به وقت شام

جلسه دوم : فتنه بزرگ سفیانی و پنج شهر شام

00:50:31
26

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

*دلسوزی اهل بیت علیهم‌السلام، با پیشگویی فتنه‌ها برای هدایت امت.

*لزوم رمزگشایی از روایات حکیمانه و رازگونه اهل بیت علیهم‌السلام، در انتقال مفاهیم به آیندگان.

*آغاز تحریف تاریخی فضائل اهل بیت علیهم‌السلام، از زمان خلفا تا امپراتوری رسانه‌ای معاویه!

*قطعیت وقوع فتنه‌های آخرالزمان و خروج سفیانی، در روایات متواتر اهل بیت علیهم‌السلام.

*ضرورت فهم عمیق و تجمیعی روایات، برای تشخیص وظیفه در آخرالزمان و پرهیز از سطحی نگری.

*پیش‌گویی دقیق اهل بیت علیهم‌السلام، نسبت به اسارت زینب کبری سلام الله علیها و وقایع پس از عاشورا.

متن جلسه

‼️توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️

سلام علیکم و رحمة الله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد اللهم صل علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم ظالمین من الان الی قیام یوم الدین رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و حلال عقدة من لسان یفقهو نکتهای که شب گذشته بهش اشاره شد این بود که اهل بیت عصمت سلام الله علیهم اجمعین بسیاری از وقایع بعد از زمان خودشون رو پیشاپیش مطرح میکردند تذکر میدادند بخش برای این بود که مردم مراقب باشند تو اون فتنهها اشتباه نکنند درست تشخیص بدن درست عمل بخششم برای این بود که مردم بدون این فتنه قطعیه حتما رخ میده آماده باشم وقتی که مواجه شدن شگفت زده نشن صبرشون رو از دست ندن اینا همش از باب رحمت و هدایتگری اهل بیت دلشون برای این امت می علاقمند بودن به هدایت این امت جوری برنامهریزی میکردند طراحی میکردند در آینده این امت گرفتار نشه اشتباه نکنه با دست خودش خودش رو بیچاره نکنه همه جلوههای رحمت پیغمبر اکرمه جلوههای رحمت امیرالمومنین دلسوزی اهل هرچقدر یه فتنه خطرناکتر و بزرگتر میشد و شعاع وسیع داش شعاعش وسیعتر میشد تذکر اهل بیت بهش بیشتر مثل داستان کربلا و شهادت امام حسین علیه السلام فتنه بسیار بزرگی بود فراگیر بود سنگین بود برا همین اهل بیت بارها و بارها به این قضیه اشاره با جزئیات با ریزه کاری تا اینکه دیگه امیرالمومنین خود این زمین رو به اینا نشون داد فرمود دقیقا همین جا این اتفاق میفته پیامبر اکرم خاکشو در دست میگرفت اینم خاکشه اسم قاتل رو فرمود ماهش رو گفته بودند سالش رو گفته بودن حتی این قاتلهای دیگه رو که نقش داشتن در کربلا مثل سنان بن انس مثل عمر س در مورد اینها هم پیشگویی کرده به خود اینها هم تذکر داده بودند به خاطر اینکه فتنه فتنه فراگیر و سنگین خوب اون فتنههایی که زمان خود اهل بیت بود اینطور انقدر از پیش یادآوری کردند تذکر دادند آماده سازی کردند طبیعتاً فتنههایی که در آخرالزمان پیش میاد میطلبه که بیشتر نسبت بهش تذکر داده بشه و هوشیار بکن آخرالزمانی که دست مردم از امام معصوم کوتاهه یه قاعده است این حرف کاملا منطقی با این نگاه ما کاملا نیازمندیم به پیشگوییهای اهل بیت نه اینکه