تغییر در مسیر حق به دلیل مشکلات
گناه نزد خدا بزرگ است؟!
عناد ، سخط خدا را همراه دارد
سخط خدا
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
«بسم الله الرحمن الرحیم»
**اباعبدالله علیه السلام میفرمایند:** «ان الله عزوجل اوحی الی نبی من انبیائه الی قوم علی طاعتی و اصابه فیها سراء ما اکره الا تحولت لهم الی ما یحبون، اما صادق علیه السلام فرمودند که خدای متعال یکی از انبیا را به سمت قومش فرستاد و به او وحی کرد که به قومت بگو: اهل هیچ شهر و مردمانی نیستند که بر طاعت من باشند، در این حال که هستند بهشان سختی برسد، مصیبت برسد، فشار برسد. در اثر این فشار از آنچه من دوست دارم منتقل شوند به آنچه من بدم میآید؛ یعنی موضعشان تغییر بکند، شرایطشان تغییر بکند. اگر اینجوری شدیم، یعنی در مسیر طاعت بودم، در اثر فشار دست برداشتم، مسیرم عوض شد، من هم تغییر رویه میدهم با اینها از آنچه دوست دارند به آنچه بدشان میآید. من بدم میآید، منم با آنها کاری میکنم که بدشان بیاید.
«و اهل شهر و اهل خانوادهای نیست که کانوا علی معصیت؛ اینها بر معصیت باشند، اصابه فیها ضراء؛ فشار و سختی و مصیبتی به آنها برسد؛ فتحولوا الی ما اکره الی ما احب؛ از آنچه من بدم میآید تغییر موضع بدهند به آنچه من دوست دارم، الا تحولت لهم الی ما یکرهون الی ما یحبون؛ من هم تغییر موضع میدهم از آنچه خوششان میآید آسانی نیستش، بله، سراب گشایش، ضراب فشار. آنها گشایش بیفتند یا این تو فشار بیفتند، دست بردارند از معصیت.»
«فقل لهم ان رحمتي سبقت غضبی؛ به اینها بگو که رحمت من از غضبم سبقت گرفت. فلا تقنطوا من رحمتی؛ از رحمت من ناامید نشوید. فان هو لایتعاظم عندی ذنب اغفره؛ من گناهی را که ببخشم بزرگ نمیدانم، در چشمم بزرگ نمیآید. هر چقدر ببخشم برایم بزرگ نمیآید. لایتعاظم، تعاون پیدا نمیکند رحمت خداست. اینجوری نیست که بگویی من تا یک حدی، تا یک سقفی برای بخشش دارم و خیلی هم در چشمم بزرگ میآید و منت میگذارم یا مثلاً میگویم که نمیبخشم این دیگر خیلی زیادش میشود. نه! هر چقدر گناه باشد بر من بزرگ نمیآید.»
«و قل لهم: لا یتعرضوا معاندین لسخطی؛ به اینها بگو این تیکهاش هم خیلی تنبهآفرین است. به اینها بگو: با عناد خودشان را در معرض سخط من قرار ندهند، در معرض غضب من قرار ندهند و لا یستخفوا باولیاء؛ اولیاء من را خفیف نشمارند، خفیف ندانند، دست کم نگیرند. فان لی فتوات عند غضبی؛ من یک سیلیهایی دارم، یک چکهایی دارم، یک ضربههایی دارم وقتی غضب کنم، کلا یقوم لها شیء؛ من که یکی بزنم هیچ مخلوقی دیگر نمیماند، هیچ مخلوقی دیگر قیام نمیکند.»
که حالا بعداً حدیث بعدی دارد که: «یکی میزنم هفت نسل تو میسوزاند. تطبع التاب؛ یکی میزنم تا هفت نسل تو میسوزد.» که هفت نسل را میسوزاند یا تا هفت آسمان، هفت پرده حجاب تو را آتش. خودت را در معرض سخط قرار مده. گاهی یک کلمه، یک دستگاه، یک کلمه آدم را در معرض سخط قرار میدهد. یک نگاه، عرض کنم که یک قدمی با یک قلم. این یکیها خیلی ترس است که مخفی هم هست. یک دونه را آدم میگوید و نمیدانم بابت چی دارد میخورد. همان یکی را خدا میزند. انشاءالله عاقبت ما را بخیر بکند و اسناد دیگرش را هم گفتهاند که هم صدوق نقل کرده و هم برقی در...
در حال بارگذاری نظرات...