دلسوز

جلسه سوم - رحمتِ مضاعف؛ دین، کفالت و مسئولیت

00:50:32
88

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

* بررسی پیوند عمیق بین رحمت الهی و ساختار حکیمانه خلقت انسان و طبیعت، در تفسیر سوره حدید.

* قوانین تکوین و تشریع الهی، نسخه راهنماییست برای پرورش انسان کامل و ربانی.

* سبک زندگی الهی، تنها مسیر بهره‌مندی از رحمت دووجهیِ رحمانی و رحیمی خداوند است.

* دین؛ یعنی جریان رحمت الهی از طریق اجتماع انسانی، نه انزوا و گوشه گیری

*رسالت امام حسین علیه السلام، بیرون کشیدن دینِ رحمت‌محور از زیر آوار امویان بود و چشاندن مزه ناب آن به ذائقه مردم.

* از دینِ یزید و سر بریده پدر و چشمان منتظر دختر..تا قرآن و بی مهری به یتیم و تکدیب دین! مرثیه ایست به بلندای یک تاریخ...

متن جلسه

هوش مصنوعی :
السَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ
أَعُوذُ بِاللّهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِيمِ
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
الْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ
وَ صَلَّى اللهُ عَلَى سَيِّدِنَا وَ نَبِيِّنَا أَبِي الْقَاسِمِ الْمُصْطَفَى مُحَمَّد
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد
وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ
وَ لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ مِنَ الآنَ إِلَى قِيَامِ يَوْمِ الدِّينِ
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي
وَ احْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
در دو جلسه گذشته، آیاتی از سوره مبارکه حدید مرور شد که به مسئله انفاق و کمک مالی اشاره دارد. یکی از نکات کلیدی این آیات آن بود که خداوند انفاق را به رحمت پیوند می‌زند.
خداوند می‌فرماید که پیامبران را پیاپی فرستاد؛ نوح و ابراهیم علیهما‌السلام و سپس عیسی علیه‌السلام. در میان پیروان عیسی، گروهی بودند که ویژگی رأفت و رحمت در وجودشان نهاده شده بود. تعبیر بسیار لطیفی است؛ یعنی اگر بخواهیم از یک گروه دین‌دار یاد کنیم، شاخصه‌ی آن‌ها را «رأفت» معرفی می‌کند. البته در ادامه، درباره‌ی «رهبانیت» آن‌ها نیز سخن می‌گوید و تصریح می‌کند که آن روش رهبانیت چندان مورد رضای الهی نبود.
در ادامه‌ی آیات، خداوند به مردم خطاب می‌کند که به این پیامبر آخرالزمان ایمان بیاورید، تا دو «کفل رحمت» نصیبتان گردد.
مفسران معمولاً این تعبیر را به «رحمت دوچندان» تفسیر کرده‌اند؛ یعنی اگر تا امروز رحمت الهی را در امت‌های پیشین دیده‌اید، اگر به پیامبر خاتم ایمان بیاورید، بهره‌تان از رحمت الهی دو برابر خواهد شد.
اما معنای دقیق‌تر «کفلین من رحمته» را باید در خود واژه‌ی «کفل» جست. «کفل» به‌معنای سهم است، اما گاهی در لغت به معنای «ضمانت»، «کفالت»، یا «مراقبت» نیز آمده است؛ مانند کفیل که متکفل امری می‌شود.
تا اینجا اشاره‌ای داشتیم، حالا پیش از ورود به تفسیر بیشتر آیه، باید به یک نکته‌ی طلایی توجه کنیم:
خداوند، خالق انسان است؛ اما آن‌گونه ما را خلق کرده که سراسر وجودمان، نیاز است. انسان موجودی سراپا نیازمند است. همین الان که نشسته‌ایم، به هزار چیز محتاجیم: به اکسیژن، به دمای مناسب، به نور، به جریان خون، به سلامت اعضای بدن، به مواد غذایی، به امنیت اجتماعی، به آب، به نان، به محبت. خلاصه هیچ لحظه‌ای بی‌نیاز نیستیم.
و خدا، رحیم است.
رحیم یعنی کسی که وقتی با موجودی ضعیف مواجه می‌شود، به نیازهایش توجه می‌کند و برای رفع آن نیازها اقدام می‌کند. این، همان تجلی رحمت خداست: «الرَّحْمٰنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَوٰى».

