روایت امام رضا درباره مشیت و اراده
چهار واژه کلیدی در فهم تقدیر الهی
مهندسی عالم در مرتبه تقدیر
ریشه فارسی واژه هندسه: «اندازه»
ملاصدرا و جایگاه بیبدیل حکمت متعالیه
نظام تسخیر؛ محور تمدن اسلامی
نگاه المیزان به جامعهشناسی و بقا
آرامش زندگی با درک هندسه آفرینش
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم. مناسک اربعین از همه عزیزانی که مشرف شدند و عزیزانی که دوست داشتند مشرف شوند، مقبول واقع شده است.
در جلسات قبل بحثی را تحت عنوان «مهندسی خلقت» شروع کردیم. ۱۵ جلسه در مقدمات بحث بودیم؛ مباحث قرآنی داشت و جایگاه قرآن. از امروز بحث مهندسی خلقت در واقع آغاز میشود.
من چند نکته و چند درخواست دارم. امروز، خصوصاً از دوستانی که بحث را پیگیری کردند و پیگیری میفرمایند، (حالا اول نکته را میگویم، بعد وارد درخواستها میشوم.) نکته اول این است که شماها با خدا همکاری میکنید. شما مهندسها، مهندسین خدا هستید؛ خدا هم جزو جامعه مهندسین است. یکی از اسماء الهی «مهندس» است. خدای متعال مهندسی میکند و این عالم را بر اساس مهندسی آفریده است.
من روایت در مورد مهندسی خدا را (روایتی مفصل است و بحثش هم بحث مفصلی است) نمیخواهم وارد این بحث شوم. اگر وارد روایت بشویم، حداقل یک ماه طول میکشد. در حد دو سه دقیقه واژه هندسه را اینجا در روایت اول توضیح میدهند. ملاصدرا (رضوان الله علیه) یک حاشیهای میزنند به این روایت. بعد برگردیم نکاتی که خودمان داریم را با هم یک مرور خیلی سریع داشته باشیم.
در روایت، وجود نازنین امام رضا (علیه السلام) که ما بر سر سفره کرامت ایشان، همهمان مهمان ایشانیم، به یونس (یونس غلامی بود از غلامان علی بن یقطین) فرمودند:
(علی بن یقطین از شخصیتهای فوقالعاده تاریخ است که باید برای شخصیت ایشان کنگرهها و همایشها برگزار شود. مباحثی هم داشتیم؛ یک وقتی در مورد نفوذی امام کاظم (علیه السلام) بود در دربار هارون الرشید. معاون اول هارون الرشید بود، ولی شیعه خالص امام کاظم (علیه السلام) بود.)
امام رضا (علیه السلام) به یونس فرمودند: «یونس، یک وقت نبینم حرف قدریها را بزنی!» (قدریها مذهبی... اگر وارد بحثشان شوم مفصل است، فقط اشارهای میکنم.)
بعد حضرت فرمودند: «آنچه اعتقاد ما شیعه است این است که: «لا یکون الا ما شاء الله». هر اتفاقی که میافتد، بر اساس مشیت خداست و بر اساس اراده خداست و بر اساس تقدیر و قضای خداست.»
چهار واژه فرمودند: مشیت، اراده، تقدیر، قضا. ما در فارسی همه را یکی ترجمه میکنیم: "خواست خدا"؛ در حالی که کاملاً با هم متفاوت هستند. این یک کلیدی است برای فهم آیات قرآنی، خیلی نکته مهمی است.
(توضیح دادند:)
«مشیت میدانی چیست؟» (گفت:) «نه.» «خدا همت کند که کاری را انجام دهد، مشیت خداست.»
«اراده میدانی چیست؟» (گفت:) «نه.» «وقتی که مشیتش را تمام کند، انجام دهد، بعد به سرانجام میرسد، اقدام میکند؛ این میشود اراده. مشیت با اراده تفاوتش این است.»
«تقدیر میدانی چیست؟» (گفتم:) «نه.» «هُوَ الهندسه؛ خدا در مرتبه تقدیر، مهندسی میکند. در عالم، هندسه عالم در مرتبه تقدیر است. کدام مهندس [مثل خدا] از طول و عرض و بقای اشیاء [باخبر است؟] در همه عالم، خدای متعال طول و عرض و بقایی تعیین میکند؛ یک اَجَل معین میکند، محدودهای برای ما معین میکند. این مرحله مهندسی عالم است.»
«وقتی خدا شیئی را مشیت کند، اراده میکند؛ اراده کند، تقدیر میکند؛ تقدیر کند، قضا (امضا) میکند.»
