امام صادق (عليهالسلام): هر کس از دنبال روزی رفتن حیا نداشت، هزینه های او کم، خاطر او آسوده و خانوادهاش در نعمت واقع می شوند [00:56]
ابوحمزه ثمالی (ره): من نشنیدم کسی از امام سجاد (عليهالسلام) زاهدتر باشد، مگر آن چه در مورد امیرالمؤمنین (عليهالسلام) نقل شده است [02:07]
کار اصلی طاغوت؛ نگه داشتن انسان در سطح حیوانیت و توجه به دنیا [05:15]
چرا حکومت پهلوی نتوانست در برابر امام خمینی (ره) کاری از پیش ببرد؟ [05:58]
امام سجاد (عليهالسلام): به گونه ای زندگی نکنید که گوئی همه زندگی همینجاست! [08:03]
امام حسین (عليهالسلام): دنیا صرفاً یک پل و محل عبور است [08:58]
همه دنیا امتحان است، حتی به مسائل خوب آن هم نباید دل بست [10:58]
خوشی مؤمن در دنیا به خاطر پرورش و صعودی است که از این ابتلائات نصیب او میگردد [12:54]
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. صدوق در «ثواب الاعمال» از ابی عبدالله، علیه السلام، روایت کرده است که فرمودند: «مَنْ لَمْ یَسْتَحْیِ مِنْ طَلَبِ الْمَعَاشِ، خَفَّتْ مَعُونَتُهُ وَ رَخَا بَالُهُ وَ نُوْنَ عِیالَهُ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد.
روایتی که جلسه قبل خواندیم، از امام صادق، علیه السلام، همان روایت را مرحوم صدوق هم در کتاب «ثواب الاعمال» از امام صادق، علیه السلام، روایت کردهاند که چند جملهای قبلش اضافهتر دارد و حضرت فرمودند که: «اگر کسی حیا نکرد از اینکه برود به دنبال معاش، روزیاش سبک میشود، هزینههایش کم میشود، خاطرش آسوده میشود و خانوادهاش هم در نعمت واقع میشوند.» اگر از کار عار نداشت و کار را عیب ندانست و رفت دنبال کار، این باعث میشود که هزینههایش کم شود و آسایش فکری و خانوادگی پیدا میکند.
بعد در ادامه روایت فرمودند که: «مَنْظُورٌ هَدَفٌ إِلَى الدُّنْیَا أُصِیبَتْ در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد اللَّهُ الْحِکْمَةَ» نقل قول و ترجمه به دلیل عدم وضوح متن اصلی ممکن است کاملاً دقیق نباشد. که جلسه پیش بود. روایت بعدی از ابوحمزه ثمالی است که: «مَا سَمِعْتُ بِأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ كَانَ أَزْهَدَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَیْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ.» من نشنیدم که هیچکدام از مردم از امام سجاد، علیه السلام، زاهدتر بوده باشند. «إِلَّا مَا بَلَغَنِي عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِيطَالِبٍ؛ در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد» مگر چیزهایی که در مورد علی بن ابیطالب به من رسیده که خب حساب ایشان متفاوت میشود از امام سجاد.
«قَالَ وَ كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ، إِذَا تَكَلَّمَ فِي الزُّهْدِ وَ وَعَظَ أَبْكَى مَنْ بِهِ.» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. حضرت گفت ابوحمزه ثمالی میگوید که امام سجاد، علیه السلام، وقتی در مورد زهد (دل کندن از دنیا و توجه به عالم آخرت) سخن میگفتند و موعظه میکردند، هر کسی که در محضر او بود به گریه میافتاد.
«قَالَ أَبُو حَمْزَةَ: فَقَرَأْتُ صَحِيفَةً فِيهَا كَلَامُ زُهْدٍ مِنْ كَلَامِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ.» ابو حمزه میگوید که من یک برگهای را خواندم، دفتری را خواندم که درش کلامِ زهد بود و این یک بخشی از کلمات امام سجاد، علیه السلام، بود در مورد زهد. «فَكَتَبْتُ مَا فِيهَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد از رو، همان را برای خودم نوشتم. «ثُمَّ أَتَيْتُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ، عَلَیْهِ السَّلَامُ.» آمدم محضر امام سجاد، علیه السلام. «وَعَرَضْتُ مَا فِيهَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد، آن چیزهایی که نوشته بودم را عرضه کردم خدمت امام سجاد. «فَعَرَفَهُ وَ صَحَّحَهُ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد، حضرت نگاه کردند، تصحیح کردند، پذیرفتند و آن بخشی که بنده نوشته بودم، این بود:
بسم الله الرحمن الرحیم. «كَفَانَا اللَّهُ وَ إِيَّاكُمْ كَيْدَ الظَّالِمِينَ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. خدای متعال ما و شما را از کید ظالمان کفایت کند. «وَ بَغْيَ الْحَاسِدِينَ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد از سرکشی حسودان نگهدار باشد. «وَ بَطْشَ الْجَبَّارِينَ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد از قلدری دیکتاتورها در امان بدارد.
«أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ، لَا يَفْتِنَنَّكُمُ الطَّوَاغِيتُ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. ای مؤمنان، طاغوتها شما را دچار فتنه نکنند و زیر و رو نکنند. «وَ أَتْبَاعُهُمْ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد، طرفداران و دنبالهروهای اینها هم شما را زیر و رو نکنند. «مِنْ أَهْلِ الرَّغْبَةِ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا.» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. چه ویژگی دارند و چه ویژگی را در شما ایجاد میکنند؟ اینها رغبت دارند نسبت به دنیا، مراقب باشید اینها شما را زیر و رو نکنند؛ اینها خودشان گرفتارند به محبت دنیا و رغبت به دنیا و شما را هم گرفتار میکنند.
طاغوت کارش این است که همه را میخواهد در سطح حیوانیت و دنیا و ماده نگهدارد و آلوده به این شئون اینجایی بکند تا کسی دیگر سودای پرواز و آسمانی شدن نداشته باشد، چون همه بلاهایی که سر طاغوت میآید از جانب کسانی است که سودای آسمانی شدن دارند. اینها بیباک میشوند، اینها از مرگ نمیترسند، اینها شجاع میشوند، اینها مقاومت میکنند، اینها دَم و دستگاه طاغوت را به هم میریزند.
مثل حضرت امام، رحمت الله علیه. شاه مخالف زیاد داشت، ولی بعضی از این مخالفینش را با اندکی طمع فریب داد؛ به طمع ریاست، به طمع شهوات پَست دنیایی و جنسی از این قبیل مسائل. یا با فشار و تبعید و تهدید و زندان و شکنجه، خیلی از اینها در واقع از میدان به در آمدند. امام را نتوانست کاری بکند، چون امام تعلقی به این نشئه نداشت که بخواهد دستاویز واقع بشود و او را به این دستا در اینجا کلمه نامفهوم است گرفتار بکند و نگهاش دارد. این حِیلَهای که سوار میکرد، به امام، رحمت الله علیه، نمیگرفت. چون امام اینجا چیزی نبود که او را شکار بکند. هیچ جاذبهای برای حضرت امام، رحمت الله علیه، در این نشئه نبود.
کار طاغوتها این است: افراد را این شکلی آلوده میکنند و گرفتار میکنند. ما خدا کمکمان باید بکند، از خدا کمک بخواهیم که گرفتار این جلوهها و این شئون و این زرق و برقها نشویم. انشاءالله به آبروی مولود امروز حضرت زینب، سلام الله علیها.
بعد فرمود: «وَ احْذَرُوا مَا حَذَّرَكُمُ اللَّهُ مِنْهَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. هرچه که خدا هشدار داده و شما را بر حذر داشته، از آن بر حذر باشید. «وَ ازْهَدُوا فِيمَا زَهَّدَكُمُ اللَّهُ فِيهِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. هرچه که خدا نسبت به آن در شما بیرغبتی ایجاد کرده است، نسبت به آن بیاعتنا باشید. «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى مَا فِي هَذِهِ الدُّنْيَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. نسبت به این چیزهایی که اینجایی است و این دنیایی است، تکیه نداشته باشید.
«رُکْنٌ مَنِ اتَّخَذَهَا دَارَ قَرَارٍ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. آنجوری که یک کسی فکر میکند اینجا محل قرار و استقرار و زندگیاش است، آنجوری تکیه نکنید به این زندگی و به این دنیا. طرز فکر کردن این است که کلاً زندگی همین جاست و همه چیز همین جاست. کلاً خودشان را برای این سقف هفتاد سال تعریف کردهاند و خودشان را یک انسان هفتاد ساله میشناسند، یعنی زندگی هفتاد ساله، همهاش اول و آخرش و هرچه هست تو همین هفتاد ساله است.
بعضیها هم میدانند زندگی ابدی است و هرچه هست بعد اینجاست و اینجا فقط برای ساخته شدن و عبور است. «دنیا قنطرة» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد به تعبیر اباعبدالله الحسین، علیه السلام، یک پل است که از این دنیا حرکت میدهد به سمت آن محل اسکانمان و زندگیمان. فقط باید عبور کرد، فقط باید حرکت کرد. باید راه رفت. تمام ساعات این زندگی دنیا برای حرکت و راه رفتن است. اینجا جای کیف و عَیش و نُوکِیْف در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد و حال و استراحت و اینها نیست. اینجا جای حرکت و عرق ریختن و سعی و تلاش و کوشش و ساخته شدن است. دل خوش نکنیم به این جاذبهها و شیرینیها و موقعیتهایش. خود گوینده بفهمد، اول از همه.
