَکاشَفَةَ النّاسِ. یک وقت نکند عیب مردم را افشا کنی. خیلی وقتها قطع رحم به خاطر این است. نمیرود. یک جورهایی دارد به بقیه میگوید یک عیبی دارد که من نمیروم. برخوردش نیست.
آخ جانم! فَإنّا أهلَ بَیتٍ نَصِلُ مَنْ قَطَعَنا. ما اهل بیتی هستیم که اگر کسی از ما ببرد، ما میرویم باهاش وصل میشویم. همه عالم به اینها احتیاج دارند ها! همه عالم گدای اینهایند. اینها کیاند؟ خدا چه جواهراتی در این عالم به ما داد! قدرشان را میدانیم یا نه؟
و نُحْسِنُ إلَی مَنْ أساءَ إلَیْنا. کسی به ما بدی کند، بیاحترامی کند، ما بهش احترام میگذاریم. فَإِنّا و اللَّهِ فِي ذَلِكَ الْعاقِبَةُ الْحَسَنَةُ. عاقبتبهخیری را ما توی این میدانیم. آیا عاقبتبهخیری که دعا میکنیم برای همدیگر، خدا عاقبتبهخیر کند، وقتی کسی ازت برید، با او خوبی کنی، عاقبتت بخیر است. قطع رحم عاقبتبَهشَری میآورد. زودرنج. زود میبُرد. زود میکشد کنار. زود ول میکند. ۸۰۰۰ تا رفیق داری که با هر کدام یک روز رفیق بوده. کسی با کسی ۱۰ سال رفیق باشد، اینها دیگر رحم به همدیگر محسوب میشوند. باید با همدیگر صله رحم کنند. ۱۰ سال رفیق؟ تازه روایتش را باز میخوانم انشاءالله. میگوید که: «اگر کسی با رفیق با پدرت رفیق بوده، پدرت از دنیا رفته، رفیقهای پدرت را ول نکن. با آنها رفتوآمد داشته باش.» بابا! این چه دین معاشرتی است! این چه دینی است! کی میگوید اینها را به هیچکی؟ اخلاق خدا و پیغمبری این است.
امام صادق علیهالسلام داشتند از دنیا میرفتند. سالمه کنیز امام صادق علیهالسلام میگوید: «خدمت امام صادق علیهالسلام بودم. حضرت بیهوش بودند. به هوش آمدند. یک پولی دادند، فرمودند: «این را بدهید به حسن بن علی بن علی بن حسین.» هفتاد اسمش بوده. هفتاد دینار. هر دینار در درهم. ۷۰ دینار خیلی میشود. ۷ میلیون میشود. چقدر میشود؟ لحظه جان دادنشان، حضرت ۷۰ دینار دادند. فرمودند: «این را میدهید به اَفتَس!» شمشیر کشید و میخواست شما را بکشد. تو دوست داری من برم قیامت جز کسانی باشم که قطع رحم کردم؟ بوی بهشت به مشامشان نمیرسد. سوءالحساب! یک شب صحبت کردیم. حضرت آیه سوءالحساب را خواندند.
«خدا با من صلح حساب داشته باشد. قیامت مو را از ماست بکشد.» تو حسابم صله رحم میکنم که خدا حسابم را آسان بگیرد. بهشت از هزار سال، در این روایت دارد ۲۰۰۰ سال فاصله به مشامم نمیرسد. اهل بیت اینجوریاند. کسی از اینها ببرد، آدم وقتی خودش را نمیبیند، این شکلی میشود دیگر. آدم خدایی اینجوری است. همه مشکلاً در این است که خودمان را میبینیم. همه مشکلات این است. قطع رحم هم همین است. ایشان به من آنجا این حرف را زد. به من برخورد، ناراحت شدم. این را گفت. شأن من را حفظ نکرد. این احترام. احترام بالاتر از امیرالمؤمنین. شأن بالاتر از امیرالمؤمنین. شخص بالاتر از امیرالمؤمنین.
