‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم
از ابیعبدالله (علیهالسلام) روایت شده است که فرمود: «أوحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی بَعْضِ أَنْبِیَاءِ الْخَلْقِ سَیْفٌ یُفْسِدُ الْعَمَلَ کَمَا یُفْسِدُ الْخَلُّ الْعَسَلَ»
اول که تبریک عرض میکنیم این پیروزی مقتدرانه، این ضرب شست رزمندگان اسلام را به جبهه خبیث و کثیف صهیون. خدا را شکر میکنیم که به ملت ما همچین اقتداری عنایت فرموده و خدا را شکر میکنیم که رهبری عزیز، مقتدر و حکیم داریم که در برابر وسوسههایی که طی این سالها به هر نحو میخواست قدرت نظامی ما را از بین ببرد، با القای ا ینکه دنیای آینده دنیای گفتمان است و طرح این موضوع که باید برجام موشکی را امضا کنیم و حساسیتها را از بین ببریم، در مقابل مسائل این شکلی که بعضیها میگفتند، رهبر عزیزمان مقتدرانه ایستاد و امروز اثر این اقتدار دیده میشود.
سال گذشته همین ایام بود که طوفان الاقصی رقم خورد و آن روز شاید در همین مباحثه بود، شاید در مقایسه دیگری بود، آیات سوره عادیات را عرض کردم که خدای متعال به جرقه زیر پای اسبها در میدان نبرد قسم میخورد؛ به این برقی که میزند و دود و خاکی که بلند میشود، به تکتک اینها قسم میخورد. باید بگوییم که دیشب هم خدای متعال قسم خورد بر این موشککاری که میرفت، آتشش، دودش، صدایش و همه چیزش. اینها همه محبوب خدای سبحان و مقدس است در حدی که میشود به آنها قسم خورد. ماشاءالله که این حرکت، طلیعه پیروزیهای بعدی باشد و رژیم باند تبهکار صهیونیستی، باند خبیث و کثیف صهیونیستی، انشاءالله زوال و نابودیش رقم بخورد.
در ادامه این نبرد، خدای متعال حفظ بکند همه امت اسلام را از خسارتهای بعدی و اتفاقات بعدی. به هر حال، این جبهه خبیث، کثیف، جنایتکار، دست از جنایت برنخواهد داشت و اتفاقاً وقتی که میترسد، با دستپاچگی بیشتری جنایت میکند. ولی از خدا میخواهیم که همینها هم مایه نابودیشان باشد انشاءالله و با دست خودشان، خودشان را از بین ببرند.
روایت بعدی این باب از امام صادق (علیهالسلام) است که فرمود: «خدای متعال به بعضی از انبیا وحی کرد که اخلاق بد، عمل را فاسد میکند؛ همانطور که سرکه، عسل را فاسد میکند.» که قبلاً مضمون روایت بحث شد.
روایت بعدی از امام صادق (علیهالسلام) از آباء کرامشان (علیهمالسلام) در وصیت نبی (صلیالله علیه و آله) به علی (علیهالسلام) است، در سفارش پیغمبر به امیرالمؤمنین (علیهالسلام) فرمود: «یا علی! لکل ذنب توبه الا سوء الخلق.» هر گناهی توبه دارد جز بداخلاقی، اخلاق زشت. «فان صاحبه کل ما خرج من ذنب دخل فی ذنب.» کسی که بداخلاق است، هر وقت از یک گناهی خارج میشود، دوباره در یک گناه دیگری داخل میشود. که در مورد این مضمون هم مطالبی بود و در جلسات قبل و جلسات قبلتر به آن پرداختیم.
روایت بعدی از امام رضا (علیهالسلام) از آباء کرامشان (علیهمالسلام) است (امروز روز زیارتی امام رضا (علیهالسلام) هم هست). فرمود: «قال رسول الله (صلیالله علیه و آله و سلم): علیکم بحُسن الخلق.» شما حسن خلق داشته باشید، وظیفه دارید به داشتن حسن خلق. «فان حسن الخلق فی الجنَّة لا محاله.» حسن خلق حتماً در بهشت است. خب این ملکات، اینها حقیقت دارد دیگر. هر چیزی ملکوت دارد. «سبحان الذی بیده ملکوت کل شیء.» هر چیزی «ان من شیء الا عندنا خزائنه.» هر چیزی خزاینی دارد، آن خزاین هم پیش خداست. «و ما ننزله الا بقدر معلوم.» با اندازهگیریهایی نازلش کرد.
