برخی نکات مطرح شده در این جلسه
*رحمت پروردگار، تنها منبع تامین کننده نیاز انسانها، اعم از دشمنان خدا بطورعام و هدایت یافتگان بطور خاص.[2:30]
*محبت به امام حسین علیهالسلام، گریه بر او و شوق زیارتش، نشانههایست از رحمت خاص خداوند.[11:00]
*عالم بر محور جذب و دفع بنا شده، بدون بغض یزید، نمی توان به حب حسین رسید![16:00]
*درک و مشاهده علامه طباطبایی در ظهر عاشورا، از گریه عوالم وجود بر مصیبت امام حسین علیه السلام![22:00]
*روایت زیبایی از کودکی امام حسین علیهالسلام و محبت ایشان به آهو، نشانه تاثیر محبت امام بر کائنات.[33:00]
*دل شکستگی و اشک اباعبدالله الحسین علیهالسلام در مصیبتهای کربلا، عامل جوشش رحمت خدا و تقرب الی الله.[42:40]
متن جلسه
هوش مصنوعی :
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین
و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابیالقاسم المصطفى محمد
اللهم صلّ على محمد و آل محمد
و آله الطیبین الطاهرین
و لعنة الله علی القوم الظالمین
من الآن إلى قیام یوم الدین
رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَ يَسِّرْ لِي أَمْرِي
وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِّن لِّسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي
معنای رحمت در فرهنگ دینی
در جلسات پیشین، درباره «رحمت» و «دلسوزی» سخن گفتیم؛ حالتی درونی که وقتی انسان با نقص یا محرومیتی مواجه میشود، واکنش احساسی و تاثر از خود نشان میدهد. همانگونه که در فارسی رایج است، میگوییم «دلم برای فلانی سوخت» یا «دلش سوخت». این واکنشِ دلسوزانه، همان رحمت است.
رحمت، یعنی احساس دلسوزیای که به رفع نیاز دیگری منجر میشود. برطرف کردن مشکل و کاستن از رنج او. و این همان مفهومی است که در سراسر قرآن تبلور یافته؛ یعنی اینکه انسان به رحمت خداوند نیازمند است. تنها چیزی که حال انسان را خوب میکند، گرفتاریهایش را رفع میکند و کارهایش را پیش میبرد، رحمت الهی است.
تفاوت نیاز و درخواست
تمام نیازهای انسان، تنها با یک چیز برآورده میشود: رحمت خدا. اگر کسی بتواند رحمت الهی را جلب کند، نیازهایش تأمین میشود. البته باید توجه داشت که «نیاز» با «درخواست» متفاوت است. گاهی انسان چیزی را میخواهد، اما واقعاً به آن نیاز ندارد؛ گاهی هم به چیزی نیاز دارد ولی خود از آن بیخبر است.
برای نمونه، کودکی را در نظر بگیرید که از پدرش گوشی یا موتورسیکلت میخواهد، اما آیا واقعاً به آن نیاز دارد؟ پدری از من خواست که در اینباره با دخترانش صحبت کنم؛ آنها از او درخواست گوشی داشتند، اما پدر تردید داشت که آیا واقعاً به آن نیاز دارند یا نه.
مثالی دیگر: کودکی پنج، ششماهه نمیتواند با زبان بگوید که پوشکش باید عوض شود، اما احساس ناراحتی میکند و فقط گریه سر میدهد. او نیاز دارد، اما نمیتواند درخواست کند.
از این رو، همیشه همپوشانی میان درخواست و نیاز وجود ندارد. گاهی چیزی را میخواهیم ولی نیاز نداریم، و گاهی نیاز داریم ولی اصلاً خبر نداریم. خداوند است که میداند نیاز واقعی ما چیست.
رحمت عام و خاص خداوند
خداوند بسیاری از نیازهای ما را، بیآنکه ما بدانیم یا از او بخواهیم، برآورده کرده است. پیش از تولد، در رحم مادر، به هوا، به بند ناف، به جفت، به آب نیاز داشتیم، اما نه درکی از این نیاز داشتیم و نه درخواستش را کردیم. این همان رحمت عام الهی است.
رحمت عام خدا شامل همه میشود؛ حتی کسانی چون ترامپ و نتانیاهو! خورشید که طلوع میکند، بر آنها هم میتابد؛ آب، هوا و اکسیژن به آنها نیز میرسد. این رحمت، اختصاصی نیست و به آن «رحمت رحمانیه» میگویند. اما این رحمت نشانه محبت خاص خدا نیست؛ فضیلت محسوب نمیشود و لزوماً نشان نمیدهد که خدا کسی را دوست دارد. گاه خداوند انسانها را با نعمتها امتحان میکند، گاه با فقر، گاه با بیماری و گاه با ریاست.
