این جلسات یک روایت پرکشش از تاریخ و آینده را ترسیم میکنند؛ از ورود اهلبیت(ع) به شام و فتنههای بنیامیه تا نقشههای صهیونیسم و آرماگدون . در ادامه، جایگاه شام و بیتالمقدس در روایات آخرالزمانی و پیوند آن با مقاومت امروز ملتها تحلیل میشود . نقش ایرانیان بهعنوان «قوم سلمان» و فرماندهان سپاه امام زمان(عج) به تصویر کشیده شده و فرهنگ مقاومت بهعنوان رمز بقا معرفی میگردد . پیام پایانی روشن است: تاریخ به پیچ بزرگ خود نزدیک میشود و این امت باید با ایمان، ولایت و جهاد، مسیر ظهور را هموار کند
سومین ویژگی عصر امام خمینی؛ پایان دوران ابرقدرتها [00:47]
هیمنه آمریکا فرو ریخت؛ کدخدایی که حتی در ده خودش هم اعتباری ندارد. [01:25]
هشدار صریح رهبر انقلاب:« پشت کردن به راه خمینی، سیلی به همراه دارد». [03:50]
یک جهان و دو اردوگاه؛ تابعیت استکبار یا تابعیت خمینی. [05:10]
رسالت تاریخی ایران، ساخت ماکت جامعه مهدویست برای ارائه به جهان. [11:25]
فتوای رهبر انقلاب؛ «غفلت در این دوران برای ملت ایران حرام است». [12:45]
دشمن از یک شعار «مرگ بر آمریکا» و یک روسری میترسد؛ این مختصات دوران جدید است!. [13:40]
دوران جدید، دوران حاکمیت جهانی قرآن است. [15:30]
انقلاب اسلامی، خشتی بود که دیوار بلوک شرق را فرو ریخت. [26:00]
برنامه مأموریت نهایی؛ ساخت پروژه ظهور است و تحویل آن به صاحب اصلیاش. [29:54]
‼ توجه: متن زير توسط هوش مصنوعي تايپ شده است ‼
بسمالله الرحمن الرحیم. خب، این سخنرانی حضرت آقا را در سالگرد حضرت امام -سالگرد اول حضرت امام- به عنوان «عصر امام خمینی» با هم مرور میکردیم. فرمودند که سه تا مؤلفه دارد: اول اینکه باورهای مذهبی گسترش پیدا میکند؛ دوم اینکه توده مردم پی میبرند به اینکه چقدر ارزشمندند و چقدر اثر دارند؛ سوم هم اینکه از سلطه و تصرف قدرتهای بزرگ آزاد میشوند. ویژگی سوم عصر امام خمینی (رضوانالله علیه) از جمله خصوصیات دیگر عصر جدیدی که امام بزرگوار و انقلاب ما در سطح جهان به وجود آوردند، عبارت است از اصل آزادی، از سلطه و تصرف و نفوذ قدرتهای بزرگ. دیگر کسی، آقا، برای اینها تره خرد نمیکند؛ کلاهشان دیگر پشم ندارد.
یک زمانی آمریکا یک اسمی بود، ملتها خودشان را به حسابش میآوردند. این دیگر آقا ککش افتاده بود به تن، به قول معروف افتاده به تنبان مردم عالم. دیگر همه این شجاعت را پیدا کردهاند. دیگر کسی از اینها حساب نمیبرد. کدخدا، دیگر آقا، تو این ده حرف برو نیست. حالا درست است یک چهار تا ازگل اینجا ما داریم که هنوز اینها میترسند، ولی آن فضای جهانی و فضای عمومی اینجوری است که دیگر آمریکا برای خود مردم آمریکا هم دیگر چیزی به حساب نمیآید، چه برسد به بقیه. تو خود آمریکا پرچمش را، تو خود آمریکا رئیسجمهورش را مسخره میکنند و دست به تحقیر میزند؛ یعنی همان چیزی که در انقلاب ما به عنوان «اصل نه شرقی و نه غربی» شناخته شد. دیگر شرق و غرب هم از بین رفته؛ یعنی عملاً فضای وابستگی، یا به این بچسب یا به آن بچسب، و اینها تو این دوران جدید از بین رفت.
تقریباً در همه انقلابهای بزرگی که در قرن بیستم در دنیا اتفاق افتاد، وقتی ملتها یا گروههای مبارز کار خودشان را آغاز میکردند و مبارزه را علیه یک سلطه و یک قدرت مختصری پیش میبردند، خودشان را به یک قدرت دیگر وصل میکردند. اینکه یک ملت با اتکای به خودش، با توکل به خدا، در مقابله با یک قدرت ظالم به هیچکس و هیچ قدرتی اعتماد و اتکا نکند، راهی بود که ملت ایران به رهبری امام بزرگوار آغاز کرد؛ و امروز در دنیا این راه به تدریج رهروان زیادی پیدا کرده است. این دوران جدید که امام ما آن را با قیام و ایستادگی و اتکال به خدا، با توکل کردن به خدا و تکریم و تعظیم نسبت به ارزشهای معنوی و با اعتمادش به آحاد مردم آغاز کرد، انشاءالله ملتها را از شر سلطههای جهانی نجات خواهد داد و «دوران...».