خب، حسن خلق هم همین است. حسن خلق هم خزاینی دارد در پیش خدا، حسن خلق هم ملکوت دارد. وقتی که گفته میشود پیش خداست، آن مقام پیش خدا جنت ذات حقیقت عالی و متعالی حسن خلق، در بهشت ذات بد تنزل کرده به بهشت صفات و تنزل کرده به بهشت افعال و همینطور تنزل کرده، تنزل کرده، تنزل کرده، آسمانهای هفتگانه آمده پایین تا به دنیا رسیده. همانطور که از بالا به پایین آمده، از پایین هم به بالا میرود. اتصال برقرار است. این حسن خلقی که اینجاست، ریشه در عالیترین نقطه هستی دارد، از آنجا نزول کرده و اگر به آن متصل شدی و بالا رفتی تا آن عالیترین نقطه تو را میبرَد. حالا کمترین چیزی که با حسن خلق حاصل میشود بهشت اعمال است، یعنی انسان از جهنم لااقل نجات پیدا میکند چون از حقالناس نجات میدهد آدم را. کسی که حسن خلق دارد، بسیاری از گناهانی که در رابطه با مردم رخ میدهد را دیگر نخواهد داشت. غضبش را مهار میکند، حقوق مردم را مراعات میکند، قلدری نمیکند، زور نمیگوید، اینها حسن خلق است.
همین برخوردی هم که رزمندگان ما میکنند با اسرائیل، واقعاً مبتنی بر حسن خلق است. اینکه جایی که مردم اسرائیل، حالا مردم که ندارد، ولی حالا به یک معنا مردمش هستند را بمباران نمیکند، حالا چه برسد به زن و کودک و اینها. مصادیق حسن خلق است. فقط آن اماکن نظامی و امکانات نظامی، اینجاها را هدف قرار میدهد. اینها مراعات اصول اخلاقی است. چیزی که امام حسین (علیهالسلام) در کربلا به دشمنش فرمود که اگر دین ندارید، آزاده باشید، یعنی لااقل به یک اصول اخلاقی قابل اعتنا در همه دنیا، در همه جنگها پایبند باشید. در هیچ جنگی کسی تعرض به اهل حرم، اهل خیمه نمیکند. وقتی آن با شما جنگ ندارد، وقتی زن است، وقتی کودک است، وقتی هیچ دخالتی در جنگ نکرده است. یک وقت زن و کودکی است که به یک شکلی در جنگ دخالت دارد، اما زن و کودکی که هیچ نقشی در این جنگ نداشته، هیچ فعالیتی در این جنگ نداشته، محاصره شده، مسافر بوده، داشته میرفته، محاصره شده، از این خیمه هم بیرون نیامده. آزاده باشید. یک چیزی از این حسن خلق در وجودتان باشد.
اگر یک ذره حسن خلق آنجا نشان دادند، همان دستشان را میگرفت و تا جنت میبرد آنها را. کما اینکه بعضیهایشان یک ذره حسن خلق نشان دادند و همان موجب دستگیری ازشان شد. همینقدر غیرت نشان دادن، همینقدر پایبندی به اصول واضح که آقا این دیگر ظلم است، این دیگر مردانگی نیست، این دیگر جنایت است، من پایش نیستم، پای اینش دیگر نیستم. این سگ درنده روزگار ما، این یهود صهیونیست، جواب تعبیر خودشان، اسرائیل واقعاً حجابانگیز است. هیچ امر اخلاقی قابل پذیرش بین مردم در اقصا نقاط با فرهنگهای مختلف در این جماعت، در این قبیله دیده نمیشود. به هیچ اصلی پایبند نیست، از هیچ جنایتی کوتاهی نمیکند. بیمارستان را وقتی حمله میکنی، هیچ چیزی دیگر نمیشود گفت. و عجیب این دنیای عجیب و غریب روزگار ماست که ساکت وایساده نگاه میکند، بعد تازه میآید محکوم میکند که چرا مثلاً ایران حمله کرد؟ نکند یک وقت یک چیزی به یک غیرنظامی بخورد؟ نکند یک وقت بخورد جایی که اصلاً غیرنظامی به یک معنا تویش نیست؟ همه غاصبند، همه مسلحند، نظامیاند، سلاح دارند. نکند یک وقت یک چیزی به اینها بخورد. این وجدان این دنیای ماست و این وضعیت این اسرائیل.
