* قم، قطعهای از بیتالمقدس: نقش محوری شهر قم در روایات شیعه [9:02]
* قم و بیتالمقدس؛ دو شهر مقدس در ترازوی قیامت [9:48]
* اهل قم؛ هویتی فراتر از جغرافیا [10:54]
* معنای نهفته در نام قم: خاستگاه قیام و استقامت [16:49]
* علما و مراجع قم؛ راهنمایان راه ظهور [19:03]
* قصه تبعید شیطان از شهر قم [23:50]
* با قم همراه شو تا به ظهور برسی! [26:03]
* چرا نصرالله موفق شد؟ راز در مکتب قم نهفته است [26:37]
* فراتر از ظاهر جذاب شبکههای اجتماعی … [32:27]
* قم؛ مقصدی برای رشد معنوی و معرفتی [36:27]
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم. الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد. اللهم صل علی محمد و آل محمد الطیبین الطاهرین. و لعنت الله علی ظالمین من الآنَ إلی قیامِ یومِ الدین. ربِ اشرح لی صدری، و یسّر لی امری، واحلُل عقدةً من لسانی یفقهوا قولی.
ابتدا جا دارد یاد کنیم از اتفاق بزرگی که امروز رقم خورد؛ و شما مردم باوفا و مردم روشنبین، این حماسه بزرگ تاریخی را رقم زدید و نشان دادید مردم ایران باورشان نسبت به اهلبیت و مرام اهلبیت، باوری بسیار عمیق است و حاضرند هر هزینه و فداکاریای برای این باور داشته باشند. خب، این خیلی مهم است. حضرت امام (رضوان الله علیه) میفرمودند که من باور عمیق دارم که مردم ما از مردم صدر اسلام، از مردم حجاز، از آن کسانی که دور پیغمبر بودند، دور اهلبیت بودند، بالاترند. واقعاً مردم ایران یک نمونه برجسته، متفاوت و متمایزند در طول تاریخ. ما دیگر حکایتی به ما نرسیده که مردمان اینچنین اینقدر عاشق، اینقدر فداکار، اینقدر مصمم، اینقدر حواسجمع باشند. البته این به این معنا نیست که هر یک فرد ایرانی که حالا مثلاً در ایران متولد شده، این ویژگیها را داشته باشد؛ نه. ولی آن فضای کلی کشور ما و افراد متدین اینطور هستند. آن افرادی که این مسیر را انتخاب کردند، جانانه پای این مسیر و اهدافش ایستادند و باکی از چیزی ندارند، هراسی ندارند.
خب، این نکته بسیار مهمی است. به پشتوانه این فداکاری و دلاوری مردمی، امروز رهبر عزیزمان روبهروی دنیا ایستاد؛ در این موقعیتی که بسیاری از افراد برتر نظامی ـ سیاسی را در این ماهها از دست دادیم، عزیزان را. بهحسب ظاهر، شرایط، شرایط عقبافتادن و شکست و انهزام بود؛ ولی رهبر انقلاب از موقعیت قدرت با دنیا صحبت کرد و نشان داد که ما مصممیم این مسیر را تا آخر برویم. دنیا منتظر بود ببیند بعد از این وقایع، ایران، جمهوری اسلامی، رهبر ایران چهکار میخواهد بکند. دیدند، نه. رهبری آشکارا فرمودند که منطقمان این است، پایش هم ایستادهایم، تا آخرمان هم ادامه خواهیم داد؛ تا آزاد شدن قدس و نابودی رژیم صهیونیستی. دنیا هم باید کمک بکند. کسی هم اگر کمک نکند، ما میایستیم. وظیفه اسلامیمان است و حکم عقل این است که باید در این مسیر از مردم فلسطین دفاع کرد.
البته این آن جنبه شیرین خطبههای امروز رهبر عزیز انقلاب بود. یک جنبه تلخی هم دارد، آن هم تنهایی و غربت رهبر عزیز انقلاب که نه تنها در میدان فرماندهی، مدیریت میکند، بلکه در میدان تبیین هم گویی کس دیگری جز خود ایشان نیست. در جهان عرب یک زبان گویایی بود که منطق مقاومت را به عالم میرساند که محروم شدیم از این زبان گویا: شهید سید حسن نصرالله. و بار این کار هم افتاد به روی دوش رهبر عزیز انقلاب. هم جبهه داخلی را رهبری باید روشنگری بکنند، هم از این به بعد جبهه خارجی و خصوصاً جهان اسلام و جهان عرب را. این بار ایشان سنگینتر و مضاعف شد. این بخش اول، مرتبط با امروز و خطبههای امروز بود.