اینا رو دست نزنیم کسی سمت اینا نره هرکی هم سمت اینا بره کاس حرفایی میزنن که خودشونم سر در نمیارن چی نخ این همه با شدت و حدت اهل بیت اصرار داشتند وقایع آینده را برای مردم گفتن البته یه طوری هم گفتن که بتونه این حجاب قطور تاریخ رو درنورد برسه به آ با یک ادبیاتی با یک بیانی جوری باشه که به هر حال دشمنیها و دشمنان انکار بکنه کتمان بکنه تحریف بکنه البته همیشه در طول تاریخ تطبیق بوده افرادی خودشون رو جور دیگهای معرفی میکردند حالا نه تنها نسبت به وقایع آینده تطبیق دادن نسبت به وقایع گذشتهام تطبیق دادن آیاتی که در شان امیرالمومنین علیه السلام بود تطبیق دادن به دشمنان امیرالمومنین خیلی چیزای عجیبیه واقعاً تقریبا میشه گفت اگه نگیم همه آیات قرآن اکثر آیات قرآن اونایی که در شان اهل بیت برداشت تطبیق دادن به دیگران گاهی به دیگران که کاملا ضد اینا آیه قرآن نازل شد درباره یکی از یه خانومی حالا توضیح دقیقتر ندم یه خانومی نسبت به یه خانم دیگهای یه تهمتی زد این دوتا خانم به نسبتی داشتن با پیغمبر در رد اون خانمی که تهمت زده بود آیه نازل شد برداشتن این آیه رو کردن در فضیلت همون زنی که تهمت زده بود آیه افک هنوز که هنوزه اون زنو به اسم این آیه میشناسن در حالی که این آیه برای خود اون زن نازل شد اون تهمت زده به ماری قبطیه اینو کردن در فضایل این زن خوب وقتی گذشته رو اینجوری تحریف میکنند معلومه که آینده رو چه شکلی تحریف خواهند کرد آیا نازل شد در شهر امیرالمومنین که در این بنایی که به نام مبارک ایشون جمع بعد از لیله المبیت که به جای پیغمبر اکرم خوابید آیه نازل شد و من الناس من یشری نفسه ابتقاء مرضات الله بعضی با اینکه میدونستن جونشون در خطره خودشونو فدا کردن برداشتن این آیه رو کردن در فضیلت ابن ملج گفتن با اینکه میدونست جونش در خطره علی رو کشت خودشو آیهای که در شان امیرالمومنین تبدیلش کردن به فضیلت دشمن هرچی که از فضایل امیرالمومنین بود خصوصاً معاویه ملعون پول خرج با اون دستگاه امپراطوری رسانهای وحشتناکی که داشت جعله روایات کردند از زمان خلیفه اول و دوم که باب روایات پیغمبر و اهل بیت رو بست خصوصاً در زمان خلیفه سوم باب روایات جعلی را باز کردند زمان معاویه که دیگه شیر تو شیری شد همه اینا که در فضیلت اهل بیت بود تبدیل شد به فضیلت دشمنان اهل خصوصاً در شام که داستان عجیبی داره انشالله چند شب جلوتر یه اشاراتی به این مباحث با این حال اهل بیت یه طوری با تاریخ و آیندگان صحبت کردند که بتونه پرش کن از این همه دشمنی و این همه کینه توزی با آیندگان بتونن حرف خیلی عظمت این خیلی قدرت میخواد و خیلی سخته شما ببینید مثلاً همین نمونه سفیانی رو که دیشب بهش اشاره کردی و این شبها انشالله بناست در موردش صحبت بکنیم یه طوری باید پیغمبر سخن بگن امیرالمومنین سخن بگن آیندگان با سفیانی آشنا بشن تو دورانی که ۱۰ سال قراره بنی امیه حکومت خوب خیلی این کار سخته این واقعا اعجاز خود پیشگوییش و پیشبینیش یه طرف اینی که برای ۱۲ قرن بعد ۱۳ قرن بعد چندین قرن بعد ۵۰ قر مطالبی بگن که اون