محمود زهرا جان! سلامم که نمیکنند، هیچی! سلام میکنم، جواب نمیدهند. «نمیگوید سلام نمیکنند.» از من سلام نمیدهند. ملی ماست. اینی که غربتش دلمان را خون کرده، اینی که غربتش دل فاطمه را خون کرده. وقتی زنهای مدینه آمدند، ایالت بیبی در این روزهای آخر. با آن حال بیمار. با آن حال نزار. حضرت زهرا علیهاالسلام خطبهای خواندند مختصر برای اینها. یک عبارتی آنجا. «آخه چرا شوهرانتان به علی من پشت کردند؟ مگر چه بدی از علی دیدید؟ چرا با علی بریدند؟» زیارت جامعه ائمهالمؤمنین حرم رفتید، بخوانید. خیلی زیارتنامه قشنگی است. یک عبارتی دارد در مورد امیرالمؤمنین، میگوید: «و قطعوا رَحِمَه.» مردم مدینه با امیرالمؤمنین قطع رحم کردند. از علی بریدند. ولی علی از اینها نبود. همین علی بود. صحرا میرفت. در خانههای یتیمانشان به صورت ناشناس غذا میگذاشت. آذوقه میگذاشت. اینها بریدند ولی علی نمیبُرد.
یک حرفی بزنم، ممکن است این حرف یک خرده باد بیاره تو وجودمان. سعی کنیم باد نیاورد. ولی میخواهم جلب محبت کنم دیگر. یا امیرالمؤمنین! آنهایی که با شما قطع رحم کردند، شما از آنها نبریدی. این مردم که امشب شب سال تحویلشان است، خیلیها عید گرفتند. اینها روضه شما را ول نکردند. مجلس شما را ول نکردند. امشب هم پا شدند آمدند اینجا. این خیمه غریبانه. احترام صاحب این خیمه را حفظ. یا امیرالمؤمنین! ما را تحویل بگیر. هوای ما را داشته باش. بیا امیرالمؤمنین! ما امشب آمدیم پشت در خانهات. آمدیم گدایی کنیم. نه هیزم آوردیم، نه آتش آوردیم. نه تازیانه داریم، نه غلاف شمشیر. فقط یک کاسه گدایی خالی. بزرگتر عوض میشود. به کوچکترها یک چیزی میدهند. صلهای میدهند. عنایتی امیرالمؤمنین!
یک سال دیگر هم گذشت یا امیرالمؤمنین! بارمان اضافه شد. به مرگ نزدیکتر شدیم. عمرمان بیشتر شد. گناههایمان بیشتر شد. نمیدانیم با چه رویی میخواهیم پیش خدا برویم. چقدر بودند سال تحویل پارسال؟ تو همین مسجد. من موقع سال تحویل همینجا بودم. خیلیهاشان را نمیبینم. هستند؟ نیستند. از دنیا رفتهاند. هستی؟ مثلاً سال بعد سال تحویلش را ببینیم یا نه؟ فاطمیه بعد را ببینیم یا نه؟ خدا میداند کی امسال سال آخرشان است. کیها قرار است بروند؟
برای همسر غریبه. زار ابن لوئید میگوید: «پیغمبر اکرم از دنیا رفتند. کانت فاطمه علیهاالسلام تعتاد قبور الشهدا.» دیگر فاطمه زهرا وقتی دید از این مردم خیلی در نمیآید. آخه تو قبلش میرفت. شبها میرفت سوار ناقه. امیرالمؤمنین افسار ناقه را میگرفت. جلوی در خانه تک تک اینها میآمدند در. فاطمه زهرا میفرمود: «من فاطمهام. این علی است. یادتان که نرفته؟!»
وقتی کار فاطمه زهرا این بود، یک گوشه قبرستان، قبر شهدای احد میرفت مینشست کنار قبر حمزه. آنجا درد و دل میکرد. و تعتادُ قبرَ حمزه و تبکی هناک. کنار قبر حمزه مینشست. آنجا گریه میکرد. آخه مردم هم گفتند: «ما از صدای گریه شما، فاطمه خانم جان، عوضش ما دلت بخواهد، عاشق صدای گریهات. البته نه در و دیوار باشد. هر چی دوست داری بیا اینجا در مجلس ما گریه کن. بقیه ناراحت میشوند.» میگوید: «یک روز رفتم.» ابن لوحید میگوید: «کنار قبر حمزه، فوجدتُها تبکی هناک.» فاطمه آنجا نشسته، گریه میکند. فامحللتُها حتی سکنت. نشستم یک گوشه تا فاطمه زهرا آرام بشود. فامحتها و سلمت علیها. آمدم خدمت خانم. سلام دادم. و قلتُ: «یا سیدة،» گفتم: «خانم جان ای سید! قلب من ریش ریش شد با این صدای گریه!» فرمود: «لَحَقّاً لی البُکا. خیرَ الأبَدَ. من بهترین پدران عالم را از دست دادم. باید هم گریه کنم.» رسولالله! فرمود: «چقدر دلم برای پیغمبر تنگ شده.»
