برخی نکات مطرح شده در این جلسه
*روشنگری اهلبیت علیهمالسلام با پیشگویی فتنهها؛ چراغی برای هدایت امت در تاریکیها و آمادگی برای سختیها. [01:10]
*بصیرت و شناخت، تنها مانع سقوط در دام تطبیقهای شتابزده و بیمایه در زمینه فتنۀ بزرگ سفیانی. [03:15]
* خروج قطعی و تردیدناپذیر سفیانی، به استناد روایات متواتر آخرالزمانی. [04:50]
*ضرورت استقامت و صبوری تا پیش از خروج سفیانی، مطابق آموزه های امام صادق علیهالسلام. [05:50]
*تنها مقابله مسلحانه امام معصوم، با سفیانی است. اما نه به معنای نفی ارزش قیامهای حقطلبانه و عدالت محور. [08:05]
*قیام زید شهید، الگویی تأییدشده در اثبات عدم لزوم حضور فیزیکی امام در میدان نبرد.[10:15]
*زمان قیام و قوام حکومت، منوط به تقدیر الهیست، و تحقق وعده های الهی مبرا از تعجیل! [20:40]
*حتمیت خروج سفیانی و ظهور قائم، علی رغم وجود سنت "بداء" در گستره تقدیرات. [35:29]
*امید به فرج، دلگرمی شیرینی از جانب اهل بیت، برای احیای دلهای منتظر در گذر زمان![42:55]
*روضه: مجلس شام و چوب خیزران و بوسهگاه رسول خدا... [45:27]
متن جلسه
توجه: متن زیر صرفاً توسط هوش مصنوعی تایپ شده و ویرایش نشده است‼️
سلام علیکم و رحمة الله اعوذ بالله من الشیطان ال بسم الرحمن الرحیم الحمدلله رب الع و صلی الله علی سیدنا و نبینا ابوالقاسم المصطفی محمد الله و آله الطیبین الطاهرین و لعنت الله علی القوم الظالمین من الان الی قیام یوم الدین رب اشرح لی صدری و و حلال عقدة من لسان یفقه نکته گذشته بهش اشاره این نکته بود که اهل بیت عصمت و طهارت مطالبی رو از پیش میفرمود برای مردم که دخالت داشت توی تصمیمگیریهاشون توی انتخابهاشون و توی هدایتشون خصوصاً اونجایی که فتنههای شدیدی بود از قبل راهنمایی میکرد که هم بشه حق را از باطل تشخیص به هم آدم آمادگی داشته باشه برای گرفتاریها و فتنههایی که تو مسیر باهاش مواجه میشه شگفت زده نشه خلاف انتظار و خلاف توقعش نباشه حتی مورد دیشب اشاره شد حضرت زینب سلام الله علیها هم حدیثی رو که ام ایمن کنیز پیغمبر شنیده با امیرالمومنین علیه السلام مطرح میکنند بانک تو اون حدیث چیزی مرتبط با حضرت زینب سلام الله علیها نبود مرتبط با امام حسین و کربلا بیشتر ولی امیرالمومنین تکمیلش میفرمایند که اینو بدون که توام این قضیه رو خواهی داشت این داستان کربلا این بخششم مربوط به تو فسبرن صبر حواست باشه اون روز تون گرفتاری صبر تو اون فت خوب یکی از اون فتنههای شدیدی که در آخرال رخ میده خصوصاً تو مسائل امنیتی اعتقادی فتنه سفیانی که ما حجم زیادی روایات رو میبینیم که در مورد سفیانی صحبت کردند و حتی توصیفاتی کردن توضیحاتی دادند که بتونیم دقیقتر پیدا بکنیم سفیانی رو باهاش مواجه بشیم البته اینکه عرض میکنم دقیقتر پیدا بکنیم منظور این نیست که هی ورداریم تو هر زمانهای بگیم ای این سفیانیه یا اون سفیانی از این قبیل ماجراها مطلب سخیفش بخوایم بکنیم سفیانی را اسباب بازی بکنیم برای ای هر دورهای که اسمشو روی کسی بزاریم نه اینجور قضایایی هم که در مورد سفیانی گفته شده یه طوری که اینجوری نیستش که صد بار مثل سفیانی پیدا بشه و تو هر دورهای الکی یه خبری بخواد منتشر بشه یه کسی رو به عنوان سفیانی مطرح در واقع اینها از عدم شناخت دقیق اون توصیفاتی است که نسبت به سفیانی شده اگر اونی که روایات ما گفته نسبت به سفیانی خوب مطالعه بشه و شرایط خروج و ظهور سفیانی دقیق مطالعه بشه بعد دیگه همه میدونن که اصلاً نباید الکی تو هر دورهای یه نفری رو به عنوان سفیانی معرفی بکنند هر وقت که شام یا سوریه به هم ریخت هر کسی که اومد بگیم خب این دیگه سفیانیه نه خیلی شرایطی داره که باید همه کنار هم جمع بشه که حالا انشالله بهش اشاره خواهیم کرد نکته اول اینه که اصل داستان سفیانی و روایات مرتبط با سفیانی در حد تواتر که حالا دیشب در مورد تواتر نکات را عرض کردم حالا چه تواتر اجمالی بگیریم چه تواتر معنوی بگیریم به هر حال اصل قضیه سفیانی متواتر و جای تردید نیست حجم زیادی روایت داریم که گفتن سفیانی قطعا خواهد آمد و با فتنه سفیانی مواجه خواهید شد نکته دوم اینه که این سفیانی هم که گفتن میاد اومدنش حتمیه برو برگرد نداره حالا تو این زمینه باید یه کمی امشب صحبت باید بخونیم امشب لابلای این روایات بیشتر گفتگو بکنیم روایتی داره در کتاب شریف کافی مرحوم کلینی که خوب در زمره مهمترین کتب شیعه از کتاب کافی در راس دیه ما ده تا کتاب را بخواهیم در راس کتب شیعه معرفی بکنیم به عنوان معتبرترین کتب یکی از این ده تا کتاب کافی امام صادق علیه السلام به صدیر صدیر سیرفی میفرمایند که یا صد الزم بیتک تو خونت باش حالا این آقای صدیر هم بعضی گفتن سر پرشوری داشت و دائم به اهل بیت بگو آقا فکر کنم دیگه وقت قیامت هی مناسبتی که میشد میگفت الان دیگه فکر کنم وقتشه آقا وقتش نشد اینجوری شدا نزن راه نیفتیم برخی گفتن به خاطر این روحیهاش بود که حضرت باهاش اینجوری گفتگو کردن یا صدیر الزم بیتک بشین تو خونت و کن حنص من اهلسه هلث به روپوشی که رو شتر مینداختن که حالا تیرانداز زیلو یا هرچی معادلش میشه گفت به قول
