سوره صف؛ کانون جهاد و از سورههای مورد اهتمام پیامبر اکرم (ص) در هر شب [01:10]
*اذعان تمام هستی: از جمادات تا افلاک، همه تسبیحگوی خداوند هستند [02:15]
*طرح یک پرسش کلیدی: چه رابطهای میان «تسبیح» و فرمان «جهاد» وجود دارد؟ [03:35]
*«انصارالله» به چه معناست؟ در حالی که خداوند به یاور نیاز ندارد! [03:55]
*هشدار: تصور نیاز خداوند به نصرت و تجارت با انسان، یک دام ذهنی است! [04:30]
*فلسفه آغاز سوره با تسبیح: جلوگیری از رهزنی مفاهیم انسانی در شناخت خدا [05:05]
*ذات خداوند منزه از تغییر است؛ محبت و خشم در مقام «فعل» او ظهور میکند [08:18]
*تحلیل ناب رهبر انقلاب از پیوند «تسبیح» ابتدای سوره با «جهاد» [09:35]
سورۀ مبارکۀ صف با تسبیح پروردگار آغاز میشود: «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ». شاید بپرسید چرا سورهای که دربارۀ جهاد و نصرت دین خداست، با تسبیح آغاز میشود؟ پاسخ این است که وقتی خداوند ما را به «یاری» کردن خودش یا «تجارت» با خودش دعوت میکند، مبادا گمان کنیم که او نیازمند یاری ماست یا مانند ما خشمگین و خشنود میشود.
آیۀ اول به ما یادآوری میکند که خدا منزه و برتر از این تصورات مادی است. یاریرساندن به دین خدا، فرصتی برای رشد ماست، نه رفع نیاز خداوند. محبت و خشم او نیز در افعالش ظاهر میشود، نه اینکه ذات مقدسش دچار تغییر حال شود.
اما امان از آن لحظهای که ولی خدا، نه برای نیاز خود، که برای اتمام حجت بر خلق، طلب یاری کرد. صدای «هَلْ مِنْ ناصِرٍ یَنْصُرُنی؟» حسینِ فاطمه در دشت کربلا پیچید، اما کوفیان این دعوت الهی را درک نکردند و بهجای یاری، با شمشیر و نیزه به استقبالش رفتند و حجت خدا را در میان لشکری از دشمنان، غریب و تنها گذاشتند.
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
در محضر سوره مبارکه «صف» بودیم؛ سورهای که از ابتدا تا انتهایش بر محور جهاد و مبارزه با دشمنان دین خدا و نُصرت دین خداست. آیه ابتدایی سوره مبارکه «صف»، تسبیح خدای متعال است و به خاطر همین، این سوره جزء سورههای مسبحات شمرده میشود. سورههای مسبحات هفت سوره هستند: سوره حدید، سوره حشر، سوره جمعه، سوره تغابن، سوره صف و سوره اعلی. البته سوره مبارکه اسراء را هم عدهای جزء این سُور دانستهاند که معمولاً جزء اینها شمرده نمیشود. اصل، شش سوره است.
این سورههای مسبحات، سورههایی هستند که پیغمبر اکرم بر تلاوت آنها قبل از خواب، اهتمام داشتند. مؤمنین و انسانهای وارستهای که در مسیر حرکت به سمت قرب خدای متعال گام برمیداشتند، اینها هم مقید بودند به اینکه این سورهها را هر شب بخوانند که خب، یکی از اینها همین سوره مبارکه صف است. در آیه اول میفرماید: "سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ." یعنی: «تسبیح کرد برای خدا هر چیزی که در آسمانهاست و هر چیزی که در زمین است.» هر چیزی که در این عالم ماده است، هر چیزی که در عالم ملکوت است، همه اینها خدا را تسبیح میکنند. خدا را فراتر میدانند از آنچه ظرف ادراکشان ظرفیت و توان دارد، با همان ادراکاتی که در موجودات تفاوت هم دارد. بعضی موجودات مثل انسان، ادراک قوی دارند؛ بعضی مثل حیوان، پایینتر؛ بعضی مثل نباتات، پایینتر. قرآن، جمادات را هم صاحب ادراک میداند. همه اینها، با مراتب ادراکی که دارند، به این مسئله، یعنی اینکه خدای متعال فراتر از درک آنهاست، اذعان دارند و خدا را از این ادراک خودشان بری میدانند، منزه میدانند. این میشود تسبیح.