بخش دومی که چند دقیقهای در موردش بنا دارم خدمت عزیزان گفتگو داشته باشیم، مناسبت تاریخی این ایام است. هم پشت سر گذاشتیم، هم پیش رو داریم. ورود حضرت معصومه (سلام الله علیها) به شهر قم را داشتیم هفته گذشته که در تقویم «روز قم» نامیده شده؛ و چند روز دیگر رحلت حضرت معصومه (سلام الله علیها) است. نکتهای را میخواهم امشب عرض بکنم؛ این نکته بسیار درخور توجه است. خب، در مورد شهر قم، ما معمولاً تصورمان این است که حالا به هر حال، شهر قم یک شهری است در ایران؛ حالا تفاوتش به این است که مردم مذهبی دارد، شهر خوبی است. در مجموع، روایات ما یک بیان دیگری دارد که خیلی این بیان، بیان عجیبی است. میخواهم امشب کمی در مورد این با هم گفتگو بکنیم.
ابتدا این نکته را باید عرض بکنم؛ شما میدانید مقدسترین شهر برای صهیونیستها و یهودیها کدام شهر است؟ بله، بیتالمقدس که البته ما به آن میگوییم بیتالمقدس یا قدس. خودشان میگویند اورشلیم و میگویند که این شهر، وقایع آخرالزمانی را برای ما رقم میزند. به واسطه داشتن این شهر است که ما میتوانیم کاری بکنیم که منجی ما ظهور بکند. اساسیترین شهر در نگاه یهودی، (حالا شهرهای دیگر هم هست، در منطقه حیفا و تلآویو و چهمیدانم این شهرهای دیگری که آنجا هست؛ آنها هم برایشان ارزشمند و مهم است)، ولی آنی که مرکز اصل و مقدسترین شهر است، شهر قدس است. حالا من از شما سؤال میکنم: برای یهودیها، شهر قدس مقدسترین شهر و نقطه کلیدی ظهور منجیشان است. حالا شمای شیعه، مقدسترین شهر برایتان کدام شهر است و نقطه کلیدی ظهور منجی شماست؟ بله، حالا فکر کنم با مقدماتی که گفتیم ساده شد. حالا بعضی عزیزان میگویند: کعبه، کربلا. بله، شهرهای مقدس زیاد است؛ ولی آن شهری که بهعنوان شهر کلیدی و شهر فاتح، آن شهری که قضیه ظهور را رقم میزند و کلید ظهور برای شیعیان است، شهر قم است که ما به این نکته معمولاً توجه نداریم. از آنها قدس، از ما قم. قم و قدس. و عجیب این است: روایت عجیب و غریبی ما داریم. بنده چند تا از آنها را هم اینجا آوردهام. البته مطلب در این زمینه زیاد است، یک بحث مفصلی میخواهد؛ آنقدری که حالا فرصت باشد در این جلسه عرض میکنم.
یکی از مطالب عجیبی که ما در مورد شهر قم داریم، این روایت است: امام رضا (علیه السلام) فرمود – این روایت از امام رضاست – فرمود: «قم قطعة من بیتالمقدس»؛ قم قطعهای از بیتالمقدس است. جنبه آخرالزمانی، جنبه کلیدی شهر قدس یا بیتالمقدس را در عالم اسلام، (حالا به تعبیری که ما چند بار جاهایی استفاده کردیم) برای بنی اسرائیل اگر بیتالمقدس است، برای بنی اسماعیل اهلبیت، شهر قم قطعهای از بیتالمقدس است. لذا در روایت دارد: روز قیامت حساب و کتاب مردم در محاذات آسمانی بیتالمقدس انجام میشود، مگر اهل قم. اهل قم را در قم حساب و کتابشان میکنند. یعنی این دو تا شهر است که در قیامت روبهروی یکدیگر قرار میگیرند و حساب و کتاب انجام میشود؛ دو تا شهر آرمانی و کلیدی، این دو تا شهر است. بله، ظهور امام زمان در کعبه رقم میخورد، مرکز حاکمیت امام زمان کوفه است، کربلا هم برای ما مقدس است؛ ولی آن شهری که این شهرها را برای ما نقد میکند و نگه میدارد، به آغوش امام زمان برمیگرداند، آن شهری که اینها را نگه میدارد، شهر قم است. شهر قم، شهر کلیدی است. ممکن است کسی بگوید یعنی چه؟ یعنی مثلاً همین شهر قمی که آب شور است و مثلاً اینها، اصلاً مگر چقدر جمعیت دارد؟ نکته همین است.
