
جلسه سی و چهار
کتاب آن سوی مرگ کوششی کمسابقه برای به تصویر کشیدن عالم پس از مرگ است. ✔ نویسنده ی این کتاب کوشیده است تا با بهرهگیری از گفتههای افرادی که پیش از این تجربهای نزدیک به مرگ را داشتهاند، تصویری واقعی از عالم پس از مرگ به تصویر بکشد. ✔ مطالب این کتاب بر اساس آیات قرآن کریم، روایات اهل بیت (ع) و نکات عقلی و فلسفی ، طی ۳۹ جلسه در دانشگاه فردوسی مشهد، شرح و تبیین شده است. ✔ این مطالب در ادامه بخش سوم از مباحث تأثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت / نظام تقدیم، بیان گردیده است. ✔ پس از اتمام شرح کتاب طی دو جلسه در تهران به پرسش و پاسخ پیرامون مباحث مطرح شده پرداخته شده است.
برخی نکات مطرح شده در این جلسه
مشاغل مختلف ارواح در برزخ
شغل بهشتی مادر دکتر
چگونگی برزخ بچههای نابالغ فوت شده ؟
اثر مغناطیس مجلس روضه اهل بیت
لطف ویژه خدا برای والدین فرزند از دست داده
معرفی کتاب مسکن الفوائد
چگونگی در خواب اموات را دیدن
تغییر شغل در بهشت؟
نگهبانی ارواح بهشتی از مردم دنیا
عظمت شهید حججی
شرکت ارواح در آموزشگاه های بهشتی
معاشرت ارواح با همدیگر
تفاوت پاداش ها در بهشت برزخی با بهشت اخروی
وادی های مختلف جهنم برزخی
سخت ترین عذاب برزخی چیست؟
عرضه شدن گناهکاران بر جهنم
چه کسانی در جهنم اخروی ابدی هستند؟
در بهشت همه چیز بر محور اراده
آیا جهنمیان فاقد اراده اند؟
عذاب های روحی در جهنم
عذاب الیم چیست؟
محروم ماندن گناهکاران از محبت الهی
متن جلسه
هوش مصنوعی :سلسله مباحث مصطفی امینیخواه با موضوع شرح و بررسی کتاب آنسوی جلسه سی و چهارم سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم در ادامه داستان این آقای دکتر که دقایقی یا ثانیههایی از بدن جدا شد و وارد عالم برزخ خودش شد میخواست برگرده لحظاتی را هم مهمان مادرش شد در عالم برزخ و اتفاقاتی که دیده بود رو نقل تانک سه تا دوستی که داش در سابق رو ملاقات کرد و این دوستان نکاتی رو به این آقا گفتند برخی عرض کردیم به اینجا میرسه در بهشت برزخی هر گروه از ارواح دارای حرفه مشخصی است من دیدم اون بود که در عالم برزخ ارواح مشاغل مختلف داشتند مشغولیتها و حرفههای مختلفی داشتند عدهای به نقاشی مشغول هستند عدهای به باغبانی اینا شغلهای بهشتی عدهای به هنر موسیقی عدهای به آنچه صنایع دستی مینامیمش و غیره در حقیقت اغلب ارواح به کاری مشغول میشوند که در دنیای زمینی دوست داشتند البته برخی دیگر برخی دیگر هم بنا به صلاحدید خداوند به حرفههای خاص میپردازند این بخشش برمیگرده به ملکات آدم چون آدم ملکات خودش رو میبره دیگه تو عالم برزخ ملکات ما باهامون هست برخی از اینا مفیده بالاخره یه جنبه ای از یه جلوهای از قدرت خدا اون لطافت الهی هنر الهی رو داره مثلاً خطاطی از ایناست صوت خوش حضرت داوود در عالم برزخ نغمه سرایی میکنند قاری قرآنند خرید هنریه دیگه مشغله اونجا مثل اینجا نیست که طرف پول در بیاره یعنی نیاز بخواد برطرف بشه اینجا مشاغل بر آدم یه سری کار انجام میده بقیه به کار او نیاز دارند کار خودشو عرضه میکنه یه چیزی گیر این میاد یه چیزی هم گیر اون کسی که به