ابراهیم خلیل، پیامبری با اوج رابطه عاطفی با خدا بود، اما تا صدسالگی فرزندی نداشت. این، به معنای نداشتن محبوبیت نزد خدا نبود؛ بلکه امتحانی الهی بود.
بنابراین، نمیتوان از روی نعمتهای ظاهری، به میزان محبت خدا نسبت به کسی پی برد. آنچه نشانه محبت خداوند است، «رحمت خاصه» است. این رحمت، حساب جداگانهای دارد و تنها به اهلش داده میشود.
نشانههای رحمت خاص خدا
وقتی خداوند بخواهد بندهای را دوست بدارد، رحمت خاص خود را نصیبش میکند. یکی از نشانههای رحمت خاص، نعمت ولایت اهلبیت علیهمالسلام است؛ دیگر، نعمت دعا، استغاثه، توکل و ارتباط عاشقانه با خداوند است. و یکی از روشنترین جلوههای این رحمت خاص، محبت به امام حسین علیهالسلام است.
روایتی زیبا از امام صادق علیهالسلام است که فرمودند:
«إِذَا أَرَادَ اللّهُ بِعَبْدٍ خَيْرًا قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَيْنِ وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ»
اگر خداوند بخواهد بندهای را مشمول خیر خود قرار دهد، محبت امام حسین و زیارت او را در دلش میاندازد.
گریه بر امام حسین، دلتنگی برای کربلا، پوشیدن لباس مشکی در عزای او، همه نشانههایی از رحمت خاص خدا هستند. هرکه حسین را دوست بدارد، محبوب خداست: «أَحَبَّ اللّهُ مَنْ أَحَبَّ حُسَيْنًا».
لعنت در برابر رحمت خاص
در مقابل رحمت خاص الهی، «لعنت» قرار دارد. لعنت نه در برابر رحمت عام، بلکه در برابر رحمت خاص است. رحمت عام، سهم همه است؛ اما رحمت خاص، نیازمند صلاحیت است. اگر کسی شایستگیاش را نداشته باشد، از آن محروم میشود و جای آن را لعنت میگیرد.
برای مثال، قرآن در مورد یهودیان میفرماید:
«وَقَالَتِ الْيَهُودُ يَدُ اللَّهِ مَغْلُولَةٌ غُلَّتْ أَيْدِيهِمْ وَلُعِنُوا بِمَا قَالُوا»
آنان به خاطر سخنان کفرآمیزشان مورد لعنت قرار گرفتند. حتی حضرت داوود علیهالسلام آنها را لعنت کرد: «عَلَى لِسَانِ دَاوُدَ». وقتی کسی مشمول لعنت خدا شد، یعنی از دایره رحمت خاص خدا بیرون افتاده است.
قرآن کریم میفرماید:
«إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي»
نفس، همواره انسان را به بدی فرمان میدهد، مگر آنکه رحمت پروردگار شامل حالش شود.
این آیه نشان میدهد که همه ما در معرض گناه و جنایت هستیم؛ اگر لحظهای خدا ما را به خودمان واگذارد، چه فجایعی ممکن است رخ دهد! روایتی نقل شد از مردی که به خاطر هوسِ ازدواج با زنی، سه فرزندش را شبانه با تبر کشت... این، ثمره لحظهای رهاشدن از رحمت خداست؛ یعنی همان لعنت.
نجات در پرتو رحمت خاص
امام حسین علیهالسلام رحمت خاص خداست و در روایات، «باب نجات امت» خوانده شده است. هر که محبت حسین را در دل دارد، باید بداند که مشمول رحمت خاص خدا شده و اهل نجات است. آنکه بغض امام حسین دارد، یا زائرانش را تحقیر میکند، از دایره رحمت خاص خدا بیرون میرود و ملعون میشود.
پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرمودند:
«هرکس زائران حسین مرا سرزنش کند، من در قیامت از او بیزاری میجویم.»
در آخرالزمان، زائران حسین را چنان سرزنش میکنند که گویی مرتکب فحشا شدهاند. طعنه میزنند: «باز هم رفتی کربلا؟! باز پولت را خرج کردی؟!» اینان، مشمول رحمت نیستند.
