روایتهایی از امیرالمومنین علی علیهالسلام
انواع فقر
عوامل ایجاد کننده فقر
نتیجه نگهداری زباله در خانه!!
عواقب خوردن و آشامیدن در حال جنب
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. «مَن سعیدَ بنَ لاقهَ قالَ سَمِعتُ امیرالمومنینَ علیه السلامَ یَقولُ: تَرکُ نَسجِ العَنکَبوتِ یورِثُ الفَقرَ، وَ البَولُ فِی الحَمّامِ یُورِثُ الفَقرَ، وَ الاَکلُ عَلَی الجَنابَةِ یُورثُ الفَقرَ.»
حدیث از سعید بن اَلْاَغ است از امیرالمومنین ارواحنا فداه، علیهالصلاة والسلام که حضرت امیر میفرمایند: رها کردنِ تار عنکبوت در خانه، فقر به جا میآورد. این عمل مورث فقر و فقر به جا میگذارد.
خب، حالا این روایت، روایت جالبی است و در بخشی از شنیدنِ نیمۀ اول این روایت (عوامل ایجاد فقر) و نیمۀ دوم روایت (عوامل ازدیاد رزق) مطالبی گفته میشود که معمولاً ما به عنوان عامل فقر، اینها را نمیشناسیم. حالا ذهن ما، ذهن مادهزده و محسوسگرا و بیش از عالم ماده و روابط مادی – که همان را هم تازه اشراف کامل ندارد – عوامل مادی بسیار محسوس و ملموس میشناسد. عوامل دیگری را نمیشناسد، در واقع شاید انکار هم بکند.
چیزی که هست این است که اولاً فقر محدود به فقر مادی نیست؛ ثانیاً عوامل فقر محدود به عوامل مادی نیست و عوامل بسیار بسیاری حتی در همین فقر مادی هم اثر دارد. اینکه میفهماند موجب فقر میشود، به قول طلبها قدر متیقنش همین فقر مادی است، ولی فقرهای دیگر را هم در بر میگیرد: فقر معنوی، فقر عاطفی، فقر فرهنگی، فقر فکری و فقرهای گوناگونی که میشود تصور کرد. همۀ اینها در مفهوم فقر میگنجد.
در مورد اینکه اینها چطور عامل فقرند، هم از زوایای مختلف میشود بحث کرد. یک بخشش این است که از جهت مادی اینها را تحلیل بکنیم؛ یک بخش این است که از جهت معنوی تحلیل بکنیم. از جهت مادی به این معنا که اینها بالاخره ربط دارد با آن عوامل شناختهشدۀ ثروت و فقر؛ یعنی مثلاً تنبلی یک عامل فقیر شدن است، بیحالی، بیحوصلگی، کسالتباری به هر جهت بودن، بینظمی، بیانگیزگی، بیتفاوتی، اینها همه عوامل فقیر ماندن و مبتلا شدن به فقر است. اینهایی که در این روایت شریف گفته میشود، هر کدام به نحوی همینهایی است که اشاره شد: یا بیانگیزگی است، یا تنبلی است، یا بیحوصلگی است، یا بیتفاوتی است. اینها از این جهت ربط دارد.
از جهت دیگر هم جهت مادی، که انسان با معصیتی که انجام میدهد، با فعل ناخوشایندی که در محضر حق تعالی انجام میدهد، محروم میشود از برکات و ارزاقی، از رزقهایی محروم میشود. در روایات هست که به واسطۀ حتی نیت گناه، محرومیت از رزق میآید؛ به واسطۀ خود گناه و معصیت، محرومیت از رزق.
میفرمایند که اینی که تار عنکبوت را در منزل رها کنی، این موجب فقر میشود. این پس میتواند هم بر بنای همان بیانگیزگی و تنبلی باشد و هم به معنای کراهتی که در این کار هست. حالا تار عنکبوت به خودی خود شاید اثر داشته باشد، شاید به خودی خود هم اثر نداشته باشد. یعنی در خودِ آن تار اثری نیست در آن فعل من که نسبت به این تار بیتفاوتم و نسبت به بهداشت و نظافت خانه بیتفاوتم. اینها در واقع عامل فقیر شدن و محروم ماندن محسوب بشود.
حالا خودِ این فعل میتواند کراهت داشته باشد، میتواند کراهت نداشته باشد. این یک بحث دیگری است که هر کدام از اینها را باید سر جای خودش بحث بشود. یک وقت هستش که اصل انجامش مستحب است، ترک کرده مستحبی. یک وقت این فعل اینجا مکروه است. یعنی مثلاً شاید کندن تار عنکبوت مستحب باشد و این شخص ترک یک مستحب کرده باشد. شاید هم این ترک تار عنکبوت کراهت داشته باشد. هر کدام از اینها میتواند باشد. حالا در حد حرمتش که نیست. هرچند اینجا تو فضای روایت مخلوطی است از این مسائل مختلف. مثلاً یعنی در یک سطح نیست این عوامل. مثلاً ما اینجا الان ترک تار عنکبوت را داریم. بعد کمی جلوتر میفهمند که: «وَلِیَمینَ الفاجِرَةَ»، قسم دروغ، زنا، اعتیاد، کذب، «کَثرَةُ استِماعِ بِالغِناءِ.» خب اینها مواردی است که دارد اشاره میشود.
