برخی نکات مطرح شده در این جلسه
کتاب روابط اجتماعی در اسلام و نگاه علامه طباطبایی
«سخر لکم» و جایگاه انسان در عالم
آیه ۳۲ زخرف؛ انسانها در تسخیر یکدیگر
انسان، موجودی فقیر و نیازمند
عالم استخدام؛ همه در خدمت و نیاز به دیگری
«بعضکم من بعض»؛ تفسیر لطیف المیزان
ولایت تکوینی و تسخیر خورشید و ماه
آغاز مباحث نظامسازی بر مبنای احتیاج انسان
متن جلسه
‼ توجه: متن زیر توسط هوش مصنوعی تایپ شده است ‼
بسم الله الرحمن الرحیم.
کتاب بسیار ارزشمند و گرانسنگی از مرحوم علامه طباطبایی به نام "روابط اجتماعی در اسلام" بهجامانده است. البته این کتاب مستقیماً اثر خود ایشان نیست؛ بلکه "روابط اجتماعی در اسلام" در واقع متعلق به جناب آقای محمدجواد حجتی کرمانی است که از شاگردان مرحوم علامه طباطبایی بودند و در اثر "المیزان" با ایشان آشنا میشوند. مرحوم علامه طباطبایی مقدمهای بسیار خوب بر این کتاب نوشتهاند. این مباحث به "المیزان" و مبانی آن بسیار مرتبط و منظم شده است.
ما در این سلسله جلسات، چند جلسهای را بر مبنای این کتاب بحث خواهیم کرد. همچنین به سراغ قطعاتی از "المیزان" در جاهای مختلف میرویم. این بحثی که مدنظر داریم، در "المیزان" جلد ۲ (که اصل جایگاه مطرح شدن بحث است)، جلد ۳، جلد ۵، جلد ۱۸ و جاهای مختلف دیگر مطرح شده است. این یکی از مبانی بسیار مهم ایشان است که به نظامسازی سیاسی ختم میشود. بحثهایی دارد که حالا باید با هم به آنها برسیم؛ بحثهای بسیار پایانی برنامه، که مرحوم علامه طباطبایی در مورد نظام تسخیر، مباحث جذابی دارند.
وقتی "نظام تسخیر" گفته میشود، از دو جهت مد نظر است: یکی از این جهت که خدای متعال عالم را در تسخیر انسان آفریده است. "سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض" (همه آنچه که در آسمانها و زمین است، در تسخیر شماست). جهت دیگر آن است که انسانها نیز در تسخیر یکدیگرند. آیه ۳۲ سوره مبارکه زخرف که همه این نظام تسخیری از این آیه گرفته شده، میفرماید: "لِیَتَّخِذَ بَعْضُهُم بَعْضًا سُخْرِیًّا" (ما یک جوری عالم را آفریدهایم که شما بعضیهاتان بعضی دیگر را در سخریه بگیرید). این به معنای "مسخره کردن" که نیست؛ بلکه عالم به شکلی آفریده شده است که شما همه، همدیگر را در تسخیر بگیرید. یعنی نظام عالم، نظام تسخیری است و نوع رابطه ما با همدیگر بر اساس نظام تسخیر است.
این بحث مقدمه میخواهد. مقدمه اولش این است که امروز عرض میکنم. بعد انشاءالله قرار شده است که بحث را منظم ادامه دهیم. مقدمه اول این است که انسان اجتماعی است. این جزو بدیهیات است و استدلالی هم ندارد. هر کسی در خودش میبیند که با دیگران ارتباطاتی دارد، تمایلاتی دارد که با دیگران باشد، ارتباط با دیگران داشته باشد. زندگی ما معنا ندارد اگر بخواهیم ارتباطمان را با همه بهکل قطع بکنیم؛ اصلاً نمیشود زندگی کرد. انسان یک موجود اجتماعی است.