همه موجودات عالم این تسبیح را دارند و این تسبیح، رابطه آنها را با خدای متعال برقرار میکند. مدار عبودیتشان همین است؛ رابطهشان با خدای متعال بر این مبناست. ممکن است شما سؤال بکنید که چرا اول سورهای که در مورد جنگ است، تسبیح خدای متعال مطرح میشود؟ یک بخشش برمیگردد به مضامینی که در سوره است. خدای متعال، مثلاً میفرماید که بیایید با هم تجارت بکنیم، یا: «دین من را کمک بکنید، حمایت بکنید.» خب، ممکن است این ذهنیت برای ما شکل بگیرد که واقعاً خدا به کمک ما نیاز دارد؟ مثلاً وقتی میگوییم: «حواریون، انصارالله بودند، کمک خدا بودند»، یعنی خب، ما کمک خدا را اینگونه میدانیم، یعنی اصلاً مفهوم کمک را ما اینگونه میدانیم که یک کسی یک میزان توانی دارد و باید یک میزان توان دیگری هم از یک شخص دیگر، از یک جای دیگر به او ضمیمه شود تا از پس یک کاری بربیاید. ما به این میگوییم نُصرت.
میخواهم ماشینی را هل بدهم، زورم نمیرسد، تنهایی نمیتوانم، کمک میگیرم. در خیابان چهار نفر را صدا میزنم، میگویم: «آقا کمک بدهید این ماشین را هل بدهیم.» ما چون فضای ذهنیمان این شکلی است، در خیالممان میآید که خب، خدا هم وقتی میگوید: «بیایید کمک بدهید به من»، معاذالله، یعنی انگار خدا مثلاً این ماشین را میخواهد هل بدهد، زورش نمیرسد و ماها که آمدیم، میتواند هل بدهد. چون این تصور ممکن است شکل بگیرد، در آیات اول، خدای متعال تسبیح میکند و فضا به سمت تسبیح میرود تا یک وقتی این مفاهیم رهزن نشود برای شما.
این کلماتی که من دارم ساده میکنم برای اینکه مطلب را بفهمید، با این ادبیاتی که شما با آن زندگی میکنید و برایتان قابل فهم است دارم باهاتان صحبت میکنم. باعث نشود که فکر کنید واقعاً خدای متعال این شکلی است؛ واقعاً داستان شما و خدا این مدلی است. خدا به کمک شما نیاز دارد، یا مثلاً خدا با شما معامله میکند؟ در معامله هم همین است. حال نُصرت یک طور، تجارت هم یک طور. در تجارت، یکی یک چیزی میدهد، یکی یک چیزی میگیرد و در تجارت، دو طرف نیاز دارند به آن داد و ستد. هر کدام به آن چیزی که میگیرد نیازمند است و هر کدام یک چیزی را دارد از دست میدهد. یک وقت این تصور برایتان شکل نگیرد که خدا شما را دعوت به تجارت کرده، یعنی یک چیزی از شماها میگیرد که نداشته، مگر یک چیزی هم به شماها میدهد که از این به بعد دیگر نخواهد داشت؟ نه.
"سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ." همه موجودات عالم تسبیح میکنند، شماها باید تسبیح بکنید، شماها هم باید خدا را فراتر از این ادراکات روزمره و بشری و مادی و حسی که برایتان شکل گرفته، خدا را فراتر از اینها بدانید. این مفاهیمی که دارم برایتان میگویم، فراتر از این حرفهاست. مثلاً میگویم: "کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ"، «خدا خیلی عصبانی شد از فلان کاری که کردید» که حالا آیه آن ان شاء الله جلوتر بحث میشود؛ یا «خدا خوشش آمد؛ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الَّذِینَ، کسانی را که در راه او میجنگند، مبارزه میکنند.» یک "کَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ" دارد، یک "إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ" دارد، یا مثلاً «نور خدا میخواهد خاموش شود، خدا نورش را تمام میکند.» اینجور تعابیری که در این سوره خیلی فراواناند، همه وقتی ما این مفاهیم را میشنویم، ذهنمان میرود سراغ همین چیزهایی که با آنها انس داریم: «بدش آمد، خوشش آمد.»
این «بد آمدن» بد آمدن به معنی از چیزی خوش نیامدن و متنفر شدن مال چه وقتی است؟ وقتی که یک چیزی را من با آن مواجه میشوم که توقع نداشتم، فکر نمیکردم اینطور بشود، خلاف آن میل درونی من است؛ حالم هم عوض میشود وقتی با آن مواجه میشوم. قبلش یک حالت معمولی داشتم، یا یک حالت رغبت و شوق و میل و تمایل و اینها داشتم، الان آن حالم عوض شد، تبدیل شد به خشم، عصبانیت، نفرت. یا مثلاً از آن طرف یک چیزی را دیدم خوشم آمد، میل پیدا کردم. حالا به خاطر اینکه به آن نیاز دارم مثلاً، حالم عوض شد. تا به حال اینطور علاقهای به آن نداشتم یا بیتفاوت بودم، الان علاقمند شدم.
این مفاهیم شما را گول نزند، باید تسبیح بکنید خدای متعال را. خدا این مدلی نیست، این شکلی نیست. اگر میفرماید «ناراحت شدم» یا میفرماید «خوشم آمد»، این را شبیه ناراحتی و خوش آمدنهای خودتان ندانید. خوش آمدن خدا این شکلی نیست. ناراحت شدنش هم این شکلی نیست؛ که حالا بزرگان ما در علم کلام اینها را بحث میکنند و از آن تعبیر میکنند به «سخط و غضب فعلی» خدای متعال. یعنی اینها همش در مقام فعل خدای متعال است؛ در ذات او هیچ تحول و تغییر حال و اینها راه ندارد. فعل او در کار او تحول صورت میگیرد. این محبت او، یعنی در آن رابطهای که در مقام فعلش با شما داشت، حالا یک طور دیگر رفتار میکند. وقتی هم که عصبانی میشود، خشمگین میشود، در آن کاری که داشت برای شما انجام میداد، فعلی که نسبت به شما داشت انجام میداد، از این به بعد رویه عوض میشود. یک وقتی رویه میشود رویه محبت آمیز، یک وقتی رویه میشود رویه نفرت آمیز. اینها همه در مقام فعل است. غرض اینکه اینها میشود زمینهساز تسبیح.
یک نکته دیگر هم اینجا هست که مفسر گرانقدری واقعاً در مقام تفسیر قرآن جزء سرآمدان هستند، ولی کمتر به مقام تفسیری ایشان توجه شده است. نکات نابی ذیل این آیه دارند. آن مفسر عزیز هم کسی نیست جز رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله العظمی امام خامنهای. این شخصیت عزیز و فرزانه تفسیری دارند به نام «تفسیر سوره مبارکه صف» که یک تحلیل متفاوتی ارائه میدهند که بنده ندیدم مفسرین به این تحلیل اشاره کرده باشند که ان شاء الله در قطعه بعدی، در جلسه بعد، این تحلیل ایشان را عرض میکنم که چه ربطی دارد این قضیه تسبیحی که اول آیه آمده با مطالبی که بعداً در مورد جهاد میخواهد گفته شود؛ که نکته بسیار ارزشمندی است. ان شاء الله به آن خواهیم رسید.
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله.
----------------------------
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۱ — «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۱ — «...سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ...»
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۳ — «كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ»
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۴ — «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُم بُنْيَانٌ مَّرْصُوصٌ»
[حدیث/روایت] پیغمبر اکرم (ص) بر تلاوت سورههای مسبحات (شامل سورههای حدید، حشر، صف، جمعه، تغابن و اعلی) قبل از خواب اهتمام داشتند.عَنِ الْعِرْبَاضِ بْنِ سَارِيَةَ، أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم كَانَ يَقْرَأُ الْمُسَبِّحَاتِ قَبْلَ أَنْ يَرْقُدَ وَيَقُولُ: إِنَّ فِيهِنَّ آيَةً خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ آيَةٍ.» تفسير نور الثقلين ج ۵، ص ۲۳۱.
[داستان/حکایت تاریخی] رهبر معظم انقلاب، حضرت آیتالله خامنهای، در کتاب تفسیر سوره صف، تحلیلی متفاوت از ارتباط تسبیح ابتدای سوره با موضوع جهاد ارائه میدهند که به گفته سخنران، در میان مفسرین کمتر دیده شده است.
در حال بارگذاری نظرات...