آدما بیان هم این روایات بهشون برسه که اینم خوب خودش یه داستانی داره همین که اونا اگه خوندن بفهمن پس یه طرف داستان این شد که اهل بیت به فکر آیندگان بودند مسائل را پیش بینی میکرد یه سیره قطعی در اهل بیت خیلی از مسائل آینده رو پیش بینی کردند پیشگویی کردند ریز و کلان ریز و کلا خیلیاشم که خوب واقع شد این قاعده میطلبه در زمان غیبت معصوم که دست معص یعنی دست مردم از دست معصوم بیرونه به دست مردم کوتاهه میطلبه یه جوری حرف بزنن که تو اون روزگارم بتونن تکلیفشون تشخیص با اون مردمم باید حرف بزنن مخصوصاً تو اون فتنههای سخت و شکننده یه قاعده است پس باید با آیندگان صحبت بکنند حتماً روایاتی و مطالبی رو خطاب به آیندگان فرمودند تو فتنههای بزرگ راه و چاه رو نشون دادن پیغمبر اکرم امیرالمومنین سایر اهل بیت هر چقدر به ظهور امام زمان نزدیکتر بشیم این فتنهها شدیدتر میشه سختتر ملت ظلماً و جورا میشه این دیگه جزو مسلمات در روایات ماست فرمودند وقتی ظهور رقم میخوره که زمین لبریز از ظلم و خوب دل بدید عزیزان مطالبی که گفته میشه با دقت باید پیگیری بشه جمله به جمله رو باید دقت کرد مطلب نباید هدر بره چون رو جمله جمله حساب و نکته و تاملی اهل بیت با آیندگان سخن نسبت به آیندگان دغدغه داشتند ترحم و هدایتشون نسبت به آیندگان اقتضا داشته فتنههای آینده را با اینها مطرح کنند هرچی به ظهور نزدیکتر میشیم فتنهها شدیدتر میشه ظلم بیشتر میشه فراگیرتر میشه اهل بیت باید اون فتنههای آخر رو بیشتر از همه به ما گفته راه حلشو به ما گفته باشه که ما چه بکنیم اولاً از کجا میاد این فتنهها چه رنگیه چه مدلیه حواسمونو جمع بکنیم خودمونو آماده بکنیم آلوده نشیم مقاومت بکنیم صبر بکنیم پس باید با ما صحبت کرده باشند باید به ما گفته باشند وظیفهمون چیه اون خط و خطوطی که باید پی بگیریم تو تو مسیر اهل بیت باشیم اون خطی که منجر میشه به ظهور امام زمان اون خطی که برای امام زمان تولید قدرت میکنه مقدمات ظهور امام زمان را فراهم میکنه اون چه خطیه حتما اهل بیت اینو به ما گفتن نمیشه نسبت به یه اتفاق فرعی که مثلاً قراره ۵۰ سال بعد رخ بده اهل بیت واکنش نشون بدن ولی نسبت به واقع به این مهمی برای این امت با اون تعداد جمعیت زیادی که این امت پیدا میکنه در آخرالزمان با اون حجم ف و انحراف و بلا و مشکلاتی که پیدا میکنه اهل بیت سکوت کنند با ما حرف این ۱ جوری هم حرف زدن که ما بتونیم بفهمیم بتونیم تشخیص بدیم البته بیان خاصی داره قاعده داره فهم این کلمات اهل بیت همینجوری نیست که حالا هرکی هرجور ورداشت خون بفهم تشخیص بده تطبیق بده نه قطعاتی رو به ما دادن خورد خورد و جدا جدا مثل این حالا تشبیه تشبیه قشنگی نیست اصلا قشنگ نیست یعنی اصلاً واقعاً سختمه اینجور تشبیه کنم ولی خیلی کارو راه میندازه این کسایی که این چند وقت این پهپادها و اینا رو که درست میکردن داخل کشور اینا مثلاً تیکه تیکه قطعه قطعه هر تیکهشو از یه جایی میآ چهار تا قطعهشو از فلان مرز مثلاً شمال غربی کشور فلان قطعه رو مثلاً از جنوب شرقی کشور چهار تا قطعه رو از اینور میاره چهار تا قطعه رو از اون ور میاره تو تهران میده به یه نفر اینا واردن سرهم برای اینکه این مرزها رو رد بکنه رد گم بکنه نگیرنش لو نره دو تا تیکه رو میاره دو تا تیکه رم تازه یه جوری میاره که کسی نفهمه عرض کردم تشبیه قشنگی نیست ولی مطلب رو میرسونه کانه اهل بیت یه طوری با ما صحبت کردن تو یه روایتی دو تا کلمه رو گفتن تو یه روایت دیگه دو تا دیگه رو گفتن کسی این روایتو میخونه نسبت به این دو تا کلمه حساس نمیشه میگه نه اینکه منظورش اون نیست اون یکی هم که میخونه حساس نمیشه اون یکی هم که میخونه حساس نمیشه ولی اونی که سر هم کردن بلده که بهش میگن فقیه کلماتو کنار همدیگه میذاره میفهمه این چی داره میگه میگه بابا اون دوتا این دوتا این دوتا داره اینو میگه به ما گفتن برو از فقیه بپرس از عالم دین کسی که زبان ما اهل بیت سر در میاره از اون سوال با این یه دونه روایت اون یه دونه روایت نمیتونی تشخیص بدی مجموعه این روایت یه طوری که خطو به آدم نشون میده خطو به فقیه و عالم دین نشون میده اینا رو که کنار هم میذاره میفهمه دستش میاد وظیفه دستش میاد حتی وقایعی که در آینده قراره رخ بده دستش میاد میفهمه چی به چیه کی به کیه از کجا قراره آسیب بخوریم چه جنس ابتلا البته اینکه حالا با جزئیات بخواد تشخیص بده این حتما اون فلانیه اون حتماً اون روزه ایناش خوب مال ممکنه قابل تشخیص نباشه البته ممکنه افرادی هم باشن همیناشم بتونن تشخیص بدن نه میخوایم اثبات بکنیم نه میخوایم رد بکنیم ولی اهل بیت با این شیوه با آیندگان حرف زد و یه سری خط و خطوط رو به اینا نشون دادن این نکته خیلی مهم نکتهای است که دیش بهش پرداختیم امشبم دوباره عرض ما وقتی روایت آخرالزمانی رو میخونیم اولاً از کتابهای معتبر وقتی که میخونیم که حالا اینو توجه به اشتهاش یه سری کتاب داریم خود کتاب معتبره یعنی مولفش شخصیت درجه یک و شناخته شده یه وقت مولف شیخ صدوق شیخ طوسی شیخ کلینی اینجور شخصیت این کتاب کتاب معتبری اون کتاب که معتبر میشه مثل کتاب کلینی مرحوم کتاب کافی مرحوم کلینی کتاب کافی کتاب معتبری کتاب من لا یحضره الفقیه از شیخ صدوق کتاب معتبری کتاب معتبره ولی حالا اینکه دونه دونه حدیثای اینا بشه روش قسم حضرت عباس خورد نه اون یه فنی میخواد تشخیصش کتاب معتبره بعد میره مرحله بعد ببینیم سند روایت هم معتبره یا نه بحثهایی داره که نمیخوام بگم چون بحثهای تخصصی چه اهلش باید انجام بدن ولی دونستنشم برای همه خوبه

