شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

جلسه یازده

00:33:53
824

کتاب آن سوی مرگ کوششی کم‌سابقه برای به تصویر کشیدن عالم پس از مرگ است. ✔ نویسنده ی این کتاب کوشیده است تا با بهره‌گیری از گفته‌های افرادی که پیش از این تجربه‌ای نزدیک به مرگ را داشته‌اند، تصویری واقعی از عالم پس از مرگ به تصویر بکشد. ✔ مطالب این کتاب بر اساس آیات قرآن کریم، روایات اهل بیت (ع) و نکات عقلی و فلسفی ، طی ۳۹ جلسه در دانشگاه فردوسی مشهد، شرح و تبیین شده است. ✔ این مطالب در ادامه بخش سوم از مباحث تأثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت / نظام تقدیم، بیان گردیده است. ✔ پس از اتمام شرح کتاب طی دو جلسه در تهران به پرسش و پاسخ پیرامون مباحث مطرح شده پرداخته شده است.

برخی نکات مطرح شده در این جلسه

شعور تمامی ذرات عالم
هر چیزی نازل شده حقیقتی از عالم بالاست.
معرفی پنج گروه مخلوقات
کبر و غرور ، عامل اصلی سقوط شیطان
درخواست ملائک از ابلیس
عامل نگرانی و اضطراب شیطان
کارکرد قسم خوردن به اسماء اهل بیت
دوران ارواح مجرد و عالم زر
نحوه تعلیم در عالم زر
تعداد فرشتگان در این عالم
دو فرشته ثابت برای هر انسان
نحوه هشدار فرشتگان در برابر وسوسه‌های شیاطین
پیام خداوند از عالم ذر
فراگیر بودن حضور خداوند در عالم

متن جلسه

هوش مصنوعی : سلسله مباحث مصطفی امینی‌خواه با موضوع شرح و بررسی کتاب آنسوی جلسه یازدهم سلام علیکم و رحمة الله بسم الله الرحمن الرحیم الحمدلله این کتاب بین دوستان خوب جا افتاده موج خوبی راه افتاده ماجرا این شد که ایشون میگه که من برگشتم بالای بدنم این دوست من این ه صدای روحانی به من گفت که می‌خوای بری تو شهر یه دوری بزنی گفتم آره اومدم وارد بشم که تو شهر دور بزنم وارد یه استوانه‌ای شدم که قهوه‌ای سوخته بود اونجا از ازل هرچی که داشتم یادم آمد یادم این عالم مطرح می‌کنه عالم ارواح و عالم زر و اینها چند صفحه‌ای رو بعد میاد اتفاقات که تو شهر افتاد و چیزایی که دیدو میگه که دیگه طبعاً اون بخش می‌مونه برای سال بعد من تا این سر این ماجرا فقط بتونم برسونم اگر خدا توفیق بده یه کمی هم اگر طول کشید دیگه دوستان حلال کنن همه هم آزادند امروز دیگه ما یک نفر اونجا بشینه با هم میریم دیگه مشکل فقط این رو بتونم تا یه جایی برسونمش برخی نکاتش رو عرض بکنم خیلی خوب خیلی از علوم رو یادم اومد دیدم اصلاً من این علوم رو داشتم خلیفه خداییم دیگه خدا همه اینها را به ما داده در فطرت ما نهفته است الست به ربکم اشهدهم علی انفسهم می‌فرماید که به خودشون نشون دادم ما همه علوم رو داشتیم نیاز به تذکر داریم همه علوم و حقایق درون ما هست انبیا نمیان تعلیم بدن میان تذکر بدن این علومی که درون ما هست به تعبیر امیرالمومنین در نهج البلاغه لیسیرو لهم دفئن العقول این گنجینه‌هایی که تو وجودمون هست از این عالم ماده اگر جدا بشیم از این تعلقات اگه جدا بشیم این تعلقات دنیوی باعث شده از این اگه فاصله گرفتین حقایق رو می‌بینیم هر چقدر