یک مشخصاتی در شهر قم هست که این در روایات ما مطرح شده است. این به ما نشان میدهد که داستان قم در آخرالزمان چیست. حتی فتح بیتالمقدس را هم که ایرانیها (بیتالمقدس را) فتح میکنند، حکومت یهود را نابود میکنند، یهودیها را خوار میکنند، صهیونیستها را در بیتالمقدس خوار میکنند؛ «فجاسوا خلال الدیار» (خانهبهخانه میروند دنبالشان، سر وقتشان، اینها را پیدا میکنند و انتقام جنایتها را ازشان میگیرند)، فرمود آن کسانی که این کار را میکنند، سه بار امام صادق (علیه السلام) با قسم جلاله این را فرمود: «والله اهل قم هم، والله اهل قم هم، والله اهل قم»؛ اینهایی که این کار را میکنند، قدس را فتح میکنند، والله اینها اهل قماند. سه بار به خدا، اینها قمیهایند. و نکته جالبی که ما در بعضی روایات داریم این است که قمیها را محدود به این جغرافیا نکردهاند. این نکته اصلی و این نیست که اهل قم یعنی آنهایی که در قم زندگی میکنند، که اگر کسی داخل شهر قم نبود این قمی محسوب نشود یا اگر کسی ساکن شهر قم بود این قمی محسوب بشود؛ نه، ملاکش این نیست.
نکاتی هست اینجا. چند تا روایت باید بخوانم تا مسئله روشن بشود. در روایتی، تعدادی از اهل ری (همین تهران خودمان) رفتند خدمت امام صادق (علیه السلام). روایت خیلی عجیبی است، خیلی نکته دارد. حضرت از اینها پرسیدند که از کجا آمدهاید؟ گفتند که: «نحن من اهل ری»، اهل ری هستیم. اینها گفتند: ما از ری آمدهایم. حضرت فرمودند: «مرحباً باخواننا من اهل قم»؛ بهبه، قمیها خوش آمدید. اینها گفتند: آقا جان، «نحن من اهل ری». حضرت فرمود: خوش آمدید، قمیها خوش آمدید. دوباره بار سوم گفتند: آقا، اهل ری هستیم. (حضرت فرمود:) قمیها خوش آمدید. بعد این جمله طلایی و عجیب را امام صادق (علیه السلام) فرمود – وقتی این جمله را فرمود که فاطمه معصومه (سلام الله علیها) هنوز به دنیا نیامده بودند، عجیب است – فرمود: «ان لله حرماً و هو مکه»؛ خدا حرمی دارد که مکه است. «و ان لرسوله حرماً و هو المدینه»؛ پیغمبر حرمی دارد که مدینه است. «و ان لامیرالمؤمنین حرماً و هو الکوفه»؛ حالا اینها شهرهای مقدس ما بود دیگر: مکه و مدینه و نجف و کوفه. فرمود: امیرالمؤمنین هم حرمی دارد که کوفه است. خب، خدا، پیغمبر، امیرالمؤمنین، هر کدام از اینها حرمی دارند. قاعدهاش به این است که بعد مثلاً بفهمانند که امام رضا هم حرمی دارند، امام باقر هم حرمی دارند؛ اینجوری باید بگویند دیگر. (ولی حضرت) فرمودند: «و ان لنا حرم و هو بلد قم»؛ ما اهلبیت حرمی داریم که آن شهر قم است. دیگر آن حسابش از این شهرها فرق میکند، داستانش یک داستان دیگری است، داستان شهر قم داستانش متفاوت است.
خب، روایات در مورد قم، روایات عجیب و غریبی است. من چند تا روایت بخوانم تا معلوم بشود اصلاً داستان قم چیست. جالب است، اصلاً اسم شهر قم را (روی حساب و کتاب) داشته است. این روایتی که میخوانم – اول قبلش که روایت را بخوانم، این نکته را عرض بکنم: بعضی وقتها این نکته مبهم است و مورد سؤال است. خب، نامی از اسامی مبارک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هست. ما معمولاً وقتی میشنویم، بلند میشویم، دست به سر میگذاریم. میخواهم عرض بکنم که اشکالی ندارد اگر کسی اسم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، هر اسمی حتی مثلاً اسم «مهدی» را، «حجت بن الحسن» را، وقتی که شنید، احترام بگذارد، دست به سر بگذارد، بلند بشود، به هر نحوی که دوست دارد احترام بگذارد؛ ولی ما دلیل متقن و معتبری برای اینکه خصوص این اسم (بلند شویم)، نداریم. بله، روایت از امام رضا (علیه السلام) دارد که وقتی که نام امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را آوردند، حضرت دست به سر گذاشتند و نجوا کردند؛ ولی نکتهاش این است که این نام، اتفاقاً این نام خاص نبود. هر اسمی از اسامی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که آمد، میشود آدم ابراز عاطفه و علاقه داشته باشد؛ ولی در مورد خصوص این اسم، آنقدر دیگر جا افتاده است. بعضیها فکر میکنند اگر این اسم آمد، از جا بلند نشدن مثلاً گناهی انجام دادن یا مثلاً کار بدی است؛ نه. کما اینکه در خود روایات هم وقتی این اسم آورده شده (حالا آنجا امام رضا (علیه السلام) آنجا واکنشی نشان دادهاند)، صدها روایت این اسم آورده شد و معصوم هیچ واکنشی نشان نداد. این نکته را خواستم بگویم که این اسم را که میگوییم، دوستان فکر نکنند که حالا دیگر جلسه به هم نخورد که بخواهند از جا بلند شوند و اینها. در روایت دارد که در مورد اسم قم فرمود: «انما سُمِّیَ قم، لِأَنَّ اهلَهُ یَجْتَمِعُونَ مَعَ قائم آل محمد (صلوات الله علیه)»؛ اصلا این قم که اسم این شهر گذاشته شده، به خاطر این است که اینها قیام میکنند کنار قائم آل محمد (صلوات الله علیه). «یقومون معه»؛ اینها قائماند، اینها قیام میکنند. شهر اینها شهر قیام است. آن قیام از اینجا شروع میشود. اینها کار را راهمیاندازند، اینها استارتش را میزنند که قائم حقیقی میآید، پشت بند قیام اینها کار را تمام میکند. نقطه استارت قیام از قم. برای همین اصلاً به این شهر میگویند قم. خیلی نکته عجیبی است: «یقومون مع و یستقیمون علیه»؛ هم قیام دارند، هم استقامت دارند. کسانی که تا آخر کار پای امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میایستند، قمیهایند. پس اینها را نشان میدهد. چرا شهر قم؟ چون قیام دارند، چون استقامت دارند و «ینصرونه»؛ کمکش میکنند.