ملاصدرا (رضوان الله علیه) در شرح اصول کافی... (در عالم اسلام، مثل ملاصدرا کم است. ایشان در سن سی و دو، سه سالگی اسفار را نوشته است؛ کتاب اسفار که سنگینترین و بهترین کتاب فلسفی ایشان و آخرین ورژن مکتب فلسفی اسلام است. دیگر بعد از مشّاء و اشراق، فلسفه آخری که داشتیم حکمت متعالیه بوده است. دیگر کسی نتوانسته است آن را نفی کند. ۴۰۰ سال است مکتبی همپای حکمت متعالیه نیامده است. هر که آمده یا شارح ملاصدرا بوده یا ناقد ملاصدرا بوده است. هیچکس نتوانسته است ملاصدرا را رد کند. همه در ملاصدرا در فلسفه او توقف کردهاند. ۶۵ سال عمر کرد. هفت بار مکه پیاده رفت. در این اواخر که این کتاب را مینوشت، مشرف شد و در طریق مکه و در آن مسیر از دنیا رفت.)
پختهترین کتاب ایشان، شرح اصول کافی است. (شرح اصول کافی، مباحثی فوقالعاده عمیق و بسیار عالی دارد.) و غربت اینها غم ماست، غصه ماست که در حوزههای علمیه این کتابها اصلاً [تدریس نمیشود]؛ بسیاری از طلبهها نمیدانند این کتابها هست؛ تفسیر دارد، شرح اصول کافی دارد.
کافی است به این روایت که ایشان میرسد و در مورد هندسه یک بحثی میکند. نکته اصلیمان را عرض بکنیم: ملاصدرا میفرماید که: «هندسه، جوهری گفته است: «المهندس هو الذی یُقدِّر مَجارِیَ الغِناء».» این [واژه] مشتق از «هنداز» است.
ایشان میگوید که هندسه در لغت گفته شده: «مهندس کسی است که چاه میکند.» این [واژه] مشتق شده از واژه فارسی است. یک کلمه فارسی بوده، تبدیل به «س» شده: «هنداز» شده «هنداس». چون در عرب ما «زا» بعد از «دال» نداریم، اسمش شده هندسه.
هندسه چیست؟ در عربی «هنداز»؛ یعنی فارسیش «اندازه» بوده، عربی شده «هندسه». «اندازه» چیست؟ همان اندازهی فارسی زمان ما. میگویند اندازه یعنی مقدار. مهندس کیست؟ کسی که اندازهگیری میکند.
توضیح میدهم: ایشان میگوید که مهندس در عُرف اهل تعلیم کسی است که از احوال اقسام مقدار بحث میکند؛ و مقدار یعنی «کَمِّ متصل قارّ». این یک واژه فلسفی است. «کَمِّ متصل قارّ» یعنی چه؟ این میشود مهندس؛ کسی است که در مورد اشیاء در مرتبه «کَمِّ متصل قارّ»شان بحث میکند.
ما «کَمِّ متصل قارّ» داریم و «غیر قارّ» داریم. «کَمِّ متصل» داریم، «کَمِّ منفصل» داریم. کم داریم، کیف داریم. کم متصل و قارّ است.
پس خدای متعال مهندس است؛ یعنی کارش اندازهگیری در عالم است. عالم، خلقتش هندسه دارد؛ هندسه دارد یعنی اندازه دارد. هیچ چیزی مثل فهم این هندسه در معنویت اثر ندارد.
(برای اینکه این هندسه در معنویت اثر کند،) فشار بیاوریم، فقط کافی است که هندسه عالم را بپذیریم و باور کنیم.
(مثلاً) به خلقت طعنه میزد، دعوا میکرد؛ حضرت از کنار او رد شدند. اگر [آن فرد] میدانست خدا آدم را چه شکلی آفریده، با این آقا دعوا [نمیکرد]. کسی که از مهندسی خلقت سر دربیاورد، با آرامش تمام زندگی میکند، با معنویت تمام.
خدای متعال عالم را با ترکیبی آفریده است. یک مهندس چهکار میکند؟ یک سری اجزا را با همدیگر ترکیب میکند. ترکیب خشک و خالی نیست؛ در این ترکیب اثردهی و اثرپذیری ایجاد میکند. درست است؟ من به این گاز، به این پدال گاز اثر میدهم برای اینکه مثلاً این مجموعه را فعال کنم. به این پدال ترمز مثلاً اثر میدهم برای فلان چیز. این موتور را مثلاً تأثیرپذیر قرار میدهم از فلان چیز. مهندس کارش این است؛ مهندسی یعنی این دیگر. اندازهها را تعیین میکند، ترکیب میکند، تأثیرگذاریها را مدیریت میکند.
ما میخواهیم در این سلسله مباحث بحث بکنیم خدای متعال عالم را با چه هندسهای آفریده است. اولین بحثی که داریم بحث «نظام تسخیر» است. خدای متعال عالم را بر اساس نظام تسخیر آفریده است. مبنای فکری تمدن اسلامی نظام تسخیر است. امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که تشریف میآورند، عالم را بر اساس نظام تسخیر اداره میکنند.