حالا اینجا یک سری بحثهایی هست؛ بحث انسانشناسی مطرح میشود، بحثهای خداشناسی مطرح میشود. من نرفتهام در آن فضاها؛ چون هم از این بحثها خیلی خوشم نمیآید که بخواهیم این بحثها را در مرحله اول مطرح کنیم. از دوم، سوم ابتدایی اینها را به ما در کتابهای دینی گفتهاند. شعاری تکراری است. هنوز هم شما داری، تو بعد ۲۰ سال هنوز دارم برای شما خدا را اثبات میکنم! دعوای ما سر این حرفها نیست. داریم این جلسات را بر مبنایی برگزار میکنیم که شما انسان را تعریف میکنی با مبنایی که ما انسان را تعریف میکنیم، سبک زندگی، مدل زندگی با عالم غیب و ملکوت و غیره. البته بعداً در مورد اینها با هم صحبت خواهیم کرد، فعلاً کاری نداریم. همان اطلاعاتی که عزیزان دارند، همانها باشد، کفایت میکند. بهتر از من میدانید: انسان ملکی دارد، ملکوتی دارد؛ دنیایی داریم، آخرتی داریم، غیبی داریم. خیلی خب، ما نمیخواهیم اینها را اثبات بکنیم. حالا چه اتفاقی قرار است در زندگیمان رخ دهد؟
انسان موجود اجتماعی است. فصل اول کتاب "روابط اجتماعی در اسلام" تحت عنوان "انسان و جامعهگرایی" است. هر فرد انسانی فطرتاً اجتماعی است. تاریخ نشان میدهد، آثار نشان میدهد که انسان پیوسته در حال اشتباه زندگی میکرده است. من اول به صورت شماتیک میخواهم کل بحثی که تا آخر با هم داریم را مطرح بکنم؛ بعد در جلسات بعد، جان مطلب را باز میکنیم.
جان مطلب این است: خدای متعال انسان را یک جوری آفریده است. تعریف خدا از انسان این است: یک موجود محتاج. "یا ایها الناس انتم فقرا الی الله"؛ انسان یک موجود فقیر و محتاج است. همه این حرفهای نظامسازی و اینها روی این بُعد از انسان متمرکز است که انسان محتاج است. هنر و فعالیت همه نظامهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بر این است که نیازهای انسان را مدیریت کنند؛ یا برایش نیاز بتراشند، یا نیازهایش را برطرف کنند. انسان یک موجود محتاج است، انسان نیازمند است؛ برخی نیازهای فردی و برخی نیازهای اجتماعی است. ما همه به هم احتیاج داریم.
جان مطلب: شما الان صبح تا شب نیازهای ضروریتان را بفرمایید؛ چه چیزهایی است؟ از صبح که بیدار میشوی تا شب، ضروریها... میدانم مثلاً هر کدام از ما یک ترافیک ۵ گیگابایتی لازم داریم در صبح تا شب، ولی ترافیک در شبانهروز، آن صبح تا شب! نیاز ضروری یک انسان چیست؟ بفرمایید: خوراک، پوشاک، امنیت، مسکن. آیا خودتان به تنهایی میتوانید برآورده کنید؟ یک صبحانهای بخورید. صبحانه، حالا یک صبحانه ساده؛ صبحانه ساده معمولی اول صبح چیست؟ یک نانی باشد، یک پنیری باشد. ها! دیگر خیلی ساده بگیریم، با هم: ۵۰ گرم پنیر با یک نان. شما بخواهید همان صبح، صبحانه را همین در حد نان و پنیر برای خودتان تأمین بکنید، چقدر باید زحمت بکشید که اول صبح خودش، بدون اینکه با کسی در ارتباط باشد، از دل طبیعت صبحانه اول صبحش را تأمین بکند؟ خیلی مهم است؛ نکند مشتریام را بپرانم؟! شما نان که لازم داری، نان چی میخواهد؟ گندم میخواهد. گندم چی میخواهد؟ زمین میخواهد. زمین چی میخواهد؟ باران میخواهد، آب میخواهد. کاشت چه میخواهد؟ یک زارع میخواهد، یک کشاورز میخواهد. اول زمینش را داشته باشی، کشاورزی کنی، گندم را درآوری، آرد کنی، نان کنی، فقط صبحانه نان صبحت را داشته باشی، درست است؟ گاوی داشته باشی، شیرش را بگیری، بعد شیر را پنیر کنی... ما چی نیاز داریم؟ ما به نانوا نیاز داریم، ما به گاودار نیاز داریم، ما به کشاورز نیاز داریم. فقط برای صبحانه، چند نفر نیاز داریم؟
مهندسی خلقت این است: یک سری موجودات محتاج که در اثر احتیاجاتشان با هم ارتباط برقرار میکنند. سادهترین نوع احتیاج و ارتباط، شفافترین چیزی که هر انسان میبیند: جوان به بلوغ رسیده احساس میکند به جنس مخالف خودش نیاز دارد. برخی بزرگان فرمودند که باید دقت بکند، عاشق شود؛ الکی عاشق نشود! حواسش باشد که خلاصه، تأمین این نیاز طبیعی در انسان...