ماها میفرمایند که فرش خونت باش کف خونت باش فعلاً تکون حالا میخو به تعبیر برخی میخوان مهارش بکنن که خیلی جنب و جوش نداشته باشه هی بخواد راه بیفته و هی سر و صدا را بندازه و امت شیعه به شور بیاره که اینا راه بیفتن و یه جنگی و جریانی و مبارزه اینا راه بندازن بشین تو زیرانداز خونت باش وصل کن ما سکن اللیل والنهار تا وقتی شب و روز آرومه توام آروم باش فاذا بلغک ان السفیانی قد خرج فرح الین هر وقت بهت خبر دادن که سفیانی اومده اون وقت پاشو بیا پیش ما یعنی آقا اون روزی ما قیام میکنیم ما اهل بیت دست به شمشیر میبریم مبارزه میکنیم که سفیانی خروج بکنه حضرت دارن توی کلام بهش میگن که ببین تا وقتی سفیانی نیاد خبری از جهاد اون جهادی که از من امام توقع داری اون قیامی که از من امام توقع داری تا اون روز خبری نیست من دست به کار نمیشم من پایه کار نمی یه عده البته از این روایات خوب برداشت اینو کردن که خب عجب پس تا قبل سفیانی هر قیام و شورش و انقلاب و حرکتی صورت بگیره باطله که حالا مثلاً چند تا روایت دیگه هم داریم که هر پرچمی قبل از ظهور بلند بشه طاغوتو از این قبیل حرفا نه این به اون ربطی نداره اونم یه داستان دیگهای داره که حالا ما البته قبلا تو جلساتی به اشاره کردیم اون داستان پرچمهای طاغوت بر اساس روایات دیگری که مرتبط با اون فضاست پرچمی که دست فقیه نباشه چون پرچمهایی که فقها بلند میکنن خصوصاً پرچمی که از قم بلند میشه که قومیها رو به عنوان فقها معرفی کردن اهل بیت اون پرچم را تایید کردند پرچمهای دیگر رو نه چون دست اوستای کار نیست یه پرچمی راه میفته با یه هیجان و شوری ملت به باد میدن به کشتن میدن پس هر پرچمی را نباید زیر اون پرچم رفت ضمن اینکه خودمون پرچمهام بر فرض بلند بشه امام حضور پیدا نمیکنه یعنی یه وقت حرف از اینه که کدوم پرچم حق کدوم پرچم باطله یه وقت حرف از اینه که امام کی وارد میدون میشه امام کی خروج میکنه کی قیام میکنه امام تا وقتی داستان سفیانی نباشه قیامی نداره اهل بیت ما بعد از امام حسین علیه السلام یه قیام دارند یک جا گفتن که ما قیام میکنیم یه جاست که شمشیر دست میگیرن وارد میدون میشن اونم درگیری با سفیانی غیر از این دیگه امام تو هیچ میدانی حضور برای جنگیدن نداره امام حضور نداره نه یعنی هرجایی که هر جنگی شد لزوم اهل بیت طردش کردن نفیش کردن یه نمونه واضح داریم اینا خب بحثهای سنگینیه رو بیشتر تو کلاسهای درس و اینها مطرح میشه یکی دو سالی سال ۴۰۲ و ۴۰۳ مفصل بحث ولایت فقیه را تو قم مقایسهاش رو درسش رو داشتیم با عزیزان روایتش خونده شد اونجا مفصل بحث شد مثلاً یکی از نمونههایی که اهل بیت اشاره کردند داستان زیده زید بن علی زید شهید کین زیدیه در یمن خودشون رو منسوب به این جناب زید میدونن برخی از بزرگانشونم در آمل از ساداتن اینام شخصیتهای مطرح زیدین در آمل تعدادی از شهدای یمنی هم توی صح این امامزاده عزیز در مدفون داستان زید چی بود خوب زید با بنی امیه درگیر شد قیام کرد شورش کرد ماجرای مفصلی بود به شهادتش رسوندن به طرز بسیار فجیعیام به شهادتش رسونده این قبری هم که از ایشون هست اطراف کوفه که قاعدتاً شما عزیزان تا حالا مشرف نشدیم چون کاروان نمیبرد مسیر رفت و آمدم نیست به سمت نوخیله که پشت کوفه میشه اونجا قبر جناب زید ما یه توفیق داشتیم مزار ایشونو زیارت کردیم یه ماشین دربستی عراق یکی از دوستان ماشین داشت دیگه همینجوری یه نصف شبی هم بود زیر بارون رفتیم و گشتیم یه سری مزارهای این شخصیتها را جناب زید بود و شهید حجری بود حضرت ذوالکفل نوخیله بود خود مسجد نوخیله بود زیارت که امشب میلاد امام سجاد علیه السلام بود اتفاقاً جناب زید رو فرزند بزرگوار ایشونو زیارت کرد که اونجا یه صحبتی هم با دوستانی که بودن کردیم و صوتی ضبط شد در مورد جناب زید یه نیم ساعتی صحبت کردیم قضیه زید و انقلابش رو شهادتش رو اونجایی که مزار جناب زیده که حالا میان زیارت میکنند یه قبر باصفا و غریبی هم