به هر حال، به ما گفتند که لااقل به یک اصولی پایبند باشید و همان باعث عاقبتبخیری میشود. مثل اینکه در یک جنگی پیغمبر تعدادی را اسیر گرفت، حکمشان اعدام بود. وحی آمد که اینها را آزاد کن به خاطر ویژگیهایی. یکیاش غیرت بود و چیزهایی بود، احسان بود و چه و چه. یکیاش هم حسن خلق بود که موجب نجات شد. حالا ممکن است که بعضی از این ویژگیها نهایتاً، یعنی به خاطر اینکه ایمان شکل نگرفته در کنارش، خاصیتش به نتیجهاش در دنیا ظاهر بشود. یعنی برای او موجب یک آثاری در دنیا باشد. کافر خوشاخلاقی است، خب اینی که مسلمان نمیشود، معتقد نمیشود، این هم مصداق بد اخلاقی است، مصداق لجاجت، مصداق عناد، تعصب، بد اخلاقی است. و سخاوت هم که آن آزاد شدن آنها به خاطر سخاوتمندی و خوشخلقی، حسن خلق بود. حالا غیر از این است که حتی اگر ایمان هم نباشد که بخواهد طرف مستحق بهشت باشد، در همین دنیا مستحق الطافی از جانب خدای متعال میشود. کافری است که به هر حال یک حسن خلقهایی، یک تعهدات اخلاقی در یک اموری دارد، یک پایبندیهایی دارد، امانتدار است، دروغ نمیگوید، از مظلوم دفاع میکند و همینطور چیزهایی مثل زبانش به توهین آلوده نیست، کسی را تحقیر نمیکند، نژادپرستی مثلاً ندارد. از این قبیل مسائل. همینها موجب یک برکاتی در دنیا لااقل برای او میشود، یک آثاری برایش خواهد داشت. اگر به ایمان منجر بشود که هیچی، به بهشت میبَرَد. فرمود: «حسن خلق ناگزیر در بهشت است، به بهشت منجر میشود.» «و ایاکم و سوء الخلق فان سوء الخلق فی النار لا محاله.» مراقبت کنید از اخلاق بد که اخلاق بد ناگزیر در جهنم خواهد بود.
خب، روایت آخر این باب را هم بخوانیم از امام صادق (علیهالسلام) از پدر بزرگوارشان از امیرالمؤمنین (علیهمالسلام): «ما من ذنب الا و له توبه.» که قبلاً عرض شد. «و ما من تائب الا و قد تسلم له توبه ما خَلَص سئیء الخلق.» هیچ گناهی نیست مگر اینکه توبه دارد، همه گناهها توبهای دارند. و هیچ توبهکنندهای نیست مگر اینکه این توبهاش میماند، توبهاش آسیبی نمیبیند، توبهای که کرد قبول است، پذیرفته است، توبه مگر کسی که بد اخلاق باشد؛ این توبهاش اصلاً شکل نمیگیرد. چرا؟ «لا یَتُوب مِن ذَنْبٍ إِلا وَ وَقَعَ فِی غَیْرِهِ أَشَرَّ مِنْهُ.» تا میخواهد از یک گناهی توبه بکند، ملکه اخلاقی، یک جای دیگر دوباره خودش را سریع نشان میدهد، یک کار دیگر سریع میکند.
عرض کردم، طرف مثلاً میخواهد بیاید از خانماش عذرخواهی کند که مثلاً من یک کاری کردم، مثلاً مدل عذرخواهیاش یک جوری عذرخواهی میکند با طلبکاری و حق به جانبی و تحقیر و توهین و بد و بیراه و غیبت و تهمت و زورگویی و قلدری. و با اینها میخواهد خانماش را راضی کند. خب این که توبه نشد که. توبه از این آدم شکل نمیگیرد. این تو اگر گناهی میخواهد در بیاید، همین آخه توبه یک فعلی میخواهد دیگر. با یک فعلی باید من از این فعل قبلی در بیایم، با یک فعلی و فعل قبلی را اصلاح کنم. وقتی ملکه، ملکه سوء خلق است، هر یک جلوهای از خلق است. و این فعل بعدی که میخواهد بیاید فعل قبلی را اصلاح کند، این خودش دوباره جلوه آن رذیلت است. چه عذرخواهی هم که میخواهد بکند؟ دوباره دل میشکند، دوباره تحقیر میکند، زور میگوید. «حالا انگار چی شده، تو ببخش، چت میشم اگه حالا قیافه نگیر برا من.» عذرخواهی کردن بیشتر خودش معصیت است. اصلاح به این است که آقا من اشتباه کردم، خودت را کوچک بدانی، خودت را مقصر بدانی، در صدد جبران باشی. آن کسی که سوء خلق دارد که خودش را مقصر نمیداند که در صدد جبران نمیرود. اینها مشکلاتی است که در مورد راهکار بیرون رفتن از آن هم مطالبی عرض شد که حالا خدا کند خود گوینده هم توفیق پیدا کند از اینها خارج بشود و توبه واقعی بکند و خدا نجاتش بدهد از این مشکلات.
خب، ۶۹ باب جهاد با نفس را خواندیم، به باب ۷۰ رسیدیم که انشاءالله باب ۷۰ را هم فردا وارد میشویم. کلاً ۱۰۱ باب است، ۳۱ باب دیگر مانده که حالا انشاءالله اگر بشود، حالا در دو سه جلسهای یک بابی را بتوانیم تمام بکنیم. ماشاءالله تقریباً ۱۰۰ جلسه دیگر تمام خواهد شد روایات این کتاب. الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...