‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الآن الی قیام یوم الدین. رب اشرح لی صدری و یسرلی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی.
در ادامه، مرحوم آیتالله شاهآبادی میفرمایند که از تصدیق آیه شریفه «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا» و تکمیل آن به قول ایزد تعالی «و اذکروا نعمت الله علیکم» چنین استفاده میشود که خداوند عالم، قرآن مجید را که حبلالله است، از عرش الرحمان نازل فرموده بر عرش اخوت انسان. تا فهمیده شود که مستقر قرآن و نوامیس الهیه، جامعه اخوت مسلمین است. البته نمیتوان قرآن عظیم را به انفراد نگهداری نمود، بلکه باید به ایادی متحده جامعه اخوت انسانیت، مانند تاج کرامت بر سر نهاد و همای سعادت دنیا و آخرت گردد. بحث انسانیت داشتن که خیلی بحث مهمی است.
میفرماید که اول آیه گفته «و اعتصموا بحبل الله جمیعاً» و آخر آیه گفته «و اذکروا نعمت الله علیکم». قرآن، حبلالله، رشته اتصال بندهها به خداست. خدا قرآن را از کجا فرستاده؟ از عرش الرحمان. به کجا فرستاده خدا قرآن را؟ به کجا فرستاده آخه؟ ما همه میپرسیم خدا قرآن را از کجا فرستاده؟ به کجا فرستاده؟ برای کجا فرستاده؟ در کجا فرستاده؟ خدا قرآن را در قلب پیغمبر فرستاده؟ به کجا فرستاده؟ ایشان میفرماید به عرش اخوت. از امروز یک هشتگ جدیدی توی بحث باز میشود به اسم «عرش اخوت». چهار تا پایه دارد. عرش اخوت چهار تا پایش چیست؟ و هرکدام از این پایهها را مفصل توضیح میدهند که یک چارت عجیب غریبی هم هست.
خب، خدا پس قرآن را فرستاده، هم قرآن و هم احکامش را، به تعبیر ایشان نوامیس الهیه. ناموس خدا اینها را به کجا فرستاده؟ به جامعه اخوت مسلمین، عرش اخوت انسان. قرآن تنهایی نمیشود نگه داشت. قرآن برای انسان است و انسانیت. جامعه انسانیت تکّی هم نمیشود قرآن را نگه داشت. قرآن برای تکتک ما یعنی برای فرد نازل نشده، برای همه ما نازل شده. همه ما کِی میتوانیم باشیم قرآن را بگیریم، عملی بکنیم؟ وقتی که همه با هم یکی بشویم. خب این کلیتش که حالا بحثهای جلسات قبلم است. این را باید همه با هم جمع بشوند، مثل تاج بگذارند به سرشان تا دنیا و آخرتشان آباد بشود. خب این بحث اینجا، بریم سراغ حرفهای خودمان.
وجدان نداشته باشیم که کم خواندهاید. بحث اصلی همین است، سر اینکه ما نگاهمان به انسان چیست و جامعه. یک پیامی آمده که آقا ما میخواهیم یک سری جلساتی بگذاریم برای اینکه آماده کنیم به سمت انتخابات و اینا. دانشگاه پیام دادند. بعد فلانی پیشنهادش چیست؟ ما جلسات اول نمیخواهیم حرف از انتخابات بزنیم. چی بگوییم؟ بعد خورد خورد بریم سمت انتخابات. ساختار سیاسی، ساختار سیاسی براتون بگویم خیلی... و بحثهای تحلیل روزمان هم از تویش درمیآید که الان وضعیت چیست و چکار کنیم. درددل دارم و یک کمی هم گلایه دارم.
خب، خیلی حرفها اینجا زده میشود. حالا با شوخی و خنده و مسخرهبازی این حرفها دور هم. حالا اینکه اقتضای جلسه است و بالاخره دورهمی ما میگوییم میخندیم. آنی که هیچی گرفته نشود این دردناک است.
ما آخرین جلسهای که قبل تعطیلات داشتیم که روز فکر کنم بیست و سوم ماه رمضان میشد کنار مزار شهدا، آنجا یک بحث مهمی با هم داشتیم که بعدش سه چهار ماهی دانشگاه، دانشگاه تعطیل. آنجا بحث اینکه آقا فرموده بودند که آرایش جنگی بگیرید. ما یک توضیح مفصلی دادیم و فرض کردیم که فضای دانشگاه فضای آرایش جنگی نیست و این هم که آرایش جنگی بگیریم چیست، چکار باید بکنیم؟ اصلاً فضای جنگی چیست؟ اینها را توضیح دادیم. خب، بحمدالله اصلاً شنیده نشد. خلاصه گوشیها دایورت بوده ظاهراً آن ایام و مطلب جدی گرفته نشد. خیلی حرفها لابهلا زده میشود که اگر جدی گرفته بشود خیلی اتفاقات میافتد. رهبری، یعنی طرح ایشان گاهی دو سال سه سال قبل، یک راهی باز میکند، یک دریچهای که باید جدی گرفته بشود. انگار یک نکته مهمی را آقا!