بحث نظام تسخیر: مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله علیه)... علامه طباطبایی کسی است که شهید مطهری (شاید اینجا یک وقتی گفتم) ایشان فرموده بودند که: «شهید مطهری حجاب معاصرت با علامه طباطبایی دارد.»
(شاگرد ایشان است. [مطهری] از دنیا رفته، با این حال ایشان میگوید: «تفسیر المیزان باید ۲۰۰ سال (کتاب تفکر اسلامی میگوید: ۲۰۰ سال) در حوزه و دانشگاه تدریس شود.» بعد [نقل است که] مطهری حالت رقص (از خوشحالی) به او دست میداد چون میفهمید. «من کتاب فلسفه تاریخ را، کل این کتاب را، الهام گرفتم از سه صفحه المیزان علامه طباطبایی.» تقریباً ۵۰ صفحه در المیزان در مورد «نظام تسخیر» بحث کرده؛ بحثی بسیار دقیق، بسیار زیبا.)
ما از فردا انشاءالله اگر خدا توفیق بدهد... درخواست من چیست؟ درخواست اولم این است، رفقا، بحث را [پیگیری کنید].
خب، ما در آن پارت اول بحث که مقدمات بود، پراکنده رفتیم جلو، چون دوستان هر روز ثابت نبودند. قدم به قدم میرویم. اصل تنازع بقا را میگوییم، مطرح میکنیم. مباحث جامعهشناسی را اول علامه مطرح میکند، رد میکند، به نظام تسخیر میرسد. نظام تسخیر را از قرآن اثبات میکنیم. یک ماه، دو ماه طول میکشد، بحث مفصلی است.
بعد کم کم دامنههایی دارد: جایگاه زن چیست؟ جایگاه مرد چیست؟ عزیزان، اگر لطف بفرمایند بحث را هر روز پیگیری بکنند. اگر اینجا حضور دارند، دوستان کشش و علاقه دارند... (شما تا ۲۰ دقیقه میتوانی تایم را جلو بیاوری.) من گفتم: «نه، همین ده دقیقه کفایت میکند.»
فشار بیاوریم، (با اینکه خب برای من بهصرفهتر این است که وقتی من نیم ساعت مسیر رفتم، طول میکشد. نیم ساعت مسیر برگشتم. یک ساعت رفت و آمدم هر روز طول میکشد. هرچه وقت بیشتری برای [بحث] بگذارم، بهتر است. بحث جلوتر میافتد. یک ساعت بروم بیایم که ۱۰ دقیقه صحبت کنم؟) ولی میخواهیم بحث بنشیند؛ یعنی گوش بدهید، یک ۲۴ ساعتی فکر بکنید.
برای بنده پیامهای بسیاری میآید در فضای مجازی. از دانشگاه شریف به ما [پیام دادهاند که]: «مباحث مهندسی خلقت را داریم کار میکنیم.» از مدرسه معصومیه قم دوستان پیام دادند: «ماندهترین مباحث را پیگیری میکنیم.» برخی پیام دادند: «آقا، ما [از شدت علاقه] روز و شب [حکم آن چیست؟].» بله، گفت: «من معتاد بحث شدم.» (یک اصطلاحی... از این اصطلاح اعتیادی به کار برده بود.) بحث را استقبال کردند و محبت دارند و اینها.
اصل بحث ما تازه از فرداست که وارد بحث [اصلی] میشویم؛ بحثی بسیار جذاب است. اولش یک خورده تلرانس دارد، بحث ممکن است یک خورده خشک باشد، بعد کم کم جذاب میشود. از یک جا دیگر جذابیتش را از دست نمیدهد، بلکه دیوانهکننده میشود! اینجوری میشود؛ بحثی بسیار زیبا است.
المیزان را پیگیری بفرمایند. اگر [کتاب المیزان] در دسترس نیست، فایل صوتی بحث را [پیگیری بفرمایند] تا ما با یک سلسله بحث به صورت کلاسیک، بحث را ادامه دهیم، مطرح بکنیم، برویم بحث بعدی. آرام آرام پیش برویم که مثل سری قبل بحثمان پراکنده نشود.
این درخواست ما از دوستانمان بود. دوستان هم نظراتشان را به ما بگویند، انتقاداتی که دارند، سؤالاتی که هست، مطرح کنند. انشاءالله بحث را با همدیگر [پیش میبریم]. فردا انشاءالله بحث را آغاز [میکنیم]. اگر شد، متن [مطالب گفته شده] در همین کانال نمازخانه، هر روزی که بحث میشود، آن مقداری که بحث شده را [قرار میدهیم].
خدایا، به ما توفیق انس با قرآن و فهم قرآن عنایت بفرما. در فرج آقا امام زمان تعجیل بفرما.
و صلی الله علی سیدنا محمد و آله الطاهرین