در روایتی دیگر، امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ثم یظهر العلم»؛ کی این را فرمود؟ امام صادق (علیه السلام). آن موقع هنوز شهر قم اصلاً حرفی ازش نبود. البته شهری هم هستش که از همان اول علما این شهر را تأسیس کردند به دستور امام. نکات عجیبی است. شهر قم اصلاً شهری است که فارس این شهر را تأسیس نکرد. عربها آمدند، شاگردان اهلبیت آمدند و اینجا را بنا کردند؛ خصوصاً اشعریها که طایفه عجیب و غریبیاند دیگر. حالا بعضی روایتها هم هست خیلی اعجابانگیز است. مثلاً میفرماید: زمین مکه ولایت اهلبیت را قبول کرد، خدا بهش کعبه را داد. زمین مدینه قبول کرد، خدا بهش قبر پیغمبر را داد. زمین کربلا قبول کرد، خدا بهش قبر امام حسین را داد. زمین قم قبول کرد، خدا بهش اشعریها را داد. این طایفهای که طایفه علما بودند و شخصیتهای درجه یکی در اینها بودند که بعداً اینها شدند محدثین ما و علمای درجه یک ما و بعداً دیگر هرچه که تقریباً در بین علما تربیت شد از آنجا شروع شد. حتی علمایی که در عراق بودند، مثل شیخ مفید، اساتید اینها قمیاند. یعنی قمیها کار را شروع کردند، بعد از قم منتقل شد به عراق و باز آن کسی که میداندار جهاد علمی بود، قمیها بودند. امام صادق (علیه السلام) فرمود: «ثم یظهر العلم ببلدةٍ یقال لها قم»؛ علم در یک شهری ظهور میکند (ظهور داشته باشید، مطلب را قبل از ظهور امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، یک ظهور دیگری ما داریم: ظهور علم) در کجا؟ اینها اگر دست یهودیها بود، غوغا میکردند با این روایتها. ما قدر اینها را نمیدانیم. اینها روایتهای آخرالزمانیاند. خیلی روایت عجیبی است. علم ظهور میکند در یک شهری به نام شهر قم. «تسیر و معدن للعلم»؛ این شهر معدن علم و «والفضل»؛ معدن فضیلت میشود. حتی ببینید این جمله را امام صادق (علیه السلام) فرمود؛ آن وقتی که هنوز شهر قم شکل نگرفته. ببینید، اصلاً این کلام، این روایت نمیتواند جعلی باشد؛ به همین دلیل که همه دارند میبینند که محقق شده. وقتی نمیتواند جعلی باشد، پس این محتوا، محتوایی است که باید روی تکتک کلماتش دقت کرد. فرمود: «حتی لا یبقی فی الارض مستضعف فی الدین»؛ یکجوری میشود روی کره زمین کسی نمیماند که دین بلد نباشد، سر در نیاورد، مستضعف در دین باشد. «حتی المخدّرات فی الحجال»؛ حتی زنهای پردهنشینی که در پستوی خانههایشان هستند، قمیها دین را به همانها میرسانند. بعد فرمود: این جز نشانههای ظهور است. ما معمولاً جز نشانههای ظهور، فقط دنبال اینایم که کجای تقی به توقی بخورد، جنگی بشود، این آن را بکشد، این فرماندهاش آنجوری باشد، این ریشهایش بلند و کوتاه باشد. بیشتر دنبال این نشانههاییم. این نشانه اساسیترین نشانه است. فرمود: «ذلک قرب و ظهور قائمنا»؛ اینی که گفتم، شهر قم این در آستانه ظهور قائم ماست که این اتفاق رقم میخورد.