اولی که این دولت رأی مجدد آورده بود، شاید در اولین جلسه رسمی بود به نظرم که با این دولت و مجموعه سران نظام داشتند یک جملهای گفتند. خیلی این جمله مهم بود. چند روز بعد از رأی آوردن اینها در حرم امام یک شاهکلیدی را فرمودند. فرمودند که وقایع دهه ۶۰ مظلوم واقع شد، جای جلاد و شهید عوض شد. چند روز بعدش در ماه رمضان ایشان باز یک نکته کلیدی فرمودند. فرمودند که به دولت و آن شخص منتخب و اینها فرمودند که مراقبت بکنید حوادث دهه ۶۰ تکرار نشود.
جدی نمیگیریم؟ بعد زمین را گم میکنی، نابود میشویم. و رهبری هم دیگر مثلاً داده توی دنده خلاص و همه با هم میرویم. هیچکس هم به هیچکس نیست. اینجوری نیست. ما اگر زمین را بفهمیم، شرایط را درک بکنیم، خیلی فضا عوض میشود. رهبری کد دارد میدهد به اینکه این دولت فعلی مجموعهای است از... برای این دولت هم چهار تا عرش، یعنی این عرش بر چهار پایه سوار است. سه تایش زر و زور و تزویر است و یکیش هم زَرّه اشاره به کنایه از حماقت یا بیبصیرتی است. زر و زر و زور و تزویر بنا شده. لذا تنها مدل اجراییشان و تنها کاری که بلدند ساخت کوکتل مولوتوف است.
بروم درددل زیاد. این دولت را باید امتداد سیاسی و اجتماعیِ گرگان و گروهک منافقین تعریف کرد. حرفهای رهبری: «شهید عوض شد». در چی؟ در دوره انتخابات. چرا باید یک مجموعه برای اینکه رأی بیاورد حمایت بکند از ارگان منافقین و اعدام اینها را سر دست بگیرد برای اینکه بیاید رسماً بگوید که آقا چهل سال اعدام کردی چی شد؟ یک حرفی است که کاندیدای منتخب که چهار سال مملکت دستش بوده باهاش میخواهد رأی بیاورد. برای رسانههای سعودی و هم برای ارگان منافقین و همه: «چهل سال اعدام کردی چی؟»
بعد چرا این کلیدواژه؟ چرا باید از سال ۹۵ مثلاً فایل صوتی کسی منتشر بشود که علیه ادامه منافقین دارد حرف میزند؟ این جبهه مشترک دقیقاً دارد چکار میکند؟ چرا باید سال ۹۶ وقتی اینها جلسه خیلی وسیعی دارند، همه با روسری بنفش بیایند؟ بحث اصلاً بحث رأی مردم نیست. نباید اینها را با هم قاطی بکنیم. بعضیها هی میآیند میگویند آها! ببین اینهایی که رأی دادند، ببوسیم! اینها بالاخره پرشور کردند انتخابات را. مگر رهبری چیزی غیر از این فرمودند که آقا تشویق کنید همه بیایند رأی بدهند؟ اصل اینکه دعوت شد، مردم آمدند. مردم را نباید ملامت کرد بابت اینکه رأی دادند. افرادی هم که کاتالیزور بودند برای اینکه مردم بیایند رأی بدهند، ملامت مردم و رأی و اینها نیست. ۲۴ میلیون فلان رأی دادند، این هم وضعیت فعلی. اصلاً این نگاه، نگاه تمدنی ندارد. این بابا، این اگر بود... اگر این اینجور طیف بودند قطعاً توی تشکیلات خوارج سر در میآوردند. یک جور آدم راهبردی امیرالمؤمنین ندارد. محدودهاش هم خیلی محدود است. یعنی ذهنش همیشه فضایش بسته است. یعنی اینجا دیگر بس است، دیگر اینقدر دیگر بسته بسته. خیلی محدود محدود.