که بدونن این چه مکانیزمی داره چطور با چه قواعدی این روایات فهمیده میشه پس یه وقت کتاب معتبره یه وقت سند هم معتبره یه وقت روایتیه که تک و توکی اومده ازش نقل شده یه مضمونیه که خیلی کم ازش گزارش شده اینو اصطلاحا بهش میگن خبر واحد یه وقت نه زیاد ازش گزارش شده ولی نه خیلی زیاد به هر حال یه ۱۰ ۱۲ تایی مثلاً گزارش ازش داریم اینو بهش میگن استفاضه با ذات یه وقتی هم خیلی زیاده تواتر وقتی تواتر شد دیگه اصلاً به سند کار بحثهای تخصصیه که حالا تو ذهنتون باشه چون به تواترم خودش چند مدله تواتر لفظی داره تواتر معنوی داره تواتر اجمالی داره مثلاً یه وقتی هست عین این عبارت به کرات نقل شده من کنت مولا فعلی مولا عین این جمله شبیه به این به کرات نقل شده این حدیث غدیر و این عبارت میشه تواتر تواتر لفظی یه وقتی هست عین عبارت نقل نشده ولی معنا نقل شده حالا اونم متفاوته مثلاً شجاعت امیرالمومنین علیه السلام یه روایت اومده گفته یه مضمونی از روایت اینه که امیرالمومنین تو جنگا نمیترسید فرار نمیکرد توی مضمون دیگه از روایات اومده در مورد شمشیر زدنو توی مضمون دیگه از روایات اومده اون شبی که جای پیغمبر خوابیده گفته همه اینا رو که آدم کنار هم میذاره میبینی یه حجم بسیار زیادی ما روایت داریم که از اینا اثبات میشه امیرالمومنین قطعاً شجاع تواتر تواتر معنوی یه وقتی هم تواتر اجمالی یعنی یه تعدادی روایت داریم شاید تصریح توش نباشه ولی همه اینا رو که کنار هم میذاریم به یه تواتر میرسیم این میشه تواتر اجمالی مثلاً مجموعه روایاتی که در مورد نقش جدی ایرانیان در آخرالزمانه در نصرت ایرانیها نسبت به امام زمان در مقدمه سازی ایرانیها نسبت به ظهور تشکیل سپاه امام زمانه هم قبل از ظهور هم بعد از ظهور مجموعه این روایاتی که آدم نگاه میکنه با عبارات مختلف با کلمات مختلف با مضامین مختلف به این میرسه که این در حد تواتره انقدر زیاده که دیگه لازم نیست رو دونه دونه سندهای اینها بحث بکنیم اگر کتابی که به دست ما رسیده معتبره دیگه رو سندش نمیخواد بحث کرد اینم یه بحث روشی که به درد همه میخوره چون به هر حال اینا رو ماها نمیگیم ولی شبهاتشو معمولاً تو ذهنا هست بعد خب به هر حال وقتی شوهرش هست لااقل اینور داستان شنیده باشید که بدونید این چه ساز و این میشه تواتر یه سری از مضامین رو تو روایاتمون داریم اینا در حد تواتره مثل چی مثل سفیانی فتنه سفیانی از اون فتنههایی است که روایاتمون در حد تواتره انقدر زیاده که دیگه اصلاً لازم نیست رو دونه دونه اینا بشینیم بحث بکنیم که این سندش چطوره اون سندش قطعیه که آقا ما یک فتنهای خواهیم داشت به نام فتنه سفیانی یه با اون روایت آخرالزمانی و اون پیشگوییهای اهل بیت نکته بعدی اینه که یه مقداری از روایاتی هم که در مورد آخرالزمانه نسبت به یک سری مضامین اینام قطعیه اینام تواتره مثلاً در مورد فساد آخرالزمان یه حجم وسیعی روایت داریم با بیانهای مختلف با عبار عبارات مختلف که انقدی ازش به طور قطع میشه فهمید که قطعاً اوضاع آخرالزمان از جهت فرهنگ و فساد و اعتقادات و اینها اوضاع بسیار داغونی بسیار کثیفه این قطعی که حالا ازش تعبیر میکنیم و آخرالزمان فرهنگی یه بخشی روایتی در مورد آخرالزمان امنیتی اوضاع امنیت در آخرالزمان اوضاع بسیار به هم ریختهایه همش جنگه همش آشوبه ناامنی قتل و غارت اینم انقدر تعداد روایاتش زیاده که میشه ادعای تواتر کرد میشه گفت آقا اینم به حد تواتر مشکلات امنیتی مشکلات اعتقادی مشکلات فرهنگی اینا تو آخرالزمان فراگیره اینا میشه چی میشه پیشگوییهای اهل بیت نسبت به آخرالزمان پیشگوییهایی که ما نسبت بهش قطع داریم یقین داریم که اینطور خواهد شد بعد که حالا اینو به صورت قطعی گرفتیم باید بیایم یه سری روایاتو کنار هم بزاریم اون پازله رو جور کنیم ببینیم با چه بیانی میشه به یه نقشه برسیم که حالا دقیقاً چه اتفاقی قراره رخ بده کوچولو کوچولو برای کنار همدیگه بزاریم این کلمات رو با همدیگه هی چک بکنیم ست بکنیم مدل این کارایی که این کاراگاهها انجام میدن قرائن و کنار همدیگه میذارن مثلاً اول براشون گزارش پزشکی قانونی میاد که آقا این متوفی قطعاً به قتل رسیده خیلی مهمه وقتی خود این قتله مشکوک باشه وارد بقیه داستان نمیشه وقتی گزارش میاد که این به قتل رسیده میگه خیلی خوب پس من باید دنبال قاتل بگرد تمام شد اگه قتلش معلوم نبود دیگه کار نداشتیم با کسی به کسی زنی نداشتیم وقتی قتلش معلومه باید بریم سراغ قاتل قاتلم دو حالت داره یا آشنا یا غریب هی با یه فرضیههایی که البته پایش عقلی منطقی قطعی هی یه طرف داستان رو تقویت میکنه طرفو ضعیف میکنه میگه بر اساس این نشانهها احتمالاً قاتل آشنا باید باشه چون مثلاً قبلش سرقت زده سرقت کرده مثلاً طلای این آدمو از فلان جای گاوصندوقش که این طلا رو مثلاً پسر این خانمم خبر نداشته که این همچین طلایی داشته وقتی قاتل این اومده رمز رو باز کرده اینو برداشته پس قاتل قاعدتاً آشنا بوده فیلمهای جنایی به درد این کارا میخوره قاتل پس آشنا بوده نمیخوام قطعی و یقینی بگم قاتل آشنا بوده ولی فعلاً نمیخوام وقتمو تلف کنم برای قاتل جنایی که انجام ندادی تا حالا ژله انجامم من که حالا لازم بشه و اینا که پس بریم سراغ آشناها بعد بریم ببینیم کیا تو آشناها بیشتر از همه مشک اول آمار اینا رو در بیاریم کیا سابقه دعوا داشتند با این مقتول کتک کاری داشتن جر و بحث داشتن بریم پیامکهاشو یه چک بکنیم ببینیم با کیا جر و بحث داشته اینا احتمالش بیشتره دیگه تا اونایی که خیلی با همدیگه خوب و خوش بودن دونه به دونه هی میره هی یه سری فرضیات احتمالات قرائن بحثهای فقهی و علمی به اینا میگن تجمیع قرائن تراکم زنون هی این زنون