🔷 رحمت تکوینی: تدبیر نیازهای بشر در خلقت
خداوند برای این نیازهای ما، «فکری کرده»؛ تدبیری اندیشیده، ساختاری طراحی نموده، تا نیازهای ما در دل همان خلقت، به‌نحو احسن برطرف شود.
در کتاب شریف «توحید مفضل» که حاصل مجالس سه‌روزهٔ حضرت امام صادق علیه‌السلام با شاگرد بزرگوارشان، مفضل بن عمر است، حضرت یکی‌یکی نشانه‌های حکمت الهی را در آفرینش بیان می‌کنند: از آناتومی بدن، تا ترکیب چهره، نحوه پرواز پرندگان، ساختار آب، باد، غذا، گیاهان و...
برای مثال می‌فرمایند:
فکر کرده‌ای اگر سوراخ بینی انسان به‌جای پایین، رو به بالا بود چه می‌شد؟ اگر ترتیب چشم، گوش، دهان در صورت جابه‌جا می‌شد، چه اختلالی در زندگی بشر رخ می‌داد؟ اگر فاصله‌ی چشم و بینی اندکی جابه‌جا می‌شد، چه مشکلاتی به وجود می‌آمد؟ این ترکیب دقیق و حکیمانه، نشان از رحمت خداوند است که حتی ساختار جسمانی ما را متناسب با نیازهایمان آفریده است.
این همان «نظام تکوین» است؛ نظامی که خداوند در آن، بدون اینکه چیزی از ما بخواهد، همه چیز را با رحمتش در اختیارمان گذاشته است.
🔷 رحمت در نظام تشریع: نسخه‌ای برای استفاده‌ی صحیح
اما رحمت الهی، فقط در «تکوین» متوقف نمی‌ماند؛ در کنار آفرینش حکیمانه، «تشریع» نیز هست. یعنی همان‌طور که برای بدن ما چشم، گوش، زبان، پا و قلب خلق کرده، برای استفادهٔ صحیح از این نعمت‌ها نیز دستورالعملی ارائه داده است.
اگر می‌خواهی چشم و گوش و قلبت درست کار کند و سالم بماند، باید قواعدی را رعایت کنی. رعایت این قواعد، نامش دین است.
مثلاً اگر شب‌ها زود بخوابی، سحر بیدار شوی، لقمه‌ات را درست برداری، غذایت را در وقت خودش بخوری، صله رحم را حفظ کنی، رحم به مستمندان داشته باشی، صدقه بدهی، این‌ها همه بخشی از همان «دین» است که بر پایهٔ رحمت استوار شده است.
این‌طور نیست که خداوند دستوری را برای سخت‌گیری داده باشد. تمام دین، نسخه‌ای از روی مهر و رحمت است. همین الآن هم اگر نگاه کنید، بسیاری از بزرگان دین، در سنین بالای ۱۰۰ سال، با طراوت و سلامت زندگی می‌کنند، چون سبک زندگی‌شان بر مبنای همان دین رحمت است.
🔷 مثال‌هایی از آثار دین در سلامت و آرامش
آیت‌الله وحید خراسانی (مد ظلّه) در ۱۰۶ سالگی، هر سال در روز شهادت امام صادق علیه‌السلام، با پای پیاده در دستهٔ عزاداری حرکت می‌کند. آیت‌الله نوری همدانی، با حدود صد سال سن، بدون عصا بر منبر می‌رود. آیا این‌ها اتفاقی است؟ یا نتیجهٔ زندگی با دین؟
حتی غربی‌ها نیز این را فهمیده‌اند. در اروپا، بسیاری از افراد غیرمسلمان، مشتری گوشت‌های «حلال» شده‌اند؛ چرا؟ چون برای سلامت‌شان بهتر است.
مطالعات متعددی نشان داده که بی‌خوابی، نور آبی گوشی‌ها، بدخوابی شبانه، همه ساختار جسمی انسان را به هم می‌زند. اما دینی که می‌گوید بین‌الطلوعین بیدار باشید، سحر برخیزید، قیلوله داشته باشید، قرآن بخوانید، مراقب خوراک و لقمه باشید، همه‌ی این‌ها نسخه‌هایی برای آرامش و سلامت ماست.