داره حضرت ز ایشون رو اول اونجا دفن میکنند شبانه و مخفیانه اینجورم دفع میکنند که برای اینکه دشمن دستش نرسه به جنازه ایشون بستر فرات رو از سر یکی از این خروجیهای فرات رو یکی از این رودخانههایی که به فرات میخورده یا از منشعب میشده میان از سر کور میکنند بستر رودخونه رو اول میبندن کف بستر رودخونه جناب زید رو دفن میکنند دوباره آب را رها میکنند میاد رو وسط رودخونه باشه که دشمن دستش نرسه انقدر فضا فضای عجیبی بوده که یکی از اونایی که اون شب تو مراسم دفن جناب حضور داشته نفوذی بوده و جاسوس بوده میره راپورت میده گزارش میده میگه که آره من خبر دارم زید رو اینجا دفن کردن اونا میریزن دوباره سر رودخونه رو بم میارن ابرو باز میکنن جنازه رو در میارن سر از تنش جدا میکنن بدنش رو آتیش میزنند خاکستر میکنند خاکسترش رو جمع کسی سوار قایق میشه میره تو فرات خاکسترو میپاشه وسط فرات سرش رو برمیدارن ۴ سال این طرف اون طرف میبره چهار سال سر جناب این طرف اون طرف که حکومت عوض میشه سر ایشون رو دفن میکنند اینجایی که الان قبر ایشونه سر ایشون رو باز مشخص نیست کجا دفن کردن نه بدنی داره نه سری داره اینجایی که محل دفن ایشونه همون بستر رودخانه بوده که اول دفنش کرده بودند اینجا رو کردن حرم جناب زید جناب زید فرزند امام سجاد علیه السلام بعد از امام سجاد قیام میکنه به شدت مورد تایید اهل بیت مورد تجلیل اهل بیت تعابیر بسیار بلندی در موردش گفتن بسیار مورد علاقه اهل بیت بوده اصلاً تو بعضی روایات داره کربلای دوم بود شهادت جناب زید سوار اسب که میشد امام صادق میومدن لباسشو مرتب میکردن رکاب براش میگرفتن قاری قرآن بود حافظ قرآن بود چه تهجدی چه نمازی چه حالی چه شوری ایشون خودش قیام کرد امام هم با او همراهی نکرد قیامش مورد تایید امام بود ولی حضرات معصومین جار نزدن که آی جماعت این زید و کمکش بکنید و نه خودش تشخیص داد عمل کرد شهید شد شهادتشم مورد تایید امام بود امامم همراهیش نکرد حالا در مورد زید باز نکاتی هست عرض میکنم مختار همینطور بود مختار تشخیص وظیفه داد قیام کرد حکومت تشکیل داد امام باهاش همراهی نکرد امام سجاد کنار مختار قیام نکرد دیگه حالا مختار رو البته دیگه انقدر مردم فیلمشو دیدن که توی کوفه میتونن راننده اسنپ بشن دیگه الان اینجوریه از کف دستشون حفظن داستان مختار خوب این همه قضایا برای مختار پیش اومد حتی تو همون سریالشم هیچ جایی به صورت شفاف و روشن هیچ ارتباطی گفتگویی با امام سجاد علیه السلام نداره که حالا اونجا یه جورایی تو سریال توجیه میکردند که مثلاً محمد بن حنفیه باب ارتباط مختار با امام سجاد بوده که رو اینم بحثهای جدیست که نمیخوام فعلاً واردش بشم رو خود مختار هم حرفایی است که فعلاً نمیخوام بپردازم اگه سریالش پخش نشده بود راحتتر میشد در موردش گفتگو کرد دیگه الان مختار دیگه همه همینه که تو فیلم دیدین جزو واضحات تاریخی دیگه هرچی دیگه بگی میگن نه حاج آقا چی داره میگه تو فیلم اونجور بود دیگه نمیشه کاریش کرد میگفت بنده خدا از یه شهری از این روستای پا شده بود رفته بود کنار قبر مختار تو مسجد کوفه و دست انداخته بود به ضریب گفته بود دمت گرم عجب فیلمی بازی کردی حالا خلاصه دیگه الان همه مختار رو به همون چهره میشناسند و به همون شخصیت و هرچی که تو فیلم بوده مختار همینه هرچی دیگه بگیم قبول نیست حالا در مورد مختار خوب حرفهای متفاوتی هست یه عده تو خیلی خیلی بالاها بردنش یه عده هم تا خیلی خیلی پایین آوردنش قبل از اینکه فیلمش پخش بشه یکی از اساتیدمون که اسم نمیارم و همه میشناسید در درس در قم یه به مناسبت پرونده مختار رو باز کردن و خیلی به نتایج خیلی بدی رسید اون جلسه درس در مورد مختار الان نمیدونم ایشون میتونه همون مغازه رو بعد از سریال مختار دوباره اعلام بکنه یا نه بعید میدونم فیلم بهار پخش شده اوضاع عوض حالا هرچی که بود با فرض اینکه مخت از اولیا الهی بوده به هر حال اصل حرکتش
که انتقام گرفت از قاتلان امام حسین مورد تایید اهل بیت بود و براش دعا حالا اینش که مورد قیامی که انجام داد امام تو اون قیام حضور نداشت با اینکه قاتلان پدر امام سجاد علیه السلام بودن حضرت دست به شمشیر نشدند هیچ اقدامی نکردند بر فرض اگر چیزی هم بوده تایید حکومت مختار یا شهید دیگری حسین بن علی شهید فخ در زمان حضرت موسی بن جعفر ایشونم از شهدای مورد تایید اهل بیت ایشونم قیام کرد در فخر که نزدیک مکه است و شکست به حسب ظاهرم شکست خورد به طرز بسیار فجیعی ایشون هم کشته شد اسمشم حسین ابن علی شبیه کربلا هم ایشونو کشتن سر از تنش جدا کردن و با اوضاع بسیار وخ اینا قیامهایی بوده که مورد تایید بوده ولی امام توش حضور نداشته خوب به همین ترتیب قیامهای دیگری هم هست که امام توش حضور نداره ولی مورد تایید که یکی از این قیامها رو میشه قیام قومیها دونست قبل از ظهور امام زمان قیام خراسانیها دونست قبل از ظهور امام زمان که بهش میخوره قیام قومیهای قیام داخلی علیه طاغوت داخلی خودشون قیام خراسانیها یه قیام خارجیه یعنی از خراسان و ایران حرکت میکند برای دفع شر صوفیانی بازم اینا وقتی حرکت میکنند باز امام با اینا نیست ولی وقتی اینها میان و دفع شر سفیانی میکنند در کوفه بعد دیگه به امام میرسند و با امام بیعت میکنند که بحثی