زنها هی تراکم پیدا میکنه این قرینهها هی جمع میشه رو همدیگه یه جای دیگه این بازپرس این کاراگاه میگه آقا من مطمئنم فلانی قاتله گردن من من گردن میگیرم دستگیرش کنیم آقا نمیشه الکی دستگیرش کرد آقا گردن من بعد دیگه وارد چی میشن وارد مثلاً بازپرسی اینجور شگردان حالا از زیر زبونش چه شکلی بیرون بکشم تو گفتگوی باهاش تناقض پیدا کنه چهار تا آدمی که اینو میشناسن بیان گزارش بدن میگه مرحله جدیدی شروع میشه همینجوری میره آخر معلوم میشه طرف یه چهار تا جمله میگه از توش در میاد که این قاتله تقریبا اون مدلی که اهل بیت با ما حرف زدن نسبت به آخرالزمان نسبت به جزئیاتش این مدلیه کلیاتش که خب معلومه آقا فساد همه جا رو میگیره و بدبخت میشیم و وای چقدر کثیفه و این حرف من چیکار کنم دقیقا از کجا قراره بخوریم اونجا چیکار باید بکنیم که نخوریم اینجوری گفت رو جزئیات که میاد میبینیم نه قشنگ اهل بیت دارن یه نقشهای به ما مثلاً میگن آقا تکون نخور تا سفیانی بیاد چند تا روایت داره خیلی روایت جالبی هم هست اصلا خود بیان اهل بیت اینجا به نظرم واقعا معجزه است همونجور که قرآن معجزه بودنش یه بخشیش به اینه که یه جوری حرف زده که ده تا آیه رو که میزاری کنار این دقیق میفهمی این آیه خوب دل بدید خیلی سخت نباشه این حرفا با این توضیحات انشالله راحت بشه ببین قرآن یه چیزایی گفته تو نگاه اول که نگاه میکنی معلوم نمیشه ۵ تا آیه دیگه رو که میخونی همون سوره رو چهار تا بالا میخونی چهار تا پایین میخونی یکم معلوم میشه این داستانو تو یه سوره دیگه گفته اونو میخونی یکم معلوم میشه تو یه سوره دیگه گفته میخونی یکم معلوم میشه این قضیه رو این حکم یه جا دیگه یه طور دیگه توضیح داده میخونی بیشتر معلوم میشه اینو بهش میگن تفسیر قرآن به قرآن قرآن این مدلی حرف زده برای همینم معجزه است هیشکی هم جز خدا نمیتونه اینجوری حرف بزنه که یه چیزی اینجا بگه که مثلاً بیست سال پیش فلان جمله که گفته یه جملهاشو اونجا گفته اینو کنار اون بزاری دقیق معلوم میشه نه تنها تناقض نداره بلکه هرچی اینا رو کنار هم بزاری بیشتر معلوم میکنه همدیگه عظمت قرآن اعجاز قرآن اعجاز اهل بیت هم یه بخشیش همینه هرچی اینا رو کنار همدیگه میذاریم عجب اینم داره معلوم میشه اونم داره معلوم میشه تناقض که نداره هیچی این داره اونو شفاف میکنه این داره اینو شفاف میکنه مثلاً تو روایت داره میخونم انشالله فرصت بشه حضرت میفرماید که تا خروج سفیانی رخ نداده کاری نکنید خوب یعنی کاری نکنیم یعنی چی یعنی هیچ کاری نکنیم یعنی کلاً از الان چیکار من باید بکنم تاسوفیانی بیاد چیکار باید بکنم سفیانی کی هست از کجا میاد چیکار میکنه مثلا میشینم تو خونه بعد میبینم در میزنم بعد بچهام میاد میگه بابا یه آقایی جلو در با شما کار داره میگم صوفیانیم به بابات بگو بیاد دم در بعد میای دم درو بعد میگه که یادته یه روایتی بود امام صادق فرمودند تا سفیان نیومده کاری نکنیم روایتو شرح میدن انگار این مدلیه بشین تو خو خود سفیانی میاد زنگ میزنه کد پستی رم داره واحدتم میشناسه اصلا هیچ کاری نمیخواد این هیچ کاری نمیخواد بکنی تو ۵۰ بعد دیگه معلوم میشه دقیقاً یعنی چی صوفیانی کیه ۵۰ تا روایت دیگه معلوم میشه یعنی چی بعد سفیانی از کجا میاد به ما میگن هیچ کاری نکن تا سفیانی بیاد خیلی خوب سفیانی از کجا میاد از بنگلادش میاد تایلند باید بریم اونجا بعد اونجا اصلاً میریم خوبه اصلاً وجه خوبی داره ما بگیم داریم با سفیانی بجنگیم تایلند فکرای دیگه نمیکنن نسبت به ما یا نه از یه جا دیگه قراره بیاد بعد مثلاً از شام میاد کدوم شام حالا بعد شام میاد ناهار میاد کدام شام نه شام یعنی منطقه شامات از کجاش میاد به اردنم یه تیکههایش میگن شامات به عربستانم یه تیکههاش میگن شامات عراق یه تیکههای سوریه لبنان دقیقا کجاش میاد یه روایتی ۵ تا نقطه رو معرفی خیلی بعد گفتن اینکه اومد بعد دیگه تو حرکت باید بکنی خب من همینجور خودم اسنپ بگیرم خودش بلده کجا الان دیدم این قشنگ همون سفیانی هستا بهش میخوره بعدشم هرکس شام بلند شد و اینا این پنج تا منطقه رو گرفت سفیانیه نه بابا ۵۰ تا اتفاقم قبل و بعدشه مصر یه قضایایی داره عربستان قضایایی داره عراق قضایایی داره مجموعه اینها رو که کنار هم میذاری معلوم میشه این سفیانیه خب حالا ما میخوایم بریم سفیانی به راننده تاکسی بگم خودش بلده دیگه بعد من الان میخوام برم با صوفیانی درگیر بشم بعد مثلاً دمش که برم من کوچه اول برم دوم برم بعد مثلاً بچه محلامونم همه راه امام صادقم فرمودند سفیانی که اومد پاشین بیاین خب الان پاشیم بریم من کوچه اول برم کوچه دوم برم الان دقیقاً چیکار باید بکنیم نمیدونم میتونم برسونم مطلب اونجا رسیدیم چیکار کنیم بعد با کی بریم مادر خرچ کیه بابا اینکه میگم سفیانی اومد بیا خودت نباید بیای یه خرا ثانیههایین اینا راه میافتن با اونا باید بیای آقا خوب جالب شد بعد پرچماشونم مشکیه فرماندهشونم شعیب بن صالح اون خودش باز یه فرمانده داره به نام خراسانی این خودش باز یه همچین ویژگیهایی داره آهان جالب شد بعد اینا کی میان هر خراسانی از هر جا راه افتاد بعد بگه من دارم میرم بعد بگم کجا بگه دارم میرم با سفیانی بجنگم منم دنبالش راه بیفتم چقدر جالبه بعضیا یه جوری خندهدار توضیح میدن که مدلی میشه سفیانی اومد راه با کی راه بیفتیم ۵۰ تا روایت دیگه هی این کلمه رو یه جا دیگه یه جور دیگه توضیح خراسانیان اون وقت کین یه پایگاه قدرت در ایران اینا چه جور به قدرت رسیدن اینی که پرچم بلند میکنن راه میافتن چطور از اونجا که راه میفتن کسی اینا رو نمیزنه اینا از خراسان میخوان راه بیفتن برن با سفیانی تو شام بجنگن تو مسیر هیچکی با اینا کار نداره از تو همون خراسان که