🔷 دین؛ رحمتی دوجانبه: از تکوین تا تشریع
خداوند، خالق مهربانی است؛ نه‌فقط ما را نیازمند آفرید، بلکه برای برطرف ساختن این نیازها، دو نوع رحمت در اختیارمان گذاشت:
۱. رحمت تکوینی: که در ساختار خلقت ما و جهان اطراف جاری است.
۲. رحمت تشریعی: که در قالب دین و شریعت به ما ابلاغ شده است.
این رحمت دوم است که به ما یاد می‌دهد چگونه از رحمت اول بهره‌مند شویم. اگر کسی دین را رعایت کند، چشم و گوش و قلبش هم درست کار می‌کند، هم جسمش سالم می‌ماند، هم روحش.
مثال‌هایی مثل خواب سحرگاهی، شب‌زنده‌داری، خوردن غذا در زمان‌های معین، مراقبت از لقمه، ترک حرام، همه مصداق‌هایی از همان رحمت تشریعی‌اند.
🔷 کفلین من رحمت: دو «کفل» برای صیانت از رحمت
در آیه آمده:
﴿فَآتَیْنَا الَّذِینَ آمَنُوا مِنْهُم أَجْرَهُمْ وَ کَثِیرًا مِنهُم فَاسِقُونَ﴾
و سپس می‌فرماید: ﴿لِیُؤْتِیَکُمْ کِفْلَیْنِ مِنْ رَحْمَتِهِ﴾
این «کفلین» را برخی به‌معنای «رحمت دو برابر» گرفته‌اند؛ یعنی اگر به پیامبر خاتم ایمان بیاورید، رحمت الهی در دو سطح شامل حال‌تان خواهد شد: هم رحمت تکوینی، هم تشریعی.
اما در روایات، معنای دقیق‌تری هم آمده: کفل یعنی سهم، و همچنین به‌معنای کفالت و محافظت.
خداوند نه‌تنها دین را به‌عنوان رحمتی برای بشر فرستاد، بلکه برای محافظت از این دین، دو «کفیل» گماشت؛ دو پاسدار و نگهبان. این دو نفر، امام حسن و امام حسین علیهماالسلام هستند.
🔷 امام حسن و امام حسین علیهماالسلام؛ کفیلان دین
دین، رحمت الهی بود؛ اما خداوند، به این مقدار اکتفا نکرد. برای آن رحمت، حافظ و نگهبان قرار داد. روایت فرمود:
«الحسن و الحسین کفلین من رحمته»
امام حسن علیه‌السلام با صلحی تلخ و صبری جانکاه، دین خدا را در برابر انهدام حفظ کرد. صلحی که نه‌تنها مصالحه نبود، بلکه تلاشی بود برای حفظ اصل دین در برابر فتنه‌ی داخلی و تحریفات بنی‌امیه.
پس از ایشان، وقتی مردم لیاقت نشان ندادند، خداوند «کفیل دوم» را به میدان فرستاد. امام حسین علیه‌السلام با خون خود، دین را بیمه کرد.
امام سجاد علیه‌السلام در شام فرمود:
«چند دقیقه دیگر اذان می‌شود؛ ببینید نام چه کسی به عنوان پیامبر برده می‌شود: نام پدر من یا پدربزرگ یزید؟!»
یعنی هدف اصلی امام حسین علیه‌السلام این بود که نام پیامبر اسلام، زنده بماند و از اذان‌ها نیفتد.
اگر این کفیلان نبودند، یزید و معاویه کار را تمام کرده بودند. چیزی از دین باقی نمی‌ماند. دین، نابود شده بود.
🔷 دین؛ رحمتی جاری در روابط اجتماعی
وقتی دین در جامعه جاری شود، رحمت الهی نیز در جامعه جاری می‌شود. مثلاً:
• اگر به مومنی قرض بدهی، هم خدا مال تو را چند برابر می‌کند (رحمت برای تو)، و هم مشکل آن مومن حل می‌شود (رحمت برای او).
• اگر صدقه بدهی، هم بلای خودت دفع می‌شود، هم گرفتاری دیگری برطرف می‌گردد.
این، همان معنای عمیق «کفلین من رحمته» است؛ رحمت دو‌سویه، هم درون‌فردی و هم اجتماعی.