شدیدتر و بلندتر فاصله بگیریم حقایق بهتر و بیشتری رو شکار می‌کنیم ایشون میگه که من اونجا خیلی چیزا برام واضح شد مثلاً دیدم که هر چیزی در دنیای مادی دارای قوه ادراکه یه بخش‌هایی از این مباحث قبلا با هم همین جا داشتیم که هر چیزی تو عالم شعور داره هر چیزی تو عالم مزاج داره خاطرتون هست دیگه همه عالم تسبیح میکنه هر کلمه یک کتاب هر کلمه یک کتاب ادراک داره این کلمات این حروف ادراک هر نت موسیقی هر ذره عطر شعور و احساس و حافظه روز قیامت شهادت میده حافظه نداشته باشه چی می‌خواد شهادت به شاهد حاضر باشه دیگه کسی که صحنه‌ای رو درک نکرده چه شکلی می‌خواد شهادت بده همه عالم ادراک داره حافظه هم داره یادش توضیحات مفصل می‌خوام سریع رد همه اونها صداهای اطراف خودشون می‌شنوند تصاویر اطراف خودشونو می‌بینند در برابر صداها یا تصاویر واکنش نشون میدن علامه طباطبایی مرحوم آیت الله وجدانی فقر ظهر عاشورا تو قبرستان شیخان علامه رو می‌بینه بهشون میگه که آقا امروز چه خبره از تو دل این کلوخ امروز همه عالم در حال خون گریستن بر اباعب نشونش میده این شب‌ها از صدای تسبیح در و دیوار خواب علامه شب‌ها از صدای تسبیح در و دیوار خواب تصویر یه صدایی داره یه جای دیگه از صدا یه جای دیگه است فوق العاده است این یه نکته کل این علومی که ما خوندیم زیر و رو می‌کنه هرچی تو عالم داریم نازل شده یه حقیقتی از عالم بالا نازل شده ان من شیء الا عندنا خزائنه و ما ن کجاست سوره مبارکه حج از آیات عجیب و غریب قرآن هرچی تو عالم می‌بینی نازل شده همه حقیقت تو عالم بالا داره بالاست ادراک داره شعور داره روح داره نفس داره ملکوت داره سبحان الذی به یده ملکوت کل شی همه چیز عالم ملکوت داره همه چیز ادراک داره حیوانات حرف میزنم بخاطر اینه با اون نفس ملکوتی او حرف میزنه با در و دیوار حرف میزنه اینجوری این کاغذ به حرف میاد ادراک کرده بود مسئله اینه که پدیده‌های موجود در طبیعت نمی‌تونن به زبان انسان حرف بزنند انسان هم قادر نیست که به انبار حافظه آنها دست پیدا کنه اگر دست پیدا می‌کرد مجهولات زیادی براش روشن می‌شد می‌تونست از یک دانه شن در بیابان جواب بسیاری از سوالاتش رو بگیره یا از یک قطره آب در اقیانوس یا از یک مولکول کوچک در هوا خیلی فوق العاده است این حرفا محشره اینا میگه من در آن زمان تفسیر تک تک آیات قرآن را می‌دانستم هنوز بخشی از آن تفاسیر در ذهنم مانده تو ذهنت هست الان چرا به یاد میاری قبل از تولد درباره ساکنین زمین قبل از آفرینش آدم دوره ارواح مجرد دوره زر و غیره رو به یاد آوردم میگه ساکنین زمین قبل از اینکه انسان پیدا بشه چه موجوداتی بودند میگه اون موقع مخلوقات عمده روی زمین ۵ دسته بودند یکی از دوستان پیام داده بود که آقا این بخشش چیه و اینا گفتم حالا یه توضیح میدیم تو این جلسه اگر جلسه رو گوش بده خیلی مفصله این بحث‌ها بحث‌های زمین شناسی کیهان شناسی مبانی فلسفیش مبانی تجربیش قرآن جماد جمادی که میگن موجود بی روح و بی‌شعور نیست جماد یه موجودی که از جهت