این پول میده اونجا این گاوداری میکنه یه کسی هم باغبونی میکنه اینجوری نیست مشاغل اون طرف بروز یه سری ملکات ملکاتی که آدم کسب کرده اون طرف هرچی که هست از جنس نور و معرفت این مشاغل اون طرف همین شکلیه یه بروزی از رحمت خداست یه بروزی از معرفته یه بروزی از نور مشاغل اون طرف این شکلیه ما بیکار نیستیم تو بهشت اگه بریم انشالله رامون بدن علاف نیست صبح بخوابیم و ساعت ۱۲ ۱ باشیم زنگ بزنیم پیک موتوری دوتا باز دوباره یه چرتی بزنیم بهشت برنامه ۹۰ تعطیل کردن هیچی دیگه اینجوری نیست بهش تلویزیون و فیلم و سینما و آخر هفته مثلاً جایی بریم معرفت و نوره جلوههایی از رحمت خداست خدا بینهایت جلوه است رحمت خودش داره اونجا گاهی در سیاق مشاغل و حرفهها بروز پیدا میکنه یکی معلم یکی خطاط یکی باغبان باید رفت و دید خیلی برای ما فعلاً اینجا قابل فرض نیست مادرم در اونجا آموزش دهنده گروهی از بچههاست مادر این آقا معلم مهده اون طرف منظورم ارواح کسانی است که در کودکی از دنیا رفتند بچههایی که از دنیا میرن مراتب مختلفی دارند این یه بحثیه و سوالیه که این بچهها چی میشن بچهها قبل از بلوغ جهنم نمیرن بهشتشونم به این نحو نیست البته بحث مفصلی است که بهشت اینا چه شکلیه برخی آیات و روایات میگه که این بچهها الحقناهم به آبائه این بچهها رو ملحق به پدرانشون میکنم چون بچه تا وقتی بالغ نشده عمل منفصل پدر و مادر به حساب داشته باشیدا این تعابیر تعابیر خاصی الان صد بار اینترنت سرچ بکنید بعضی از این کلمات پیدا نمیشه پدر و مادر یه عمل متصل دارند یه عمل منفصل میگه بچه نماز که میخونه میره تو پرونده پدر و مادرش کار خوب که انجام میده میره تو پرونده پدر مادرش البته برای خودشم یه شأنیت و صلاحیتی شکل میگیره ولی چون تکلیف نداره مکتوب نمیشه این به عنوان یک عمل براش یه لطافتهایی میاد که بعداً بعد از بلوغ از این لطافتها استفاده میکنه تو بچگی اگر بچه تو مجلس روضه تو مجلس ذکر اهل بیت حضور داشته باشه اون مغناطیس جلسه تعبیر ایشون مغن مغناطیس جلسه باعث میشه که این بدن زمینههای خیلی مستعدی رو در خودش میبینه بعضی چیزها در خودش استعداد فراوانی میبینه نمیتونم این کارو باید انجام ندم یه زمینهای رو قبلاً روایتم داره انقدر که هی حیان میشه و گفته نمیشه بعضی متاسفانه اتفاقات بد میفته لاحیا فی الدین بالاخره باید بچه رو گفت روایت داره که اگر پدر و مادر بالاخره در اون لحظات خاص صدایی از اینها به بچه نوزاد ولو صدای نفسشون برسه اگر این بچه بدن اهل فحشا شد اینا هیچ کسی غیر از خودشون ملامت نکنه اینم مغناط مغناطیسی است که زمینه رو نه اینکه حتماً این بچه خرابکار میشه بزهکار زمینهها وقتی به بلوغ میرسه زمینههایی رو داره کسب میکنه ولی عمل منفصل پدر و مادر به حساب میاد پس بچهها در واقع عمل پدر و مادرند ملحق به پدر و مادر میشن خب حالا اگه پدر مادر کافر بودن چی اینجا بحثهای دیگه گفته شده حالا درجه کفر پدر و مادر چیه عنادشون در چه حدیه خود بچه تو کودکی چه وضعیتی داشته دوباره امتحان میگیرند برخی داره که اینا تربیت میشن مربیهای اینا فرق میکند تو یه روایت داره تربیهم فاطمه