از عجایب شهر قم این است که از همان اولی که تأسیس شده تا امروز، همیشه طواغیت، سلاطین ظالمین، جائرین، حکام ستمگر همیشه به این شهر طمع داشتند و همیشه ناامید بودند. هیچ وقت نتوانستند در این شهر نفوذ کنند. هیچ وقت حرفشان در این شهر خریدار نداشته، منطقشان مشتری نداشته. از عجایب این شهر است. برای همین همیشه خار چشم دشمنان اهلبیت بوده. همیشه سعی میکردند یکجوری این را تحقیرش کنند. همین زمان پهلوی خودمان، چه آن پدر ملعون، چه این پسر ملعون، هر دویشان. رضا شاه یک طور کمر بسته بود به نابودی قم با داستان برداشتن عمامه و مشکلات آن شکلی. پهلوی پسر هم یک مدل دیگر کمر بسته بود به نابودی قم؛ این قضایای فیضیه و کشتار طلبهها و سربازی اجباری طلبهها و فقر معیشتی سنگین مردم قم که همیشه اینها را در مشکلات معیشتی نگه میداشتند. به همین زمانهای خودمان هم بعضی از رؤسای جمهور ما را داشتیم دیگر. حالا من نمیخواهم روضه را باز بکنم؛ طرف خودش روحانی بود، اواخر سفر تبلیغاتی انتخاباتیاش همه شهرها رفت غیر از قم. اینجا خریدار ندارد. شهر قم این است: همیشه در شکنجه و فشار و تبعید و گرفتاری اقتصادی و اینها بودهاند. پیغمبر هم فرمود: من معراج که رفتم، این بخش از کره زمین را که نگاه کردم، شیطان را دیدم که میخواهد بهش نزدیک بشود. گفتم: «قم یا ملعون!» پاشو ببینم! و این خودش دلیل شد برای اینکه این شهر اسمش قم باشد و از همان روز اول به شیطان گفته که این طرفها نبینمت، دوروبر قم نبینمت. شیطان به خون اینها تشنه است.
بعد هم (پیغمبر) فرمود که آخرالزمان، فرجی که حاصل میشود و ظهوری که اتفاقات میافتد و اینها، «رجلٌ من اهل قم»؛ یک مردی از قم، مردم پشت او را میگیرند، حرکت میکنند، پرچمی را بلند میکنند و اتفاقاتی که بعدش رقم میخورد... اهل قم اهل قیامند، باز بر اساس روایتی دیگر، چندین روایت با این (مضمون). حالا چه میخواهم عرض بکنم؟ جمعبندی (اینکه) خیلی معطل نکنم عزیزان را: شهر قم یک ویژگی این شکلی همیشه در طول تاریخ داشت. یک جمله عجیبی رهبر معظم انقلاب فرمودند. فرمودند که: «آنتیتز انقلاب در قم است». یعنی اگر قرار باشد که انقلاب را نابود بکنند، نابودی انقلاب در قم رقم میخورد. خیلی نکته عجیبی است، خیلی جای گفتگو دارد. کسانی با ظاهر موجه، با ادبیات دینی، با ریش و عمامه و این حرفها میآیند چیزهایی میگویند، عقاید مردم را شل میکنند، باور مردم را سست میکنند، امید مردم را از بین میبرند. راهی که دشمن دارد برای نابودی انقلاب این است. حالا در کارهای نظامی و اینها تلاشی میکند؛ ولی آنی که از روایات فهمیده میشود این است که در درگیری نظامی، دشمن به ایرانیها (یا تعبیر قشنگتر به جای ایرانیها، همانکه خود معصومین تکیه داشتند به اهل قم که حتی به مردم ری هم گفتند اهل قم؛ یعنی آنجا حرم ماست، هرکی که تعلق خاطر به آنجا دارد، هرکی فکرش را از آنجا گرفته، آن هم قمی است حتی اگر اهل تهران باشد)، تعبیر قشنگترش این است که بگوییم قمیها. روایت بسیار روی این کلمه تأکید دارد که ظهور را قمیها رقم میزنند، اهل قم رقم میزنند، یاران درجه یک امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) اهل قماند، (حتی) بالا تو شهرهای دیگری زندگی بکنند.