گفتم: «خانم جان، من یک سوالی دارم. این دل من را ریخته به هم.» «بپرس!» گفتم: «خانم جان، شما خودتان از پیغمبر چیزی شنیدید که فرموده باشند بعد از من ولی علی است؟» فرمود: «واعجبا! میخواهم یک چیزی از شما بشنوم.» آخ جانم! امشب میخواهم یک روضه را بخوانم. این کلام فاطمه خودش روضه است. فرمود: «آره! من شنیدم. شنیدم! فرمود خلیفه بعدی.» روایت نقل کرد: «علی نشسته! پا نمیشه بگه مردم به من رأی.» آخ جانم! آخ جانم! آخ جانم! به خدا قسم از خدا میخواهم. از خدا میخواهم انشاءالله این جمله را بفهمی. خیلی خوب است. خیلی خوب است معرفتمان نسبت به اهل بیت. در همین جمله است. آن وقت یک جور دیگر گریه میکنیم. یک جور دیگر میسوزیم. فرمود: «یا ابا عمر لقد قال رسولالله ابن زبیر. پیغمبر مگر نفرموده مثل علی مثل الکعبه. مگر پیغمبر نفرموده علی مثل کعبه میماند. کعبه سر جایش وایساده. مردم باید بیایند طواف کنند.» تو توقع داری علی راه بیفتد دنبال مردم بگه: «مردم دنبال من باشید.» علی باید یک جا باشد، مردم دورش بگردند. آخ جانم! آخه این حرف را غیر فاطمه کسی عمل نکرد. فقط فاطمه بود که دور علی چرخید. دور علی طواف کرد. طواف کرد مثل پروانهای که دور شمع میچرخد. پر و بالش آتش میگیرد. کعبه و بیت گلیان اوست.
آخرین روضه امسال. چقدر امسال روضه خواندیم. خدا را شکر و سپاس.
شکر خدا که شب ما حسین
ممنون لطف این خانوادهایم
داریم با حسین حسین پیر میشویم
خوشحال از این جوانی از دسترفته است.
امام باید طواف. چی بهتر از این؟ ۶۰ سال ۷۰ سال عمرمان. اهل بیت بچرخه توی این مجلس. علی کعبه و گلین اوست. مت. عجب شعری گفته حاج آقای سازگار خدا حفظش کند انشاءالله. خدا بهش لذت.
علی کعبه و بیت گریه نبود در این متاه گلین فاطمهاش گرم توان فاطمه زهرا
طواف اول از کنار حیدر بود
وسط حجره تا دم در
کسی که رکن و خشتی از حیاتش
طواف دوم بین دود و ...
به به به به
آی مادر مادر آی ننه ننه
آی مادر مادر مادر مادر مادر مادر
مثل اونایی گریه کن
بقیه با مادرهایشان روبوسی میکنند.
گریه سوم بر جگر میزد نفس
شمرده شمرد
به پشت در جواب چهارم او
جان به کف دم از علی پشت در ستادان
آخی آخی آخی
شد شهادت که گشت در بر مادرش
فدایی پدرش
ششم جواب چه گویم ز ضربت آن
ششم چه گویم ضربت آن دست مادر سادات گوشواره شکست.
هفتم در این طواف شکستم
در این نشانه در ثواب
به حوریه تازیانه زدن
مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر مادر
ای مادر مادر!
کسی وقتی کنار کعبه دست به کعبه انداخته باشد، دست به آن انداخته باشد، مستجاب است. هر کی از کنارش رد میشود بهش میگوید التماس دعا کن. ولی یک نفر سراغ دارم. دست به پرده کعبه انداخت. کمربند علی را گرفت. یکی نگاه کرد، گفت: «چرا دستش را نمیاندازی؟» گفت: «چه کار کنم؟ شمشیر در بالا ببرم. شمشیر دست دست خودش. یا زهرا! زهرا است. دین.»
خدا بیامرزم آنهایی که امسال بودند. دیگر نیستم. سال جدید را نمیبینم. همه هموطنانمان حضرات زهرا بشوند. سالی که با جمعه شروع میشود، با جمعه تمام میشود. با فاطمیه شروع میشود، با فاطمیه تمام میشود. مادرمان پشتیبانمان باشد. مادرمان دست سایه مادرمان بالا سرمان گذاشته.
سرمایه محبت زهرا (سلاماللهعلیها) از دین من
خویش را حالم نمیدهم
گر مهر را به دو دستم بگذرد
از محبت زهرا نمیدهم.
در حال بارگذاری نظرات...