برخی نکات مطرح شده در این جلسه
تمایز بنیادین مکتب قرآن با سایر مکاتب
دعوت قرآن به عبودیت در برابر ربوبیتسازی مکاتب دیگر
نقد اومانیسم و اصالت دادن به انسان
صراط مستقیم بهعنوان غایت هدایت قرآنی
رضوان الهی و رضوان شیطان؛ دو قطب تمدنی
پروژه ابلیس در تغییر ساختار خلقت
لزوم عبودیت در نظام اقتصادی، سیاسی و اجتماعی
زیارت اربعین بهعنوان الگوی عینی تمدن رضوان
نقش قرآن در خروج از ظلمات و هدایت به نور
متن جلسه
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
اگر بخواهیم بین مکاتب موجود تقسیمبندی داشته باشیم – مکاتب معرفتی، سیاسی، اجتماعی، با ابعاد مختلف – و اگر بخواهیم قرآن را به عنوان یک مکتب در قیاس با سایر مکاتب مطرح کنیم، تفاوت اصلی این مکتب با سایر مکاتب چیست؟ مکاتب رایج، اسمهای مختلفی که هست، تفاوتش با قرآن چیست؟ تفاوت اصلی قرآن با سایر مکاتب در چیست؟
تفاوت اصلی این است. در یک کلمه خلاصه و جمع و جور اگر بخواهیم بگوییم: همه مکاتب غیر از قرآن دعوت به ربوبیت میکنند و قرآن دعوت به عبودیت. تفاوت اصلی این است. یعنی قرآن میخواهد عبد بسازد؛ و همه مکاتب... این یک ادعا نیست، قابل اثبات است. اگر لازم باشد، باید بنشینیم تک تک مکاتب را معرفی کنیم، با هم بحث کنیم [که] ادعای ما چهشکلی اثبات میشود در تعریف این مکاتب. همه مکاتب دعوت به ربوبیت [میکنند]؛ یعنی در واقع میخواهند خدا تربیت بکنند – میخواهند – ولی قرآن میخواهد عبد بسازد. تفاوت اصلی این است؛ و دعوا و چالش از همینجا شروع میشود، وگرنه در آموزهها که الیماشاءالله تشبیه هست، تشابه هست، بلکه اصلاً یکی است.
بسیار خب. همه مکاتب میگویند ظلم بد است. کدام مکتب آمده بگوید ظلم خوب است؟ ولی تفاوت جدی اینجاست که دعوت به چه [چیزی] دارد میکند؟ ماهیت و اصالت و حقیقت مکاتب چیست؟ در واقع میخواهد خدا بسازد. حالا من نمیخواهم الان وارد بحثهای مدرنیته و اینها بشوم. شاید در ادامه مباحث، خیلی جلوتر، انشاءالله وارد این بحثها بشویم. در مورد مدرنیته، پستمدرنیسم و اینها با هم مفصل بحث بکنیم، انشاءالله.
عمده مسئله این است: قرآن میخواهد عبد بسازد، عبد خدا. دعوت به عبودیت. برای قرآن یک چیز اصالت دارد، یک رابطه اصالت دارد، یک نفر اصالت دارد؛ آن هم خداست. و عمده مکاتب، حقیقتش اومانیسم است؛ یعنی اصالت مال انسان است. انسان که اصالت دارد، خواستههای انسان است که اصالت دارد. لذا اگر به دین هم رو میآورند، با این رویکرد سراغ دین میآیند که: «تو چه توقعی از دین داری؟ نیازهایی را دین برای تو برطرف میکند؟ سوالهای تو از دین چیست؟» مرحوم صفایی حائری مباحث خوبی اینجا دارند. خب، در یک دورانی، دوران اواخر عمر ایشان، این مباحث خیلی [مطرح بود] از طرف [سؤالاتی مانند] «کی نیازهای بشر به دین؟» و مباحث این شکلی. اصل این مسئله و سؤال غلط است.
شما داری اصالت را به انسان میدهی و قرار است که این انسانی که اصیل است، حالا دینی که فرع است، بیاید ببیند چهکار میتواند بکند. [در حالی که] در استخدام خدا اصالت دارد و همه روابط فرع این اصالت [هستند]؛ و قرآن آمده رابطه همه این فروعات را با آن اصل تعریف کرده است. نظامسازی متناسب با این شده [است]. خدای متعال اصل است؛ ارتباط با خدای متعال اصالت دارد. همه نظامسازی متناسب با عبودیتی است که اصالت دارد. خیلی شستهرفته بخواهم بگویم، یعنی اگر شما نظام اقتصادی تعریف میکنی، نظام اقتصادی برآمده از عبودیت باید این غرض در آن تأمین شود، باید این نتیجه حاصل شود، باید اقتصاد شما خروجی آن عبودیت بشود، خروجی آن عبد باشد. سیاست شما، نظام سیاسی شما و حتی صنعت شما باید خروجیاش تولید عبد باشد، بستر عبودیت باشد. عرایض بنده روشن است.