🔷 رحمت و مسئولیت اجتماعی: از صله رحم تا توجه به یتیم و مسکین
وقتی رحمت الهی در جامعه جاری نباشد، باید ببینیم کجای کار را خراب کرده‌ایم. دین آمده تا رحمت را در جامعه زنده کند، اما اگر به آن عمل نشود، آثار رحمت هم پدیدار نمی‌شود.
مثلاً همین «صلهٔ رحم» را ببینید؛ خودش اسمش «رحم» است. اما وقتی انجام نمی‌شود، نتیجه‌اش می‌شود:
• عمر کوتاه
• بی‌برکتی در مال
• گرفتاری در زندگی
رحمت الهی را نقد نکرده‌ایم؛ نگذاشته‌ایم جاری شود. وقتی رحمت جاری نمی‌شود، بلا جای آن را می‌گیرد. روایات می‌فرمایند که ایمان و تقوا، شرط نزول رحمت است.
🔷 خاطره‌ای از آیت‌الله حق‌شناس: بلا به‌سبب بی‌رحمی
مرحوم آیت‌الله حق‌شناس رحمه‌الله علیه، استاد اخلاق بزرگی بود. در دههٔ ۶۰، در یکی از جلسات اخلاق خود فرمود:
خواب دیدم آیاتی از عذاب جهنم را برای من می‌خوانند؛ فهمیدم که بلایی در راه است.
چند وقت بعد، موشک‌باران‌های صدام شروع شد.
در عالم رؤیا پرسیدم چرا؟ پاسخ آمد: «چون شما مردم به هم رحم ندارید.»
رحم اجتماعی، عامل رفع بلاست؛ اگر مردم به یکدیگر رحم کنند، بلاها نیز برطرف می‌شود.
🔷 نمونه‌ای معاصر: شیرخوارگاه و کودکان بی‌پناه
در جریان یکی از حملات اخیر دشمن، موشکی در نزدیکی یکی از شیرخوارگاه‌ها در تهران فرود آمد و باعث شد که کودکان را تخلیه کنند. اما شیرخوارگاه دوم ظرفیت نداشت. برخی از این کودکان در خطر بی‌سرپناهی بودند.
با تلاش مردم و اهل ایمان، چند روز بعد همهٔ کودکان به کفالت گرفته شدند. این اتفاق نشان می‌دهد هنوز در دل این امت، رگه‌هایی از رحمت باقی مانده است.
اما اصل دین چیز دیگری است. در مدینهٔ پیامبر، یتیم‌خانه وجود نداشت. پیامبر نمی‌فرمود پولی بدهید تا یتیمان در ساختمان بمانند؛ بلکه می‌فرمود: یتیم را به خانه بیاور، با فرزندت بزرگ کن، جای پدر را برایش پُر کن.
🔷 سورهٔ ماعون: دین‌داری یا تکذیب دین؟
قرآن در سورهٔ مبارکهٔ «ماعون» دین‌دار حقیقی را چگونه معرفی می‌کند؟
می‌فرماید: ﴿أَرَأَيْتَ الَّذِي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ﴾
آیا دیدی آن‌کس را که دین را تکذیب می‌کند؟ فکر می‌کنیم چنین فردی لابد به پیامبر توهین کرده یا قرآن را انکار کرده است! اما قرآن می‌فرماید:
﴿فَذَٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ﴾
همان کسی که به یتیم بی‌اعتنایی می‌کند.
این خیلی مهم است! کسی که حال یتیم را نمی‌پرسد، قرآن او را تکذیب‌کنندهٔ دین معرفی می‌کند. نه اینکه مال یتیم را خورده باشد، نه! فقط رسیدگی نکرده، حالش را نپرسیده، تماس نگرفته.
بعد می‌فرماید: ﴿وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ﴾
نه تنها خودش به مستمند کمک نمی‌کند، دیگران را هم تشویق نمی‌کند.
علامه طباطبایی ذیل این آیه نکته‌ای لطیف دارد:
نمی‌گوید «اطعام مسکین»، بلکه می‌گوید «طعام مسکین». یعنی غذایی که به مستمند می‌دهی، مال خود اوست، نه اینکه لطفی کرده باشی.
در آیهٔ دیگر می‌فرماید:
﴿وَفِي أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ لِلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ﴾
در اموالشان، حقی معلوم است برای نیازمندان.
یعنی همان لحظه‌ای که کسی نیازمند می‌شود، در مال تو سهمی برای او قرار داده شده است. تو فقط واسطه‌ای هستی برای رساندن آن حق.