سلام الله علیها بعضی از این بچهها تحت تربیت حضرت زهرا سلام الله علیها قرار تحت تربیت حضرت ابراهیم و ساره قرار می تو این داستان میگه که تحت تربیت این خانم بچهها مراتب دارن مهد کودکهای بهشتم مثل اینجاست بالا شهر پایین شهر داره مهد کودکهای بالا شهری مال حضرت زهرا سلام الله علیهاست دیگه بچه پولدارا و بچههای مسئولین و اینا اونجا ماهان ما معمولیا بچههامون تهش برن همین این خانم خانم معلم دولتی احتمالاً اینا اونا غیرانتفاعی خلاصه بستگی به اون درجه معرفتی خودمون شخص حالا عوامل فراوانی هست که چرا این بچه پیش باید بریم بهشت انشالله ببینیم چه خبره اینجا فقط داریم یه روزنههایی رو از دور بررسی میکنیم که اونور چیه او در آن عالم مشغول حرفهای است که در زندگی دنیویش دوست داشت جالبه ها روایتم داره که هر چیزی رو دوست داشته باشه و خدا نسبت به اون رضایت داشته باشه این از دنیا نمیره مگه اینکه خدا بهش میده از دنیا نمیره برای اینکه خدا بهش میده یعنی یا تو همین دنیا میده یا از دنیا نمیره مگه اینکه خدا برای اون طرف بهش میده یعنی میخواد وارد بشه بهش میده یه کسی یه شغلی رو دوست داشته رضایت خدام درش بوده نشده به هر دلیل خانم مادر این آقا مادر آقای دکتر مربی بچهها دوست داشتن این طرف مربی بچهها باشه اون طرف مربی بچهها شد به من گفت که وظیفه آموزش ۴۰ کودک را به عهده دارد اینجا خیلی نکته داره او اذعان کرد که گاهی ارواح کودکان را با خود به زمین میبرد برای چی برای اینکه آنچه را ندیدهاند ببینند بچهها رو میارن اینجا یه سیری میدن حالا بچهها اون طرف ماجراهایی دارند اگر مومنی بچه را از دست بده این بچه میره جلو در بهشت وایمیسته پدر مادرم بیاد از الطافی که خدا در حق یه نفر میکنه اینه که یه بچهای رو تو سنین خردسالی از او بگیره لطف خداستا یه پوئن مثبتی که خدا داره به این میده اون طرف میذاره براش کنار الطاف خداست ممنون شهید ثانی بچههاشونو از دست دادن خیلی بهشون سخت گذشت ایشون یه کتابی مینویسه مسکن الفعاد مسکن الفعاد تسکین دهنده قلب ایشون میشینه برای خودش رو نگاه میکنه جمع میکنه روایتهایی که آرامش بخشه برای تسلیت بخشیدن تو از دست دادن عزیز خیلی این کتاب کتاب خوبیه اگر در بین اقوام و دوستان و آشنایان و اینها کسی هست که عزیز را از دست داده به نظرم ترجمه هم شده حالا من خودم خیلی قشنگه روایاتی که در این زمینه است بچه اگر دنیا رفت چی میشه بزرگ اگه از دنیا رفت چی میشه شما اگه صبر کنی چی میشه خیلی روایتهای جالبی بچههایی که میرن وضعشون خیلی خوبه خیلی خوبه مراتب بهشت متفاوته ولی بالاخره در نعمتن شرایط خوبی دارم تو دنیا که چی بشه میاریم تو دنیا اهل دنیا رو بهشون نشون بدیم او بعضی از وقتها روح کودکان را به خواب مادرشان میبرد بچهها رو میاره تو دنیا بعضی وقتا میبره تو خواب مادرشون اینم حساب کتاب داره دیگه خواب دیدن پدر و مادر و بچه و اینا سفر اخیری که مشرف بودیم عتبات نجف بودیم یکی از این دوستان پدرش از دنیا رفته بود گفتم این پدرته اگه خوب بوده انشالله اینجا وادیالسلام اینجا ساکن دیگه اینم گیر داده بود که من میخوام خواب پدرمو ببینم اگه