مهمترین علامت قساوت قلب
روایت از امیرالمومنین علی علیهالسلام در مورد قساوت قلب
ارزش اشکی که برای امام حسین علیهالسلام ریخته میشود.
کدام اشک قیمتی است؟
چهار نشانه نفاق
قوت قلب یا قساوت قلب؟!
فیلمی از قساوت وهابیون
رفتار امیرالمومنین علی علیهالسلام با اسیر و یتیم
‼ توجه: متن زير توسط هوش مصنوعي تايپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد.
در باب قساوت قلب، قانون کلی که داریم این است: مهمترین علامت فهمیدن قساوت قلب، این است که آدم به اشک چشمش نگاه کند. اگر اشک هست یا نیست. بتر! روایتی را اصبغ بن نباته از امیرالمومنین (ع) نقل کرده است. حدیث خیلی عجیبی است و خیلی هم کاربرد دارد. حضرت میفرمایند: «ما جَفَّتِ الدَّمعُ اِلّا لِقَسوةِ القُلوبِ»؛ چشم خشک نمیشود مگر به خاطر قساوت قلب. هر وقت اول از همه اتهام به کدام سمت است؟ خستهایم؟ شاید چند تا روضه رفتیم، نمیدانم امسال حال ندارم. روضه نذر امامزاده نمیکند، روضه برای امام حسین (ع) است، اشک برای امام حسین (ع) است. اسم امام حسین (ع) را آدم میبیند و میشنود، اشکش میآید. این نیست که قشنگ نمیخوانی آقا! خستگی شاید باشد، ولی باز هم دور و بر قساوت قلب خالی نکن. مشکل اصلی تو قساوت قلب است. خسته نباشی؛ بالاخره مریضی، اشکی داری. آن فرق میکند؛ غددش اصلاً مشکل دارد. به ما قصه القلوب الا لِکثرت الذنوب؛ دل دچار قساوت قلب مبتلا نمیشود مگر به خاطر گناه زیاد. سمت کجا بی صاحب؟ پس تا اشک نیامد، سریع به چی؟ یک چیزی، یک جایی، یک چیزی خوردم، یک چیزی گفتم، یک چیزی شنیدم، یک چیزی دیدم. اشک برای امام حسین (ع)... بعضیها یک چله میگرفتند قبل از ماه محرم، از ماه ذیقعده تا اول محرم چله میگرفتند؛ چشم پاک بشود، اشک بریزد. بابا حساب و کتاب دارد این همه داستانش را پس برای که گفتند؟
میگوید در قیامت میشود، میبیند پیامبر اکرم (ص) که دُر و الماس آوردند، میفهمد که شفاعت میکنم امتم را. ببین، یک قطره اشکی! اشکها قیمتی است. بعضی بزرگان میگویند با هر دستمالی اشکت را پاک نکن. دستمال مخصوص خودت را دفنش کنند. آیتالله مرعشی نجفی (ره) دستمال گریه داشت. نمیتوانی دستمال گریه داشته باشی؟ با دستت پاک کن؛ به صورتت نور بگیرد، جان بگیرد. اشک قیمت دارد؛ باید خوب هم خرج کنی برایش. گریهها چه زود... امیدوارم نشویم فکر کنیم همه اشکها دیگر رو به راه است. خیلی از ماها اشکم جاری میشود، باز قساوت قلب داریم. این را چه کارش کنیم؟ آقا! چشم خشک نمیشود مگر به خاطر قساوت قلب. درست است حاج آقا؟ بله. نه ندارد. نه رحمای... هر رحمی که تو این چند شب گفتیم اثر ضعف آدم گاهی اشک میریزد از سر ضعفش؛ به خاطر اینکه ضعیف است. خانم! گریه زنانه است. سریع امیدوار نشو؛ اینها قضاوت قلب ندارند، خوش به حالشان! سریع گریه میکنند. "از کجا؟" زنگ ضعیفه... موجود ضعیفم. خدا به انسانهای ضعیف اشک میدهد. اصلاً ابزار قدرتشان اشک است. بچه با اشک زنده میماند. ابزار دفاعی زن، اشک اوست. تو ضعیفی. خیلی وقتها یک خانمی اشک میریزد، تو هیئت هم اشک میریزد برای امام حسین (ع)، اما قلبش هم... آخی! آخرش هم واقعاً برای امام حسین (ع) نیست. خودش افتاده یا بالاخره از حالت ضعیفی زنانش به دقت درآمده. یک سرچ بزند تو اعمالش: گناه کردم یا نکردم؟ انشاءالله پس اشکم رو به راه خاصیتش چیست؟ اگر این حرفهای مرا کسی بفهمد، اشک بریزیم قساوت قلب، قساوت قلب از گناه است. بحث خیلی مهم است؛ حساب و کتاب دارد. وضعیت اعمال گناهمان. اشکی که اثر صفای باطن آدم نرم باشد. این اشک، آنهایی که اهل بخیه میدانند، جنسش اصلاً کلاً از چشم است. مدل بعضی... خیلی باید... خیلی آب از بینی میآید. چه کار میکنیم؟ سریع دکتر. تا وقتی هم مریضی زمینت نینداخته، باز هم دکتر نرو. درمانش را خودت انجام بده. تازه دوا درمانی که خودت تو خانه داری. این داروهای شیمیایی هم نه ها! داروهای گیاهی. اینها بعد از سه روز استفاده بشود. سه روز بدن باید با مریضی مقاومت کند. ویروس پادزهر... مریض که میشوی تا سه روز بدن باید مبارزه کند با مریضی. بعد از سه روز داروی گیاهی. زمین زد. دکتر میروی. دکتر هم داروی گیاهی. آخر آخر به عمل جراحی بار بیاید. دیگر اصلاً احتیاج به عمل جراحی. حالا آدم تا میبیند دو تا عطسه کرد، چه کار میکند؟ سریع دکتر! سریع دکتر! دکتر! سریع صدقه بده. قربانی کن. جا دارد. دریاهایی از آتش جهنم را خاموش میکند. اینجا به نظر قطره، آنجا به نظر دریا. خرج کند دکتر برود، نذر کند، توسل کند. تازه خطرناکیش به این است. روایت میفرماید وقتی دیدی چشم خشک شده، بدان این علامت نفاق است. یک: قساوت قلب. دو: چشم خشک. سه: اصرار به گناه. چهار: حرص به دنیا. جنس منافق حسین کش است. عباس کش! جنسش اصلاً طبیعتش آنقدر خطر دارد. ممکن است آدم دستش به خون امام حسین (ع) برود. این طرف ماجرا، اگر اشک داری، زود دل نبند. اشکی ارزش دارد که اثر لطیف شدن باشد، نرم شدن باشد. دل نرم. یک قوت قلب هم یک قساوت قلب. مشکلی... فیلم ببینیم؟ قوت قلب با قساوت قلب فرق میکند. دل قوی: "تو مشکل داری؟ قوی باش." قوی نیست. قوی چیست؟ راحت نگاه میکند. مشکل دارد. قوی چیست؟ این قسی است؛ قساوت قلب است. مرز بین قوت قلب با قساوت قلب خیلی مرز باریکی است. یک وقتی آدم قلدربازی میکند به اسم دین، به اسم اهل بیت (ع)، اسمش را هم میگذارد قوت قلب. "ما خیلی شیرینیم آقا!" عزیزم، در عین حالی که طاقت ندارد. همه علما، بزرگان، خصوصاً حضرت امام (ره) رضوان الله علیه. یک صلوات: اللهم صل علی محمد و آل محمد.
آهنگ... وقتی میآمدند، حشرهای میدیدند، مگس مثلاً میدیدند، سوسک... دستمالی، چیزی میزدند مگسها بروند. مگس بکشیم؟ صادر کرد: آخر عمر شیطانی را نوشتم. شهر به شهر راه میافتادم میرفتم میکشتمش، برمیگشتم. سوسک نمیکشم چون قساوت ندارم. سلمان رشدی را میکشم چون قوت دارم. رحمت کجا؟ بچه دارد، بچههایش یتیم میشوند. زن و بچههای شیطان میآید به اسم اینکه قساوت نداشته باشی قوتت را ازت میگیرد. به اسم اینکه قوت داشته باشی قساوت به خوردت میدهد. قساوت نداشته باشی قوتت را ازت میگیرد. جفت اینها را با آن کار داریم. اول الان وهابیت بنایش، عالم بر اساس چیست؟ بر اساس قوت یا قساوت؟ قساوت. قوت راه خدا. انسانهای مبارز در راه خدا از هیچی کم نمیگذارند. مثلاً طرف را بیرون میآوریم، به دندان میکشیم. "از ر... سفره درست میکنیم." خیلی قوی هستیم. جلوی چشم زن و بچهاش سرش را میبریم. بچه سه ساله را اعدام میکنیم. ۵۰ نفر را وسط میدان. خیلی قوی هستیم. به اسم قوت در دین قساوت تقلبی انداخته. اصلیترین کارهای آدم را انجام میدهد، بعد افتخار میکند. یک فیلمی منتشر شد که اینترنت شبکه سوریه این فیلم را گذاشت. با این زنانی که تو جهاد نکاح بودند، من نگاه کردم تا دو روز حالم بد بود. چه چیزها میگفت. مخالفین سوریه بود. به این گفتند چند تا زن داری؟ گفت سه تا. گفتند یکیش به ما میرسد دیگر! نامردی! بچهها میگوید که تو تونس فرستادند چند هزار دختر، به چند ده هزار بچه برگشته. جهاد نکاح است. در راه خدا! میگوید دست میگذاشت روی سرش، سه تا الله اکبر میگفت. حلال شد مادر، خواهر، دختر، در جهاد نکاح! اسم پیغمبر (ص)، اسم قرآن، اسم قوت در دین. "ما در راه خدا قوی هستیم." کربلا، به اسم قوت در دین، اهل قساوتند. از گناه، از خشکی چشم گناهی. حالا این فیلمی که الان میخواهم به شما نشان بدهم. یک سلمان نامی، وهابی بوده. بعد وقتی که شیعه میشود، پدر و مادر وهابیش به نام قوت در دین، چه بلایی سرش میآورند. به نام اینکه از دین ما خارج شدی و به خاطر خدا، پدر او در سر خودش و زن باردارش را... ببین چه کار میکند! حقانیت ما، مظلومیت خودمان. یک صلوات بفرستید: اللهم صل علی محمد و آل محمد.