وجود مادی بهرش کمه در عین حال نفس هم گیاه حیوان جن بشر قبل از حضرت آدم این پنج تا بوده بعد میگه گفتم بشر قبل از بشر بشر بوده میگه بله بشر بوده ولی فرزندان آدم نبودند کیا بودن میگه مخلوقات بسیار شبیه آدم عقل و اراده نداشتن عقل و اراده به معنای انسانیشو نداشتن یه چیزی بین حیوان و جن بودن انسان دقت خیلی مهمه‌ها انسان فعلی که از نسل حضرت آدمه یه چیزی بین حیوان و فرشته است ترکیبی از این دوتاست بشری که قبل از حضرت آدم بوده ترکیبی از جن و حیوان بوده اون مقدار ارادیش از جن بوده جنم اراده‌شون ضعیفه مثل انسان نیست نفسشون ضعیف‌تر از نفس انسان بعد میگه که مخلوقات خیلی شبیه آدم از نظر ظاهر ولی با جثه درشت‌تر و ذهنی نارس اینا بودن اونا موجودات چندم مهمی نبودند شعورشون فقط کمی بیشتر از حیوانات بود به طوری که قادر نبودن مراحل تکامل را طی کنند بله ولی به صورت نامرئی پس بشر می‌تونست جن‌ها رو ببینه میگه بله به صورت نامرئی بله رابطه جن و بشر چطور بود رابطه پنیر بعد به طور کلی اون دوره پر از نزاع و خونریزی بود برای همین ملائکه گفتن خونریزی کنه برای همین سابقه جن‌ها با همدیگه درگیر بودن افراد بشر هم با هم می‌جنگیدن جن و بشر با هم خصومت داشتند نهایتاً کشتارهای وحشتناک به حدی رسید که باعث خشم خدا شد نسل اون بشر رو از بین برد به اضافه تعداد زیادی از جن‌ها رو جن‌هایی که جنایتکار نبودند زنده نگه داشت یکی از اون جنایی که جنایتکار نبود شیطان زن و بچشم رفتن خیلی چیزهای عجیبی داره میگه یه جن بود ولی همش مشغول عبادت بود بعد از اون واقعه فرشته‌ها شیطان رو با خودشون به آسمون بردن به خاطر شیطان زن و بچه داشت میگه بله ولی بقیه با بقیه جنایتکارا به هلاکت رسیدن شیطان تو آسمون و اینا میگه خیلیاش یادم رفته همون چیزهای کلی فقط یادم مونده که بلدن خیلی گیر میدن آقا بگو میگه که شیطون تو آسمون عبادت میکرد اظهار بندگی میکرد سالها ادامه داشت خلق کرد آدم از روی خودش آدمی که از روی خودش درش دمید علوم رو بهش داد آدمی که از لحاظ باطن با بشر قبلی تفاوت بسیاری داشت بعد خدا از شیطون خواست که بر کامل‌ترین آفریدش بر اشرف مخلوقاتش سجده کنه شیطون نپذیرفت خداوند او را از درگاهش روند غرور شیطان بود غرور که میگه یاد یه داستانی میفته این داستان خیلی قشنگ میگه که آهان غرور یادم اومد بشنوید یه روز ملائکه این ماجرا مال قبل از خلقت آدمه یه روز ملائکه مطلع شدن که به زودی یکی از مقربین به لعنت الهی گرفتار میشه سراسیمه اومدم پیش شیطان که خیلی زاهد بود رفتن شیطون در حال نماز بود که تو روایت داره که یه سجده‌اش ۲۰۰۰ سال طول کشید صبر کردن تا نمازش رو تموم کنه اونا موضوع رو بهش گفتن شیطون گفت که از این قضیه باخبر بوده پیش از اینکه اینا بفهمن فرشته‌ها ازش خواستند که دعا کنه تا هیچ کدومشون به چنین عاقبتی دچار نشن شیطون درخواست فرشته‌ها رو ن ملائکه اصرار کردن شیطون باز نپذیرفت مجدداً اصرار کردند پروردگارا این ملائکه را مورد لعنت خودت قرار نده نکته ظریف