هشدار: جدایی از نظام هستی، خروج از مدار بندگی خداست [00:45]
«عزیز»؛ خدای میدان نبرد، غالبی که هرگز مغلوب نمیشود. [01:55]
*اتصال به خدای عزیز، به مؤمن عزت و شکستناپذیری میبخشد [04:10]
*تضمین قاطع؛ ضربات خدا «حکیمانه» است؛ محکم، بینقص و ویرانگر برای دشمن [05:30]
*یک اصل تخلفناپذیر: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ»؛ اراده خدا فوق همه ارادههاست [06:35]
*ترس از نتیجه جهاد بیمعناست؛ پیروزی جبهه خدا از پیش مشخص است [07:15]
*آسیبشناسی یک بیماری: آنان که در شعار، انقلابی و در عمل، با دیدن خطر جا میزنند [08:25]
*ریشهیابی تغییر موضع در میدان: «درک غلط از خدا» و احساس تنهایی در برابر دشمن [08:35]
خداوند در قرآن کریم میفرماید: هرآنچه در آسمانها و زمین است، تسبیحگوی اوست و او عزیز و حکیم است. این یعنی تمام هستی، خدایی را ستایش میکند که غالبِ شکستناپذیر و حکیم و استوار در کارهاست.
ما نیز باید با این نظام هستی همراه شویم و به این پشتوانهی الهی تکیه کنیم. وقتی مؤمن به این خدای عزیز متصل میشود، از عزت او بهرهمند میگردد و شکستناپذیر میشود؛ چراکه «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ». در میدان جهاد و نبرد حق علیه باطل، نباید هراسی به دل راه داد. خداوند بر امر خویش غالب است («وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ») و ارادهاش محقق خواهد شد.
پس در میدان نبرد، از چه میترسیم؟ این عزت و توکل را در کربلا دیدیم. آنجا که سیدالشهدا(علیهالسلام) در سختترین مصائب، در آن گودال قتلگاه، زیر باران نیزه و شمشیر، نه تنها تزلزلی به دل راه نداد، بلکه با اطمینان به پروردگار عزیز و حکیم خود فرمود: «الهی رضاً بقضائک و تسلیماً لأمرک». جانها به فدای آن امام غریبی که حتی در آن لحظات آخر، به ما درس توکل و عزت داد.
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ.
در آیهی اول سورهی مبارکهی صف فرمود: «هر آنچیزی که در آسمانهاست و هر آنچیزی که در زمین است، تسبیح خدای متعال را به جا میآورد؛ خدایی که عزیز حکیم است.» حضرت آیتالله جوادی آملی در تفسیر شریف تسنیمشان میفرمایند که خدای رحمان با بیان این تسبیح موجودات میخواهد به ما بفرماید که شما هم با این نظام حرکت بکنید و اگر میخواهید نظام هستی به شما خیر برساند، شما هم با این نظام تعامل داشته باشید؛ از این نظام هستی جدا نشوید. این ساختار، ساختار بندگی خدای متعال است. همهی قطعات و ذرات عالم وجود، خودشان را در نسبت با خدای متعال درک میکنند و توجه به خدای متعال دارند، توجه به نسبت خودشان با خدای متعال دارند. شما هم اینطور باشید، فراموش نکنید نسبت خودتان را با خدای متعال.