ما حالا در امنیتمان چقدر نیاز داریم؟ به چند نفر نیاز داریم؟ برای مسکنمان به چند نفر نیاز داریم؟ با هم نشستیم، شما یک چرتی میخواهید بیایید اینجا بزنید؟ یکی از آپشنهای نمازخانه همین است دیگر! بالاخره نمازخانه را آدم برای چه میخواهد؟ و چرت زدن لازم داریم! نمازخانه در هر دانشگاهی باید باشد. ببینید، به چند نفر نیاز دارید برای اینکه این فضا را برای شما فراهم کنم؟ برای چرت زدن آدم به ۲۰-۳۰ نفر نیاز دارد.
عالم این شکلی است. عالم، عالم نیاز است. به همین نیازهاست که روابط را شکل میدهد و روابط، تسخیر میآورد. واژه دیگری که برای تسخیر به کار برده، علامه طباطبایی واژه "استخدام" است. عالم، عالم استخدام است. انسانها استخدام میکنند. همه ما بلااستثنا در استخدام یک کسی هستیم؛ یک کسی ما را در استخدام خودش درآورده است. رابطه ما با همدیگر این شکلی است. نظام تسخیر در روابط انسانی و کیهانی (نظام تسخیر)، معنای دیگری دارد که بعداً صحبت خواهیم کرد. حالا یعنی چه؟ من میگویم خورشید در تسخیر من است، ماه در تسخیر من است، کواکب و نجوم در تسخیر من است؛ آن یک بحث دیگر است: ولایت تکوینی و یک سری بحثهای این شکلی. البته منافع اینها را دارد که خب به ما میرسد. این هم همین است؛ نیازهای ما را خورشید دارد تأمین میکند، ماه دارد تأمین میکند، ستارهها دارند تأمین میکنند.
هر کسی که نیاز شما را برآورده کند، در تسخیر شماست و شما نیاز هر کسی را برآورده کنید، در تسخیر او هستید. به حسب نیازهایی که دارید و از دیگران برطرف میکنید، در تسخیرید. به حسب نیازهایی که از شما (برطرف میشود)، در تسخیر شمایید. عالم، عالم تسخیری است، نظام تسخیری.
مرحوم علامه طباطبایی به آیهای اشاره میکنند که بگویم و بگذرم. آیه ۱۹۵ سوره آلعمران خیلی لطیف است؛ یک ذهن تیزی مثل مرحوم علامه طباطبایی میخواهد که این آیات را بفهمد. "شما همهتان از همید"؛ خیلی قشنگ است: شما همه از همید؛ "بعضکم من بعض". اینگونه نیازها را برآورده میکنید. به ظاهر، ساختار اجتماع را شکل میدهد. خود ساختار اجتماع، یعنی یک جامعه، به ماهیت جامعه، آثاری برای شما دارد، خاصیتی برای شما دارد. هیچکس بیتأثیر بر دیگری نیست و هیچکس مستقل و بینیاز از دیگری نیست.
این مرحله اول است، مرحله اول بحثمان است. در مراحل بعدی باید خردهخرده بیاییم جلو و ببینیم حالا خدا چه شکلی آفریده است و مدیریت چه مدلی است؟ حالا میخواهد اینها را با این موجوداتی که آنقدر به هم احتیاج دارند و هزار و یک مصیبت (مثل استبداد) رخ میدهد، و از هم بیگاری میکشند، در این نظام تسخیری مدیریت کند.
انشاءالله جلوتر به آن خواهیم پرداخت.
خدایا! توفیق و فضل قرآن به ما عنایت بفرما.
و صلی الله علی سیدنا محمد و...
جلسات مرتبط

جلسه دوازده : لذت عقلی قرآن؛ تکرارناپذیر و همیشگی
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سیزده : امالکتاب؛ ضمانت هدایت در تدبر قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهارده : سهم انسان از نبوت در پرتو انس با قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پانزده : سبل سلام؛ هماهنگی با مهندسی خلقت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یک : تفاوت مشیت، اراده، تقدیر و قضا در نگاه شیعه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه : خانواده کوچکترین واحد نظام تسخیر
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار : نظام تسخیر؛ محور تعریف دین در قرآن
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج : چرا دین با حضرت نوح آغاز شد نه آدم؟
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شش : شکل گیری فضایل انسانی تنها در بستر اجتماع
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هفت : غایت جامعه بشری؛ عدالت و ولایت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت
سخنرانیهای مرتبط
محبوب ترین جلسات تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه دو
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه سه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه چهار
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه پنج
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه شش
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هفت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه هشت
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه نه
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه ده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت

جلسه یازده
تاثیر درک مهندسی خلقت بر معنویت