قضیه رو گرفتی شیطون گفت این ملائکه رو نگفت ما رو مورد لعنت خودت قرار نده مغرور بود تصور نمی‌کرد مغضوب واقع بشه آخرم همین غرور باعث آوارگی شد باعث آوارگیش و باعث از دست دادن آرامشی که در آسمانها داشت میگه آرامششو از دست میگه بله شیطون مطلقا زندگی آرومی نداره به خاطر حمله‌های مداوم فرشته‌ها و صدمه‌هایی که مکرراً بهش وارد می‌کنند همه بحث مهندسی خلقت که ما می‌خواستیم همه رو داره میگه دیگه خیلی کنتراتی جمع به خاطر ترس عظیمی که از مرگ داره به خصوص ترس از اینکه یهو مرگ ناگهانی میاد شیطان که تا قیامت زنده است زنده شیطون به خدا گفت تا قیامت به من مهلت بده مگه خدا قبول کرد گفت الهی یوم الوقت المعلوم تا یه تایم مهلت میدم این چون نمی‌دونه کی می‌میره همش استرس داره شیطانی بحث مفصلی است که مشهد فکر کنم یک سال شد هر روز بحث شیطان شناسی شیطان داشتیم عرض کنم که روایت داره که طرف شیطانو دیده بود گفت که کثافت ۵ تا اسم بلدم روز قیامت این پنج تا غوغا میدونم این اسما رو که بیارم خدا رو قسم بدم بخشیده کارکردو داره ولی این ملعون به خاطر آلودگی‌هایی که داره با سکرات موت هرچی داره یادش میره وگرنه اگر یادش می‌ماند بله این پنج تا اسماعیل قسم میداد اوضاع عوض میگه که یکم در مورد دوره ارواح مجرد ماده یکم از این دوره بگو صحنه پراکنده تو مغزم تاب می‌خورم غالباً گیج کننده به صورت مات یا سیاه سفیدند در عین حال با جمع‌بندی این صحنه‌ها حقایقی دستگیرم میشه میگه بزار هر انسانی قبل از اومدن به زمین دو دوره آسمانی را تجربه کرد دوره ارواح مجرد و دوره زر خدا اول روح آدم‌ها رو خلق کرده بدون هیچ بدنی حتی بدون جسم اسیری بدن مثالی هم نداشت روح خالی عالم انوار عالم ارواح روایاتشم مفصل عجیب نور پیغمبر چی بود نور حضرت زهرا چه بود از نور اینا چی خلق شد خداوند روح اونا رو خلق کرد تو آسمونا جا داد این دوره دوره ارواح مجرده بعدها خدا برای اون ارواح بدن‌های کوچیک خیلی مباحث داره حل میکنه معضلات علمی رو که علما توش موندن بزرگوار رفته شهود کرده اومده مسائلی رو داره حل میکنه میگه که یه مدت بعد خدای بدن‌های کوچیکی به اینا داد بدن‌های بسیار کوچک اما به شکل همین بدن‌های خاکیشون از اون پس ارواح مجبور شدند که تا زمان تولد تو این بدن‌های ریز زندگی کنند به این دوره میگن دوره عالم ز بعد میگه پس ما قبل از اینکه متولد بشیم تو بدن‌های کوچیکی بودیم میگه آره یادتونه حالا البته جلوترم اشاره می‌کنه یادتونه وقتی که از اون تخته سرخورد داشت میومد زمین چی دید دوتا آدم کوچیک دید گفت از آدمای فوتبال دستی کوچکتر این دوتا آدم کوچک‌ها کی بودن میگه بچه‌های من بودن که قراره بعدا به دنیا بیان بچه‌ها خودشون تو عالم زر دیده بود دیدم بچه‌های من بودن تو سن ۳۰ سالگی من از الان میدونم بچه ۳۰ سال نکته حکایتی عالم زر اینه از معضلات علمی از بحث‌های بسیار سنگینی توش موندن عالم زر چی بوده این بنده خدا چیکار میکردیم معاشرت روایت هر جمعی که با هم رفیق میشن اونایی که با هم علاقه‌ای