گرفتن وسیع دایره انقلابیون وسیع، دایره مردم طرفدار نظام وسیع، همه آنهایی که به حرف سلبریتی آمدند رأی دادند مال این نظاماند. خود این سلبریتیها آخر به نفع نظام کار کردند، چه بخواهند چه نخواهند، چه بدانند چه ندانند. از دایره بیرون نمیکنیم، فحششان هم نمیدهیم، حوزه نمیگیریم. مشکل با سلبریتیها چیزهای دیگری است. مشکل سر بیتقوایی است که طرف یا نمیفهمد، صلاحیت برای مرجعیت فکری و رسانهای نداری. جایگاه مشکل سر این است. به نفع نظام است چون آدمِ نظام است. نقشه دستمان نباشد خصوصاً کی نقش دستش نباشد؟ مردم. نه من و شما. من و شما وقتی نقشه را نشناسیم این اصل ماجرای باخت از اینجاست. بدبختی از اینجا شروع میشود.
توی این ایام بچهحزباللهی نشسته در نقد رهبری: «رهبری که معصوم نیست.» جملات بعدی! این نمیداند این ساختار چه ساختاری است. بحث حالا منافقین وقتی من میگویم این ارگان منافقین اینقدر مثلاً تشکیلات جدی است. یکی اینجوری میتواند نظام فلج کند. ابعاد مختلفی دارد. امام خیلی روی اینها تأکید داشت. بروید مطالعه بکنید. جلد آخر صحیفه امام چند تا واژه تویش واژههای کلیدی دارد. یکیش اسلام آمریکایی است، یکی لیبرالهاست، یکی هم اتحاد منافقین و لیبرالهاست. یکی از آن جملات عجیب و غریب امام این است که میفرمایند که این لیبرالها که مثلاً ظاهرشان بازرگان بود. طیف بازرگان که خیلی مثلاً آدمهای شیک و شیک شیك و پيك و چک و رگ و مرتب و اینها دیده میشدند، خیلی آدمهای فانتزی. امام میفرماید آخرش اینها با آن منافقینی که سر سفره افطار سرِ طرف را جلوی چشم زن و بچهاش میبریدند، آن منافقین جنایتکار با این لیبرالها دست تو دست هم از کشور فرار کردند! بفهم! لیبرالها با منافقین هیچ فرقی نمیکنند. بفهم! پشت این کراوات طناب دارد. ببین!
نفهمی! همین شما اگر حالیتان بشود ما، یعنی من و شما و همه همینهایی که خودمان را خاص میدانیم، اگر بفهمیم نقشه را. حالا «حالیت» واژه خوبی است، امشب محکمتر حرف میزنم. اگر بفهمیم، راه باز میشود. بعد وقتی یک سال قبل رهبری میگوید آرایش جنگی بگیرید، آرایش جنگیات را میگیری. رهبری لازم نیست بیاید کمربند انتحاری ببندد بکشد از اینجا رد نشوید. وقتی سنگر نگرفتی، رهبری میآید سنگر بگیرد. باید انتحاری بکشد همانجا همه چیز منفجر بشود که از اینجا کسی رد نشود.
وضعیت فعلی. شنیدم که درس خارج رهبری هر روز پیگیری میکنم و به محض اینکه متنش منتشر میشود میخوانم. اول صحبتهای رهبری که خب دیروز خیلی صحبتهای خاصی بود در مورد اخلاص و عمل به وظیفه و بصیرت امام و اینها. صحبت کرده بودند که فرمودند که امام در بین علمای معاصر ما که قطعاً بینظیر بود، در طول تاریخ هم کمنظیر بود. ما که سیاسی بودیم، دستاندرکار بودیم، حرفهای امام را نمیفهمیدیم. چکار میکردیم؟ بابا، کسی که رسماً از تاریخ امام حسن فقط بخش صلحش را عاشق است: عقبنشینی کردن و وادادن. اینها کلاً اصلاً دلشان میرود. ائمه را جدید ساخته. معلوم است نقشه وقتی دست من و شما نیست این اتفاق میافتد.
نقشه چیست؟ «ببندی کار به اینجا نرسد، نتوانند اصلاً این تقابل شکل نگیرد.» زمین بازی را تو باید تعریف بکنی. ما کجا درگیر بشویم؟ ما سر چه مفاهیمی باید با هم درگیر بشویم؟ من میخواهم براتون سخنرانی رهبری را بیاورم از ۲۰ سال پیش. چقدر ایشان سخنرانی دارد. کار کردم، وقت گذاشتم، مطالعه کردم. من گیر اصلی را الان توی مملکت و وضعیت فعلی خودم و ماها که اینجا نشستیم میدانم. اینها واقعاً نمیدانم کدام احمق بود. نفر میآمد به ما گفت کار سیاسی کردن یعنی فحش دادن، توی فوتوشاپ عکس رئیسجمهور را با ابوالحسن بنی صدر یکی کردن. یعنی اینها نمیدانم کدام احمقی به ما یاد داد کار سیاسی یعنی فحشکش کردن. و این کار سیاسی، یک ذره ادراک سیاسی، فقه سیاسی اهل بیت، تاریخ سیاسی اهل بیت تعطیل! بحمدالله نقشه دستشان است. میفهمند. شاید چیزهایی که میگویند شاید یک کم مطابقت با واقع داشته باشد. خطرها را میگویند. میگوید از این کانال میزنند. اینجور باید جلویش را ببندیم.