نکته اول این است که مراقبت داشته باشیم، بدانیم مسائل نظامی و اینها آسیب آنچنانی نمیزند تا وقتی که این مسائل فکری قرص بماند. چند تا نکته در این زمینه میخواهم عرض بکنم؛ خیلی وقت عزیزان را نگیرم. شما ببینید این شهید عزیز و بزرگوار، سید حسن نصرالله از جهت فکری، اسلوب فکری، اندیشه این شخصیت فوقالعاده (است). به هر حال، سید حسن نصرالله آدم شجاعی است، آدم دلاوری است، آدم مبارزی است؛ ولی ما در طول تاریخ هم در ایران، هم در جهان عرب، هم بین شیعه آدم شجاع و مبارز کم نداشتیم. ولی یک چیزی سید حسن نصرالله را متمایز میکند. سید حسن نصرالله یک ویژگی دارد؛ آدمی که از جهت نگاه و از جهت فکر خیلی روی حساب جلو میآید، خیلی درست است، خیلی عاقل است، خیلی فهمیده است، خیلی حالیاش است. سی سال رهبری کرده حزبالله را در لبنان، از سنین کم، با سن تقریباً سیودو سه سال رهبر شده، با آن وضعیت عجیب و غریب، با این همه فتنه عجیب و غریب در آن موقعیت بلبشوی لبنان (مسیحی و سنی و شیعه و شیعه چند دسته). و رهبری کرده این حزبالله لبنان را که امروز هم رهبر عزیز انقلاب در خطبه دوم به این مسئله اشاره کردند که سید حسن نصرالله این سالها چندین گام حزبالله لبنان را پیش آورد. یک ویژگی دارد، آن سلامت فکری، سلامت اندیشه. سید حسن نصرالله وقتی بررسی میکنید، (میبینید) نصرالله که اینقدر موفق است و یکی از عوامل موفقیتش نگاه درستش است، راز این نگاه درست این است که سید حسن نصرالله محصول مکتب قم است. (کسی که) فکرش اینجایی نباشد، در این حال و هوا نباشد، کارش هم خیلی برکت و موفقیتی ندارد. کما اینکه داشتیم در همین مملکت رئیس جمهور داشتیم از همه این ضد اسرائیلیها تندتر، الان ببینید چه وضعیتی دارد؛ اسرائیل به حسابش میآورد یا نمیآورد؟ بعد میروی بررسی میکنی به جای مکتب قم، مکتب نمیدانم بهار و چهمیدانم سبزه و درخت و از این چرت و پرتها، رستم، اسفندیار و سهراب. آن چیزی که من و شما را در مسیر ظهور نگه میدارد، در مسیر نصرت نگه میدارد، وابستگی فکری به مکتب قم است.
بنده کمتر دیدهام به این مطلب اشاره شده باشد. روایات ما تأکید بر این دارد که ظهور با این فکر رقم میخورد؛ آن حرفی که قمیها تولید میکنند و میدهند، آن شعار اسلامی که از (آنجا) بلند میشود، پشت آن باشید. اگر میخواهید دستتان در دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) باشد، اگر میخواهید پرچمتان را تحویل (او دهید). این خیلی حرف مهمی است، کمتر به این پرداخته میشود. رهبر عزیز انقلاب چندین بار تأکید کردند به مردم، به جوانها: آثار شهید مطهری را بخوانید، آثار علامه طباطبایی را بخوانید، آثار آیتالله مصباح یزدی را بخوانید. خب، سه نفری که مخصوص ایشان روی سه نفر خیلی تأکید دارند، هر سه تای اینها نماینده و نشانه مکتب قماند. این مکتب قم، (منظور) یک چیزی نیست که مثلاً شما فکر کنید مثلاً مکتب قم یعنی خیابان ارم قم، مثلاً صفائیه، بعد جانبازان، فلکه دور شهر. منظور اینها نیست. آن دستگاه نرمافزاری و تولید فکر و تولید معارف که پشت به پشت میرود، به معصوم میرسد و محصول هزار سال کار علمی است در این مدرسهای که اهلبیت از روز اول روی حساب تأسیسش کردند، به آن توجه (و) خوراک دادند و تا امروز حفظش کردند. حالا به تعبیری حوزه علمیه قم یا هرچه، معنایش همین نیست که حالا هر آخوندی از قم آمد یا هر آخوندی در قم حرف زد، منظور آن است. نه، آن فکری که فضای قم را پر کرده، وقتی در فضای قم مطرح میشود، قبول میشود. یک زمانی آنقدر اهل قم دقت داشتند، یک نفر روایت غلط یا ضعیفالسند وقتی میخواند، از قم بیرونش میکردند. ما امامزادهای داریم که قمیها اخراجش کردند به خاطر اینکه روایت ضعیف میخواند. در قم خیلی عجیب است؛ این ویژگیها بوده که اهلبیت به قم نظر داشتند.