اینجاست انجام بده شاید انجام داد و خلاصه صبح پا شد گفت که آقا من خواب ندیدم خلاصه گاهی تناسبات این شکلی برقرار میشه که اونا میان تو خواب یه حساب کتابی داره گاهی گرفتارن واقعا بعد بندگان خدا گاهی شرایطش نیست گاهی شرایط از طرف او بهشتی نیست گاهی شرایط از طرف این دنیاییه نیست اینکه تو دنیاست موقعیتشو نداره حساب کتابای خاصی داره این بچهها انگار زمانبندی شده که کی بیان به خواب مادریشون تازه هر سری هم که میان چهره متفاوتی باشه با وضعیت متفاوتی باشه شاید مادره تشخیص بده که این بچهشه شاید تشخیص نده که این بچهشه هر کدوم حساب و کتاب عجیب و غریبی داره عالم دنیا که اینه که ماها میشینیم همه درس میخونیم و این همه فرمول و قاعده و ریاضی و فیزیک و این همه درس عالم ماده است که پستترین عوالم وجود این همه حساب کتاب ضابطه و قانون داره بالا عوالم بالا چه خبره اونجا چقدر ضابطه داره همه چی هم رو حسابه همه چی رو حساب که این طرف کی بیاد چی بگه تو خواب اگه مردهای رو دیدید این یکی از ضوابط یه انگشت سبابه او رو اگه بگیرید بپرسیم و جواب میده نمیدونم چه حساب کتابی میگه اگر تو بین الطلوع نفت زیارت قبر اموات سوال اگه بپرسی جواب میدن بعد طلوع آفتاب اگه رفتی سوال تو جواب نمیدن ولی باهات انس میگیر چه حساب کتابی که تو اون ساعت جواب میدن بعد کی میفهمه من به چه شرایطی داشته باشم که این جوابو بگیرم خلاصه میگه که در این مواقع معمولا ارواح کودکان با مادر خود صحبت میکنند حتی گاهی محل اقامتشون رو به اونها نشون میدن این میتونه عامل موثری در تسکین مادرانه داغ دیده باشه سوال میکنه ارواح در عالم اثیری اجازه دارند که شغلشونو تغییر بدن پاسخ به مصلحت خداوند و در مرحله بعد به خواست روح بستگی داره مادرم قبل از انتخاب شغل معلمی به عنوان روح نگهبان فعالیت میکرده نگهبان بهشت بوده نگهبان یک زن بوده به زمین میآمده و به اذن خدا آن زن را در برابر برخی حوادث محافظت میکرد حساب کتاب برادر دانشجویی یه وقتی با یه کاروانی اومده بودن از تهران اومده بودن مشهد برای اینا سخنرانی داشتیم خدا میخوام صحبت بکنم خیلی کارم گیره و سوالی دارم بچه بودیم ساده بودیم شماره یکی از بزرگان حساب کتاب به من بگه تا آخر خط چی میشه فایل صوتی این گفتگو رو داشتم تا چند سال خیلی جالب بود اون گفتگو زنگ میزنه به اون بزرگوار گفت من وضعیتم این شکلیه اونجوریه اون آقا گفتش که گفت من یه ضمانتی میخوام برای طلب عاقبت بخیر میشن ضمانت بده تو دانشگاه مگه ضمانت میده که عاقبت بخیر بشی حوزه نیومدم تو دانشگاه میمونم خیلی اصرار کرد چی شد که جواب داد به ایشون فرمود که بنده نمیبینم در اینکه شما مشکلی برات پیش بیاد اگه طلبه بشی بعد یه جملهای گفت این رفیقمون منقلب شد یه روح پاکی هم در بهشت مراقب شماست رسیدگی میکنه این بغض کرد گفت پدرمه که شهید شده من شاید نمیدونستم یادم نیست ولی من خودم جا خوردم که اون آقا داشت میگفت به نظرم میاد که منو خبر نداشتم تا اون لحظه که پدر این آقا شهید شده گفت یه روح پاکی تو بهشت حواسش بهت هست و برات دعا میکنه با دعای او هم انشالله موفق میشی که طرز فکرشم دوست