🔷 اوج بی‌رحمی و تکذیب دین: روضه حضرت رقیه سلام‌الله‌علیها
قرآن فرمود: ﴿فَذَٰلِكَ الَّذِي يَدُعُّ الْيَتِيمَ﴾ — آن‌که به یتیم بی‌اعتنایی می‌کند، همان کسی است که دین را انکار کرده است.
حالا نگاه کنیم به رفتار یزید، نماد بی‌دینی.
کدام صحنه، بیش از ماجرای حضرت رقیه علیها‌السلام، مصداق این آیه نیست؟
دختری سه‌ساله، یتیم، بی‌پناه، در ویرانه‌ای اسیر.
راوی می‌گوید:
«به خرابه‌ای نگاه کردم؛ دیوارهای آن کج بود، گویی که هر لحظه ممکن است بر سر این خانواده فرو‌ریزد.»
همهٔ اهل‌بیت علیهم‌السلام، شب و روز در بیم و ترس از خراب شدن سقف بر سرشان بودند. و این دخترک یتیم، پس از روزها بی‌پناهی، گرسنگی، تحقیر، از شدت دلتنگی پدر ناله زد. گفت: «بابایم کجاست؟ من پدرم را می‌خواهم...»
خبر به یزید رسید. ملعون بیدار شد و پرسید: «این سر و صدا چیست؟» گفتند: دختر حسین گریه می‌کند و مدام پدرش را صدا می‌زند. گفت: «خب، ببرید برایش پدرش را...»
چه آوردند؟
طبقی را آوردند و جلوی دختر گذاشتند. دختر سه‌ساله، گمان کرد غذاست. چقدر گرسنه بود که ذهنش نخست به غذا رفت.
اما وقتی پارچه را کنار زد، ناگهان دید:
فَإِذَا بِرَأْسِ أَبِیهَا...
سر بریده‌ی پدرش را در طبق دید.
فریاد زد:
«بابا! چرا لبات اینقدر کبود شده؟ چرا محاسنت خون‌آلود است؟ چه کسی تو را به این حال انداخته؟»
آری، تنها کسی که دلش برای حسین سوخت، دختر خردسالش بود.
در میان آن‌همه بی‌رحمی، او تنها کسی بود که با تمام وجود، اشک ریخت.
و همین دختر، در همان شب، جان داد؛ و شد اولین شهید شام.
🔷 پایان‌بندی: دین، رحمتی برای همهٔ زندگی
دین آمده تا رحمت را جاری کند؛ هم در جسم، هم در جان، هم در جامعه.
هر جا این رحمت اجرا نشود، نتیجه‌اش آشفتگی و بلاست.
در خانه‌ای که صلهٔ رحم نیست، مشکلات ظاهر می‌شود.
در جامعه‌ای که به یتیم و مسکین رحم نمی‌شود، فقر، جرم، طلاق، زندان و اعتیاد افزون می‌شود.
و خداوند، همان‌گونه که دین را به‌عنوان رحمتی فرستاد، برای حفاظت از آن نیز دو کفیل نهاد:
«امام حسن و امام حسین» علیهماالسلام.
و این است معنای: کفلین من رحمته.

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00