جاذبه و دافعه؛ قانون پرواز به سمت خدا
عالم، عالم جاذبه و دافعه است؛ همچون پرندهای که باید به زمین نیرویی وارد کند تا بتواند اوج بگیرد. پرواز، نیاز به نیروی دافعه دارد. تقرب به امام حسین و خداوند، تنها با محبت حاصل نمیشود، بلکه با تبری از دشمنانشان نیز همراه است.
در زیارت عاشورا آمده:
«إِنِّي أَتَقَرَّبُ إِلَى اللهِ بِالْمُوَالاَةِ لِوَلِيِّكَ وَالْبَرَاءَةِ مِنْ أَعْدَائِكَ»
بهوسیله محبت به دوستانت و بیزاری از دشمنانت به تو تقرب میجویم.
اگر کسی به دشمنان امام حسین علیهالسلام محبت داشته باشد، از دایره رحمت خارج میشود؛ زیرا دشمنان حسین، در دایره لعنتاند. باید هم جذب داشت، هم دفع؛ هم مهر به حسین، هم نفرت از یزید.
بنابراین، لعن دشمنان امام حسین، برای رسیدن به رحمت است؛ خودش هدف نیست، بلکه پلی است برای پرواز به سوی خدا.
محبت کائنات به حسین علیهالسلام
عالم بر مدار محبت حسین میگردد. روایات میفرمایند که همه موجودات، عاشق اهلبیت هستند. در زیارت عاشورا میخوانیم:
«فَعَظُمَتْ رَزِيَّتُكَ فِي السَّمَاوَاتِ»
مصیبت حسین، بر آسمانها و زمین سنگینی کرده است. همه ذرات عالم در ظهر عاشورا گریه کردند و هنوز هم میگریند. نقل شده علامه طباطبایی ظهر عاشورا، در قبرستان شیخان قم، کلوخی را از زمین برداشت و دو نیم کرد؛ از درونش خون بیرون زد. فرمود: «امروز همه عالم برای حسین خون گریه میکند.»
قرآن درباره فرعون میفرماید:
«فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ»
آسمان و زمین بر فرعون و پیروانش گریه نکردند. یعنی اگر کسی خوب باشد، آسمان و زمین بر او میگریند؛ اگر نه، حتی خاک هم برایش دل نمیسوزاند.
نشانههای محبت کائنات به اولیای خدا
در روایات داریم که مومن اگر از دنیا برود، تمام چیزهایی که با او مأنوس بودند برایش گریه میکنند؛ از محرابی که در آن نماز میخواند تا عصایی که در دست میگرفت، از بستر خوابش تا محل کارش. حتی چهل روز این اشیا، از فراق مومن در ماتماند. عالم، شعور دارد؛ جمادات هم شعور دارند.
🔸 داستان ستون حنانه
پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله هر روز کنار ستونی در مسجد میایستاد و سخنرانی میکرد. وقتی منبری برای حضرت ساختند و پیامبر بر آن نشست، همان ستون شروع به ناله کردن کرد. این صدا آنچنان شیونآلود بود که همه جماعت شنیدند. نامش شد «حنانه»؛ یعنی نالهگر.
🔸 مسجد حنانه در کوفه
در کوفه نیز مسجدی هست به نام مسجد حنانه. میگویند وقتی سر مبارک امام حسین علیهالسلام را در آنجا قرار دادند، زمین ناله زد و صدایی از آن برخاست.
عالم چنین است؛ همه چیز برای امام حسین دلتنگ میشود. حتی خاک این مسجد، حتی فرشهای زیر پای شما، امشب که برای حسین گریه میکنید، از این گریهها لذت میبرند. وقتی این جمع دیگر نیاید، آنها دلشان برای شما تنگ میشود.
هر که در دایره رحمت خدا قرار گرفت، محبوب همه کائنات میشود؛ و هر که در دایره لعنت افتاد، منفور همه عالم خواهد شد.
تجربهای از ساخت ضریح امام حسین علیهالسلام
چند سال پیش، در مدرسه معصومیه قم، ضریح جدید امام حسین علیهالسلام ساخته میشد. وقتی آن را به کربلا منتقل کردند، قرار شد ضریح قبلی برداشته شود. اما هر کاری کردند، جرثقیل نتوانست ضریح قدیمی را بلند کند؛ انگار صد برابر سنگین شده بود.
آنگاه که ضریح قدیم جدا شد، همه شنیدند که نالهای بلند شد. وقتی ضریح جدید را آوردند و میخواستند آرامآرام آن را پایین بگذارند، ناگهان ضریح خودش را به زمین انداخت؛ گویی از شوق وصال، خودش را به آغوش خاک رساند.
اینها نشان میدهد که امام حسین، رحمت واسعه الهی است و ذرات عالم با او پیوند دارند.