نداشتم جوابش که غلط بود طرز فکرشم دوست نداشتم اینجوری نیست که بگی از اهل زمین فارغ چند ساله چقدر عجیب غریب این بچه یکی از جملاتی که به بچش میگه تو وصیت اینه میگه بابا اگر موندم که خودم کنارتم بزرگت میکنم اگر شهید شدم از اون طرف حواسم بهت از بزرگت میکنم غصه نخور انشالله با چیز با فرج رجعت میکنیم بعد به خانمش میگه که منو میگیرن اسیر میکنن بیا بریم یه انگشتر بخریم که من دست داعشیا اسیر شدم با این انگشترم پدر اینا رو در مشهد رفته بودم بازار رضا انگشتر خریده بودن گفته بود روشم یا زهرا بنویسن بعد همسر ایشون گفت من خیلی توسور بودم ببینم این موقع شهادتش چی شده دستو سوزوندن اون دستی که این انگشتر بوده از کجا خبر داره دادن معمولی به ظاهر معمولی اینا یه ماجرای دیگهایه دیگه از یه زوایای دیگهای در بره و آدم باز میشه خلاصه میگه که حقیقتاً ارواح در عالم دیگه به قدر کافی مشغولند میگه مشغولند اینطور نیست که زندگی یه نواخت و کسل کننده سوال فهمیدم که مراکز آموزشی در شهرهای روحی قرار دارند پس ارواحی که دور از شهرها زندگی میکنند برای آموختن باید به شهر روح هرجایی که باشه میتونه از موهبت آموزش برخوردار بشه اون میتونه همزمان در خانهاش باشه و در آموزشگاه یا هر جای دیگهای که مربیهاش اعلام کنند دورههای غیر حضوری شرکت چگونه خودش را به صورت بسیط در میاره بسی از این مبحث گذشت و به شاخه دیگهای پرید بالا رد میشه واقعاً دیگه دیگه بسیج میشه میاد درس گوش میده خدایی سخته یادم هست که از فرهاد در مورد معاشرت ارواح سوال کردم گفت یه روح هر وقت اراده کنه میتونه روحهای دیگه دور خودش گرد بیاره اونا کنار هم میشینن و با هم حرف میزنن اما نه حرفهای بیهوده و حرفایی که به غیبت تهمت و دروغ آلوده باشه با فرشتهها معاشرت میکند یهو دریافتم که صدای کوبش باران رو نمیشنوم نگاهی به برای نردهها این داستانها نبض طبیعت به کندی میزد با مجهولات فراوانی به گفتگو برگشتند دکتر آیا عراقی که در بهشت هستند میتونن ساکنین جهنم را ببینند اینجاشم جالبه جالب که نیست ولی خب پاسخ گستاخی اگه اول ناگفتهای رو خدمتتون عرض کنم و بعد سراغ پرسشتون برم نه اصلا پس تقاضا میکنم بشنوید پاداشها در بهشت برزخی با پاداشها در بهشت اخروی تفاوت داره این تازه بهشت برزخی بهشت نیست که یه نامهای از به همچنین جزاها در جهنم برزخی با جزاها در جهنم اخروی متفاوت عذابها در برزخ جسمانی نیست بلکه صرفاً روحیه اما در جهنم اخروی هم جسمانی هم روحی مطالعه برزخ جسم نداریم فقط بدن مثالیه بدن داریم بدن مادی نداریم که چندین بار اینو گفتیم ماده نداره ولی بدنه عمو در جهنم اخروی هم جسمانی هم روحی حالا جواب سوالتون گاهی تاکید میکنم گاهی اروحی که در بهشت برزخی هستند میتونن جهنیها رو ببینند و برعکس جهنمیها میتونن بهشتیا من حال یکی از اقوامم رو که فوت کرده بود از مادرم پرسیدم مادرم ابروهاشو در هم کشید و گفت او اینجا نیست دیگری برگرد چنان بود که داشت به دوردست نگاه میکرد سوال کردم او کجاست جواب داد جایی که اصلاً خوب نیست در جهنم برزخی پرسیدم شما میتونید او رو ببینید گفت دارم میبینمش گفتم پس