داره انشالله بهش خواهیم پرداخت تو روایت داره امام صادق فرمودند که لا تقولو زیدون خرجه یه وقت نگید که آقا زید خروج روایت مضمونش اینه که آقا راه نیفتید انقلاب را بندازید و هی هر روزی از یه طرف یه جماعتی رو با خودتون همراه بکنید اینور بجنگید اونور بجنگید هرجا هر ظلمی دیدید درگیر بشید نه باید آروم باشید فعلاً وقتش نیست بعد فرمود یه وقت نگین زید خروج کرد خیلی روایت فنی و قشنگی زید که انقلاب کرد شورش کرد خروج کرد مورد تایید بود حضرت فرمود زید فقیه بود عالم بود دین شناس بود حالیش میشد چیکار باید بکنه این خودش اتفاقاً نکتهاش تو همینه نکته اینه که وقتی یه پرچمی دست فقیهه یه کسیه که دین شناسه حواسش جمعه رو حساب و منطق میاد جلو اون حسابش سواست اینی که میفرماید بشین تکون نخور مال کسایی که قدرت تشخیص و تحلیل و اینها ندارند این یه ور قضیه است یه ور دیگه هم اینه که اصلاً اون زمانه شرایطش چیه روایتشو انشالله میخونم براتون یه وقتی اصلا شرایط شرایطش نیست مثل داستان ابومسلم که حالا نامش آوردم میخونم روایتشو براتون پس چی شد اهل بیت تو هیچ قیامی حضور ندارند بعد از داستان امام حسین علیه السلام هیچ کدوم از تو هیچ قیامی حضور نداشت یه قیامه که فرمودند ما اونجا حضور داریم اونم قیام علیه کیه سفیانی این معناش اینه که هر قیامی هر جای دیگه رخ بده باطله نخیر زید هم قیام کرد مورد تایید بود مختار هم قیام کرد مورد تایید بود حسین بن علی شهید فخر هم قیام کرد مورد تایید بود ایرانیها در آخرالزمان قیام میکنند مورد تاییده اینا چون مسائلی است که خلط میشه مخصوصاً شبهات تو این دوره زمونه زیاده این جوونام ذهنشون از این حرفا پره ولی اینور قضیه معمولا گفته نمیشه اینو پس باید از همدیگه تفکیک کرد اون قیامی که امام توش حضور داره قیام علیه سفیانیه اینجا صدیر سیرفی پرسید که آقا چی میشه حضرت فرمود بشین تو خونت هر وقت سفیانی بهت خبر رسید سفیانی خروج کرده قد خرجه فرح الینا اونجا راه بیفت سمت ما ولو علی رجلک اینجاش قشنگه منی که دارم بهت میگم بشین تو خونت تکون نخور بهت میگم سفیانی که قیام کرد خروج کرد راه میفتی سمت ما شده پیاده شده رو پا خودتو میکشونی می اونجا وقتی که دیگه داستان سفیانی شد اینجور باید اینجور باید نصرتت رو برسونی کمک بکنی الان بهت میگم فعلاً تکون روایت در روایت دیگهای داره اون روایت قبلی که خوندم جلد ۸ کافی بود صفحه ۲۶۵ این یکی روایت جلد ۸ صفحه ۲۷۴ روایت داری که فضل کات میگه خدمت امام صادق علیه السلام بودم فاطاه کتاب ابی مسلم کتاب ابومسلم اومد برای حضرت ابومسلم کجایی بود آقا اصفهانی ابومسلم اصفهانی بود ولی چون قیامش را از خراسان شروع کرد
معروف شد به ابومسلم خراسانی البته ابومسلم خراسانی هم این اسم بیشتر همون مال تیمه ابومسلم بوده وگرنه ابومسلم مروذی بوده ایشون مال در واقع باید توی ترکمنستان تو مرو باید تیم عمو ابومسلم اونجا باید تشکیل بدن نه در مشهد امام رضا یه دونه تیم داشته تو ل اونم به اسم دشمن امام رضا اینا رو به هر حال دنیای خیلی قشنگه دنیا جذابیتهای خودشو هنوز داره تو مشهد امام رضا تیم را بندازی به اسم ابومسلم خراسانی سیاه جامگان این میخواد بگه بازم دنیا زیباییهای خودشو داره یعنی ابومسلم که اسمش برداشته بشه تو شهر اهل بیت باشی هزار و یک اسم مرتبط با امام رضا و اهل بیت باشه بین پیغمبرا جرجیسو پیدا کرده اینا بین این همه عنوان مال خراسان رفتن ابومسلمو پیدا نامه ابومسلم اومد برای امام صادق علیه السلام که خب اول اینا ادعا داشتن که ما به طرفداری از اهل بیت و اینها میخوایم قیام بکنیم و بعد دیگه تقش دراومد معلوم شد که اینا چه گرگایین نامشم وقتی که اومد طبق یه روایت حضرت همون اونجا گرفتن رو شم بدون اینکه نامه رو وا کنم نامه رو سوزوندن یه روایت دیگه که این روایت باشه اینه که حضرت همون نامه رو مثل نامهای که ترامپ داده بود چند سال پیش نامه رو وا نکرده پس فرستاد اصلاً کارش نکردم برا خودت میگه که وقتی نامه ابومسلم اومد حضرت فرمودند که لیث لکتابک جواب نامت جواب نداره اصلاً باز نکردن نامه اخرج عن برو گمشو پاشو برو حالا طرف نامه آورده کاتب نامه نویس نامه نگار پا شده اومده خدمت امام اونم ادعا داره که پشتیبانی از اهل بیت و به عشق اهل بیت و اینا قیام کرده و سکه پول شد دیگه خیلی ضایع شد حالا طبق اون روایت که آتیشش زدن طبق این روایتم که حضرت بدون اینکه جواب بدن فرمودن پاشو جر و بحث شد فجعل یسار بعضنا بعضا این شیعیانی که دوره امام صادق علیه السلام بودن شروع کردن با همدیگه پچ پچ کردن گفتگو کردن که آقا چرا اینجوری حالا یکی هم پیدا شده که میخواد قیام بکنه به دفاع از اهل بیت آدم داره سرباز داره سپاه داره توان داره چرا اینجوری میکنن خب الان باید حمایت بشه