امشب، شبِ جلب رحمت خداست
با توجه به وضعیت سختی که در آن بهسر میبریم؛ بحران اقتصادی، جنگها، جنایات صهیونیستها، شهادت زنان و کودکان، حمله به بیمارستانها، و شهادت چند زن باردار در حمله اخیر—امشب باید با تمام وجود، رحمت خدا را جلب کنیم.
در روایات آمده است که گاهی، ترحم خدا به یک نفر، سبب برداشته شدن عذاب از کل یک امت میشود. اگر امشب جمع حاضر بتواند با اشک بر امام حسین، رحمت الهی را جلب کند، شاید شرّ صهیونیسم از سر دنیا کم شود، شاید بلا از سر ایران و امت اسلام دفع شود.
🔸 نیّت ما امشب این باشد: با یک اشک، با یک آه، با دلشکستگی برای امام حسین، رحمت خدا را برای امت جلب کنیم و لعنت او را بر دشمنانش بفرستیم؛ پیروزی برای مجاهدان، حفظ رهبر، سلامت رزمندگان، و نجات ملتها را از خدا بخواهیم.
داستان آهو و اشک امام حسین (علیهالسلام)
در جلد ۴۳ بحارالانوار، صفحه ۳۱۲ آمده است: روزی مردی اعرابی نزد پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله آمد و گفت: «یا رسولالله! بچه آهویی شکار کردهام و آوردهام تا به حسن و حسین هدیه دهم.»
پیامبر آهو را پذیرفت و به امام حسن علیهالسلام داد. امام حسین که بعدتر رسید، دید که آهو در بغل برادرش است. از پیامبر خواست آن را به او بدهد. پیامبر توضیح داد که این هدیه فقط یکی بوده و زودتر به حسن داده شده است.
همین که امام حسین خواست گریه کند، اتفاقی عجیب افتاد: صدا زدند یا رسولالله، بیرون مسجد چیزی شده است. پیامبر آمدند و دیدند آهویی با بچهاش ایستاده، و گرگی پشت سر آنها. آهو با زبان فصیح گفت: یا رسولالله! من دو بچه داشتم، یکی را صیاد گرفت و به شما هدیه داد. دیشب در خواب صدایی به من گفت:
«برو فرزند دیگر را زودتر پیش پیامبر ببر؛ زیرا حسین میخواهد گریه کند، و اگر اشکش جاری شود، همه فرشتگان گریه خواهند کرد.»
و فرشتگان از عبادت خود دست کشیده و به حسین خیره شدهاند. آهو گفت: «فرمودند اگر دیر برسم، گرگ فرزندم را خواهد خورد؛ پس شتافتم تا اشک حسین جاری نشود.»
پیامبر فرزند آهو را به حسین داد. حضرت خوشحال شد، آن را بغل گرفت و به خانه حضرت زهرا برد. همه خوشحال شدند؛ زیرا عالم، بر محور دل حسین میچرخد. اگر دل حسین بشکند، عالم در هم میریزد.
اشکهای امام حسین علیهالسلام؛ جلوههای رحمت
امشب روضهای طولانی در پیش داریم. قصدم این است که در چند نمونه از گریههای امام حسین تأمل کنیم؛ ببینیم کجاها اشکش جاری شد، کجا دلش شکست، و چگونه رحمت خاص الهی از دل این اشکها جاری شد.
🕯 مورد اول: خبر شهادت مسلم بن عقیل
وقتی خبر شهادت مسلم را به امام رساندند، در مقتل آمده است:
«فاستعبر الحسین باكياً»؛
یعنی بغضش ترکید و گریه سر داد. فرمود:
«رحم الله مسلماً»؛ خدا مسلم را رحمت کند.
این دعا از دل شکسته حسین برخاست. و در روایتی آمده که هرکس برای امام حسین گریه کند، مادرش، فاطمه زهرا علیهاالسلام برای او دعا میکند. گریه حسین، واسطه رحمت میشود؛ دعای فاطمه هم ضامن آن.
🕯 مورد دوم: شهادت قیس بن مُصهَر
قیس، از یاران وفادار امام بود. وقتی خبر شهادتش رسید، نقل است که «رَقَّتْ عَيْنا الحسين»؛ چشمهای امام پر از اشک شد. نتوانست جلوی اشکش را بگیرد.
فرمود:
«مِنْهُم مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَنْ يَنْتَظِرُ…»
و سپس دعا کرد:
«اللهم اجعل لنا ولهم الجنة نزلاً، واجمع بيننا وبينهم في مستقر من رحمتك».