چرا من نمیبینمش جواب داد چون تو حقیقت حقیقتاً نمردی متعلق به اینجا نیستی اضافه کرد اما او داره تو رو میبینه هم تورو هم من و دوستان تو پرسیدم جایی که او به سر میبره به بدی مکانی که من دیدم حق الناس منظورم وادی ترسناک بود مادرم به جای جواب سوالم گفت در جهنم وادیهای زیادی وجود داره وادی مخصوص مشرکین وادی کفار وادی منافقین وادی متکبرین و غیره ساکنین هر کدوم از اینها دچار عذابی خاصند سوال کردم مخوفترین عذاب در جهنم برزخی کدومه جواب این پرسشم رو مجید داد به پاهاش خیره شد و مضطربانه لبهاش رو به هم دوخت دکتر سختترین عذاب برزخی چیست سکوت دکتر من منتظر جواب شمام انگشتانش را در گوشت بازوهایش فروبرد و سکوتش را شکست در برزخ هر چندگاه گروههای مختلف گناهکاران را به سمت جهنم اخروی فرا میخوانند این جالب که میگم جالب نیست عجیبه گناهکاران دسته دسته به اون سمت میرن داخل جهنم میشن نه کسی اونها رو داخل جهنم اخروی نمی گناهکارا فقط اطرافش جمع میشن در حالی که بدنهای اصیلیشون تا گردن در سیاهی سیال و غلیظ فرو رفته اونا همونجا بر جهنم عرضه میشن علی الناره یعرضون قرآن میگه علی النار یعرضون بر آتش عرضه میشن دقیقاً همین ترجمه کنیم منظورتون چیه که بر جهنم عرضه میشن پاسخ منظورم اینه که تا قهر جهنم اخروی رو به گناهکاران نشون میدن بدون اینکه هیچ کدوم وارد جهنم کند گناهکارا با دیدن جهنم جیغ میکشند ضجه میزنن دعا میکنن که هرچی زودتر اونا رو از جهنم دور کنن سوال خودشون نمیتونن از سیاهی غلیظ و سیال بیرون بیان و فرار کنند پاسخ سوال خوبی است گوش بدین در عالم روحی اولین چیزی که از گناه از گناهکارا گرفته میشه اراده اوناست برعکس بهشت بهشت همه چی بر محور اراده داده میشه تو جهنم اراده رو میگیرن همه چی جز انسانیت گناهکاران مانند گوسفندانی کم عقل و مطیع به سمت انواع شکنجهها میرن میدونم که اون شکنجهها چقدر باعث رنجشون میشه با وجود این با پای خودشون به سمتش میرن در حقیقت این اراده رو ندارن که از رفتن امتناع کنند یا وقتی رفتن اراده ندارن که فرار کنند نه تنها در برزخ در جهنم اخروی هم گناهکارا فاقد ار میدونم که اگه به سمت آتیش برن میسوزند میدونن که اگه به سمت افعیا برن گزیده میشن با وجود همه اینا میرن برای فرستادن هوای بیشتری به ریههاش درنگ میکرد فوراً مطلبی رو که از کمی پیش در مغزم وول میخورد بر زبان آوردم سوال قبلا به من گفتید که از ارتفاع زیاد سیاهی غلیظی را مشاهده کردید ظلمت روندهای که اطراف یک گودال عظیم رو فرا گرفته بوده آیا سیاهی پرمایهای که اکنون ازش حرف زدید همونه پاسخ مجید کردم گفت نه این نه این اون مکان تاریکی که تو دیدی نیست جایی که دیدی ابتدا یکی از وادیهایی که در مسیر جهنم اخروی قرار داریم وادی حق الن میتونم بگم بهشت یا تفرجگاه جهنمیهاست بازی حق الناس که تو دیدی تفرجگاه جهنمیان بود تفریح کنن انقدر که اونجا اوضاع خوبه به خدا پناه میبرم تفرجگاه اون اقیانوس سیاهی تفرجگاه جهنمیاست اون گودال مرعوب کنندهای که تمام منظومه شمس را به راحتی در معدهاش جا میده پس از لحظاتی تحمل گفتم در عالم برزخ گناهکارا جهنم اخروی را میبینند