امام عسکری (علیه السلام) فرمود: «من خاطرم از شما مردم قم جمع است، اصلاً هیچ غصهای بابت شماها ندارم». احمد بن اسحاق قمی، نماینده حضرت بود در قم. این مسجدی که به نام مسجد امام عسکری (علیه السلام) است در قم؛ حضرت خودشان پول دادند به این نمایندهشان و سفارش کردند این مسجد را تأسیس بکند. این مسجد از مسجد جمکران قدیمیتر است. خود مسجد جمکران با آن قضایای عجیب و غریبی که دارد که معمولاً گفته نمیشود – ما در یک جلسه مفصل در خود مسجد جمکران اشاره کردیم که خود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) زنجیر کشیدند منطقه اصلی مسجد جمکران را. راوی میگوید: این زنجیرها را برداشتیم، آب به زنجیر میزدیم، میداد (به) مریضی که دارد میمیرد، میخورد، خوب میشد. زنجیری که برای مسجد جمکران بسته بودند که محدودهاش معلوم بشود. مسجد جمکران اینطور نظر داشتند؛ اصرار بر این داشتند که شما باید رابطهتان با قم حفظ بشود. حضرت با تأکید مسجد اینجا تأسیس میکنند، امام عسکری (علیه السلام) مسجد تأسیس میکنند. این رابطه با علما حفظ بشود، رابطه با معارف حفظ بشود. نکته اساسی، آن خط فکریای که دارید میگیرید، از کدام طرف است؟
این فضای مجازی (است؛) هرکی آمده یک کانالی برای خودش زده، میکروفون گرفته، روبهروی دوربین مینشیند، شروع میکند یک سری حرف تولید کردن و اینها باب شده. هرکی هم که انگار بیشتر ببافد، بیشتر طرفدار دارد، خواهان دارد. یکی از خطرات جدی، تحلیلهایی است که گفته میشود. من نمیخواهم وارد حرفها بشوم. امروز رهبر انقلاب تذکری دادند که این تذکر محل توجه بود. فرمودند: «ما در انجام وظیفهای که داریم در برخورد با صهیونیستها، نه تعلل کردیم، نه شتابزده عمل کردیم.» خب، چه سر و صداهایی بلند شده بود که «اینها نمیزنند و ترسیدند و کم آوردند و خدا لعنتتان کند!» و این حرفها. از کجا؟ چند تا از این علمای درجه یک، صاحب فکر، صاحب نگاه پخته، درسخوانده، تربیتشده، چند تایشان این حرفها را میزنند؟ تریبوندار که هی به هر مناسبتی فقط میخواهند حرف بزنند، دیده بشوند. فکرتان را دست اینها ندهید. پشت دست اینها بازی نکنید. اگر میخواهید تا ظهور پیش بروید، حواستان به قم باشد. این جمله، جمله عجیبی است؛ این حرف، حرف عجیبی است. رهبر انقلاب به دانشجوها سفارش کردند، فرمودند: «به این تحلیلهای آبکی (توجه نکنید)». خب، معمولاً حرفهای ایشان خیلی در جامعه متأسفانه منعکس نمیشود. کسی خوابی دیده بود و به یک کس دیگری گفته بود که به ما بگویند. آن شخص گفته بود: «حالا ما به خواب کار نداریم»، ولی وقتی خواب را تعریف کرد، دیدم تذکر جالبی است. چند روز پیش در مشهد واسطهای آمد این خواب را برای من تعریف کرد، گفت: «فلانی خواب دیده، گفته که به فلانی بگویید که تو تریبون داری، وظیفهات این است که به مردم بگویی: (چرا گفته؟) چرا نمیگویی؟ چرا حرفهای رهبری را پخش نمیکنی؟ تکثیر نمیکنی؟» دیدم راست میگوید، حرف درستی است. حالا به خوابش کار ندارم، ولی حرف درستی است. این حرفها غریب است. خیلی از مسائلی که ما بعد چند سال باهاش مواجه میشویم که اشتباه کردیم یا خلأ داریم، میبینیم بیست سال پیش رهبری این را گفته بوده، هشدارش را داده بوده. رهبری به دانشجوها فرمودند: «تحلیل سیاسیتان را از روزنامهها و سایتها و اینها نگیرید. ببینید فضلای قم چه (میگویند). ارتباطتان با قم، با علمای قم..."