خیلی فضا عوض میشود. خیلی کارها میتوانیم بکنیم. دولت دست ما نیست. دولت لازم نیست دست شما باشد. گفتمان مال شماست. شما میسازید. دولت نمیتواند عملی نکند. رهبری شاید ۲۰ بار ایشان گفته: «مسئولی بزند دیگه ننه بابا ندارد.» ننه بزرگ! چشمش این فلان فلان! تشبیه کردن رهبری در مورد شما. گفتمانسازی کن! نهضت علمی، نهضت نرمافزاری. توی این مملکت اصلاً طرفدار میبینید دیگر کتابخانه حوزه رسمی کسی است که مطالب عجیب و غریبی دارد. از قبل دوران ریاست جمهوری منتشر شد. دوران ارتش ایشان که چکارها نمیکرد و ماجرایی که داشته. آن هم حالا فعلاً لازم نیست بهش کار داشته باشیم.
من آمدم علم نهضت نرمافزاری را دست گرفتم. گفتمانسازی کردم. الان هر دولت و مسئولی هم که ضد ماست و ضد این حرفهاست، میآید مجبور است که الکی هم شده حمایت کند. با آن روزی که ایشان اواخر دهه ۷۰ که از دانشگاه امیرکبیر هم شروع شد، چون این بحثها کار کردند بعضی رفقای ما. متن ماجرا جنبش نرمافزاری. اصل حرکت از دانشگاه امیرکبیر بوده برای بچهها. رفقای ما از امیرکبیر جدی شروع کردند. اواخر دهه ۷۰ که رهبری آن موضوع را گرفت: «اصلاً نرمافزاری یعنی چی؟ کجا نهضت نرمافزاری رفته بودند نرمافزار تولید میکردند؟» نهضت نرمافزاری. نرمافزاری. نهضت نرمافزاری. سختافزاری. دانشجو کاری که میتواند بکند گفتمانسازی است. نشریات شما و این هم پیجهای دست شما و آن هم کانالها و این هم ابزارهایی که ما داریم.
آخرین تجمعتان کی بود؟ برای چی؟ معمولاً تجمعات ما اختاپوسی آمده توی دانشگاه یا به مرجان آتش بزنیم، این تجمعات ماست. بیا حجاب را دانلود مطالبه کن. حجاب یک موضوعی است. بگیریم، جلاد و شهید عوض میشود. ولی وقتی دارد منافقین دارند معتبر میشوند، وقتی حرفهای منافقین دارد از رسمیترین رسانهها پمپاژ میشود. پمپاژ میشود یعنی دارد گفتمان میشود. بعد مثلاً بحث اعدام گفتمان رسمی و غالب میشود. برجام! حاج آقا فلانی توی قبرستان جواب آتش میزنی. نقاط حساسی که جبههبندی سنگر! شفافتر صحبت بکنم. خیلی مسائل.
الان خداوکیلی بنشینیم مطالعه بکنیم حساسیتهای رهبری با حساسیتهای خودمان مقایسه کنیم. آقا نسبت به چیا حساس است؟ خط قرمزها را چی میداند؟ دیشب من توی این پیامکها دیدم وظیفه اصلی دولت اسلامی است، در مورد کارخانههایی بود که تبدیل به برج میکند. چند تا شما راهپیمایی، تظاهرات، همایش، تجمع راه انداختید بگویید آقا ما پنج تا کارخانه توی مشهد سراغ گرفتیم، برجش تپل بزنیم که قشنگ فردوسی زدند. آباد کردند ننه بابای فلانی را. خیلی نکته دارد. تجمع ۵۰ نفره توی دانشگاه راه میاندازیم، ممکن است حتی توی رسانههای داخلی بازنشر پیدا نکند ولی خبرش به رئیسجمهور آمریکا میرسد، توی تصمیمات او دخالت دارد. خیلی ماجرا را شل و ول گرفتیم.
