!! توجه : متن زیر توسط هوش مصنوعی تولید شده است !!
بسم الله الرحمن الرحیم
عَن أَبِی جَعْفَرٍ عَلَیْهِ السَّلَامُ قَالَ: لَا وَاللَّهِ مَا أَرَادَ اللَّهُ مِنَ النَّاسِ بِلَا خَصْلَتَیْنِ.
امام باقر علیه السلام فرمودند: "نه به خدا قسم، خدا از مردم جز این دو خصلت را نخواهد"؛ یعنی همه ویژگیها در همین دوتا خلاصه میشود. یکیاش این است که اقرار به نعمتهای خدا بکنند که در این صورت خدا نعمتها را برایشان بیشتر میکند. یکی دیگرش هم این است که اقرار به گناهان خودشان بکنند که در این صورت خدا هم گناهانشان را میبخشد.
اقرار به نعمتها، شکر است. اقرار به گناهان، استغفار. آن شکر ازدیاد نعمت میآورد. این استغفار هم مغفرت میآورد. همه انگار خلاصه میشود در دو چیز: یا اقرار به نعمتهاست یا اقرار به گناهان.
آنچه خدا کرده، نعمت. آنچه ما کردیم، گناه. یعنی، آقا! آنچه که از او به حسب ذاتش صادر شده، نعمت و لطف است. اونیم که از ما به حسب ذاتمان میشود، گناه، جهل.
در دعای عرفه، آن بخشی که خدا را معرفی میفرماید، امام حسین علیه السلام (میفرماید): "تو انعمت، تو اعطیت." همینطور: "پوشاندی، ندیده گرفتی، بخشیدی." "سَتَرتَ، غَفَرتَ." من چی؟ "اختارته، جهلته، نسیته، غفلت و..." خیلی فرازهاست، فرازهای زیبایی است.
او به حسب شاکله خود، چون "کُلٌّ یَعمَلُ عَلَی شَاکِلَتِهِ"، خدا به شاکله خودش عمل میکند. اگر تحلیل شاکله برای خدا درست باشد، ما هم به حسب شاکله خودمان، به رحمت و لطف و بخشش، ما هم به گناه و غفلت و جهل.
اگر ما اقرار کردیم به نعمت او، اقرار کردیم به هر آنچه که او میکند؛ اگر هم اقرار کردیم به گناهان خودمان، اقرار کردیم به هر آنچه که ما میکنیم، همه ویژگیها حضرت فرمود: "خدا از مردم جز این دوتا را نخواسته." شما هرچیزی را که بگویید یا در زمره کارهایی است که خدا کرده یا در زمره کارهایی است که ما میکنیم. اگر در زمره کارهایی باشد که او کرده، میشود کمال. اگر در زمره کارهای ما باشد، میشود نقص. یا باید اقرار به کمال بکنیم یا اقرار به نقص بکنیم. همه چیز همین است دیگر. اینجا البته به طور خاص به مناسبت این باب، آن اقرار به ذنوب مطرح است که ما اقرار بکنیم به گناهان که البته این هم موجب مغفرت میشود.
روایت بعدی از ماهیت بن عمار: "قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ یَقُولُ: إِنَّهُ وَاللَّهِ مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ بِإِصْرَارٍ."
فرمود: "به خدا، هیچ بندهای با اصرار نسبت به گناه، از گناه خارج نشد." نمیشود کسی اهل اصرار به گناه باشد و از گناه هم دربیاید. خوب، در برابر اصرار چیست؟ قشنگ است: "وَمَا خَرَجَ إِلَّا بِإِقْرَارٍ." در برابر اصرار، اقرار. با اصرار از گناه بیرون نمیآید، با اقرار از گناه [بیرون میآید].
یعنی ممکن است آدم وقتی میخواهد از گناه نجات پیدا بکند، حالا حالاها طول بکشد. جوانها سؤال میکنند گاهی که: آقا فلان گناه را... مخصوصاً بعضی گناهها جنبه اعتیادش خیلی قوی و بالاست. زود آدم را گرفتار میکند و معتاد میکند و خیلی سخت است رها شدن از آن. الآن هم با این فضای مجازی و اینترنت و فیلترشکن و تلگرام، به هرحال دسترسی آزاد به فلان چیزهایی که برای آدم آسیب دارد، زود آدم گرفتار میشود. در سنین پایین گرفتار میشود. در سن ۱۳-۱۴ سالگی آلوده میشود و خیلی طول میکشد. گاهی طرف ۲۰ سال است دارد مبارزه میکند، نجات پیدا نکرده. ناامید میشوند، مشکلات روانی پیدا میکنند، افسردگی پیدا میکنند. تازه مال وقتی است که هنوز دارد میجنگد. خیلی هم که نه، ول میکنند دیگر. توی همین گناه ادامه میدهند؛ نه، نمیتوانند بجنگند. این راهش همین است. این نیست که آدم فکر کند یکروزه نجات پیدا میکند. خیلی سخت است، خیلی سخت است. کار ما هم نیست، کار خداست که ما را نجات بدهد. از ما چی فقط برمیآید؟ اقرار به گناه.
اقرار به گناه؛ یعنی آدم نگذارد مزه این گناه به وجودش بنشیند. گناه را به کام خودش تلخ کند. بله، آن لحظهای که آدم گناه میکند، برای نفس شیرینی دارد. این هست، آنجا که دیگر نمیشود کاریاش کرد؛ ولی قبلش و بعدش خودش را در موضعی قرار بدهد که این گناه را به کام خودش تلخ بکند، میشود اقرار به گناه؛ وگرنه میشود اصرار به گناه. این اقرار به گناه خلاصش میکند. یک روزی، یک روزی خلاصش میکند. وعده امام صادق علیه السلام: "مَا خَرَجَ عَبْدٌ مِنْ ذَنْبٍ إِلَّا بِإِقْرَارٍ." وقتی اهل اقرار باشد، از گناه نجات پیدا میکند. ممکن است طول بکشد، اشکالی ندارد. مقاومت میخواهد.
هر گناهی هم همین است. گناهان به چشممان بزرگتر میآید. حالا یک شرمی نسبت بهش داریم، دوست نداریم بقیه باخبر بشوند. بعضی گناهان خیلی عادیتر است؛ مثلاً غیبت، بددهانی، تمسخر، نژاد. زبان. اینها خیلی به چشممان نمیآید، درحالیکه فرمودند: "غیبت از زنا بدتر است، بالاتر است." وقتی من تصویر حرام را -خدایی نکرده- نگاه میکنم، یک وقتی هم پشت این و آن غیبت میکنم، خیلی وقتها آن تصویر حرام را آدم بیشتر بهش عذاب وجدان دارد، درحالیکه زنا آنقدری پیش خدا بد نیست -با همه بدیاش- که غیبت پیش خدای متعال بد است. ولی ما خیلی نسبت به غیبت حس را نداریم که عذاب وجدان پیدا کنیم، گریه کنیم، مریض بشویم، توسلات، دعا، فلان. نه، جلو خودش هم میگویم: "آمپول سَرَش حرف نزن!" نه، جلو خودش هم میگویم: "بدتر دوتا میشود." ایضاً مؤمن هم هست، هم غیبت است، هم ایذای مؤمن.
خلاصه این اقرار است؛ یعنی آدم توجیهش نکند که جلو خودش هم میگوید، واقعاً برود بررسی کند، فکر کند، بپرسد. اگر واقعاً معصیت است، اصلاح کند، جبران کند و اقرار داشته باشد بهش. خدا انشاءالله ما را نجات بدهد از این گناهان، کمکمون بکند در برابر این نفس سرکش که بتوانیم انشاءالله مهارش بکنیم، از گناه نجات پیدا کنیم.
الحمدلله رب العالمین
در حال بارگذاری نظرات...