میخوام پاشن حاکم خراسان یقه اینا رو نمیگیره اینا رو نمیکشه نه دیگه حاکم خراسان با اینا کار نداره چرا برای اینکه حاکم خراسانی ندارند در برابر خودشون یعنی خودشون حکومت دارن بله دیگه کی حکومت تشکیل دادن این بازی ۵۰ تا روایت دیگه داره در مورد قومیها که اونا حکومت تشکیل که بعد خراسانی از خراسان پا میشن راه جالب شد این مدل خانم مارپل با روایات آدم برخورد ولی مدل مثلاً محمد شیشهگر شیشه اگه آدم با روایت برخورد بکنه میگه خوب گفتم تا سفیان نیومده هیچ کار نمیخواد بکنه همه حکومتهام باطلن تا قبل صوفی یه حرفهایه بابا جان بله سر کوچه ما خبر برسه که خانم فلانیو کشتن میگه که این حتما صاحب خونشون بوده چون من میدونستم این پول شارژ و اینا رو این نمیدونه ازش شاکی و سر بقالی سر کوچه که میگی سریع قاتلو پیدا میکنه بازپرس حرفهای اون کاراگاه وارد میگه عمو اینجوریام نیست بابا پدر مادرم دو ساله دارم دنبال قاتل میگرده مگه اینقدر ساده است قاتل فلانیه این روایت همین شکلیه یه دم چون وارد نیستن میگن آقا اصلا دستش نزنیم ولش هر طرف ما رو بردن و رفتیم و اینا اهل بیت قرار شد ما رو هدایت بکنن تو این همه فتنه و گرفتاری بچرخیم برای خودمون یه خطی باید باشه خط اهل این روایتو ببینید خیلی روایت جالبی اثر روایت عجیبی میگه که محمد بن شریح خیلی فکر میگه به امام صادق علیه السلام گفتم که جعلت فدا انی اخوف الله آقا من میترسم دیگه نتونم حج بیام زمان کی بود بله امام صادق حال خسته چه جور میگه به امام صادق گفتم که آقا من میترسم دیگه حج نیام فعلمنی شیءً اذا کان استریح الی و امد الیه عنقی یه چیزی به من یاد بدین من همیشه جلو چشمم باشه همیشه برام نگاه کنم من دیگه بعیده بتونم چون اینا هرچی که میرفتن بعد میرفتن مدینه خدمت امام داره میگه که آقا من دیگه معلوم نیست بتونم بیام اینجا خدمت شما مدینه اصلاً دیگه حج نمیتونم بیام زیارت نمیکنیم یه جملهای بگید دیگه من داشته باشم دیگه که از شما دور نشم و اینا نظرم باشه یه چیزی بفرمایید که همیشه به همون نگاه کنم گردن بکشم سمتش مد الیه عنقی گردنم همیشه سمتش باشه نظرتون امام صادق چه پاسخ خیلی روایت جالبی جز کتب معتبر معتبرترین کتب این روایت اونجاست فرمود از سفیانی اذا ملک کورالخمس یعنی اش حواست باشه ببینی سفیانی کی اون پنج تا شهرو میگیره که اون پنج تا شهر تو شامه طرف چی داره میپرسه ازت چی دارن جواب میدن داره میگه من دیگه ممکنه نتونم ۸ خدمتتون برسه حواسم به چی حواست به سفیانی باشه کی یه پنج تا شهر تو شام دمشق و هم سوق نسرین نسرین نزدیک حل فلسطین و یه شهر دیگه که این پنج تا رو که گرفت پنج تا شهر ۵ تا کشور بگیم پنج تا منطقه اردنم ۵ تا اردن و فلسطین نسرین که میشه حلب همس و دمشق این پنج تا رو که گرفت حواست باشه دیگه هی حواس اخبارو چک کن دیگه داره میگه آقا من اخبارو چیکار کنم دقیقاً حواسم به چی باشه اخبار داشته باش دیگه حواست به همین پنج تا شهر باشه اخبارشو داشته باش فاذا زهر علی کورشام هر وقت سفیانی این پنج تا منطقه شام رو گرفت فقبلو الینا دیگه راه بیفت سمت ما حالا من مرده اون آدمه شدم که اصلاً سوال نمیکنه قشنگ آماده اینا برگشت گفتش که فصلا آقا سلاحم بیارم با خودم دیگه کیو کجا و من هستم و نیستم و اینا پس من میرم اخبارو چک کنم دیگه اخبار سوریه شام اینا بعد پنج تا رو گرفت بیام دیگه با سلاح ایشالا دیگه همین فقط مسئله سلاح بود بزرگواری هیچ درگیری دیگهای عجیبی که الان آدم میخونه دندوناش میریزه این بزرگوار هیچ تعجبی به خرج نداد فقط گفتش که با سلاح بیام دیگه سلاحتم بیار ان له بعد خودش انقدر سوال نکرد خود حضرت یه نکته اضافهتر ان له شررت علی المصرین البته یه فتنهایم مال دوتا مس مصر امروزیه اون یکی مصره نمیدونم کجا میشه یه فتنه مال دوتا مصره و حتماً الا مکه والمدینه یه گرفتاریهایی هم تو مکه و مدینه میشه یعنی حالا خالی هم نری دیگه فقط شامو چک بکنی یکم اخبار دو تا کانال عضو باش حالا کانال مصر و کانال مکه مدینه رم عضو باشه اجمالاً اخبار اینارم داشته باش خالی خالی هر وقت اون ۵ تا درست شد امام اینجوری صحبت میکنه جالب نیست برای شما طرف داره میگه آقا من دیگه نمیتونم حج بیام چیکار کنم اخبار سوریه رو چک کن بعد سوالم نمیکنه مثلاً آقا نزدیک دوره من میبینم نمیبینم فقط میگه با سلاح سلاحتم بیار ولی قبلش اخبار مصر مکه مدینه رم یه چکی بکن به هر حال اینا با همدیگه مرتبطه چقدر امام حرفهای به اون حاجی که اون موقعها بوده سال بعد معلوم نبوده بیاد یه چیزی میگن که بعد ۱۲ قرن الان معلوم میشه که داره چی میگه امام البته به واسطه اون ۵۰ تا روایتی که هر کدومش کنارش چیده این یه خیلی شبهای بعد با این کار داریم یه حجم زیادی روایت در مورد سفیانی داریم باید بشینیم هی روایتها رو بخونیم هی کنار همدیگه بزاریم ببینیم این ملعون کی میاد کجا میاد از نسل کیه چه شکلیه چیکارا میکنه ما چیکار باید بکنیم در برابرش به عنوان این فتنه جدی آخرالزمانی و این پیشگویی قطعی اهل بیت که آخرالزمان امنیتی ما اوج ناامنی توسط سفیانیس و نابودی ناامنی با نابودی جهان از اون روزی روی امنیت رو به خودش میبینه که سفیانی در معرض شکست واقع بشه و اولی هم که حضرت ظهور میکنند اولین جبههای که ما باهاش جبهه سفیانیس یعنی کوران با سفیانی امام زمان ظهور میکنند و تشریف میارند فتح بر جبهه سفیانی به دست امام زمان انشالله که حالا کجا کشته میشه و اینها بعد آن انشالله بحث میکنیم و خندهدار خندهدار که خیلی نیست ولی جالب اینه که در تل آویو کشته میشه سفیانی برای تل آویو چیکار