برای نابودی وهابیت انشاءالله به دست آقا امام زمان (عج). یک صلوات دیگر. اشتباه کردم. آقا! ترسم از خودتان بیرون کنید با حضور این آقا. سلمان وهابی بوده. بعد مولوی وهابی بوده اشاره به مولوی بحرینی. یعنی خودتان... تا حالا چند نفر از اهل تسنن وهابی چه جوری؟ ذهن پیغمبر تو بهشت... داستان برنامهاش... برنامهی شما سردار وهابی بوده. سنی. شب عاشورای مولوی وهابی که عمامههای خاصی دارند... استغفار میکردم که خدایا ببخش. "آمدم تو این مردم." کدوماتون میتونید بابت دین و خدا از جانتون که هیچ، از ناموستون بگذرید؟ خواهرتون توی راه سیلی بخورد؟ بچه سه سالهتون؟ مولوی وهابی دارد اشک جاری میشود برای غربت و مشروعیت. یک شبش عاشورا. یک مجلس حسین (ع). متوجه میشود. سلمان که شیطان انتخاب کردم. همه بچه خانم... چی گفتی؟ اتفاقی افتاد! ۷۰ شب، ۷۰ شب و روز تو مسجد جمکران... رو کارتون خواب ولایت شوهر شما آثار وضعی هم هست. "دختر فاطمه زهرا (س)! دختر بچهات را ما حفظ میکنیم. این بچّه برای دنیا." خیلی رزمندگان. اللهم صل علی محمد و آل محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
آدم غیور بشنود... خلخال از پای زن یهودی کشیدن. بابت این که جان خلخال از پای زن یهودی... چقدر بزنه؟ پرواز میشود. جسارت تجاوز. فقط به جرم عشق فاطمه زهرا (س) به خدا! قلب ... نمیدانیم ما. نمیدانی چه خبر است سوریه؟ نمیدانی چه کار دارند میکنند این وهابیها؟ جدیدی که صادر کردند، اسم قوت قلب در دین. اصلیترین کارهای آدم. حیوانی تو کار انجام میدهد. حیوانی به بچهاش... پسرش را گرفته زده. عروس باردارش را گرفته زده. نوه سقط شده. کدام حیوان؟ اسم دین! بعد اینجا آدم یک خورده سوز کربلا را میفهمد دیگر. "به اسم دین کشتم! غربت الی الله کشتم!" بعد شهادت امام حسین (ع) چهار تا مسجد به شکرانه اینکه حسین (ع) را کشتیم، بنا کردند تو کوفه. مسجد ساختند که توانستیم حسین (ع) را بکشیم، خدا را نماز شکر خواندند. قوت قلب یعنی این: علی (ع) باشی تو میدان. کجا بگه؟ چی بگه؟ جنگ با ایران؟ امیرالمومنین (ع) سپاه اسلام. لشکر دشمن و تو پیروز شده. زنهایشان را اسیر گرفتند. امیرالمومنین (ع) دیدند که این زنها را روی خاک نشاندند. "دخترهای پادشاه، دختر یزدگرد شهربانو... چوپان! به چه حقی دختر پادشاه باید روی صندلی بنشیند؟" رئیسشان؟ همه ماجراها از آنجا شروع میشود. همانی که ماجرای کوچه را راه انداخت. "کافه ولی عادت به خاک ندارد ایشان." برگشت گفت: "دختر پادشاه فروشی نیست. خواستگار بیاید برایش ازدواج کند." امام حسین (ع) همین آقا را آوردند خواستگاری که: "از دست من... از شهربانو." شهربانو گفتی؟ "شب خواب رسول الله (ص) را دیدم و مادرت فاطمه زهرا (س). مادرت مرا بغل کرد." چه میخواستند بکنند؟ اگر علی (ع) نبود. علی (ع) بود، همسر امام (ع)، عروس امام (ع)، مادر امام (ع)، مادر امام سجاد (ع). به کنیزی که با برترین وضع، بدترین بلا را سرش میآوردند. الله اکبر! امشب دیگر حال حرف زدن نیست. بریم، بریم کربلا. کربلا. تا وقتی عباس (ع) بود، همه چی بود. نسخه کپی برابر اصل امیرالمومنین (ع). اوج قوت بدون ذرهای قساوت. علی (ع) میرفت تو میدان جنگ. مردانه میجنگید. بچههایی که یتیم شده بودند،_؟