چه دعایی! بهشت را خواست و قرار گرفتن در «مستقر رحمت» الهی.
🕯 مورد سوم: نگاه حسرتبار به اهلبیت
وقتی امام حسین خانوادهاش را جمع کرد، به زن و فرزند و برادرانش نگاهی طولانی انداخت. در نقل آمده:
«فَنَظَرَ إِلَيْهِمْ سَاعَةً، ثُمَّ بَكَى»
نگاهی پرمعنا کرد، و سپس اشک ریخت.
گفت:
«اللَّهُمَّ إِنَّا عِتْرَةُ نَبِيِّكَ… أُخْرِجْنَا وَ طُرِدْنَا… فَخُذْ لَنَا بِحَقِّنَا»
ما خاندان پیامبریم، اما ما را از خانه بیرون کردند، حق ما را بگیر.
🕯 مورد چهارم: غلام ترکنژاد
غلامی از آسیای شرقی داشت که حافظ قرآن بود. اجازه خواست برای امام بجنگد. در میدان رجز خواند و جنگید، تا به شهادت رسید.
امام حسین بالای سرش آمد، گونهاش را روی گونهاش گذاشت.
در همان لحظه، غلام چشم باز کرد، نگاه عاشقانهای به امام کرد، لبخندی زد، و جان داد…
چه صحنهای! جان دادن با بوسه حسین.
🕯 مورد پنجم: شهادت حضرت علیاکبر علیهالسلام
وقتی علیاکبر شهید شد، امام کنار بدنش آمد و فرمود:
«قَتَلَ اللَّهُ قَوْماً قَتَلُوكَ…»
و با چشمان پر اشک گفت:
«عَلَى الدُّنْيَا بَعْدَكَ الْعَفَا»
دنیا بعد از تو برایم بیارزش است.
🕯 مورد ششم: شهادت حضرت عباس علیهالسلام
وقتی عباس از هر سو محاصره شد و به شهادت رسید، حسین خود را به بدن او رساند و شدیدترین گریه را کرد. در نقل آمده:
«فَبَكَى الْحُسَيْنُ بُكَاءً شَدِيداً»
های های گریه کرد… فرمود:
«الآن انْكَسَرَ ظَهْرِي…»
الان کمرم شکست.
🕯 مورد هفتم: وداع قاسم علیهالسلام
وقتی قاسم آمد و اجازه میدان خواست، آنقدر امام گریه کرد که نشست، حالش منقلب شد. وداع سختی بود؛ گویی جان از جان جدا میشد.
اوج رحمت و دلشکستگی: حضرت علیاصغر علیهالسلام
اما اوج اشک و رحمت، آنجاست که امام حسین، فرزند ششماههاش را در آغوش میگیرد.
📖 در مقاتل آمده است:
امام قرآن را بهدست گرفت، بر سر نهاد و فرمود:
«بَيْنِي وَ بَيْنَكُمْ كِتَابُ اللَّهِ…»
سپس نگاهش به کودک ششماههاش افتاد که از شدت عطش گریه میکرد.
گفت:
«إِنْ لَمْ تَرْحَمُونِي، فَارْحَمُوا هَذَا الرَّضِيعَ»
اگر به من رحم نمیکنید، به این نوزاد رحم کنید.
در همان لحظه، مردی از سپاه دشمن، تیری پرتاب کرد که بر گلوی کودک نشست و سرش را برید…
در مقتل آمده:
«فَبَكَى الْحُسَيْنُ…»
گریه کرد… ناله زد:
«اللَّهُمَّ اشْهَدْ…»
خدایا شاهد باش… این مردم ما را دعوت کردند و فرزندم را با لبِ تشنه کشتند.
ناگهان ندایی از آسمان آمد که:
«دَعْهُ يَا حُسَيْنُ؛ فَإِنَّ لَهُ مُرْضِعًا فِي الْجَنَّةِ»
او را به ما بسپار، برایش دایهای در بهشت گماشتهایم.
سخن پایانی
امشب شب هفتم است، شب عطش، شب علیاصغر، شب دلهای شکسته. بیایید با اشکی از عمق جان، رحمت خاص خدا را جلب کنیم. شاید بهبرکت این اشکها، بلا از امت برداشته شود، صهیونیستها شکست بخورند، رهبر عزیزمان محفوظ بماند و ایران از فتنهها در امان بماند.
امشب، شب ترحم است؛ شب جاری شدن رحمت خدا…
اللهم صلّ علی الحسین، و علی أولاد الحسین، و علی أصحاب الحسین
و ارزقنا البکاء علی الحسین