«وَ مَنْزِلَ اسْتِیحَاشٍ» جمله عربی صحیح: و منزلة استیحاش در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. اینجا را بعضی وطن گرفتهاند، مثل اینها نباشید! تا به اینجا رسید: «أَزْهَدُ مِنَّا وَ لَیْسَ یَعْرِفُ تَصَرُّفَ أَیَّامِهَا وَ تَقَلُّبَ حَالاتِهَا وَ عَاقِبَةَ ضَرَرِ فِتَنِهَا إِلَّا مَنْ عَصَمَهُ اللَّهُ» در متن اشتباه املایی کلمات زیاد است که اصلاح شد: و لیس یعرف تصریف ایامها و تقلب حالاتها و عواقب ضرر فتنها إلا من عصمه الله. آقا، کسی نیست که سر در بیاورد از اینکه روزها چطور جابجا میشود، حالات دنیا چه شکلی منقلب میشود و این ضرر فتنههای دنیا عاقبتش چیست، مگر اینکه کسی باشد که خدای متعال او را در پرده عصمت قرار داده باشد و حفظش کرده باشد. فقط این شخص است که این بالا و پایین دنیا را میفهمد، جابجاییها را میفهمد. میفهمد که آقا، نه به اینش دل خوش میکند نه به روز شلوغیش، نه از روز سختی غصهدار میشود.
یک روزی بالا، یک روزی پایین. یک روزی گرم، یک روزی سرد. یک روزی دارد، یک روزی ندارد. یک روزی سالم است، یک روز هم مریض. دنیا همین است، همهاش امتحان است. همهاش امتحان. دل خوش نباشید به این چیزها نیست که خب تمام شد دیگر تنهاییمان، دیگر تمام میشود، پیدا کردم کسی که باهاش انس میگیرم و .... نه، تازه اینورش را که فکر میکنی در متن اشتباه املایی به چشم میخورد از من زندگی میکنی از ده درِ دیگر بلاهای جدید میآید. دنیا همین است. دنیا محل بارش فتنه است، محل بارش بلاست. «دَارٌ مَمْحُوفَةٌ بِالْبَلَاءِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد که اصلاح شد. همه این تار و پود این زندگی را بلا پر کرده.
میدان تیر در بازیهای مسابقه فرمانده بود (شبکه افق میساخت)، جزیرهای، خوب، یک شهر است، یک جای دیگر است. تمام این جزیره محل امتحان بود و همهاش باید میدویدند و بعد شلیک میکردند و بعد میتوانستند شنا کنند. همهاش گرسنگی بود و همهاش خستگی بود و همهاش رقابت بود و حواسشان را باید جمع میکردند و تشخیص میدادند. این زندگی دنیا این طور است. آن تمام مدتی که این بندگان در جزیره بودند، آب خوش از گلویشان پایین نرفت.
این زندگی دنیا این شکلی است. البته تو همان موقع هم چون پرورش پیدا میکند و چون دارد رشد میکند، از همان ابتلاهایش کیف میکند. مؤمن کیف دنیایش را همین پرورش میداند. با این بلاها خوش است از این جهت که میبیند دارد صعود میکند، دارد ترقی و تعالی پیدا میکند. وگرنه خود اینها چیزی ندارد که تو بخواهی با آنها دلت را خوش بکنی. همهاش دویدن و همهاش زحمت و همهاش خستگی و اذیت است. این را آن کسی میفهمد که به عصمت و حفظ الهی رسیده است. درک میکند این را که اینجا همهاش همین است. همهاش.
آن کسی که اینجا را خوب میشناسد و از اینجا نمره گرفته، او میفهمد که اینجا نباید دلت را خوش کنی به اینکه مثلاً درختها و دریا دارد و آخجون یه جزیره اختصاصی ما را بردند و چه ماشینهای شاسیبلندی در اختیار ما قرار دادند، این همه امکانات. یکی دو هفته قشنگ تو این جزیره کیف میکنیم در متن اشتباه املایی به چشم میخورد. دو هفته تو این جزیره همهاش مسابقه و بدبختی و خستگی است. همین ماشین شاسیبلندی هم که بهت دادند زیر پات کیف میکنی و تو خوابت هم نمیدیدی که تو شهر یک روزی سوار شوی، اینجا توی جزیره اختصاصی بهت دادند، این هم برای این است که ببینند که تو با این اصلاً بلدی رانندگی کنی یا نه؟ میتوانی تعقیب و گریز کنی یا نه؟ میتوانی نیروت را از میدان با این بیرون کنی یا نه؟ این هم برای امتحان است. همهچیزش اینجا امتحان است. هیچچیز تفریحی و اشانتیونی و کیف و حال و بفرما و عشق و حال کن و اینها ندارد. همهاش امتحان است، صفر تا صدش اینجا امتحان است. زندگی آنجا تو آن جزیره کلاً امتحان است.