پیدا می‌کنه اینا تو عالم ضرب بودن ولی نکته عجیبی رو میگه کتک کاری با هم نکرده باشیم میگه که اونجا معاشرت داشتیم اما نه با همه ارواح انسان‌ها با بعضی از اونا در حقیقت ما تو گروه‌های مختلف به سر می‌بریم گروه‌های کاملا مجزا اکثر ارواحی که تو اون دوره توی گروه بودیم الانم تو این دنیا کنار هم حتی خانواده با هم بودیم یه نکته خیلی جالب گفت همسر اولم طلاق دادم دیگه اعضای خانواده دوستان اطرافیا افراد تاثیرگذار تو زندگی بقیه من تو استوانه قهوه‌ای به یاد آوردم که زمانی با چه کسانی در یک گروه بودم خوبه بدونی که همسر اولم تو گروه ما نبود منظورمو می‌فهم گروه متفاوت و نامنوس بودیم نتونستیم با هم کنار بیایم بعد این نقل قول نویسنده رو ۱۰ تا نقطه چین گذاشته با یه علامت تعجب یعنی موهای سرش ریخت دیگه نویسنده وقتی اینو شنید نکته دیگه اینکه کسایی که تو آسمون عضو گروه بودیم همدیگرو با اسم صدا می‌زدیم اما نه با این اسمای زمینی ما اونجا اسامی متفاوتی داشتیم مثلاً اسم مردی که اینجا پدر منه تو آسمون آپو بود اسم مکانی که در دوره زرد توش به سر می‌بردیم تیزول بود حالتون چطوره ما در عالم بالا همه چیزو می‌دیدیم ولی نه به کمک گوش و چشم و مغز بدیهیه که تو عالم آسمانی اثری از زمان نبود در نتیجه از شب و روز و فصول چهارگانه نشانه وجود نداشت حالا تو روایت اسامی عالم زری اهل بیت وزیر اشاره کرده که مثلاً امام حسن و حسین تو عالم زر اسمشون چی بوده امیرالمومنین بعضی از اسامی خودشونو کشف می‌کنند تو عالم اسرار بعد میگه هر گروهی تو آسمون با یه روح بسیار با عظمت مرتبط بود اون روح مقدس اعضای گروه را تعلیم می‌داد یا بهشت بریم حوصلمون سر نمیره بنده خدا این همه مطلب چند هزار میلیارد سال نوری هم که بریم تموم نمیشه انقدر معارف و حقای بعد میگه که گفتم تیزول چه جایی بود در تیز چطور روزگار می‌گذراندید روح مقدسی که شما را تعلیم میداد کی بود چه تعلیماتی به شما می‌داد قبل از اینکه نخستین پرسشم را مطرح کنم اینا تو ذهنم بود می‌خواستم بپرسم گفت سوال نکن هیچ سوالی از من نکن هرچی رو که اجازه داشته باشم بگم به شما بچه‌هامو دیدم درسته که مکان اصلی ما تیزول بود ولی گاهی برای مدتی به زمین میومدیم من خودم چند بار به کره زمین اومدم جزئیاتشو به یاد نمیارم اما می‌دونم که هر بار به مدت چند سال زمینی ماندم زود نتیجه گیری نکن من در مورد تناسخ حرف نمی‌زنم نظریه حلول یک روح چون تناسخ میگه که اینا می‌میرند بعد روح میاد تو یه چیز دیگه برمیگرده سوسکی مثلاً تناسخه دیگه مخصوصاً آسیای شرقی خیلی مبتنی به تناسخ و فیلم‌های چینی و ژاپنی و اینا خیلی به تناسخ کار داره تناسخ محاله برگرده با همین جسم خودش برمی‌گرده برمی‌گرده به جسم خودش نه تو جسم یکی مرده بیاد تو جسم موجودات دیگه کاملا غلطه تناسخی دروغ بزرگی هم لطفاً مواظب باشین که حرفم اشتباه برداشت نکن من با همون بدن کوچک اسیری هم به زمین میومدم هر دفعه در نقطه‌ای از زمین بین مردم شناور می‌شدم بدون اینکه کسی منو