قرآن کریم کارش این است، کار ویژهاش در واقع این است: هدایت میکند به صراط مستقیم. صراط مستقیم چیست؟ «ان اعبدونی هذا صراط مستقیم». صراط مستقیم، عبودیت است. ما هیچ دعایی را در این درجه از اهمیت نداریم. پُربسامدترین دعا و بلکه به یک معنا تنها دعای واجب بر ما در شبانهروز که روزی لااقل ۱۰ بار این دعا را، یعنی «اهدنا الصراط المستقیم» [میخوانیم]. جهت زندگی این است؛ هی داریم نسبت خودمان را با صراط مستقیم میسنجیم. و کار قرآن این است که در شعب مختلف، در ارتباطات مختلف، در نظامهای مختلف به ما جهت میدهد، سامان میدهد. برای اینکه قطب اصلی این جهت را پیدا کنیم، ما را هدایت میکند، جهت میدهد به سمت عبودیت و صراط مستقیم. این کار اصلی قرآن است؛ کارکرد قرآن.
حالا قرآن کریم به هر کسی این جهت را نشان نمیدهد. یک زمینههایی باید باشد، یک قابلیتهایی باید باشد. من این آیات را برای شما بخوانم. جلسه آخر این بحثمان است و این موضوع اینجا تمام میشود؛ و جلسه بعد که انشاءالله بعد از اربعین است، بحث نظام تسخیری، مبحث بسیار مهم و اعجابآور در قرآن کریم، که یکی از تعریفهای قرآن درباره عالم این است که دارد عالم را در قالب نظام تسخیری تعریف میکند که حالا انشاءالله با هم مفصل صحبت میکنیم.
من این آیه را خاتمه این بحث – که جلسه پانزدهم شد این چند جلسهای که خدمتتان بودیم و این بحث را داشتیم – این آیه بسیار مهم را تقدیم بکنم خدمتتان. سوره مبارکه مائده، آیه ۱۵ و ۱۶:
«قَد جاءَكُم مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَ كِتابٌ مُبينٌ» (مائده، آیه ۱۵).
خدای متعال برای شما نوری فرستاده و کتابی مبین، همین قرآن. خب، با این قرآن میخواهد چهکار بکند؟ میخواهد هدایت بکند. دوستانی که از جلسه اول بحث را پیگیری کردند و مثال جلسه اولمان مثال جهتدهی بود با آن مثال ویز و چهمیدانم گوگل ارث و اینها که داشتیم قبلاً؛ این جهتدهی برای کی اتفاق میافتد؟ کی [به آن] متصل میشود؟ کی میتواند جهتیابی کند؟
«یَهْدِی بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضْوَانَهُ سُبُلَ السَّلَامِ» (مائده، آیه ۱۶).
کسی اگر دنبال رضوان خدا باشد، خدا او را هدایت میکند به سُبُل سلام. دو تا واژه کلیدی اینجا داریم: رضوان خدا، سُبُل سلام. خب، اگر خدای متعال در این عالم اصالت دارد، رضایت او اصالت دارد. جهتی که ما باید دنبالش باشیم، تأمین رضایت اوست. ما – یعنی همه مکاتب عالم – از دو حالت خارج نیستند: یا در پی تأمین رضوان... خب، این اصطلاح بنده را داشته باشیم: این [مطلب به وسعت] یک خط، [معادل] پنج جلد کتاب [است]. همه مکاتب عالم یا در پی تأمین رضوان رحماناند یا در پی تأمین رضوان شیطان.
تمدن [است]؛ یعنی فرهنگ، نظامهای مختلف سیاسی، اجتماعی؛ یعنی همین. خروجی اینها این است که یا دارد خدا راضی میشود، یا دارد شیطان راضی میشود. از این دو حالت، به نظر شما، خارج [چیزی] داریم؟ [نه،] از این دو حالت خارج نیست. همه تمدنها [یا] دارند [این دو حالت را]. [متأسفانه] یکی از این دو تا نداریم. متأسفانه یک تمدنی که رضایت [خدا را] تأمین بکند، هنوز حاصل نشده است. متأسفانه به نحو گوناگون دارند رضایت شیطان را حاصل میکنند.