این خدایی که قرار است ما نسبتمان را با آن فراموش نکنیم، کیست؟ چه ویژگیای دارد؟ این خدا «عزیز حکیم» است. «وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ». عزیز و حکیم دو تا از اسامی خدای سبحان هستند. عزیز یعنی غالبِ نفوذناپذیر. در زبان عربی، وقتی به یک زمینی کلنگ میزنند، ولی این زمین ترک برنمیدارد، یعنی کلنگ نمیتواند نفوذ بکند در زمین؛ اینجا به این زمین میگویند «أرض عزیز»؛ زمین عزیز، شاید به تعبیری «سرسخت». این کلمهای است که ما در فارسی به کار میبریم. نفوذناپذیر یعنی از بیرون کسی نمیتواند به او آسیبی وارد بکند. عزیز یعنی عزت و در برابر دیگری شکسته نمیشود، آسیب نمیبیند، نفوذ به آن وارد نمیشود. خدای متعال عزیز، حکیم، نفوذناپذیر و آسیبناپذیر است؛ از بیرون کسی نمیتواند او را شکست بدهد. درعینحال حکیم هم هست. کارهایش روی حکمت است. حکمت همان «محکم» خودمان است که استفاده میکنیم. کسی که کارهایی که انجام میدهد محکم است، محکمکاری میکند، به این میگویند حکیم. علم دارد، اراده دارد. ارادهاش شکستناپذیر است. علمش فوق همه هستی است. به همهچیز اشراف دارد، احاطه دارد و این باعث میشود که هیچوقت غافلگیر نمیشود. هیچ زاویهای برایش مخفی نمیماند که از آنجا کسی بخواهد به او نفوذ بکند و آسیب بزند. این خدایی است که شما به آن تکیه دارید. همهی هستی، همهی کائنات، تسبیح این خدا را به جا میآورند.
رهبر عزیز انقلاب هم در تفسیر سورهی مبارکهی صف میفرمایند که اینجا با این تعبیر «وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ» میخواهد بفرماید که خدا یک غالب مغلوبناشدنی است. خب، این به درد میدان جنگمان هم میخورد. همهی موجودات در حال تسبیح خدایی هستند که غالب و مغلوب نمیشود. شما هم وقتی به وظیفه عمل کردید، در این مدار قرار میگیرید، در مدار تسبیح خدای متعال قرار میگیرید و تسبیح خدایی را میکنید که او عزیز حکیم است و همین باعث میشود که متصل میشوید به یک عزیز شکستناپذیر. از عزت او شما هم عزتمند میشوید. «فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعاً». در جای دیگر هم میفرماید: «عزت مال خداست.» خب، این عزت هم از آن خداست، هم پیامبر، هم مؤمنین. معلوم میشود که این عزتی که همهاش از آن خداست، وقتی مؤمن با او مرتبط و متصل میشود، از عزت خدای متعال او هم نصیب پیدا میکند، سهم پیدا میکند. مؤمن هم عزیز میشود. «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ.» این غلبهی مطلق مال خداست. خدا به پیغمبر و مؤمنین هم عطا میکند.
درعینحال خدا حکیم هم هست. کارهایش از روی حکمت است. محکمکاری میکند، مو لای درز کارهای خدای متعال نمیرود. حفره و شکافی در چیزی که خدای متعال ایجاد میکند، در فعلی که خدای متعال انجام میدهد، نیست. اگر خدا شما را نصرت کند، اگر در میدان جهادی که شما واردش شدید، شما آن طرفی باشید که خدا ناصر آن طرف است و دشمن شما کسی باشد که خدا دشمن آنهاست و خدا بنا دارد که اینها را ریشهکن بکند، بدانید خدا هیچوقت کاری نمیکند که در این کار خدشهای باشد، در این کار عیب و ایراد و اشکالی باشد. خدا عزیز حکیم است. ضرباتش محکم است، خودش هم نفوذناپذیر و شکستناپذیر است. به این عزیز حکیم دل ببندید، به پشتوانهی این عزیز حکیم وارد این میدان بشوید. شما هم عزت پیدا میکنید، شما هم محکم میشوید، استحکام پیدا میکنید و قطعاً پیروزید.
«وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ». این هم یک وعدهی دیگری است که در سورهی مبارکهی یوسف خدای متعال میفرماید: «خدا بر امر خودش غلبه دارد.» خدا کار خودش را میکند. خدا متأثر از کار بقیه نمیشود. چهار نفر خوششان نمیآید، چهار نفر پا میشوند که مانع کار خدا بشوند. خدا جا نمیزند، خدا احساس ضعف نمیکند، در رودربایستی قرار نمیگیرد. خدای متعال بر امر خودش غالب است. کار خودش را دارد میکند و آخر هم آن چیزی که او اراده کرده محقق میشود. هیچکسی هم نمیتواند مانع تحقق ارادهاش بشود.
از این نکته رهبر عزیز انقلاب در تفسیر سورهی مبارکهی صف استفاده میکنند که سلطهی خدای متعال بر این هستی، بر این کائنات، وقتی که این شکلی بود، دیگر شما نباید به دلت بد راه بدهی. وقتی وارد این میدان که شدی، این خدا با این کائنات در این میدان حضور دارند. نبرد حق و باطل، نبرد ایمان و کفر، نبرد مظلوم با ظالم، نبردی است که یک طرفش خدا و کائنات هستند؛ کائناتی که همه تسبیحگوی خدا هستند و خدایی است که عزیز حکیم است. پس دیگر برای چه دلهره داری؟ از چه میترسی؟ برای چه از میدان جهاد فرار میکنیم؟ نگران چی هستی؟
بعد مواردی را رهبر انقلاب اینجا مطرح میکنند که مثلاً ممکن است انسان از نتیجهی جهاد بترسد. میفرمایند که ترسی ندارد، نتیجه مشخص است. آن طرفی که خداست، مشخص است که از پیش معلوم است که نتیجهاش چی میشود؛ خدایی است که «قالبٌ علی أمره».
این دلواپسیها، این دلهرهها، زمینه این میشود که آدم در مقام عمل وقتی که آمد تو میدان، خطرات را دید، حوادث را دید، آسیبها را دید، یکهو جا میزند، غافلگیر میشود. قبلش با شدت و با قوت گفته که آقا جنگ بشود، ما هستیم، میرویم تو میدان. وقتی میآید، میبیند آقا اینجا بکشبکش است، اینجا حلوا خیرات نمیکنند، اینجا مرگومیر است، اینجا ساختمان میریزد، اینجا بمب است، اینجا موشک است، اینجا قطع عضو است، بزرگ و کوچک کشته میشوند. یکهو دل آدم خالی میشود، یکهو حرف آدم عوض میشود. این عوض شدن حرف، یک بیماریای است که آیهی بعدی این سوره به آن میپردازد. زمینهاش هم همان درک غلطی بود که از خدا دارد، از این میدان دارد، از همسویی کائنات دارد. این باعث میشود که یکهو احساس تنهایی و احساس شکست میکند. برای همین حرفش عوض میشود. آیهی بعدی است؛ انشاءالله در جلسهی بعد این آیه را با هم مرور خواهیم کرد.
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله.
----------------------------
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۱ — «سَبَّحَ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ ۖ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ»
[آیه قرآن] سوره إسراء، آیه ۴۴ — «...وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ...»
[آیه قرآن] سوره إسراء، آیه ۴۴ — «...وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ...»
[آیه قرآن] سوره رعد، آیه ۱۵ — «...وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»
[آیه قرآن] سوره طه، آیه ۱۳۰ — «...وَسَبِّحْ بِحَمْدِهِ...»
[آیه قرآن] سوره آل عمران، آیه ۸۳ — «...وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...»
[آیه قرآن] سوره إسراء، آیه ۸۱ — «...وَجَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا»
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۸ — «يُرِيدُونَ لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»
[آیه قرآن] سوره صف، آیه ۹ — «هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَىٰ وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ»
[داستان/حکایت تاریخی] طبق تحلیل رهبر انقلاب، وقتی انسان به وظیفه الهی خود (مانند جهاد) عمل میکند، با تمام کائنات که در حال تسبیح خدا هستند همسو و هماهنگ میشود و این امر به او دلگرمی میبخشد و احساس تنهایی را از بین میبرد.
ایشان با مثال آوردن از آیه «جاء الحق و زهق الباطل...» توضیح میدهند که وقتی انسان بفهمد کائنات تسبیحگوی خدا هستند، به تحقق قوانین الهی امیدوار میشود، زیرا همه کائنات برای نابودی باطل با او همراهی میکنند.
به تعبیر رهبر انقلاب، دلیل قطعی بودن تحقق وعدهها و قوانین الهی آن است که تمام موجودات در آسمان و زمین در مقابل خداوند خاضع هستند. کتاب: «تفسیر سوره صف»
در حال بارگذاری نظرات...