باز جلوتر میفرمایند که: «قَطعُ الرَّحِمِ»، قطع رحم. اینها چیزهایی است که قطعاً حرام است، همهشان بلکه جزء محاسن کبیره هم هست. ولی چیزهایی هم هستش که قطعاً حرام نیست. مثلاً میفرمایند که: «اَلنَّومُ قَبلَ طُلُوعِ الشَّمسِ»، خوابیدن قبل از طلوع آفتاب که همانی که بهش میگوییم بین الُطلوعین. خب این قطعاً حرام نیست. در سیرۀ خود حضرات معصومین هم مواردی بوده که بین الُطلوعین خوابیدهاند. در امام رضا علیهالسلام، سیرهشان هست برخی از ائمه دیگر که بنا به شرایط و موقعیتهایی بعضی وقتها بین الُطلوعین بعد از نماز صبح میخوابیدند. قطعاً حرام نیست و کراهت دارد. آن هم در مواردی که حالا ضرورت مهمتری پیش بیاید شاید همان کراهت هم برداشته بشود که اینجا از همین روایت هم همین در عین حال اگر بخواهد به صورت به خودی خود بهش توجه بشود، اینجا میفهمند که موجب فقر میشود.
اینجا پس ما هم فعل حرام را داشتیم که عامل فقر بود، هم فعل مکروه را داریم چه عامل فقر. مثلاً «ترکُ القُمامَةِ فِی البَیتِ»، اینکه آشغالها را تو خانه رها کنند، زباله را شب بماند، بیرون نریزند. این هم موجب فقر میشود. خب این هم به نظر میرسد که ترک مستحب باشد، یعنی حتی مکروه هم نباشد. پس این افعال، افعال متنوعی است و همه در یک سطح نیست و احتمالاً آن تأثیرش هم در ایجاد فقر متنوع باشد و همه در یک سطح نباشد.
جلوتر هم دارد که: «رَدُّ السَّائِلِ الذَّکَرِ بِاللَّیلِ»، اگر یک سائل مردی را، یعنی کسی که دارد تکدیگری میکند یا حالا درخواست دارد، تکدیگری هم درخواستی دارد، شبانه بیاید درخواست بکند، اگر این را هم رد بکنند، این موجب فقر میشود. خب، این هم مستحب است، یعنی کراهتی ندارد. ترک یک مستحب است، میفهماند موجب فقر میشود. اینها عواملی است که اینجا اشاره میشود که حالا در جلسات بعد باید به صورت مبسوطتر انشاالله در مورد اینها گفتوگو بکنیم و تک تکش را بخوانیم.
فعلاً اینی که امروز داشتیم این بود که تار عنکبوت را در خانه اگر کسی رها بکند و این تار را جمعآوری نکند، نظافت نکند، این موجب فقرش میشود. و عامل دومی که اشاره کردند: «بَولٌ فِی الحَمّامِ.» حالا حمامهای قدیم که به صورت خزینه بوده، آنطور. منظور حمامهای جدید هم منظور به هر حال قدر متیقنش همان حمامهای قدیم. حمام آن زمان تفاوت فراوانی داشته با حمامهای امروزی و حمام امروزی فقط تشابه اسمی دارد با حمام قدیم. به خاطر این تحول بسیار فراوانی که شکل گرفته بین آن حمام و این حمام، نمیشود حکم آن حمام را به این حمام سرایت داد. باید گفتش که این در مورد همان حمامهاست، در مورد الانها شک داریم. ادرار در حمام، آن حمام قدیم که حالا به آن صورت بوده که حالا آب مشترکی بوده و فضای استحمام فضای متفاوتی بوده، آن ادرار درون حمام موجب فقر میشده. و سومیش هم: «اَلأَکلُ عَلَی الجَنابَةِ یورِثُ الفَقرَ،» در حال جنابت چیزی خوردن که خب حالا اگر کسی وضو نگیرد، تیمم نکند، غسل نکند، اینها منظور دستش را نشوید که این هم در روایات داریم. دستش را لااقل بشوید. اگر با همان حالت جنابت باشد و کارهایی که رافعه کراهت انجام ندهد، این هم موجب... ادامۀ روایت جلسه بعد با هم خواهیم خواند. «اَلحَمدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ.»
در حال بارگذاری نظرات...