میکنه سفیانی که بعداً باید بفهمیم اصلاً سفیانی به تل آویو چیکار و این فلسطین جز اون پنج تا بود که گفتن فلسطین چی میشه یهود کجای داستان یهودیا حکومتشون قبل ظهور به دست قومیها نابود میشه نزدیک ظهور به دست قومیها این چی شد قومیها آخر قراره سفیانی رو بزنن یهودیا رو بزنن بعد این یهودیا با سفیانی نسبتشون چیه اینا اونا رو میزنن این اونجا چیکار میکنه اینا همش همون چیزاییه که باید بشینیم مثل خانم مارپ دوره جمع بشیم روایتهایی بذاریم کنار همدیگه بالا پایین کنیم ببینیم به چی میرس روایت جالبی مدل اهل بیت ببینید توی پیشگوییهاشون که حتی با خودشونم گاهی این شکلی نه فقط با مردم و عوام با خودشونم گاهی اینجوری صحبت یه روایت مفصل و طولانی در کتاب کامل الزیارات یکی از اون کتابهای معتبری که عرض کردم خدمتتون کتاب کامل الزیرات جز معتبرترین کتب دونه دونه روایتش میشه چطوره ولی کتابش به شدت کتاب تو کتاب کامل الزیارات صفحه ۶۳ اصل روایت از صفحه ۲۶ صفحه ۲۶۳ روایت اینه که یه وقتی اهل بیت پنج تن دور هم جمع منزل پیغمبر اک یه کنیزی پیغمبر اکرم به نام ام خانمی بود کارا رو آشپ من یه غذایی پخته بود توصیف میکنه چی درست اهل بیت جمع شده بودن پیغمبر یه دور نگاه بزرگوار دیگر رو لبخند میزنند و خیلی خوشحال و اینها و سجده میرن بعد بلند میشن دوباره نگاه میکنن اشک و گریه و داستان یا رسول الله میفرماید که اول شما رو دیدم خوشحال شدم شماها دور من جمعید و جبرئیل اومد گفت خوشحالی که اینا دورت جمع گفتم بله گوشت و پوست اینا ذریه منن اینا عترت منن جبرئیل به من گفت خب پس بزار بهت خبر بدم که با دونه دونه اینها چه از تک تک شماها به من گزارش داد که چه جور مظلوم واقع میشید واقع میشید و میک از فاطمه ز امیرالموم امام حسن و امام حسین این روایت مفصل ام ایمن میشن تو صحنه حضور داشته دل بدید بعداً این روایتو ام ایمن برای زینب کبری سلام الله علیها تح حالا زینب کبری که خودش یه چند سالی پیغمبر رو درک کرد امیرالمومنین رو در فاطمه زهرا رو درک ولی از ام ایمن خیلی نکات جالبی ام ایمن براش گفته الانم چه یکی میره زینب کبری این حدیث رو چک کنه لحظه شهادت امیرالمومنین علیه میفرماید که تو بستر بود پ اون ساعات آخر انگار وقت مناسبی پیدا شده که با امیرالمؤمنین میره اونجا زینب کبری به امیرالمومنین عرض بابا جان یه حدیثی من من گفته همه اتفاقاتی که رخ خواهد داد میخوام با شما چک کنم عین عبارتی که ایشون مطرح میکنه اینه میفرماید که عرض میکنه امیرالمومنین امیرالمومنین که حدثنی ام ایمن به کذا و ک من اینا رو به من وقد احببت عن اسمعه من دوست داشتم از خودت امیرالمومنین میفرمایند یا بنی الحدیث کما حدست که درسته یه عبارتی رو اضافه میکنه امیرالموم از تک تک این مظلومیت اهل بیت میگه میرسه به امام حسین علیه السلام خیلی یکی دو صفحه فقط عضله مربوط به امام حسین جبرئیل پیغمبر اکرم اینطور میگه که این پسرت الی الحسین جبرئیل به امام حسین اشاره میکنه میگه مقتول فی اصابت من ذریتک و میکشن با یک جماعتی از اهل بیت و فرزندان و خوبان امت کنار فر میکشن در زمینی که یقال لها کربلا بهش میگن کربلا بهشم کربلا میگن چون روز قیامت اونایی که این قتلو اینجا رقم زدن کر و بلایی خواهند داشت بابت این جنایت خیلی جالبه یه اسم و این همه معنا و تحوی یه بخشی از کرب و بلا گرفتارایی که اهل بیت اینجا تحمل گرفتاریهایی که دشمنان در قیامت بابت تحمل این پاکترین بقعه زمین بیشترین حرمت را در زمین داره سبت تو و خانواده تو اینجا کشته میشه یه تیکه از بهشته اینا میان اینجا جنایت میکنن وقتی جنایت میکنن موجهای دری آنچنان میشه آسمون آنچنان میشه زمین و زمان به هم میریزه آسمون خون گریه میکنه اینا توصیفاتی است که جبرئیل برای پیامبر اکرم میکنه و توصیف اینکه اینها چه شکلی کشته میشن و بعد از شهادت اینها چه خواهد شد چیزهایی رو اونجا میگه که وقتی کتاب کامل الزیارات نوشته شده همین اتفاقات هنوز رخ نداده بوده جماعتی میان به زیارت روز به روز شلوغتر از همه جای عالم راه میافتند دشمنا زورشونو میزنن اینا رو بکشن حرم رو خلوت نمیتونن روز به روز اینا جمعیتشون بیشتر میشه عشق و شور بیشتر میشه اینجا میان طواف میکنن این پرچمو نمیتونن بردارن خود زمان کتاب کامل الزیرات نه زمان حدیثی که ام ایمن گفت نه زمانی که امیرالمومنین به زینب کبری فرمود زمانی که کتابش نوشته شده در دوره غیبت قیمت کبرا تو اون زمانم هنوز این روایت اینجور خودشو نشون نداده بود این توصیفاتی که امیرالمومنین یعنی پیغمبر میکنند به امیرالمومنین در قیامت بزار بگم اینا که میان زائر کربلا میشن چی میشن یه چوب دستی ملائکه دارند کنار قبر امام حسین میزنن به پیشونی اینها میثم با میثمی از نور یه نشانه گذاری یه رو پیشونی میخوره قیامت با نور پیشونی تشخیص میدیم اینا ظاهرای کربلا جداش بهشت میبریم شفاعت تا قیامتشونو فرمود که چی میشه دنیاش این میشه قیامت این زائ کراوات مفصلی است زینب کبری عرض کرد پدر جان این حدیث درسته امیرالمومنین فرمودند آره دخترم درسته ولی یه چیزی هم اضافه داره نکته اون پنج تنی که بودن پیغمبر در مورد این پنج فرمودند زینب کبری نبود یه آیندهای هم برای زینب کبراس نش برای همین به زینب ولی امیرالمومنین امیرالمومنین فرمود دخترم اینایی که از کربلا شنیدی رو داشته باش اینم به بهش اضافه که مرتبط با کانی بک و به نساء انگار دارم تورو با زنهای خانوادهات میبینم زینب چی صبا یا بحاذا ببینم تو این اسیرتون میکنن کوفه بود گفتگوی امیرالمومنین ز با