دیگه اینو حمایت نمیکنی دیگه کی میمونه اون شرایطو در نظر بگیرید خیلی کار حضرت براشون عجیب بود برای چی امام صادق اینجور جواب میده به ابو مسلم تصارون توسار چیه پچ پچ میکنی چه خبرتونه یا فضل به فضل کاتب فرم ان الله خیلی روایت زیباییه خیلی پر معنا است حالا بخش آخرش مربوط به سفیانیه بخش اولشم خیلی نکته داره فرمود یافضل ان الله عز ذکره لا یعجل لجلت العباد یه قاعده بسیار طلایی و فوق العاده این جمله امام فرمود که فضل فکر نکنی بندهها عجله کنن خدا عجله میکنها خدا با عجله بندهها عجله شماها عجله دارین زود سر و تهش هم بیاد و تموم بشه و بزنیم و جمعش کنیم و دیگه نمونه و اینجور نیست شماها عجله دارین خدا عجله نداره خدا به عجله بندهها عجله نمیکنه ولعذالت جبل عن موضع ایثر من زوال ملک لم عجله خیلی زیباست فرمود یه کوه اگر برن از جا بکنند خیلی راحتتره تا اینکه یه حکومتی که هنوز اجلش نرسیده رو بخوان منقضی اینا زمان داره وقت داره مگه بنی عباس به این سادگیها به قول مشهدیا به این شلیا مگه از بین میره مگه کارش تموم میشه انقدر مگه الکیه که حالا یه جماعتی راه بیفتن حالا مثلاً از مشهد و با پرچم مشهد که البته از مرو خراسان با پرچم سیاه و اینا تموم بنی عباس لول بشن و برن نه بابا هنوز البته این تشخیصش با امامه ها اینی که چه دورهای چیه و اینا خب اینش با امامه وقت سر اومدن حکومت رسیده نرسیده اینو امام تشخیص میده فرمود حکومتی که هنوز وقتش سر نرسیدن مگه میشه از جا کند کوه راحتتر میشه کند تا اینو بعد برای اینکه بفهمن که من چی دارم میگم منظورم چیه که هنوز وقت اینا سر نرسیده اینجور فرمودند فرمودند ان فلان ابن فلان یه اسم آوردن فرمودند این فلانی که اینا همه از بنی عباس بودن فلانی پسر فلانی بعد فلانی پسر فلانی فلانی پسر فلانی فلانی پسر فلانی ۷ داره اسم آوردن اینا تک تک باید بیان اینا حکومت دارن اینا ریاست دارن خدا برای اینا نوشته البته خدا نوشته معناش این نیست که اینا محبوب خدا بودن خدا
گفت لپشو کشیده گفته بیا عزیزم این حکومت نه این خدا واسش نوشته واسه یزیدم نوشته بوده به ظلم اینکه خدا نوشته معناش این نیست که تاییدم کرده نوشته باید بیاد دیگه اینا باید بیان پس کو فلانی کو فلانی کو فلانی الکیه مگه حالا یه جماعتی از خراسان راه بیفتن بیان زیر آب بنیعباسو بزنن اینا رو جمع فلانی باید بیاد بعدش اون یکی باید بیاد اون یکی باید بیاد تا ۷ تا اسم آورد میگه آقا ما دیگه کلاً بندگان خدا یخ کردن میگه گفتم که فمل علامه فی ما بیننا و بینک خوب آقا پس ما چیکار کنیم ما میخوایم شما رو کمک کنیم برای شما قیام کنیم علامت بین ما و شما چی باشه کی بدونیم باید دست به کار بشیم دقت بکنیم الان که میگین وقتش نیست این حکومتها زمان دارن این پادشاها باید بیان این خلفای جور پس ما کی اقدام کنیم رو چی باید قرار بزاریم با همدیگه حواسمون به چی باشه چه اتفاقی افتاد خودمونو به شما برسونیم بدونیم دیگه دولت شماست دیگه حکومت شماست دیگه وقتشه که کار دست شما برسه براتون مطلب گرفتید میگه حضرت فرمود لا تبرئه الارض یا فضل فعلاً تکون نخور حتی یخرج السفیانی تاسوفیانی بیاد قرار ما و شما کی و کجا وقتی که سفیانی اومد داستان ابومسلم حضرت میفرمایند سفیانی سفیانی نیومده یه نکته خوبی را البته دیشب یکی از روحانیون فاضل حاضر در جلسه دیشب مطرح کردن بعد از جلسه نکته قشنگی گفت آقا اینکه طرف بعد صحبتهایی که دیشب شد عزیزانی که حضور داشتند گفت طرف گفت آقا من ممکنه حج سال بعد نیام چیکار کنم حضرت فرمودند حواست به سفیانی باشه این نکنه همون روایت است که قرار بوده سال ۱۴۰ قیام اهل بیت باشه این به اون مرتبط نیست نکته قشنگی یعنی حالا اینم که میگیم صوفیانی سفیانی مثلاً ۲۰۰۰ سال بعد بیاد نه روایت داره اول خدا برای سال ۷۰ فرج امت رو در نظر گرفت اینا سال ۶۱ امام حسینو کشتند از سال ۷۰ ۷۰ سال افتاد عقب فرج اهل بیت قرار شد اون موعد دوم سال ۱۴۰ باشه این ۱۴۰ رو برداشتن بین همدیگه پخش کردن خبرش به دشمن رسید رازو نگه نداشتن رو برملا کردن دوباره این موعدش عقب افتاد این سری دیگه زمانش تعیین نشد وگرنه قرار بود سال ۱۴۰ یعنی زمان امام صادق علیه السلام قیام اهل بیت باشه خب باز سوال پیش میاد که خب پس اینجور باشه امام زمان چی میشن خب هیچی از زمان امام صادق امام صادق قیام میکردند حکومت تشکیل دادن ائمه بعدی هم میومدن ادامه اون حکومت امام زمان ظهور امام زمان چی میشه قرار نبود از اول ظهور امام زمان باشه از اول حضرت مفت و مجانی حکومت بکنن ما یه کاریش کردیم سخت شده رسیده به غیبت و غیبت طولانی با این شرایط وگرنه اصل قضیه میشد سال ۷۰ داستان سفیانی باشه اینو دقت بکنید نکته خیلی مهمیه هرجایی که حکومت اهل بیت بوده با فرض غلبه به سفیانی بوده خیلی