این دیگر نگاهش عوض میشود. آن کسی که حفظ شده و به عصمت الهی رسیده، نگاهش عوض میشود و در امان از اینکه یک وقت خطایی نکند، یک وقت این ابزارهای امتحان را نابود نکند، یک وقت فرصت را از دست ندهد، خرابکاری نکند.
«وَ نَهْجَ سَبِیلَ الرُّشْْدِ در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: راه رسیدن به رشد» آن کسی است که مسیر رشد و حرکت «وَ سَلَکَ طَرِیقَ الْقَصْدِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: سلوک میکند راه میانه و عدالت را آن مسیر قصد و توجه را سلوک کرده. «ثُمَّ اسْتَعَانَ عَلَى ذَلِكَ بِالزُّهْدِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: کمک گرفت در این راه از زهد. و بر این حرکت در این مسیر کمک گرفته از زهد. دلباخته این ابزار و ادوات نشده. این است که میتواند کمکش بکند که گلیمش را از آب بیرون بکشد.
«وَ أَكْثَرَ الْفِكْرَ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: فَكَرِ الفِكْرَ. این شخص هی مکرر فکر میکند. تفکر خیلی مهم است. تفکر انسان را منتقل میکند به اینکه احوالات را اینجا فروش تحلیلی داشته باشد. چرا اینطوری است؟ چرا به من دادند؟ از من بهتر که خیلیها بودند و جزء این در متن کلمه نامفهوم است هستند. چرا به آنها ندارم؟ چرا یک چیزهایی را به من ندادند؟ از من بدترند، خیلیها هستند که به آنها دادند ولی من از همانها بدترم که من ندادم. من از ترامپ و بایدن هم بدترم که اینها را به من ندادند. پس اینها مثل اینکه خیلی شاخص نیست برای اینکه من بخواهم نگاه جزاگونه داشته باشم به این بهرهمندیهای دنیایی. اینها تفکر است. انسان هرچه فکر میکند، منتقل میشود به اینکه نه، مثل اینکه داستان این نیست. فکر انسان را به زهد میرساند.
«وَ اتَّعَظَ بِالصَّبْرِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: موعظه پذیر میشود با صبر. موعظهپذیر میشود با صبر. آدمی که اهل صبر است، پیامها که به او داده میشود را دائماً درک میکند. دائم زمین و زمان در حال موعظه و پیام دادن ماست. امام کاظم، ارواحنا فداه، (صلوات علیه) فرمود: هیچچیزی نیست که تو نگاه کنی، هر چیزی که خدا در معرض دید تو قرار داده، یک موعظهای درش است. همه آیات الهی تکویناً موعظه ماست و همه آدمهایی هم که با ما حرف میزنند، این هم تویش موعظهای است. هرچه میبینی موعظه است. آن کسی موعظهپذیر است که اهل صبر باشد. «فِی ذَلِكَ لَآیَاتٌ لِكُلِّ صَبَّارٍ شَكُورٍ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: صبار شکور. کسی که خیلی اهل صبر است، او درک میکند و میفهمد.
«وَ زَهِدَ فِي عَاجِلِ بَهْجَةَ در متن اشتباه املایی به چشم میخورد الدُّنْيَا» و این زهد ورزیده در مورد آن خوشیهای زودگذر و سطحی دنیا. «وَ تَجَافَى عَنْ لَذَّاتِهَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: دامن جمع کرده. همچین دامنش را جمع کرده از این لذتهای دنیایی. «وَ رَغِبَ فِي دَائِمِ نَعِيمِ الْآخِرَةِ» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: نعیم الاخرهره. و رغبت دارد نسبت به آن نعمت همیشگی آخرت. «وَ سَأَلَهَا سَعْیَهَا» در متن اشتباه املایی به چشم میخورد: و سوالها سعیها. و وجههی همت و توجهش و تلاشش به آن زندگی اخروی و ماندگار و پایدار است که اوضاع او در آنجا چگونه باشد و سرمایهاش آنجا چه باشد.
خدای متعال ما را اهل زهد به دنیا و دل بریدن از این دارد در متن کلمه نامفهوم است قرار بده. انشاءالله به برکت اسوه صبر و اسوه زهد، مولود این روز، زینب کبری، سلام الله علیها. الحمدلله رب العالمین.
در حال بارگذاری نظرات...