شدیدترین گناه چیست؟
کفاره غیبت کردن!
کوچکترها را هم به حساب بیاوریم
با علم گناه کردن، عاقبت بخیر میشویم؟!
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
عن امیرالمؤمنین علیه السلام انه قال: «أشدُّ الذنوبِ، ما استهانَ بِهِ صاحبُه.»
شدیدترینِ گناهان، آنی است که صاحبش به آن بیاعتنایی کند، سبک بگیرد. استهانت، استخفاف هم میگوییم؛ سبک گرفتن، استهانت هم میگوییم؛ سبک گرفتن، استهانت.
حِینِ دانستن؛ یعنی اینکه چیزی نیست، چیزی نمیشود. بابا، چیزی نمیشود! جوانها را داری زده میکنید. مسلمانی هم هست، یک تعبداتی هم دارد. حالا یک شب اینا بزنند بکوبند. حالا مثلاً اگر تو یک جایی یک موسیقی هم برای امام رضا مثلاً نواخته شد، اشکال دارد؟ هر چی گریه کنیم حلال، هر چی بخندیم حرام؟ از یک دایرهی د و ایی با اینها کار نداریم، بلکه بر سر افرادی که واقعاً یک تقیدی و ایمانی دارند، مقیدند نسبت به مسائل رعایت بکنند، ولی نسبت به بعضی چیزها اینجوری است: سبک میگیرند.
این شدیدترینِ گناهان است؛ یعنی بیش از همه بهش آسیب میزند، چون هیچ وقت جدی نگرفته که بخواهد توبه کند، استغفار کند. مثلاً خیلی مسائل هست، یکی دو تا نیست. خیلی مسائلی که به هر کدام یک توجیهی... خودش میگوید: غیبت. جلوی خودش میگوید: غیبت کردی. حتی نباید بعدش هم برای حلیتت بری به طرف بگویی. اگر میدانی که بگویی ناراحت میشود، برای حلیّت هم نباید بهش بگویی. یعنی حتی بعدش هم که میخواهی عذرخواهی بکنی (نه، خب)، به خودش نگو. هر وقت یادش کردی، استغفار کن برایش تا آخر عمرت. هر وقت یاد فلانی افتادی که یک بار غیبتش را کردی، ببخشید، برایش استغفار کن. بعد از اینکه ناراحت نمیشود، بله.
حالا خلاصه، غیبتش از دروغش، این هم که مصلحتی است، آن هم که چارهای نداشتیم، این هم که پیش میآید. توی دزدیاش هم که ۳۰۰۰ میلیارد که نیست که اینقدر همه چیز را… ۶۰۰۰ میلیارد! این خانم رکورد یورو زده! بله.
خلاصه فرمود که اینها شدیدترینِ گناهان است؛ برای اینکه انسان مثل اینکه یک خاری در تن من باشد. و شاید پیش آمده باشد که آدم مثلاً یکهو از یک جایی میافتد، بعد ده تا درد دارد. دردهای مهم، بدون دردِ سبک دارد. فرد به آن ده تا درد مهمش اهمیت میدهد، و میرود تک تک چکاپ، عکس میاندازد و رادیولوژی. اینها همه شکستگی و استخوان مثلاً ترک خوردن استخوان و شکستگی. و بعد بدن پلاتین. و همه اینها از همان درد کوچولو نشئت گرفته بود که جدی. تک تکش را چکاپ کرد. این کوچیکه را جدی نگرفته بود. همین یک دانه کاری کرد که همه آن دردهایی را که ازش میترسید سر... همه دردهایی که میترسید سرش آمد با همین یک دانه که جدی نگرفت.
نگاه! یک مسئله کوچک اینجوری اَشدُّ الذنوبِ ما استُخِفَّ بِهِ صاحِبُه. این هم یک روایت دیگر است که فرمود آنجا استهانت داشت. آنجا استخفافِ صاحبش، خفیف بدونِ خفیفان. استخفاف، تُسْتَخِفُّونَها یومَکم و یومَ إقامتِکم؛ چادرهای عشایری کراهت جمع میشود، چادر مسافرتی. این استخفاف است. هر وقت خواستم استفاده میکنم، هر وقت خواستم ازش در میآیم. حالت استخفاف گناهی که آدم فکر میکند که هر وقت خواست واردش میشویم. بدم، حالا یا توبه میکنیم یا پاک میشویم.
در مورد این یک بحثی تو روایت... بحث خیلی خوبی در "میزان" دارد: چرا اگر کسی با علم به اینکه بعداً توبه میکنم وارد گناه شد، دیگر عاقبت بخیر نمیشود؟ یوسف! این عین تعارض با خداست. معصیتی بخشیده میشود که انسان، اثر غفل (غفلت) یا عین انکار. میدانم که بدت میآید، مخالفت با توست، میزنم تو گوشت، بعداً ازت عذرخواهی میکنم. حواسم نبود، از دستم در رفت. یکی میگوید: «ببین آقا، بزرگوار، من میدانم تو گوشت بزنم، بد است. الان دیگر مجبورم. یکی میزنم. بعداً عذرخواهی میکنم.» چه کار میکنی؟ معلوم است که بخشش ندارد، رحمت.
بله، همانی که حضرت در دعای ابوحمزه فرمودند که از باب این نبود که احول و ناظر... و آن بحثش جداست. ولی وقتی انسان میداند یک کاری وارد میشود، بحث شهوت آنی و اینها هم نیست؛ یعنی با علم به اینکه بعداً توبه میکنم میخواهد وارد بشود. آن بحثش... و الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...