ببینه با نگاهش همچنان از من می‌خواست که سوال نکنم یکی از اساتید می‌فرمود که از این بزرگوار دیگه‌ای که بنده فلانی رفت حرم از عبدالعظیم دعا می‌کرد یه انسان همینجوری کوچولو اینا اومد بهش گفت که منم دعا کن گفت شما کی هستی گفت من فلانیم بچه برادر فلانی بعد گفت که فلانی که بچه نداره گفت چرا به زودی منو بهش میده بعد میگه که خانم اون که باردار شده بود این برادره که از اون بزرگوار شنیده بود گفته بود که خدا یه بچه بهت میده اسمشم فلانه حواست باشه عالم ذریه بوده نسلشو آبا و اجداد امیرالمومنین فرمود من تو جنگ وقتی می‌خوام یکیو بزنم تو همه اگه مومنی باشه نمی‌ یه بررسی می‌کنم عالم زرشو ببینم اگه اونجا کسی کاری نداره تو مومنی میزنم میفرستمش میگه که در دوره زن می‌دونستم که روزی در ایران متولد میشم در شهر کوچک فلان داخل بیمارستانی در داخل فلان در خیابان فلان می‌دونستم که خانواده از نظر معلومات فرهنگ و دارایی در چه سطحی قرار دارند تو عالم زر همه آمار دارن انسان چه موجود پیچیده‌ایه واقعاً کسی تصور دارن میرن همه معتادا همه کراکیا همه اینا عالم زر داشتن این تا ملکوتا خود خدا راه براشون بازه آینده عجیب و غریب یه همچین نفس عجیب و غریبی خدا بهشون داده سرمایه عجیبی که خدا به ما داده انسانیت چیه نوع شغلی که انتخاب می‌کردم آگاه بودم انتخاب کنم شغلی که قراره انتخاب کنم و میدون بعد می‌دونستم که خدا منو در زمین امتحان می‌کنه مخصوصاً از طریق شغلم بزرگوار میگه بچه‌ها مراقب باشید گناه نکنید مواظب باشیم با شغلتون امتحان میشید و رئیس جمهور با شغلش امتحان می‌شه و نمی‌دونم همه همه چی امتحان توضیح دادیم تصادف یادتونه دیگه بچه کجا رفت در استوانه قهوه‌ای از اصل جریان باخبر شدم حتی تونستم اون صحنه رو یه بار دیگه ببینم به صورت کامل من دیدم که دختر در یک آن دخترک از جلو ماشینم بلند کرد و او رو گذاشت کنار جدول خیابون فرشته این کارو با سرعتی بیش از سرعت نور انجام فرشته‌ها توضیح میده که اینم بحث قشنگیه میگه که تعداد فرشته‌ها خیلی زیاده خیلی بیشتر تعداد ذراتی که در این عالم وجود داره ما از اتم مولکول بیشتر ملائکه داریم تو این به قدری زیادند که از تصور انسان خارجه خدا برای هر قطره بارون که نازل می‌کنه یه فرشته آفریده او وظیفه داره اون قطره رو به سمت نقطه‌ای که تعیین شده هدایت کنه خدا برای هر دونه گندم یا برنج برای هر دونه بر فرشته رو موظف کرد کنار شب قدر که میان قلب امام نازل میشه مسئولیتشو می‌گیره امام کیه امام زمان کیه که یه خوشه گندمی که ۷۰۰ تا دونه داره ۷۰۰ تا ملک فقط برای این یه خوشه میان پیش حضرت هر کدوم که خدا رویتشو انشالله نصیب هممون برای تک تک میوه‌ها پرنده‌ها چرنده‌ها آبزیان برای یکایک موجوداتی که اون‌ها رو روزی ما کرده فرشته‌های مکلفن روزی‌مونو تو هر نقطه‌ای که هست به ما برسونند مسئول داره رزق شما اصلاً باید بیاد بهت بده رزقت رو قشنگ سریع رد بشیم بریم استان خراسان یادم رفت کدوم شهر این اموات رو شستم بعد یکی می‌خواستم