دقیقاً چی میبینند در این مورد فرهاد برام توضیح داد اونی که شنیدید به منم بگید جهنم اخروی چگونه است پاسخ پر از دودهای غلیظ بادهای داغ و آتش سیاه و پرفروش گدازهها دائماً فوران و هر لحظه انفجاراتی عظیم ستونهای جهنم رو میلرزونه جهنم دارای هفت طبقه وسیعه به قدری وسیع که اگر تمام عوالم مادی را در یک طبقهاش بذارند گم میشن آنچنان که یک دانه نخود در اقیان اقیانوس بزرگ ناپدید میشه در جهنم اخروی رودخانههایی از فلزات و سنگهای مذاب وجود داره امثال من که میخونیم اگه انکار نکنی تو دلمون نخنده میگیم الان ما که نمیر امام رضا علیه السلام که قرآن میخوندن گریه میکرد پیراهنشون خیس میشد باور داره مشروط نشم ترس من از اینه پس حسی عکسهای خیالی درسهای عقلی دارن از خیلی چیزهای دیگه بالاتر از این میترسه بعد جالبه که من که از مشروطی میترسم به اینا که میرسم میگم خدا کریمه اینا اینا محشره بامزگیش به اینجاهاش از صدای گربه فلز مذاب و اینا که جالبه در نوع خودش وقتی بدکاران نزدیک چشمهها بشن بر اثر حرارت گوشتهای صورتشون فرو میریزه آب چشمهای بنوشن آنچه در شکمهاشون هست ذوب میشه فقط تع اما خزندگان زشت خطرناک و غول پیکرم هستند از جمله مارها و عقربها و سوسمارها هر کدوم به اندازه یک کشتی عظیم اینم جلوه اعمال ما سوسمار و اینا خود حیوانشو تو جهنم نداریم بروز اعمال ماست نیش میزدیم نیش میزدی اینجا این نیشمون چطور میبلعیدیم یه نفرو حیثیت براش قائل نبودیم لهش میکردیم جلوهای از یه سوسمار تمساح بود دیگه یکیو بلعیدیم یه بروز تمساح گونه از من بود اون طرف تمساح خودمو بهم نشون تا اب چیزی نیست اون طرف حیوون تو جهنم نکاشته بخونم و بحث جهنمشو تموم کنیم میلاد امام مجتبی نزدیک میشیم حال و هوامون خوب هر کدوم به اندازه یک کشتی عظیم در جهنم گناهکاران با لباسهایی از آتش میپوشونند اونها بی اراده از غذاهای نام در نهایت داغی و تلخی این میوه مثل فلز گداخته در شکمهاشون میجوشه اونا بعد از خوردن میوه به سمت آب جوشان میدوند از اون مینوشن با اینکه میدونن اون آب داغ با بدن هاشون چه میکنه البته آبهای دیگهای هم وجود داره که پر از چرک و کثافته تو روایت کامل توضیح دادن اینا از کجاست ایشون نگفته یکی از عذابهای سخت جهنم باران بسیار داغ بارانی که تار و پود دوزخیان را میسوزونه خلاصه این بلاها و بیشتر از این بلاها رو میشه در جهنم یا چیزایی که بیان کردید عذابهای جسمانی بود اما عذابهای روحی چی پریشان حال گفت نمونه عذابهای روحی در جهنم ایناست حسرت زیاد غم شدید همدم شدن با شیاطین و ارواح خبیث و ترسناک ۵ تا زامبی به آدم بیفتم ول نکن بعد همنشینش بشی نه که حمله کننا همنشینش باشه حضرت سلیمان فرمود که خیلی روایت زیباست فرمود که این هدهد کو آیه قرآنه دیگه هدهد کو میاد به من میگه دلیل اینکه غایبه چیه شدیدا یا سرشو میبرم انبیا مقتدرانه برخورد میکردند هدهد نیست الان تو این سانی که من دارم میبینم یا سرشو میبرم یا عذاب شدید میکنم یا باید توجیه قانع کننده بیاره سرشو میبرم از عذاب جدید از عذاب علیم جدا شد این عذاب علیم چیه حضرت فرمودند که هدهد و با باز شکاری توی قفس