خیلی حالا این جلسه که بنده خدمت شما هستم الان لااقل من در طول هفته چهار تا جلسه را یا کنسل کردم یا قول رد دادم، یعنی نپذیرفتم. یک کم اصرار داشتند قبول نکردم. اصل ماجرا آنسوی مرگ همش فان بود. چه اتفاقی افتاد توی مهسا که پیام از علما و فضلا و بزرگان و این ور و آن ور، پیامهایی که میآید و برخی از اینها گفتم آقا! فلانی انتقاد ندارد. نمیگوید چقدر گفتی خندیدیم! گفت نه، اصلاً اصل کار را تو کردی. سری ملائکه دارم میآید میخواهم ببرم. فایلهای صوتی سیاحت غرب دیده بود، ساخته بود. صدای باد میآمد یا مردم داشت میگذاشت و صدای مثلاً ملاّت ؟ درست میکرد. بگو بخنده و اینها. نامحسوسی داری نابود میکنی طرف را یک ماه دو ماه شش ماه. کل فضای فکری دارد عوض میشود. شما فضای خودمان را ببین. رفاقتها و صمیمیتها را که نبود. اگر هیأت نباشم نیست، علاف نیست. صد تا برنامه کار دیگر هم دارد. بخندیم. زده میشود، گرفته بشود. موت!
سنگرهای اصلی را ول کردیم. سنگر اصلی را ول کردیم. با هم باشیم. باید یک جاهایی با هم اقدام کنیم برای چیزهایی که کسی اقدام نمیکند. چرا همش نشستی یک کسی یک فحشی بدهد بعد تو هم بیا پشت بندش لایکش کنی؟ تو هم فلان جا ربا توی مملکت ما به خاطر باگهای ساختاری که درست نمیشود، جمع میشود. توی مملکت عزیزی که اقتصاددان گفت. به ما این را گفت. گروه راهکار: «اگر مردم بدانند بانک یک ساله جمع میشود.» راهکار بسیار سادهساز و کار اجرایی دارد که آن بحثش فرق میکند. ادبیات علمی میگوید: «الان توی دنیا مثلاً اپل و مایکروسافت و چی و چی و چی اینها مگر میروند بانک وام میگیرند؟» بانک وام بگیرید. بانک وام بگیرید. ساختار مسخره، ابلهانه توی این مملکت. کدام بانک؟ همان بانکی که آی بله! بانکی که ۸۸ درصد پولش دست ۲ درصد است، کسانی که آنجا مشترکین بانک هستند. ۸۸ درصد پول گردشاش دست اینهاست. بعد رهبری تعبیر غلط میکند را که در مورد آمریکا به کار میبرند: «بانک غلط میکند که میآید بنگاهداری میکند.» فلان بانک خریده که الان اسم نمیبرم. «بانک غلط میکند میآید بنگاهداری میکند.» وزیر خارجه صاف میکرد بانک نکن. وزیر خارجه! مردمی که با بانک بار آوردی بعد میگویی تولید پول میذاره ؟. ما به ما سود میگیرد. کار فرهنگی که با اقتصاد بلایی که سر مردم درآوردی، بعد میگویی مقاومتی و بصیرتافزایی. مردم باید شعورشان بالا برود. این بنده خدا گفت آقا اقتصاددان، مردم اگر فردا صبح همه کسانی که پول دارند بانک ملی بریزند پولشان را از توی حساب در بیاورند، بانک ملی ۴۰ درصد کسری دارد که پول اینها را برگرداند.