حالا عرض کردم، علمای قم (منظور) فقط اینکه آنجا هست، نیست. خود رهبری هم از علمای قم محسوب میشود، با اینکه سالهاست ایشان هم محصول قم است. امام محصول قم است، با اینکه سالها از قم جدا بود. شهید مطهری سالها از قم جدا بود، محصول قم است، حرفش حرف قم است. این قم، منطقه جغرافیایی نیست. این قم یعنی این عقبه تاریخی که از روز اول اهلبیت اینجا تربیت کردند و قبر فاطمه معصومه (سلام الله علیها) مرکز شکلگیری و پرورش این افراد شد. خدا اراده کرد دور خودش، دور فاطمه معصومه (سلام الله علیها) اینها را جمع بکند. اینها آنهاییاند که حرفشان حرف ظهور است، حرفشان مورد تأیید امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. قراین عجیب و غریبی برای این داریم که مثلاً دیگر وارد آنها نمیشوم، از چهمیدانم رؤیاها و تجربیات نزدیک به مرگ (که) بعضیها خیلی از اینها خوششان میآید. نه، وقتی روایت داریم دیگر نوبت به اینها نمیرسد. این حرفها را باید دنبالش بود. این نکته بسیار مهمی است. طرف مثلاً چند تا بچه زاییده، بلاگر شده در فضای مجازی. بعد دیگر هر تحلیل سیاسی و در مورد سوراخ لایه اوزون و در مورد همه چی نظر (میدهد). حالا من نمیخواهم با جزئیات بیشتر حرفهایی را بگویم که به هر حال ممکن است ذهنتان سراغ افرادی برود و تبعاتی داشته باشد و اینها؛ ولی یک خطری است که آدم دارد میبیند. خیلی از این تریبوندارها صلاحیت ندارند. ببینید آن بزرگان چه میگویند. این یک بخش قضیه است. یک بخش دیگر قضیه این است که آدم برود دنبال معارف جدی کار کند، یاد بگیرد، عمیق بشود در دین. آنی که میتواند برود درس بخواند, آنی که نمیتواند پای منبر بنشیند، کتاب بخواند، ارتباط داشته باشد. ما سالهای اول طلبگی زیاد میدیدیم عزیزانی که حالا مخصوصاً از تهران هفتهای یک بار، هفتهای دو بار میآمدند قم، برمیگشتند. با علما ارتباط داشتند، درس میرفتند، درس اخلاق میرفتند. خدا رحمت کند استاد عزیزمان مرحوم آیتالله ممدوحی (رضوان الله علیه). دوستانی داشتیم هر هفته از تهران جلسات چهارشنبه شبها ایشان شرکت میکردند، برمیگشتند. اساتید دیگرمان هم دوشنبهها سهشنبهها. این ارتباط با علما این نکته مهمی است. یکی از آن مسائلی که جز مقدمات ظهور است، این است. اینان که ظهور را رقم میزنند. گوشتان به حرف اینها باشد، اینور و آنور شیاطین نبرندتان. شیطان به قم و این منطق اهل قم نفوذ و سلطهای ندارد. طاغوت نتوانسته اینها را شکار کند. ممکن است یکی دو تا آخوند منحرف باشند، حرفهایی بزنند؛ ولی آن فضای کلی، واقعاً آدم میبیند، همیشه همین بوده. فضای کلی شهر قم، فضای جهاد، فضای اخلاص، یک فضای روراستی است با خدا و اهلبیت. این فضا را باید ما با آن انس داشته باشیم.
حالا امشب نکاتی عرض شد. مطالب دیگری هم در این زمینه هست. انشاءالله اگر فرصت دیگری بود، به این مباحث خواهیم پرداخت. انشاءالله خدای متعال توفیق بدهد قدر نعمتهایی که داریم را بدانیم؛ این معارفی که هست، این علمای خوب و بزرگی که داریم. انشاءالله قدرشان را بدانیم و انشاءالله ما هم همین اهل قمی بشویم و اهل قمی باشیم که به ما وعده دادند: بیتالمقدس به دست ما فتح میشود، و یهود به دست ما نابود میشود، و پرچم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به دست ما بالا میرود، و عالم را قمیها تخت حاکمیتش را به دست امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) میدهند، و حضرت بر اریکه قدرت مینشینند و عالم را مدیریت میکنند. انشاءالله آنقدری زنده باشیم (و) آن روز را ببینیم: نابودی اسرائیل را. انشاءالله دور نباشد. انشاءالله به نسل ما بشارتهای عجیب و غریبی از علما و بزرگان داریم؛ خصوصاً حضرت امام، خصوصاً رهبر معظم انقلاب که به این نسل بشارت دادند که شما خواهید دید آن نقطه نهایی و بلندی که همه منتظرش هستید. انشاءالله خواهید دید. انشاءالله که خدا در ما نااهلی نبیند و ما را محروم نکند از این تقدیرات و از این روزی. و ببینیم به همین زودی زود این جماعتی که امروز رفتند نماز جمعه نایب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف). انشاءالله خیلی فاصلهای نیفتد که همه با هم دوباره جمع بشویم، برویم نماز جمعه خود امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (را بخوانیم). اینجا در واقع یک رزمایشی بود برای آن نماز جمعه اصلی که انشاءالله پشت امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بخوانیم. خدایا، به فضل و کرمت در فرج آقا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) تعجیل بفرما! قلب نازنینش را از ما راضی بفرما! عمر ما را نوکری حضرتش قرار بده! نسل ما را نوکران حضرتش قرار بده! اموات علما، شهدا، فقها، امام راحل، حقوق، ملتمسین دعا را از سعه و برکات قدسیه وجود نازنین بقیه الله (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متنعم بفرما! خدایا، به فضل و کرمت اسرائیل و آمریکا را نیست و نابود بفرما! مستضعفین عالم، مظلومین مسلمین را پیروز و فاتح قرارشان بده! رهبر عزیزمان را تا صبح ظهور در حفظ و نصرت خودت مؤید و منصور بفرما! حاجات مسلمین را به فضل و کرمت برآورده بفرما! هرچه گفتیم و صلاح ما بود، هرچه نگفتیم و تو صلاح ما میدانی، برای ما رقم بزن! بحق النبی و آله، رحم الله من قرأ الفاتحة مع الصلوات.