انداخت صحبت ناجنس عذابیست علی صحبت ناجنس هدهد با باز پدر آدم در مثل اینایی که مزاج گرم دارند دموی بخور به تور یه سودایی عذاب علیم صفرایی بخور به تور بلغمی صحبت ناجنس عذابیست علی عذابهای بزرگ جهنم اینه همدم شدن با شیاطین و ارواح خبیث و ترسناک مورد تحقیر و سرزنش دیگران قرار گرفتن اما سختترین عذاب اخروی محروم ماندن گناهکاران از محبت الهی است بعد میپرسه که گناهکاران برای همیشه در جهنم میمونند واضحه که منظورتون جهنم برزخی نیست چون جهنم برزخی در روز قیامت نابود میشه همانطور که بهشت برزخیه پس از آن نیکوکاران به بهشت اخروی و گناهکاران به جهنم اخروی میرن جواب سوالتونو با استفاده صحبتهای مادرم میدم عدهای از مردم به خاطر معصیتهاشون در همین دنیای خاکی دچار عذاب میشن خواب ترسناک میبینی کفاره گناه یه خار تو دست میره کفاره گناه بسیاری از گناه بخشیده میشه اونا بعد از تحمل رنجهای ریز و درشت با روح پاک از دنیا میرن گروهی از مردم که گناهشون بیشتره باید طعم عذاب رو در برزخ دستهای که با عذابهای برزخ شسته و پاک میشن دستهای که با عذابهای برزخ کیفرشون تموم نمیشه این دسته را در قیامت به جهنم اخروی منتقل میکنند البته اینام دو دستهان عدهای باید تا مدتی معلوم در جهنم بمونند و و بعد از پالایش راهی بهشت بشن عدهای به خاطر گناهان نابخشودنیشون مجبورند تا ابد در جهنم به سر ببرند که قبلاً اینو جهنم فعل جهنم صفات جهنم ذات اونایی که جهنم فعل احتمالا تو دنیا با خیلی از این اطلاعات پاک میشن پاک نشدن تو برزخ پاک میشن پاک نشدن تو قیامت پاک میشه جهنم صفات تو قیامت پاک میشه جهنم ذاتم پاک شد عین نجاست پاک شدنی خدایا در فرج امام عصر تعجیل بفرما قلب نازنینش بفرما
جلسات مرتبط

جلسه بیست و نه
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و یک
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و دو
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و سه
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و پنج
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و شش
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و هفت
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و هشت
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و نه
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه چهل و یک
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه چهل
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه بیست و پنج
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و دو
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و هشت
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه سی و نه
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه بیست و دو
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه بیست و سه
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه بیست و چهار
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه بیست و شش
شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