بشورن این قورمه سبزی داغ کرده آورد گذاشت و مرده یه نفس عمیقی کشید و چشمشو باز کرد گفت من سردمه دارم می‌لرزم گشنمه پیام اخلاقیش چی بود یه لقمه قورمه سبزی کم داره برش گردون عجیبه‌ها ولی با این در که نوشتن برو سهمتو بگیر اون سهمی که برات کنار گذاشتم فکر نکن بدویی سهمت عوض میشه خدا از ابتدای خلقت قوت هر روز ما را تعیین کرده مثلاً اراده فرموده که قوت امروز من گوشت گوسفندی از فلان کشور مدت‌ها پیش فرشته‌ها مشغول به کار شدند فرشته‌های مخصوص فرشته‌های مخصوص بخارات را به طرف آسمون راندن فرشته‌های دیگه ابرها را به سمت دشتی از دشت‌های اون کشور هدایت کردند فرشته‌های قطره‌های بارون بر اون دشت‌ها نشان دهند فرشته‌های به وسیله باد تخم گیاهان کوچک را به محل مورد نظر آوردند فرشته‌های نظارت کرد تا تخم‌ها به خوبی رشد کنه فرشته‌های گوسفند داستان ما را به طرف اون گیاه‌ها کشوندن گوسفند از اون گیاه‌ها خورده و پروار شده هزاران فرشته دیگه ماموریت و دارند تا تکه‌ای از گوشت و گوسفند امروز به من برسه به من گناهکار و خودخواهی که نه شکر نعمتاشو به جا میارم نه لحظه در موردشون فکر می‌کنم در مورد رزاقیت و اینا با نکاتی میگه میگه باز اینایی که میگم یه وقت حمل بر جبر نشه بعد میگه بازم از فرشته‌ها بگم خدا برای هر انسانی دو فرشته خلق کرده اونا اعمال خوب و بد ما رو ثبت می‌کنن البته اینا فرشته های ثابت ثابت یه سری فرشته‌هام دائم میرن میان فرشته روز با فرشته شب فرق می‌کنه از بچگی با ما هست تا ملائکه دیگه‌ای هم به مناسبت‌های دیگه میان مثلاً کسی که زیارت اهل بیت میره ملائکه باش همراه میشن ملکی میاد یه سری اعمال ملکه خاص خودش رو داره ولی این دوتا یا مثلا ملکه سالیانه داریم ملکه ماهیانه داریم بحث مفصلی است خودش ثابت اسامی مشخصی هم دارند بعد از مرگ اونم کنار قبرمون بعد فرشته اینجاش خیلی قشنگه من حیف که وقت داره تموم میشه هر کدوم اینا یه بحث مفصلی می‌خواد فرشته‌ها ما رو به هنگام وسوسه‌های شیاطین هشدار میدن با الهامات یا القائات خودشون اگه نورانی ملک داره میده اگه ظلمانی شیطون داره میده چون به معادل هر دوتا فرشته‌ای که با ما هست دو تا شیطونم با ما هست حالا پیغمبر فرمود که شیطانی اصلا من شیطون خودمو مسلمانش شیطونمو گرفتم مسلمان مخلصین همینن دیگه فاصله می‌گیرن دیگه احاطه و تصرفی نداره دلسوزانه تلاش می‌کنند تا مرتکب گناه نشیم میره بنده به سمت گناه دیگه از چشم اینا دور میشه از اون ملک سمت راستیه تا هفت ساعت نمی‌بینه بعد ۷ ساعت با خبر میشه که مین بعد فرشته‌های نگهبان لحظه ما را تنها نمی‌ذارند اونها برنامه‌های مختلف ما را از شر بلاها محفوظ می‌دار ملائکه مسئولن ما را نگه دارند تا اجلمون خود اجل نگهبان ما هواپیما نشستی ملائکه نگهبانتن که سقوط نکنی ملائکه نگهبانی می‌کنه ملائکه اجلن نگهش دار نخوره بعد میگه که مثلاً با ایجاد موانع بین ما و بلاها از طریق برانگیختن حس ششم با نوعی مداخله مستقیم مثلا کنار موندن ما از جلو یه ماشین با برهم