در طرق مختلف، به انواع مختلف [عمل میشود]. [مقصود ما] تمدن رضوان الهی [است]. «رِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ أَکْبَرُ»؛ در این عالم بالاتر از رضایت [او] نداریم. حالا شما پس باید در ابعاد مختلف زندگیات با رضوان خدا [باشی]؛ یعنی نظام سیاسی شما، نظامی باید باشد که با رضوان الهی تطبیق داشته باشد. وگرنه میشود نظامی که به قول امروزی [است]: «نظامهای اقماری، خردهفرهنگها، خردهتمدنها». [مثل اینکه] یک تمدن کلان است، یک فرهنگ کلان است، بقیه دارند برایش حمالی و نوکری میکنند.
شما اگر دنبال تأمین رضایت خدا نباشی در نظام سیاسی، الا و لابد داری رضایت شیطان را تأمین [میکنی]؛ و این آن غرض از قرآن نیست. [در این صورت،] شما اسلامی و قرآنی زندگی نمیکنی و شما بهرهای از معارف قرآنی نبردهای.
اگر رضوان تأمین شد، [آنگاه] قرآنی زندگی میکنی، تو جهتدار حرکت [میکنی]. حالا اگر تابع رضوان بودی، خدا تو را با قرآن هدایت میکند به چه [چیزی]؟ به این واژهها! معرکه است! سُبُل سلام! یعنی چه؟ یعنی شما هر جای عالم که حرکت بکنی، در هر مختصاتی که حرکت بکنی، در سِلم با خدای متعال، با قواعد عالم، با مهندسی خلقت هماهنگی داری؛ تضاد نداری، چالش نداری، شاخ به شاخ نمیشوی. اگر متناسب با قرآن حرکت نکنی، هر جا که داری میروی با یک گوشه از عالم درگیری [و] مهندسی خلقت را خراب میکنی.
«وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُغَیِّرُنَّ خَلْقَ اللَّهِ» (نساء، آیه ۱۱۹).
خدای متعال فرمود: این ابلیسی که من دارم، [آن را] ولش میکنم در طبیعت، آزادش میکنم، این دارد میآید با این درندگی. کار ویژهاش این است: میخواهد مهندسی خلقت را به هم بریزد، [یعنی] «خلق الله» را در ابعاد مختلف میخواهد به هم بریزد. [مثلاً] از ساختار وجودی خود شما، اعتدال وجودیات را میخواهد به هم بریزد. قوای شما را درگیر کند. [این] بحث مفصلی است؛ باید در مورد اینها صحبت بکنیم. غذا و شهوت شما را از حد اعتدال و نرمال خارج میکند. قوه واهمه شما را از نرمال خارج میکند در ساختار درونی شما؛ و در عالم هم تا جایی که بتواند تغییر میدهد. حالا امروزیها میگویند حتی تراریخته هم کار اینهاست. تا جایی که بتواند روی بذر فلان گیاه دست میبرد، [و آن را] میریزد به هم. [چون] مهندسی خلقت را میخواهد خراب کند.
شما میتوانی هم این مهندسی خلقت را حفظ کنی، هم خودت را با آن تطبیق بدهی. [در این صورت،] رشد میکنی، هم آسیب نمیبینی، هم آسیب نمیزنی. شما اگر ازدواج [شما] مبنا [بر] سِلم نباشد، شما با مهندسی خلقت سازگاری ندارید. ازدواج شما سازگاری ندارد، خود شما، همسر شما سازگاری ندارد؛ هم خودت آسیب میبینی... [یعنی] (میخواهم نقد) فرهنگی بکنم و نقد اجتماعی بکنم. ازدواج سفید را [به جای آن] پیشنهاد میدهد. چرا اینقدر اصرار دارد به همجنسبازی؟ [برای اینکه] تعریف کند. کار شیطان این است.
تعابیر قرآنی فوقالعاده است! گمان خودش را، دیدگاه خودش را به کرسی [مینشاند]. ابلیس در مورد قوم «سبع» به قرآن فرموده [است]: آن طرحی که ابلیس برای نابود کردن انسان در مورد قوم سبع داشت، اتفاق افتاد. [او] نظامسازی کرد، نگاه خودش به تغییر مهندسی خلقت را توانست پیاده کند. ساختارها را ریخت به هم، ساختار خانواده را یک جور دیگر درست کرد، سیاست را، فرهنگ را، اجتماع را، رسانه را [نیز تغییر داد].
