متن پادکست:
خداوند امتحاناتش بهگونهای است که تمام واقعیتها را غیر جذاب نشان میدهد، تا امتحان کند.
خدا خواسته است ببیند تا چند نفر طرفدار واقعیت هستند. برخی با خیالات و توهمات زندگی میکنند. این افراد دوست ندارند نزدیک شوند.
امیرالمؤمنین در خطبه قاصد در نهجالبلاغه فرمود: خداوند حج، کعبه و مکه را در بیفایدهترین و بدترین سرزمین که ازنظر آبوهوا است، قرارداد. هیچ سبزهزار و آبادی در آنجا وجود نداشت. حضرت میفرمایند: خداوند میتوانست مابین آبشارها، جنگلها و این موارد حج را قرار دهد؛ ولی در سرزمینی مابین گرما قرارداد.
خداوند این کار را نمود تا مشاهده کند چند نفر به دلیل جذابیت و چند نفر به دلیل واقعیت به این سرزمین میآیند. اگر خیلی جذاب باشد، انسانها دیگر به خود حج کاری نداشتند و به دلیل جذابیت آن به این سرزمین رفتهاند. اینها میگفتند که پیامبری که ما میدانیم به این شکل نیستند. اصلاً پیامبر باید پولدار باشد. پیامبر باید وضعش خوب باشد. باید ایشان باغ، گنج و به قول امروزیها، شاسیبلند داشته باشد. میگفتند شما که پیامبر هستید، چرا دستبند طلا ندارید به حضرت موسی (ع) هم میگفتند که چرا زمانی که شما میآیید، خدموحشم، نوکر، سپاه و تشکیلات ندارید. چرا پولدارها طرفدار شما نیستند. هر فردی هم که عاشق شما میشود، از پایینشهر و مناطق محروم و حاشیه شهرها میباشند. چرا از مناطق بالا و از کارخانهدارها و سرمایهدارها طرفدار شما نیستند.
به حضرت نوح (ع) میگفتند که ما با اصل پیامبری مشکل نداریم؛ ولی شما پیامبر نیستید. حضرت ابراهیم (ع) را هم قبول داشتند و به پیامبر اکرم (ص) هم میگفتند ما شمارا بهعنوان پیامبر قبول نداریم.
ببینید شهید مطهری خیلی زیبا میفرمایند: این اشکالات برای آنها ازآنجا شروعشده بود که تدریجاً برای ابراهیم از خزانه وهم و خیال خود برای او سیمایی ساخته بودند که با یک بشر چندان قابل تطبیق نبود. این افراد یک ابراهیم توهمی برای خودشان قبول داشتند و ابراهیم واقعی را قبول نداشتند. بعد شهید مطهری یک جمله بسیار زیبایی در اینجا میفرمایند: برخی از افراد دوست دارند با برخی از افراد از دور ارتباط بگیرند و خیلی نزدیک نشوند؛ چون آن شبهی که از دور قبولش دارند و دوستش دارند، برای آن فرد جذابتر است تا آن فردی که بخواهد از نزدیک ببیند. دوست دارد همانی که دوست دارد احساسش کند، همان باشد و خیلی نزدیک نمیرود.
شهید مطهری میفرمایند که برخی از افراد با خیالات و توهمات زندگی میکنند. این افراد خیلی دوست ندارند، نزدیک شوند. این افراد دوست دارند همانی که در ذهنشان است و با خودشان فکر میکنند، همان خدایی که خودشان با خودشان ساختند، همان باشد. برخی از افراد فکر میکردند انبیاء باید این شکلی باشند و زمانی که میآید یک ابری دور ایشان راه بیافتد و با پروژکتور دور آن فرد نور بیندازند. ملائکه پشت ایشان راه بروند و حیوانات پیش این افراد خم بشوند. این ماجراها نیست. پیامبر باید متصل به وحی باشد و واقعیتها را خبر داشته باشد.
استفاده از مطالب این پایگاه با ذکر منبع بلا مانع است.
چقدر نوشته هاتون به دل و.جان من میشینه،خدای مهربون تا انقلاب امام زمان عج الله حفظ تون کنه،امین