دست بسته و اسیر وارد همین شهر میکن این جمله رو داشته باشید اضلاء خاش ذلیلت میکنم و با خشو با دل وارد این شهر میشی فسابرا صبر و حواست باشه دخترم تو اون فتنه صبر برای این داره امیرالموم خودتو آماده کن برای فت فالذی فلق الحبه و برا النث به کسی که دانه رو شکافت قسم ما لله علی زهر الارض یوم اذن ولی به خدا قسم اون روزی که این اتفاق رخ میده روی زمین خدا ولی جز شماها نداره به جز محبین و شیعیان شما روی این کره زمین خدا دوستی نداره تو اون اوضاع اسیرت میکنن با این اوضاع واردت میکنن از الله اخاشعین تازه این مال کوفه بود فرمود با ذلت واردت کوفیا اونقدی که نقل شده تو تاریخ هرکی زینب را دید گریه کرد به سر و صورت زدن ولی با ذلت زینبو وارد کوفه کرد ببین کوفه که این بوده شام چی بوده کوفهای که مردم ارادتی داشتن به اهل بیت وقتی این اهل بیت وارد شدند ابراز ارادت کردن اونجا امیرالمومنین فرمود با ذلت وارد کوفه میش چه برسه به شامی که همه جمع شدن این خانواده رو تحقیر کرد توضیح بدم این اضلا اخواشین که امیرالمومنین فرمود مقتل بخونم براتون حتی دخل ندم وراس الحسین بینهن این خانواده رو طوری وارد دمشق سر حسین بر نیزه بود علی رم بر نیزهای بود بین این زن و بچه بود عبارات خوب دقت کنید اذا بکد اهداهن عند رؤیته اگه یه زنی نگاهش میافتاد به این سر رو نیزه بغضش میترک ضرابها حارث به صوته یه سرباز با تازیانه میزد یه عبارتی داره فقط میخونم ترجمه نمیکنم ادامه این مقتل و وقف اهل الذم فیثوق یبصقون فی وجوه حتی وقف به باب یزید تا رسیدن کاخ یزید فأمره به راس الحسین فنوسبه علی الباب دستور دادن سر رو بالای در بزنند و جمیع حرمه حوله همه این خانواده دور این سر بریده بودند و وکل به الحرس یه پاسبون گذاشتن برای این سر شما رو به خدا ناله بزنید با این روضهها میدونم خستهاید یه ماه عزاداری کردید گریه کردید ناله زدید ولی مصیبت اهل بیت دوباره شروع شد به یه معنا تازه شروع شد تو دستور داد اذا بکد منهن با کی فلت موها به این پاسبون دستور دادن گفتن خوب نگاه میکنی هر زنی که زد زیر گریه میخوابونی تو صورتش تو صورتش عذر میخوام که مقتلو دارم میخونم و توضیح میدم بزار قبل از اینکه توضیح بدم یه کلمه بگم مرحوم علامه سید کاظم قزوینی میفرماید تو مقاتل تاریخ عاشورا هرجا ام کلثوم اومده این ام کلثوم منظور زینب کبراست اینو داشته باش که من دیگه اذیتت نکنم وسط رو فضل الله و راس الحسین بینهن اینا همه جمع شدن کنار این سر بریده مصلوب این سر روی نیزه بود تسع ساعات من النهار ۹ ساعت روز این زن و بچه کنار این سر بودن سر رو نیزه و ان ام کلثوم رفعت راسها یهو سرش رو بالا آورد ام نگاهش افتاد فرعت راس الحسین نگاهش افتاد به سر امام امام حسین فبکت اشکش جاری شد صدا زد یا جدا صدا گفت هذا راس حبیبک الحسین یا جدا یا رسول الله بیا ببین میوه دلتو چه کردن سرش رو به نیزه زدن و بکت اشکش جاری شد ناله با ناله امام زمان ناله بزنید فرفعه یده بع یکی از این پاسبانها دستشو بالا آورد و یه طوری رو صورت این خانوم دست و فرود آورد حسن بچها صورت همش کبود شد

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00