_ شب میرفت پشت در خون خانه. این یعنی قوت بدون قساوت. دید پیرزنه داره آب میبره تو خانه: "کپی بزن. آب بده من. کمکت کنم بیارم." برد منزل. رفت لب تنور صورتش را میگرفت تو آتش. "علی (ع)! بکش. یک وقت حق یتیم نخوریها!" "ما دیگر کار دیگری نداریم." "الهی خیر ببینی!" "ولی الهی خیر نبیند این علی." "گریه کرد: مادر دعا کن برای علی (ع)." "علی عاقبت بخیر بشود." این قوت بدون قساوت. این همان است که تو خانه عباس است. این همان است که تو خانه عباس است. دشمن همان اندازه که دشمن از او میترسد، پناه دل بچههای دشمن از او نه ترس دارد؛ بوس به سمت او میاندازند، بهش امیدوارند، بهش دل بستهاند. ذره اخمش را باور ندارد. ذره اخم عباس را نمیبیند. الله اکبر! لا اله الا الله. خدایا! شب تاسوعاست. فیلمی که پخش شد. هم مدینه رفتیم، هم کربلا رفتیم. فقط بگویم چشم عباس را دور دیدند. به خدا. علی (ع)... عباس بود. علم اگر از دست علمدار زمین نمیخورد دگر، کسی به زیر تازیانهها نمیمرد. همه ماجرا از آن وقتی شروع شد که علم از دست علمدار زمین افتاد. از وقتی علم حسین (ع) زمین خورد، دشمن دیگر بیحیا شد. به خیمههای حسین (ع) باز شد. لا اله الا الله. لا اله الا الله. وقتی علی اکبر (ع) زمین خورد، زینب (س) آمد تو میدان. رفت بالای جسد علی اکبر (ع). ولی دیگر عباس که... وقتی که زینب (س) بالا سر علی اکبر (ع) بود، هنوز عباس... دیگر وقتی عباس نیست، زینب هم میرود. کربلا رفت. خیمهگاه رفتهاند. دیدی وارد ابوالفضل العباس (ع)؟ خیمه عباسش را جلوی در زده بود. تا هم دشمن بترسد، هم دوست. عباس به همان میزان که برای دشمن ترسآور است، امیدبخش هم هست. همه امید این بچهها به عمو عباس است. خیمه را پای خودش بناست. روی پایش ایستاده. سر از خیمه ها آوردند بیرون ببینند چه خبر شده. دیدند خیمه عمو افتاد. یعنی هم دشمن امیدوار شد، هم دوست ناامید شد.
السلام علیک یا ابا الفضل العباس (ع)، و ارواح التی علیک حلّت من سلام الله ابدا ما بقیت و بقی اللیل و النهار. ولا جعل الله... ولا جعله السلام علیک یا ساقی حرم الحسین (ع).
وقتی از خیمه ساقی لشکر کم شد،
وقتی از خیمه تو ساقی لشکر کم شد،
از سر اهل حرم، این همه معجر کم شد.
من جون ندارم با تو از علقمه برخاست.
"ادرکنی" تا صدای عباس از کنار علقمه آمد، غم برخاست. "ارکنی!"
گهواره صدای علی اصغر (ع) کم شد.
مادرم رفت، پدر بود. پدر رفت. حسن از من امروز یکجا دو برادر کم شد.
امام حسین (ع) خیلی شنیدی، موقع شهادت امام... نشست کنار بدن برادر. شروع کرد گریه کردن. امام حسن (ع) فرمود: "عزیز دلم، برای چی گریه میکنی؟" عرض داشت: "منم داداشی مثل تو را دارم از دست میدهم." امام حسن (ع) فرمود: "داداش حسین!" حسین (ع) بعد از امام حسن (ع) تا آخر عمر عطر استفاده نکرد. "من هنوز عزادارم. کمرم شکست. پاره پاره..." روزی میخواهم بگویم: "حسین جان! شما بعدش هم شهیدت کردند رفتی. امان از دل زینب!" یک بار هم کنار حسین (ع)، سرش شکست. حسین (ع)...
در حال بارگذاری نظرات...