حجم نقدینگی که دارد تولید میشود. حالا آمارهایش را به من گفت. من فقط حجم نقدینگی را میدانم. نقدینگی وقتی شما تولید نداری، ساز و کار نداری. دولت هم نداری، دانشگاه داری! بس است دیگر! شما امیرالمؤمنین ۵۰ تا میخواهم. بس است دیگر. وضعیت بانک و نقدینگی کجا میرود؟ میرود به سمت دلار، سکه و خانه و ماشین. تورم بیشتر. هرچه پول نقدینگی که زیاد است، پولی که دست مردم بیشتر از پول آن ما به ازایی که بانک مرکزی دارد. ۹۵ ۹۶ بود گفت اگر فقط یک روز همه مردم بخواهند با هم بیایند بانک و پولهایشان را بردارند، جمهوری اسلامی که کلاً هیچ ارزشی ندارد. اندازه کود گوسفند ارزش دارد. نام امام گفتیم کسی میخواهد کارخانه راه بیندازد ما حمایت مالی میکنیم. بورس، سرمایهگذاری، سهام. حالا باید بیاورم این رفیق بزرگوارمان اینجا شرح بدهد برای شما. شبکه یک. وقتی گفتم چهار تا فیلمبردار که فیلمبرداری میکردند این را. که گفتم وقتی بلند شدم بروم، سه تا از اینها دوربین را ول کردند دنبال من راه افتادند: «این چی بود گفتی؟»
بانک ولش کن. بانکداری نباید بکند. زمین بخرد و بچاپد و بخورد و ببرد. پول اگر بیاید توی تولید یعنی این شکلی: «کارخانه است. پتروشیمی کجاست؟ آن کجاست؟» این گفت که این کارخانه نخدوزی برای عمامه و عبا توی قم. کارخانه آمده گفته من ۲۰ میلیون پول میخواهم که کارخانه راه بیندازم. ۲۰ میلیون چند تا ۵۰۰ تومانی است؟ پیدا میشود ۱۰ برابر. ۵۰۰ تومانی که طلا و ارز و اینها داریم. ۴۰ تا ۵۰۰ تومان جمع کردیم. سهام کارخانه را به اینها دادیم. توی شش ماه کمیته امداد بردیم توی این سیستم بخوری ؟. من پول واسهات سهام میخرم. البته هرچه تعداد افراد بیشتر باشد توی یک کارخانه، سهام کم میشود. سود افراد هم میآید پایین ولی مسئله چیست؟ مسئله این است که وقتی دیگر کسی میخواهد کار راه بیندازد، بهش نمیگویند برو وام بگیر بانک هیئتیه. اینها پول میدهند نشان میدهند. ساخت النگو میفروشد، چی میفروشد. کارخانه تو هم راه میافتد. این هم سال دیگر ۵۰۰ میلیون داری. مسخره کردی. سرمایهدار شده یک ساله. اینقدر گیرش آمده. عرش اخوت. عکس اخوت! چقدر پول داری بریم کارخانه را راه بیندازیم؟
عجب فیلمی بود این فیلم منطقه پرواز ممنوع. آدمهای باشعور مملکت، نخبگان. بفرستیم یکی شمایی چهارشنبه به دانشگاه میروم و حساب کردن و از دایره نخبگان خارج. خیلی خوب بود. شعاره دیگر. نزول شعار نیست. ببر، پلنگ، نمیدانم چکار میکردند یوزپلنگ ایرانی. توهم و شعار و اینهاست. وقتی نگاه میکردم خدایا دانشآموز اسکول پرورش میدهیم. فرمانده شدند. ۱۷ سال دیگر داشتیم دیگر. ۳۰ سال سابقه دارد، بازم به حسابش نمیآورند. فرمانده محسوبش کنم. ۱۵ ۱۶ ساله. وقتی که چی؟ مهتاب گم شد اسمش. وقتی ما گم میشود. بیشتر معلوم بشود چقدر مطالعه دارم. ۱۵ ۱۶ سالش. تخریبچی. یک سپاه و یک عملیات و دو تا تخریبچی. بچه ۱۵ ساله را برای ۳۰ سال تجربه دارد. کلی روحیه دارد، انرژی دارد. چی شد؟ پیدا کرد. چکار کردند؟ چرا توی سر ما خورد؟ چقدر اسیر عراقی گرفته. خواندید دیگر. اینها نه. دایناسوری هفته اخیر. دایناسور بزرگوار بیا یک دور دیگر با هم بریم.
روح ایمان را امام زنده کرد. ما را امام به ما حالی کرد ما آدمیم. زندگی که با بانک اداره بشود. پول بگذاری بعد ماه به ماه بروی برداری این واقعاً با اصطبل چه فرقی میکند؟ بعد دقیقاً توی بانک چی میگردی؟ مضاربه. مضاربه یعنی چی؟ حمایت میکنم از کار یک نفری به میزانی که سود میآید منم سهم دارم. الان فقط سود است. پولی که گذاشتی از دست کیست؟ بانک قرض الحسنه فلان جا گذاشتم. هیچ سودی هم ندارد. پولم کامل در گردش است. هرکه وام میخواهد، وام درست و درمون بهش میدهم. قرض الحسنه. حساب نداریم. آخوند را بساز. حرف هیئت مطرح بشود، سبک زندگی اقتصادی هیئتمان را عوض کنیم. هیئت بنویس. بیاییم بنشینیم دور هم یک حرفی بزنیم بخندیم بعد باز بریم. توی هفته بعد مسخره بازی با پول من.
گفتم صهیونیستها اگر یک صهیونیست را توی هلند ول کنی بخواهد برود یک خمیردندان بخرد، کل هلند را میگردد تا خمیردندان را از یک صهیونیست بخرد. اگر پیدا نکند میرود فرانسه میخرد. برای چی؟ باید این ۱۰ سنت غیر یهودی باشد. من مسئولم پیش خدا. مسئول. وسواس داشته باشی این دستش از جلو دماغش رد نمیشود؟ بانک مال من است. دانشگاه آزادم که تا ابد دارم نیرو برات تربیت میکنم. مسئول دارم واست میسازم. همهتان هم محتاج همین سودی که بهت میدهم. یارانه ت هم بگذار بماند که شش ماه بعد سودش بیشتر بشود. لبیک اللهم لبیک، آمپول نزول. بدبختها لب مکه. آن وقتهایی که یخچال و اینها راحتتر میشد آورد. یخچال ساید بای ساید خریده بود. وقتی برگشته بودم پشت یخچال نوشته بود که مقصود تویی، کعبه و بتخانه بهانه.
وقتی شما شهریه طلبت آلوده شد به بانک، هیئت آلوده شد به بانک. هیئت میخواهد راه بیندازد میرود از بانک وام میگیرد. محرم امسال یک ۳۰ میلیون وام گرفتیم. چند چندی با خودت؟ خیلی از آفات حل میشود. بعد الان هی فحش میدهی چرا دولت گران کرده؟ مسئله این است. گرانی ارزانی اصلاً به آن کار ندارم. آقا دولت پول ندارد. دانشکده با همدیگر دعوا کنیم. آن ور سنگر دولت توی خیابان نظام که داریم بحمدالله زحمت بکشیم بهش میرسیم. نداشته باشند. وضعیت دولت نون برای مردم میشود. کمک کردن به مردم. از سیل نجات بدی. بابا این سیل مردم را نجات میدهند، دولت ایست! چطور توی زلزله کسی نیست؟ توی سیل کسی نیست؟ توی بنزین هم کسی نیست؟ بنزین گران نشود انواع و اقسام حرکات دست و بدن و اینها فوتبال! دقت کن! داداش داری اشتباه میزنی. اینها وقتی که رشد کرد. اوج این ماجرا. رهبری آمده دیدار با تولیدکننده. میگویم خط اینجاست. سنگر این است. میشناسیم کارتون را دیگر. ماههای اول یک چهار تا همایشی هم بود بین نمیدانم صنعت و فلان و اینها. در مرز سقوطی. من که خدا نگهمان دارد. دولت که کلاً تعطیل و نظام و اینها که هیچی دیگر ول کردیم ببینیم چی میشود. جمهوری اسلامی سقوط ادامه دارد. دولت نظام باشد. انشاءالله شنبه میآیم.
خیلی الان به نفع ماست. دولت همه جاهایی که با دست میگرفته با شعارهای لیبرالیسم سوخته. وقتی گفتمان لیبرالها سوخته یعنی الان فضا، فضای من و تو است. ول کرد. فعالیتهای اقتصادی دارند. جلسه کارهای مختلف. حمایت کردیم. چقدر از این بچههایمان مثلاً طرف مال روستایی است. آنجا مثلاً نمیدانم انگور ارزان است. چه میدانم کشک روغن دارد. بخشی از آداب زیستن، سبک زندگی این است که پولت را کجا خرج کنی. یک روایت فوقالعادهای گوش بده دیوانه بشی. به ابوذر میفرماید: «لا تأکل طعام الفاسقین.» غذای فاسقین را نخور. فاسق اینجوری لقمهات را نخورند ؟. نانات نباید برود توی جیب فاسق. تو چه مکانیسم اقتصادی دارد میافتد؟
یک مجموعهای دارد فعال میشود با این که نان را فقط از فلانی میگیرم. نگفتند کمک کند. نمیدانیم فاطمه زهرا به خاطر همین همینها به شهادت رسید. در مورد اخوت امیرالمؤمنین با پیامبر اکرم. این طلبتان باشد. من یک ۱۰ ۱۵ صفحه فیش آورده بودم امشب که نتوانستم بخوانم. محشر این بحث علی و پیغمبر. با هم داداش بودند. یعنی شب رسیده خانه زنگ بزن استیکر و ایموجی قلب میفرستادند. امیر علی میرفت خانه پیغمبر، میگفت علی رسیدی چرا دینآف شدی ? دین آف شدی جواب نمیدهی. اخوت پیغمبر و امیرالمؤمنین بود. اخوت پیغمبر، امیرالمؤمنین میخوانم براتون. یعنی پیغمبر پرسید کی حاضر است جلو بایستد فدا بشود من کارهایم پیش برود؟ اخوت یعنی این. علی ۱۰ ساله پا شد گفت من.
این یک مطلب یادم بماند. شما یادم بندازید. یک مطلب هم یک ویژگیهای امیرالمؤمنین توی نهجالبلاغه به نظرم حکمت ۲۸۹. برادری در راه خدا. داشتم ۱۱ ۱۲ تا ویژگی دارد آدمی که میخواهد برادر بشود برای علی. عرش اخوتی که ایشان فرمود کار را بیندازیم برای امام زمان. این ۱۱ تا روایت را با هم میخوانیم بحث میکنیم. اینها باشد طلبتان. کلیت بحثمان به این بود که الان داریم کارمان تمام میشود. انشاءالله همین اگر پیش برود هیچی از ما نخواهد ماند. کال درست نخواهد شد. خلاصه حرفمان خیلی هم فحش و رئیسجمهور و دولت و سلبریتیها و رأی و فلان و اینها ندیم. معضل اصلی همین کارهایی است که نکردیم. بکنیم. همین کارهایی که یک هیئت میتواند با هم جمع بشود. عشق اهل بیت، آن اخلاص، آن عیسی، آن فداکاری. میتواند یک مجموعه راه بیندازد که ما داریم و هیچکس دیگر ندارد. دوران جنگ بنیصدر نکبت. ببین آبادان را هم گرفتند. لرستان را هم گرفتند. گور به گور بشی الهی. همدان قزوین را هم گرفتند. فحش بدیم دیگر. انشاءالله تهران جماران که رفت. ملت به یاد امام خوبیها. این توهم و این نکبتی که افتاده به وجود ماها.
انتخابات. یک ماجرایی از مرحوم عالینسب هست. این وقت نشد براتون این هفته میخواستم بگویم. آدمی من گیر آوردم. خدا رحمت کند. محشر این آدم. چقدر غریب است. مرحوم آقای عالینسب کی او رئیس توی دولت اول انقلاب مسئولیت داشت و زنده بود. دولت مصدق هم مسئولیت داشت. وزیر مصدق. ۹۰ سال عمر کرد آقا. این آدم محشر. یادم دیوانهکننده است. مهندس امام. پروازشان میخواست بیاید ایران سال ۵۷. آقای عالینسب حالا دیگر آن ؟ میلیاردر بوده و هیچی هم برای خودش نداشته و فقط هم اقتصاد اینها را راه میانداخته. کارخانه فقط ۵۰۰ هزار تومان آن موقع نذر کرده بود که هواپیمای امام سالم بنشیند. سال ۹۸، سال ۵۷ کارخانه کارتونسازی افتاده بود دست صهیونیستها. طالقانی ببخشید. یکی دیگر هم بگویم. آقای طالقانی به ایشان میگوید که صهیونیست به واسطه کارخانه کارتونسازی در مملکت را فلج میکند. یک کارخانه کارتونسازی راه میافتد و یک بوئینگ از آمریکاییها میافتد توی کارخانه آتش میگیرد.
الغدیر را کی نوشته؟ با پول کی نوشته؟ چقدر زرنگ است. استعداد علامه امینی میرود هند چهار پنج تا کتاب لازم داشته توی کتابخانه هندوستان. تلگرام عالینسب: «کتاب میخواهم.» مثلاً چند هزار روپیه، نمیدانم خیلی هنگفت. جوابش میدهد میگوید: «شما هر کتابی که میخواهی هر چقدر هم هزینه شود من پولم برای این کار است. هرچی میخواهی.» الغدیر ظاهرش مال علامه امینی است. الغدیر میگوییم افتخار میکنیم، کله بالا میگیریم. الغدیر با پول عالینسب. سیره اقتصادی و تولید پول ایشان یک چیز محشری است.
خدایا، آبروی ما به واسطه آبروی اهل بیت، آبروی مملکت، آبروی شیعه روز به روز افزون بفرما. آبروی ما را توی این دنیا در برابر دشمنان اهل بیت مریض محفوظ بدار. آبروی دشمنان اهل بیت را بریز. خدایا هرکه که ظلم میکند به هر نحوی، ظلم به خودش برگردد. رسوا و ذلیل و نابودش بفرما. خدایا رهبرمان را از انقلاب حفظ و نصرت عنایت بفرما. این نظام را تا فرج امام زمان از همه بلایا مصون و محفوظ بدار. روح بلند امام راحل را همنشین پیغمبر اکرم، امام صادق و امام زمان قرار بده. ما را جزو برادران امام زمان قرار بده. هرچه که گفتیم مصلحت ما بود. هرچه نگفتیم صلاح ما میدانیم، برای ما رقم بزن. و صلی الله علی محمد و آل محمد.
در حال بارگذاری نظرات...