نکته مهمیه چند تا روایت حالا امشب اونقدری که وقت بشه یه هفت هشت ده دقیقه که مونده میگم نکاتشو بقیشو انشالله فردا شب داستان سفیانی حتمی بوده حکومت اهل بیت بعد سفیانی بوده ولی اینکه چه سالی باشه و چه دورهای باشه معلوم نبوده اول بنا بوده سال ۷۰ باشه عقب افتاد بنا بود سال ۱۴۰ باشه میشد داستان سفیانی که نابودی بنی امیه است کجا رقم بخوره سال ۱۴۰ به دست امام صادق آخرین این بنی امیه کی باشه که پروندهشون جمع بشه سفیانی باشه نکردم کارشونو درست انجام ندادن به هم ریخت تقدیرات عوض شد راست بنی عباس اومد حالا بنی عباس حالا حالاها بعد حکومت کنه تازه روایت میفرماید بنی عباس یه دور از بین میره دوباره بعدا رقص کار میاد که دوباره قبل از ظهور ما با بنی عباس دیگری مواجهیم که فعلاً نمیخوام بهش بپردازم عوض شد مسیر اون روایتم شاید ناظر به همین بوده که گفت آقا من شاید دیگه حج چیکار کنم هدف حواست به سفیانی باشه شاید به همین مطلب اشاره داشته که حضرت با فرض اینکه سال ۱۴۰ قیام باشه فرمودند که چون نزدیکه فرمودند حواست به سفیانی باشه تو این روایت امام صادقم میتونه همین باشه یعنی اصلش بر این بوده که ۱۴۰ فرج باشه کارایی کردن عقب افتاد ولی به هر حال
قاعدش عوض نشده قاعدش اینه که تا سفیانی نباشه اهل بیت حکومتی ندارند اهل بیت قیامی ندارند اون قیامی که اهل بیت پاش وارد میشن دست به شمشیر میشن میجنگن فرماندهی نظامی و میدانی قیام سفیانیس درگیری با سفیانی تا سفیانی رو نزنن بنی امیه رو منقرض نکنن نابود نکنند حکومتی برای اهل بیت نیست اینا نکات خیلی مهمیه اینجام تو این روایت فرمود وقتی سفیانی خروج کرد بیا ادامه روایتو ببینید فرمود فاذا خرج سفیانی فاجیبو الینا وقتی سفیانی خروج کرد بیاین سمت ما به ما جواب بدید با ما بیعت کنید یقولها ثلاسا سه بار حضرت اینو فرمود نامه ابومسلم برگردون فرمود برو اینا ناراحت شدن آقا چرا اینجوری میکنید فرمود فکر کردی مگه الک مگه راحته یه حکومتو منقضی کنین وقتی هنوز وقتش نشده هفت تا رو اسم آورد فرمود فلانی فلانی فلانی باید بیان اینا گفتن پس ما چیکار کنیم قرارمون چی باشه فرمود سفیانی سه بار فرمود صوفیانی که اومد بیاین سمت ما محتوم داستان سفیانی داستان حتمیه برو برگرد نداره بدا هم نداره که حالا روایتشو میخونم انشالله فردا شب چندین روایت با این مضمون داریم که داستان سفیانی بدا نداره بدا یعنی چی بدو تو ترجمههای ساده عمومی که ماها میکنیم یعنی تغییر یعنی قضا و قدر الهی تغییر پیدا کنه یعنی یه طور دیگه میخواسته خدا بشه عوض میکنه پاک میکنه یه چیز دیگه مینویسه میگیم بین خودمون بدار که از اعتقادات شیعه هم هست تو روایتم داره اگه کسی قالب این نباشه شیعه نیست ولی این خیلی فنی نیست دقیق نیست دقیقش دقیقترش در واقع حالا خیلی دقیقش که باز سخته دقیقترش اینجور میشه یه چیزایی هست برداشتهای ماه ما اینطور فکر میکنیم قرائن و ظواهر یه جوری نشون میده یه طوری برداشت میکنیم بعداً یه طور دیگه در میاد بعد ما فکر میکنیم تقدیر الهی عوض شد سخت شد بزار مثال بزنم یکی از این امامزادههای بزرگواری که شما زیارت ایشون مشرف میشید به نظرم هر کدوم سامرا رفته باشید ایشونو زیارت کردید یا بالاخره چند بار سامرا رفته باشین یه بار زیارت ایشون امامزاده بزرگوار اسم ایشون چیه جناب سید محمد این جناب سید محمد که برادر بزرگتر امامه عسکری علیه السلام بودند فرزند امام هادی علیه السلام بودند یک شخصیت فوق العاده هم از جهت علمی هم از جهت ادب اخلاق مدیریت همه چی یه طوری بود که همه شیعیان خاطرشون جمع بود تو اینجوری نبود که اسم این ۱۲ امام از اول امام اول علی تو مدارس مثلاً از زمان پیغمبر همه میخوندن و حفظ بودن و اینا دوره به یه دورههایی هم بوده که اسم امام مخفی بوده مثل زمان موسی بن جعفر حتی شیعیان خاص هم خیلی بینشون وسعت نداشت این داستان که حالا یه بحثی داره فعلاً وقتش نیست بخوام بهش بپردازم رو مصالحی حتی لو نمیدادند بعدها آروم آروم لو میرفته امام بعد از امام هادی رو اونایی که مرتبط بودن با امام هادی بر اساس برداشتی که ارتباطی که داشتن بینشون قطعی بود که امام بعد امام هادی کیه سید محمد خاطرشون جمع بود قطعی و حتمی بین خودشون میگفتن امامم چیزی نمیگفتن دیگه همین شد یه سنگ بنایی که آقا پس امام بعدی سید محمد یهو دیدنشون از دنیا ایشون از سامرا حج میخواست بره که مسموم میشه ظاهرا در راه حالا میگن بیمار شد بیشتر قرائن میخوره به اینکه مسموم شده باشه دلیلم داره حالا به نظر بنده میرسه اینو یه وقتی بررسی میکردم امام زمان متولد نشه دنبال این بودند که اصلاً حضرت رو برده بودن سامرا که این قضیه رو مدیریت بکنن دیگه فرزند نهم امام حسین علیه السلام به دنیا نیاد چون خیلی واضح بود بر اساس هزار تا روایت همه میدونستن که موعود اهل بیت فرزند نهم یعنی فصل نهم امام حسین علیه السلام خبرم که رصد کرده بودن خبر داشتن میدونستن یکی دو نسل دیگه مونده کار تمومه رسیده به امام هادی علیه السلام حضرت آوردن سامرا نوه او دیگه مهدی موعوده خدام خوب بلده به اینا رکب بزنه اینا فکر کردن امام بعدی کیه سید محمد بین شیعه هم که چو افتاد همه باورشون شد که امام بعدی سید محمد امامم رو همین صحه گذاشت سید محمد از دنیا رفت و به نظر من
میرسید که ایشونو مسموم تو اون سفر به خیال اینکه ایشون پدر امام زمانه کشتیمش تمام شد خلاص دیگه به دنیا نیومد اون بچه نهمیه نرسید شیعیان جا خوردند که آقا اماممون رفت اینجا تو روایت داره خدا تو هیچ چیزی بدا انجام نداده مثل اون بدایی که در مورد امامت سید محمد انجام گرفت که امامت ایشون منتقل شد به حضرت امام حسن عسگری عجب پس عوض شد قرار بود سید محمد امام باشه تغییر کرد دیگه دقیقه ۹۰ تعویض شد جابجا شد نه بابا از روز ازل امام یازدهم امام عسکری بودن این بدا به خاطر چی بود به خاطر برداشت و تحلیل مردم بود درست شد آقا بدا جا افتاد این داستان بدا داستان مهمیه خیلی از علائم ظهور امام زمان توش بدا صورت میگیره اینو حواستون باشه ولی به ما گفتن که یه چیزه که بدا دو تا چیزه که بدا نداره البته چند تا چیز دیگه هم هست که حتمیه ولی دوتاشو که دیگه در اوج ایناست یکی اصل ظهور امام زمان یکم خروج سفیانیه داستان سفیانی بدا نداره تغییر پیدا نمیکنه قطعاً خواهد آمد قطعاً رخ میده البته کیفیتش میتونه بدا توش صورت بگیره مثلاً گفتن که میاد ۵ میلیون آدم میکشه بر فرض میشه یه کارایی کرد برنامهریزیهایی کرد با دعا با توسل با عمل به وظایف و چه و چه و چه یه کاری کرد که این ۵ میلیون برسه به ۵۰۰۰ نفر مثلاً یا از اونور گفتن ۵۰۰۰ نفر میکشه خرابکاریهای خودمون بکنیم ۵۰۰۰ تا تبدیل بشه به ۵ میلیون این تغییرات ممکنه توش صورت بگیره اصل قضیه سفیانی توش برو برگرد نداره امر حتمی اینو داشته باشید انشالله فردا شب مفصلتر به این بحث بپردازیم روایتشو بخونیم فقط یه روایت دیگر رو بگم و تمام کنم جمله از امام سجاد علیه السلام راویشم زید شهیده چرا ذکر خیر ایشون زیاد شد میگه که این جمله از امام سجاده که زید شهید نقل میکنه یه جمله یه کسی یه چیزی میگه به امام سجاد حضرت پاسخ میدن یقوم القائم بلا سفیانی امام زمان بیاد قائم بیاد یعنی قیام کننده سفیانی نباشه ان امر القئم حتم من الله امر قائم حتمی از جانب خدا و امرسفیانی حتم من الله امر سفیانی هم حتمی از جانب خدا ولا یکون جمله رو داشته باشید ولا یکون قائم الا به سفیانی ما قائم بدون سفیانی نداریم نمیشه که حکومت دست امام برسه امام قیام بکنه خروج بکنه سفیانی نباشه یه خروج داره امام امام برای درگیری با سفیانی میاد اینو باید وسط کرد اگه دنبال ظهوری اگه چشمت به حکومت امام زمانه اگه چشمت به نصرت امام زمانه تو اون جنگی حضور پیدا کنی که حضرت حضور داره و به واسطه پیروزی در اون جنگ حکومت تشکیل میده چشمت باید به چی باشه به سفیانی ایشالا که اهمیت این بحث در اومده باشه بعد از سه شب گفتگو که عروس شبهای بعدم انشالله مفصلتر به این بحث خواهیم پرداخت که البته اونجا سوال میکنه میگه آقا امساله امسال میشه دیگه انشالله آقا سفیانی ماشاالله هرچی خدا بخواد یعنی سال بعد خدا بخواد زبان امام سجاد علیه السلام دیگه امسال میایم دیگه انشالله داستان سفیانی امساله دیگه پس انشالله سال وعده خدا توی آب نمکی نگه میدارن اگه میگفتن از اول که بابا ۱۲۰۰ سال که رو شاخشه دیگه بندگان خدا گرخیده بودن همشون دیگه همه کافر شده بودن این جمله هم جمله مهمیه که علی بن یختین نقل میکنه مشخصه که از امام کاظم علیه السلام یاد گرفته جلساتی به این پرداختیم و عرض کردیم که وقتتونم نگیرم فقط اشاره کنم بلامانی شیعه رو با آرزوها پرورش دادن ۲۰۰ ساله اون موقع زمان موسی بن جعفر میگه که یکی بهش تیکه انداخت گفت چطور هرچی در مورد دشمناتون گفتن شد در مورد خودتون گفتن نشد بنی امیه میان شد بنی عباس میاد اولیشون اینه دومیشون هرچی در مورد دشمناتون بود شد چرا اینجوری شد حالا پاسخ علی بن یختین هم فنیه اینجا گفت که بابا شیعه رو با آرزوهاش زنده نگه داشتن اگه از اول میخواستم بگن که همش دست اونا هیچی دست ما که کسی نمیموند اینجا هی گفتن ایشالا جواب دادن داره میگه سفیانی امسال هرچی خدا بخواد پس دیگه ایشالا سال دیگه هرچی خدا بخواد بابا ۱۲ قرنش که قطعیه با آرزوها و با امید البته کسی حق تطبیق برخورد عوامانه با این مسائل نداره ولی در عین حال این امید باید همیشه
باشه اون چشممونم همیشه باید به این قضیه باشه اهل بیت خواستن اینجور رصد بکنیم میدان رو و با آرزو و با امید دلمون گرم باشه به اینکه انشالله همین واقعه است انشالله از تو دل همین ظهور رخ میده ایشالا همین منتهی به ظهور میشه این اشکالی نداره یعنی این نراح غریبایی که خدا فرموده خوب عرض امشبم تمام بریم تو روضه با این نکته چه پایگاه سفیانی کجاست ش اون منطقه درگیر منطقه اصلی شامه و به طور خاص گفتن هر وقت سفیانی روی منبر دمشق دیدید بدونید که این دیگه اون داستانی است که باید حرکت کنید و بیاید به کمک امام یه داستانی داره این منبر دمش و سفیانی کیا حالا شبای بدم بیشتر باید بهش بپردازیم یه رنگ و بوی خاصی داره انگار همیشه این جبهه سفیانی و سفیانیها و فرزندان ابوسفیان اون پایگاه ظلمشون پایتخت جنایتشون دمش تو آخرالزمانم همینه که البته اینجا دیگه منبرش رو سرش خراب میشه پروندهاش جمع میشه ولی توی دوره دیگه در تاریخ خوب اینا جولون دادن رو این منبر دمشق و جنایت کردند خصوصاً کجا خصوصاً این ایامی که روزهای اول ماه سفر اهل بیت پیغمبر رو وارد شام خیلی خیلی جنایت کرد یزید مل خیلی جولون داد خیلی سرمست بود احساس فتح میکرد احساس میکرد زده و کشته و کار بنی هاشمو تموم کرده و پرونده بنی هاشم رو جمع کرده پرونده پیغمبرم جمع کرد جوری حرف میزد انگار به اون آرزوی دیرینه رسیدن که دیگه حتی کار پیغمبرم تمومه البته بازی عوض شد تو شام فردا شب روضهشو میخونیم یه دختر سه ساله بازی را عوض کرد زمینو عوض کرد کاخ یزید و رو سرش خراب کرد ولی تا اون اتفاقات رخ بده تو این ورود اهل بیت به شام خیلی جهلون داد خیلی جنایت کرد خیلی خباثت از خودش نشون عبارت مقتل رو ببینید میگه که من طلقو به بنی علی و فاطمه و سکینه الی یزید امام حسینو کشتن سرهای بریده رو وارد شام سه تا از فرزندان امام حسین به طور خاص اسم میاره این سه تار وارد برگزید کردن امام سجاد فاطمه بنت الحسین و سکینه بنت الحسین فجعل سکینه خلف سریره یزید ملع سکینه پشت تخت خودش پشت منبرش قرارداد چرا لع الله ت راس ابیها تا این سر پدرش رو نبینه حالا داستان چیه عرض میکنم این سری که وارد این مجلس شد این سر بریده که در تشت قرار داده گذاشت روبروی خودش دید دخترا این زنها دارن فغان میکنن جیغ و داد میکنن از مستی و اون سرور و شکوهی که تو این مجلس به پا کرده دارن در میارن هی یه کاری میکرد که این بچهها نبینن این سر بریده یه ط این سکینه دختر امام حسین و همیشه مجلس یه جوری هی قرارش چشمش به این سر نیفته و علی علیه السلام فی قلن امام سجاد هم دستش در زنجیر با این اوضاع ولی خوب امام سجاد چشمشون افتاد به این مطهر و نازنین خوب این ملعون چه کرد اونجا تو مجلس در این مجلس یزید یا الله خیلی خیلی خباثت نشون اشعاری خون یا لیت اشیاخی به بدر شهد کاش اجداد من اونایی که تو جنگ بد با پیغمبر جنگیدن امروز بودن میدیدن من چه شکلی انتقامشونو گرفتم پیغمبر و علی و و بنی هاشم انتقام گرفتم این حرفا رو زد که کفر محض بود این حرفهای یزید مل بعد دستور داد برای خودش برای این ملع ظرفهایی از شراب آورده بساط قمار پهن کنار این سر مطهر سر بریده امام رضا علیه السلام فرمود هر وقت چشمتون به شراب افتاد فلیذکر الحسین به یاد امام حسین چشمتون به ظرف شراب افتاد چون اولین کسی که در عالم اسلام جرات کرد علنی بی مهابا با لباس مسلمانی شراب بخوره یزید ملعون بود اونم تو این مجلس بود تا قبلش ظاهراً مخفیانه این ملعون این کارو انجام اینجا به صورت علنی دستور داد ظرف شراب آوردن این سر مطهر رو گذاشت رو خودش کنار این سر هی شراب ریخت هی خور ای قمار مست بود با اون حالت مستی جنایت کرد تعرض کرد عذر میخوام این روضه رو امشب میخونم وقتی این روضه این ایام تصور کنید این یزید ملعون رو که همینجوریش مست قدرت بود مست پیروزی بود حالا شراب هم خورده مستی ظاهریم اضافه میشه مشاعرشم از کار افتاده چه کرد اینجا کشف یزید عن ثنا یا راس الحسین
این لبها را با دستش باز کرد این دندونها رو از زیر لبها بیرون آورد با چی این لبهها رو باز کرد و دندونها رو بیرون آورد به قضیه با چ که در دستش داشت و نکته بهی هی با این چوب به این لب یکی از اونایی که نشسته بود صدا زد ارفع قوی بک دندان بردار دندان بردار چرا گفت به خدا خودم با چشم خودم دیدم انقدر پیغمبری لب و دندان رو میبوسی میبوسی
جلسات مرتبط

جلسه بیست و هشتم - بخش دوم
به وقت شام

جلسه بیست و نهم
به وقت شام

جلسه سی ام
به وقت شام

جلسه اول
به وقت شام

جلسه دوم : فتنه بزرگ سفیانی و پنج شهر شام
به وقت شام
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات به وقت شام

جلسه بیست و هشتم - بخش دوم
به وقت شام

جلسه اول
به وقت شام

جلسه دوم : فتنه بزرگ سفیانی و پنج شهر شام
به وقت شام

جلسه سوم : زید، مختار و پرچمهای قبل از ظهور
به وقت شام

جلسه پانزدهم
به وقت شام

جلسه سیزدهم
به وقت شام

جلسه چهاردهم
به وقت شام