زدن برنامه‌هایی که از پیش برای خودمون تعیین کردیم فرمودرفت الله به فسخ العزائم خدا داره کار میکنه ما از اکثر این عنایت فرشته‌ها غافلیم عنایت خداستا همش رحمت برای همین لطف اینو به حساب خوش شانسی می‌زنیم می‌گیم خوش شانس در رفتیم بنده بعد حکایاتی رو میگه از اتفاقاتی که میفته و ما فکر می‌کنیم که از شانسمونه که این دو سفر دیگه دوستان مطالعه کنند دیگه وقت نیست قبل از تولد اینم نکته قشنگ دیگه خیلی سریع میگه که قبل از اینکه به زمین بیای نکته یا نکاتی رو به شما توصیه نکردند میگه چرا یکی اینکه در دنیا دیگران را دوست بدارد از انس اومده با بقیه انس بگیر با بقیه خوب باش مهربون پیام خدا بقره همه با هم باشیم هرچی که از طریق وحی میگم گوش بدید همه با هم خوب باشیم به من توصیه شد که به همه کمک کنم گفتند که مهمتر از این گفتم نباید فراموش کنم که خدا همیشه ناظر اعمال منه مهمترین توصیه اخلاقی و عرفانی هم همینه پرسش بی ربط دارم چی بیشتر از همه تو این دنیا ناراحتت میکنه میگه اینکه بعضی از آدما میگن خدا وجود نداره تحصیل کرده‌هاش میگن عالمو پر کرده جز خدا مگه هست ماهیا تو دریا بودن همای بزرگه گفتن که آقا پس کی ما رو می‌بری دریا دریا کی می‌بری دریا کجاست میگه آبه دریا کی میری درختان جنگل نشونه است برای کسی که چشم باز تا اینجا ماجرای اون عوالمش رو میگه بعد دیگه میاد تو شهر یه اتفاقات فوق العاده و خیلی قشنگی پیش میاد که اینا رو باید فیلم کنن حالا انیمیشن و فیلم واقعاً خیلی ظرفیت رسانه‌ای و سینمایی بالایی داره این صحنه‌ها خیلی خدا توفیق بده انشالله خدمت دوستان باشیم انشالله با هم ادامه میدیم سال ۹ هفتمونم تموم شد یه سال دیگه هم گذشت سادگی ۹۸ میگذره و زندگیمونم چشم به هم زدن تموم میشه از دوستان حلالیت داریم اذیت کردیم عزیزان رو برای نماز گاهی دیر اومدیم سخنرانی گاهی طول کشید جمله گفتیم کسی ناراحت شد خدای نکرده کسی اذیت حلالمون کنید ما به همه رفقا علاقه داریم بچه‌های مهندسی رو واقعاً از صمیم دل دوست داریم بچه‌های خوب پاک نورانی با صفا یکی از رفقا اومده بود چند روز پیش حاج آقای شاندیزی اعتکاف دانشجوییه فضا انقدر فضای باصفا و معنویه جمع واقعاً رفقای خیلی خالص یکی از رفقای طلا پریشب به من گفت که شما مشهد از همه دوری ناراحت نیستی گفتم نه این رفقایی که ما تو دانشگاه داریم واقعا هر خلاعی رو برای ما پر می‌کنه آدم احساس تنهایی غربت نمیکنه تو خلاصه امیرالمومنین انشالله اگر سالم برسیم مهمان امیرالمومنین هستیم ایام اعتکاف در مسجد ایشالا نایب الزیاره همه دوستان هستیم هرجا رفتیم انشالله ما نایب الزیاریم شما هرجا رفتید نئب الزیاره باشید این ایام ماه به یاد هم باشیم انشالله که تو این دنیا که رفقای خوبی ما داشتیم ما که برای شما خوب نبودیم شما برای ما خوب بودیم زیر سایه امیرالموم رفقای خوبی باشیم انشالله به برکت صلوات بر محمد و

جلسات مرتبط

محبوب ترین جلسات شرح و بررسی کتاب آن سوی مرگ

عنوان آهنگ

عنوان آلبوم

00:00:00
/
00:00:00