جمله را داشته باشید: «دوران زوال قدرتهای بزرگ مادی جهانی را نزدیک خواهد کرد.» این از برکات آن بزرگوار است. ملت ما پشت سر رهبر با عظمت و استثنایی خودش، اولین ملتی بود که قدم در این دوران جدید گذاشت. خدا میخواست دوران امام خمینی را شروع کند. اولین ملتی که تن دادند به دوران امام خمینی، ملت خود امام، ملت ایران، شد. بهوقت ایران، آغاز طلیعه ظهور قدرت حقتعالی در عالم دنیا، ظهور حاکمیت حقتعالی، شکستن بتها... طلا خطا: طلایه از اینجا شروع شد. نقطه اوجش و نقطه اوج این درگیریها، شام امشب است.
یه نکته: این البته حضرت آقا سال ۹۴ فرمودند که «اگر ملت ایران به راهی که امام خمینی پیش رویش نهاده پشت بکند، سیلی خواهد خورد.» یکم یه جاهایی ما توی دوران فواصل گرفتیم از مسیر امام. چکش؛ یعنی این نیست که چون اینها ایرانیاند و چون اینها سوگلیاند و حتی چون اینها شیعهاند و اینها… نه! شیعه تو این دنیا مگر ما کم داریم؟ و شیعه بودن آن مگر دلیل کفایت است؟ آن راه، آن شیعهای که این خطی را دارد میرود که خط خمینی بود، چون خط خمینی نیست، خط ولایت امیرالمؤمنین نیست، آن قرائت ناب و درست از ولایت امیرالمؤمنین نیست. تفسیر درست از قرآن به خاطر این است که خمینی آدم، به قول شهید خدا، «ذوب در اسلام» بود. تّعینی نمانده بود از او. دکان و دستگاهی نداشت در برابر امام امام معصوم. «در اختیار خود نیستم»؛ این جمله را که چند بار فرمودید؟ آقا: «هفت آسمان و هر کرات از آن من است و همه عالم از آن من است و من از آن خودم در اختیار ... در اختیار خداست.» تو چنگ اهل... خطا: تماماً به همه وجودش وقف تماماً به همه وجودش وقف بود.
اینها ذوب بودند برای اینکه برای اینکه اون ارزشها در او تبلور پیدا کرده بود. شاخص بود و بعد ازش تبعیت میشد. امروز تو عالم دو تا تابعیت داریم. عجب جملهای! این جمله... ببخشید، ولی خیلی جمله قشنگی است. طرف تابعیت آمریکا دارد. این تابعیت از کجا میآید؟ بله، یک تابعیت ظاهری داریم: شما میروی آنجا سیتیزن میشوی و گرینکارت میگیری و شهروند میشوی، زنها در آنجا زایمان میکنند، شناسنامهاش را میزنند، فلان این حرفها... تابعیت. یک تابعیت قرآنی داریم که این تابعیت قرآنی لزوماً اینجوری شبیه این تابعیت ظاهری نیست. اون تابعیت با تبعیت است. «تبعیت و تبعیت منطبق عنی فانه منی» ایهام؛ احتمالاً منظور آقا از «فانه منی» بخشی از دعای ابراهیم (ع) است: «وَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی». هرکه دنبال من بیاید، هرکه از من تبعیت کند، تابعیت من را دارد، به او میگویند ابراهیمی. «فَهوَ مِنّی» خطا؛ احتمالا منظور: «فَإِنَّهُ مِنِّی». هرکه از من تبعیت کرد، بهش میگن ابراهیمی. تابعیت مملکت ابراهیم را دارد. تابعیت حکومت ابراهیم را دارد. و امروز تو عالم ما دو تابعیت بیشتر نداریم: یا تابعیت استکبار و یهود و صهیونیست، یا تابعیت خمینی. حتی نمیگویم اسلام، چون از اسلام آلسعود هم یهود و صهیونیست است. از اسلام امارات و بحرین هم یهود و صهیون است. نه، تعمد روی خود همین کلمه است. باز نه؛ یعنی این شخص، این آدم، با این سنوسال، با این شاخصهها، نه توصیفی که از امام کردیم. با یک کتابی هم هستش که توصیفات آقا در مورد امام را در یک کتاب کردهاند. یادتون اینجا دارم یک کتاب که «منشور معارف انقلاب» است. آن هم کتاب مهمی است اما یک کتاب دیگر هم هست که بله «خط امام» است که این هم کتاب مهمی است. این را همان نشر انقلاب اسلامی، دفتر حضرت آقا، چاپ کرده. مجموعه بیانات حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای درباره شخصیت حضرت امام، رهبر کبیر انقلاب... این هم یک کتاب دیگر است. دوستان ما --انشاءالله- تو کتاب اینها را میآورند که عزیزان خواستند تهیه کنند، بخرند. نرمافزار «حدیث ولایت» هم که مجموعه نور منتشر کرده، با قیمت خیلی ارزان، پول یک دانه از این کتابها را شما میدهید، بلکه پول کمتر از یک این کتاب را میدهید و چند ده جلد کتاب اینجاست که میتوانید مطالعه بفرمایید. و همه کتابهایی که گفتم آنجا تو نرمافزار هست. یکیاش همین کتاب «دوران جدید عالم» بود که داریم میخوانیم.
پس این داستان امام خمینی و دوران جدید را اینها نشان میدهند. اینه که خود ما هم ادامه بدهیم، نه اینکه ما که هیچی، بقیه باید بیاید… نه! خود ما اگر ول کنیم، کُل داستان عوض میشود. بحثهای مفصلی که درمورد ارتداد کردیم پارسال، همینها بود. ملت ایران اولین ملتی بود که قدم در این دوران جدید گذاشت و پایههای اون رو مستحکم کرد و با مقاومت خودش برای ملتهای دنیا شاهدی بر صدق این ادعاها شد.
حالا نکته بعدی چیست؟ آقا میفرمایند که: «انقلاب بزرگ ما خصوصیاتی مخصوص به خودش داشت.» این خصوصیت که بارها هم در تحلیلهای ملت ما و آشنایان با انقلاب تکرار شده، اولین بار توی انقلاب مشاهده شد. تو کُل تاریخ اولین باره که انقلاب با این مشخصه رخ داد. آن هم چیست؟ تکیه به اسلام. ما برای اسلام انقلاب کردیم. که مفصل تو این بحثهای «اقامه دین» در مورد چند جلسهای که سر بحث تکیه به اسلام داشتیم، هدفگیری ایجاد حکومت اسلامی، نظام و قدرت را دست گرفتیم برای اینکه آن چیزی که تو «رساله عملیه» است، بشود قانون مملکت، و آن چیزی که فقیه گفته، خدا فرموده، کف خیابان و کف جامع انجام بشود. این هدف، هدف امام بود. هدف مردم تجدیدنظر در مفاهیم سیاسی عالم انقلاب بود. این کار را کرد؛ مفاهیم را عوض کرد. مثل آزادی، استقلال، عدالت اجتماعی، و چیزهای دیگر. یک تعریف نوعی داد از صلح، از آزادی، از بشر، از کرامت بشر، حقوق بشر. همهاش با اون چیزی که طاغوت میگوید دو قرون فرق دارد. و حرکت به سمت دنیا و جامعهای که بر پایه ارزشهای اسلامی بنا شده.
وظیفه ما چیست تو این دوران جدید؟ حرف آخرمان تو این جلسات امروز: وظیفه ما، پیروان این بزرگوار و آحاد مردم که شاگردان این استاد بزرگ و عالیمقام بودند، چیست؟ ما باید بدانیم که امروز چشم دنیا به ملت ایران است. عجب! ۶۴ جلسه زور زدیم این یک جمله را بگوییم. ما، وظیفه ما چیست؟ باید بدانیم که امروز چشم دنیا به ملت ایران است. همچنانکه سال گذشته در مثل امروزی، تمام چشمها و دلهای حساس عالم متوجه تهران بود. وقتی خبر در دنیا پخش شد، حقیقتاً دوستان و دشمنان در حال بهت و حیرت و انتظار قرار گرفتند. دوستان با یه انگیزه و دشمنان با انگیزه دیگر. ما نباید تصور کنیم که به گذشته یک سال، اهمیت و حساسیت و سنگینی وظیفه ما کم شده. نه! هرچه میگذرد، سنگینی بار مسئولیت بر دوش اون کسانی که خودشان را پیروان این بزرگوار و هدایتشدگان به وسیله او میدانند، سنگینتر میشود. هرچی میگذرد سنگینتر میشود، چون یک نسلی امام را دیده و فهمیده است. نسل حتی همین هم نمیدانند. معرفی امام به نسل جدید، چی گفتیم، چیکار کردیم؟ یک دانه فیلم به دردبخور درست و حسابی، کتاب؟ بعد این همه توصیه شدید حضرت آقا، کتاب «روحالله» نوشته شد، کتاب خوبی هم هست. قلم، محتوا، صوت خطا: صوت گوش میداد. بعد این همه… بعد حکومت بهش میگن توتالی. توتالی حکومت است. است... چقدر میشناسند امام را؟ کجا اصلاً حرفی از امام است؟ کجا معرفی امام است؟ سینما چه ربطی به امام دارد؟ حوزه ادبیات، ادبیات داستانیمان، نمایش، محصولات رسانه، محصولات هنریمان، امام خمینی کجا؟ این داستان... نمیگویم حضرت آقا امام کجاست. تأکید: آقا میپرسند امام کجاست. خیلی تأکید: تأکید آقا خیلی است. هرچی جلوتر میرود، وظیفه ما سنگینتر میشود.
دنیا امروز متوجه ملت ایران است. ما ملت ایران باید بتوانیم در پرتو تعالیم اسلام... ما چیکار باید بکنیم؟ باید نشان بدهیم، آقا، میشود زیر پرچم اسلام قدرتمند شد، به رفاه رسید، عزت پیدا کرد، پیشرفت تکنولوژی پیدا کرد، تمدن پیدا کرد، اخلاق پیدا کرد، معنویت پیدا کرد، عدالت پیدا کرد، عاقل شد و عالم شد. اگر این را نشان بدهیم، این آن ماکت اصلی زمانه بقیهالله را قبل از ظهور حضرت باید طراحی کنیم و جلو چشم بشریت قرار دهیم، بقیه را دعوت کنیم که بیایند مثل این بشوند. وقتی همه راه افتادند، مثل این شدند و تو مسیر قرار گرفتند و موانع اصلی را برداشتند، عالَم را تحویل صاحب اصل خواهیم داد. خدمت شما عرض شود که تمام فرایند، نقطه ثقلش ایران و ایرانی است. عصاره ۶۴ جلسه «بهوقت ایران».
ما ملت ایران باید بتوانیم در پرتو تعالیم اسلام، با تمسک به اسلام و قرآن و در جهت رهنمودهای امام بزرگوار راحلمان، به سمت هدفهای متعالی این انقلاب حرکتمان را با شتاب هرچه بیشتر انجام دهیم. یک لحظه توقف جایز نیست. ما باید بدانیم دشمنان زخمخورده، آنهایی که امیدوار بودند اسلام از دنیا محو بشود و علیرغم خواست آنها اسلام روزبهروز در دنیا عالمگیرتر شده، همچنان در کمیناند تا ما یک لحظه غفلت کنیم. لذا غفلت برای ما حرام است. فتوا دارد میدهد، فقیه است. یک ولی فقیه: «غفلت برای ما حرام است.» ملت ایران با قدرت و استقامت و توکل به خدا و اتحاد کامل و شرکت در سازندگی عمومی کشور و با آگاهی و هوشیاری خودش باید دشمنان، یعنی آمریکا و ارتجاع و زخمخوردگان، اینها را از دستاندازی به این انقلاب و به کشور عزیزمان مأیوس کند. استکبار جهانی از ملت ایران میترسد، مثل همه بدکاران و راهزنانی که از انسانهای شجاع و آگاه میترسند.
بعد دیگر حالا نمونههایی را آقا میآورند درمورد حج سعودی و اینها که همان سالها نزدیک به آن سالها قضیه حج و اینها مطرح شده بود. «اگر میبینید که دولت سعودی و حکام حجاز راه خانه خدا را روی ملت میبندند و حق این ملت را از حج غصب میکنند، به خاطر اون است که آمریکا از این ملت میترسد.» نباید سادهلوحانه گمان کنند که «شعار مرگ بر آمریکا در مراسم حج مگر چیه این شعار به فریادی که از حنجرهها خارج میشود، مگر بر پایههای سلطه، سلطه غاصبانه آمریکا، چه اثری دارد؟» اگر تأثیر شکننده این شعارها نبود، اگر تأثیر تعیینکننده فریاد به حق ملت ما علیه سلطان جهانی نبود، با ملت ما اینقدر دشمنی نمیکردند. فریضه حج، خانه خدا، قبر مقدس پیامبر (صلیالله علیه و آله و سلم)، چیزهایی است که قلب ملت ما مشتاق و حق ملت ماست. خانه خدا متعلق به بندگان خداست. نسبت به خانه خدا، مردمانی که در مکه ساکناند، هیچ فرقی با مسلمانانی که از اقطار عالم به آنجا میروند، ندارند. خانه خدا مرجع بندگان خداست. چرا مانع ملت ما میشوند؟ به خاطر شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل است؛ یعنی همین تأثیر حضور مردم، پیروزی خون بر شمشیر.
هرجایی که دارند میگویند ایرانی نیاید -حالا داستان حج و اینها یه بخششه دیگر- هرجایی که حالا تا یه وقتی «ایرانی» بود، از یه جای دیگه مانع میشوند. نشانههای اسلامیه: روسری، چادر. این به خاطر این است که اون بودن این یک دانه عنصر مسلمان تو این دوران جدید عالم امام خمینی، دانه به دانه، قطعه به قطعه، اینقدر اثر دارد که از همان یک دانه میترسند. از همان یک دانه روسری میترسند. از همان یک دانه عمامه میترسند. آره، اون بذری که یک دانه بذر است دیگر. یک دانه بذر، یه زمین را میگیرد. این مختصات دوران جدید عالم، دوران امام خمینی، این است. یعنی همین تأثیر حضور مردم و این حرکت آمریکا و حکام سعودی که متأسفانه مو به مو سیاستهای آمریکا را اجرا میکنند و نفع آنها را در نظر میگیرند و نه وظیفه اسلامی و نفع ملت مسلمان را، به خاطر این است که شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل و شعار وحدت مسلمین که یکی از خصوصیات همین دوران جدید است که امام آغاز کردند، برای استکبار و سلطههای جهانی شکننده است، برایشان قابل تحمل نیست.
این یک نکته درمورد دوران جدید. یک چند تا دوران جدید دیگر هم ایشان دارد. سریع اینها را هم بخوانم. یک جای دیگر آقا میفرمایند که: «این دوران جدید، دوران قرآن است.» نفت ۱۳۶۸. میشود تقریباً چهار ماه بعد از رهبری ایشان. میفرمایند که: «این دوران، دوران قرآن است.» شما دیدید برنامه محفل؟ حالا هم تو ایران چه کرد، هم تو دنیا چه غوغا کرد! کی فکر میکرد برنامه محفل اینقدر بهش اقبال شود؟ چون در کشور پاکستان، بعضی از این کشورهای منطقه که اینها رفتند، این حجم از دلدادگی، شوق، اظهار عطش... اصلاً تو محاسبات ما اینها قرآن خواندن مگر طرفدار دارد؟ دنیا وقتی با این مواجه میشود، ملت مسلمان، خصوصاً با اون قرائت و تفسیر شیعی و ایرانی، یک مزه دیگر دارد، چون این منطبق با فطرت است. این تفسیری که این برنامه میکند از کفر به طاغوت، من ببینم، خیلی فرق میکند شیخ، این مفتی و اون مفتی. آدمهای مفتی که میگویند تفسیر تف و این پشت وایساده خطا: و این پشت وایساده (یعنی ایستاده). دارد هزینه پس میدهد.
دوران جدید یکیش قرآن است. عظمت امام به همین بود، به همین بود که امام، بلندگوی قرآن بود. این خیلی مهم است. امام، امام واقعاً جزء شخصیتهای بهنام تاریخ ماست در حوزه قرآن و نشر معارف. دوران قرآن، چون بعد از تجربه ناموفق بشر در قرنهای بیداری و شکوفایی و جهش، یعنی بعد از اینکه بشر نتوانسته نظام زندگی انسانی، زاینده و تسلابخش، متناسب با رشد طوفانی و شگفتآور علم برای خودش پدید بیاورد، اکنون راهها به تدریج به طریقه توحید و راه دین میگراید. آرام آرام همه دارند میآیند سمت توحید و خدا، و انسان که به پختگی نزدیک شده، آنچه را در دوران غرور جاهلانه آغاز شکوفایی علم به فراموشی سپرده بود، دوباره بازمیجوید. اول رنسانس که اینها فکر میکردند یا یا فکر میکردند که باید دین یا بریم سمت علم. دیدند به علم هم رسیدند ولی چیزی حل نشد. معمای بشر حل نشد. گرههای بشر حل نشد. اینجاست که دارد دوباره به سمت دین میرود. برای برگشتن به سمت دین، معتبرترین منبع، آرامشبخشترین منبع، محکمترین منبع، اینه که عطش قرآن تو جان بشر بایسته است. این مطالب و این در همان دورانی است که دین در نقطهای از جهان به حاکمیت رسیده و با انقلابی عظیم و استثنایی زمام زندگی میلیونها انسان را به دست گرفته. پس امروز فرصتی تاریخی و استثنایی است برای اینکه قرآن در هدایت فکر و عمل انسانها قدرت و چیرگی خودش را نشان بدهد. اما این متوقف بر اینکه ما خود به چشمه جوشان معارف و هدایت قرآن امروز شاید بشود گفت مهمترین وظیفه همه ما: «قرآنی شدن، فهم، کشف آموزههای قرآنی، توسعه و ترویج معارف.»
هرکسی هر یک کلمهای که از قرآن را تو جامعه ترویج میکند، یک خشتی از خ خطا انقلاب را دارد سفت میکند. بهترین تعبیر: خشت خشت این انقلاب، کلمه به کلمه قرآن است. کسی میخواهد بنای این انقلاب را محکم کند، آسیبناپذیر کند، راهش این است که این سازه را بعد روی آن نقشه پیاده کند. آن نقشه مع خطا روم خطا: همان این را وقتی تحلیل شد، فهمیده شد، آورده شد و عمل شد، پذیرفته شد و عمل شد، حاکم شد. اصلاً ظهور و امام زمان چیزی جز این است؟ چقدر بچه تو این زمینه مطلب دارند؟ که «بابا اینها دو تا ثقل بودند، ثقلین، کتابالله و سنتی.» خب، او در دسترست نیست. اینکه در دسترست است. هرچی که او داشت، این هم دارد. هرچه از آن میخواهی، این هم اینجا هست. تو به این بچسب. این را اجرا کن. ایفا کن. این را که ایفا کردی، به همان میزان او ظهور کرده است. ظهور امام زمان، ظهور قرآن است. تو هرچقدر که به قرآن ظهور بخشیدی، به همان میزان امام زمان ظهور کرده است. این نشان میدهد بار رسالتی (خطا: رسا) اینها خیلی بار سنگینی روی دوش ماست. امام فهمیده بشود و جهت میدهد بهمان برای زندگی. قرآن را بفهمیم. درش تدبر کنیم. اون را محور بحث و فحث نوشتار: فحص بسازیم. در اعماقش غور کنیم. واقعیت تلخ این است که قرآن هنوز در جامعه ما یک امر عمومی نیست.
دیگر چی؟ دوران جدید عالم را دوران فروپاشی تمدن مدرن نشان میدهد. به موازاتی که دوران رشد و توسعه و ترویج قرآن و اون طلایهدار و پرچمدار معارف قرآنی، حضرت امام، که دوران جدید هم دوران امام بود، به همان موازاتی که دوران توسعه این قرآن و پرچمداری امام خمینی و اینهاست، به همان موازات هم دوران ضعف و انزوا و اضمحلال و نابود شدن تمدن مدرن است. این هم روزبهروز دارد ضعیفتر و از میدان خارج میشود.
مسلمانان از هر کشور و هر نژاد امروز بیش از همیشه باید این فریضه بزرگ را که حج باشد، بدانند و ازش بهره بگیرند. این را سال ۸۷ آقا پیام به کنگره حج فرمودند. «چون افق در پیش چشم امت اسلامی امروز از همیشه روشنتر است و امید برای رسیدن به هدفهایی که اسلام برای فرد و جامعه مسلمان ترسیم کرده، از همیشه بیشتر است.» هیچ مسلمان ی مثل امروز امید نداشته به اینکه قرآن اجرا بشود، که بشود به قرآن عمل کرد، قدرت باشد برای جاری کردن. خیلی حرف است. «اگر امت اسلامی در دو قرن گذشته دچار فروپاشی و هزیمت در برابر تمدن مادی غرب و مکتبهای الحادی از هر دو نوع چپ و راستش بود، اکنون در قرن پانزدهم هجری این مکاتب سیاسی و اقتصادی غربند که پای در گِل و دچار ضعف و فروپاشی و هزیمتند، و اسلام با بیداری مسلمانان و بازیافت هویت خودش و با مطرح شدن اندیشه توحیدی و منطق عدالت و معنویت، دور تازهای از شکوفایی و عزت خودش را آغاز کرده است.»
یکی از بهترین آثار برای معارف قرآنی که به نظرم باید جزء کتابهای درسی باشد تو حوزه، تو دانشگاه، تو مدارس، هرجا... حالا بنشینند طراحی بکنند، مطالبش را بهروزرسانی بکنند، بازسازی بکنند، اون کتابی که به نظرم واقعاً جزء کتابهای بینظیر در تاریخ شیعه، انسانساز، انقلابساز، تمدن جدید را بر مبنای قرآن شکل میدهد، در اوج همه آثار، خطا: آثار آن کار تفسیر «المیزان» است. به طور خاص، کتاب خیلی ویژه و منحصر به فرد است و به نظر من نیست مثل کتاب «طرح کلی» از حضرت علامه طباطبایی. واقعاً کتاب ی من خالص و زلال قرآن، لب اللباب معارف است. نمیشود آدمی کتاب را بخواند و انقلابی نشود. نمیشود این کتاب را بخواند و تو افق حاکمیت دینی قرار نگیرد. با معارف، مطالب مولا، عجیب این است. این مطالب را ایشان در سن ۳۵ سالگی چیزهایی گفته که از یک فقیه کارکشته ۹۰ ساله، که سالها در حکومت و مبارزه و شکنجه بوده مثلاً آدم توقع این حرفها را از او دارد. اونم قبل انقلاب، قبل از این سخنرانی عمومی تو مسجد، یک مسجد کوچولو تو مشهد. چقدر این آدم از جلو فکر کرده است؟
دیدار هنرمندان و دستاندرکاران صداوسیما، ۱۲/۴/۸۹. این جلسات آقا با رسانهها حالا کلاً جلساتشون فوقالعاده است. حالا با هر طیف کار کردن. با بچههای قرآنی، با شعرا، کارگرا، با چه؟ کارآفرینان. مهمترینهای گفتگوهای ایشان از اول رهبریشون، این گفتگو با رسانهای ها بود. با شبکههای رادیویی دهه ۴۰. دونه به دونه، مثلاً شبکه دو مثلاً جدا، نمیدانم با رادیو فلان جدا. خیلی گفتگو ها خیلی فوق العاده است. و بعد دیگر با خود صداوسیما گفتگو بود. سال ۸۳ به نظرم آقا ما خیلی ۱۰ تا نکته طلایی ایشان… یکی هم همین گفتگوهاست. و کلاً بحثهایی که اینجا تو فضای رسانه دارند، به عنوان یک ابرانسان رسانه مدرن که به تنهایی ساختار رسانهای کُل نظام سلطه را به چالش میکشند و نابود میکنند، هم ایشان هم، یعنی این دو نفر ابررسانه، ابرانسان رسانه مدرن بودند. با کمترین امکانات رسانهای، با صرف نوشتن و گفتن، کُل ساختار رسانه دشمن را به چالش کشیدند. طرف زده گاراژ، اصلاً کلاً رکب خورده. کُل بازیش لو رفته. دیشب کرد، بازی عوض شد. کلاً میدان عوض شد. یعنی یک چهار کلمه میگوید، چهار تا مهره خارج میکند از بازی بدون اینکه اصلاً چیزی بشود. آیا آدمی میسوزد؟ یک جریانی میسوزد؟ یک مهرهای میسوزد؟ خدا به این مرد استثنایی عنایت کرده، کما اینکه به حضرت امام عنایت شد.
ما دوران حرکت از یک گذرگاه دشوار را داریم میگذرانیم. این ۸۹ دیگر، یک سال قبل از باز اون بحثهای بیداری اسلامی و اینها. یک چند ماه قبل از بیداری اسلامی: ۱۲/۴؛ یعنی هفت ماه قبل از بیداری اسلامی. «ما دوران حرکت از یک گذرگاه دشوار را داریم میگذرانیم. البته ملت ما از این گذرگاه خواهد گذشت و به نقطه امن و امان و سلامت خواهد رسید، اما الان در حال یک حرکت عظیم است. »شما نمیبینید بزرگترین قدرت اقتصادی و نظامی و سیاسی، سیاسی و علمی دنیا دارد با ما دشمنی سریع و علنی میکند؟ این خیلی مهم است. این خیلی معنا دارد. یک ملت مگر از خودش چی نشان داده که قدرتهایی که اینجور برای خودشان داعیه قائلاند، کشورهایی که اصلاً حاضر نیستند کشورهای غیر از خودشان را به حساب بیاورند، اینجور صریح تو میدان میآیند؟ بابا این ملت فقط مبارزه میکند! البته اینها حرفهای قشنگی میزنند. حرف از دموکراسی، حرف از حقوق بشر، حرف از همکاری ملتها، ولی کدام هوشمندی در دنیا هست که نداند اینها دروغ میگویند؟ آن هم دروغ فضاح خطا: فضیح!
و مطلب آخر مال ۹/۱۱/۱۳۶۸. آخرین مطلب از حضرت آقا و این بحثمان که دیگر تمام میشود این جلسات سمنگ خطا: سنگ. «بدانید که اگر انقلاب اسلامی پیروز نشده بود، ویران جمهوری اسلامی نمیشدند، نظامهای کمونیستی به این زودی متلاشی نمیشدند.» خیلی عجیب استها. ما چه نقشی داشتیم تو نابودی کمونیستها و فروپاشی بلوک شرق؟ کاری با همین بودنمان و تنفس کردن و صرف وجودمان خطا: وجودمان را زد ؟ نابود! خیلی حرف است. «البته درست است که یک روز مارکسیست و نظامهای مارکسیستی شکست میخوردند، اما آن روز حالا نبود. آن روز ممکن بود ۳۰ یا ۴۰ یا ۶۰ سال دیگر باشد. تحول عظیمی که تو دنیا به وجود آمد، ناشی از اسلام و انقلاب اسلامی و رو آمدن معنویت بود.» یکهو بشر فهمید آقا یک چیزهای دیگری هم هست. ما خدا را نشان دادیم به عالم، به آدمها. وقتی خدا اینجور نشان داده شد، دیگر کمونیسم بیخدایی بود. یعنی ما کتاب ننوشتیم. ما حمله رسانهای نکردیم. ما شبکه تلویزیونی نزدیم که حمله کنیم مثلاً به حرفهای کمونیستها، به فکر مردم بلوک شرق. ما صرف همین، همین که میگفتیم «خدا» و برای خودمان «الله اکبر» میگفتیم، بین خودمان و زیر بار آمریکا اینها مثلاً نمیرفتیم، همین اکبر خودمان که بین خودمان بود، به همه عالم نشان داد یک خدایی هست. بیخدا نابود! خیلی حرف فوقالعاده ای است. «تحول عظیمی که در دنیا به وجود آمد، ناشی از اسلام و انقلاب اسلامی و رو آمدن معنویت بود. این ادعا نیست. این تحلیل است و من بهش اعتقاد دارم.»
«تمام مسائلی که در دنیای اروپای شرقی و کلاً بلوک شرق به وجود آمد، ریشهاش به معجزه انقلاب اسلامی برمیگردد. شروع این تحرک در لهستان بود و هنوز چند ماهی از پیروزی انقلاب ما نگذشته بود که در آنجا اتحادیه همبستگی فعالیتهای خودش را به شکل زیرزمینی و مخفی آغاز کرد. دعوای آنها با دولت لهستان به خاطر این بود که میخواستند مراسم مذهبی خودشان را انجام دهند ولی دولت کمونیست نمیگذاشت. آن وقت در شورای انقلاب با دوستان همین قضیه را مطرح کردیم و گفتیم عجب است که تو یک کشور کمونیستی، توی نظام محکم ضددینی، چنین خواستهای مطرح بشود. واقعاً کی خیال میکرد که درون اینها اینقدر خالیه؟! شرایط حاکمیت قدرت فکری و تشکیلات حزبی قویترین حاکمیتها بر نظام آنهاست. ناگهان از درونشان چنین حرکتهایی پدید میآید. تو کشور لهستان شاید مثلاً سی و چند سال نظام بیدینی حاکم بوده ولی تو کشورهای دیگر ۵۰ یا ۶۰ یا ۷۰ سال علیه دین حرف زده شده بود. موزه آتئیسم درست کرده بودند. آت خطا: آتئیسم الحاد و بیخدایی و تمام چیزهایی که نشانه ضدیت با خدا داشت و به معنای نفی خدا بود، یکجا جمع کرده بودند تا جلو چشم مردم باشد. مردم تو کشور لهستان ناگهان یک حرکت کارگری به نام اتحادیه همبستگی به وجود میآید. شعارش این است که میخواهیم به کلیسا بریم. چرا دولت نمیگذارد؟ اتحادیه همبستگی در لهستان چند سال برای این منظور مبارزه کرد. حالا همین رشته را شما بگیرید و ببینید این خشت از کجای خرند خطا: هرند بیرون آمده بود.» خرند، آن ردیفی از آجر که روی زمین کنار نهر یا باغچه پهلوی هم میچینند. «ما مشهدیها از این کار به «خشت از خرند بیرون آمدن» تعبیر میکنیم. میدانید مجموعه خشتی که محکم کنار هم چیده شده، خیلی سفت است. گاهی ممکن است استحکامش بتواند بنایی را روی خودش نگه دارد، ولی این استحکام تا جایی هست که این خشتها همینطور ردیف هم ایستادهاند. اگر شما یکی دو عدد را که از این خرند بیرون بکنید و بیرون بیاورید، دیگر چیزی باقی نمیماند. استحکامش از بین میرود. جمهوری اسلامی خرند نظام سلطه را به هم زد.» یعنی یک خشت که جابهجا شد، دیگر همه خرند به هم میریزد.
خیلی، خیلی قضیه این است. من میگویم: آنچه که امروز ما در دنیا میبینیم، بههمریختن نظم بلوکبندی دنیا، این معجزه انقلاب، انقلاب اسلامی و امام و معجزه «اَن تَقوموا لِلّهِ» خطا: «اَن تَقوموا لِلّهِ» بخشی از آیه ۴۶ سوره سبأ است: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَى وَفُرَادَى...». انشاءالله که روح امام ره، همه بزرگان ما شاد باشد، همه کسانی که بهاندازه ذرهای در پیروزی انقلاب و استمرار این انقلاب سهم داشتند و انشاءالله ببینیم اون روزی که این بنا به نقطه نهایی خودش برسد و این سازه به آن روزی برسد که روز افتتاح این سازه است. افتتاحش به دست امام زمان (عج) خواهد بود و پروژه را تحویل صاحب پروژه خواهیم داد. کلید پروژه را بسازیم و تحویل صاحبش بدهیم، انشاءالله. شلاق ؟ و ختم به خیر بشود و خدا سایه مبارک حضرت آقا را بر سرمان مستدام بدارد. ایشالا که شر دشمن خودشان برگردد. نابودی آمریکا و اسرائیل را به چشم خودمان ببینیم، انشاءالله. مشمول ادعای دعای امام و انشاءالله به انفاس مبارک ذا ؟ گرفتاریهای معنویمان و گرفتاریهای مادیمان برطرف بشود. وصلّی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین.
در حال بارگذاری نظرات...