شما در یک حالت همه اینها سالم خواهند ماند، سُبُل سلام خواهد داشت. همه نظامهای عالم در مسیر طبیعی خودش حرکت میکند، در صورتی که همه نظامها، نظام تقدیر [باشند]. حالا مثلاً ما مفصل [بحث میکنیم]. یک بحثمان این است دیگر. چندین جلسه [در مورد] نظام تقدیر صحبت میکنیم. نظام تقدیر [را] اگر پذیرفتی، خودت را تطبیق دادی. طمع مال همین [است]. وقتی که شما نظام تقدیر را نپذیرفتی، قتل و غارت و تجاوز و ظلم [رخ میدهد]. سُبُل سلام کی حاصل میشود؟ وقتی که شما تابع رضوان باشید.
حالا، آخر آیه [۱۶ سوره مائده که میفرماید]:
«یُخْرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ یَهْدِیهِمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» (مائده، آیه ۱۶).
خدای متعال شما را از ظلمات خارج میکند، به نور میبرد و [به] صراط مستقیم هدایت میکند. آن غرض اصلی هم حاصل میشود. همه اثرات مستقیم [به آن] میرسد.
کاری که ما داریم در این جلسات [انجام میدهیم]، تعریف نظامهای عالم [و] تعریف قرآنی نظامهای عالم [است]. یکیاش نظام تسخیری است که عرض کردیم، [و] نظام تقدیر. مباحث خیلی مهم در پیش خواهیم داشت، انشاءالله به توفیق الهی.
و دوستان، دوستانی که مشرف میشوند [به] زیارت اربعین، اصل خواسته باید همین باشد که ما در این مسیر باشیم و این سازگاری را با نظام خلقت و عالم داشته باشیم. این [یعنی] صراط مستقیم، این [یعنی] عبودیت. امام حسین علیه السلام، اباعبدالله، متولی جریان عبودیت [است].
یک زیارت اربعین [میشود که] نظامها را ریخته به هم. یک طراحی آمده وسط [که] قابل فهم برای کسی نیست که یعنی چه؟ یک نفر در طول یک سال پولش را جمع کند، از شکم زن و بچه بزند... قشنگ با فطرت همه سازگار است، همه این را میپسندند. این انگار آن نظام الگو است، [که] رضوان [خدا] را دنبال میکند. این سُبُل سلام حاصل شده، همه با هم سازگار.
۲۵ میلیون نفر در ۲۰ روز... [اگر] روزنامه غربی منتشر بکنند، در عالم غوغا به پا میشود. بگویند: «آقا ما یک جایی را خبر داریم که در ۲۰ روز، ۲۵ میلیون نفر تمام وعدههای غذایی، غذای گرم میخورند. خیابان نمیماند. کارتنخواب هم نداری. به همه جا میرسد، به همه خوراک میرسد، همه تأمین میشود.» [به] دنیا نشان بدهیم، آن نظام الگو این است: رضوان الهی تبعیت شده [است]، سازگاری آمده [است]. همه با هم سازگار دارند زندگی میکنند طبق مهندسی خلقت. عبودیت اینجا دارد همه را با همدیگر تطبیق میدهد، سازگار میکند.
از راههای دیگر باید این سازگاری بیاید که بحثش مفصل است، باید صحبت بکنیم. میشود همان بحثهای مدرنیته و این [مسائل].
خدایا، به ما توفیق فهم قرآن عنایت [بفرما]. ما را در مسیر عبودیت و صراط مستقیم ثابتقدم قرار بده. زیارت همه زائرین اباعبدالله، چه کسانی که مشرف شدهاند، چه کسانی که در این ایام مشرف میشوند، به اَحسن وجه قبول [بفرما].
جلسات مرتبط

جلسه ده : مهندسی خلقت و چهار نظام قرآنی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یازده : نگاه تدبری؛ کلید فهم مهندسی قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دوازده : لذت عقلی قرآن؛ تکرارناپذیر و همیشگی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سیزده : امالکتاب؛ ضمانت هدایت در تدبر قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهارده : سهم انسان از نبوت در پرتو انس با قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یک : تفاوت مشیت، اراده، تقدیر و قضا در نگاه شیعه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دو : نظام تسخیر؛ آفرینش عالم بر محور نیاز
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه : خانواده کوچکترین واحد نظام تسخیر
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار : نظام تسخیر؛ محور تعریف دین در قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج : چرا دین با حضرت نوح آغاز شد نه آدم؟
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دو
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شش
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هفت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هشت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه نه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه ده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یازده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت